بررسی و دانلود تحقیق پلوراليزم دینی در نگاه شهید مطهری

بررسی و دانلود تحقیق پلوراليزم دینی در نگاه شهید مطهری دارای نکات کلیدی تحقیق, پلوراليزم, دینی, در, نگاه, شهید, مطهری

مقدمه
‏مـانـدگـاري, پـويـايـي و پيوستگي اديان در جاري زمان, بسته به دلـبـسـتـگـي و پـاي بـنـدي پيروان و گروندگان به ‏آنهاست. زيرا ديـنـداري, سـعادت و رستگاري و كاميابي خويش را در باورمندي به آمـوزه هـاي ديـني خود مي داند ‏و با چنين انگاره اي, خود را از درون پـاي بند به پشتيباني و دفاع از آن مي بيند.
بر همين اساس شـخـص ديـنـدار ‏حـاضـر اسـت براي دست يابي به سعادت و رستگاري, هـرگـونـه پـشتيباني مادي و معنوي را در جهت تواناسازي و ‏نشر و گسترش دين مورد نظر خود انجام دهد. بي گمان, اگر اديان از چنين پاي بندي و پشتيبانيهايي كه گاه تا مـرز ‏فـداكاري و از جان گذشتگي نيز پيش مي رود, بي بهره بودند, دوران حـيـات و ماندگاري آنان ديري نمي پاييد و هر ‏ديني به طور طـبـيـعـي اندكي پس از ظهور, از ميان مي رفت, همان گونه كه اگر اديـان بـاطل مي بودند و دور نمايه ‏اي تهي از آموزه هاي كارآمد داشـتـند نيز, دوام نمي آوردند
بر اين اساس, پايندگي اديان, با چـشـم پـوشـي از ‏دورنـمايه و رسالت آنها, بيش از هر عامل ديگري بـسـتـه بـه پـيـروي جدي و پشتيبانيهاي بي دريغ گروندگان به آن ‏اديـان است. طبيعي است كه پيروان هر دين و آييني, تنها باورهاي خـود را بـر حـق و صحيح بدانند و اديان و مذاهب ‏ديگر را باطل و نارسا بينگارند. اين گونه اختلافها و فرقها و ناسانيها و مرزبنديها, تنها در بين اديـان نـيـسـت, بـلكه در ‏داخل هر ديني نيز ممكن است گرايشها و مـذهـبـهـاي گـوناگوني وجود داشته باشد و پيروان هر يك از آنها تـنـهـا ‏مذهب خود را بر حق بدانند و مذاهب ديگر را باطل.
البته روشـن اسـت كه در نظر گروندگان, هيچ گاه اديان و ‏مذاهب ديگر با هـم يـكسان نيستند, ممكن است پاره اي را نزديك تر و پاره اي را دورتـر از حـق بـدانند و يا پاره اي ‏را باطل و پاره اي نارسا و نـاتمام بدانند. اكنون اين پرسش مورد گفت وگوست كه آيا رستگاري و سـعـادت مـندي ‏انسان, ويژه پيروي و عمل به يك دين است و تنها پـيـروان هـمان دين اهل نجات و رهاييند؟ يا اين كه دين حق تنها ‏يـك آيـيـن نـيـست دينهاي حق بسيارند و انسانها از هر يك پيروي كـنـنـد, درست است؟ در صورتي كه پذيرفتيم ‏كه دين حق همواره يكي بـيـش نـيـست و ممكن نيست همه اديان بر حق باشند, اگر كسي بدون داشـتـن ديـن حق و ‏باور درست, كارهاي نيك و شايسته مورد پسند و خواست شرع انجام دهد, آيا كار او پاداش خواهد داشت؟ ‏
پـرسـشهايي از اين دست, مدتهاست كه محققان و انديشه وران را به انديشه وا داشته و بحثهايي هم ارأه شده است. ‏
شـهـيـد مرتضي مطهري از طرح كنندگان نخستين اين بحث به شمار مي رود كه مي نويسد: ‏
‏(… آيـا ديـني غير دين اسلام مقبول است و يا دين مقبول, منحصر بـه اسـلام است؟ و به عبارت ديگر, آيا آنچه لازم ‏است فقط اين است كه انسان يك ديني داشته باشد و حداكثر اين است كه آن دين منتسب بـه يـكـي از پيغمبران ‏آسماني باشد و ديگر فرق نمي كند كه كدام يـك از اديان آسماني باشد, مثلا مسلمان يا مسيحي يا يهودي و حتي ‏مجوسي باشد؟ يا اين كه در هر زمان دين حق يكي بيش نيست؟)
اسـتـاد شهيد در كنار اين بحث, مساله كارهاي نيك ‏نامسلمانان را بـه شـرح بـحث كرده است: اگر كسي بدون باور به دين حق, كار نيك پـذيـرفـتـه شده و مورد امضاي ‏دين حق را انجام دهد, آيا كار او پـاداش خـواهـد داشـت, يـا نـه؟ و آيـا شرط پاداش داشتن كارهاي شايسته, ايمان ‏به دين حق است يا نه؟ در دو, سـه دهـه اخير, بويژه پس از پيروزي انقلاب اسلامي, شماري, بـا تـرجـمـه آثار ‏متكلمان و فيلسوفان غربي در اين باب و بازگو كـردن انـديـشه هاي آنان, به اين گونه بحثها در محفلهاي علمي و ‏دانـشـگـاهـي دامـن زده اند. به نظر مي رسد, دست كم, شماري از ايـنـان بـه انـگيزه هاي سياسي و با هدف شبهه ‏افكني و سست كردن پـايـه هـاي ايمان اسلامي در جوانان وارد اين ميدان شده و مسأل كـهـنـه و چند دهه پيش اروپا ‏را با تفسيرها و تحليل و بررسيهاي نـادرسـت و در قـالـبـهـاي جـديد قرار داده اند و مي خواهند با دسـتاويزهاي ‏سست به متون ديني و بهره گيري از سروده هاي شاعران و قـطـعـه هاي ادبي و عرفاني آن را با معيارها و ترازهاي ‏اسلامي نـيـز سازوار جلوه دهند, حتي شماري از مدعيان روشنفكري به دروغ بـه عـالماني پيرايه بسته اند كه آنان حق ‏را ويژه يك شريعت نمي دانند.
در ايـن نوشتار, برآنيم گذري و نظري بر انديشه هاي انديشه ور و فـيـلـسـوف بـزرگ ‏دنياي اسلام, شهيد مرتضي مطهري و بهره گيري از ديـدگاههاي وي در اين زمينه, داشته باشيم و درستي و يا ‏نادرستي پـلـورالـيـزم ديـنـي و تـكـثـرگرايي را به بوته بحث بگذاريم و پـيـامـدهاي تكثرگرايي ديني را از نظر ‏بگذرانيم ولي پيش از آن, بـايـسـتـه اسـت بـه مـعناي پلوراليزم در فرهنگ غرب و كاربرد و قـرأـتـهـاي گـونـاگون ‏آن اشاره كنيم و گونه هاي پلوراليزم را يادآور شويم.‏

معناي پلوراليزم
پـلوراليزم از ريشه Plural به معناي جمع, فزوني و پرشمار است و در فـرهـنـگ هـاي ‏انـگـليسي به معناي جمع گرايي, چند گانگي و تـكثرگرايي به كار رفته است. همچنين به حكومتهاي أتلافي كه از ‏چـند حزب, گاه مخالف هم به وجود مي آيند و كساني كه چندين همسر دارنـد و مـشـركان و چند خدا باوران, از ‏باب اين كه چندگانگي و فزوني در آنها وجود دارد اطلاق مي گردد. بـر همين اساس, در فرهنگ غرب, ابتدا به ‏كساني كه چند مقام ديني را در كـلـيساي كاتوليك عهده دار بوده و از اين رهگذر درآمدهاي بـسـيـاري داشـته اند, ‏پلوراليست Pluralist گفته مي شده است. ولـي سپسها, اين مفهوم گسترش يافته و به همه كساني كه درآمدهاي گـونـاگـون و بـسـيار داشته و از چند جا درآمد به دست مي آورده انـد, چـه دسـت اندركار كليسا و پستهاي كليساي ‏كاتوليك باشند و چـه نـباشند پلوراليست, گفته شده است و كم كم در هر مقوله و هر چـيزي كه, به گونه اي ‏چندگانگي در آن راه داشته اين واژه در آن به كار رفته است كه در مقوله هاي ديني, فرهنگي و سياسي, كاربرد ويژه ‏خود را دارد.


دانلود مستقیم فایل