اقتصاد

دریافت تحقیقی در باب رفاه‏ اقتصادى و معيشتى در جهان مهدويت | 18646 alis

مهدویت,اقتصاد,اقتصاد و مهدویت,رفاه اقتصادی در عصر مهدویت,وضعیت معیشتی در عصر مهدویت,دانلود مقاله در موردرفاه ‏اقتصادى و معيشتى در جهان مهدويت ,تحقیق در مورد رفاه‏ اقتصادى و معيشتى در جهان مهدويت ,بررسی رفاه‏ اقتصادى و معيشتى در جهان مهدويت

از برنامه‏ها و اقدامهاى امام مهدى (ع)، پديد آوردن رفاه در كل جامعه بشرى است. در آن دوران طبق ترسيم آيات و احاديث، جامعه بشرى واحدى تشكيل مى‏گردد كه مانند خانواده‏اى زندگى مى‏كنند، و مساله ناهنجار جوامع پيشرفته و ابرقدرت، و جامعه‏هاى در حال رشد، و جامعه‏هاى عقب‏مانده و محروم از ميان مى‏رود و بشريت‏به طور كلى به رفاه اقتصادى و بى‏نيازى دست مى‏يابد، و همين چگونگى زمينه اساسى رشد و تعالى معنوى و فكرى انسان را مى‏سازد.
طبق تحقيقات كارشناسان و متخصصان بخش عظيم و مهمى از مسائل عقب‏ماندگى و وابستگى و كمبود مواد غذايى و معيشتى (اگر نگوييم تمام آن) به دو عامل بستگى دارد، و اين هر دو عامل با هم در ارتباط‏اند:
نظام اقتصادى حاكم بر جهان.
نظام اقتصادى حاكم بر جهان‏»، يعنى نظام و سيستمى كه قدرتهاى اقتصادى جهان در كشورهاى استعمارگر پديد آورده‏اند، و هدف و آرمان آنها دستيابى به قدرت اقتصادى روزافزون و سلطه بر منابع ثروت جهان است. اين قدرتهاى سلطه‏گر، با برنامه‏ريزيهاى دقيق خود، مانع هرگونه استقلال، خودكفايى و رشد توليد و پيشرفت اقتصادى در كشورهاى عقب نگهداشته شده‏اند. اين قدرتها از راههاى گوناگون و شيوه‏هاى تبليغى و برنامه‏ريزيهاى گسترده و عميق، در سايه سلطه نظامى و سياسى و فرهنگى، آزادى فكر و عمل را از آحاد مردم در جهان سوم مى‏گيرند، و روشها و شيوه‏هايى در همه مسائل زندگى از جمله در توليد و مصرف و تكنولوژى و فرهنگ و راههاى معيشت، بر آنان تحميل مى‏كنند كه به سود سرمايه‏داران بزرگ و سلطه بيشتر جهان پيشرفته است. در سايه اين سلب فكر و سلب شخصيت و سلب آزادى و آزادفكرى، پديده عقب‏ماندگى ويى و خوديابى و اعتماد به نفس مى‏ميرد، و وابستگى روز به روز در اعماق اجتماعات عقب‏مانده گسترش مى‏يابد. از اين رو، صاحب‏نظران مسائل اقتصادى – اجتماعى مى‏گويند: كمك به كشورهاى عقب‏مانده تنها در اين است كه آنها را به خودشان واگذارند.
نظام سياسى حاكم بر كشورها» نيز نوعا عامل و دست‏نشانده قدرتهاى جهانى هستند، و همواره به زيان ملتهاى خود گام برمى‏دارند، و براى سلب هرگونه فكر و انديشه از مردم و نفى حس خودشناسى و خوديابى در مردم خويش مى‏كوشند، و جريانهاى فكرى و فنى فرمايشى را در ميان ملت‏خويش نشر مى‏دهند، و با رسانه‏ها و ابزارهاى تبليغاتى هرگونه استقلال فرهنگى و اقتصادى را از جامعه سلب مى‏كنند، و توده‏ها را برده‏وار به اسارت و پيروى كوركورانه اين دو جريان مسلط و حاكم – يكى بيگانه و ديگرى خودى – نخستين موضوعى كه صدمه مى‏بيند و يا بكلى نفى مى‏گردد، اصالت فكر و فرهنگ خودى و حس اعتماد به نفس و بازيابى و بازشناسايى نيروهاى نهفته در درون خود و جامعه خودى است.
در رستاخيز ظهور امام منجى (ع)، اين بندها و دامها از سر راه برداشته مى‏شود، و عوامل سلطه بر فكر و فرهنگ و اقتصاد و سياست جهان و كشورها نابود مى‏گردد، و انسانها آزاد مى‏شوند، و با هدايت آن امام به خود مى‏آيند و ديگر بار خويشتن خويش را بازمى‏يابند و بازمى‏شناسند و آزادانه فكر مى‏كنند، و راههاى تحميلى و تبليغى را از راه اصلى و درست جدا مى‏سازند. و اين است آزادى و آزادگى واقعى، آزاديى كه در سراسر دنياى كنونى تنها واژه آن وجود دارد و از محتوا و مفهوم آن خبرى نيست.
در دنيايى كه تقسيم‏بندى جهانى با معيارهاى ظالمانه صورت مى‏گيرد، و امتهاى ضعيف، به حال خود گذارده نمى‏شوند، و از راههاى مريى و نامريى در شبكه‏هاى پيچيده نظامهاى سلطه و سرمايه‏دارى جهان گرفتار مى‏آيند، سخن از آزادى واقعى و آزادفكرى، بازى با كلمات است. و گفتگو بر سر استقلال اقتصادى و انتخاب شيوه و راه زندگى و معيشت و دستيابى به رفاه بيهوده است. زيرا در چنين شرايطى، بخشهاى عظيمى از بشريت مواد لازم زندگى را در اختيار ندارند و دچار كمبود و فقرند، و بخشهاى ديگر نيز طبق الگوها و معيارهايى كه سرمايه‏داران و توليدكنندگان بزرگ بر جامعه تحميل مى‏كنند بايد زندگى كنند، و از مواد و كالاها بهره گيرند، و خود قدرت اختيار و انتخاب ندارند.
از اين رو در رستاخيز امام مهدى (ع)، انسان در آغوش آزادى به معناى واقعى كلمه مى‏آرامد، و در پرتو اين آزادى همه بندها و زنجيرهايى را كه بر پايش نهاده‏اند مى‏گسلد، ورا به دو بخش پيشرفته و عقب‏مانده تقسيم كرده‏اند از ميان مى‏رود، و پديده شوم فقر و نياز نيز نفى مى‏گردد، و رفاه اقتصادى در پرتو چنين معيارهايى به جامعه و افراد داده مى‏شود. ترديدى نيست كه بدترين و ناهنجارترين

 

دانلود تحقیقی در باب رفاه‏ اقتصادى و معيشتى در جهان مهدويت

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق در باره اقتصاد آموزش | 19437 alis

تحقیق, , در, باره, اقتصاد, آموزش

مختصري در باره اقتصاد آموزش

فهرست مطالب

1. بررسی مسئله
2. تاریخ مختصر آموزش در ایران
3. عرضه و تقاضای آموزش
4. نرخ بازده سرمایه گذاری در آموزش
5. هزینه مالی آموزش و پرورش در ایران
6. مروری بر وضعیت مقاطع مختلف تحصیلی در ایران
7. افت تحصیلی
8. شاخصهای آموزشی
9. موانع بررسی میزان کارآیی مدارس غیرانتفاعی و دولتی
10. جمعیت و هزینه های آموزشی
11. مقایسه وضع آموزش در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه
12. تحلیل کارکردهای نظام آموزشی در ایران
13. نتیجه گیری و پیشنهادات

1. بررسی مسئله
از دیرباز تاکنون، توسعه یافتن مسئله اصلی کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته بوده است. آنچه مسلم است، دو منبع طبیعی و انسانی عناصر اصلی موجد توسعه اقتصادی و اجتماعی هستند و ترکیب و تناسب مطلوب آنها، توسعه به بار می آورد. لیکن، هدایت منابع طبیعی بوسیله منابع انسانی میسر است. در اینجا، کمیت و کیفیت منابع انسانی در فرایند توسعه مؤثرند. منابع طبیعی و منابع انسانی در کنش متقابل هستند، لذا، ارتقاء کمی و کیفی منابع انسانی بر منابع طبیعی و سرمایه، در یک دوره زمانی تأثیر می گذارد، به ویژه اگر دولتها استراتژی های خاصی را در پیش گیرند. به طور مثال، انتخاب استراتژی توسعه اقتصادی مبتنی بر سازو کار بازار، مسئله بررسی تأمین مالی ارتقاء منابع انسانی از سوی دولت را با اهمیت تر می کند. به هر حال، آموزش ابزاری است که منابع انسانی را به طور کیفی ارتقاء می دهد و یک سرمایه گذاری خوب محسوب می شود که بازدهی اقتصادی و اجتماعی دارد. هزینه مالی آموزش، بر حسب درجه توسعه یافتگی یک کشور (شاخصهای توسعه) متفاوت است و هرچه کشور توسعه نیافته تر باشد به منابع مالی بیشتری برای گسترش آموزش نیاز دارد. این در شرایطی است که سایر بخشهای اقتصادی نیز برای کسب اعتبارات بیشتر، توان مالی دولت را تقلیل می دهند. در این هنگام، نابسامانی در تأمین مالی آموزش، ممکن است با تخصیص نامناسب بودجه آموزش نیز همراه گردد و مسئله را غامض تر نماید. این گزارش مسئله تخصیص بهینه بودجه آموزش در ایران را با توجه به چرخش سیاست اقتصادی حرکت به سمت اقتصاد بازار، بررسی می نماید.

2. تاریخ مختصر آموزش و پرورش در ایران
آموزش در ایران، قدمتی دیرینه دارد. بررسی تاریخی آموزش، به اختصار، در دوره قبل از ورود دین اسلام به ایران نشان می دهد که آموزش بر اساس تعالیم دین زردشت، توسط جامعه و والدین انجام می شد. در زمان حکومت ساسانیان (224 قبل از میلاد تا 642 بعد از میلاد) نخستین دانشگاه که رشته های پزشکی، فنی، و علوم طبیعی و اجتماعی را تدریس می کرد، پایه گذاری گردید.
بعد از ورود اسلام به ایران، مساجد، مکتب خانه و حوزه های علمیه، مراکز اصلی تعلیم و تربیت شدند. دروس اصلی مدارس آن زمان، صرف و نحو عربی و منطق بود که عموماً فرزندان طبقات متوسط در آن آموزش می دیدند و طبقات بالای جامعه برای فرزندان خویش معلم سرخانه استخدام می کردند. در چنین نظام قشربندی که البته با نظام کاستی پیش از اسلام تفاوت اساسی کرده بود، فرزندان طبقات پایین تر، بویژه در مناطق روستایی، به ندرت سواد می آموختند.
تأسیس مدارس جدید ابتدایی و متوسطه، به سبک اروپایی، مقارن مشروطیت و سلطنت احمدشاه بود، هر چند که، پیش از این مقدمات تأسیس دارالفنون فراهم شده بود. ریشه های تغییر نظام آموزشی به اوایل دوره قاجاریه و جنگهای ایران و روس برمی گردد که طی آن، رهبران جامعه از تحولات غرب مطلع شدند و به عقد قراردادهایی مبادرت ورزیدند. اجزای این قراردادها، به ویژه قرارداد عباس میرزا و انگلیس که اعزام محصل به خارج را نیز در بر می گرفت، زمینه ساز ورود اندیشه غرب به عنوان یک حرکت غیردینی به ایران می باشد. با وقوع انقلاب مشروطیت، که ریشه در تحولات اجتماعی ایران داشت، تغییر نظام آموزشی و شکلگیری نهاد جدید آموزش سرعت گرفت. البته بعد از سالهای 1313، با ورود دوباره اندیشه دینی به محافل و محیطهای فرهنگی و آموزشی از سرعت رشد اندیشه سکولاریسم در پهنه آموزش کاسته شد.
در دهه 1330 و 1340، با عضویت ایران در یونسکو، شرکت در کنفرانسهای جهانی و میزبانی کنفرانس وزیران آموزش و پرورش در دهه 1340 در تهران، آموزش و کاهش بیسوادی به عنوان شاخص مهم توسعه از عوامل درون زای برنامه های اقتصادی و اجتماعی گردید.
بعد از انقلاب اسلامی، ساخت نهاد آ»وزش تغییر اساسی نکرد و تنها آموزشهای مذهبی، غنای بیشتری یافت. این امر، علاوه بر کارکرد آشکار به جامعه ایران، دارای کارکرد پنهان نیز می باشد، که به عنوان مثال می توان از آموزش قوانین جدید مملکتی، احترام به ارزشها، مقدسات دینی و آرمانهای نظام جمهوری اسلامی ایران نام برد.

 

دانلود تحقیق در باره اقتصاد آموزش

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق جهاني شدن اقتصاد و آثار آن | 19690 alis

تحقیق, جهاني, شدن, اقتصاد, و, آثار, آن

جهاني شدن اقتصاد و آثار آن

جهاني شدن اقتصاد بيش از آنكه زاييدة پيشرفت فن آوري ارتباطات و حمل و نقل باشد، مخلوق سياست گذاري و برنامه ريزي هاي اقتصادي چند دهة گذشته در كشورهاي ثروتمند است. شايد اگر جريان « جهاني شدن اقتصاد» راه نمي افتاد، حساسيت ها دربارة اصل « جهاني شدن» تا بدين پايه برانگيخته نمي شد. در اثر فشار سازمان هاي مالي بين الملل كه ابزار كار كشورهاي پيشرفته هستند، وضعيت اندك اندك به گونه اي در مي آيد كه كشورهاي در حال توسعه، بر سر كي دو راهي قرار بگيرند كه يا بايد با ادامة سياست هاي اقتصادي درون نگر به بازارهاي محدود خود بسنده كننده كه در اين صورت از مزاياي رشد تولي و فن آوري كه گمان مي كنند با ورود به صحنة تجارت بين المللي نصيب آنان مي شود. محروم بمانند و يا با پيوستن به جريان جهان گرايي اقتصادي، بر ثروت هاي طبيعي خود چوب حراج نهند و در جايگاهي كه تقسيم كار ناعادلانة بين المللي براي آنها تعيي مي كنند، به فعاليت بپردازند.
اكنون در كشور ما بيش تر از هر زماني، دربارة ويژگي هاي مثبت سيستم تجارت آزاد، تبليغ مي شود، به گونه اي كه راه نجات از وابستگي به اقتصاد تك محصولي، تنها به عضو شدن در سازمان تجارت جهاني منوط مي گردد، در حالي كه سو بردن از منافع تجارت آزاد در گرو زير ساخت هاي لازم، مديريت توانا و قدرت رقابت است.
خردمند كسي است كه از تجربه هاي تاريخي درسي بگيرد. در قرن نوزدهم، هنگامي كه انگلستان قدرت برتر تجاري بود و ناگزير از سيستم آزاد دفاع مي كرد، فردريك ليست پايه گذاري مكتب تاريخي آلمان، مردم كشوري را كه دولت واحدي نداشت و به قطعات متعدد از لحاظ سياسي و اقتصادي تقسيم شده بود، به اتحاد اقتصادي فرا خواند و از پيوستن به تجارت آزاد در آن وضعيت خاص بر حذر داشت و با طرح يك نظرية هوشمندانه، گفت: اكنون ملت ها منافع مختلف دارند و قدرت هاي آن ها نامساوي است. به هم پيوستگي قطعي ( اقتصادي) وقتي مفيد است كه همه در برابر يكديگر مساوي باشند والا عملاً يكي از آنها منتفع مي گردد و ديگران تابع او خواهند شد. هر گاه علم اقتصاد از اين لحاظ در نظر بگيريم، مي توانيم آن را چنين تعريف كنيم:
« اقتصاد علمي است كه با توجه به منافع فعلي و اوضاع و احوال خاص ملت ها، معين مي كند كه هر ملت به چه ترتيب مي تواند درجة رشد اقتصادي خود را بالا ببرد تا اتحاد با ساير ملت هاي متمدن و در نتيجه، آزادي تجارت، براي او ممكن و سودمند باشد»
از سخن ليست نيتجه مي شود كه رو به رو شدن دو اقتصاد در وضعيت نابرابري توان اقتصادي و تكنولوژيك، زمينه را براي سلطة اقتصاد قوي تر بر اقتصاد ضعيف تر فراهم مي كند، اكنون وضع دربارة ما چنين حالتي دارد، پس نبايد در تبليغ مزاياي سيستم تجارت آزاد راه افراط پيمود. بسيار شنيده مي شود كه مدافعان جهاني سازي اقتصاد، براي توجيه درستي راهبرد توسعة صادرات براي كشورهاي جهان سوم، از تجربة ببرهاي آسيا، به ويژه كرة جنوبي ياد مي كنند كه چگونه كشور فقيري ماند كرة جنوبي، از صادرات مواد خام توانست بدين درجه از صادرات كالاهاي صنعتي دست يابد. اين ظاهر ماجرا است. اين كه همة كشورهاي در حال توسعه بتوانند تجربة كرده را تكرار كنند، مورد ترديد است.
رويكرد ايران به جهاني شدن اقتصاد از بعد آسيب شناسي چگونه است؟

« جهاني شدن» به مثابه يك اصطلاح
واژه (Globalisation) كه اخيراً به يكي از پر استفاده ترين و رايج ترين مفاهيم علوم انساني بدل شده است، اسم مصدر از مصدر جعلي Toglobalize است كه خود از صفت Global ساخته شده است. البته پاره اي از منابع و ماخذ، واژه يا اصطلاح جهاني شدن را معادلي براي اصطلاحات Pionetavixation , Mondialisationمي دانند با اين حال آنچه كه در اكثريت قريب به اتفاق منابع پذيرفته شده، همان اصطلاح Globalisation است و حتي عده اي معتقدند كه واژه Mondialisation ترجمه كلمه Globalisation است. در لغن نامه براي صفت Mondialisation كه ريشه و منشا اصطلاح Globalisation است سه معنا قايل شده اند:
1- گرد مثل توپ يا كره
2- پ مقولات مربوط يا شامل در كره زمين و اصولاً در سراسر جهان.
3- كلي يا جهانشمول
مصدر to globalise با توجه به معناي سوم ساخته شده است و به نظر، فعل آن هم لازم است و هم متعدي و به همين دليل مي توان آن را، يك سو، « جهانشمول كردن» يا
« يكپارچه كردن» و از سوي ديگر (جهانشممول شدن) يا « يكپارچه شدن» ترجمه كرد. و البته پرواضح است كه ميان اين دو وجه لازم و متعدي، نه تنها از حيث معني، بلكه از لحاظ پيامد و منظور اصلي طراحان جهاني شدن نيز تفاوتهاي اساسي و فاحشي وجود دارد. به طوري كه مي توان به دو مساله مستقل، معتقد شد.
سرشت « جهاني شدن»
در مورد ماهيت جهاني شدن بحثهاي مختلفي وجود دارد اما قدر، متيقن همه اين بحثها اين است كه ما در حال پشت سر گذاشتن فرايندي هستيم كه در آن نقش و اهميت جغرافيا، فضا و زمان كم رنگ مي شود. عمده ترين شاخصهاي ابزاري جهاني شدن عبارتند از: اقتصاد اطلاعاتي و تجارت الكترونيكي
عده اي جهاني شدن را به معناي پايان جغرافيا مي دانند. تصور برخي آن است كه تكنولوژي اطلاعاتي به گونه گسترده اي قابليت « در دسترس» قرار گرفتن را يافته است. از اين رو انباشت و مديريت اطلاعات در سطح ملي، مشكل شده و برداشت انسانها را از مقوله اي به نام «فاصله» تحت تاثير قرار داده، تعريف آنان را از «جامعه» و «وفاداري» متحول ساختند. نظم فرهنگي را ويران كرده و معادله قدرت را نيز به تدريج تحت تاثير قرار مي دهد.
برخي جهاني شدن را تجلي اين برداشت متداول دانسته اند كه جهان از طريق نيروهاي اقتصادي و تكنولوژي در حال تبديل شدن به يك فضاي اجتماعي واحد است و رويدادهاي واقع در يك منطقه، از جهان مي تواند پيامدهاي مهمي داشته باشد.
براي عده اي، جهاني شدن با يك احساس تسليم قضا و قدر شدن و ناامني دايمي همراه است، زيرا به نظر مي رسد مقياس تغيير و تحول اجتماعي و اقتصادي معاصر، قابليت و توانايي دولتهاي ملي يا شهروندان را براي كنترل مقابله يا مقاومت در برابر آن تحول، تحليل مي برد. برخي ديگر جهاني شدن را افسانه دانسته يا حداكثر آن را ادامه روندهايي مي دانند كه از ديرباز وجود داشته اند.
برخي جهاني شدن را حلقه اي اجتناب ناپذير از تاريخ سرمايه داري مي دانند. به اعتقاد آنها سرمايه داري براي گريز از فروپاشي ناگزير است بحران ناشي از انباشت سرمايه و بحران مشروعيت را در جهان پخش كن تا لايه هاي نامشكوف جهان را به انحصار خويش درآورد. از اين رو، جهاني شدن صورتي از امپرياليسم است و اين گوياي اوج بحران در نظام سرمايه داري است. والر شتاين، گوندرفرانك، سووي، پل باران، سمير آمين و … معتقد به چنين دريافتي هستند و جهاني شدن را زاده سرمايه داري و در عين حال « آنتي تز» آن مي دانند كه ضرورتاً بايد به رهايي توده زحمتكش بيانجامد.
گروهي ديگر جهاني شدن را مترادف با « غربي شدن» ( westernization) و « آمريكايي شدن» ( Americanization) واليناسيون همه جانبه مي دانند و آن را دامي تلقي مي كند كه كشورهاي غربي نهاده اند و مي خواهند با يكسان سازي فرهنگها و تسطيح تمايزها، بازار مصرف خويش را گسترش دهند. زبان جهاني شدن، آمريكايي، فرهنگ آن، غربي و سكان هدايت آن نيز در دست آنان است. جهاني شدن، تحقق مجدد رسالت انسان سرمايه داري است كه زماني با جنگهاي صليبي و زما

 

دانلود تحقیق جهاني شدن اقتصاد و آثار آن

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق اقتصاد فروش، تراكم و وضعيت ثبت در بيست كارخانه صنعتي | 19689 alis

تحقیق, اقتصاد, فروش,, تراكم, و, وضعيت, ثبت, در, بيست, كارخانه, صنعتي

اقتصاد فروش، تراكم و وضعيت ثبت در بيست كارخانه صنعتي
از جو.اس. بايِن
از زمانيكه حركت تلفيق كردن شركتها در اواخر قرن نوزدهم آغاز شد، اقتصاددان هاي آمريكايي بطور مجدد در حيطه اي علاقه مند بوده اند كه در آن اندازه بزرگ براي كارآيي تجاري لازم است. آيا حركت تلفيقي لازم بود، آيا قاعده استدلالي از لحاظ اقتصادي توجيه پذير بود، آيا اين آن صنعت تلفيق شده بدون از دست دادن كارايي خود مي تواند به گزينه هاي كوچكتر تبديل شود؟ اين مقوله پيوسته سؤال حائز اهميت براي دانشجويان تاريخ صنعتي اخير و خط مشي مخالف تشكيل اتحاديه هاي بزرگ صنايع معاصر بوده است. در سه دهة گذشته با اين تفكر كه كارخانه يا اندازه شركت به كارآيي ساختار يا ختم در هزينه متوسط بلندمدت يا نمودارهاي ترازي مربوط مي شود اختصاص هاي بيشتري وجود داشته است و تحقيقاتي پيرامون اشكال و موقعيت هاي آن نمودارهاي ترازي در صنايع متفاوت و قراردادن كارخانه هاي موجود و شركت ها روي آنها وجود داشته است.
از ديدگاه اقتصاددان، اقصاددان شايسته، دانش بخاطر نمودارهاي ترازي خود در صنايع خاص مشخصاً بدون اهميت است. فقط كوتاه انديشي ممكن است يادگيريش را بدون هدف بزرگتر مبني بر اينكه چگونه يك كارخانه بايد پيوستگي هاي زيادي داشته باشد تا كمترين هزينه توليدي را داشته باشد يا يك شركت اتومبيل چند ماشين مسافربري بايد داشته باشد تاهزينه هاي توليدي خود را به حداقل كاهش دهد. اما استنباطهاي بدست آمده از اين دانش ممكن است به چندين روش حائز اهميت باشد.
اول، تناسب برونداد كلي صنعتي كه يك كارخانه يا شركت بايد داشته باشد تا با كارايي منطقي حدي را مشخص سازد كه در آن تراكم سازي در آن صنعت با ادامه دادن كاهش هزينه هاي توليدي بهينه مي شود. در هر صنعتي معيارهاي حداقلي كارخانه يا شركت كه براي كمترين هزينه هاي توليدي نياز است. وقتي اين معيارها بعنوان درصدهاي معيار يا ظرفيت كلي صنعت بيان مي شود و بصورت نمودارهاي ترازي در ظرفيت هاي كوچكتر يكي مي شوند تا معيار تراكم سازي كارخانه ها يا شركت ها را كه براي كارآيي منطقي در صنعت لازم هستند را تعيين كند.
دوم، همان رابطه كفايت توليدي در تناسب بازار توسط كارخانه يا شركت در هر صنعتي ارائه مي شودتأثير عميقي روي رقابت بالقوه يا روي جابجايي شركت هاي جديد براي وارد شدن به صنعت دارد. اگر يك كارخانه يا شركت لازم شود كسر قابل محسوسي برونداد صنعت را داشته باشد كه بطور منطقي داراي كفايت باشد اقتصادهاي معياري هيچ بازدارنده اي را به ثبت سواي نيازهاي سرمايه اي مطلق ارائه نمي دهد. ولي اگر يك كارخانه يا شركت بايد به برونداد صنعتي بطور حائز اهميت اضافه شود تا كارآيي داشته باشد و در صورتي كه با اضافه شدن اندك بطور نسبي كارآيي نداشته باشد، ثبت در عيار داراي كفايت قيمت هاي فروش صنعتي را پائين تر مي آورد يا باعث واكنش هاي نامناسب توسط شركت هاي تأسيس شده مي شود. در صورتيكه ثبت در معيارهاي كوچكتر ممكن ايت باعث يك داوطلب حضور هزينه اي قابل ملاحظه اي داشته باشد در اين وضعيت شركت هاي تأسيس شده ممكن است قيمت ها مقداري بيشتر از سطح رقابتي بدون جذب كردن ثبت داشته باشند. در كل“وضعيت ثبت” از طريق معياري كه در آن شركت هاي تأسيس شده مي توانند بالاي سطح رقابتي بدون اينكه ثبت مشكل تر شود اندازه گيري مي شوند و آن بعنوان نسبتي از برونداد شركت ايده آل در افزايش هاي بروندادي صنعتي مي باشد.
سوم، مقدار پول لازم براي سرمايه گذاري در يك كارخانه يا شركت داراي كفايت كه از طريق اندازه آن تعيين مي شود روي موجوديت لزوم

 

دانلود تحقیق اقتصاد فروش، تراكم و وضعيت ثبت در بيست كارخانه صنعتي

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق تجارت آزاد آمريكاي شمالي، اقتصاد جهاني و جهان سوم | 19687 alis

تحقیق, تجارت, آزاد, آمريكاي, شمالي,, , اقتصاد, جهاني, و, جهان, سوم

تجارت آزاد آمريكاي شمالي،
اقتصاد جهاني و جهان سوم

اثرات غير مستقيم «نفتا» بر جهان سوم

جهان سوم و دوران جديد
چنين به نظر مي رسد كه جهان سوم در دورة حاضر به يكي از نقاط عطف تاريخي خود رسيده است. در اين دوره شرايط نويني هم از حيث سياسي و هم از جهت اقتصادي،‌ هم در داخل اين كشورها و هم در سطح بين المللي در حال شكل گرفت است و بيشتر كشورهاي جهان سوم نيز خود را بيش از پيش ناچار از تطبيق دادن با اين شرايط جديد ديده اند.
پايان نظم دو قطبي در دوران جنگ سرد، هم به عمر يكي از دو الگوي رشد خاتمه داده و هم به پاره اي منافع جنبي كه چنين نظمي، مستقيم يا غير مستقيم، عايد بخش قابل توجهي از ممالك جهان سوم مي كرد، پايان بخشيده است. تحت همين شرايط دوره اعطاي «امتيازات تجاري» يا تخيصيص منابع تحت عنوان «كمكهاي توسعه» با انگيزه هاي سياسي و استراتژيك نيز در حال به سر رسيدن است.
جهان سوم، در پي تحولات تاريخي اواخر دهه 1980 و اوائل دهه 1990 ، اهميت پيشين خود را در روابط بين المللي از دست داده و حتي بخشي از آن در معرض خطر رانده شدن به حاشيه و از دست دادن هر گونه نقشي در نظام بين المللي قرار گرفته است. لذا واقعيات موجود چنين مي نمايد كه تنها آن دسته از كشورهاي در حال توسعه به عنوان وزنه اي در نظام بين المللي آينده به حساب خواهند آمد كه بتوانند از يك موقعيت اقتصادي قابل توجه برخوردار شوند.
به موازات فروپاشي نظام دوقطبي، اوج گيري و افزايش سرعت روند جهاني شدن اقتصاد نيز عامل مؤثر ديگري در شكل گيري ذهنيت هاي جديد در كشورهاي جهان سوم بوده است. اين روند كه با امواجي از تكنولوژي هاي پيچيده، وسائل مدرن ارتباطي و توليدات متنوع با كيفيت بالا همراه است،‌بيش از پيش در حال فائق آمدن بر مقاومت متنوع با كيفيت كشورهاي در حال توسعه اي است كه تا كنون نسبت به پيوستن به جريان اصلي اقتصاد جهاني اكراه داشته اند.
تضعيف اين مقاومت به ويژه در زماني امكان پذير شده است كه راه و روشهاي ديگري از جمله « راه رشد غير سرمايه داري»، «استراتژي جايگزيني واردات» و امثال آن در عمل راه به جايي نبرده است. عدم موفقيت آن دسته از كشورهاي جهان سوم كه به اين راهها رفتند، در برابر جوامعي كه به تجارت خارجي آزاد» و «استراتژي توسعه صادرات» روي آوردند، تقريباً توجه همگان در سراسر جهان سوم را به خود جلب كرده است.
از طرفي ، دگرگوني هاي ريشه اي در سياست و اقتصاد بين المللي و در رأس همه،‌شكست اقتصادهاي متمركز در بلوك شرق در واقع روندي را كه از قبل شروع شده بود به اوج خود رساند. اين امر هم الگو و هم حمايت هاي سياسي، نظامي و اقتصادي از ناحيه اين الگو را يكباره از صحنه ناپديد ساخت و در نتيجه ترديدي بسياري از كشورهاي در حال توسعه حتي آنها را كه طي دهه ها بينش ها و روشهاي متفاوتي را صميمانه و مجدانه پيگيري كرده بودند (مثل چين،‌هند ، سوريه و … ) برطرف ساخت.
كاهش بيش از پيش اهميت مواد خام و محصولات كشاورزي نيز كه اغلب كشورهاي در حال توسعه تاكنون براي كسب ارز خارجي به صادرات آنها وابسته بوده اند،‌عامل مهم ديگري درالزام جهان سوم به جستجوي راههاي نو بوده است. نزول قابل ملاحظه بهاي اين مواد طي يكي دو دهه گذشته بيش از پيش ثابت كرده است كه كشورهاي در حال توسعه نه تنها ديگر نمي توانند با تكيه بر آنها (حتي مهمترين آنها يعني نفت) وزنه اي در اقتصاد جهاني به شمار آيند، بلكه با توجه به رشد تكنولوژي و پيدايش مواد جايگزيني و علل ديگر هر روز درآمد حاصل از صادرات اين اقلام كمتر و كمتر مي شود.
مطابق گزارش بانك جهاني اگر چه كشورهاي در حال توسعه از 1980 تا 1990 معادل 45% بر حجم صادرات خود افزوده اند، اما كاهش شديد بهاي اقلام صادراتي آنها عملا مانع از افزايش درآمد اين كشورها شده است. براساس اين گزارش طي اين مدت بهاي قهوه 70% بهاي شكر 60% پنبه و كائوچو 50% و متوسط بهاي واقعي محصولات كشاورزي 39% كاهش يافته است. در اين گزارش همچنين پيش بيني شده است كه تنها محتمل است كه در اواخر دهه 90 بهاي اين اقلام به كندي رو به رشد نهد. در همين مورد در خورد يادآوري است كه بهاي واقعي نفت نيز از سال 1980 تا كنون بيش از 75% كاهش داشته است1.
در چنين شرايطي گرايش كشورهاي جهان سوم به اقتصاد آزاد در داخل،‌ و تجارت آزاد در خارج، با هدف نهايي پيوستن به جرگة صادركنندگان كالاهاي صنعتي متنوع و فرار از دور باطل اقتصاد تك محصولي از ويژگيهاي چرخشي است كه اكثريت قريب به اتفاق اين كشورها در حال انجام آن هستند. در همين حال، تلاش آنها براي جلب سرمايه هاي خارجي، اجراي پروژه هاي مشترك با شركت هاي چندمليتي و استفاده از اعتبارات بين المللي و بذل هر كوششي در راه احتراز شرايط لازم براي اين منظور از پيامدهاي نمايان چنين چرخشي است.
اين تحولات به نوبة خود باعث شده است كه سازمانها و تشكيلاتي چون گات،‌صندوق بين المللي پول و بانك جهاني كه در چندين دهه اخير تلاشي كند را به منظور اشاعه راه و رسم هاي اقتصادي مورد نظر خود در سراسر جهان صورت مي دادند، ناگاه با اقبالي تازه مواجه شوند و گوشهاي شنواتري در غالب كشورهاي جهان سوم بيابند (گفتني است كه همه عوامل فوق الذكر از جمله

 

دانلود تحقیق تجارت آزاد آمريكاي شمالي، اقتصاد جهاني و جهان سوم

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق اقتصاد بازار و توزيع درآمد | 19682 alis

تحقیق, اقتصاد, بازار, و, توزيع, درآمد

اقتصاد بازار و توزيع درآمد

اقتصاد اثباتي(3) دستيابي به كارايي اقتصادي را وظيفه خويش مي شمارد. هدف, تخصيص منابع به نحوي است كه با امكانات موجود بيش ترين مطلوبيت فراهم آيد. اما اين كه اين مطلوبيت حداكثر شده, چگونه بين آحاد جامعه توزيع شود, به هنجارهاي(4) مقبول جامعه بستگي دارد كه قضاوت درباره آن ها بيرون از مسئوليت اقتصاددان تلقي مي شود. در مدل بهينه پارتو كه دستيابي بدان هدف اصلي اقتصادهاي رايج است, تمام تلاش, يافتن منحني سرحدي امكانات ـ مطلوبيت است كه مكان هندسي نقاطي است كه بهترين تخصيص منابع بين دو صنعتX وY , و بهترين توزيعX وY ,بين دو (گروه) مصرف كننده A وB را نشان مي دهد. مقصود از بهترين توزيع آن نوع توزيعي نيست كه جامعه عادلانه مي داند; بلكه بدون ارزش گذاري عدالتخواهانه, تنها آن نوع توزيعي را در نظر دارد كه جمع مطلوبيت دو فرد يا دو گروه را بيشينه مي سازد. يعني از نظر اقتصاددان اثبات گرا, اگرU U در شكل 1 منحني سرحدي امكانات ـ مطلوبيت جامعه باشد, توزيع درآمد (مطلوبيت) ناشي از نقطهM بينA وB همانقدر بهينه است كه نتايج توزيعي نقطهN . حتي در حالت حدي, نقطهU هم كه تمامي مطلوبيت حاصله را نصيبA مي سازد وB را كاملا بي بهره مي گذارد, مي تواند بهترين توزيع باشد. همين طور نقطهU كه توزيع درآمدي صد در صد مقابل حالت قبل را ارائه مي كند.(5)البته اگر براي هر جامعه اي با توجه به هنجارهاي ارزشي اش توابع رفاه اجتماعي در دست باشد, مي توان از حيث نظري به نقطه بهينه اي از نظر مدل پارتو دست يافت كه درآمد (مطلوبيت) را به شكل خاصي توزيع مي كند. شبيه نقطهT در شكل ياد شده. روشن است كه تعيين هنجارهاي اجتماعي خارج از وظيفه اقتصاددان است و پيامبران, فلاسفه, سياستمداران و مصلحان اجتماعي در ارائه آن ها نقش دارند. گرچه اقتصاددان خود نيز در اين باره قضاوتي دارد, ولي اين وجه شخصيت او ربطي به موقعيت علمي اش ندارد.
اقتصاددان در ارتباط با توزيع درآمد وظائف ذيل را برعهده مي گيرد (:258 2000 Sloman,).
O حدود نابرابري را تعيين و تغييرات آن را در طول زمان تبيين مي كند.
O علت وقوع سطح خاصي از توزيع درآمد را توضيح مي دهد, و عوامل رشد يا كاهش نابرابري را روشن مي سازد.
O ارتباط بين برابري و ساير اهداف اقتصادي مثل كارايي را ميآزمايد.
O سياست هاي متفاوتي مشخص مي كند كه دولت براي مقابله با فقر و نابرابري برمي گزيند.
O آثار اين سياست ها را بر خود نابرابري, هم چنين ساير متغيرها, مانند كارايي, تورم و يا بيكاري, ارزيابي مي كند.
گرچه اقتصاددانان در قضاوت نسبت به اين كه نقطه مطلوب توزيع درآمدي كجاست, با ديگران فرقي ندارند; ولي نبايد فراموش كرد كه آن ها چهارچوب ها و ابزاري در اختيار دارند كه آثار سياست ها را مي توانند بهتر ارزيابي كنند. قضاوت با كساني خواهد بود كه به ملاك هاي ترجيحي فرااقتصادي بيش تر واقف اند. ولي اقتصاددانان ياران و مشاوران خوبي خواهند بود.
البته اقتصاد اثباتي نظريه توزيع درآمد بر اساس بهره وري عوامل توليد را تبليغ مي كند (نظريه اي كه جلوتر بررسي خواهد). اين, خود قضاوتي ارزشي در ترجيح بازار آزاد و دفاع از نتايج توزيع درآمدي آن است. در واقع بازار كارا است در حداكثر ساختن توليد آن چه در بازار مورد تقاضا است. اما سوال از اين كه تقاضاي حاكم بر توليد كارا را چه كساني مي سازند, در اقتصاد اثباتي بي جواب مي ماند. در حالي كه اين توليد به قدرت خريد توزيع شده بين افراد و گروه ها بستگي دارد. يعني به اين كه آرإ ريالي كه جهت و مقدار توليد را مشخص مي كند, در دست چه كساني باشد. بنابراين وقتي توزيع آن چه توليد مي شود, عادلانه تلقي نگردد, دليلي وجود ندارد كه كاركرد بازار رقابتي منطقا مورد حمايت قرار گيرد.
در واقع اگر هدف كارايي, تنها هدف اجتماع تلقي شود, و از بقيه اهداف غفلت گردد, آنوقت مي توان با پروفسور حيدرنقوي هم رإي شد كه گفته است ‘اگر بهينه پارتو هدف اجتماعي نهايي تلقي شود (كه قسمت اعظم اقتصاد رفاه بر پايه چنين فرض غريبي استوار است), آن گاه بايد گفت كه آن جامعه بي نواي در حال سقوط, براي مردمش, به ويژه قشر فقير آن, مهماني اي آلوده به خست و امساك ترتيب داده است. چرا كه اقتصاد در حال بهينه پارتو مي تواند با وجدان آرام به راه خود ادامه دهد, حتي اگر آن هايي كه از نيازهاي ضروري زندگي مثل غذا, محروم شده اند, نتوانند بدون محروم كردن اندك ثروتمندان از ثروتي كه به سختي به دست آورده اند, در وضعيت بهتري قرار گيرند’ (حيدرنقوي, 1993 : 123).
دو دهه پاياني قرن بيستم, دوران رونق اقتصادهاي سرمايه داري مبتني بر بازار آزاد در غرب, به ويژه ايالات متحده آمريكا است. اما توزيع درآمد مرتبا نابرابرتر شده است. نيكلاس بار از منابع مختلف نقل مي كند كه تعداد فقيران در انگلستان, در اين دوره به شدت افزايش يافته است. تعداد فقرا از

 

دانلود تحقیق اقتصاد بازار و توزيع درآمد

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیقی در مورد اقتصاد ایران | 20130 alis

تحقیقی, در, مورد, اقتصاد, ایران

اقتصادايران غيرخصوصي است نه دولتي

اشاره :
مطلبي كه ازنظرتان خواهدگذشت گزيده اي ازنخستين نشست مشترك خبرنگاران بامديران سازمان ملي بهره وري ايران مي باشدكه درآن مسائلي مانندساختاركلي اقتصادي اهميت موضوع بهره وري بخصوص درچشم انداز20 ساله وبرنامه چهارم توسعه و… موردبحث وبررسي قرارگرفت .يكي از مهمترين ودرعين حال تاسف برانگيزترين موضوعاتي كه مطرح شدعقب ماندگي 13 ساله شيوه هاي مديريتي كشوربود .
ابتداقائم مقام سازمان بهره وري آسيايي درايران اظهارداشت : ساختاراقتصادايران ساختاري غيرخصوصي است . شايداين مفهوم پركاربردنباشدوهميشه گفته شودساختارخصوصي يادولتي امابايدبگويم بخش عمده اقتصادما غيرخصوصي است . يعني ارگانها ، نهادهاوبنيادهاي متعددي حجم قابل توجهي ازفعاليتهاي اقتصادي رابه خوداختصاص داده اند بنابراين شايدبهترين مطلبي كه مي توان درموردساختاركلي اقتصادايران بيان نمودهمان ساختارغيرخصوصي است . دكترقاسم انصاري افزود :
گفته مي شودحدود85 درصدحجم فعاليتهاي اقتصادي ما غيرخصوصي است يعني مجموعه بخش خصوصي ما 15 درصدازفعاليتهاي اقتصادي رابه خوداختصاص مي دهد ومابقي يادولتي است يامربوط به نهادهاوارگانهامي باشد . قائم مقام مديرعامل سازمان ملي بهره وري ايران افزود : مرحوم دكترعظيمي معتقدبودبيش از80 درصدفعاليتهاي اقتصادي مادولتي است امابنده معتقدم 85 درصدفعاليتهاي اقتصادي ماغيرخصوصي است

 

دانلود تحقیقی در مورد اقتصاد ایران

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیقی در مورد اقتصاد هند | 20129 alis

تحقیقی, در, مورد, اقتصاد, هند

اقتصاد هند
این مقاله به تمیزکاری نیاز دارد. لطفاً آن را تا جایی که ممکن است از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید. سپس این الگو را از بالای مقاله حذف کنید. محتویات این مقاله ممکن است غیرقابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد

بورس اوراق بهادار بمبئی
طبق سنجشی که طبق برابری قدرت خرید صورت گرفته، اقتصاد هند با داشتن تولید ناخالص داخلی (GDP) ۶۱۱/۳ تریلیون دلار، در مقام چهارم را دارد. [۱] طبق محاسبه بر اساس نرخ برابری ارزی با دلار امریکا، تولید ناخالص داخلی این کشور با رسیدن به میزان ۸/۷۱۹ میلیارد دلار (۲۰۰۵)، در مقام بیستم را به خود اختصاص می‌دهد. [۱]در پایان سه ماهه اول سال ۲۰۰۶، اقتصادهند با رشد ۹/۸ درصدی تولید ناخالص داخلی[۲]، از نظر سرعت رشد دومین اقتصاد مهم جهان بود. الگو:Inote با این حال تعداد بسیار بالای جمعیت باعث شده‌است درآمد سرانه طبق برابری قدرت خرید به ۳۳۰۰ دلار و بر طبق تولید ناخالص داخلی اسمی به ۷۱۴ دلار برسد. [۱]
اقتصاد هند، اقتصادی متنوع است و کشاورزی، صنایع دستی، نساجی، صنعت و گستره وسیعی از خدمات را در بر می‌گیرد. اگر چه هنوز دوسوم نیروی کار هند، درآمد خود را بطور مستقیم یا غیر مستقیم از بخش کشاورزی بدست می‌آورند، نقش بخش خدمات در اقتصاد هند اهمیت روز افزونی به خود گرفته‌است. آغاز عصر دیجیتال و خیل فراوان جمعیت تحصیلکرده و مسلط به زبان انگلیسی در هند، به تدریج اقتصاد این کشور را برای آندسته از شرکت‌های بین‌المللی که خدمات به مشتریان و پشتیبانی فنی خود را برونسپاری می‌کنند به یک مقصد مهم تبدیل کرده‌است. هند یکی از مهم‌ترین صادرکنندگان نیروی کار متخصص در زمینه‌های خدمات مالی و نرم‌افزاری و مهندسی نرم‌افزار است.
هند عمدتاً در طی دوران استقلالش، رویکردی سوسیالیستی نسبت به اقتصاد درپیش گرفته و بر مشارکت بخش خصوصی، بازرگانی خارجی و سرمایه‌کذاری مستقیم خارجی نظارتهای دولتی سختگیرانه‌ای را اعمال می‌کرد. با این حال در اوایل دهه نود، هند با درپیش‌گرفتن رویکرد اصلاحات اقتصادی و کاهش کنترل دولت بر تجارت و سرمایه‌گذاری خارجی، به تدریج بازار خود را باز کرد. خصوصی‌سازی صنایع دولتی و آزاد کردن برخی بخش‌ها به نفع مناع بخش خصوصی و خارجی، در میان بحث و جدل‌های سیاسی به کندی پیش رفته‌است.
هند در حال حاضر با مسئله آغاز رشد جمعیت و چالش کاستن از نابرابری اقتصادی و اجتماعی روبروست. اگرچه از آغاز استقلال، میزان فقر عمدتاً به خاطر انقلاب سبز و انجام اصلاحات اقتصادی کاهش چشمگیری یافته‌است، اما همچنان به عنوان یک معضل جدی پا برجاست.

 

دانلود تحقیقی در مورد اقتصاد هند

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق بررسی اقتصاد آلمان و آمریکا | 20170 alis

تحقیق, بررسی, اقتصاد, آلمان, و, آمریکا

بعد از چندين دهه از پيشرفت ،اقتصاد آلمان با افت مواجه مي شود. آلماني ها رهبري قوي را در بخش هاي اصلي بازار جهان نشان داده اند. و از اشتغال ثابت و موقعيت اجتماعي برخوردار بودند. سال 1990 تغيري ايجاد شد. اقتصاد آلمان خيلي كمتر از ديگر كشورهاي پيشرفت كرده است و موقعيت بازار كار به طرز چشمگيري باقي ماند. آلمالني ها هنوز در زمينه هاي بازار سنتي ثابت قدم و قوي هستند. اما به موقعيت ديگر كشورها در بازسازي اقتصادي كه بر مبناي دانش باشد نبوده است به خصوص آمريكا خيلي بيشتر در عمق بخشيدن نيازهاي جهاني سازي موفق بوده است . در مقايسه با آلمان ،اقتصاد آمريكا نسبت رشد بتالا و كاهش بيكاري در طي دهه پيش نشان داد. آمريكا نه تنها موقعيتش را در زمينه هاي زيادي در بازار جهاني بهبود بخشيد بلكه قادر شد كهد روند بازار جهاني را تعيين كند و يكي از بهترين فروشنده ها در بخش هاي مختلف در نظام اقتصادي جديد شود.
هنگامي كه به دلايل پيشرفت آلمان در طي دهه گذشته مي نگريم ،نه تنها از آمريكا ،بلكه از چندين كشور اروپايي ديگر هم عقب افتاده است كه اين دلايلي آشكار است كه ما مي تعوانيم به روشني ببينيم . براي نمونه فشار زياد جريان پيوند دوباره انعطاف پذيري بازار كار و مقدار زياد كاغذ بازي بعضي از دلايل تحليلي از موقعيت اقتصادي جديد نشان مي دهد كه آلمان مشكلاتي در تغيير علاوه بر اين دلايل ،تحليلي از موقعيت اقتصادي بازار اقتصادي جديد نشان مي دهد كه المان مشكلاتي در تغيير نظام اقتصادي از يك مشكل سنتي بر مبناي صنعت به مشكلي كه به داشتن مدرن و تحقيق و توسعه دست يافته است ،داشته است. يك توضيح براي اين مشكلات در سياست تكنولوژي براي كارخانه هاي كوچك و متوسط يافت مي شود. در همه نظام هاي اقتصادي پيشرفته در طول دهه گذشته شركت هاي كوچك و متوسط نقشي را براي شكوفا كردن عقايد نو آوري شده و ايجاد شغل بدست آوردند.
سياست نظام اقتصادي پيشرفته بايد اين نقش جديد و منافعي را كه اين كارخانه ها در رشد و نوآوري دست آورده اند را تشخيص دهند. اما سياست اين حقيقت را بايد تشخيص دهد كه كارخانه ها ي كوچك و متوسط نسبت به كارخانه هاي كوچك و متوسط نسبت دارند.
بعد از توضيح تغييرات كارخانه هاي كوچك و متوسط درگذشته و اهميتش در اقتصاد پيشرفته ،من فاصله بين آمريكا و آلمان را بوسيله حقايق اقتصادي نشان مي دهم. بعد از آن من نشان مي دهم كه نه بازارهاي سنتي و نه بازار سرمايه گذاري مخاطراه آميز هيچكدام قادر نيستند تا سرمايه لازم را براي پروژه هاي تحقيق و پيشرفت بارينك بالا مخصوصا در بازارهاي كوچك و متوسط فراهم كنند.
در گذشته آمريكا برنامه هايي را ايجاد كرد تا ورشكست شدن اين بازار (صنف بازار ) را اصلاح كند . نوآوري كار كوچك و برنامه تحقيق و برنامه تكنولوژي پيشرفته نمونه هاي هستند كه نشان مي دهد كه چطور دولت مركزي مي تواند كمك كند. اين برنامه ها با فراهم آوردن بودجه براي پروژه هاي كه بار سيك انجام مي شوند قادر نيستند كه بودجه هاي خصوصي را به سمت خود جذب كنند.
اما هنوز ،منافع اجتماعي زيادي در آينده انتظار مي رود كه به فعاليت هاي نو اوري شده آمريكا و به ثروت كشور كمك مي كند. در مقايسه با ان سياست رايج آلمان شكست و ضعف بازار مالي خصوصي را اصلاح نكردند . اين نشان خواهد داد كه سياست رايج درباره ي كارخانه هاي كوچك و متوسط با نيازهايش در تكنولوژي پيشرفته و زمينه هاي ريسك بالا همخواني ندارد. براي اينكه بر مشكلات اقتصادي انها غلبه كند و هم در داخل و هم در خارج ،بخش هاي اقتصادي جديد به طوربين المللي موفق شود. سياست آلمان ممكن است منافع خود را با نگاه كردن به نمونه هاي آمريكا بدست آورد . نتيجه گيري از اين مقاله اين است كه لازم است براي بررسي كردن و اينكه چه حدي از درخواست هدف ها و عقيده هاي برنامه آمريكا درباره ي نو آوري هاي پررسيك ممكن است براي اقتصاد آلمان در برگرداندن آن به موقعيت قبليش در بازار جهاني و افزايش رشد و ثروت بلند مدت مفيد باشد.

 

دانلود تحقیق بررسی اقتصاد آلمان و آمریکا

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق بورس اوراق بهادار و اقتصاد کلان | 20202 alis

تحقیق, بورس, اوراق, بهادار, و, اقتصاد, کلان

بورس اوراق بهادار و اقتصاد کلان
بورس فقط براي سرمايه گزاران و شرکتها يا همان سرمايه پذيران ، مفيد نيست . بورس منافعي هم براي اقتصاد ، به طور کلي دارد . منظور ما هم از اقتصاد کلان، اقتصاد به طور کل است، نه اجزاي آن .
قبل از اينکه بپردازيم به اين منافع ، يک توضيح کوچک هم بد نيست داده شود : آنچه مطرح مي شود ، اول در يک اقتصاد پويا و بعد در يک بازار بورس کارا ، مفهوم دارد . يعني اگه يک سري از ويژگي هايي که براي يک بازار سرمايه ذکر کرديم ، وجود نداشته باشه يا خاصيت هايي که يک اقتصاد بايد داشته باشد، موجود نباشد ، انتظار تحقق اين خاصيت ها را هم نبايد داشته باشيم.
و اما خواص : 1. تجهيز منابع مالي از طريق فروش اوراق قرضه و سهام : يعني شرکتها با اين روش مي توانند به جاي دريافت وام از بانکها ، وجوه مورد نياز خود را از مردم قرض بگيرند ، با اين تفاوت که نه سررسيدي براي بازپرداختش دارند و نه بهره اي بايد بپردازند . البته شرکتها در قبال سهامدارانشان ، يعني کساني که سهمي از سهام شرکت را خريده اند ، تعهداتي هم دارند از جمله پرداخت سود ساليانه به آنان و اطلاع رساني دقيق .
2. ايجاد احساس مشارکت عموم افراد جامعه در فعاليتهاي توليدي و تجاري: اين خيلي مهم است که افراد جامعه در يک شرکت احساس مالکيت کنيم ، آن وقت است که به محصولات و تحولاتش نيز احساس تعلق مي کنيم . از همين رو ، هم خودمان کالاهايش را مي خريم ، و هم ديگران را به خريد آنها تشويق مي کنيم . چه تبليغي از اين بالاتر ؟! پس در اين صورت ، هر کس ، هر کاري از دستش بر بيايد مي کند تا کيفيت محصولات شرکت مورد علاقه اش بالا برود . ولي واي به حال شرکتي که نتواند مطالبات اين طرفدارانش را برآورده کند !
3. عملکرد بازار بورس به عنوان يک بازار کامل : اين بازار ، داراي تمامي شرايط بازار کامل (رقابتي بودن – ورود وخروج آزاد – يکسان بودن کالاها و… ) بوده و به عنوان بازار کامل ، امکان تحرک آزادانه و سالم منابع مالي را به وجود مي آورد . اقتصاددانان خيلي به بازار هاي کامل علاقه دارند و درست يا غلط، فکر مي کنند که اين بازار ، براي همه چيز و همه کس ، مفيد است .
4.امکان تنبيه و تشويق مديران ، بر اساس کارآمدي آنها و با استفاده از ساز و کار طبيعي تغيير قيمتها : بدين ترتيب ، نزول دائم و غيرمنطقي قيمت يک سهم به دليل ناتواني مديريت آن و زيان ده بودن شرکت ، تامين نيازهاي مالي براي آن شرکت ، از طريق بورس را غير ممکن مي سازد و بالعکس ، يک شرکت سود آور ، قادر است به سهولت از طريق فروش سهام خود، تامين مالي شود . چه ملاکي از اين بهتر که بازار و مجموعه اي از آدمها تعيين کنند که کدام مدير يا حتي کدام شرکت بماند و يا کدام رييس يا مجموعه نماند؟ البته يک بورس کارا و کامل هم براي اينکه جلوي بحرانهاي جدي را بگيرد ، روشهايي دارد . به هر حال هميشه هم نمي توان مطمئن بود که خرد جمعي درست عمل کرده ! پس عده اي هستند که مامور خريد يا فروش سهام برخي شرکتها مي شوند تا از نوسان بي دليل قيمت آنها جلوگيري کنند . به هر حال پول دارند و مي توانند ! اما اگه همين کار را هم نکنند ، برخي دلال هاي سود جو ، هميشه منفعت خواهند برد و عده اي آدم کم اطلاع هم دنبال آنها حرکت مي کنند و البته معمولا هم ضرر خواهند کرد

 

دانلود تحقیق بورس اوراق بهادار و اقتصاد کلان

دریــــافت فایـــل