انسان

دریافت تحقیق انسان و روح | 20044 alis

تحقیق, انسان, و, روح

انسان و روح
خواص و حالات روح در ظاهر و باطن انسان
١ – سوال : تفاوت خواص باطنی يا معنوی انسان با ديگر حيوانات چيست ؟
جواب : حيا و خجالت دو عامل خاص انسانست که در حالات معين و اماکن خاصه به پيش آمدهای دوست دارترين خود از حيا نمی بيند و می پرهيزد، که در اين مختصر، حقيقت اين کيفيت به خوبی نشايد قابل فهم باشد.
٢ – سوال : انسان کيست ؟
جواب : انسان موجودی که دارای صفاييت ظاهری و باطنی عالی است و از جمله خجالت و حيا نيز يکی از خواص معنوی عالی انسان بوده و در حال اقدام به کدام کار ممنوع از قوانين مدنی يا شرعی يا فاميلی، هرگاه تحت غرايز جنسی و نفس قرار گيرد و کسيکه بر امتناع آن قانون وارد باشد، بروی رسد و او را ببيند از خجالت، بدون مخالفت، خود را باطناً به نا آرامی شديد مواجه می بيند.
٣ – سوا ل : انسان کيست ؟
جواب : انسان موجودی که اگر از نگاه نفس يا روح تکامل کرده باشد باطناً بيست تا سی تا صد يا بالاتر مثل خود بزرگتر معلوم می شود (اما به ديدهء نيکان بشر، فرشتگان و شياطين) – مولانا بلخی گويد: تن ز جان و جان ز تن مستور نيست
ليک کس را ديد جان دستور نيست
٤ – سوال : انسان کيست ؟
جواب : يگانه موجودی که قسمتی از ديد و واديدهای نظری و معنوی خود را در خواب عيناً به کيف و شان کامل می بيند بعداً همه و يا پارهء از آن را پس از بيداری در بين موجوات روی زمين بازگو کرده می تواند، چرا و اين چه کيفيت است که رخ ميدهد چرا غور نمی نمايد؟ آری! ثابت کنندهء حقيقت ماهيت روح نامکمل شده بشريت باشد.
٥ – سوال : اساساً انسان داری چه نيروی نامرئی است ؟
جواب : انسان موجودی است بين دو دستگاه نشراتی خير و شر، که بی اراده و با اراده همواره مشغول خود و ماحول خويش است، تا کدامين غالب آيد و وی را بدانسو کشد.
٦ – سوال : پس به چه صورت انسان به مقام اعلی رسيده و به چه کوايف پست می شود؟
جواب : هرگاه به پيروی از نفس، به حضيض ذلت و انتهای دنائت گرايد، ظاهراً انسان اما باطناً حيوان درنده، بسيار نيرنگ باز و دغل پيشه است که به استفاده از مقام انسانيت بهره کشی های سوء می نمايد، زيرا قوای روحانيش به مرتبهء روح حيوانی رسيده باشد. اما اينقدر تفاوت دارد که به همچو اشخاص بازهم با همين حالت، بازگشت به سوی خدا جل جلاله ميسر است که اگر بکوشد دارای مقام و يا رتبهء کامل حقيقت انسانی گردد و نيز برعکس تا زمانيکه روح او مستشعر مقام جان نشود و نفسش به مطمئنه مبدل نگردد احتمال فيصد (٢٥ تا ٣٠) لغزش او ممکن باشد.
٧ – سوال : انسان کيست ؟
جواب : انسان موجودی که کلانی باطنی او را اکثراً نه او بيند و نه ديگران، خواه از نگاه نفس باشد يا از صفائيت روح، اما کلانی ظاهری او را به کدام تصرفی که يافت از قبيل علم، ثروت يا قدرت يا شهرت های صادق و کاذب که بی بقاست، هر کس ديده تواند.
٨ – سوال : ديگر از صفات معنوی عالی انسانی چيست ؟
جواب : اکثراً در حال حمله به دفاع قوای بالمثل، مانند ديگر حيوانات بنابر عقل سليم پاسخ نمی دهد و می سنجد مگر که قدرت جانب بر او از کدام نگاه فزونی داشته و حياتش به خطر باشد در صورتيکه خود را در مقابلش لاشی و بی قدرت بيند اينجاست که به الحاح يا وسيلهء ديگر دفاع معنوی پرداخته بدين ترتيب رقت قلب او را به خود متوجه می سازد.
٩ – سوال : اگر روشنی بيشتر اندازند ؟
جواب : بلی انسان های سليم علاوه از احساس آلام جسم يا روح ديگران حمله را بر مال و شرف نيز بد می بينند که در چنين موارد پختگان شان به تأمل و عاجل طبيعتان شان بدون درنگ پاسخ داده دفاع می کنند.
١٠ – سوال : انسان کيست ؟
حواب :انسان موجودی که به حکم استيلای حب رياست، بر جانداران ديگر که از خود ضعيف تر بيند و يا در مقام تصرف، خود را بر او غالب يابد بر وی حمله نکند و آزار ندهد و اگر برعکس او را رقيب خود يافت می کوشد تا به هر نوع شود وی را از پا بياندازد و به مقام تسليم آرد.
١١ – سوال : انسان کيست ؟
جواب : انسان موجودی دارای استعداد خدا داد که به هر پيمانه بخواهد می تواند در کار های نيک و بد به شکل نهائی از آن بهره گيری کرده و کارروائی کند.
١٢ – سوال : انسان کيست ؟
جواب : انسان موجودی است که به وضاحت تمام خورسندی خود را به خنده و غم و اندوه خويش را به گريه تمثيل می کند.
١٣ – سوال : اين مهارت و تصرفش چه امتيازی را به وی ثابت می کند ؟
جواب : فقط نموداری و تثبيت لياقت و کفايت عالی خدا داد خود را که از همه موجودات اضافه تر وکاملتر دارد نشان

 

دانلود تحقیق انسان و روح

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق انسان موجودی نا شناخته | 20043 alis

تحقیق, انسان, موجودی, نا, شناخته

‘انسان موجودی نا شناخته’

مقدمه

انسان تقریبا موجود مرکبی است که تجزیه و تحلیل آن به آسانی

صورت نمی گیرد و با ترکیب و جسم ظاهری نمی توان نسبت به

خصوصیات درونی او قضاوت نمود و تا کنون هم اسلوب و روش

خاصی بدست نیامده که ما بتوانیم مانند یک مسئله ریاضی تمام

اعضا و اجزا و روابط او را با یکدیگر و مخصوصا روابطی که با

دنیای خارج پیدا می کند تحت مطالعه قرار دهیم .

در مورد انسان بسیاری از چیزها است که قهرا بدون جواب می ماند

مثلا میخواهیم بپرسیم چگونه می شود که نطفه محتوی یک تخم

مرغ اخلاق و خصوصیات باطنی و ظاهری صاحب آن نطفه را در

تمام مرغها به یک میزان حفظ می کند .

ما می دانیم که همگی از ترکیب انساج و بافته های اعصاب و

عضلات و یک رشته تمایلات غرایز مخصوص بوجود آمده ایم اما

روابط این تما یلات با سلولهای مغز جزء اسراری است که تا کنون

هیچ عالم روانشناسی نتوانسته است کشف کند.

ما اساس این تمایلات را نمی دانیم و نمی فهمیم تحت چه فرمول و

روشی رفتار و کردار هرکدام از ما در هر دوره ای عوض

می شود.

ما قادر نیستیم موجبات بدبختی یا خوشبختی و آسایش خود را

خودمان خلق کنیم آیا می توانیم رنجوری ها و کسالتهای جسمی و

روحی را از خودمان دور کنیم.

تقریبا چنین به نظر می رسد که قسمتی از نادانی های ما ارتباط

خاصی با نوع زندگی پیشینیان ما و ماهیت و نوع روحی و طبیعت

شخصی ما دارد.

سعی و کوشش افراد انسان همین بوده است که تاسر حد امکان

مشکلات زندگی را آسان نماید و چندان توجهی به مسایل مشکل بدن

انسان و نیرو های مرموز روحی نداشته اند.

علم طب وقتی شنا خته شد در بادی امر فقط به مسایل تسکین دردها

و نا خوشیها پرداختند و به ندریج متوجه شدند که بایستی برای

معالجه دردها و نا خوشیها وضع ساختمان داخلی بدن انسان را

مورد مطالعه قرار دهند یعنی فهمیدند که باید علمی را اختراع کنند

که به قسمت های داخلی بدن را پیدا کند .

این بود که علم تشریح با وضع خاصی روی کار آمد . اما پیدا شدن

این راه به طرزی که امروز مشاهده می کنیم صورت عمل به خود

نگرفته بلکه دانشمندان دنیا در بدو امر به امراض روحی بیشتر از

بیماری های جسمی اهمیت می دادند و به همین سبب بود که در

قرنهای اخیر پیشرفتهای شایان و قابل ملاحظه ای در این خصوص

بدست آنها آمده .

مردمان امروز به واسطه داشتن سواد و خواندن کتابها روزنامه ها

و گوش دادن به رادیو ها و…که دنیای ما به وسیله ترقی علوم و

صنایع مادی عظمت خارق العاده ای پیدا کرده و هرکس اگر مایل

باشد می تواند در مقابل هزاران عقیده و فلسفه اظهار عقیده کند .

انسان امروز در اسرار خیره کننده اشعه های مجهول فرو رفته و

دیگر مانند سابق آنچه را با چشمان خود می بینند توجه نمی کند او

میداند که فضای گیتی لایتناهی است و دنیا از نیرو های مزبور و

نا شناس ساخته شده ما که انسان هستیم مانند یک تکه کوچک و

ذره ای مقدار در این اقیانوس بی انتها گم می شویم و همچنین

می داند این دنیای پر عظمت که ما را مانند ذره بی مقدار به این

سمت و سمت دیگر می کشاند خودش موجودی بی شعور و بی فکر

است.

دنیای ما مکانیسم شده و مدار گردش جهان روی تکنیک و عمل

مکانیسم می گردد با معتقدات موهوم که روی افسانه های’ الف لیل ‘

ساخته شده درست نیست.

از تمام این مطالب فقط می خواستیم این نتیجه را بگیریم که با آنکه

وضع تمدن جدید و پیشرفت علوم و صنایع در تمام شئون زندگی به

طور محسوس تاثیر نموده و حتی نیرومندی بدن و ترکیب عضلات

و استحکام استخوان بندی بدن تاثیرات به سزایی داشته معهذا با

نهایت تاسف مشاهده می شود نسل انسانی با اخذ این علوم عجیب و

بی سابقه به عوض اینکه در مراتب اخلاقی و طرز زندگی و

خصوصیات روحی پیشرفت نماید بر عکس خوی بربریت و وحشی

گری اجداد خود را پیش گرفته و تمام اختراعات و اکتشافات را

برای نابودی و اضمحلال عالم بشریت مورد استفاده قرار می دهد.

تمدن امروز که با این نتیجه نا مطلوب مواجه گردیده به ما ثابت

میکند که تشکیلات اساسی آن بدون در نظر گرفتن خصوصیات و

حوائج ما به وجود آمده است.

اگر دانشمندان از روز اول تمام کوشش و نیروی خود را صرف

شناختن بدن ما و فعالیتهای آن می نمودند به طور قطع بدبختی ها و

مرگ ها و بیماریها و عدم تعادلهای زندگی لا اقل شصت درصد

کمتر می شد .

با ذکر این مقدمه دانستیم که سر تا سر اصول تمدن امروزی فقط

روی تمایلات مختصر عین و بر حسب اتفاق و تصادف روی کار

آمده و آنچه مقتضیات فکری آنها ایجاب نموده بدون در نظر گرفتن

سطح احتیاجات ما آنها را از قوه فکر به مرحله عمل رسانده اند .

از طرف دیگر زندگی مادی تحت تاثیر مستقیم و غیر مستقیم جراید

واقع گردید .

آگهی های ‘پروپاگاندها’ که غالبا به نفع تو لید کنندگان و ضرر

مصرف کنندگان بوده روی کار آمد مثلا به مردم فهماندند و در

جراید اعلان کردند که نان سفید از نان سیاه بهتر است برای این

کار تا توانستند آردها را تصفیه نمودند و با گرفتن مواد غذایی آردها

را سفید کردن آن ها با یکدیگر رقابت نمودند و یک چنین آردی که

نظر به زیادی مصرف آن ارزان تمام می شد.

راه حد اکثر استفاده برای تولید کنندگان و نانواها و آسیابها را باز

کرده و مصرف کنندگان بدون این که تو جه به بدب آن از حیث

کسی که مواد غذایی داشته باشند آن را می خرند و غالبا احتکار هم

می کردند و در تمام کشور هایی که قسمت عمده غذای اهالی را نان

تشکیل می دهد مردم آن کم خون و لاغر و مزاجشان برای ابتلای

انواع بیماری ها آماده گردیدند.

برای آگهی های تجاری هزینه های سنگین به مصرف رسید و به

این ترتیب مقدار زیادی مواد غذایی و داروهای بی فایده و گاهی

مضر جزء واجبات مردم متمدن گردید.

اگر بخواهیم حقیقت را بگوییم این انسان غیر حقیقی که ساخته و

پرداخته تمدن امروزی است کاملا شبیه به قصر های مجللی است

که روی کارت نقاشی شده و ساختگی تر از این انسان آن انسانی

است که روی تئوریهای غلط و تخیلات شاعرانه ‘مارکس و لنین’ که

می خواستند اجتماع آینده دنیا را بنا نمایند.

در حقیقت تمدن امروز موجباتی فراهم ساخته است که بدون اینکه

علت آن را بدانیم زندگی ما از هر حیث مشکل شده ،تشکیلات

سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ما به غیر از نگرانی و ناراحتی

خیال برای ما فایده ای ندارد.

تنها چاره این همه بدبختی ها شناسایی عمیق خودمان است اگر ما

خودمان را خوب شناختیم و دانستیم برای چه خلق شده ایم و از دنیا

چه می خواهیم آنوقت خواهیم فهمید چه عواملی برای آسایش بدن ما

لازم است.

وقتی به این مرحله شناسایی رسیدیم آنوقت خوب می فهمیم توجه ما

به چه چیز بایستی جلب شود اگر آنچه در حقیقت ما وجود دارد

بدست ما برسد چه خوب آسان و بدون دردسر بیماری های جسمی و

روحی خود را معالجه می کنیم پس ما برای شنا ختن انسان به جست

و جو و تفحص می پردازیم.

‘انسان دارای دو صورت است’

 

دانلود تحقیق انسان موجودی نا شناخته

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق انسان کامل از ديدگاه نهج البلاغه | 20042 alis

تحقیق, انسان, کامل, از, ديدگاه, نهج, البلاغه,

انسان کامل از ديدگاه نهج البلاغه
الحمد الله الذي جعلنا من المتمسکين بولاية مولانا اميرالمؤمنين علي عليه السلام

«قيمه کل امري ما يحسنه»
«وانا لامرأ الکلام وفينا نشبت عروقه وعلينا تهدلت غصونه »

معجزات سفراي الهي بر دو قسم است: قولي وفعلي. معجزات فعلي تصرف درکائنات به قوت ولايت تکويني باذن الله تعالي است. از آن جمله است واقعه شجره قاصعه در نهج البلاغه که درخت به امر رسول الله از جاي خود کنده شد و مانند مرغي بال زنان به سوي پيغمبر اکرم شتافت.

قلع درب قلعه خيبر به دست يد الله امير(عليه السلام) که خود فرمود: «و الله ما قلعت باب خيبروقدفت به اربعين ذراعاً لم تحس به اعضائي بقوة جسديه ولا حرکه غذائيه ولکن ايدت بقوه ملکوتيه ونفس بنورها مضيئه» در عداد معجزه فعلي است.

معجزات قولي، علوم ومعارف است که به تعبير امير(عليه السلام) در خطبه اشباح نهج البلاغه از ملائکه اهل امانت وحي از حظائز قدس ملکوت بر مرسلين نازل شده

 

دانلود تحقیق انسان کامل از ديدگاه نهج البلاغه

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق انسان از مرگ تا برزخ | 20041 alis

تحقیق, انسان, از, مرگ, تا, برزخ

انسان از مرگ تا برزخ
پيشگفتار

اين مقاله درباره دوره اى بحث مى كند كه ابتدايش مرگ و انتهايش دميده شدن در صور و به پايان رسيدن عالم دنياست . همان روزى كه خورشيد و ماه ، ستارگان و كهكشان ها، زمين و آسمان ، كوه و دريا، جن و انس و فرشتگان همه بايد نداى حق را ((لبيك )) گويند و به سوى او بشتابند
اين دوره ، به خلاف دوره هاى قبل و بعد تاريك ترين ، مبهم ترين ، مخفى ترين ، پرحادثه ترين ، حساس ترين ، وحشتناك ترين ، خطرناك ترين و طولانى ترين دوران هاى سرگذشت انسان از مبداء تا معاد است
تا حال كسى نتوانسته است به روشنى بداند كه آن جا، چه خبر است و چه واقع مى شود؟ تنها چيزى كه انسان درباره برزخ و قيامت مى داند خبرهايى است كه قرآن و روايات در اختيار او گذاشته است . آگاهى كامل از اين خبرها هم هنگامى حاصل مى شود كه انسان خود، به برزخ منتقل شود و حقيقت را از نزديك لمس كند و بفهمد. هر كس براى اين دوره ديدگاهى دارد كه ما به چهار نظريه از آنها اشاره مى كنيم
عده اى ديدگاهشان آن است كه اين دوره ، رفتن به بيابان عدم و نابودى و پايان يافتن كار است و همه چيز به آن جا ختم مى شود
آنان مى گويند: در اين دوره ، انسان رهسپار عدم مى گردد و به سوى نيستى مطلق پيش مى رود و پرونده او براى هميشه بسته مى شود
ديدگاه عده اى ديگر چنين است : اين دوره ، دوره بازداشت و زندانى شدن و آمادگى پيدا كردن براى قيامت و داخل شدن در بهشت يا جهنم است
ديدگاه جمعى آن است كه اين دوره ، جستن از زندان و رها شدن از زنجير ماديات و فرار كردن از قفس تن و فارغ شدن از غم و غصه و درد و رنج است
ديدگاه چهارم : اعتقاد كسانى است كه اين دوره را، دوره تربيت شدن و به كمال رسيدن و نقص هاى دينى خود را جبران كردن مى دانند و مى گويند: در عالم برزخ دين مؤ منان كامل شده و آنان ، تمام عيار وارد قيامت مى شوند
اين كتاب در دو بخش تنظيم شده است يكى مرگ و ديگرى برزخ
در بخش برزخ در رابطه با سؤ ال قبر، فشار قبر، برطرف شدن عذاب قبر، عذاب برزخى مجرمان ، نپوسيدن بدن هاى بعضى در قبر، صحبت اموات ، پاداش برزخيان و بهشت و جهنم برزخى و ده ها مطالب جالب ديگر مى باشد

مرگ از اسرار است
مرگ يكى از اسرار خلقت است ، يكى از رازهاى حل نشده است كه بشر هنوز نتوانسته به اصل آن پى ببرد، آگاهى از اسرار مرگ يكى از مشكلات علم به حساب مى آيد، همان طور كه اصل حيات و زندگى نيز از اسرار و رموز مى باشد
بشرى كه هنوز از حقيقت ((حيات ،)) كه هم اكنون ، در پرتو آن به لذت بردن و برخوردار شدن از شئون زندگى مشغول است ، اطلاع درستى ندارد، طبيعى است كه از حقيقت ((مرگ )) كه هنوز به آن نرسيده و طعم آن را نچشيده است اطلاع صحيحى نخواهد داشت
دنيا هنوز نتوانسته است به راز حيات و پيدايش موجود زنده پى ببرد؟ نتوانسته است بفهمد چگونه مى شود موجود زنده اى كه تركيبات بدن او (از قبيل آب ، خاك ، آهك و مواد معدنى ديگر) كه به اندازه معينى است ، هنگامى كه مرگش فرا مى رسد، بدون آن كه از تركيبات جسمانى او چيزى كم شود، از حركت و جنبش باز مى ماند؟
در همين ((بدن )) كه قرن ها است دانشمندان ، روى آن كار مى كنند و با وسايل و ابزار دقيق فنى به مطالعات و موشكافى هاى عميق علمى پرداخته و در اعماق آن فرو رفته اند، با اين حال به بسيارى از اسرار آن نتوانسته اند پى ببرند! رمز بسيارى از امراض و راه هاى علاج بر آنان مجهول مانده است
شاهد روشن آن ، پى گيرى هاى مداوم دانشمندان براى تحقيقات بيشتر طبى و توسعه تاءسيسات مربوط به تشريح بدن و علم وظائف الاعضاء است
آيا بشر با اين جهل وسيعى كه نسبت به ((بدن )) خود دارد چگونه مى تواند در مقام شناسايى حقيقت ((روح )) كه غير از ((بدن )) است و آفرينش آن ، آفرينش ديگر و طرز خلقت آن ، طرز مخصوصى است اظهار علم و اطلاع نمايد؟ تا چه رسد به اين كه بخواهد درباره ((مرگ )) كه يكى از آثارش جدايى ((روح )) از بدن است ، اظهار علم و اطلاع كند
ما قسمت مهمى از عمر خود را در خواب به سر مى بريم و هنوز حقيقت آن را نفهميده ايم ، نمى دانيم چگونه به خواب مى رويم و چگونه خواب مى بينيم . بسا در عالم خواب با صحنه هاى سرورانگيز و يا هراس ناك روبه رو مى شويم . احيانا حوادثى را كه هنوز واقع نشده و در آينده واقع خواهد شد در خواب مى بينيم !؟ سپس به همانگونه كه در خواب ديده ايم در بيدارى مشاهده مى نمائيم و با خود مى انديشيم ، راستى حقيقت ((خواب )) چيست ؟ ((خواب ديدن )) يعنى چه ؟ انسان چگونه در خواب از وقايع آينده عمرش باخبر مى شود و آن چه را هنوز واقع نشده است در خواب مى بيند؟
هنگامى كه از درك حقيقت خواب ناتوانيم چگونه مى توانيم از مرگى كه در مدت عمر فقط يك مرتبه به سراغمان مى آيد اطلاع صحيحى داشته باشيم ؟
اين ها مسائل مبهم و پيچيده اى است كه متفكرترين مغزها و كاوش گران علمى نيز از يافتن جواب قاطع و محكم آن ها ناتوانند

مرگ قانونى عمومى
آن طور كه از آيات قرآن و روايات معصوم عليهم السلام به دست مى آيد و در طول تاريخ عالم خلقت تجربه شده است ، مرگ قانونى عمومى است ، سرنوشتى كه براى همه انسان ها، همه موجودات زنده و بلكه همه موجودات غير زنده حتمى و ثابت است . قرآن در اين رابطه مى فرمايد
كل نفس ذائقة الموت ثم الينا ترجعون (1
هر انسانى مرگ را مى چشد، سپس به سوى ما باز مى گرديد
آيه به قانونى اشاره مى كند كه بر تمام موجودات زنده جهان حاكم است . مى گويد: تمام زندگان ، خواه ناخواه روزى مرگ را خواهند چشيد
اگر چه بسيارى از مردم مايل اند، فناپذيرى خود را فراموش كنند. ولى اين واقعيتى است كه اگر ما آن را فراموش كنيم هرگز ما را فراموش نخواهد كرد، حيات و زندگى اين جهان ، بالاخره پايانى دارد، روزى مى رسد كه مرگ به سراغ هر كسى خواهد آمد و ناچار از اين جهان رخت برخواهد بست
اين جهان ، سراى جاويدانى براى هيچ كس نيست ، بعضى زودتر و بعضى ديرتر بايد بروند، فراق دوستان ، فرزندان و خويشان به هر حال تحقق مى يابد
كه هر نفس كو آمد حيات

چشد شربت نيستى و ممات

دو روزى چو از زندگانى گذشت

به سوى خدا باز خواهيد گشت

اصولا انسان در هر چيز شك و ترديد كند، در مرگ نمى تواند ترديد نمايد. تمام اهل آسمان ها و زمين مى ميرند، همه موجودات زنده در كام مرگ فرو مى روند، همه مخلوقات بدون استثنا اجل و سرآمدى دارند كه لحظه اى در آن تاءخير نيست ، ادعاى خلود و جاودانگى مردم درباره يكديگر يا رهبران خود تعارف هاى بى محتوايى بيش نيست ، كدام خلود؟ كدام جاودانگى ؟ در حالى كه همه انبياء اين راه را پيموده اند و همگى بدون استثنا از اين گذرگاه گذشتند
در حديثى آمده است : وقتى آيه شريفه كل من عليها فان (2) ((تمام كسانى كه بر روى زمين هستند فانى مى شوند)) نازل شد ملائكه گفتند
فرمان مرگ اهل زمين صادر شد
هر آن كس كه روى زمين پا به جاست

سرانجام او نيستى و فناست

و هنگامى كه آيه ععع كل نفس ذائقة الموت (3) ((هر انسانى مرگ را مى چشد)). نازل گشت ، فرشتگان گفتند: ((فرمان مرگ ما نيز صادر شد!))(4
و راجع به مرگ عمومى تمام موجودات جهان مى فرمايد
كل شى ء هالك الا وجهه (5
همه چيز اين جهان فانى و نابود مى شود جز ذات پاك و بى همتاى او
اين آيات ، هشدارى به همه انسانها در طول تاريخ است ، كه از اين سرنوشت و قانون عمومى و قطعى غافل نشوند. دائما به فكر مرگ باشند كه غفلت از آن ، خطراتى براى دين و دنيا و آخرت انسان به بار مى آورد
بايد اين را بدانيم كه مرگ نعمتى از جانب خدا و سرنوشتى حتمى است كه براى همه نوشته شده و خوب هم نوشته است . در اين باره چنين بايد گفت
اين سخن بايد به آب زر(6) نوشت

گر رود سر (7) بر نگردد سرنوشت

سر نوشت ما به دست خود نوشت

خوشنويس است او نخواهد بد نوشت

 

دانلود تحقیق انسان از مرگ تا برزخ

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق آثار ترک نماز و بی نمازی بر زندگی انسان ها | 20074 alis

تحقیق, آثار, ترک, نماز, و, بی, نمازی, بر, زندگی, انسان, ها,

آثار ترک نماز و بی نمازی بر زندگی انسان ها
مقدمه : چرا نماز می خوانیم
در ميان عباداتى كه به وسيله آنها به خداوند سبحان، تقرّب مى‏جوييم،عبادتى مهم‏تر و ارجمندتر از (نماز) نيست. نماز (ستون دين) و(معراج مؤمن) است. نماز تنها عبادتى است كه ما به طور مستمرّ و دراوقات مختلف شب و روز و در هر موقعيّتى، آن را بجا مى‏آوريم و در هيچ‏شرايطى حتّى در موقعيّتهاى بسيار دشوار مانند: حالت غرق شدن يا درهنگام جنگ، ترك نمى‏شود و در هر حال واجب است. مگر نه اين است كه‏انسان در هنگام مشكلات و گرفتاريها، توجّهى بيشتر و افزونتر به خداپيدا مى‏كند؟ پس بايد نماز بگزارد تا پروردگار در سختى‏ها، او را يارى‏كند.
بدين جهت، در ميان احكام دينى، »فقه نماز« از واجب‏ترين امورى‏است كه براى مسلمان شايسته است آن را فرا بگيرد و بياموزد، و بسيارجفا، بلكه ستم است كه انسان براى يك عمر طولانى نماز بخواند امّا نمازناقص يا باطل! صرفاً از اين جهت كه در آموختن احكام آن كوتاهى كرده‏است، در حاليكه چه‏بسا در ظرف يك يا دو ماه مى‏توانسته همه آن را فرا بگيرد
نماز در كلام على‏عليه السلام
حضرت على‏عليه السلام بارها در نهج‏البلاغه از نماز و ياد خدا سخن به ميان آورده كه در كتابى به نام «نماز در نهج‏البلاغه» گردآورى شده است. ما در اينجا جملاتى را در مورد فلسفه ذكر و ياد خدا كه مهمترين مصداقش نماز است از آن حضرت نقل مى‏كنيم:
مى‏فرمايد: «اِنَّ اللَّهَ جَعَلَ الذِّكْرَ جَلاءً لِلْقُلُوبِ تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَالْوَقَرَة وَ تُبْصِرُ بِه بَعْدَ العَشوة» (خداوند ذكر و يادش را صيقل روحها قرار داد تا گوشهاى سنگين با ياد خدا شنوا و چشم‏هاى بسته با ياد او بينا شوند.آنگاه حضرت در مورد بركات نماز مى‏فرمايد:
«قَدْ حَفَّتْ بِهِم المَلائِكَة وَ نُزّلَتْ عَلَيْهِمُ السَّكينَه وَ فُتِحَتْ لَهُم اَبْوابَ السَّماءِ وَ اُعِدَّتْ لَهُم مَقاعِدَ الكِرامات» فرشتگان آنان را در بر مى‏گيرند و آرامش بر آنان نازل مى‏شود، درهاى آسمان بر آنان گشوده و جايگاه خوبى برايشان آماده مى‏شود.
آنگاه در ادامه، تشبيهى جالب از پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله نقل مى‏فرمايد كه: نماز همچون جوى آبى است كه انسان روزى پنج مرتبه خود را در آن شستشو دهد، آيا ديگر آلودگى باقى مى‏ماند؟
در خطبه 196 گوشه‏هايى از مفاسد اخلاقى همچون كبر و سركشى و ظلم را برمى‏شمرد و سپس مى‏فرمايد: درماين اين مفاسد نماز و روزه و زكات است. آنگاه در مورد آثار نماز مى‏فرمايد:
تَسْكيناً لِاَطْرافِهِم، تَخْشيعاً لِاَبْصارِهِم، تَذْليلاً لِنُفُوسِهِمْ، تَخْفيضاً لِقُلُوبِهِم، اِزالَةً لِلْخَيْلاءِ عَنْهُم اِنْ اَوْ حَشَتْهُم الْوَحْشَة آنَسَهُمْ ذِكْرك» نماز به همه وجود انسان آرامش مى‏بخشد، چشمها را خاشع و خاضع مى‏گرداند، نفس سركش را رام، دلها را نرم و تكبر و بزرگ‏منشى را محو مى‏كند. به هنگام وحشت و اضطراب و تنهايى، ياد تو موجب انس و الفت آنها مى‏شود.
البتّه روشن است كه همه مردم چنين بهره‏هايى را از نماز ندارند، بلكه تنها گروهى هستند كه شيفته نماز و ياد خدا هستند و آن را با تمام دنيا عوض نمى‏كنند

 

دانلود تحقیق آثار ترک نماز و بی نمازی بر زندگی انسان ها

دریــــافت فایـــل

دریافت پاورپوینت نور و معماری (82 اسلاید) | 20099 alis

نور و معماری,نورگیری در معماری سنتی,معماری سنتی,نور در معماری,انسان,طبیعت,معماری,نور, نورگیری,نورگیری در معماری سنتی,روزن,روشنایی,هورنو,نورگیر,نور در معماری

پاورپوینت نور و معماری (82 اسلاید)

کنترل‏ کننده‏های نور

رواق:فضایی است مشتمل بر سقف و ستون که حداقل در یک‏ طرف مسدود باشد و انسان را از تماس با بارش وتابش نور آفتاب مصون می‏دارد و در مناطقی که شدت نور و حرارت‏ خورشید زیاد باشد نور مناسب و ملایمی را به داخل عبور می‏دهد و در این صورت روشنایی از طریق غیر مستقیم یا باواسطه خواهیم داشت.

تابش بند:تابش بند تا تووش بند یا آفتاب‏شکن تیغه‏هایی به‏ عرض 6 الی 18 سانتی‏متر است که گاهی ارتفاعی تا حدود 5 متر دارد و با کمک گچ و نی آنها را می‏ساختند.معمولا در بالای در و پنجره کلافی می‏کشیدند که در واقع تابش بند افقی بوده و اصطلاحا به آن سرسایه می‏گفتند و توسط آن ورود آفتاب به‏ درون فضا را کنترل می‏کردند.

سایه‏بانها:ایجاد سایه بر روی پنجره‏ها از تابش مستقیم آفتاب‏ به سطح پنجره جلوگیری کرده و در نتیجه حرارت ایجاد شده‏ ناشی از تابش آفتاب در فضای پشت آن به مقدار قابل ملاحظه‏ای‏ کاهش می‏یابد.سایه‏بانها ممکن است اثرات گوناگونی از قبیل‏ کنترل تابش مستقیم آفتاب به داخل،کنترل نور و تهویه طبیعی‏ داشته باشند.کارایی سایه‏بانها متفاوت بوده و به رنگ و محل‏ نصب آنها نسبت به پنجره و همچنین شرایط تهویه طبیعی در ساختمان بستگی دارد.سایه‏بانها به انواع ثابت،متحرک و همچنین سایه‏بانهای طبیعی مثل درختان تقسیم می‏شوند.

سرادق:سایه‏بان بر سراکه پرده آن بر خرپاهایی که بر بالای سرا نشانیده بودند کشیده می‏شد و بدین‏ترتیب مانع تابش تند خورشید به درون سرا می‏شد.

ساباط:کوچه‏ای سرپوشیده که هم در شهرهای گرمسیری و هم‏ سردسیری به چشم می‏خورد.در شهرهای گرمسیری مجبور بودند کوچه را تنگ و دیوار را بلند بگیرند و برای ایجاد سایه‏ ساباط می‏گذاشتند.

پرده:استفاده از پرده‏های ضخیم برای جلوگیری و تنظیم نور خورشید برای ورود به ساختمان از دوره صفویه معمول بوده و همچنین در دوره قاجار نیز از آن استفاده می‏شد.این پرده‏ها معمولا از جنس کرباس و یا ابریشم بوده و به صورت یک‏لا و دولا استفاده می‏شدند و به طور معمول در جلو ایوانها و یا پنجره‏ها وارسی‏ها نصب می‏شد.بالا کشیدن این پرده‏ها توسط قرقره و بندهایی بوده که به طور هماهنگ تمام قسمتهای آن‏ها را یکنواخت‏ جمع کرده است چون این پرده‏ها معمولا ضخیم و سنگین بوده

و غیر از این نمی‏شد آنها را بالا کشید.

نورگیرها

شباک:هوای متغیر ایران،آقتاب تند و روشن،باد و باران،توفان‏ و گردباد و عقاید خاص ملی و مذهبی ایجاب می‏کرده که‏ ساختمان علاوه بر دو پنجره،پرده‏ای یا شباکی برای حفاظت‏ درون بنا داشته باشد.درون ساختمان با روزنها و پنجره‏های‏ چوبی یا گچی و پرده محفوظ می‏شد و بیرون آنرا با شبکه‏های‏ سفالی یا کاشی می‏پوشاندند،این شبکه‏ها شدت نور را گرفته و نور ضعیف‏تری از لابه‏لای آن ایجاد می‏شود.انحراف پرتوهای‏ نور در اثر برخورد با کنارهای منقوش شبکه پخش نور شده و به یکنواختی و پخش روشنایی کمک می‏کرد.ضمنا علی‏رغم آنکه تمام فضای بیرون از داخل به راحتی قابل رویت‏ بود از بیرون هیچ‏گونه دیدی در طول روز به داخل نداشت.

در و پنجره‏های مشبک

پنجره معمولا برای دادن نور،جریان هوا و رویت مناظر بیرون‏ بدون بر هم زدن خلوت اهل خانه است.در مناطقی که نور خورشید شدید است،پنجره باید متناسب با شدت نور ساخته‏ شود.پنجره‏های مشبک تعادلی بین نور خارج و داخل ایجاد می‏کند،تعادلی که وقتی از داخل نگاه کرده شود جلوی نور شدید آفتاب را می‏گیرد و مانع خسته شدن چشم در مقابل نور شدید خارج می‏شود.طرحهایی که در ساختن پنجره‏های مشبک به کار برده می‏شود اغلب به گونه‏ای است که نور داخل اتاق را تنظیم‏ می‏کند.پنجره‏های مشبک نور شدید خارج را بخش کرده و آنرا تعدیل می‏کنند و وقتی نور بیرون شدید نیست همه آن را به داخل‏ اتاق عبور می‏دهند.گاهی برای در و پنجره‏های مشبک شیشه نیز به کار برده می‏شود.(به درهای مشبک،در و پنجره گفته‏ می‏شود)در و پنجره و روزنهای مشبک چوبی،سفالین و گچین‏ در زمستان با کاغذ روغن زده مسدود و در تابستانها باز می‏شد.

روزن

روزن و پنجره را نمی‏توان از هم تفکیک کرد.در واقع روزن را می‏توان یک پنجره کوچک دانست که معمولا در بالای در و گاهی‏ در دو سوی آن برای گرفتن روشنایی و تأمین هوای آزاد برای‏ فضاهای بسته به کار می‏رفته است.به عبارت دیگر روزن به‏ سوراخهایی اطلاق می‏گیرد که در کلاله و یا شانه طاقها تعبیه‏ می‏شده است.روزن گاهی با چوب و گاه با گچ و سفال ساخته‏ می‏شده و اغلب ثابت بوده است.در بناهایی که دارای بافت‏ مرکزی و درونگرا بودند و از سقف هشتی یا از نقطه‏ای دیگر نور کافی برای هشتی تامین می‏شد،در بالای در ورودی روزن قرار می‏دادند.

ارسی

ارسی پنجره مشبکی است که به جای گشتن روی پاشنه گرد،بالا می‏رود و در محفظه‏ای که در نظر گرفته شده جای می‏گیرد. ارسی معمولا در اشکوب کوشکها و پیشان و رواق ساختمانهای‏ سردسیری دیده می‏شود.نقش شبکه‏ای ارسی،معمولا مانند پنجره و روزنهای چوبی است.

جامخانه

در کلاله گنبدها و کلمبه‏های گرمابه‏ها و غلامخانهء رباطها و رسته‏ها و بازارها هنوز هم روزنهایی وجود دارد که با چند حلقه‏ سفالین به صورت قبه یا کپهء برجسته‏ای درآمده‏اند.در این‏ قسمت حلقه‏های سفالین را در کنار هم چیده‏اند و در زمستانها جامهای گرد شیشه‏ای مانند ته قرابه در میان حلقه‏ها کار می‏گذارند و تابستانها یک یا کلیه آنها را برمی‏دارند،امروزه هم‏ برای روشنایی سرپوشیده‏هایی که به مناسبت فصل باید گاهی‏ سرد و گاهی گرم باشد مناسب‏ترین وسیله است و بر فراز بام‏ گرمابه‏ها جای خود را حفظ کرده است.

هورنو

به نورگیر بالای سقف گفته می‏شود.چون در نزدیکیهای تیزهء گنبد امکان اجرا به صورت بقیهء قسمتها میسر نیست.لذا در نزدیکیهای تیزه،سوراخ را پر نمی‏کنند تا در بالای طاق کار نور رسانی را انجام دهد.مثلا در پوشش بازارها اکثرا سوراخ هورنو باز است تا عمل روشنایی و تهویه صورت پذیرد.

روشندان

در بناهایی که استفاده از پنجره در دیوارها ممکن نبوده مثل‏ بازارها و سایر بناهای عمومی،معماران در قسمت«خورشیدی‏ کاربندی»روزنهایی ایجاد کرده‏اند که عبور نور مناسب و تهویه‏ را به بهترین وجه میسر می‏ساخته است و به آن روشندان‏ می‏گویند.روشندانها معمولا به شکل یک کلاه‏فرنگی بوده و عمود سنندج،خانه آصف وزیری،دوره قاجاریه ارسی با شبکه‏ها شیشه‏ای

بر قسمت خورشیدی کاربندی ساخته می‏شوند و برخی از آنها دارای شیشه بوده،بعضی از آنها زمینه چندضلعی دارد،مثل‏ روشندان حوضخانه کاخ هشت‏بهشت اصفهان.

فریز و خوون در ساختمان:

خوون یک نقش تزئینی است که با تکه‏های آجر تراشیده و موازییک آنرا پدید آورده‏اند،آن‏گاه روی آنرا با خاک و سریشم و رنگهایی که در آب حل کرده‏اند به رنگهای گوناگون رنگرزی‏ می‏کنند و در پیشانی ساختمان،میانه ستونها و«فریز در»چیده‏ می‏شود.برای ورود روشنایی و هوا به اتاقها لوحه‏های گچین را سوراخ کرده و نقشهایی پدید آورده و آن لوحه‏ها را در بالای‏ درها و پنجره‏ها می‏نشانیدند.

گلجام

شیشه‏های کوچک و رنگینی که در داخل گچ کار می‏گذاشتند و آن‏ را در بالاترین قسمت اطاق تعبیه می‏کردند تا نور رسانی به داخل‏ بنا را تامین کند.به شبکه گچی و آلات شیشه‏ای که در بالای در استفاده می‏شد،نیز گلجام می‏گویند.

پالکانه

به پنجره‏های پیش‏آمده در ایوان یا بالکنی که طرارفش پنجره‏ باشد پالکانه می‏گفتند.بعضی از پالکانه‏ها به صورت پنجره‏های‏ بیرون زده از نمای اصلی ساخته شده و با شیشه‏های کوچک‏ تزئین شده‏اند.

پاچنگ

پنجره یا روزنی که پای آن بسته است و به زمین نمی‏رسد.

پاچلاقی

ترکیبی از در و پنجره که قسمت در آن تا پایین باز می‏شود و بقیهء آن به صورت پنجره باقی می‏ماند.

باجه

نوعی پنجره است.

تهرانی

تالار رو به آفتاب که ارسی داشته باشد.

سنگ مرمر

استفاده از این‏گونه سنگ برای نورگیری در بنا و شبستانهای‏ زیرزمینی به علت فقدان نور صورت می‏گرفت و قسمتی از سنگ‏ فرش حیاط از سنگ مرمر بود تا نور وارد شبستان در زیرزمین‏ شود.

کاربندی و مقرنس

در فضاهایی که نورگیری و در نتیجه روشنایی فضا از طریق‏ سقف انجام می‏شود.نور به طور مستقیم وارد فضا شده و فقط بخشی از آن را روشن می‏نماید.کاربندی و مقرنس به غیر از زیبایی برای بهره‏گیری هرچه بیشتر از نور خورشید نیز استفاده‏ می‏شود.بدین‏ترتیب که موجب می‏شود در جهات مختلف از مسیر خود منحرف شده و آن را به صورت پخش شده به داخل‏ راه می‏دهد،در این صورت در داخل بنا روشنایی یکنواخت و غیر متمرکزی خواهیم داشت.که حجم بیشتری را در بر می‏گیرد.

نقش هشتی در نور رسانی به بنا.

بعد از ورود به ساختمان به علت شدید بودن نور در بیرون‏ می‏بایست نور شکسته شود،تا داخل ساختمان حالت نامطلوبی‏ از نظر وارد شوند نداشته باشد.یکی از عوامل مهم معماری در تقسیم و شکست شدت نور،هشتیهای ورودی هستند که گرد و یا چندضلعی ساخته می‏شدند.در بالای هشتی معمولا نورگیری‏ وجود دارد که نور متمرکز ملایمی را در ساعات مختلف روز به‏ داخل انتقال می‏دهد،به کار بردن این شیوه برای تنظیم و متعادل‏ کردن نور و حرارت از ویژگیهای معماری سنتی،به‏ویژه در حاشیه کویر است.

انواع طاقها،قوسها و فیلپوشها نیز در چگونگی نورگیری در داخل بنا سهم به‏سزایی دارند.وجود فیلپوش منجر به ایجاد 3 منطقه متمایز ساختمانی در قسمت گنبدها شده است.منطقه سوم‏ همان گنبد اصلی است که گاهی در محورهای آن پنجره‏های‏ کوچکی باز می‏شد و به نورگیری بنا کمک می‏کرد.ابداع شیوه‏ طاق و تویزه باعث شد تا بار سقف مستقیما بر روی جرزها عمل‏ کند و دیوارها و طاقها سبک شده و آنها را شکافته و پنجره در آن‏ قرار دهند و بدین‏طریق نور فراوان و غیرمستقیم حاصل شود طاقهای آهنگ نیز یا دارای پنجره‏های جانبی است و یا در بالای‏ آنها گنبدهای کوچکی با پنجره تعبیه شده است.در طاق چهار بخش نیز که از تقاطع دو«طاق آهنگ»هم ارتفاع و هم‏عرض‏ حاصل می‏شود نیز می‏توان روزنه‏های وسیعی ایجاد کرد.

طاق گهواره‏ای نیز به معمار اجازه می‏دهد که در فاصله میان‏ دو قوس پنجره تعبیه کرده و روشنایی طبیعی داخل بنا را ایجاد کند.عمل نورگیری در بناهای مختلف به اشکال گوناگونی‏ صورت می‏گرفت.از جمله اینکه در حمامها از طریق روزنه‏های‏ متعدد و یا جامخانه‏ها بر حسب درونگرا یا برونگرا بودن، نورگیری متفاوت بود.

هرچند که نور خورشید همیشه برای ایجاد روشنایی طبیعی‏ در یک ساختمان مورد نیاز است اما از آنجا که این نور سرانجام‏ به حرارت تبدیل می‏شود باید میزان تابش مورد نیاز برای هر ساختمان با توجه به نوع ساختمان و شرایط اقلیمی آن تامین‏ شود.چون اهمیت تابش آفتاب به نوع اقلیم منطقه و فصول‏ مختلف سال بستگی دارد.در شرایط سرد حداکثر انرژی‏ خورشیدی مورد نیاز بوده و ساختمان باید درجهتی هوا گرم‏ است جهت ساختمان باید به نحوی باشد که شدت آفتاب در دیوارهای آن به حداقل رسیده و نیز امکان نفوذ مستقیم اشعه‏ خورشید به فضاهای داخلی وجود نداشته باشد.به همین دلیل

نموه نورپردازی بنا در اقلیم‏های مختلف مثل گرم و خشک و حاشیه کویر و اقلیم گرم و مرطوب و سردسیر با هم متفاوت است‏ و هرکدام در این مناطق بر حسب اقلیم خاص خود نحوهء نورگیری و نورپردازی خاص را می‏طلبد.

ابزار و وسایل روشنایی

بعد از به پایان رسیدن روشنایی روز،انسان در تاریکی شب نیز نیازمند نور بوده است.لذا پس از استقرار دائم و تشکیل شهرها و ساخت خانه‏های مسکونی وجود یک وسیله به عنوان عامل نور مصنوعی که بتوان آن را از جایی به جایی حمل کرده؛و یا اینکه‏ بتوان از آن در هرجایی از ساختمان استفاده کرده حس شد. بنابراین از این زمان تامین نور مصنوعی با وسایلی که عوامل‏ نوری نامیده می‏شوند آغاز شد و بشر به ساخت وسایل‏ گوناگونی در این زمینه روی آورد.این وسایل که در مجموع‏ وسایل روشنایی نامیده می‏شوند جهت تاکمین نور مصنوعی‏ برای روشنایی‏بخشیدن محیط اطراف در هنگام تاریکی شب‏ بودند این وسایل عبارت بودند از:پیه‏سوزها،شمعدانها، چراغدانها،پایه چراغها،قندیلها،فانوسها،مشعلها،شمعها و چراغهای روغنی که در مورد هریک از ابزار و وسایل روشنائی‏ توضیح کاملی در پایان‏نامه مزبور ارائه شده است.

بررسی وسایل روشنایی در نگارگری ایران:

یکی از خصایص بارز نگارگری ایران،دقتی است که نگارگر در ثبت و به تصویر کشیدن انسانها،وقایع،حوادث،مراسم،اشیاء و چگونگی کابرد آنها دارد و می‏توان به عنوان منبع معتبری از این‏ ماخذ استفاده کرد،در رابطه با موضوع مورد بحث ما نیز می‏توان‏ به مینیاتورها رجوع کرد.زیرا با توجه به ویران شدن ابنیه‏ تاریخی در گذشته و کمبود ابزار مربوط به روشنایی،یکی از راههای شناخت ما،بررسی وسایل مورد نظر در نگارگری است‏ حتی نمونه‏هایی را که در حال حاضر در دسترس ما نیستند می‏توان در مینیاتورها یافت و همچنین می‏توان چگونگی تامین‏ روشنایی بنا و عوامل را که در معماری ذکر کردیم از دید نگارگر بررسی کرد.

نحوه روشنایی بنا از دید نگارگر

عواملی که در معماری سنتی ایران به عنوان عنصری برای‏ روشنایی بنا نام برده شدند تا اندازه‏ای در مینیاتورها قابل رویت‏ می‏باشند از جمله:جامخانه،در و پنجره‏های مشبک،شیشه‏های‏ رنگی که در داخل پنجره‏ها کار گذاشته می‏شدند.روشندان، شبکه،مشربه،پالکان(ایوانی برجسته و بیرون زده که دورتا دور آنرا شبکه‏های چوبی قرار گرفته)مورد دیگری که قابل توجه‏ است،دقتی است که نگارگر برای روشن نشان دادن بنا در شب و یا در تاریکی از خود نشان داده و داخل پنجره‏ها را با رنگ سفید پر کرده تا نمایشی از روشنایی داخل بنا در هنگام شب داشته‏ باشد.به عنوان مثال در مینیاتور(صوفی در حمام)از هفت‏ اورنگ نظامی مربوط به دوره صفویه؛3 عامل را که جهت روشن‏ کردن بنا مورد استفاده قرار گرفته می‏توان تشخیص داد.

مورد اول در بالای صحنه پنجره‏ای است که دارای‏ شیشه‏های رنگی(قرمز،سبز،زرد)می‏باشد،در پایین صحنه 3 عدد جامخانه به تصویر کشیده شده(جامخانه‏ها نورگیرهایی‏ بودند که در بالای سقف حمامها تعبیه می‏شدند و عبارت از شیشه‏های ته قرابه بودند که در میان حلقه‏های سفالین جای‏ می‏گرفتند.)و مورد سوم طاقچه‏هایی هستند که بصورت قرینه‏ قرار گرفته‏اند و در داخل هرکدام از آنها یک پیه‏سوز برای روشن‏ کردن محیط داخل قرار گرفته است.

وسایل رووشنایی در نگارگری

در این بخش انواع وسایل روشنایی که نام برده شد در مینیاتورها قابل جستجو بوده و به وضوح قابل مشاهده و همچنین قابل دسته‏بندی هستند.انواع قندیلها،پیه‏سوزها، شمعدانها،چراغهای روغنی،مشعلها در مینیاتورها به تصویر کشیده شده‏اند.حتی نمونه‏هایی که در حال حاضر در دسترس ما نیستند نیز در آنها به چشم می‏خورد،این وسایل در نگارگری از تنوع چشمگیری برخوردارند و می‏توان با دقت در آنها با نحوه‏ کاربرد آنها،مکان استفاده،چگونگی استفاده و همینطور که گفته‏ شد با انواع آنها آشنا شد و شاید با توجه به آنها ابهاماتی که در زمینه چگونگی کاربرد واستفاده و همچنین اهمیت آنها وجود دارد برطرف ساخت.بعنوان مثال کاربرد مشعلها را در گذرها، کنار درها و پشت‏بامها می‏توان تشخیص داد.همچنین استفاده از حفاظ مخصوصی بصورت قفس که بر روی آن پرده شفافی‏ جهت جلوگیری از خاموش شمع و افزایش نور آن کشیده می‏شد و تنها در مینیاتور با آن برخورد می‏کنیم،یا نوع مخصوصی از یک چراغ که از سقف آویزان می‏شد و نمونه ابتدایی از یک لوستر می‏باشد.بر روی تمامی این وسایل،انواع تزئینات نقش شده و در واقع ضبط و ثبت نقاش از این وسایل در نقاشی بسیار دقیق و ظریف می‏باشد.

بعنوان مثال در مینیاتور«صحنه‏ای از یک حرکت دسته‏ جمعی»ایران یا آسیای مرکزی،قرن ج هـ ق-کتابخانه استانبول 4 نوع از وسایلی که ما بعنوان وسایل روشنایی از آنها نام بردیم در این تصویر دیده می‏شود از راست به چپ 2 عدد شمع بلند و تزئین‏ شده،یک عدد قندیل فلزی که متصل به میله‏ای است،2 عدد مشعل‏ یکی با 3 شاخه و دیگری 1 شاخه و قفسی که شمع در داخل آن‏ قرار گرفته است،این تصویر نشان می‏دهد که از تمام این وسایل‏ هنگام شب و به هنگام حرکت استفاده می‏شده است.

زیبایی که به چشم می‏آید از پرتو نور و روشنایی است وگرنه در تاریکی،زیبایی مفهومی ندارد.زیبایی حقیقی با نور معرفت درک‏ می‏گردد و زیبایی ظاهری با عزیزترین حسن ما که بینایی است‏ دیده می‏شود.نور و روشنایی چه ظاهری و چه عرفانی باعث‏ می‏شود که زیبایی به چشم آید و رنگ و سایر زیبائیهای شی‏ء جلوه کند.بنابراین بحث نور و پرداختن به آن می‏تواند در مباحث‏ زیبایی‏شناسی و هنر جایگاه ویژه‏ای داشته باشد.از جمله علوم و هنرهایی که می‏توان به نقش نور در آن اشاره داشت،هنر معماری است که بحث مفصلی را در زمینه روند بهره‏گیری از نور طبیعی به خود اختصاص می‏دهد.ابزار و وسایل روشنایی نیز به عنوان عواملی که تأمین‏کنندهء نور مصنوعی هستند،مطرح‏ می‏باشند.نگارگری ایران نیز به عنوان«اسناد منقوش»در شناسایی عناصر نورگیری در معماری و همچنین ابزار و وسایل‏ روشنایی نقش بسزاتیی دارد و چه بسا در نگارگری ایران‏ نمونه‏هایی بسیار بدیع و منحصربه‏فرد از این وسایل وجوددارد که در حال حاضر اثری از آنها موجود نیست و تنها در مینیاتورها می‏توان سراغ آنها را گرفت و ما با رجوع به این منبع مهم‏ می‏توانیم با این نمونه‏ها آشنا شویم.

نور به عنوان عنصری مهم در معماری ساختمانهای کوچک و بزرگ همیشه یکی از عوامل تأثیرگذار بر معماری و عمران ساختمانها و حتی شهر داشته است. در معماری سنتی ایرانی، معماری معاصر, معماری مدرن و بسیاری از سبک های معماری که فراروی بشر قرار گرفته همواره عنصر نور به عنوان عامل اصلی در کنار ویژگی های دیگر بنا قرار گرفته و حتی در دوران رنسانس و پس از آن نیز در بناهای مهمی همچون کلیسای شارتر سبک گوتیک پیشرفته ی اروپا نیز نور به عنوان تنها عامل مهم توصیف کننده بنا معرفی گردیده است. معماری ایرانی نیز از نور به عنوان عنصری کاربردی در تمام دوره های خود بهره جسته و نور چه طبیعی و چه مصنوعی توسط عناصر کنترل کننده نور همچون رواق، تابش بند، سایه بان، ساباط، جامخانه، روزن، روشندان، شباک و … مورد استفاده قرار می‌گرفته‌اند.

تاریخچه بهره گیری از نور طبیعی در معماری ایران

دانستن روند بهره گیری از نور خورشید به اندازه ی روند شکل گیری مصالح و یا شکل های مختلف زیربنائی ساختمان جهت طراحی بسیار لازم می باشد. اولین تاریخی که ما از آن اطلاع داریم سده ی سوم هزاره چهارم ق.م می باشدکه در آن زمان جهت کسب نور و سایه از ایجاد اختلاف سطح در دیواره های خارجی استفاده می‌کردند. در شهر سوخته از هزاره های سوم و دوم ق.م از روی آثار خانه هایی که دیوار آن ها تا زیر سقف باقی مانده بود می توان استنباط کرد که هر اطاق از طریق یک در به خارج ارتباط داشته و فاقد پنجره بوده اند، در دوره ی عیلام در حدود 1300 و 1400 ق.م نیز نمونه ای از پنجره های شیشه ای به دست آمده که شامل لوله هایی از خمیر شیشه می باشد که در کنار هم و در داخل یک قاب جای می گرفته و به طور حتم جهت روشن کردن داخل بنا مورد استفاده بود. از جمله کهن ترین مدارک و نمونه‌های در و پنجره در معماری ایران را شاید بتوان در نقش قلعه های مادی در آثار دوره ی شاروکین یافت.

روش استفاده از طاق گهواره ای که از انواع طاق سازی های عصر ساسانی است به معمار اجازه می داد که در فاصله ی میان دو قوس پنجره تعبیه نماید و روشنایی بنا را تأمین کند. طریقه ی نورگیری از جام خانه نیز همان طور که گفته شد بعد از هخامنشیان تا مدت های بسیار به عنوان یک سنت طرح گردیده و مورد استفاده قرار گرفت و در دوره ی ساسانی که استفاده از گنبد به شکل پذیرفته وسیعی معمول شده و جزء ویژگی های این معماری می شود در روی گنبد روزنه هایی با حفره هایی تعبیه می کردند که احتمالاً برای پوشش آن ها از شیشه استفاده می کردند، تا زمانیکه ساسانیان از دیوارهای حمال جهت تحمل بار گنبد استفاده میکردند نور ساختمان از روزن وسط گنبد یا از روزنه های تعبیه شده بر روی آن تأمین می شد. اما پس از آن که بار سقف گنبدی را توسط قوسها روی جرزها انتقال دادند توانستند در قسمتهایی از بدنه گنبدها نورگیرهایی را به صورت هلال تعبیه کنند.

جامخانه:

روزن:

عناصر نورگیری در معماری سنتی

این عناصر در معماری سنتی ایران از دو جهت مورد مطالعه قرار می گیرند، گروه اول به عنوان کنترل کننده های نور مانند انواع سایه بان ها و دسته دوم نورگیرها.
گروه اول نقش تنظیم نور وارد شده به داخل بنا را به عهده دارند و به دو دسته تقسیم می شوند:
دسته ی اول آن هایی که جزو بنا هستند مانند رواق و دسته ی دوم آن هایی که به بنا افزوده شده و گاهی حالت تزئینی دارند؛ مثل پرده. عناصری که به عنوان نورگیرها مطرح می شوند نام های مختلفی دارند ولی همه نورگیر هستند و عبارتند از: روزن، شباک، در و پنجره ی مشبک، جام-خانه، هورنو، ارسی، روشندان، فریز و خوون، گل جام، پالکانه، فنزر، پاچنگ و تهرانی. در مقابل عناصری مانند رواق، پرده، تابش بند، سایه بان ها، سرادق و ساباط قرار دارد که نقش کنترل کننده ی نور و تنظیم آن برای ورود به داخل بنا را به عهده دارند.

کنترل کننده های نور

ـ رواق: فضایی است مشتمل بر سقف و ستون که حداقل در یک طرف مسدود باشد و انسان را از تماس با بارش و تابش نور آفتاب مصون می دارد و در مناطقی که شدت نور و حرارت خورشید زیاد باشد نور مناسب و ملایمی را به داخل عبور می‌دهد و در این صورت روشنائی از طریق غیرمستقیم یا باواسطه خواهیم داشت.

ـ تابش بند: تابش بند یا تاووش بند یا آفتاب شکن تیغه هایی به عرض 6 الی 18 سانتی متر است که گاهی ارتفاعی تا حدود 5 متر دارد و با کمک گچ و نی آن ها را می ساختند. معمولاً در بالای در و پنجره کلافی می کشیدند که در واقع تابش بند افقی بوده و اصطلاحاً به آن سرسایه می گفتند و توسط آن ورود آفتاب به درون فضا را کنترل می کردند.

سایه بان ها: ایجاد سایه بر روی پنجره ها از تابش مستقیم آفتاب به سطح پنجره جلوگیری کرده و در نتیجه حرارت ایجاد شده ناشی از تابش آفتاب در فضای پشت آن به مقدار قابل ملاحظه ‌ای کاهش می یابد. سایه بان ها ممکن است اثرات گوناگونی از قبیل کنترل تابش مستقیم آفتاب به داخل، کنترل نور و تهویه ی طبیعی داشته باشند.کارایی سایه‌بان‌ها متفاوت بوده و به رنگ و محل نصب آن ها نسبت به پنجره و هم چنین شرایط تهویه ی طبیعی در ساختمان بستگی دارد.
سایه بان ها به انواع ثابت، متحرک و همچنین سایه بان های طبیعی مثل درختان تقسیم می شوند.

سرادق: سایه بنا بر سرا که پرده ی آن بر خرپاهایی که بر بالای سرا نشانیده بودند کشیده می شد و بدین ترتیب مانع تابش بند خورشید به درون سرا می شد.

ساباط: کوچه ای سر پوشیده که هم در شهرهای گرمسیری و هم سرد سیری به چشم می خورد. در شهرهای گرمسیری مجبور بودند کوچه را تنگ و دیوار را بلند بگیرند و برای ایجاد سایه ساباط می گذاشتند.
پرده: استفاده از پرده های ضخیم برای جلوگیری و تنظیم نور خورشید برای ورود به ساختمان از دوره ی صفویه معمول بوده و هم چنین در دوره ی قاجار نیز از آن استفاده می شد. این پرده ها معمولاً از جنس کرباس و یا ابریشم بوده و به صورت یک لا و دولا استفاده می شدند و به طور معمول در جلو ایوان ها و یا پنجره ها و ارسی ها نصب می‌شد. بالا کشیدن این پرده ها توسط قرقره و بندهایی بوده که به طور هماهنگ تمام قسمت های آن ها را یکنواخت جمع می کرده است چون این پرده ها معمولاً ضخیم و سنگین بوده و غیر از این نمی شد آن ها را بالا کشید.

نورگیرها

شباک: هوای متغیر ایران، آفتاب تند و روشن، باد و باران، توفان و گردباد و عقاید خاص ملی و مذهبی ایجاب می کرده که ساختمان علاوه بر در و پنجره، پرده‌ای یا شباکی برای حفاظت درون بنا داشته باشد. درون ساختمان با روزن ها و پنجره های چوبی یا گچی و پرده محفوظ می شد و بیرون آن را با شبکه های سفالی یا کاشی می پوشاندند، این شبکه ها شدت نور را گرفته و نور ضعیف تری از لا به لای آن ایجاد می شود. انحراف پرتوهای نور در اثر برخورد با کنارهای منقوش شبکه سبب پخش نور شده و به یکنواختی و پخش روشنایی کمک می کرد. ضمناً علی رغم آنکه تمام فضای بیرون از داخل به راحتی قابل رﺅیت بود از بیرون هیچ گونه دیدی در طول روز به داخل نداشت.

در و پنجره های مشبک: پنجره معمولاً برای دادن نور، جریان هوا و رویت مناظر بیرون بدون بر هم زدن خلوت اهل خانه است. در مناطقی که نور خورشید شدید است، پنجره باید متناسب با شدت نور ساخته شود. پنجره های مشبک تعادلی بین نور خارج و داخل ایجاد می کند، تعادلی که وقتی از داخل نگاه کرده شود جلوی نور شدید آفتاب را می‌گیرد و مانع خسته شدن چشم در مقابل نور شدید خارج می شود.
طرح هایی که در ساختن پنجره های مشبک به کار برده می شود اغلب به گونه ای است که نور داخل اتاق را تنظیم می کند. پنجره های مشبک نور شدید خارج را پخش کرده و آن را تعدیل می کنند و وقتی نور بیرون شدید نیست همه ی آن را به داخل اتاق عبور می دهند.

گاهی برای در و پنجره های مشبک شیشه نیز به کار برده می شود. (به درهای مشبک، در و پنجره گفته می شود). در و پنجره و روزن های مشبک چوبی، سفالین و گچین در زمستان با کاغذ روغن زده مسدود و در تابستان ها باز می شد.
روزن: روزن و پنجره را نمی توان از هم تفکیک کرد. در واقع روزن را می توان یک پنجره کوچک دانست که معمولاً در بالای در و گاهی در دو سوی آن برای گرفتن روشنایی و تأمین هوای آزاد برای فضاهای بسته به کار می رفته است. به عبارت دیگر روزن به سوراخ هائی اطلاق می گردید که در کلاله و یا شانه طاق ها تعبیه می شده است. روزن گاهی با چوب و گاه با گچ و سفال ساخته می شده و اغلب ثابت بوده است. در بناهایی که دارای بافت مرکزی و درون گرا بودند و از سقف هشتی یا از نقطه ای دیگر نور کافی برای هشتی تأمین می شد، در بالای در ورودی روزن قرار میدادند.

ارسی: ارسی پنجره مشبکی است که به جای گشتن روی پاشنه گرد، بالا می رود و در محفظه ای که در نظر گرفته شده جای می گیرد. ارسی معمولاً در اشکوب کوشک ها و پیشخان و رواق ساختمان های سردسیری دیده می شود. نقش شبکه ای ارسی، معمولاً مانند پنجره و روزن های چوبی است.

جام خانه: در کلاله گنبدها و کلمبه های گرمابه ها و غلام خانه ی رباط ها و رسته ها و بازارها هنوز هم روزن هایی وجود دارد که با چند حلقه ی سفالین به صورت قبه یا کپه ی برجسته ای در آمده-اند. در این قسمت حلقه های سفالین را در کنار هم چیده اند و در زمستان ها جام های گرد شیشه‌ای مانند ته قرابه در میان حلقه ها کار می گذارند و تابستان ها یک یا کلیه آن ها را بر می-دارند، امروزه هم برای روشنایی سرپوشیده هایی که به مناسبت فصل باید گاهی سرد و گاهی گرم باشد مناسب ترین وسیله است و بر فراز بام گرمابه ها جای خود را حفظ کرده است.

هورنو: به نورگیری بالای سقف گفته میشود. چون در نزدیکیهای تیزه گنبد امکان اجرا به صورت بقیه‌ی قسمتها میسر نیست، لذا در نزدیکی های تیزه، سوراخ را پر نمی کنند تا در بالای طاق کار نور‌رسانی را انجام دهد. مثلاً در پوشش بازارها اکثراً سوراخ هورنو باز است تا عمل روشنایی و تهویه صورت پذیرد.

روشندان: در بناهایی که استفاده از پنجره در دیوارها ممکن نبوده مثل بازارها و سایر بناهای عمومی، معماران در قسمت «خورشیدی کاربندی» روزن هایی ایجاد کرده اند که عبور مناسب و تهویه را به بهترین وجه میسر می ساخته است و به آن روشندان می گویند. روشندان ها معمولاً به شکل یک کلاه فرنگی بوده و عمود بر قسمت خورشیدی کاربندی ساخته می شوند و برخی از آن ها دارای شیشه بوده، بعضی از آن ها زمینه ی چند ضلعی دارد، مثل روشندان حوضخانه کاخ هشت بهشت اصفهان.

فریز و خوون در ساختمان

خوون یک نقش تزئینی است که با تکه های آجر تراشیده و موزائیک آن را پدید آورده اند، آن گاه روی آن را با خاک و سریشم رنگ هائی که در آب حل کرده اند به رنگ های گوناگون رنگرزی می کنند و در پیشانی ساختمان، میانه ستون‌ها و «فریز در» چیده می شود. برای ورود روشنایی و هوا به اتاق ها لوله های گلچین را سوراخ کرده و نقش هایی پدید آورده و آن لوله ها را در بالای درها و پنجره ها می نشانیدند.

کاربندی و مقرنس

در فضاهایی که نورگیری و در نتیجه روشنائی فضا از طریق سقف انجام می شود، نور به طور مستقیم وارد فضا شده و فقط بخشی از آن را روشن می نماید. کاربندی و مقرنس به غیر از زیبائی برای بهره گیری هر چه بیشتر از نور خورشید نیز استفاده می شود. به این ترتیب که موجب می شود در جهات مختلف از مسیر خود منحرف شده و آن را به صورت پخش شده به داخل راه می دهد، در این صورت در داخل بنا روشنائی یکنواخت و غیرمتمرکزی خواهیم داشت، که حجم بیشتری را در بر می گیرد.

 

دانلود پاورپوینت نور و معماری (82 اسلاید)

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق آفرينش انسان از ديدگاه دانشمندان | 20095 alis

تحقیق, آفرينش, انسان, از, ديدگاه, دانشمندان

آفرينش انسان از ديدگاه دانشمندان

درباره آفرينش انسان و مواد اوليّه آن نظريات گوناگوني وجود دارد كه دو نظريه از ديرباز بوده است. عدّه‏اي معتقد به تبدّل انواع جانداران از جمله انسان هستند. مانند ‘چارلز داروين’ طبيعي دان انگليسي كه درباره آفرينش انسان معتقد است انسان يكي از انواع موجودات زنده است و با ميمون از يك منشأ بوده و اين دو داراي اجداد مشترك بودند و انسان تكامل يافته و به صورت كنوني درآمده است1.خداوند متعال در آيه 59 سوره آل عمران با تشبيه خلقت حضرت عيسي عليه‏السلام در خارق‏العاده بودن و استقلال آفرينش به آدم عليه‏السلام مي‏فرمايد:’إِنَّ مَثَلَ عِيسي عِنْدَ اللّهِ كَمَثَلِ آدَم خَلَقَهُ مِنْ تُراب.’ همانا مَثَل آفرينش عيسي در خارق‏العاده بودن به امر خدا مانند آفرينش آدم بوده كه خدا او را از خاك آفريد پس بدان خاك گفت بشري به حدّ كمال باش، هماندم چنان شد.

‘كرسي موريسُن’ در انتقاد از نظريه داروين مي‏نويسد: ‘كشفيّات داروين فقط قدم بزرگي در راه پيشرفت افكار فلسفي بوده است. اما امروز كسي مانند ‘هِگل’ نمي‏تواند بگويد كه با آب و مواد شيميائي و زمان مي‏توان آدم آفريد’2. هگل مي‏گويد: ‘هوا و آب و مواد شيميایي و زمان به من بدهيد و من با آنها انسان خلق كنم’3. با پيشرفت روزافزون علم و دانش، بي‏پايه بودن اين نظريه روشن‏تر مي شود. ما مي‏بينيم در عصر حاضر حتي كساني كه دست به شبيه‏سازي مي‏زنند، با پيوند سلّول زنده از يك گياه يا حيوان به يك موجود ديگر مانند خود موجود سلول گرفته شده، جاندار ديگري به وجود مي‏آورند، همانند پيوند گل و گياه است4. نه اين كه با يك مشت خاك و هوا و آب بتوان موجود زنده‏اي را خلق كرد. چرا كه دميدن روح و جان خلاّقي قادر و حكيم مي‏خواهد كه او تنها خداوند حكيم است كه هستي‏بخش تمام جهان هستي است. و او است كه به خاك تيره و خاموش، روح و جان مي‏بخشد چنانكه مي‏فرمايد: ‘…وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي…’ و از روح خود در آن دميدم.. و بعضي ديگر معتقدند كه آفرينش انسان مستقل از ساير جانداران مي‏باشد كه اين عقيده نشأت گرفته از ظواهر ديني و كتب آسماني مي‏باشد. مخصوصا قرآن مجيد هم تأييد مي‏كند. از جمله آيه 20 سوره روم و 59 سوره آل عمران.
‘كرسي موريسُن’ مي‏نويسد: ‘حقيقت امر اين است كه مؤلف اين كتاب هم اطلاع صحيحي در اين خصوص ندارد اما معتقد است كه حيات، نشانه‏اي از قدرت بي‏چون و چراي الهي است و به هيچ وجه جنبه مادي ندارد’5. ‘هو الخالِقُ الباري‏ءُ المُصَوِّرُ..’6. او خداوندي است خالق، آفريننده‏اي بي‏سابقه و صورتگري بي‏نظير…. باز در همان كتاب در جواب ‘هگل’ كه انسان را موجودي كاملاً مادي و تصادفي فرض مي‏كند، مي‏نويسد: هگل فراموش كرده

 

دانلود تحقیق آفرينش انسان از ديدگاه دانشمندان

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق آفرینش انسان | 20094 alis

تحقیق, آفرینش, انسان

آفرینش انسان
مقدمه
در پاسخ به اين سؤال که هدف از آفرینش انسان چیست بايد در اصل مسأله خلقت انسان و وجود تكاليفي كه برگردن انسان نهاده شده بحث شود تا مسأله جاودانگي انسان و تسويه اعمال تبيين گردد.
از ديدگاه قرآن عالم هستي داراي هدف و غايت مي‎باشد. جهان آفرينش بيهوده خلق نشده و به سوي مقصد و مقصودي در حركت و تكاپو مي‎باشد پروردگارا جهان آفرينش را بيهوده نيافريدي يا گمان كرده‎اي كه ما شما را بيهوده آفريديم و شما بسوي ما بازگشت نمي‎كنيد.
فرق اساسي كه انسان با ساير مخلوقات الهي دارد. رسيدن او به كمالات انساني و زندگي جاودانگي از مقام خليفة الهي مي‎باشد. و آن ميسّر نمي‎شود مگر با اعمال و رفتار نيك و فائق آمدن از آزمايش‎هاي الهي و در نهايت در محكمة عدل الهي با دادن حساب. اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ مي‎فرمايد: اي بندگان خدا پيش از آنكه رفتار و كردار شما مورد ارزيابي قرار گيرد خود را بسنجيد و قبل از آنكه به حساب شما برسند خودتان به حساب خود برسيد انسان منحصر در زندگي دنيوي نيست، بلكه موجودي جاودانه است كه با تلاش اختياري خود سعادت يا شقاوت جاودانه خويش را رقم مي‎زند. سعادت و شقاوتي كه اين جهان محدود ظرفيت تحقق آنرا ندارد. خداوند مي‎فرمايد: بلكه شما زندگي دنيا (و نعمات مادي آن) را بر مي‎گزينيد در حالي كه (نعمتها و مواهب) آخرت بهتر و پايدارتر است.
پس با توجه به رابطة تكويني دنيا و آخرت، به ناچار بايد پيوند دين و دنيا را پذيرفت؛ زيرا هر عمل دنيوي در ثواب و عقاب اخروي مؤثر است و با توجه به اين كه دين، تضمين كنندة سعادت اخروي انسان‎ها است و حتي به اعتقاد سكولارهاي ملايم، در آباداني دنيا مؤثر است، بايد در بُعد فردي و اجتماعي دنيا، اظهار نظر كند و انسان را در عالم دنيا به حال خود وا نگذارد؛ در نتيجه، پيوند عميقي بين دين و دنيا برقرار است، حتي ارتباط قرار دادي دنيا و آخرت در به حاشيه راندن سكولاريسم اثر دارد؛ زيرا اعتقاد به خدا و حيات اخروي، در تصميم‎گيري‎ها و عمل‎كردهاي دنيوي تأثير مي‎گذارد.
مكتب‎هاي مادي كه منكر امور معنوي و ماورايي هستند در همة مسايل دين موضعي دنياگرايانه دارند و مفهوم و معناي كمال و سعادت، مصداق واقعي آن دو، و راه دستيابي به آن را در امور مادي خلاصه مي‎كنند. امّا مكتب‎هاي غيرمادي و به ويژه مكتب‎هاي الهي ديدگاهي بس فراتر و گسترده‎تر و والاتر از مظاهري مادي و دنيوي را ارايه مي‎كنند.
كه قرآن كريم آنرا با واژگان فوز (كاميابي) فلاح (رستگاري) و سعادت (خوشبختي) ياد كرده است. استاد

 

دانلود تحقیق آفرینش انسان

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق آغاز خلقت انسان | 20093 alis

تحقیق, آغاز, خلقت, انسان

آغاز خلقت انسان
آيات قرآن يه هر يدام در جائي قرار دارد به تفصيل تاريخ بشريت را بيان يرده، و حاصل اين تفصيل اين است يه نوع انساني (البته به تمامي انواع انسانها يه حتي شامل ساير ادوار بشريت هم بشود) بليه اين نوعي يه فعلاً نسلش در روز زمين زندگي مي يند نوعي نبوده يه از نوعي ديگر از انواع حيوانات و يا غير حيوانات پديد آمده باشد مثلاً از ميمون درست شده باشد، و طبيعت او را يه در اصل حيواني ديگر بوده با تحولات خود تحول داده، وتيامل بخشيده باشد. بليه نوعي است مستقل يه خداي تعالي او را بدون الگو از مواد زمين بيافريد و خلاصه روزگاري بود يه آسمان و زمين و همه موجودات زميني بودند ولي از اين نسل بشر هيچ خبرواثري نبود، آنگاه خداي تعالي از اين نوع يي مرد و يي زن خلق يرد يه نسل فعلي بشر منتهي به آن دونفر مي شود مي فرمايد:

انا خلقنايم من ذير وانثي، و شما را تيره تيره ساختيم، تاييديگر را بشناسيد.1

و نيز مي فرمايد:

خلقيم من نفس واحده و جعل منها زوجها

شما را از يي تن خلق يرد يه همسران آن يي تن را هم از جنس خود او يرد2

ونيز مي فرمايد:

ان مثل عيسي عندالله يمثل آدم خلقه من تراب

مثل عيسي يه بدون پدر خلق شد مثل آدم است يه پدر ومادري نداشت، و از خاي خلق شد3

اين بود خلاصه اي از تاريخ پيدايش بشر از نظر قرآن.

و اما اين فرضي يه علماي طبيعي امروز يرده اند يه تمامي انواع حيوانات فعلي و حتي انسان از انواع ساده تري پيدا شده اند و گفته اند: يه اولين فرد تيامل يافته بشر از آخرين فرد تيامل يافته ميمون پديد آمده، يه مدار بحثهاي طبيعي امروز هم همين فرضيه است، و يا گفته

 

دانلود تحقیق آغاز خلقت انسان

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق آسیب شناسی انسان امروز | 20090 alis

تحقیق, آسیب, شناسی, انسان, امروز

برگی از تاريخ :

(هيتلر و پايان قدرت فاشيسم):
سال 43 سال عقب نشيني آلمان در جبهه شرق بود.
فاشيسم در ايتاليا در ماه جولای سال 43 به زانو درآمده و موسوليني (رهبر ایتالیا) بعد از 21 سال حكومت استعفا داد. دولت بعدي ابتدا اعلام بيطرفي كرد. اما فشار آمريكا از يك سو و اقدام آلمان در عملیات چریکی برای نجات موسوليني از بند، از سوی دیگر، ایتالیاییها را به حمايت از متفقین مجبور كرد تا دشمنی به دشمنان هیتلر اضافه شود. اما همچنان سربازان آلمانی شمال ایتالیا را در دست داشتند. از ابتدای سال 44 حدود 6 ماه جنگ بین آلمان و متفقین در ایتالیا ادامه یافت تا اینکه ارتش هیتلر مجبور به عقل نشینی کامل گشت.
هماهنگي عجيب شوروي، انگليس و آمريكا و امضاي قرارداد ملل متحد دیگر مشکل هیتلر بود.
چرچيل نخست وزير بريتانيا در نطقي در پارلمان در سال 41 گفت ‘اختلافات تئوريك من و استالين به جاي خود اما از امروز تا پايان جنگ، دشمن مشترك انگليس و شوروي، فقط هيتلر است. جنگ ما با كمونيسم بماند براي بعد’
در سال 44 اوضاع بد آلمان غیر قابل تصور بود. نيمي از نيروي زميني در جبهه شرق، نيمي در ايتاليا. نيروي دريايي در کانال مانش (انگلستان) و درياي شمال. ضمن اينكه نهضت‌هاي مقاومت در كشورهاي مختلف بخصوص فرانسه و بلژيك بر مشكلات هيتلر افزوده بود. نيروي هوايي قدرتمند آلمان در اين سال شكست خورده و جنگنده‌هاي انگليسي موفق شدند انتقام بمب‌ باران‌هاي سالهاي قبل را گرفته و برلين را بلرزانند.
در ژوئن 1944 آمريكا هم رسما با حمله به سواحل نورماندی فرانسه تحت اشغال، به شکل مستقیم با آلمان رودررو شد. ارتش سرخ در اواخر سال 43 كيف را تصرف كرده و در فوريه 44 به سمت لهستان و روماني پيشروي كرد. فرانسه، هلند و بلژيك با كمك آمريكا آزاد شده و متفقين از غرب به مرزهاي آلمان رسيدند. شوروي هم كشورهاي اروپاي شرقي را يك به يك نه آزاد بلكه به تصرف خود در آورد. از نظر مردم کشورهای اروپای شرقی یعنی لهستان، بلغارستان، فنلاند، چكوسلواكي، يوگسلاوي و روماني تفاوتي بين فاشيسم و كمونيسم وجود نداشت اما آنها توان آغاز جنگي دوباره را نداشتند. در اکتبر سال 44 پاریس آزاد شد.
سال 44 سال با خاك يكسان كردن برلين، هامبورگ، كلن، فرانكفورت و سایر شهرهای آلمان بود. و نهايتا زمان حمله نهايي آغاز گشت. از ابتدای سال 45 متفقین وارد خاک آلمان شدند. در ماه مارس شهر کلن با حمله آمریکا سقوط کرد. روسها از شرق، فرانسوي‌ها و آمريكائيها از غرب و انگليسيها از شمال وارد آلمان شده و شهرهاي بي‌دفاع آلمان یکی پس از دیگری تسليم آنها مي شدند. ماه مي برابر بود با ورود همزمان چهار نيرو به برلين.
آلمان نازي در هم شكست و هيتلر اين اسطوره آرمان‌خواهي یک روز قبل از سقوط برلین، خودكشي كرد. همانطوركه گفتيم او تمام قدرت خود را فداي ارزشها و آرمان‌هايش كرد و در نهايت آخرين و عزيزترين ثروت خود يعني جانش را هم قرباني هدف كرد تا با مردن خود هم درسي براي آيندگان باشد. و بدين شكل به موسيليني كه توسط پارتيزان‌هاي ايتاليايي كشته شده بود پيوست. هرچند بسياري هيتلر را در كنار جنگ‌طلب‌ها و ديكتاتور‌هايي مثل ناپلئون، سزارهای روم باستان، هيدكي تويو (نخست وزير ژاپن)، استالين، ژنرال فرانكو، پينوشه و صدام قراد دادند. اما از ديد من حداقل تفاوتي كه بين همه اينها با هيتلر وجود داشت آرمان خواهی و ذوب در ایدئولوژی بود. هدفي غير از قدرت‌طلبي، جاه‌طلبي و دشمني با مردم خود.
مدت كوتاهي بعد از تصرف برلین، روزولت (رئیس جمهور وقت آمریکا) فوت كرده و ترومن جاي او را گرفت. ترومن قسم خورد كه هر چه سريعتر جنگ را خاتمه داده و آخرين كشور شروع كننده جنگ يعني ژاپن را از پاي درآورد. در طول سال 44 (زمان روزولت) هواپيماهاي آمريكا نيمي از توكيو را به تلي از خاك بدل كرده بودند اما هنوز ژاپن حاضر به ترك مخاصمه نبود. بنابراين ترومن كه اصلا آدم صبوري نبود تصميم به انجام كاري گرفت كه به تنهايي تمام جنگ را تحت الشعاع قرار داد. او در 6 اكتبر سال 45 هيروشيما يكي از پايگاههاي اصلي نظامي ژاپن را با بمب اتمي هدف قرار داده و بيشتر شهر و ساكنانش را نابود كرد. و پس از آن به دولت ژاپن هشدار داد تا کنار رود اما ژاپن تسلیم نشد. دو روز بعد نوبت به ناكازاكي بود كه با بمباران هسته‌اي از نقشه حذف شود. تا اینکه ژاپن پیشنهاد تسلیم بدون قید و شرط را پذیرفت و آمریکا به راحتی ژاپن را اشغال نظامی کرد.
در جريان اين بمباران‌ها نيم ميليون نفر كشته شدند كه بيشتر آنان را غير نظاميان تشكيل مي‌دادند. جالب اينجاست كه قبلا در جريان بمباران‌هاي معمولي در

 

دانلود تحقیق آسیب شناسی انسان امروز

دریــــافت فایـــل