تا

دریافت اُریگامی یا «هنر کاغذ و تا» | 17632 alis

اُریگامی, یا, «هنر, کاغذ, و, تا»

اریگامی

اسب بالدار کاغذی
اُریگامی یا «هنر کاغذ و تا» یکی از کاردستی‌های محبوب ژاپنی است که امروزه در سراسر جهان طرفداران زیادی دارد.
هدف این هنر آفریدن طرح‌های جالب از کاغذ با کمک تاهای هندسی است. معنای لغوی این واژه در زبان ژاپنی «تا کردن کاغذ» است و تمام مدلهای کاغذ و تا را در بر دارد، حتی آنهایی که ژاپنی نیستند. اریگامی فقط از تعداد کمی از تاهای گوناگون استفاده می‌کند، ولی همین تاها می‌توانند به روش‌های گوناگونی ترکیب شوند تا طرحهای متفاوتی ایجاد کنند.
به طور کلی، این طرحها با یک برگ کاغذ مربع شکل آغاز می‌شود، که هر روی آن ممکن است به رنگ متفاوتی باشد و بدون بریدن کاغذ ادامه می‌یابد.
البته بر خلاف باور عمومی، اریگامی‌های باستانی ژاپن، کمتر سختگیری روی این قرارداد داشته و گاهی از بریدن کاغذ در هنگام آفریدن طرح (کیریگامی) و یا شروع کردن با کاغذهای مستطیل، دایره، و دیگر کاغذهای غیرمربع استفاده می‌شده است.

 

دانلود اُریگامی یا «هنر کاغذ و تا»

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق طراحی و ساخت شمارندة فرکانس تا یک گیگاهرتز | 19561 alis

تحقیق, طراحی, و, ساخت, شمارندة, فرکانس, تا, یک, گیگاهرتز

طراحی و ساخت شمارندة فرکانس تا یک گیگاهرتز

فصل اول
اندازه گیری فرکانس

1-1- ویژگی های دستگاه اندازه گیری
اصولا عمل یا حاصل مقایسه یک کمیت مفروض با یک استاندارد از پیش تعیین شده را ، اندازه گیری می نامیم. برای این که نتیجه عمل اندازه گیری که با اعداد بیان می شود، معنی داشته باشد، باید اولا استانداردی که برای مقایسه به کار می رود، دقیقا معلوم ومورد قبول عام واقع شده باشد. ثانیا روش استفاده شده برای این مقایسه باید قابل تکرار بوده و قادر به امتحان کردن دستگاه اندازه گیری باشیم به عبارت دیگر دستگاه به کار رفته و روش اندازه گیری باید موجه باشد.
هر دستگاه اندازه گیری دارای ویژگی ها و محدودیت های خاص خود است و برای انتخاب دستگاه اندازه گیری باید کلیه جوانب در نظر گرفته شود و با توجه به و یژگی های مورد نیاز و قیمت دستگاه اندازه گیری بهترین انتخاب انجام شود.
1-گستره ی اندازه گیری: محدوده ای از تغییرات کمیت تحت اندازه گیری که وسیله قادر به اندازه گیری آن می باشد.
2-ریزنگری یا تفکیک پذیری: کوچکترین اندازه ی تغییرات کمیت تحت اندازه گیری که می تواند توسط دستگاه، اندازه گیری شود.
3-حساسیت: نسبت میزان تغییرات خروجی به تغییرات کمیت تحت اندازه گیری
با بیشترین بودن حساسیت، اندازه گیری تغییرات کوچک کمیت تحت اندازه گیری راحت تر است اما معمولا گستره ی اندازه گیری کم می شود.
4-درستی: میزان نزدیکی مقدار قرائت شده با مقدار واقعی کمیت
معمولا با افزایش گستره ی اندازه گیری درستی کم میشود(یا قیمت ها افزایش قابل توجه می یابد)
5-دقت: نشان دهنده ی میزان پراکندگی آماری مقادیر اندازه گیری شده در چندین بار اندازه گیری یک کمیت است. به عبارت دیگر میزان عاری بودن اندازه گیر از خطای تصادفی میزان دقت را نشان می دهد.

2.473 2.472
2.563 2.475
2.425 2.479
دقت کمتر دقت بیشتر

در شکل (1-1) نمایش مفهومی دقت و درستی مشاهده می شود.

دقت مناسب دقت نامناسب دقت مناسب
درستی مناسب درستی نامناسب درستی نامناسب

شکل 1-1-نمایش دقت و درستی

1-2- کالیبراسیون(برسنجیدن)
مقایسه عملکرد دستگاه اندازه گیری با مرجع استاندارد (که در رده ی درستی بالاتری قرار دارد) جهت تعیین خطای آن را کالیبراسیون گویند. به عبارت دیگر کالیبراسیون، کنترل دستگاه اندازه گیری به منظور اطمینان از عملکرد مناسب آن است. مرجع استاندارد می تواند یک کمیت یا دستگاه اندازه گیری باشد.

1-3- تنظیم دستگاه اندازه گیری
معمولا در دستگاه های اندازه گیری امکان تنظیم ( به صورت محدود) گذاشته می شود تا در مواردی که اندازه گیر از حالت کالیبره خارج می شود، عملکرد آن را اصلاح کنند. تنظیم می تواند به صورت تنظیم شیب یا آفست باشد.
1-4- قسمت های مختلف دستگاه های اندازه گیری
کار اکثر سیستم های اندازه گیری را می توان در قالب سه مرحله ی اساسی قرار داد:
1-مرحله ی آشکارسازی و مبدل
2-مرحله ی میانی یا تغییر دهنده
3-مرحله ی نمایش، ثبت یا کنترل
عناصری از قبیل مقاومت، سلف، خازن، ترموکوپل، کریستال، فتوسل و… به عنوان مبدل مورد استفاده قرار می گیرد. مبدل یک پدیده ی غیر الکتریکی مانند فشار، دما، رطوبت و….را به یک کمیت الکتریکی مثل ولتاژ، جریان و…تبدیل می کنند.
مرحله ی میانی در یک دستگاه اندازه گیری می تواند شامل قسمت هایی از قبیل چرخ دنده ها، لوله ی هیدرولیکی، انواع فیلتر و تقویت کننده ها، سیستم های انتقال و….باشد. در برخی وسایل ممکن است نیازی به مرحله ی میانی ودر برخی موارد این قسمت بسیار پیچیده باشد.
مرحله ی نهایی می تواند شامل قسمت هایی مثل عقربه واشل، لامپ اشعه کاتدی، ستون مایع، قلم متحرک وکاغذ مدرج، ضبط مغناطیسی و …. باشد. علاوه بر نمایش دهنده و ضبط کننده که در مرحله ی آخر وجود دارند، از خروجی این بخش می توان برای کنترل قسمت های دیگر استفاده کرد.
در شکل (1-2 ) قسمت های مختلف یک دستگاه اندازه گیری به صورت کلی نمایش داده شده است.

شکل 1-2-قسمت های مختلف دستگاه اندازه گیری

1-5- اندازه گیری فرکانس

 

دانلود تحقیق طراحی و ساخت شمارندة فرکانس تا یک گیگاهرتز

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق حسابداری از ديروز تا امروز | 19892 alis

تحقیق, حسابداری, از, ديروز, تا, امروز

حسابداری از ديروز تا امروز

شايد زمانی كه لوكاپاچولی درسال 1494 ميلادی پايه های اصلی حسابداری را در اروپا بنا می كرد حتی گمان نمی كرد كه روزی حسابداری تا اين حد پيشرفت كند.
اگر بخواهيم حسابداری و تاريخچه آن را بررسی كنيم بايد به سالها پيش از لوكاپاچولی برگرديم. خوارزمی، دانشمند معروف ايرانی برای اولين بار درباره مفهوم صفر، شيوه نگارش نشانه ای اعداد و شمارش دهدهی در رساله ‘ جبر و مقابله ‘ توضيحاتی را داد و جالب است كه بدانيد سيستم دهدهی كنونی در واقع ترجمه اين رساله است كه بوسيله لئونارد فيبوناچی در ايتاليا انجام گرفت و از آن طريق عالمگير شد.
می توان گفت كه پيشرفت حسابداری در اواخر قرون وسطی مديون سوداگران است. زيرا به همين دليل بود كه سيستم های حسابداری به تدريج پيشرفت كرد و جايگزين سيستمهای قديمی تر شد. البته نقش رشد اقتصادی را نميتوان ناديده گرفت.
لوكاپاچولی در قرن 15 ميلادی رساله ای نوشت و فصلی از اين رساله را به حسابداری اختصاص داد و برای نخستين بار سيستم حسابداری دو طرفه را توصيف و دفاتر اصلی حسابداری را تشريح كرد. جای تذكر است كه محمد بن محمد ابوالوفای بوزجانی در قرن دهم ميلادی يعنی پنج قرن قبل از لوكاپاچولی رساله ای به نام ‘ ضروريات علم حساب برای كاتبان و كاسبان ‘ نوشت كه راهنمای خوبی در حساب عملی بود. اما متأسفانه پژوهشی درباره اين كتاب صورت نگرفت.
در طول دو قرن بعدی تنها يك پيشرفت عمده در حسابداری دوبل اتفاق افتاد و آن تفكيك اموال شخصی حاكم از حسابهای دولتی و تفكيك اموال شخصی تاجر از حسابهای تجارتخانه توسط سيمون استوين رياضيدان هلندی بود (فرض تفكيك شخصيت). در نتيجه حساب سرمايه در سيستم حسابداری دوبل ايجاد شد.
با توجه به پيشرفتهای انجام شده از نظر اقتصادی و اجتماعی عناصر اصلی سيستم حسابداری دوبل همچنان بدون تغيير باقی مانده است. دليل بقای اين سيستم در اين فاصله طولانی، سادگی اصول، انعطاف پذيری و قابليت آن در ثبت، انتقال و گزارش اطلاعات متنوع در قالب صورتهای قابل اعتماد و مفهوم است.
البته پيشرفتهايی از نظر روشها و شيوهای حسابداری صورت گرفته است و شاخه هايی در حسابداری پديد آمده است. اما تمام آنها مبتنی بر سيستم حسابداری دوبل يا دو طرفه است.
مهمترين اين شاخه ها عبارتند از: حسابداری صنعتی، حسابداری مالی، حسابرسی، حسابداری دولتی و حسابداری مديريت.

در تعريف حسابداری …
هر واحد تجاری اعم از دولتی يا غير دولتی، انتفاعی يا غير انتفاعی در جريان فعاليتهای خود در طول زمان، معاملات و عمليات مالی متعدد و متنوعی نظير خريد و فروش اموال، کالاها و خدمات، دريافت و پرداخت پول، اخذ و بازپرداخت وام و تسهيلات مالی انجام می دهد. اين معاملات و عمليات و وقايعی نظير کهنگی و فرسودگی اموال که به تدريج و با مرور زمان رخ ميدهد بر موسسه اثر مالی می گذارد. حسابداری رشته ای از دانش است که با کاربرد آن، اطلاعات مربوط به معاملات و عمليات مالی و رويدادهای دارای اثر مالی بطور منظم:
جمع آوری، تجزيه و تحليل، اندازه گيری (فرض واحد اندازه گيری بر حسب پول)،
ثبت (به ترتيب وقوع)، طبقه بندی (در گروههای همگن) و
تلخيص و تجميع (صورتهای مالی)
ميشود و در قالب گزارشهای مفهوم در اختيار اشخاصی قرار می گيرد که می خواهند درباره امور موسسه يا داد و ستدهای خود با آن آگاهانه تصميم بگيرند. همان طور که در بالا گفتيم حسابداری رشته ای از دانش است؛ اما آيا واقعاْ اين طور است؟
درباره حسابداری تعاريف مختلفی وجود دارد که حسابداری را علم، فن، فرآيند و حتی هنر ناميده اند.
در يک نگاه کلی فن و هنر بودن حسابداری کاملاْ کنار گذاشته می شود. اما اين مطلب باقی می ماند که آيا حسابداری يک شاخه از علم و دانش است و يا يک فرآيند؟
به نظر من حسابداری بيشتر از اينکه يک علم باشد يک فرآيند است. زيرا در يک سيکل کامل اطلاعات به عنوان ورودی سيستم وارد ميشوند و صورتهای مالی به عنوان خروجی، خارج ميشوند. پس ناگفته پيداست که حسابداری يک سيستم است که اطلاعات، ورودی آن و صورتهای مالی به عنوان آخرين مرحله از عمليات حسابداری به عنوان خروجی آن در نظر گرفته ميشوند.
همين پيروی از يک سيکل منظم دليلی است برای فرآيند بودن حسابداری. امروزه يک سيستم حسابداری خوب و منطبق با نيازهای موسسه رمز موفقيت يک موسسه است. سيستم حسابداری که بهتر و کارا تر عمل کند، می تواند موسسه را به اهداف خود نزديکتر کند. زيرا اين نوع سيستم مديريت را آگاه ميکند که هر تصميم را در چه زمان و چگونه بايد عملی کرد.

 

دانلود تحقیق حسابداری از ديروز تا امروز

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق شرح ابيات مثنوي بيت 1598 تا 1649 | 19884 alis

تحقیق, شرح, ابيات, , مثنوي, بيت, 1598, تا, 1649

موضوع تحقيق :
شرح ابيات مثنوي
بيت 1598 تا 1649

1598 ) بامدادان آمدند آن مادران خفته اُستا همچو بيمار گران
نثر : آن مادران بامدادان آمدند در حاليكه در حاليكه اُستا همچون بيمارگران خفته بود.
معني : صبح مادران به خانه استاد آمدند و استاد مانند يك بيمار وخيم الحال خوابيده بود.
بامدادان : صبح اول وقت / گران :‌وخيم الحال / بيمار گران : بيمار وخيم الحال
1599) هم عرق كرده ز بسياري لحاف سريسته،‌دو كشيده در سجاف
نثر : غم از بسياري لحاف عرق كرده است و هم سرخود را بسته و دو را در سجاف كشيده است.
معني: از بس لحاف روي او انداخته بودند عرق كرده بود و سرش را نيز بسته بود و صورتش را زير لحاف پنهان كرده بود.
زبسياري: از زيادي / سربستن: كناه از بيمار بودن/ سجاف : فاصله بين دو پرده ، باريكه اي كه در حاشيه جامه مي دوزند.
1600) آه آهي مي كند آهسته او جملگان گفتند هم لا حول گو
نثر: او آهسته آه آهي مي كند و جملگان نيز لا حول گو گفتند.
معني :‌استاد آهسته آهسته زير لحاف آه آهي مي كرد و همه حضار نيز از تعجب لاحول و لاقوه الا باالله مي گفتند.
آه آه : ناله كردن از درد بيماري / جملگان : حاضران – اطرافيان
1601) خير باشد اوستاد اين درويش جان تو ،‌ما را نبودست زين خبر
نثر :‌اوستاد اين دردسر خير باشد به جان تو قسم ما را از اين حادثه هيچ خبر نبود
معني : مادران به استاد گفتند : انشاء الله كه خير است قسم به جان عزيزت كه ما از اين موضوع بي خبر بوديم
خير باشد: به نيكي و خير سپري مي شود / دردسر: بيماري ، گرفتاري / جان تو : قسم به جان تو
1602) گفت : من غم بي خبر بودم از اين آگهم مادر غران كردند، هين
نثر : استاد گفت : من هم از اين بيماري بي خبر بودم هم اكنون كودكان مادر غران مرا آگاهم كردند
معني :‌استاد گفت : البته من هم از اين مسأله خبر نداشتم بلكه آن بچه هاي مادر فلان مرا آگاه كردند.
اين طرز تعبير كه مادران اطفال را در پيش روي خودشان غر و قحبه مي خواند هم با طرز بيان معلم مكتب كه به سادگي و كودك زباني معروف است مناسبت دارد و هم ساده خيالي هنرمندانة گويندة مثنوي را رنگ بلاغت عام پسند ؟؟ مي دهد *)
* سرني : ج 1 ص 142.
غران : غر و قحبه شخصي در جلوي درويش
1603) من بدم غافل به شغل قال و قيل بود در باطن چنين مرنجي ثقيل
نثر: من به دليل مشغول بودن به شغل قال و قيل (تدريس) از وجود چنين بيماري سختي در باطن خودم غافل بودم.
معني : من مشغول قيل و قال و بحث و درس بودم و در نتيجه از اين رنجوري و بيماري غافل بودم و نمي دانستم كه باطناً دچار اين بيماري سخت شده ام.
[در اينجا «معلم» كنايه از عالمان علوم رسمي است كه چنان در قيل و قال و بحث و جدال فرو ميروند كه از نقايص روحي و اخلاقي خود غافل مي شوند.]
غافل بودن : كنايه از عدم آگاهي از وجود چيزي / شغل قال و قيل : شغل معلمي و تدريس

 

دانلود تحقیق شرح ابيات مثنوي بيت 1598 تا 1649

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق امام خمينى از ولادت تا رحلت | 20003 alis

تحقیق, امام, خمينى, از, ولادت, تا, رحلت,

امام خمينى از ولادت تا رحلت
در روز بيستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهريـور 1281 هجرى شمسى ( 21 سپتامپر 1902 ميلادى) در شهرستان خمين از توابع استان مركزى ايران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـر سلام الله عليها, روح الـلـه المـوسـوى الخمينـى پـاى بـر خـاكدان طبيعت نهاد .او وارث سجاياى آباء و اجدادى بـود كه نسل در نسل در كار هـدايـت مردم وكسب مـعارف الهى كـوشيـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمينـى مرحوم آيه الـله سيد مصطفى مـوسـوى از معاصريـن مرحـوم آيه الـلـه العظمـى ميرزاى شيـرازى (رض), پـس از آنكه ساليانـى چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نايل آمـده بـود بـه ايـران بازگشت و در خمـيـن ملجاء مردم و هادى آنان در امـور دينـى بـود. در حـالـيكه بيـش از 5 مـاه ولادت روح الـلـه نمى گذشت, طاغوتيان و خوانين تحت حمايت عمال حكومت وقت نداى حق طلبـى پـدر را كه در برابر زورگـوئـيهايشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود, با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسير خمـيـن به اراك وى را بـه شهادت رسانـدنـد. بستگان شهيـد بـراى اجراى حكـم الهى قصاص به .تهران (دار الحكـومه وقت) رهـسـپار شـدند و بر اجراى عـدالت اصـرار ورزيدند تا قاتل قصاص گرديد
بديـن ترتبيب امام خـميـنى از اوان كـودكى با رنج يـتـيـمىآشـنا و با مفهوم شهادت روبرو گرديد. وى دوران كـودكـى و نـوجـوانى را تحت سرپرستى مادر مـومـنـه اش (بانـو هاجر) كه خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آيـه الـلـه خـوانسـارى ( صاحب زبـده التصانيف ) بوده است. همچنيـن نزد عمه مـكـرمه اش ( صاحبـه خانم ) كه بانـويى شجاع و حقجـو بـود سپرى كرد اما در سـن 15 سالگى از نعمت وجـود آن دو عزيز نيز محـروم گـرديد .
هجرت به قـم, تحصيل دروس تكميلى وتدريس علوم اسلامى
اندكـى پـس از هجرت آيه الله العظمـى حاج شيخ عبد الكريـم حايرى يزدى ـ رحـمه الله عليه ـ ( نـوروز 1300 هـجـرى شمسـى, مـطابق بـا رجب المـرجب 1340 هجـرى قمـرى ) امام خمينى نيز رهـسپار حـوزه علميه قـم گرديد و به سرعت مراحل تحصيلات تكميلى علوم حـوزوى را نزد اسـاتيد حـوزه قـم طـى كرد. كه مـى تـوان از فرا گرفتـن تـتـمـه مباحث كـتاب مطـول ( در علـم معانى و بيان ) نزد مرحوم آقا مـيـرزا محمـد علـى اديب تهرانـى و تكميل دروس سطح نزد مرحـوم آيه الـله سيد محمد تقـى خـوانسارى, و بيشتر نزد مرحـوم آيه الـله سـيـد عـلى يثربى كاشانى و دروس فـقـه و اصـول نزد زعيـم حـوزه قـم آيـه الـله العظمى حاج شيخ عبدالكريـم حايرى يزدى ـ رضـوان الـلـه عليهـم نام برد .
پـس از رحلت آيه الله العظمـى حـايـرى يزدى تلاش امـام خمينـى به همراه جمعى ديگر از مجتهديـن حـوزه علميه قـم به نـتيچـه رسـيـد و آيه الله العظمـى(رض) به عنـوان زعـيـم حـوزه عـلمـيـه عازم قـــم گـرديـد. در اين زمان, امام خمينـى به عـنـوان يـكـى از مـدرسيـن و مجتهديـن صـاحب راءى در فـقـه و اصـول و فلسفه و عرفــان و اخلاق شناخته مى شد . حضرت امام طى سالهاى طولانى در حوزه علميه قـم به تدريـس چنديـن دوره فقه, اصـول, فلسفه و عرفان و اخـلاق اسـلامى در فيضيه, مسجـد اعظم, مسجـد محمـديه, مـدرسه حـاج ملاصـادق, مسجد سلماسى, و … همت گماشت و در حـوزه علميه نجف نيز قريب 14 سال در مسجـد شيخ اعطـم انصــــارى (ره) معارف اهل بـيت و فـقـه را در عاليترين سطـوح تدريـس نمود و در نجف بـود كه بـراى نخـستـيـن بار .مبانـى نظرى حكـومت اسلامـى را در سلسله درسهاى ولايت فـقيه بازگـو نمود.

امـام خمينـى در سنگـر مبـارزه و قيــام
روحيه مبارزه و جهاد در راه خـدا ريـشـه در بينـش اعـتـقـادى و تربـيت و محيط خانـوادگى و شرايط سـيـاسى و اجـتماعى طـول دوران زندگى آن حضرت داشـتـه است. مـبارزات ايـشان از آغاز نـوجـوانـى آغـاز و سـيـر تكاملى آن به مـوازات تكـامـل ابـعاد روحى و عـلمى ايـشان از يكـسـو و اوضاع و احـوال سياسـى و اجتماعى ايـران و جـوامع اسـلامـى از سـوى ديگـر در اشكـال مخـتـلف ادامـه يـافـته است و در ســـال 1340 و 41 ماجراى انجمـنهاى ايالـتى و ولايـتى فرصـتـى پـديـد آورد تا ايـشان در رهبـريت قـيام و روحـانيـت ايـفاى نقـش كنـد و بـديـن تـرتـيـب

 

دانلود تحقیق امام خمينى از ولادت تا رحلت

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق امام حسين(ع) و رهبرى بحران از مكه تا كربلا | 19998 alis

تحقیق, امام, حسين(ع), و, رهبرى, بحران, از, مكه, تا, كربلا,

امام حسين(ع) و رهبرى بحران از مكه تا كربلا
________________________________________
امام حسين(ع) و رهبرى بحران از مكه تا كربلا
مقدمه
زمينه بحران
تعريف بحران
بحران در زمان حكومت يزيد
1. تهديد هدف‏هاى عالى و حياتى
2. محدوديت زمانى
3. محدوديت شرايط مكانى
حركت امام به سمت عراق
4. عواملى كه رهبر را با بروز ناگهانى خود غافلگيرمى‏كند.
مشخصات وضعيت بحرانى
امام حسين(ع) و مديريت بحران
1. ويژگيهاى رهبر
1-1. قاطعيت
1-2. داشتن هدف روشن
1-3. دين دارى همراه بصيرت
1-4. مشورت در امور
1-5. استقبال از سختى‏ها
1-6. ديندارى همراه با غيرت و حميّت
2. ويژگيهاى پيرو
وفادارى
مقاومت
الگوهاى كهن‏سال
الگوى نادمان
راز دار
علاقه‏مند به رهبر
جان نثار
معتقد
شجاع
شهيد سياه و الگويى سفيد
3. استراتژى و سياست‏هاى مقابله
3-1. تاكتيكهاى نظامى
3-1-1. حفاظت شخصى
3-1-2. گزارشگر اطلاعاتى:
3-1-3. خنثى كردن توطئه ترور:
3-1-4. جمع آورى اطلاعات:
3-1-5. مصادره
3-1-6. جذب نيرو:
3-1-7. تصفيه نيرو:
3-1-8. آرايش اردوگاه:
3-1-9. سازماندهى
3-1-10. ايجاد مانع
3-1-11. مهلت‏خواهى شب عاشورا براى نماز و دعا و تلاوت قرآن
3-1-12.
3-2. روشهاى روانى، تبليغى
3-2-1. نامشروع دانستن خلافت يزيد:
3-2-2. شهود صحنه
3-2-3. ارتباط تشكيلاتى
3-2-4. سنجش افكار:
3-2-5. مشروعيت نهضت:
3-2-6. بهره‏گيرى عاطفى:
3-2-7. اتمام حجّت
3-2-8. آماده سازى
3-2-9. جبران كميت با كيفيت
3-2-10. تقويت بُعد معنوى
3-2-11. رَجَز
3-2-12. افشاگرى‏هاى اسرا
3-2-13. مجالس يادبود:
3-2-14. فرهنگ گريه و نوحه:
نكات كليدى مورد استفاده
1. ويژگيهاى رهبر
2. ويژگيهاى پيرو
3. استراتژى و سياست‏هاى مقابله
3-1. تاكتيكهاى نظامى
3-2. روشهاى روانى، تبليغى
________________________________________

امام حسين(ع) و رهبرى بحران از مكه تا كربلا

بحران اختلالى است كه از جهت سطح، كل
سيستم و از جهت نوع فيزيكى يا نمادى، سيستم را
تهديد كرده و به مخاطره مى‏اندازد. بحران ممكن
است به دو صورت در جامعه به وجود آيد، يكى در
زمانى كه كل سيستم از جهت مادى و فيزيكى تحت
تاثير قرار گرفته و حيات آن به مخاطره افتاده
باشد؛ ديگر آنكه سيستم به جهت مسائل اعتبار و
حيثيت اجتماعى و به طور نمادين دچار بحران
گرديده و به ورطه سقوط كشانده شود. بحران كربلا
از نوع دوم محسوب‏مى‏شود.
در اين مقاله توضيح داده شده است كه در
مديريت بحران موفق، سه عامل، نقش تعيين كننده
دارد كه در نهضت كربلا به رهبرى امام حسين (ع)
به روشنى نمايان است:
ويژگى‏هاى رهبرى چون قاطعيت، هدف روشن،
عقيده همراه با بصيرت، مشورت در امور و…
ويژگى‏هاى پيرو چون وفادارى، مقاومت، شجاعت
و… استراتژى و سياسيت‏هاى مقابله چون داشتن
اطلاعات و خنثى كردن توطئه‏ها… نويسنده معتقد
است امام حسين (ع) پس از عدم بيعت با يزيد و
حركت از مدينه به دنبال شرائط مناسبى براى
مبارزه با يزيد بود كه با توجه به مركزيت شيعه در
كوفه، پس از اعلام آمادگى مردم، آن حضرت به
سمت عراق حركت كرد و با درايت و مديريت خود
اين هنر را داشت كه مشكل بحران را با موفقيت
پشت سر گذارد و آن را به فرصتى طلايى تبديل كند
و در جهت اهداف خود به كار گيرد، به گونه‏اى كه
زمينه براى دگرگونى در تمامى نسلها و منشاء تمامى
انقلابهاى مردمى‏گرديد.

|36|

مقدمه

در دل هر مشكلى فرصتهاى بزرگتر و عالى‏ترى نهفته است كه انسانهاى بزرگ قادرند
مشكلات را به فرصتهاى بزرگ تبديل نمايند.[1]
براى خاندان رسول خدا(ص) و شيعيان آن خاندان مظلوم ،روزى مصيبت بارتر و پر
اندوه‏تر از روز عاشوراى امام حسين(ع) و روز شهادت آن بزرگوار و يارانش نبوده و در
تاريخ اسلام ثبت نشده است. در حديثى از امام زين‏العابدين(ع) نقل شده كه فرمود: روزى بر
رسول خدا(ص) سخت‏تر از روز اُحد نبود كه عمويش حمزه فرزند عبدالمطلب و شير
رسول خدا(ص) به شهادت رسيد و پس از آن روز موته بود كه عموزاده‏اش
جعفرابن‏ابى‏طالب در آن روز كشته شد، آنگاه فرمود:
«و روزى همانند روز حسين(ع) نبود كه سى هزار مرد كه خود را از اين امت مى‏دانستند به
سوى آن حضرت هجوم برده و هر كدام با ريختن خون آن حضرت مى‏خواستند به خدا
نزديك‏تر شوند، و آن حضرت آنان را به ياد خدا مى‏انداخت ولى اعتنا نكرده تا آنكه آن بزرگوار
را از روى ستم و دشمنى كشتند.»[2]

زمينه بحران

زندگى امام در برهه‏اى از زمان كه با ستمگران مواجه بود، با بحرانهاى زيادى رو به رو
شده و تمامى وقايع گواه آنند كه او مردى پولادين بود و با تكيه بر نيروى غيبى الهى هيچ‏گاه
تسليم نشد. روح بزرگ او بسان درياى ژرفى بود كه همه ناگوارى‏ها را در خود جاى مى‏داد و
آنچنان دلش قوى و به فضل پروردگار بستگى داشت كه هيچ قدرتى نتوانست در او خللى
ايجاد كند.پيروان راستين اسلام هر كدام به نوبه خود و به مقتضاى شرايط زمان و مكان، در
طول تاريخ، در راه عمل به تكليف و انجام وظيفه الهى حماسه‏ها آفريده‏اند و ثمرات
گرانبهايى را براى اسلام و مسلمين از خود به يادگار گذاشته‏اند.بررسى تاريخ انبياى الهى و
پيشوايان معصوم ،اين امر را روشن مى‏سازد كه سراسر حيات پربركت آنان، تلاش و
استقامت در راه اداى وظيفه تبليغ رسالت الهى بوده است. و در اين راه، هيچ چيز مانع انجام
وظيفه آنان نگرديده است.
يك بحران ضمن آن‏كه حامل جنبه‏هاى مخرب و منفى است ولى از جهات ديگرى
مى‏تواند منشأ اثرات سازنده‏اى باشد و خلاقيت و نوآورى و تلاش‏ها و چالش‏هاى جديد را
ايجاد كند.[3] با مرگ معاويه و روى كارآمدن يزيد بحران به‏وجود آمد،اثبات فسق و فجور و

 

دانلود تحقیق امام حسين(ع) و رهبرى بحران از مكه تا كربلا

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق انسان از مرگ تا برزخ | 20041 alis

تحقیق, انسان, از, مرگ, تا, برزخ

انسان از مرگ تا برزخ
پيشگفتار

اين مقاله درباره دوره اى بحث مى كند كه ابتدايش مرگ و انتهايش دميده شدن در صور و به پايان رسيدن عالم دنياست . همان روزى كه خورشيد و ماه ، ستارگان و كهكشان ها، زمين و آسمان ، كوه و دريا، جن و انس و فرشتگان همه بايد نداى حق را ((لبيك )) گويند و به سوى او بشتابند
اين دوره ، به خلاف دوره هاى قبل و بعد تاريك ترين ، مبهم ترين ، مخفى ترين ، پرحادثه ترين ، حساس ترين ، وحشتناك ترين ، خطرناك ترين و طولانى ترين دوران هاى سرگذشت انسان از مبداء تا معاد است
تا حال كسى نتوانسته است به روشنى بداند كه آن جا، چه خبر است و چه واقع مى شود؟ تنها چيزى كه انسان درباره برزخ و قيامت مى داند خبرهايى است كه قرآن و روايات در اختيار او گذاشته است . آگاهى كامل از اين خبرها هم هنگامى حاصل مى شود كه انسان خود، به برزخ منتقل شود و حقيقت را از نزديك لمس كند و بفهمد. هر كس براى اين دوره ديدگاهى دارد كه ما به چهار نظريه از آنها اشاره مى كنيم
عده اى ديدگاهشان آن است كه اين دوره ، رفتن به بيابان عدم و نابودى و پايان يافتن كار است و همه چيز به آن جا ختم مى شود
آنان مى گويند: در اين دوره ، انسان رهسپار عدم مى گردد و به سوى نيستى مطلق پيش مى رود و پرونده او براى هميشه بسته مى شود
ديدگاه عده اى ديگر چنين است : اين دوره ، دوره بازداشت و زندانى شدن و آمادگى پيدا كردن براى قيامت و داخل شدن در بهشت يا جهنم است
ديدگاه جمعى آن است كه اين دوره ، جستن از زندان و رها شدن از زنجير ماديات و فرار كردن از قفس تن و فارغ شدن از غم و غصه و درد و رنج است
ديدگاه چهارم : اعتقاد كسانى است كه اين دوره را، دوره تربيت شدن و به كمال رسيدن و نقص هاى دينى خود را جبران كردن مى دانند و مى گويند: در عالم برزخ دين مؤ منان كامل شده و آنان ، تمام عيار وارد قيامت مى شوند
اين كتاب در دو بخش تنظيم شده است يكى مرگ و ديگرى برزخ
در بخش برزخ در رابطه با سؤ ال قبر، فشار قبر، برطرف شدن عذاب قبر، عذاب برزخى مجرمان ، نپوسيدن بدن هاى بعضى در قبر، صحبت اموات ، پاداش برزخيان و بهشت و جهنم برزخى و ده ها مطالب جالب ديگر مى باشد

مرگ از اسرار است
مرگ يكى از اسرار خلقت است ، يكى از رازهاى حل نشده است كه بشر هنوز نتوانسته به اصل آن پى ببرد، آگاهى از اسرار مرگ يكى از مشكلات علم به حساب مى آيد، همان طور كه اصل حيات و زندگى نيز از اسرار و رموز مى باشد
بشرى كه هنوز از حقيقت ((حيات ،)) كه هم اكنون ، در پرتو آن به لذت بردن و برخوردار شدن از شئون زندگى مشغول است ، اطلاع درستى ندارد، طبيعى است كه از حقيقت ((مرگ )) كه هنوز به آن نرسيده و طعم آن را نچشيده است اطلاع صحيحى نخواهد داشت
دنيا هنوز نتوانسته است به راز حيات و پيدايش موجود زنده پى ببرد؟ نتوانسته است بفهمد چگونه مى شود موجود زنده اى كه تركيبات بدن او (از قبيل آب ، خاك ، آهك و مواد معدنى ديگر) كه به اندازه معينى است ، هنگامى كه مرگش فرا مى رسد، بدون آن كه از تركيبات جسمانى او چيزى كم شود، از حركت و جنبش باز مى ماند؟
در همين ((بدن )) كه قرن ها است دانشمندان ، روى آن كار مى كنند و با وسايل و ابزار دقيق فنى به مطالعات و موشكافى هاى عميق علمى پرداخته و در اعماق آن فرو رفته اند، با اين حال به بسيارى از اسرار آن نتوانسته اند پى ببرند! رمز بسيارى از امراض و راه هاى علاج بر آنان مجهول مانده است
شاهد روشن آن ، پى گيرى هاى مداوم دانشمندان براى تحقيقات بيشتر طبى و توسعه تاءسيسات مربوط به تشريح بدن و علم وظائف الاعضاء است
آيا بشر با اين جهل وسيعى كه نسبت به ((بدن )) خود دارد چگونه مى تواند در مقام شناسايى حقيقت ((روح )) كه غير از ((بدن )) است و آفرينش آن ، آفرينش ديگر و طرز خلقت آن ، طرز مخصوصى است اظهار علم و اطلاع نمايد؟ تا چه رسد به اين كه بخواهد درباره ((مرگ )) كه يكى از آثارش جدايى ((روح )) از بدن است ، اظهار علم و اطلاع كند
ما قسمت مهمى از عمر خود را در خواب به سر مى بريم و هنوز حقيقت آن را نفهميده ايم ، نمى دانيم چگونه به خواب مى رويم و چگونه خواب مى بينيم . بسا در عالم خواب با صحنه هاى سرورانگيز و يا هراس ناك روبه رو مى شويم . احيانا حوادثى را كه هنوز واقع نشده و در آينده واقع خواهد شد در خواب مى بينيم !؟ سپس به همانگونه كه در خواب ديده ايم در بيدارى مشاهده مى نمائيم و با خود مى انديشيم ، راستى حقيقت ((خواب )) چيست ؟ ((خواب ديدن )) يعنى چه ؟ انسان چگونه در خواب از وقايع آينده عمرش باخبر مى شود و آن چه را هنوز واقع نشده است در خواب مى بيند؟
هنگامى كه از درك حقيقت خواب ناتوانيم چگونه مى توانيم از مرگى كه در مدت عمر فقط يك مرتبه به سراغمان مى آيد اطلاع صحيحى داشته باشيم ؟
اين ها مسائل مبهم و پيچيده اى است كه متفكرترين مغزها و كاوش گران علمى نيز از يافتن جواب قاطع و محكم آن ها ناتوانند

مرگ قانونى عمومى
آن طور كه از آيات قرآن و روايات معصوم عليهم السلام به دست مى آيد و در طول تاريخ عالم خلقت تجربه شده است ، مرگ قانونى عمومى است ، سرنوشتى كه براى همه انسان ها، همه موجودات زنده و بلكه همه موجودات غير زنده حتمى و ثابت است . قرآن در اين رابطه مى فرمايد
كل نفس ذائقة الموت ثم الينا ترجعون (1
هر انسانى مرگ را مى چشد، سپس به سوى ما باز مى گرديد
آيه به قانونى اشاره مى كند كه بر تمام موجودات زنده جهان حاكم است . مى گويد: تمام زندگان ، خواه ناخواه روزى مرگ را خواهند چشيد
اگر چه بسيارى از مردم مايل اند، فناپذيرى خود را فراموش كنند. ولى اين واقعيتى است كه اگر ما آن را فراموش كنيم هرگز ما را فراموش نخواهد كرد، حيات و زندگى اين جهان ، بالاخره پايانى دارد، روزى مى رسد كه مرگ به سراغ هر كسى خواهد آمد و ناچار از اين جهان رخت برخواهد بست
اين جهان ، سراى جاويدانى براى هيچ كس نيست ، بعضى زودتر و بعضى ديرتر بايد بروند، فراق دوستان ، فرزندان و خويشان به هر حال تحقق مى يابد
كه هر نفس كو آمد حيات

چشد شربت نيستى و ممات

دو روزى چو از زندگانى گذشت

به سوى خدا باز خواهيد گشت

اصولا انسان در هر چيز شك و ترديد كند، در مرگ نمى تواند ترديد نمايد. تمام اهل آسمان ها و زمين مى ميرند، همه موجودات زنده در كام مرگ فرو مى روند، همه مخلوقات بدون استثنا اجل و سرآمدى دارند كه لحظه اى در آن تاءخير نيست ، ادعاى خلود و جاودانگى مردم درباره يكديگر يا رهبران خود تعارف هاى بى محتوايى بيش نيست ، كدام خلود؟ كدام جاودانگى ؟ در حالى كه همه انبياء اين راه را پيموده اند و همگى بدون استثنا از اين گذرگاه گذشتند
در حديثى آمده است : وقتى آيه شريفه كل من عليها فان (2) ((تمام كسانى كه بر روى زمين هستند فانى مى شوند)) نازل شد ملائكه گفتند
فرمان مرگ اهل زمين صادر شد
هر آن كس كه روى زمين پا به جاست

سرانجام او نيستى و فناست

و هنگامى كه آيه ععع كل نفس ذائقة الموت (3) ((هر انسانى مرگ را مى چشد)). نازل گشت ، فرشتگان گفتند: ((فرمان مرگ ما نيز صادر شد!))(4
و راجع به مرگ عمومى تمام موجودات جهان مى فرمايد
كل شى ء هالك الا وجهه (5
همه چيز اين جهان فانى و نابود مى شود جز ذات پاك و بى همتاى او
اين آيات ، هشدارى به همه انسانها در طول تاريخ است ، كه از اين سرنوشت و قانون عمومى و قطعى غافل نشوند. دائما به فكر مرگ باشند كه غفلت از آن ، خطراتى براى دين و دنيا و آخرت انسان به بار مى آورد
بايد اين را بدانيم كه مرگ نعمتى از جانب خدا و سرنوشتى حتمى است كه براى همه نوشته شده و خوب هم نوشته است . در اين باره چنين بايد گفت
اين سخن بايد به آب زر(6) نوشت

گر رود سر (7) بر نگردد سرنوشت

سر نوشت ما به دست خود نوشت

خوشنويس است او نخواهد بد نوشت

 

دانلود تحقیق انسان از مرگ تا برزخ

دریــــافت فایـــل

دریافت آيه و ترجمه و تفسیر و توضیح 1 تا 34سوره ی لقمان | 20152 alis

آيه, و, ترجمه, و, تفسیر, و, توضیح, 1, تا, 34سوره, ی, لقمان,

آيه و ترجمه 1 تا 5
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الم (1)
تِلْك ءَايَت الْكِتَبِ الحَْكِيمِ(2)
هُدًى وَ رَحْمَةً لِّلْمُحْسِنِينَ(3)
الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصلَوةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَ هُم بِالاَخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ(4)
أُولَئك عَلى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُولَئك هُمُ الْمُفْلِحُونَ(5)
ترجمه :
بنام خداوند بخشنده بخشايشگر
1 – الم
2 – اين آيات كتاب حكيم است (آياتى پر محتوا و استوار).
3 – مايه هدايت و رحمت براى نيكوكاران است .
4 – همانها كه نماز را بر پا مى دارند، زكات را ادا مى كنند، و به آخرت يقين دارند.
5 – آنها بر طريق هدايت پروردگارشان هستند، و آنهايند رستگاران

تفسير:
نيكوكاران كيانند؟
اين سوره ، با ذكر عظمت و اهميت قرآن آغاز مى شود، و بيان حروف مقطعه در ابتداى آن نيز اشاره لطيفى به همين حقيقت است ، كه اين آيات كه از حروف ساده الفبا تركيب يافته ، چنان محتوائى بزرگ و عالى دارد كه سرنوشت انسانها را به كلى دگرگون مى سازد (الم ).
لذا بعد از ذكر ((حروف مقطعه )) مى گويد: ((اين آيات كتاب حكيم است )) (تلك آيات الكتاب الحكيم ).
((تلك )) در لسان عرب براى اشاره به دور است ، و كرارا گفته ايم كه اين تعبير مخصوصا كنايه از عظمت و اهميت اين آيات است گوئى در اوج آسمانها و در نقطه دور دستى قرار گرفته !
توصيف ((كتاب )) به ((حكيم )) يا به خاطر استحكام محتواى آن است ، چرا كه هرگز باطل به آن راه نمى يابد، و هر گونه خرافه را از خود دور مى سازد جز حق نمى گويد، و جز به راه حق دعوت نمى كند، درست در مقابل ((لهو الحديث )) (سخنان بيهوده ) كه در آيات بعد مى آيد قرار دارد.
و يا به معنى آن است كه اين قرآن همچون دانشمند حكيمى است كه در عين خاموشى با هزار زبان سخن مى گويد، تعليم مى دهد، اندرز مى گويد، تشويق مى كند، انذار مى نمايد، داستانهاى عبرت انگيز بيان مى كند، و خلاصه به تمام معنى داراى حكمت است ، و اين سرآغاز، تناسب مستقيمى دارد با سخنان لقمان حكيم كه در اين سوره از آن بحث به ميان آمده .
البته هيچ مانعى ندارد كه هر دو معنى ((حكمت )) در آيه فوق منظور باشد.

آيه بعد هدف نهائى نزول قرآن را با اين عبارت بازگو مى كند: ((اين كتاب حكيم مايه هدايت و رحمت براى نيكوكاران است )) (هدى و رحمة للمحسنين ).
((هدايت )) در حقيقت مقدمه اى است براى ((رحمت پروردگار))، چرا كه انسان نخست در پرتو نور قرآن حقيقت را پيدا مى كند و به آن معتقد مى شود، و در عمل خود آن را به كار مى بندد، و به دنبال آن مشمول رحمت واسعه و نعمتهاى بى پايان پروردگار مى گردد.
قابل توجه اينكه در اينجا قرآن ، مايه هدايت و رحمت ((محسنين )) شمرده شده ، و در آغاز سوره نمل ، مايه هدايت و بشارت ((مؤ منين )) (هدى و بشرى للمؤ منين ).
و در آغاز سوره بقره ، مايه هدايت ((متقين )) (هدى للمتقين ).
اين تفاوت تعبير ممكن است به خاطر آن باشد كه بدون تقوا و پرهيزگارى روح تسليم و پذيرش حقائق در انسان زنده نمى شود، و طبعا هدايتى در كار نخواهد بود.
و از اين مرحله پذيرش حق كه بگذريم ، مرحله ايمان فرا مى رسد كه علاوه بر هدايت ، بشارت به نعمتهاى الهى نيز وجود خواهد داشت .
و اگر از مرحله تقوى و ايمان فراتر رويم و به مرحله عمل صالح برسيم رحمت خدا نيز در آنجا افزوده مى شود.
بنابراين سه آيه فوق ، سه مرحله پى در پى از مراحل تكامل بندگان خدا را بازگو مى كند: مرحله پذيرش حق ، مرحله ايمان و مرحله عمل ، و قرآن در اين سه مرحله به ترتيب مايه هدايت و بشارت و رحمت است (دقت كنيد).
آيه بعد محسنين را با سه وصف ، توصيف كرده ، مى گويد: ((آنها كسانى
هستند كه نماز را بر پا مى دارند، زكا

 

دانلود آيه و ترجمه و تفسیر و توضیح 1 تا 34سوره ی لقمان

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق بررسي تاثير صورتبندي قدرت سياسي بر توسعه سياسي و اقتصادي ايران طي سالهاي 1320 تا 1357 | 20175 alis

تحقیق, بررسي, تاثير, صورتبندي, قدرت, سياسي, بر, توسعه, سياسي, و, اقتصادي, ايران, طي, سالهاي, 1320, تا, 1357

فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول :
مفاهيم و كلياتي پيرامون توسعه
فصل دوم :
كلياتي راجع به محمد رضا پهلوي و ديدگاههاي او در مورد توسعه ايران
فصل سوم :
آراء برخي صاحب نظران در مورد ماهيت دولت ايران
فصل چهارم :
دو تئوري پيرو عدم توفيق در راه نيل به توسعه در ايران
فصل پنجم :
مباحث مربوط به سالهاي 20 تا 32 و كلياتي پيرامون كودتا
فصل ششم :
سالهاي پس از كودتا تا اصلاحات
ساختار طبقاتي ايران
سياست تسليحاتي ايران
فصل هفتم :
برنامه هاي عمراني توسعه اقتصادي ايران

فصل هشتم :
آمار و اطلاعاتي پيرامون توسعه ايران
دستيابي به تمدن بزرگ شاه
آغاز بحران در برنامه رياضت آموزگار
فصل نهم :
ضعفها و موانع توسعه اقتصادي ايران
نارسايي هاي استراتژي نوسازي شاه
مشاركت سيا سي
برنامه آزاد سازي سيا سي تحت اجبار سياست آمريكا و كارتر
فصل دهم :
برگهايي مختصر از حوادث دوران 20 تا 57

موضوع :
«بررسي تأثير صورتبندي قدرت سياسي بر توسعه سياسي واقتصادي ايران طي سالهاي 1320 تا 1357 »

متغير مستقل
صورتبندي قدرت سياسي
متغير وابسته
توسعه سياسي و اقتصادي ايران

سؤال اصلي :
آيا صورتبندي قدرت سياسي بر فرآيند توسعه سياسي واقتصادي ايران طي سالهاي 1320 تا 1357 تاثير گذار بوده است ؟

فرضيه اصلي :
با توجه به اينكه ما صورتبندي قدرت سياسي را طي اين دوران با ماهيتي رانتيردر نظر مي گيريم ، لذا بر توسعه چه سياسي و چه اقتصادي تاثيرات بسزايي داشته است و هرچه از سال 1320 به جلو مي رويم و به دهه 1350 مي رسيم به لحاظ اقتصادي شاهد رشد اقتصادي و البته بسته شدن فضاي سياسي هستيم که اين دو در کنار هم ضمن ناموزون بودن، انتظارات را هم برآورده نساخته و باعث فروپاشي ساختار سياسي و نظم موجود مي گردد.

فصل اول :
با توجه به اينكه ما مي خواهيم توسعه را طي اين سالها مورد بررسي قرار دهيم ، لذا لازم است مقدمه اي راجع به مفاهيم و كليات توسعه ارائه دهيم .
در ابتدا تعاريفي از توسعه Development
1 . بهبود ، رشد و گسترش همه شرايط و جنبه هاي مادي و معنوي زندگي اجتماعي .
2 . گسترش ظرفيت نظام اجتماعي براي برآوردن احتياجات محسوس يك جامعه (امنيت ملي ، آزادي فردي ، مشاركت سياسي ، برابري اجتماعي ، رشد اقتصادي ، صلح و موا زنه محيط زيست ) ، مجموعه اي از اين احتياجات است .
3 . فرآيند بهبود بخشيدن به كيفيت زندگي افراد جامعه .
با توجه به تعاريف و ويژگيهايي كه ذكر شد مي توان تعريفي كلي و جامع تر از توسعه مطرح ساخت .
توسعه عبارت است از رشد هماهنگ و متوازن ميان بخشهاي اقتصادي ، اجتماعي و سياسي و فرهنگي به گو نه اي كه استفاده مطلوب از منابع و امكانات جهت بهبود كيفي و كمي زندگي مردم را فراهم آورد .
حال كه به مفهومي از توسعه دريافتيم لازم است با كلياتي پيرامون توسه آشنا شويم .
توسعه بر خلاف نوسازي كه داراي حد و غايتي نيست ، اهداف مشخصي را در مدتي معين دنبال مي كند و اهداف كيفي را در نظر مي گيرد . توسعه در ابتدا در علوم اقتصادي مطرح شد اما به مرور در جامعه شناسي و علوم سياسي هم مورد توجه قرار گرفت ، چنانكه امروزه همگان به اين نتيجه رسيده اند كه توسعه چيزي بيش از نوسازي و رشد اقتصاديست و گذشته از بهبود سطح مادي زندگي ، عدالت اجتماعي ، آزاديهاي سياسي و بزرگداشت ارزشها و سنتهاي بومي را هم در بر مي گيرد .
بايد نخستين پژوهشگر برجسته اي كه مفهوم توسعه را عميقاً تحليل كرد لوسين پاي دانست . وي نخستين گام را در توسعه سياسي تكامل نظام دولت ملي مي د اند .
از ديدگاه او توسعه سياسي داراي 3 ويژگي است :
1 . برابري : مشاركت توده اي ، كه در آ ن مردم تبديل به شهروندان فعال مي شوند.
(دستيابي به مقامات سياسي با توجه به دستاوردها ، لياقتها و صلاحيتهاست نه به شكل روال انتصابي در نظامهاي اجتماعي سنتي ) .
2 . ظرفيت : توانايي نظام سياسي در برون داده ها و تأثير آ ن بر جامعه و اقتصاد .
(منظور همان شرايط تأثير گذار بر اجراي وظايف حكومتي ، تخصصي كردن حكومت ، عقلاني كرن مديريت ، و ستمگري دنيايي در جامعه است . )
3 . تغيير تدريجي : تقسيم كار متعادل در جامعه ، بطور عمده تغيير تدريجي به ساختار هاي غير ا قتداري مرتبط است . جابجايي نخبگان از ويژگيهاي تغيير تدريجي است .

در تقسيم بندي توسعه ابتدا به تعريف توسعه سياسي مي پردازيم :
توسعه سياسي را مطالعه رژيم هاي جديد ، نقش گسترش يافته حكومتها ، بالا بردن مشاركت سياسي و توانايي رژيمها براي حفظ نظم در شرايط تحولات پر شتاب ، همچنين رقابت بين دسته هاي سياسي ، طبقات و گروههاي قومي بر سر قدرت و نيز رقابت در منزلت اجتماعي و ثروت تعريف مي كنند .

نمود توسعه سياسي در سه سطح قابل تشخيص است :
1 . جمعيت ، 2 . انجام منظم كارهاي حكومتي و عمومي ، 3 . سازمان جامعه مدني ،
برخي معتقدند پيش شرط توسعه اقتصادي ،نوسازي سياسي ، كاركرد دولت ملي ، توسعه اداري و حقوقي ، مشاركت ودموكراسي است .
لازم به ذكر است توسعه سياسي دو جنبه دارد ، همچنان كه به رشد نهادهاي سياسي و اجتماعي نظر دارد به سير قهقرايي آ ن نيز مي پردازد . از يكسو روند اجتماعي بوجود آمده ، تقويت و تثبيت مي گردد و از سوي ديگر بي ثباتي ساختارها افزونتر مي شود . اگر نظام سياسي به دموكراتيزه كردن شتاب بخشد در راستاي تحقق توسعه سياسي پيش رفته وجنبه مثبت دارد . اما اگر نتواند نهادهاي دموكراتيك را مشخص كند در يك سير قهقرايي فرو خواهد رفت .
اساساً از پايان جنگ دوم جهاني به بعد مفهوم توسعه براي كشورهاي مختلف آفريقايي ، آسيايي و آمريكاي لاتين و ممالك درياي حوزه كارائيب و جنوب اقيانوس آرام اهميت فراوان يافته و همواره مترادف با تغييرات سياسي ، اجتماعي و اقتصادي ارزيابي شده است .

 

دانلود تحقیق بررسي تاثير صورتبندي قدرت سياسي بر توسعه سياسي و اقتصادي ايران طي سالهاي 1320 تا 1357

دریــــافت فایـــل

دریافت پیامبر اکرم اسلام از کودکی تا وفات | 20219 alis

پیامبر, اکرم, اسلام, از, کودکی, تا, وفات

تولد و کودکي
بيش از هزار و چهار صد سال پيش در روز 17 ربيع الاول ( برابر 25آوريل 570
ميلادی ) کودکی در شهر مکه چشم به جهان گشود.
پدرش عبد الله در بازگشت از شام در شهر يثرب ( مدينه ) چشم از جهان
فروبست و به ديدار کودکش ( محمد ) نايل نشد. زن عبد الله ، مادر ‘ محمد ‘
آمنه دختر وهب بن عبد مناف بود. برابر رسم خانواده های بزرگ مکه ‘ آمنه ‘ پسر عزيزش ، محمد را به دايه ای به نام حليمه سپرد تا در بيابان گسترده و پاک و دور از آلودگيهای شهر پرورش يابد . ‘ حليمه ‘ زن پاک سرشت مهربان به اين کودک نازنين که قدمش در آن قبيله مايه خير و برکت و افزونی شده بود ، دلبستگی زيادی پيدا کرده بود و لحظه ای از پرستاری او غفلت نمي کرد. کسی نمي دانست اين کودک يتيم که دايه های ديگر از گرفتنش پرهيز داشتند ، روزی و روزگاری پيامبر رحمت خواهد شد و نام بلندش تا
پايان روزگار با عظمت و بزرگی بر زبان ميليونها نفر مسلمان جهان و بر مأذنه ها
با صدای بلند برده خواهد شد ، و مايه افتخار جهان و جهانيان خواهد بود .
‘ حليمه ‘ بر اثر علاقه و اصرار مادرش ، آمنه ، محمد را که به سن پنج سالگی
رسيده بود به مکه باز گردانيد . دو سال بعد که ‘ آمنه ‘ برای ديدار پدر و مادر و
آرامگاه شوهرش عبد الله به مدينه رفت ، فرزند دلبندش را نيز همراه برد . پس
از يک ماه ، آمنه با کودکش به مکه برگشت ، اما دربين راه ، در محلی بنام
‘ ابواء ‘ جان به جان آفرين تسليم کرد ، و محمد در سن شش سالگی از پدر و مادر
هر دو يتيم شد و رنج يتيمی در روح و جان لطيفش دو چندان اثر کرد .
سپس زنی به نام ام ايمن اين کودک يتيم ، اين نوگل پژمرده باغ زندگی را
همراه خود به مکه برد . اين خواست خدا بود که اين کودک در آغاز زندگی از پدر و
مادر جدا شود ، تا رنجهای تلخ و جانکاه زندگی را در سرآغاز زندگانی بچشد و در
بوته آزمايش قرار گيرد ، تا در آينده ، رنجهای انسانيت را به واقع لمس کند و
حال محرومان را نيک دريابد .
از آن زمان در دامان پدر بزرگش ‘ عبد المطلب ‘ پرورش يافت . ‘ عبد المطلب ‘ نسبت به نوه والاتبار و بزرگ منش خود که آثار بزرگی در پيشانی تابناکش ظاهر بود ، مهربانی عميقی نشان مي داد . دو سال بعد بر اثر درگذشت عبد المطلب ، ‘ محمد ‘ از سرپرستی پدر بزرگ نيز محروم شد . نگرانی ‘ عبد المطلب ‘
در واپسين دم زندگی بخاطر فرزند زاده عزيزش محمد بود . به ناچار ‘ محمد ‘ در سن
هشت سالگی به خانه عموی خويش ( ابو طالب ) رفت و تحت سرپرستی عمش قرار
گرفت . ‘ ابوطالب ‘ پدر ‘ علی ‘ بود .
ابو طالب تا آخرين لحظه های عمرش ، يعنی تا چهل و چند سال با نهايت لطف
و مهربانی ، از برادرزاده عزيزش پرستاری و حمايت کرد . حتی در سخت ترين
و ناگوارترين پيشامدها که همه اشراف قريش و گردنکشان سيه دل ، برای نابودی
‘ محمد ‘ دست در دست يکديگر نهاده بودند ، جان خود را برای حمايت برادر
زاده اش سپر بلا کرد و از هيچ چيز نهراسيد و ملامت ملامتگران را ناشنيده گرفت .
نوجوانی و جواني
آرامش و وقار و سيمای متفکر ‘ محمد ‘ از زمان نوجوانی در بين همسن و
سالهايش کاملا مشخص بود . به قدری ابو طالب او را دوست داشت که هميشه
مي خواست با او باشد و دست نوازش بر سر و رويش کشد و نگذارد درد يتيمی
او را آزار دهد .
در سن 12سالگی بود که عمويش ابو طالب او را همراهش به سفر تجارتی – که
آن زمان در حجاز معمول بود – به شام برد . درهمين سفر در محلی به نام ‘ بصری ‘
که از نواحی شام ( سوريه فعلی ) بود ، ابو طالب به ‘ راهبی ‘ مسيحی که نام وی
‘ بحيرا ‘ بود برخورد کرد . بحيرا هنگام ملاقات محمد – کودک ده يا دوازده
ساله – از روی نشانه هايی که در کتابهای مقدس خوانده بود ، با اطمينان دريافت
که اين کودک همان پيغمبر آخر الزمان است .
باز هم برای اطمينان بيشتر او را به لات و عزی – که نام دو بت از بتهای
اهل مکه بود – سوگند داد که در آنچه از وی مي پرسد جز راست و درست بر زبانش
نيايد . محمد با اضطراب و ناراحتی گفت ، من اين دو بت را که نام بردی دشمن
دارم . مرا به خدا سوگند بده !
بحيرا يقين کرد که اين کودک همان پيامبر بزرگوار خداست که بجز خدا به کسی
و چيزی عقيده ندارد . بحيرا به ابو طالب سفارش زياد کرد تا او را از شر دشمنان
بويژه يهوديان نگاهبانی کند ، زيرا او در آينده مأموريت بزرگی به عهده خواهد
گرفت .
محمد دوران نوجوانی و جوانی را گذراند . در اين دوران که برای افراد عادی ،
سن ستيزه جويی و آلودگی به شهوت و هوسهای زودگذر است ، برای محمد جوان ، سنی
بود همراه با پاکی ، راستی و درستی ، تفکر و وقار و شرافتمندی و جلال . در راستی

 

دانلود پیامبر اکرم اسلام از کودکی تا وفات

دریــــافت فایـــل