خاورميانه

دریافت نگاهي به ماهيت استراتژي‌هاي امريكا در خاورميانه | 17374 alis

نگاهي, به, ماهيت, استراتژي‌هاي, امريكا, در, خاورميانه

نگاهي به ماهيت استراتژي‌هاي امريكا در خاورميانه
تضمين امنيت صدور نفت:
آنچه بيش از هر عامل ديگري خاورميانه را به بحراني‌ترين مناطق جهان تبديل كرده، وجود منابع سرشار نفت و گاز به‌عنوان ارزان‌ترين و كم‌خطرترين منابع انرژي براي كشورهاي صنعتي جهان است. عراق به‌عنوان چهارمين كشور توليدكننده نفت جهان و صاحب بزرگترين ذخاير شناخته‌شده نفتي منطقه، اينك به دست امريكا افتاده است و هم‌اكنون كارشناسان امريكايي مشغول نوسازي تكنولوژي كشف و استخراج منابع نفت و گاز عراق هستند.
براساس پيش‌بيني‌هاي به‌عمل‌آمده، در آينده نه‌چندان دور عراق به دومين كشور توليدكننده نفت اوپك پس از عربستان تبديل خواهد شد.
ايران، عراق و شش كشور عضو شوراي همكاري خليج‌فارس حدود دوسوم ذخاير نفتي ثابت‌شده جهان را در اختيار دارند. اين كشورها بيست‌وهشت‌درصد توليد جهان را به خود اختصاص داده‌اند. ذخاير شناخته‌شده عربستان و عراق، به ترتيب، بيشترين ميزان اين ذخاير را از ميان كشورهاي يادشده به خود اختصاص داده‌اند. البته وضعيت ذخاير نفتي عراق به دليل انزوا و تحريمهاي سازمان ملل به‌طور دقيق مشخص نيست، اما ممكن است عراق در آينده از نظر منابع شناخته‌شده به رتبه اول در خاورميانه تبديل شود. علاوه‌برآن، قطعي است كه ايران، عراق و قطر در منطقه و حتي در جهان، پس از روسيه، به‌ترتيب صاحب بزرگترين ذخاير گاز طبيعي هستند. اهميت اين مساله زماني آشكار مي‌شود كه توجه كنيم درحال‌حاضر اهميت گاز براي جهان صنعتي هر روز بيشتر مي‌شود.
ازسوي‌ديگر امريكا با تسلط بر منابع نفت و گاز عراق كه تامين‌كننده عمده نياز انرژي چين، ژاپن و فرانسه است، اينك مي‌تواند با فشارآوردن به اين كشورها سياست يكجانبه‌گرايي خود را بر آنان تحميل كند. سفر اخير جرج بوش به افغانستان، پاكستان و هند، ضمن‌اينكه يك سفر دوره‌اي ديپلماتيك براي فشارآوردن بر رهبران اين كشورها براي همسوشدن آنان با سياستهاي امريكا در منطقه عليه ايران بود، به امضاي موافقتنامه‌اي ميان جرج بوش و همتاي هندي وي درخصوص كمك امريكا به تاسيسات هسته‌اي غيرنظامي هند انجاميد كه تاحدودزيادي نيازهاي انرژي هند را تامين مي‌كند. اين موافقتنامه ممكن است توافقات ميان ايران، پاكستان و هند مبني بر تاسيس خط هفتصدوپنجاه كيلومتري انتقال نفت و گاز ايران از طريق پاكستان به هند را متزلزل سازد.
آنچه حساسيت بيشتر امريكا را نسبت به خاورميانه برمي‌انگيزد، سرمايه‌گذاريهاي امريكا و ساير كشورهاي غربي و حتي چين و ژاپن در حوزه‌هاي نفتي است؛ مضافا اين‌كه نفت خاورميانه عليرغم حوزه‌هاي رقيبي كه از سال 1973 در دنيا پيدا شده‌اند، هنوز هم سهم قابل‌ملاحظه‌اي در چرخه صنعت نفت دارد. حضور نظامي امريكا و برخي كشورهاي اروپايي در آبهاي خليج‌فارس، نشانه‌اي از علاقمندي اين كشورها به تضمين استخراج و صادرات نفت از تنگه هرمز به‌عنوان بزرگترين گذرگاه نفتي جهان است.
اصولا متغير نفت به‌عنوان متغير مستقل، بسياري از سياستها و استراتژيهاي ايالات‌متحده را در اين منطقه توجيه مي‌كند. اگر خاورميانه بزرگ مفروض در مقدمه مقاله را در نظر بگيريم، متوجه خواهيم شد افزوده‌شدن آسياي مركزي و قفقاز به حوزه خاورميانه، كشف منابع عظيم نفت و گاز در منطقه و سرمايه‌گذاريهاي مشترك امريكا، اسرائيل و اروپا در پروژه‌هاي عظيم نفت و گاز، و نيز برگزاري مانورهاي مشترك نظامي با كشورهاي تازه‌‌استقلال‌يافته، همگي نشان از اهميت اين منطقه براي نظام سرمايه‌داري جهاني دارند.
براساس مطالعات به‌عمل‌آمده توسط كارشناسان نفتي امريكا، فقط قرقيزستان صاحب نودميليارد بشكه نفت ثابت‌شده است. تسلط كمپانيهاي نفتي امريكا و اروپا بر منابع نفتي آذربايجان و كشيدن دو خط لوله انتقال نفت به سواحل مديترانه، هر روز اهميت ژئواكونوميك خاورميانه بزرگ را براي امريكا بيشتر مي‌كند.
پيشبرد فرآيند صلح خاورميانه:
گرچه قبل از خاتمه جنگ سرد، امريكا موفق شد با امضاي پيمان كمپ‌ديويد (1978) صلح ميان اسرائيل و بزرگترين كشور خصم صهيونيسم يعني مصر را تحقق بخشد، اما پس از دوران جنگ سرد برچيده‌شدن بساط اتحاد جماهير شوروي از منطقه خاورميانه و به دنبال آن بروز تغييرات عمده در نظام بين‌الملل، فشارهاي اقتصادي دامنگير كشورهاي عرب درگير با اسرائيل، حمايتي كه غرب و امريكا از اين كشورها در مقابل بحرانهاي داخلي و خارجي به‌ عمل مي‌آورند و نيز به‌قدرت‌رسيدن نيروهاي پراگماتيست در كادر رهبري كشورهاي عرب و به‌ويژه در فلسطين، تاحدودي زمينه به‌رسميت‌شناختن اسرائيل را از سوي اين كشورها فراهم كرد. متاسفانه قبح برقراري رابطه با اسرائيل كه در ميان گروههاي سنتي عرب حاكم بود، امروز به دليل قدرت‌گيري نسل جديد عرب، تاحدودي متزلزل شده است.
مذاكرات صلح خاورميانه (فلسطين و اسرائيل) از سال 1992 با تشكيل كنفرانس مادريد و با حمايت ويژه امريكا و مديريت سازمان ملل متحد، شروع شد. پيروزي حزب ليكود در اسرائيل به‌عنوان حزب مذهبي،‌ سنتي و متعصب تحت رهبري آريل شار

 

دانلود نگاهي به ماهيت استراتژي‌هاي امريكا در خاورميانه

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق هدف هاى سياست خاورميانه اى امريكا | 17380 alis

تحقیق, , هدف, هاى, سياست, خاورميانه, اى, امريكا

هدف هاى سياست خاورميانه اى امريكا
برخى معتقدند كه سياست خاورميانه اى امريكا اساساً تحميل هژمونى خود بر منطقه و دستيابى به ثروت نفت و منابع غنى آن مى باشد. از نگاه سياست گذارى كلان بين المللى، مساله اصلى خاورميانه بر پايه ارزشمدارى طلاى سياه استوار است. از زمان جنگ جهانى اول كه دنيا به سوى اقتصاد مبتنى بر نفت حركت كرد خاورميانه در تحول سياست جهانى نقش محورى يافت. بعد از جنگ جهانى دوم، امريكا جانشين بريتانيا و فرانسه در منطقه خاورميانه گرديد. در اين تحول نقش فرانسه كمرنگ شد، اما به بريتانيا نقش جديد (استعمار پير) شريك كوچك تر داده شد. در اين چارچوب امريكا سيستمى را كه بريتانيا براى اداره كشورهاى نفت خيز عربى طراحى نموده بود از اين كشور تحويل گرفت. روح اين سيستم به طور خلاصه آن است كه كشورهاى نفت خيز منطقه خاورميانه مى بايست در ظاهر توسط دولت هاى ملى اداره شوند، اما در باطن قدرت در اختيار امريكا باشد كه اين كشورها از طرف هاى صاحب قدرت، ايالات متحده تبعيت نمايند.
امريكا بر اين نكته اصرار مى ورزد كه هر قدر هم كه امور به منطقه محول مى شود كشورهاى منطقه خاورميانه نبايد به سوى استقلال ملى كشيده شوند؛ بلكه بايد همچنان تحت سيطره امريكا باقى بمانند. در اجراى اين كار، اگر به دهه ۵۰ باز گرديم در مى يابيم كه شيوه رفتارى امريكا براى تسلط بر منابع ذخيره نفت خاورميانه به شكل «ژاندارم» در منطقه تكيه داشت. تركيه و ايران (دوران شاه پهلوى دوم) اين نقش را داشتند و اسراييل از ۱۹۶۷ به اين مجموعه پيوست، گرچه خيلى پيشتر از اين تاريخ نيز به اين مجموعه پيوسته بود كه پس از سرنگونى شاه (توسط مردم و روى كارآمدن حكومت مردمى برخاسته از بطن مردم) نقش اسراييل بيشتر نمايان شد.
با آغاز زمامدارى ريچارد نيكسون در سال ۱۹۶۹ و نقش فعالى كه هنرى كيسينجر نخست به عنوان مشاور امنيت ملى و سپس در سمت وزير امور خارجه در سياست خارجى ايالات متحده بازى كرد، ژاندارم هاى محلى آماده براى هر گونه دخالت امريكا در منطقه خاورميانه تعيين شدند، مانند ايران زمان شاه، تركيه، اسراييل و پاكستان نقش ژاندارم را بازى كردند، كه فرماندهى ژاندارم ها در

 

دانلود تحقیق هدف هاى سياست خاورميانه اى امريكا

دریــــافت فایـــل

بررسی و دانلود نگاهي به ماهيت استراتژي‌هاي امريكا در خاورميانه

بررسی و دانلود نگاهي به ماهيت استراتژي‌هاي امريكا در خاورميانه دارای نکات کلیدی نگاهي, به, ماهيت, استراتژي‌هاي, امريكا, در, خاورميانه

نگاهي به ماهيت استراتژي‌هاي امريكا در خاورميانه
تضمين امنيت صدور نفت:
آنچه بيش از هر عامل ديگري خاورميانه را به بحراني‌ترين مناطق جهان تبديل كرده، وجود منابع سرشار نفت و گاز به‌عنوان ارزان‌ترين و كم‌خطرترين منابع انرژي براي كشورهاي صنعتي جهان است. عراق به‌عنوان چهارمين كشور توليدكننده نفت جهان و صاحب بزرگترين ذخاير شناخته‌شده نفتي منطقه، اينك به دست امريكا افتاده است و هم‌اكنون كارشناسان امريكايي مشغول نوسازي تكنولوژي كشف و استخراج منابع نفت و گاز عراق هستند.
براساس پيش‌بيني‌هاي به‌عمل‌آمده، در آينده نه‌چندان دور عراق به دومين كشور توليدكننده نفت اوپك پس از عربستان تبديل خواهد شد.
ايران، عراق و شش كشور عضو شوراي همكاري خليج‌فارس حدود دوسوم ذخاير نفتي ثابت‌شده جهان را در اختيار دارند. اين كشورها بيست‌وهشت‌درصد توليد جهان را به خود اختصاص داده‌اند. ذخاير شناخته‌شده عربستان و عراق، به ترتيب، بيشترين ميزان اين ذخاير را از ميان كشورهاي يادشده به خود اختصاص داده‌اند. البته وضعيت ذخاير نفتي عراق به دليل انزوا و تحريمهاي سازمان ملل به‌طور دقيق مشخص نيست، اما ممكن است عراق در آينده از نظر منابع شناخته‌شده به رتبه اول در خاورميانه تبديل شود. علاوه‌برآن، قطعي است كه ايران، عراق و قطر در منطقه و حتي در جهان، پس از روسيه، به‌ترتيب صاحب بزرگترين ذخاير گاز طبيعي هستند. اهميت اين مساله زماني آشكار مي‌شود كه توجه كنيم درحال‌حاضر اهميت گاز براي جهان صنعتي هر روز بيشتر مي‌شود.
ازسوي‌ديگر امريكا با تسلط بر منابع نفت و گاز عراق كه تامين‌كننده عمده نياز انرژي چين، ژاپن و فرانسه است، اينك مي‌تواند با فشارآوردن به اين كشورها سياست يكجانبه‌گرايي خود را بر آنان تحميل كند. سفر اخير جرج بوش به افغانستان، پاكستان و هند، ضمن‌اينكه يك سفر دوره‌اي ديپلماتيك براي فشارآوردن بر رهبران اين كشورها براي همسوشدن آنان با سياستهاي امريكا در منطقه عليه ايران بود، به امضاي موافقتنامه‌اي ميان جرج بوش و همتاي هندي وي درخصوص كمك امريكا به تاسيسات هسته‌اي غيرنظامي هند انجاميد كه تاحدودزيادي نيازهاي انرژي هند را تامين مي‌كند. اين موافقتنامه ممكن است توافقات ميان ايران، پاكستان و هند مبني بر تاسيس خط هفتصدوپنجاه كيلومتري انتقال نفت و گاز ايران از طريق پاكستان به هند را متزلزل سازد.
آنچه حساسيت بيشتر امريكا را نسبت به خاورميانه برمي‌انگيزد، سرمايه‌گذاريهاي امريكا و ساير كشورهاي غربي و حتي چين و ژاپن در حوزه‌هاي نفتي است؛ مضافا اين‌كه نفت خاورميانه عليرغم حوزه‌هاي رقيبي كه از سال 1973 در دنيا پيدا شده‌اند، هنوز هم سهم قابل‌ملاحظه‌اي در چرخه صنعت نفت دارد. حضور نظامي امريكا و برخي كشورهاي اروپايي در آبهاي خليج‌فارس، نشانه‌اي از علاقمندي اين كشورها به تضمين استخراج و صادرات نفت از تنگه هرمز به‌عنوان بزرگترين گذرگاه نفتي جهان است.
اصولا متغير نفت به‌عنوان متغير مستقل، بسياري از سياستها و استراتژيهاي ايالات‌متحده را در اين منطقه توجيه مي‌كند. اگر خاورميانه بزرگ مفروض در مقدمه مقاله را در نظر بگيريم، متوجه خواهيم شد افزوده‌شدن آسياي مركزي و قفقاز به حوزه خاورميانه، كشف منابع عظيم نفت و گاز در منطقه و سرمايه‌گذاريهاي مشترك امريكا، اسرائيل و اروپا در پروژه‌هاي عظيم نفت و گاز، و نيز برگزاري مانورهاي مشترك نظامي با كشورهاي تازه‌‌استقلال‌يافته، همگي نشان از اهميت اين منطقه براي نظام سرمايه‌داري جهاني دارند.
براساس مطالعات به‌عمل‌آمده توسط كارشناسان نفتي امريكا، فقط قرقيزستان صاحب نودميليارد بشكه نفت ثابت‌شده است. تسلط كمپانيهاي نفتي امريكا و اروپا بر منابع نفتي آذربايجان و كشيدن دو خط لوله انتقال نفت به سواحل مديترانه، هر روز اهميت ژئواكونوميك خاورميانه بزرگ را براي امريكا بيشتر مي‌كند.
پيشبرد فرآيند صلح خاورميانه:
گرچه قبل از خاتمه جنگ سرد، امريكا موفق شد با امضاي پيمان كمپ‌ديويد (1978) صلح ميان اسرائيل و بزرگترين كشور خصم صهيونيسم يعني مصر را تحقق بخشد، اما پس از دوران جنگ سرد برچيده‌شدن بساط اتحاد جماهير شوروي از منطقه خاورميانه و به دنبال آن بروز تغييرات عمده در نظام بين‌الملل، فشارهاي اقتصادي دامنگير كشورهاي عرب درگير با اسرائيل، حمايتي كه غرب و امريكا از اين كشورها در مقابل بحرانهاي داخلي و خارجي به‌ عمل مي‌آورند و نيز به‌قدرت‌رسيدن نيروهاي پراگماتيست در كادر رهبري كشورهاي عرب و به‌ويژه در فلسطين، تاحدودي زمينه به‌رسميت‌شناختن اسرائيل را از سوي اين كشورها فراهم كرد. متاسفانه قبح برقراري رابطه با اسرائيل كه در ميان گروههاي سنتي عرب حاكم بود، امروز به دليل قدرت‌گيري نسل جديد عرب، تاحدودي متزلزل شده است.
مذاكرات صلح خاورميانه (فلسطين و اسرائيل) از سال 1992 با تشكيل كنفرانس مادريد و با حمايت ويژه امريكا و مديريت سازمان ملل متحد، شروع شد. پيروزي حزب ليكود در اسرائيل به‌عنوان حزب مذهبي،‌ سنتي و متعصب تحت رهبري آريل شار


دانلود مستقیم فایل

بررسی و دانلود تحقیق هدف هاى سياست خاورميانه اى امريكا

بررسی و دانلود تحقیق هدف هاى سياست خاورميانه اى امريكا دارای نکات کلیدی تحقیق, , هدف, هاى, سياست, خاورميانه, اى, امريكا

هدف هاى سياست خاورميانه اى امريكا
برخى معتقدند كه سياست خاورميانه اى امريكا اساساً تحميل هژمونى خود بر منطقه و دستيابى به ثروت نفت و منابع غنى آن مى باشد. از نگاه سياست گذارى كلان بين المللى، مساله اصلى خاورميانه بر پايه ارزشمدارى طلاى سياه استوار است. از زمان جنگ جهانى اول كه دنيا به سوى اقتصاد مبتنى بر نفت حركت كرد خاورميانه در تحول سياست جهانى نقش محورى يافت. بعد از جنگ جهانى دوم، امريكا جانشين بريتانيا و فرانسه در منطقه خاورميانه گرديد. در اين تحول نقش فرانسه كمرنگ شد، اما به بريتانيا نقش جديد (استعمار پير) شريك كوچك تر داده شد. در اين چارچوب امريكا سيستمى را كه بريتانيا براى اداره كشورهاى نفت خيز عربى طراحى نموده بود از اين كشور تحويل گرفت. روح اين سيستم به طور خلاصه آن است كه كشورهاى نفت خيز منطقه خاورميانه مى بايست در ظاهر توسط دولت هاى ملى اداره شوند، اما در باطن قدرت در اختيار امريكا باشد كه اين كشورها از طرف هاى صاحب قدرت، ايالات متحده تبعيت نمايند.
امريكا بر اين نكته اصرار مى ورزد كه هر قدر هم كه امور به منطقه محول مى شود كشورهاى منطقه خاورميانه نبايد به سوى استقلال ملى كشيده شوند؛ بلكه بايد همچنان تحت سيطره امريكا باقى بمانند. در اجراى اين كار، اگر به دهه ۵۰ باز گرديم در مى يابيم كه شيوه رفتارى امريكا براى تسلط بر منابع ذخيره نفت خاورميانه به شكل «ژاندارم» در منطقه تكيه داشت. تركيه و ايران (دوران شاه پهلوى دوم) اين نقش را داشتند و اسراييل از ۱۹۶۷ به اين مجموعه پيوست، گرچه خيلى پيشتر از اين تاريخ نيز به اين مجموعه پيوسته بود كه پس از سرنگونى شاه (توسط مردم و روى كارآمدن حكومت مردمى برخاسته از بطن مردم) نقش اسراييل بيشتر نمايان شد.
با آغاز زمامدارى ريچارد نيكسون در سال ۱۹۶۹ و نقش فعالى كه هنرى كيسينجر نخست به عنوان مشاور امنيت ملى و سپس در سمت وزير امور خارجه در سياست خارجى ايالات متحده بازى كرد، ژاندارم هاى محلى آماده براى هر گونه دخالت امريكا در منطقه خاورميانه تعيين شدند، مانند ايران زمان شاه، تركيه، اسراييل و پاكستان نقش ژاندارم را بازى كردند، كه فرماندهى ژاندارم ها در


دانلود مستقیم فایل