شدن

دریافت تحقیق ملي شدن صنعت نفت ايران | 17343 alis

تحقیق, ملي, شدن, صنعت, نفت, ايران

مقدمه :
ملي شدن صنعت نفت ايران طي يك مبارزه طولاني طي ساليان دراز توسط رهبري ملت ايران توسط مدرس ، مصدق و كاشاني صورت پذيرفت و نقطة عطفي در مبارزة مردم ايران تحت رهبري انسانهاي مسلمان ، دلسوز و آگاه بو.د كه تا سرنگوني امپرياليسم در بهمن ماه 1357 ادامه داشت .

در سال 1280 مظفرالدين شاه مامتيازي را به شركت خصوصي كوچكي متعلق به ويليام ناكس دارسي انگليسي واگذار كرد كه پرداخت 16 درصد كل سود شركت را به ايران تضمين مي كرد . اين قبل از جنگ جهاني اول بود كه نفت كالايي كم اهميت بود. نفت براي نخستين بار در سال 1895 ميلادي (1238) در پنسيلوانياي آمريكا استخراج شد و در آغاز براي روشنايي و گرمايشي به كار مي رفت تا اين كه هنري‌فورد نخستين خط توليد اتومبيل را روانة بازار كرد . در اوايل قرن بيستم روسيه نيز استخراج نفت را از بندر باكو در درياي خزر آغاز كرد . بعد در روماني نفت پيدا شد كه تنها ذخيرة نفتي شناخته شده در اروپا بود . نخستين چاه نفت در خاورميانه به سال 1289 در جلگة كم ارتفاع چياسرخ در مرز ايران و عراق حفر شد . در سال 1291 در مسجد سليمان نفت كشف شد .
شركت ويليام ناكس دارسي كه يك شركت خصوصي بود به خاطر هزينة بالاي ساخت پالايشگاه در آبادان به مشكل مالي برخورده بود . از طرفي دولت انگلستان كه مي‌خواست قدرت اول پهنة درياها باشد با نگراني شاهد قدرتمندي رو به رشد نيروي دريايي آلمان بود و اين كار جز با قدرت نفت و كشتيهايي كه با نفت حركت مي‌كردند امكان پذير نبود . از اين رو ونيستون چرچيل وزير دريا داري وقت انگلستان و نخست وزير آينده اين كشور به دولت پيشنهاد مشاركت در اين شركت خصوصي را به دولت انگلستان مي دهد مشروط بر اينكه شركت تحت نظارت اكيد انگلستان باقي بماند . بنابراين ايران از آن پس نه فقط با يك شركت خصوصي بلكه با «دولتي مقتدر كه در هيئت يك تاجز ظاهر شده بود» سر و كار داشت . دولت ايران هيچگاه در اين خصوص مورد مشورت قرار نگرفت ، گرچه امتياز را صرفاً و منحصراً به يك فرد بخصوص يعني دارسي واگذار كرده بود . به جاي آن در برابر عمل انجام شده قرار گرفت به اواطلاع داده شد كه شركت نفت انگليس و پ

 

دانلود تحقیق ملي شدن صنعت نفت ايران

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق جهاني شدن اقتصاد و آثار آن | 19690 alis

تحقیق, جهاني, شدن, اقتصاد, و, آثار, آن

جهاني شدن اقتصاد و آثار آن

جهاني شدن اقتصاد بيش از آنكه زاييدة پيشرفت فن آوري ارتباطات و حمل و نقل باشد، مخلوق سياست گذاري و برنامه ريزي هاي اقتصادي چند دهة گذشته در كشورهاي ثروتمند است. شايد اگر جريان « جهاني شدن اقتصاد» راه نمي افتاد، حساسيت ها دربارة اصل « جهاني شدن» تا بدين پايه برانگيخته نمي شد. در اثر فشار سازمان هاي مالي بين الملل كه ابزار كار كشورهاي پيشرفته هستند، وضعيت اندك اندك به گونه اي در مي آيد كه كشورهاي در حال توسعه، بر سر كي دو راهي قرار بگيرند كه يا بايد با ادامة سياست هاي اقتصادي درون نگر به بازارهاي محدود خود بسنده كننده كه در اين صورت از مزاياي رشد تولي و فن آوري كه گمان مي كنند با ورود به صحنة تجارت بين المللي نصيب آنان مي شود. محروم بمانند و يا با پيوستن به جريان جهان گرايي اقتصادي، بر ثروت هاي طبيعي خود چوب حراج نهند و در جايگاهي كه تقسيم كار ناعادلانة بين المللي براي آنها تعيي مي كنند، به فعاليت بپردازند.
اكنون در كشور ما بيش تر از هر زماني، دربارة ويژگي هاي مثبت سيستم تجارت آزاد، تبليغ مي شود، به گونه اي كه راه نجات از وابستگي به اقتصاد تك محصولي، تنها به عضو شدن در سازمان تجارت جهاني منوط مي گردد، در حالي كه سو بردن از منافع تجارت آزاد در گرو زير ساخت هاي لازم، مديريت توانا و قدرت رقابت است.
خردمند كسي است كه از تجربه هاي تاريخي درسي بگيرد. در قرن نوزدهم، هنگامي كه انگلستان قدرت برتر تجاري بود و ناگزير از سيستم آزاد دفاع مي كرد، فردريك ليست پايه گذاري مكتب تاريخي آلمان، مردم كشوري را كه دولت واحدي نداشت و به قطعات متعدد از لحاظ سياسي و اقتصادي تقسيم شده بود، به اتحاد اقتصادي فرا خواند و از پيوستن به تجارت آزاد در آن وضعيت خاص بر حذر داشت و با طرح يك نظرية هوشمندانه، گفت: اكنون ملت ها منافع مختلف دارند و قدرت هاي آن ها نامساوي است. به هم پيوستگي قطعي ( اقتصادي) وقتي مفيد است كه همه در برابر يكديگر مساوي باشند والا عملاً يكي از آنها منتفع مي گردد و ديگران تابع او خواهند شد. هر گاه علم اقتصاد از اين لحاظ در نظر بگيريم، مي توانيم آن را چنين تعريف كنيم:
« اقتصاد علمي است كه با توجه به منافع فعلي و اوضاع و احوال خاص ملت ها، معين مي كند كه هر ملت به چه ترتيب مي تواند درجة رشد اقتصادي خود را بالا ببرد تا اتحاد با ساير ملت هاي متمدن و در نتيجه، آزادي تجارت، براي او ممكن و سودمند باشد»
از سخن ليست نيتجه مي شود كه رو به رو شدن دو اقتصاد در وضعيت نابرابري توان اقتصادي و تكنولوژيك، زمينه را براي سلطة اقتصاد قوي تر بر اقتصاد ضعيف تر فراهم مي كند، اكنون وضع دربارة ما چنين حالتي دارد، پس نبايد در تبليغ مزاياي سيستم تجارت آزاد راه افراط پيمود. بسيار شنيده مي شود كه مدافعان جهاني سازي اقتصاد، براي توجيه درستي راهبرد توسعة صادرات براي كشورهاي جهان سوم، از تجربة ببرهاي آسيا، به ويژه كرة جنوبي ياد مي كنند كه چگونه كشور فقيري ماند كرة جنوبي، از صادرات مواد خام توانست بدين درجه از صادرات كالاهاي صنعتي دست يابد. اين ظاهر ماجرا است. اين كه همة كشورهاي در حال توسعه بتوانند تجربة كرده را تكرار كنند، مورد ترديد است.
رويكرد ايران به جهاني شدن اقتصاد از بعد آسيب شناسي چگونه است؟

« جهاني شدن» به مثابه يك اصطلاح
واژه (Globalisation) كه اخيراً به يكي از پر استفاده ترين و رايج ترين مفاهيم علوم انساني بدل شده است، اسم مصدر از مصدر جعلي Toglobalize است كه خود از صفت Global ساخته شده است. البته پاره اي از منابع و ماخذ، واژه يا اصطلاح جهاني شدن را معادلي براي اصطلاحات Pionetavixation , Mondialisationمي دانند با اين حال آنچه كه در اكثريت قريب به اتفاق منابع پذيرفته شده، همان اصطلاح Globalisation است و حتي عده اي معتقدند كه واژه Mondialisation ترجمه كلمه Globalisation است. در لغن نامه براي صفت Mondialisation كه ريشه و منشا اصطلاح Globalisation است سه معنا قايل شده اند:
1- گرد مثل توپ يا كره
2- پ مقولات مربوط يا شامل در كره زمين و اصولاً در سراسر جهان.
3- كلي يا جهانشمول
مصدر to globalise با توجه به معناي سوم ساخته شده است و به نظر، فعل آن هم لازم است و هم متعدي و به همين دليل مي توان آن را، يك سو، « جهانشمول كردن» يا
« يكپارچه كردن» و از سوي ديگر (جهانشممول شدن) يا « يكپارچه شدن» ترجمه كرد. و البته پرواضح است كه ميان اين دو وجه لازم و متعدي، نه تنها از حيث معني، بلكه از لحاظ پيامد و منظور اصلي طراحان جهاني شدن نيز تفاوتهاي اساسي و فاحشي وجود دارد. به طوري كه مي توان به دو مساله مستقل، معتقد شد.
سرشت « جهاني شدن»
در مورد ماهيت جهاني شدن بحثهاي مختلفي وجود دارد اما قدر، متيقن همه اين بحثها اين است كه ما در حال پشت سر گذاشتن فرايندي هستيم كه در آن نقش و اهميت جغرافيا، فضا و زمان كم رنگ مي شود. عمده ترين شاخصهاي ابزاري جهاني شدن عبارتند از: اقتصاد اطلاعاتي و تجارت الكترونيكي
عده اي جهاني شدن را به معناي پايان جغرافيا مي دانند. تصور برخي آن است كه تكنولوژي اطلاعاتي به گونه گسترده اي قابليت « در دسترس» قرار گرفتن را يافته است. از اين رو انباشت و مديريت اطلاعات در سطح ملي، مشكل شده و برداشت انسانها را از مقوله اي به نام «فاصله» تحت تاثير قرار داده، تعريف آنان را از «جامعه» و «وفاداري» متحول ساختند. نظم فرهنگي را ويران كرده و معادله قدرت را نيز به تدريج تحت تاثير قرار مي دهد.
برخي جهاني شدن را تجلي اين برداشت متداول دانسته اند كه جهان از طريق نيروهاي اقتصادي و تكنولوژي در حال تبديل شدن به يك فضاي اجتماعي واحد است و رويدادهاي واقع در يك منطقه، از جهان مي تواند پيامدهاي مهمي داشته باشد.
براي عده اي، جهاني شدن با يك احساس تسليم قضا و قدر شدن و ناامني دايمي همراه است، زيرا به نظر مي رسد مقياس تغيير و تحول اجتماعي و اقتصادي معاصر، قابليت و توانايي دولتهاي ملي يا شهروندان را براي كنترل مقابله يا مقاومت در برابر آن تحول، تحليل مي برد. برخي ديگر جهاني شدن را افسانه دانسته يا حداكثر آن را ادامه روندهايي مي دانند كه از ديرباز وجود داشته اند.
برخي جهاني شدن را حلقه اي اجتناب ناپذير از تاريخ سرمايه داري مي دانند. به اعتقاد آنها سرمايه داري براي گريز از فروپاشي ناگزير است بحران ناشي از انباشت سرمايه و بحران مشروعيت را در جهان پخش كن تا لايه هاي نامشكوف جهان را به انحصار خويش درآورد. از اين رو، جهاني شدن صورتي از امپرياليسم است و اين گوياي اوج بحران در نظام سرمايه داري است. والر شتاين، گوندرفرانك، سووي، پل باران، سمير آمين و … معتقد به چنين دريافتي هستند و جهاني شدن را زاده سرمايه داري و در عين حال « آنتي تز» آن مي دانند كه ضرورتاً بايد به رهايي توده زحمتكش بيانجامد.
گروهي ديگر جهاني شدن را مترادف با « غربي شدن» ( westernization) و « آمريكايي شدن» ( Americanization) واليناسيون همه جانبه مي دانند و آن را دامي تلقي مي كند كه كشورهاي غربي نهاده اند و مي خواهند با يكسان سازي فرهنگها و تسطيح تمايزها، بازار مصرف خويش را گسترش دهند. زبان جهاني شدن، آمريكايي، فرهنگ آن، غربي و سكان هدايت آن نيز در دست آنان است. جهاني شدن، تحقق مجدد رسالت انسان سرمايه داري است كه زماني با جنگهاي صليبي و زما

 

دانلود تحقیق جهاني شدن اقتصاد و آثار آن

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق اسلامى شدن دانشگاهها در نگاه امام خمينى | 19961 alis

تحقیق, اسلامى, شدن, دانشگاهها, در, نگاه, امام, خمينى

اسلامى شدن دانشگاهها در نگاه امام خمينى
يكى از مهمترين عوامل اسلامى شدن دانشگاهها تدوين صحيح علوم انسانى بر اساس علوم اسلامى، هماهنگ با آخرين پيشرفتهاى علوم انسانى در مغرب زمين مى‏باشد. اما در اينجا بايد نكاتى را در تحقق اين امر بنيادين و سرنوشت‏ساز در عرصه دانشگاهها و مراكز آموزشى مورد توجه جدى قرار داد و آن اينكه در اسلام بعد از تاريخ صدر آن با عدم فعليت تاريخى و سياسى نظام ولايت در زمان حيات ائمه خصوصا بعد از شهادت امام حسن (ع) تا ظهور انقلاب اسلامى ايران، جنبه سياسى و اجتماعى اسلام كه در عرصه حكومت در انحصار خلفاى بنى‏اميه و بنى‏عباس و بعدا سلاطين مستبد قرار گرفت، از جنبه فكرى، اعتقادى و معنوى آن جدا گشت و در نتيجه با وجود رشد علوم الهى و حتى طبيعى و رياضى در تاريخ و تمدن اسلامى، علوم انسانى از جامعه شناسى تا علم سياست و اقتصاد به علت عدم وجود آزاديهاى سياسى به انحطاط كامل گراييد تا بعد از نهضت مشروطه، با روى كار آمدن حكومت وابسته پهلوى، با وجود طرفدارى اين رژيم در غربى كردن جامعه اسلامى مجددا به علت فقدان استقلال و آزاديهاى ملى و سياسى، علوم اجتماعى و انسانى عليرغم تاثيرپذيرى سطحى و صورى از تفكر و تمدن غرب مجال رشد و نضج كافى نيافت. تا با ظهور انقلاب اسلامى و تشكيل نظام مقدس مبتنى بر ولايت و رهبرى حضرت امام‏خمينى (ره)، مسائل معنوى و علوم دينى با جنبه‏هاى سياسى، اجتماعى و مادى، پيوندى مستحكم يافت كه بعدا مى‏بايست در انقلابى فرهنگى با تبيين و تفسير علمى اين پيوند مقدس به صورتى علمى و دانشگاهى در عرصه تدوين علوم انسانى بر اساس مبانى اصيل اسلامى كه بعد از شهادت امام حسن مجتبى (ع) تا ظهور انقلاب اسلامى ايران به علت ظهور و حاكميت‏حكومتهاى غير دينى و مستبد مسكوت ماند، صورت مى‏پذيرفت. اما متاسفانه عدم تحقق اين امر اساسى بعد از وقوع انقلاب اسلامى بتدريج موجب ازدياد فقر فرهنگى در زمينه علوم انسانى و تجربى جديد و در نتيجه باعث تشديد وابستگى فكرى برخى از اساتيد دانشگاهى ايران به غرب گرديد و اين امر نيز تاكنون موجب ظهور برخى بحرانهاى فكرى، سياسى و دانشگاهى در اين سرزمين گرديده است و امروز بعد از تحقق نظام ولايت در اين كشور با تهاجم و شبيخون فرهنگى غرب، دانشگاههاى ايران عرصه تاخت و تازانديشه‏هاى ضد اسلامى و ضد ولائى گشته است تا به حدى كه برخى از مراكز پژوهشى علمى و فكرى كشور نيز متاسفانه تحت تاثير اين امواج سهمگين غير اسلامى قرار گرفته‏اند. تا به آنجا كه مقام معظم رهبرى درباره اين امر خطير و حساس با صراحت هشدار داده و مكررا فرموده‏اند ‘آينده نظام وابسته به اسلامى كردن دانشگاهها مى‏باشد’ زيرا مى‏دانيم كه همه مسوولين نظام بدون استثناء درآينده همانند گذشته با تحصيل رسمى در دانشگاهها و يا در خارج از آن تحت تاثير وضعيت فكرى و اجتماعى آن مى‏باشند. آنچه در اين مورد ذكر آن بسيار سرنوشت‏ساز مى‏باشد اين است كه از آنجا كه بزرگترين پيام فرهنگى حضرت امام خمينى (ره) در ارتباط با نحوه تدوين علوم انسانى دانشگاهها بر اساس حقايق و تعاليم معنوى اسلامى در اين فرموده موجز اما بسيار عميق ايشان خلاصه مى‏شود كه ‘تمام علوم چه علوم طبيعى باشد و چه علوم غيرطبيعى باشد، آنكه اسلام مى‏خواهد، آن مقصدى كه اسلام دارد اين است كه تمام اينها مهار بشود به علوم الهى و به توحيد بازگردد’ (1) .انديشمندان و اساتيد متفكر و متعهد دانشگاهى و حوزوى مى‏بايست‏با نوعى وحدت فكرى و با نوعى همفكرى علمى به تدوين علوم انسانى جديد با استفاده از برخى دستاوردهاى علوم جديد در غرب براساس مبانى فكرى و علمى علوم اسلامى و حقايق مكتب بزرگ اسلام مبادرت ورزند تا قادر به ايجاد تحول و تحقق انقلاب فرهنگى مورد نياز كشورمان گردند تا به اين وسيله هم برخى معضلات عميق فرهنگى كشورمان مرتفع گردد و هم رسالت جهانى و فرهنگى عميق انقلاب بزرگ اسلامى در سطح جهان بحران زده معاصر محقق گردد.
در اينجا لازم است‏براى فهم عميق جمله مذكور حضرت امام كه در دنياى علمى و فكرى امروز جهان غرب و معاصر مورد توجه برخى بزرگترين متفكران معاصر قرن حاضر مى‏باشد اشاراتى كنيم (تا مشخص گردد كه امر تدوين علوم انسانى جديد بر اساس حقايق دين اسلام كه يكى از مهمترين اركان اسلامى شدن دانشگاهها و همه مراكز فكرى و آموزشى كشور است‏خود نياز به كارى فكرى و نظرى در سطح همه علوم اسلامى و بشرى با حضور همه‏انديشمندان اصيل اسلامى و عالم به معارف جديد بشرى دارد و به همين علت جز با تفكر و اجتهادى زنده و همه جانبه و جديد ممكن نمى‏باشد به عبارت ديگر تحقق اين امر اساسى نيازمند يك جهاد فرهنگى و علمى بزرگ مى‏باشد كه تنها با صدور چند بخشنامه عملى و يا نصيحت واندرز اخلاقى در سطح دانشگاهها هرگز ممكن نمى‏باشد.
در اينجا براى اينكه به ژرفاى سخن بزرگ معظم‏له وقوف كامل يابيم نظر يكى از بزرگترين فيزيكدانان و جهان‏شناسان تمام تاريخ علم مغرب زمين يعنى’ماكس پلانگ’ را در نيمه اول قرن حاضر متذكر مى‏گرديم ‘به اين ترتيب به جايى مى‏رسيم كه علم حدودى را كه از آنها نمى‏تواند تجاوز كند معين مى‏نمايد و در عين حال نواحى ديگرى را نشان مى‏دهد كه از حوزه فعاليت وى خارج است… نقطه عزيمت ما از سرزمين يك علم خصوصى بود و در ضمن به يك رشته مسائل رسيديم كه همه جنبه فيزيكى خالص داشتند ولى در پايان كار از جهانى كه فقط جنبه حسى داشت‏به يك جهان واقعى متافيزيكى رسيديم. (2)
‘برخى موانع اسلامى شدن دانشگاهها’
البته تحقق سخن حضرت امام (قدس سره) مبنى بر لزوم بازگشت همه علوم به علم شريف توحيد نيازمند تحقق ‘انقلاب فرهنگى’ بزرگى است كه متاسفانه تاكنون در عرصه دانشگاهها و مراكز پژوهشى تحقق نيافته است زيرا غالب اساتيد رشته‏هاى فلسفه و الهيات و عرفان كه مى‏بايست تاكنون به تدوين چارچوب و تعريف دقيقى از نگرش اسلام در خصوص جهان بينى فلسفى متناسب با تفكر و تمدن معاصر جهان براى هدايت علوم انسانى پايه و فنى اهتمام مى‏ورزيدند با بى‏تفاوتى و سكوت از اهتمام به چنين مساله سرنوشت‏سازى خوددارى نمودند و حتى برخى از آنها با وجود اعتقادات دينى و آشنايى با تفكر جهان غرب، حضور در چنين عرصه حياتى و ارتباط غير مستقيم و علمى با عرصه حكومت و سياست كشور اسلامى را نوعى كار ‘ايدئولوژيك’ و سياسى صرف تلقى كردند. از سوى ديگر با وجود چنين خلاء و فقر فرهنگى، بعضى از اساتيد علوم اجتماعى، اقتصادى و سياسى كه فاقد فهم عميق نسبت‏به مبانى فلسفى براى ايجاد چارچوب مورد نياز انقلاب فرهنگى در اين سرزمين الهى مى‏باشند، تحت تاثير مكاتب اجتماعى و سياسى غرب با طرفدارى ازبينش و فرهنگ علوم انسانى غرب، مروج غربگرايى در عرصه علوم انسانى و سياسى مى‏باشند و در اين ميان برخى از متخصصان علوم پايه و فنى كه مطالعاتى آزاد در مباحث فلسفى و دينى دارند با تلاش در ‘عصرى كردن معرفت دينى’ سعى در انطباق اسلام با مكتب ‘نئوپوزيتوسيم’ غرب كه در واقع مروج مكتب ‘ماترياليسم جديد و علمى’ مى‏باشد دارند و در اين جهت گروه كثيرى از عالمان علوم پايه و فنى به صورت سطحى و شخصى معتقدند كه علوم مذكور هيچ ارتباطى با رشته‏هايى چون فلسفه و خصوصا عرفان و الهيات و دين ندارند و بلكه در تباين و تخالف باعلوم مذكور هستند و خود داراى قلمروى كاملا مستقل مى‏باشند. چنين بينش مادى و حسى هم اكنون در ميان بسيارى از دانشجويان و برخى اساتيد علوم پايه و فنى و همچنين علوم اجتماعى و سياسى به علت فقدان و حضور يك جريان نيرومند و مترقى فرهنگ اسلامى كه درگذشته با متفكران و بزرگانى چون علامه طباطبايى، استاد شهيد مطهرى و… چنين بينش اصيل و بنيادين براى نسل گذشته را فراهم نمودند و اين تلاش عظيم فرهنگى در انطباق متعادل تعاليم عاليه اسلام با مقتضيات عصرجديد خود زمينه فرهنگى مورد نياز را براى تاسيس حكومت و انقلاب اسلامى در دو دهه گذشته بوجود آورد، نداى اقتباس كامل تفكر و تمدن غرب از جمله توسعه فرهنگى، اقتصادى و سياسى و همچنين كسب علوم جديد و حتى بينش برخى مكاتب فلسفى و الحادى و اومانيستى مغرب زمين را در برخى مراكز دانشگاهى و پژوهشى سر داده‏اند

 

دانلود تحقیق اسلامى شدن دانشگاهها در نگاه امام خمينى

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق جهاني شدن يا جهاني سازي؟ | 20278 alis

تحقیق, جهاني, شدن, يا, جهاني, سازي؟

جهاني شدن يا جهاني سازي؟

چكيده
جهاني شدن پديده نوظهوري نيست بلكه فرايندي است كه همگام با افزايش آگاهي انسان نسبت به خود و محيط طبيعي و اجتماعي، از آغاز تاريخ وجود داشته است. از جنگ جهاني دوم به بعد با رشد تجارت جهاني، افزايش تحرك سرمايه در سطح بين المللي، مهاجرت نيروي كار و كــاهش موانع تجاري براساس قراردادهاي بين المللي، شكل ديگر و سرعت بيشتر پيدا كرد. در سالهاي اخير هم با سرعت فزاينده دانش و فناوري و فروپاشي ابرقدرت شرق و پايان دوران جنگ سرد، شتاب بي سابقه اي گرفته است.

رشد تجارت جهاني در سالهاي 1950 تا 1994 و فزوني چشمگير آن بر رشد توليد جهاني، واحدهاي توليدي كشورها را به بخشي از شبكه جهاني توليد وتجارت تبديل كرده است. در چنين اقتصادي نظام سرمايه داري براي تضمين فروش مازاد توليد خود به بازاري نيازمند است كه پيـــوسته درحال گسترش باشد و درنهايت گستره اي به وسعت تمام گيتي پيدا كند. دراين جريان، كشورهاي توسعه يافته از برتري فناوري و از نفوذ خود در سازمانهاي مالي بين المللي و شركتهاي عظيم فرامليتي سودجسته و شيوه توليد، مناسبات توليدي، چگونگي بهره برداري از امكانات و منابع در كشورهاي جهان سوم را به سود خود سازمان دهي و جريان امور را به بستر منافع و مطامع خود هدايت مي كنند. در اين مقاله، بخشي از اين ترفندها و بازيگريها موردبررسي قرار گرفته است.

مقدمه
واژه GLOBALIZATION را گاهي به جهاني شدن و زماني به جهاني سازي ترجمه مي كنند. با نگرشي سطحي ممكن است اين دو اصطلاح مترادف به نظر آيند، اما اين دو ترجمه به لحاظ بار معنائي و واقعيت كاربردي و ابزاري كه منعكس مي كنند با هم تفاوت دارند. در بـرگردان اول يعني جهاني شدن، القاي نوعي اراده و اختيــار مورد نظر است و مي خواهد اين پيام را به خواننده منتقل كند كه جهاني شدن، واقعيتي است ملموس و ضرورتي است گريزناپذير كه هر جامعه اگر خواهان رفاه شهروندانش باشد، چاره ندارد جز اينكه خود را با اين جريان نيرومند، ضروري و مفيد به حال كشورها و به حال جامعه بشري، سازگار كند و باطيب خاطر و اراده آزاد به مقتضيات آن گردن نهد.

در برگردان دوم يعني جهاني سازي، سعي بر اين است كه به واقعيت ديگري اشاره شود و آن اينكه: جهاني سازي طرحي است كه توسط كشورهاي ثروتمند و قدرتمند دنيا و در راس آنها آمريكا، تدوين شده و منظور از آن ادامه سلطه اقتصادي، سياسي و نظامي بر ديگر كشورهاي عالم است. آمريكا از مدتها قبل از فروپاشي شوروي، سوداي رهبري دنيا و دستيابي بيشتر به منابع كشورهاي ديگر به ويژه كشورهاي جهان سوم را در سر داشته است.

ريچارد نيكسون رئيس جمهور سابق آمريكا در پي رسوايي واترگيت مجبور به استعفا شد. نيكسون پس از اين حادثه مدتي انزوا پيشه كرد. در دوران انزوا و پس از آن حدود 10 جلد كتاب نوشت و تجارب ساليان دراز تصدي پست هاي گوناگونش از جمله پست رياست جمهوري را در اختيار هموطنانش و در معرض قضاوت و تفسير جهانيان قرار داد. در يكي از اين كتابها تحت عنوان فراسوي صلح يا برتر از صلح كه برخي صاحب نظران آن را وصيت نامه سياسي نيكسون مي نامند، ديدگاههاي خود را در مورد اينكه آمريكا چگونه مي تواند رهبري خود را بر جهان تحميل كند آورده است.

طبيعت سرمايه داري
سرمايه داري نظامي است گسترش طلب كه همه شيوه هاي توليد پيش از خود را نابود مي كند. اين سخن تكرار فشرده اي است از تاريخ بشر در دو سه قرن اخير. اما واقعيت اين است كه طي 30 سال گذشته، كاركرد نظام سرمايه داري دستخوش تحولات بنيادي بوده است. از جمله اين تحولات؛ تحميل نيازهاي كاذب بر شهروندان جوامع و گرفتارشدن آنها در گرداب مخوف مصارف لوكس و غيرضروري است. آلودگي محيط زيست و معضلات اجتماعي و اقتصادي فراوان ديگر از پيامدهاي ظرفيت مازاد توليد و عدم تعادل طبيعي در بازار عرضه و تقاضاي واقعي است.

رقابت در اقتصاد امروز موجب كاهش سود بنگاههاي توليدي شده و اين موسسات براي برگشت سرمايه اوليه شان دچار مشكل هستند. نجات سرمايه اين بنگاهها از خطر نابودي مستلـزم اين است كه بـــــازار فروش فرآورده هاي شان از رشد كافي برخوردار باشد تا از طريق بهره گيري از حداكثر ظرفيت توليد، فرآورده هاي بيشتري روانه بازار و آن را به پول تبديل كنند، بازار فروشي كه رشد چشمگير داشته و به گونه اي مناسب جهاني شده باشد. در چنين بازاري اگرچه سود حاصل از قيمت فروش هر واحد توليد نسبتاً ناچيز است اما با فروش بيشتر، سود حاصل مي تواند قابل توجه باشد. در اين بازارها نه فقط رقابت بر سر قيمت اهميت بيشتـري پيدا كرده بلكـه گونه هاي تـازه تري از رقابت پديد آمده است.

 

دانلود تحقیق جهاني شدن يا جهاني سازي؟

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق جهاني شدن بازار | 20277 alis

تحقیق, جهاني, شدن, بازار

جهاني شدن بازار
سير تكاملي بشر و بويژه پيشرفتهاي فن آوري قرن حاضر در زمينه هاي مختلف از جمله ارتباطات و حمل و نقل، دنياي بزرگ ما را جهان كوچك و بهم وابسته اي تبديل كرده است. بارزترين ويژگي جهان امروز كه آن را از زمانهاي گذشته متمايز ساخته، ضرورت ارتباطات و همزيستي در سايه همياري و داشتن روابط با ساير ملل مي باشد. بر اين اساس انتخاب بين حضور در صحنة بين المللي و عدم حضور،جاي نداري بحث ندارد چرا كه وجود يك كشور با يك سرزمين معين و جمعيتي مشخص كافي است كه به عنوان عضوي از اعضاي جامعه بين المللي شناخته شود.
يكي از جنبه هاي مهم اربتاطات بين كشورها، روابط اقتصادي ملل مي باشد. اقتصاد بيم الملل از يك سو به عنوان بخشي از روابط خارجي و بين المللي يك كشور از سوي ديگربه صورت ابزري جهت رشد و توسعة اقتصاد داخلي و كوشش در جهت ارتقاي سطح زندگي و رفاه مردم به شمار مي رود. امروزه اقتصاد بين الملل و اقتصاد داخلي آنچنان به هم گره خورده است كه در واقع مكمل و ملزوم يكديگر هستند.
امروزه پديدة جهاني شدن به صورت يك امر غالب جهاني شدن در آمده است. اين پديدة كشور هاي در حال توسعه را نيز صرف نظر از تمايل يا عدم تمايل آنها در بر گرفته است. لذا مهم و درك صحيح اين مقوله و اينكه چه تحولاتي براي مشاركت و حضور در اي فرآيند ضروري است، ما را در انتخاب خلاق و گزينش بهتر ياري مي نمايد.
ورود به بازار جهاني شدن
يكي از خصوصيات جهان كنوني نزديكي انسانها به يكديگر است. جهاني شدن يعني بي معني شدن مرزها به معني تولد شكل جديدي از تجارت و بازرگاني، در اين مرحلة نوين اقتصادي در دنيا، ديگر خريدار نيست كه به دنبال جنس خود از فروشگاهي به فروشگاه ديگر و از خياباني به خيابان ديگر مي رود، بلكه اين فروشنده است كه به دنبال خريدار شهر به شهر و كشور به كشور جست و جو مي كند. تجارت الكترونيك چنان تحولي ايجاد نموده كه فرصتها و تهديدات بالقوه عظيمي را سبب مي شود. هر كس از تحولات و فن آوريهاي جديد در امر فروش و بازار يابي بي بهره باشد از چرخة رقابتها كنار خواهد رفت و هر كه از اين نوآوريها استفاده نمايد مي تواند اميدي به بقاي خود داشته باشد. امروزه ورود به بازار ساير كشورها نيازمند تعيين يك برنامه ريزي اساسي است. هر شركت بايد برنامة خود را براي گشودن هر بازار معين نمايد.
بازار يابي بين المللي
بازار يابي بين المللي با همة تفاوتهاي ظاهري، در اصل همان بازار يابي و در تعريف بازار يابي – است. به نظر كاهلر منظور از بازار يابي بين المللي يا بازار يابي چند مليتي، بازار يابي كالا و خدمات در بيش از يك كشور است و مي تواند شامل جهاني صدور كالا از كشوري به كشور ديگر باشد. بازار يابي جهاني عبارت است از فرآيند تمركز بر منابع (نيروي انساني، پول و سرمايه هاي فيزيكي) و اهداف يك سيستم در بازار جهاني. بدين ترتيب مديريت بازار يابي بين المللي عبارت است از0هماهنگي و ادغام چندين برنامة بازار بين المملي به صورت يك برنامة مؤثر بين بين المللي و تعريف بازار بين المللي فقط از آن جهت با تعريف عاو بازار يابي متفاوت اسن كه در آن كالاها و خدمات داراي مرزهاي سياسي بازار يابي مي شوند.
راهبردهاي ورود به بازار هاي جهاني
به طور كلي راهبردهاي ورود به بازار هاي جهاني را مي توان به شرح زير طبقه بندي كرد.
1- صادرات 2- اعطاي امتياز 3- مشاركت 4- توليد خارجي
صادرات: صادرات به معناي انتقال كالا يا ارسال و فرستادن كالا از جايي به جاي ديگر است. جابجايي در داخل كشور و يا از داخل به خارج هر دو مشمول اين تعريف است. در اصطلاح بازرگاني صادرات يكي از راههاي ورود به بازارهاي ساير كشورهاست. صادرات عبارت است از توليد كالا در يك كشور و مصرف آن در كشور ديگر. اين روش مرسوم بدين شكل ورود به بازارهاي جهاني و شيوه اي كم خرج تلقي مي شود و راهي است كه اغلب براحتي انجام پذير است. علاوه بر اين بدان سبب كه فروش صادراتي به حداقلي از تعهد منابع نياز داشته و كمتر برنامه ريزي خانگي را متاثر مي سازد، كم خطرترين راه رفع نياز به شمار مي رود

 

دانلود تحقیق جهاني شدن بازار

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق جهانی شدن اقتصاد علل و عوامل آن | 20276 alis

تحقیق, جهانی, شدن, اقتصاد, علل, و, عوامل, آن

تعريف‌ جهاني‌شدن‌
جهاني‌شدن‌، واژه‌اي‌ رايج‌ در دهة‌ 90 است‌ كه‌ به‌ عنوان‌ روندي‌ ازدگرگوني‌ كه‌ از مرزهاي‌ سياست‌ و اقتصاد فراتر مي‌رود و علم‌، فرهنگ‌ و شيوة‌زندگي‌ را نيز در بر مي‌گيرد، استفاده‌ مي‌شود. جهاني‌شدن‌ پديده‌اي‌ چند بُعدي‌و قابل‌ تسرّي‌ به‌ جنبه‌هاي‌ گوناگون‌ اجتماعي‌، اقتصادي‌، سياسي‌، حقوقي‌،فرهنگي‌، نظامي‌ و فن‌آوري‌ و همچنين‌ عرصه‌هاي‌ ديگري‌ چون‌ محيط‌ زيست‌است‌.
هيچ‌ اتّفاق ِنظري‌ بين‌ دانشمندان‌ در مورد تعريف‌ دقيق‌ جهاني‌شدن‌، ياتأثير آن‌ بر زندگي‌ و رفتار ما وجود ندارد. برخي‌ از دانشمندان‌ كوشيده‌اندجهاني‌شدن‌ را به‌ عنوان‌ مفهومي‌ اقتصادي‌ تعريف‌ كنند؛ در حالي‌ كه‌ جمعي‌ديگر به‌ تبيين‌ اين‌ مفهوم‌ در چارچوب‌ كل‌ّ تحوّلات‌ فرهنگي‌، سياسي‌،اقتصادي‌ و زيست‌محيطي‌ اخير پرداخته‌اند. مي‌توان‌ تعاريف‌ ارائه‌ شده‌ را به‌دودستة‌ كلّي‌ تقسيم‌ كرد. دستة‌ اوّل‌، جهاني‌شدن‌ به‌ معناي‌ عام‌ را در نظر دارندو دستة‌ دوم‌ تنها به‌ جهاني‌شدن‌ اقتصاد اشاره‌ دارند. تعاريف‌ زير وابسته‌ به‌دستة‌ اوّل‌ هستند:
مك‌ گرو، مي‌گويد:
جهاني‌شدن‌، عبارت‌ است‌ از برقراري‌ روابط‌ متنوّع‌ و متقابل‌ بين‌ دولت‌ها وجوامع‌ كه‌ به‌ ايجاد نظام‌ جهاني‌ كنوني‌ انجاميده‌ است‌ و نيز فرآيندي‌ كه‌ ازطريق‌ آن‌، حوادث‌، تصميمات‌ و فعاليت‌ها در يك‌ بخش‌ از جهان‌، مي‌تواندپي‌آمدهاي‌ مهمي‌ براي‌ ساير افراد و جوامع‌ در بخش‌هاي‌ ديگر كرة‌ زمين‌داشته‌ باشد.
از نظر گيدنز، جهاني‌شدن‌ اين‌ گونه‌ تعريف‌ مي‌شود:
تشديد روابط‌ اجتماعي‌ در سراسر جهان‌ كه‌ مكان‌هاي‌ دور از هم‌ را چنان‌ به‌هم‌ مرتبط‌ مي‌سازد كه‌ رخدادهاي‌ هر محل‌، زادة‌ حوادثي‌ است‌ كه‌ كيلومترهادورتر به‌ وقوع‌ مي‌پيوندد.
رابرتسون‌، بر اين‌ باور است‌ كه‌ جهاني‌شدن‌ به‌ عنوان‌ يك‌ مفهوم‌ هم‌ به‌كوچك‌ شدن‌ جهان‌ و هم‌ به‌ تقويت‌ آگاهي‌ از جهان‌ اشاره‌ دارد و امانوئل‌ريشتر جهاني‌شدن‌ را شكل‌گيري‌ شبكه‌اي‌ مي‌داند كه‌ طي‌ آن‌ اجتماعاتي‌ كه‌پيش‌ از اين‌ دورافتاده‌ و منزوي‌ بودند، در وابستگي‌ متقابل‌ و وحدت‌ جهاني‌ادغام‌ مي‌شوند.
سيموز در تعريف‌ جامع‌تري‌ از جهاني‌شدن‌، ويژگي‌هاي‌ اين‌ پديده‌ راچنين‌ مي‌داند:
1. مرزهاي‌ ملّي‌ براي‌ جداسازي‌ بازارها، اهميّت‌ خود را از دست‌ مي‌دهند.
2. فعاليت‌هاي‌ توليدي‌ فرامرزي‌، تخصصي‌ مي‌شوند و بنابراين‌، سبب‌شكل‌گيري‌ شبكه‌هاي‌ توليدي‌ چند ملّيتي‌ مي‌گردند.
3. قدرت‌هاي‌ چندپاية‌ تكنولوژيك‌ شكل‌ مي‌گيرند كه‌ اين‌ امر در نهايت‌به‌ همكاري‌هاي‌ بيش‌تر بين‌ بنگاه‌هاي‌ بين‌المللي‌ منتهي‌ مي‌شود.
4. شبكه‌ اطّلاعاتي‌ جهاني‌، همة‌ جهان‌ را به‌ يكديگر مرتبط‌ و وابسته‌مي‌كند.
5. همبستگي‌ بيش‌تري‌ در مراكز مالي‌ دنيا به‌ وجود مي‌آيد.
برخي‌ ناظران‌، جهاني‌شدن‌ را بر اساس‌ رابطة‌ قدرت‌ بين‌ دولت‌ها ونهادهاي‌ غيردولتي‌، به‌ ويژه‌ شركت‌هاي‌ چند ملّيتي‌ تعريف‌ مي‌كنند و برمركزيت‌ شركت‌هاي‌ چند ملّيتي‌ و دولت‌ها در شكل‌ دادن‌ به‌ جغرافياي‌ متحوّل‌اقتصاد جهاني‌ تأكيد مي‌نمايند.
از آن‌ جا كه‌ جهاني‌شدن‌ اقتصاد، در پي‌ تحول‌ عميق‌ سرمايه‌داري‌ و درساية‌ چيرگي‌ و رهبري‌ كشورهاي‌ پيشرفتة‌ سرمايه‌داري‌ و حاكميّت‌ نظام‌ سلطه‌ ومبادلة‌ نامتوازن‌ و ناهمگون‌ صورت‌ مي‌پذيرد، شايد يكي‌ از واقعي‌ترين‌تعريف‌ها از جهاني‌شدن‌ اقتصاد را، عادل‌ عبدالحميد علي‌، ارائه‌ داده‌ باشد.او مي‌گويد:
جهاني‌شدن‌ اقتصاد، عبارت‌ است‌ از درهم‌ ادغام‌ شدن‌ بازارهاي‌ جهان‌ درزمينه‌هاي‌ تجارت‌ و سرمايه‌گذاري‌ مستقيم‌ و جابه‌جايي‌ و انتقال‌ سرمايه‌ ونيروي‌ كار در چارچوب‌ سرمايه‌داري‌ و بازار آزاد، و در نهايت‌، سرفرودآوردن‌ جهان‌ در برابر قدرت‌هاي‌ جهاني‌ بازار كه‌ منجر به‌ شكسته‌شدن‌مرزهاي‌ ملّي‌ و آسيب‌ ديدن‌ حاكميّت‌ دولت‌ها خواهد شد. عناصر اصلي‌ ومؤثر در اين‌ پديده‌، شركت‌هاي‌ بزرگ‌ فراملّي‌ و چندملّيتي‌ هستند.جهاني‌شدن‌، اوج‌ پيروزي‌ سرمايه‌داري‌ جهاني‌ در پهنة‌ گيتي‌ و حاكم‌ شدن‌رقابت‌ بي‌قيد و شرط‌ در سطح‌ جهان‌ است‌؛ رقابتي‌ كه‌ براي‌ كشورهاي‌ثروتمند، درآمد بيش‌تر و براي‌ كشورهاي‌ فقير، فقر بيش‌تر به‌ ارمغان‌مي‌آورد.
ابعاد جهاني‌شدن‌
جهاني‌شدن‌، در ابعاد گوناگوني‌ انجام‌ مي‌شود. دامنة‌ تغييرات‌ آن‌ گسترده‌ وابهام‌برانگيز است‌. سير تحوّلات‌ به‌ گونه‌اي‌ است‌ كه‌ توانايي‌ بشر را براي‌ نظم‌بخشيدن‌ و مهارش‌، زير سؤال‌ مي‌برد. بي‌سبب‌ نيست‌ كه‌ بعضي‌ ازپُست‌ مدرن‌ها مانند كنت‌ جويت‌ اين‌ پديده‌ را «بي‌نظمي‌ تازة‌ جهاني‌»دانسته‌اند. زيگموند باومن‌ با تأييد اين‌ سخن‌ مي‌نويسد:
جهاني‌شدن‌، نامعلومي‌، سركشي‌ و خصلت‌ خودرأيي‌ امور جهان‌ است‌؛ يعني‌نبود يك‌ مركزيّت‌، يك‌ كانون‌ نظارت‌ و يك‌ هيأت‌ رهبري‌ … است‌.
البته‌، نبايد اين‌ سخن‌ ما را به‌ اشتباه‌ افكند، زيرا جهاني‌شدن‌ در بعداقتصادي‌اش‌ چنين‌ نيست‌؛ كساني‌ كه‌ آب‌ پشت‌ سدها را رها كرده‌اند، توانايي‌مهار سيلاب‌ را هم‌ دارند. هدف‌ جهان‌گرايي‌ تحقّق‌ ليبراليسم‌، در تمام‌عرصه‌هاي‌ زندگي‌ است‌. در اين‌ ميان‌ تبيين‌ ابعاد اقتصادي‌، سياسي‌ و فرهنگي‌جهاني‌شدن‌ لازم‌ است‌ كه‌ ما به‌ بعد اقتصادي‌ آن‌ مي‌پردازيم‌.

بُعد اقتصادي‌
تحوّلات‌ مربوط‌ به‌ جهاني‌شدن‌، بيش‌ از همه‌ در حوزة‌ اقتصاد انجام‌ گرفته‌است‌. تعميق‌ وابستگي‌ متقابل‌ بين‌ اقتصادهاي‌ ملّي‌، يكپارچه‌شدن‌ بازارهاي‌مالي‌، گسترش‌ مبادلات‌ تجاري‌ به‌ همراه‌ مقرّرات‌زدايي‌ و از ميان‌ برداشتن‌تعرفه‌ها و ضوابط‌ حمايتي‌ بازرگاني‌ و ايجاد نهادهايي‌ مانند سازمان‌ تجارت‌جهاني‌ با هدف‌ گسترش‌ و تسرّي‌ تجارت‌ بين‌المللي‌، از جمله‌ نمودهاي‌جهان‌گرايي‌ اقتصادي‌ است‌.
ايجاد تحوّلات‌ ساختاري‌ در اقتصاد جهاني‌، موجب‌ تشديد روابط‌اقتصادي‌ فرامرزي‌ شده‌ است‌. سرمايه‌گذاري‌هاي‌ روزافزوني‌ كه‌ با گشوده‌شدن‌ بازارهاي‌ مالي‌ سراسر جهان‌ انجام‌ مي‌شود، باعث‌ افزايش‌ ادغام‌هاي‌اقتصادي‌ و تشكيل‌ اتحاديّه‌هاي‌ منطقه‌اي‌ شده‌ است‌. بازارهاي‌ مالي‌ پنهان‌،چنان‌ به‌ هم‌ مي‌پيوندند كه‌ مي‌توان‌ گفت‌ در آينده‌ شاهد يك‌ «دهكدة‌ اقتصادي‌جهاني‌» خواهيم‌ بود.

 

دانلود تحقیق جهانی شدن اقتصاد علل و عوامل آن

دریــــافت فایـــل

دریافت مقاله انگاره های بين المللی شدن حقوق کيفری بازرگانی | 21851 alis

مقاله, انگاره, های, بين, المللی, شدن, حقوق, کيفری, بازرگانی

انگاره های بين المللی شدن حقوق کيفری بازرگانی
چکيده:
– «حقوق کيفری بازرگانی» از جمله شاخه های نوين حقوق کيفری است که بحثهای فراوانی را در جهان معاصر برانگيخته است، تا آنجا که لزوم مبارزه با مفاسد اقتصادی در اولويت تدوين کنوانسيون های چندجانبه بين المللی قرار گرفته است. وجه تمايز اين شاخه از حقوق با «حقوق کيفری اقتصادی»، توجه ويژه آن به فعاليتهای شرکتهای بازرگانی، بازار بورس، رقابت برابر تجاری و رعايت قواعد بازار آزاد است، در حالی که حقوق کيفری اقتصادی، شامل هر نوع بزهکاری بر عليه اموال خواهد شد. رشد روزافزون جهانی شدن اقتصاد، بيش از هر چيز، لزوم توجه ويژه به يک حقوق کيفری مناسب جهت مبارزه با نقض قواعد بازی تجاری را در پی داشته است. پروفسور دلماس مارتی، استاد بزرگ سياست جنايی کشور فرانسه، در اين «نوشتار پرتکلف» بر آن است تا نگاه تازه ای به مقوله جهانی شدن و آثار آن بر حقوق کيفری بازرگانی داشته باشد.
جهانی شدن اقتصادی و مالی، هر زمان که دنبال شود، دوباره بحث اختصاصی شدن حقوق کيفری بازرگانی را – که از سال 1975 توسط ميشل فوکو با عنوان «کنترل تمايزآميز قانون شکني ها» مطرح گرديد- به راه می اندازد. اين فيلسوف بر اين اساس، در بستر حقوق کيفری، يک تمايز را به تصوير می کشد: از يک سو قانون شکنی طبقه توده ها نسبت به اموال (همان حقوق کيفری سنتی، که به قواعد عمومی شهرت يافته، و تصوير نمادين «دزد» را به ذهن متبادر می سازد)، و از سوی ديگر «قانون شکنی نسبت به حقوق»[3] که اغلب توسط طبقه بورژوا صورت می گيرد (حقوق کيفری بازرگانی، که به آن لقب «تصنعی» و يا «تکنيکی» داده شده و مدتهای مديدی است که حالت شبه معلق دارد). او بحث خود را طی يک فرمول خلاصه بيان می کند: «بايد نظام کيفری را همانند دستگاهی تصور کرد که به شکل تمايزگذارانه ای، قانون شکنی ها را پی می گيرد، بی آنکه به دنبال حذف تمامی آنها باشد»[4]. فرمولی که بيش از هر چيز نشانگر ديدگاه ميشل فوکو نسبت به جهانی شدن اقتصادی و مالی است.[5] «ريسک کيفری»ای که با ريسک حرفه ای مشاغل ممزوج شده، و از منظر اخلاقی مورد مسامحه واقع شده، اثر «لکه دار شدن» را که خصيصه بزهکاری حقوق عمومی است، به دنبال ندارد. از منظر حقوقی اين تسام

 

دانلود مقاله انگاره های بين المللی شدن حقوق کيفری بازرگانی

دریــــافت فایـــل

دریافت مقاله قاعدگی (پریود) ، عادت ماهيانه (Menstruation )،(رگل ) شدن در دختران چیست و چگونه است | 21947 alis

مقاله, قاعدگی, (پریود), ,, عادت, ماهيانه, (Menstruation, ),(رگل, ), شدن, در, دختران, چیست, و, چگونه, است,

قاعدگی (پریود) ، عادت ماهيانه (Menstruation )،(رگل ) شدن در دختران چیست و چگونه است ( مرجع کامل اطلاعات )
قاعدگی در دختران
قاعدگی (پریود) یکی از مراحل بلوغ در دختران است. قاعدگی مانند بسیاری از علایم دیگر بلوغ ممکن است برای دختران گیج کننده باشد. بعضی از دختران ممکن است به نوعی از آن ترس داشته باشند یا نگران آن باشند. بسیاری از دختران و پسران درک کاملی از دستگاه تناسلی زنان و چگونگی کارکرد آن در طی یک دورة قاعدگی ندارند و همین موضوع قاعدگی را برای آنان اسرارآمیز جلوه می‌دهد.

یک دورة‌ قاعدگی مدت زمان اولین روز خونریزی در یک ماه تا اولین روز خونریزی در ماه بعد است. مثلاً اگر اولین خونریزی دختری در ۸ اردیبهشت باشد و روز اول خونریزی بعدی وی در ۲ خرداد باشد دورة قاعدگی او ۲۴ روز طول کشیده است (از ۸ اردیبهشت تا ۱ خرداد).
بلوغ و قاعدگی
زمانیکه دختری به بلوغ می رسد (معمولاً در سنین۸ تا ۱۳ سالگی)، بدن و ذهن در بسیاری جهات شروع به تغییر و تحول می‌کند. هورمونها در بدن رشد فیزیکی جدیدی را آغاز می‌کنند، مثلاً پستانها شروع به رشد می‌کنند. حدود۲ الی ۵/۲ سال بعد از شروع رشد پستانها، اولین خونریزی قاعدگی در یک دختر اتفاق می افتد. حدود ۶ماه قبل از آغاز اولین دورة قاعدگی، دختر ممکن است متوجه افزایش ترشح از دستگاه تناسلی خود شود که مسأله‌ای شایع در میان دختران است و نباید از آن نگران باشد مگر آنکه این ترشحات بسیار بد بو باشد یا باعث خارش گردد. اولین قاعدگی زمانی اتفاق می‌افتد که همة اجزاء دستگاه تناسلی دختر بالغ شده باشند و بتوانند با یکدیگر کار کنند.
دختر بچه‌ها در بدو تولد با تخمدان‌ها، رحم و لوله‌‌های تخمدانی یا لوله های فالوپ (لوله‌هایی که در ادامة رحم در دو سمت تا تخمدانها کشیده می شوند) به دنیا می آیند. تخمدانها تخم مرغی شکل هستند و در دو طرف رحم در پایین شکم که لگن نامیده می‌شود، قرار می‌گیرند و حاوی هزاران تخمک هستند. دو لولة تخمدانی (فالوپ)، لوله هایی نازک و دراز هستند درست مثل یک رشته ماکارونی (البته کمی ضخیم‌ت

 

دانلود مقاله قاعدگی (پریود) ، عادت ماهيانه (Menstruation )،(رگل ) شدن در دختران چیست و چگونه است

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق مفهوم صنعتی شدن و فرهنگ صنعتی در ایران | 22542 alis

تحقیق, مفهوم, صنعتی, شدن, و, فرهنگ, صنعتی, در, ایران

مفهوم صنعتی شدن و فرهنگ صنعتی در ایران

صنعتی شدن مفهوم جدیدی است که ایرانیان آن را در فرهنگ گذشته خود نداشتند. در گذشته معمولا صنعت(Industry) و هنر(Art) مترادف هم به کار می‌رفت. البته در اروپا هم میان دو واژه صنعت و هنر نزدیکی وجود داشت. صنعت به معنای چیزی است که ساخته انسان و محصول اندیشه انسان است و ناشی از طبیعت نیست. صنعت در واقع مفهومی از ثروت اقتصادی است که ناشی از کار انسان است. صنعت به مفهوم کلی و عام به معنای اعمال خلاقیت انسان بر منابع طبیعی و آماده کردن آنها برای استفاده انسان‌ها است اما به معنای خاص در مقابل کشاورزی و خدمات، بخشی از اقتصاد کل جامعه تلقی می‌شود.
در عین حال باید توجه کرد هنگامی که از صنعتی شدن صحبت می‌شود در درجه اول منظور صنعت به معنای تصرف انسان در طبیعت برای ایجاد ثروت است و نه به معنای صنعت در مقابل کشاورزی و خدمات. در گذشته معمولا ثروت را امری داده شده در طبیعت می‌دانستند و انسان را دارای این استعداد که ثروت را خلق كند نمی‌دانستند اما در دوران مدرن درست برخلاف آنچه در گذشته عنوان می‌شد، بخش عمده ثروت جامعه محصول کار و صنعت انسان است به طوری که طبیعت بخش ناچیزی از ثروت کل جوامع را فراهم می‌کند. بنابراین اهمیت صنعت به دوران جدید و اندیشه مدرن باز می‌گردد. پس صنعت به معنای استفاده از خلاقیت انسان برای ایجاد کالاها و تغییر شکل دادن منابع طبیعی برای رفع نیازهای انسان‌ها است.
بنابراین منظور از فرهنگ صنعتی، فرهنگی است که زمینه را برای تولید و خلاقیت انسان و افزایش ثروت فراهم می‌کند. منظور از صنعتی شدن غالب شدن فرهنگی است که در آن به ‌کارگیری خلاقیت در تمامی زمینه‌‌های کشاورزی، خدمات و تولید لازم است. به این ترتیب سوء تفاهم صنعت به معنای خاص و صنعت به معنای عام باید برطرف شود.
وضعیت نابسامان صنعت ایران دررویاروئی با فضای رقابتی جهانی چگونه است؟
جهانی شدن اقتصاد، مرزهای گمرگی را فروریخته واقتصاد وصنعت کشورهارا درمقابل فضای شدید رقابتی قرار داده است. اقتصادو صنعت کشورما نیز درسازگاری با فعالیتهای رقابتی می تواند ، قدرت رقابتی خودرا بهبود بخشد ، که ضمن نوسازی صنایع ، ضرورت توجه به مدیریت ، ساختار نیروی انسانی ، فناوری ، بازاریابی ازاولویت بیشتری برخوردار است.

 

دانلود تحقیق مفهوم صنعتی شدن و فرهنگ صنعتی در ایران

دریــــافت فایـــل

دریافت پاورپوینت نقش ارتباط صنعت و دانشگاه در جهانی شدن | 27286 alis

پاورپوینت نقش ارتباط صنعت و دانشگاه در جهانی شدن ,پاورپوینت, نقش, ارتباط, صنعت, و, دانشگاه, در, جهانی, شدن ,

نوع فایل.ppt: (قابل ويرايش و آماده پرينت)
تعداد اسلاید : 20 اسلاید

قسمتی از متن.ppt:

مقدمه:

امروزه هيچ کشوری در ارتباط ميان صنعت و دانشگاه ترديدی به خود راه نمی دهد. ارتباط بدين معنی که دانشگاه در راستای نيازهای صنعت،توليد دانش کند و صنعت باور داشته باشد که بايد مسائل و معضلات خويش را از طريق اين نهاد مقدس حل نمايد. هدف اصلي اين مقاله بررسی نقش تعامل صنعت و دانشگاه در جهانی شدن است. در اين مقاله ابتدا به تاريخچه ارتباط صنعت و دانشگاه در عصر جهانی شدن پرداخته، پس از آن نسبت و ارتباط صنعت و دانشگاه را با تاكيد بر آراء صاحبنظراني چون گيدنز،كاستلز و دانيل بل بيان و در پايان نيز موانع ارتباط صنعت و دانشگاه توضيح مي دهد.

پيشينه ارتباط دانشگاه و صنعت در ايران و جهان:
نگاهي به پيشينه ارتباط دانشگاه و صنعت در ايران نشان مي دهد كه تا قبل از تاسيس دفتر مركزي ارتباط با صنعت در وزارت فرهنگ وآموزش عالي كه بر اساس مصوبه دوم اسفند 1362 هيات دولت مبني بر طرح زمينه هاي ارتباطي دانشگاه و صنعت صورت گرفت ، هيچ گونه ارتباط سازمان يافته اي بين دانشگاه و صنعت وجود نداشته است.درحقيقت دانشگاه ها از نظر صنايع فقط تامين كننده كادر فني بوده اند.

 

دانلود پاورپوینت نقش ارتباط صنعت و دانشگاه در جهانی شدن

دریــــافت فایـــل