فایل های علوم سیاسی

دریافت نگاهي به ماهيت استراتژي‌هاي امريكا در خاورميانه | 17374 alis

نگاهي, به, ماهيت, استراتژي‌هاي, امريكا, در, خاورميانه

نگاهي به ماهيت استراتژي‌هاي امريكا در خاورميانه
تضمين امنيت صدور نفت:
آنچه بيش از هر عامل ديگري خاورميانه را به بحراني‌ترين مناطق جهان تبديل كرده، وجود منابع سرشار نفت و گاز به‌عنوان ارزان‌ترين و كم‌خطرترين منابع انرژي براي كشورهاي صنعتي جهان است. عراق به‌عنوان چهارمين كشور توليدكننده نفت جهان و صاحب بزرگترين ذخاير شناخته‌شده نفتي منطقه، اينك به دست امريكا افتاده است و هم‌اكنون كارشناسان امريكايي مشغول نوسازي تكنولوژي كشف و استخراج منابع نفت و گاز عراق هستند.
براساس پيش‌بيني‌هاي به‌عمل‌آمده، در آينده نه‌چندان دور عراق به دومين كشور توليدكننده نفت اوپك پس از عربستان تبديل خواهد شد.
ايران، عراق و شش كشور عضو شوراي همكاري خليج‌فارس حدود دوسوم ذخاير نفتي ثابت‌شده جهان را در اختيار دارند. اين كشورها بيست‌وهشت‌درصد توليد جهان را به خود اختصاص داده‌اند. ذخاير شناخته‌شده عربستان و عراق، به ترتيب، بيشترين ميزان اين ذخاير را از ميان كشورهاي يادشده به خود اختصاص داده‌اند. البته وضعيت ذخاير نفتي عراق به دليل انزوا و تحريمهاي سازمان ملل به‌طور دقيق مشخص نيست، اما ممكن است عراق در آينده از نظر منابع شناخته‌شده به رتبه اول در خاورميانه تبديل شود. علاوه‌برآن، قطعي است كه ايران، عراق و قطر در منطقه و حتي در جهان، پس از روسيه، به‌ترتيب صاحب بزرگترين ذخاير گاز طبيعي هستند. اهميت اين مساله زماني آشكار مي‌شود كه توجه كنيم درحال‌حاضر اهميت گاز براي جهان صنعتي هر روز بيشتر مي‌شود.
ازسوي‌ديگر امريكا با تسلط بر منابع نفت و گاز عراق كه تامين‌كننده عمده نياز انرژي چين، ژاپن و فرانسه است، اينك مي‌تواند با فشارآوردن به اين كشورها سياست يكجانبه‌گرايي خود را بر آنان تحميل كند. سفر اخير جرج بوش به افغانستان، پاكستان و هند، ضمن‌اينكه يك سفر دوره‌اي ديپلماتيك براي فشارآوردن بر رهبران اين كشورها براي همسوشدن آنان با سياستهاي امريكا در منطقه عليه ايران بود، به امضاي موافقتنامه‌اي ميان جرج بوش و همتاي هندي وي درخصوص كمك امريكا به تاسيسات هسته‌اي غيرنظامي هند انجاميد كه تاحدودزيادي نيازهاي انرژي هند را تامين مي‌كند. اين موافقتنامه ممكن است توافقات ميان ايران، پاكستان و هند مبني بر تاسيس خط هفتصدوپنجاه كيلومتري انتقال نفت و گاز ايران از طريق پاكستان به هند را متزلزل سازد.
آنچه حساسيت بيشتر امريكا را نسبت به خاورميانه برمي‌انگيزد، سرمايه‌گذاريهاي امريكا و ساير كشورهاي غربي و حتي چين و ژاپن در حوزه‌هاي نفتي است؛ مضافا اين‌كه نفت خاورميانه عليرغم حوزه‌هاي رقيبي كه از سال 1973 در دنيا پيدا شده‌اند، هنوز هم سهم قابل‌ملاحظه‌اي در چرخه صنعت نفت دارد. حضور نظامي امريكا و برخي كشورهاي اروپايي در آبهاي خليج‌فارس، نشانه‌اي از علاقمندي اين كشورها به تضمين استخراج و صادرات نفت از تنگه هرمز به‌عنوان بزرگترين گذرگاه نفتي جهان است.
اصولا متغير نفت به‌عنوان متغير مستقل، بسياري از سياستها و استراتژيهاي ايالات‌متحده را در اين منطقه توجيه مي‌كند. اگر خاورميانه بزرگ مفروض در مقدمه مقاله را در نظر بگيريم، متوجه خواهيم شد افزوده‌شدن آسياي مركزي و قفقاز به حوزه خاورميانه، كشف منابع عظيم نفت و گاز در منطقه و سرمايه‌گذاريهاي مشترك امريكا، اسرائيل و اروپا در پروژه‌هاي عظيم نفت و گاز، و نيز برگزاري مانورهاي مشترك نظامي با كشورهاي تازه‌‌استقلال‌يافته، همگي نشان از اهميت اين منطقه براي نظام سرمايه‌داري جهاني دارند.
براساس مطالعات به‌عمل‌آمده توسط كارشناسان نفتي امريكا، فقط قرقيزستان صاحب نودميليارد بشكه نفت ثابت‌شده است. تسلط كمپانيهاي نفتي امريكا و اروپا بر منابع نفتي آذربايجان و كشيدن دو خط لوله انتقال نفت به سواحل مديترانه، هر روز اهميت ژئواكونوميك خاورميانه بزرگ را براي امريكا بيشتر مي‌كند.
پيشبرد فرآيند صلح خاورميانه:
گرچه قبل از خاتمه جنگ سرد، امريكا موفق شد با امضاي پيمان كمپ‌ديويد (1978) صلح ميان اسرائيل و بزرگترين كشور خصم صهيونيسم يعني مصر را تحقق بخشد، اما پس از دوران جنگ سرد برچيده‌شدن بساط اتحاد جماهير شوروي از منطقه خاورميانه و به دنبال آن بروز تغييرات عمده در نظام بين‌الملل، فشارهاي اقتصادي دامنگير كشورهاي عرب درگير با اسرائيل، حمايتي كه غرب و امريكا از اين كشورها در مقابل بحرانهاي داخلي و خارجي به‌ عمل مي‌آورند و نيز به‌قدرت‌رسيدن نيروهاي پراگماتيست در كادر رهبري كشورهاي عرب و به‌ويژه در فلسطين، تاحدودي زمينه به‌رسميت‌شناختن اسرائيل را از سوي اين كشورها فراهم كرد. متاسفانه قبح برقراري رابطه با اسرائيل كه در ميان گروههاي سنتي عرب حاكم بود، امروز به دليل قدرت‌گيري نسل جديد عرب، تاحدودي متزلزل شده است.
مذاكرات صلح خاورميانه (فلسطين و اسرائيل) از سال 1992 با تشكيل كنفرانس مادريد و با حمايت ويژه امريكا و مديريت سازمان ملل متحد، شروع شد. پيروزي حزب ليكود در اسرائيل به‌عنوان حزب مذهبي،‌ سنتي و متعصب تحت رهبري آريل شار

 

دانلود نگاهي به ماهيت استراتژي‌هاي امريكا در خاورميانه

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق هدف هاى سياست خاورميانه اى امريكا | 17380 alis

تحقیق, , هدف, هاى, سياست, خاورميانه, اى, امريكا

هدف هاى سياست خاورميانه اى امريكا
برخى معتقدند كه سياست خاورميانه اى امريكا اساساً تحميل هژمونى خود بر منطقه و دستيابى به ثروت نفت و منابع غنى آن مى باشد. از نگاه سياست گذارى كلان بين المللى، مساله اصلى خاورميانه بر پايه ارزشمدارى طلاى سياه استوار است. از زمان جنگ جهانى اول كه دنيا به سوى اقتصاد مبتنى بر نفت حركت كرد خاورميانه در تحول سياست جهانى نقش محورى يافت. بعد از جنگ جهانى دوم، امريكا جانشين بريتانيا و فرانسه در منطقه خاورميانه گرديد. در اين تحول نقش فرانسه كمرنگ شد، اما به بريتانيا نقش جديد (استعمار پير) شريك كوچك تر داده شد. در اين چارچوب امريكا سيستمى را كه بريتانيا براى اداره كشورهاى نفت خيز عربى طراحى نموده بود از اين كشور تحويل گرفت. روح اين سيستم به طور خلاصه آن است كه كشورهاى نفت خيز منطقه خاورميانه مى بايست در ظاهر توسط دولت هاى ملى اداره شوند، اما در باطن قدرت در اختيار امريكا باشد كه اين كشورها از طرف هاى صاحب قدرت، ايالات متحده تبعيت نمايند.
امريكا بر اين نكته اصرار مى ورزد كه هر قدر هم كه امور به منطقه محول مى شود كشورهاى منطقه خاورميانه نبايد به سوى استقلال ملى كشيده شوند؛ بلكه بايد همچنان تحت سيطره امريكا باقى بمانند. در اجراى اين كار، اگر به دهه ۵۰ باز گرديم در مى يابيم كه شيوه رفتارى امريكا براى تسلط بر منابع ذخيره نفت خاورميانه به شكل «ژاندارم» در منطقه تكيه داشت. تركيه و ايران (دوران شاه پهلوى دوم) اين نقش را داشتند و اسراييل از ۱۹۶۷ به اين مجموعه پيوست، گرچه خيلى پيشتر از اين تاريخ نيز به اين مجموعه پيوسته بود كه پس از سرنگونى شاه (توسط مردم و روى كارآمدن حكومت مردمى برخاسته از بطن مردم) نقش اسراييل بيشتر نمايان شد.
با آغاز زمامدارى ريچارد نيكسون در سال ۱۹۶۹ و نقش فعالى كه هنرى كيسينجر نخست به عنوان مشاور امنيت ملى و سپس در سمت وزير امور خارجه در سياست خارجى ايالات متحده بازى كرد، ژاندارم هاى محلى آماده براى هر گونه دخالت امريكا در منطقه خاورميانه تعيين شدند، مانند ايران زمان شاه، تركيه، اسراييل و پاكستان نقش ژاندارم را بازى كردند، كه فرماندهى ژاندارم ها در

 

دانلود تحقیق هدف هاى سياست خاورميانه اى امريكا

دریــــافت فایـــل

دریافت دانلود مقاله سیاست فرهنگی آلمان | 18528 alis

دانلودمقاله ,سیاست ,فرهنگی آلمان,دانلود مقالات فرهنگی,آلمان, پروژه دانشجویی,, تحقیق در, مورد سیاست, فرهنگی المان,, خرید مقاله,, دانلود پروژه,, دانلود مقاله,, دانلود مقاله ,در مورد سیاست فرهنگی, المان, دانلود م

مقاله سیاست فرهنگی آلمان

سیاست فرهنگی المان

دور نماي تاريخي،سياستهاي فرهنگي و ابزارهاي اعمال آن در آلمان
آلمان بر خلاف بيشتر كشورهاي اروپايي ،قرن ها ازبسياري از ايالت در فئودال مستقل و جمهوري هاي شهري تشكيل شده بود كه هر يك سياست هاي فرهنگي خود را دنبال وموسسات فرهنگي متعددي را ايجاد مي كردند. در بين آنها سنت هاي فرهنگي خاصي وجود داشت كه در برنامه هاي امپراطوري رايش آلمان كه در سال ۱۸۷۱ تاسيس شد ،در حالي كه دولت رايش جديد به سياست

فرهنگي خارجي مي پرداخت ،اين ايالت هاي مستقل مسئوليت سياست در فرهنگي خود را حفظ مي كردند. خود مختاري خاص فرمانداريها به حوزه امور فرهنگي بسط مي يافت كه با تعهد مدني قوي به فرهنگ و هنرها حمايت مي شد. بر اساس قانون اساسي جديد جمهوري و ايماز (۱۹۹۳-۱۹۱۹ ) ،مسئوليت و حمايت از هنرها و فرهنگ بين دولت رايش و دولت هاي لاندر (ايالت هاي تشكيل دهنده)،شهر و شوراهاي شهري تقسيم مي شد.

اين رويكرد كه رژيم سوسياليست ملي (۱۹۴۵-۱۹۳۳) آنرا پذيرفت با تمركز اجباري ،تضعيف تعهد مدني و ابزاري كردن فرهنگ ،اين گوناگوني راكه طي قرنها شكل گرفته بود،براي برآوردن اهداف اين رژيم تغيير داد. اين تجربه در خصوص متمركز كردن ،بعدا به شكل گيري تمثيلي شديد براي فدراليسم در جمهوري فدرال آلمان منتهي شد.
دروه اين حكومت استبدادي سوسياليست ملي و جنگ جهاني دوم در ۸ مي ۱۹۴۵ پايان يافت .رايش پس از آن به سه۳ منطقه اشغالي غربي تقسيم شد .اين ۳ منطقه در نهايت به دو منطقه تبديل شدند : جمهوري فدرال آلمان و جمهوري دموكراتيك آلمان (سابقا منطقه تحت اشغال شوروي بود) .
در دوره كوتاهي كه با همكاري بين جمهوري فدرال و جمهوري دموكراتيك آلمان (حجاديار) مشخص است ،سياست فرهنگي به شكل مستقل تكامل يافت و در مسير هاي مختلفي در اين دو ايالت آلمان توسعه پيدا كرد.اين الگويي بود كه تا چهل سال بعد يعني۳ اكتبر۱۹۹۰ و اتحاد مجدد آلمان ادامه داشت.

سياست فرهنگي در جمهوري دموكراتيك آلمان بر اساس ايده اي از فرهنگ بود كه از يك طرف ميراث بشري از شكل هاي هنر كلاسيك را در بر مي گرفت و از طرف ديگر شكل هاي جديد فرهنگ روزمره را شامل مي شد. اين برداشت از فرهنگ طبقه كارگر را كه حزب وحدت سوسياليست آلمان _اس ائي دي) آن را رهبري مي كرد ،قادر مي ساخت در رويدادهاي فرهنگي مشاركت كنند .به هر حال پايه ايدوئولوژيكي اين بر داشت ،ديدگاه يك طرفه اي از تاريخ بود كه فقط سنت هاي خاص اين جنبش كارگري را شامل مي شد. علاوه بر فعال شدن مجدد موسسات فرهنگي سنتي ، موسسات جديدي نظير ((خانه هاي فرهنگ)) و باشگاههاي جوانان نيز شكل گرفتند كه در

فعاليت هاي فرهنگي شركت داشتند. در اين بين آن فعاليت هايي اهميت خاص داشتند كه انجمن هاي اجتماعي فرهنگي و نيز اتحاديه هاي كارگري شركت هاي بزرگتر آنها را سازمان مي دادند و همگي تحت كنترل شديد دولت بودند .اين شركت هاي همراه با دولت مهمترين حاميان اين ((فرهنگ مردمي)) بودند. به عنوان يك قاعده ،بودجه كارهاي فرهنگي همه سازمان ها را دولت تامين مي كرد و اس ائي دي آنها را سازمان دهي مي كرد. در جمهوري دموكراتيك آلمان گسستي در سنت فدراليسم فرهنگي به وجود آمد كه تا ۱۹۹۳ در آلمان رايج بود. در سال ۱۹۵۲

سيستم ايالتي منحل شد و به ۱۵ ناحيه تغيير يافت .امور فرهنگي تحت كنترل دولت از سال ۱۹۵۴ ،تحت اداره وزارت فرهنگ قرار گرفت.
اين مرحله از تحول سياست فرهنگي جمهوري دموكراتيك آلمان به قانون اساسي جمهوري فدرال آلمان در ۳اكتبر ۱۹۹۰(اتحاد مجدد) پايان گرفت .مسئوليت بسياري از موسسات فرهنگي سنتي كه دولت يا نواحي پانزده گانه از آن حمايت مي كردند ،به لاندر و فرمانداريهاي واگذار شد كه به تازگي قوانين آنها را تنظيم شده بود. تقريبا همه فعاليت هاي فرهنگي و كارهاي شركت هاي تحت اداره دولت و اتحاديه هاي كارگري از ادامه بازماند و متوقف شد و حاميان داوطلب مسئوليت برخي از فعاليتهايي را به عهده گرفتند كه انجمن هاي اجتماعي و فرهنگي بر آنها نظارت مي كردند .از آن پس ،ساختارهاي سياست فرهنگي ايالت هاي شرقي آلمان اساسا شبيه ساختارهاي جمهوري فدرال قديمي شد. در پي جنگ جهاني دوم ،متحدان غربي نقش بسيار ضعيف تري براي دولت جمهوري فدرال جديد آلمان در حوزه سياست فرهنگي در نظر گرفتند كه اين امر عمدتا نتيجه ضعف دولت سوسياليست ملي سابق در پرداختن به فرهنگ و هنر ها بود. با اصلاح زير ساختهاي فرهنگي،سياست فرهنگي به طور عمده به ارتقائ شكل هاي سنتي هنر و موسسات فرهنگي محدود ماند و تا زمانيكه روند نوگرايي اجتماعي همراه با جنبش هاي اعتراض مدني و جوانان در دهه ۱۹۶۰آغاز نشد،دامنه سياست فرهنگي به گونه اي بسط نيافت كه ديگر حوزه هاي هنري را در بر گيرد.
سياست فرهنگي جديد در دهه ۱۹۷۰ به عنوان بخشي از روند مردم سالار كردن جامعه

شكل گرفت و نگاه ان در حد در نظر گرفتن فعاليت هاي روزمره هنري و فرهنگي بسط يافت.
بر اساس آن قرار شد در صورت انكان هنرها براي همه اعضاي جامعه قابل دسترس باشند. در دهه ۱۹۷۰ در خواست فرهنگ براي همه و حق مدني درخصوص فرهنگ منجر به توسعه فوق العاده فعاليت هاي فرهنگ و ظهور حوزه هاي متعدد جديدي از اقدامات فرهنگي شد كه با افزايش بودجه دولتي تامين مي شدند.اين ريشه با در خواست هاي فزاينده مردم براي كالاها و خدمات فرهنگي همخواني داشت.
اهداف سياست فرهنگي دهه ۱۹۷۰ كه رويكردي اصلاحي داشت در دهه ۱۹۸۰ با اولويت هاي تازه اي جايگذين شد كه فرهنگ را به عنوان عاملي براي افزايش جذابيت آلمان به عنوان نقطه ا

ي براي امور ،بازرگاني و فعاليت هاي صنعتي تلقي مي كرد.
امور فرهنگي دهه ۱۹۹۰ به طور مشخص تحت تاثير وحدت وحدت مجدد آلمان بود. در ايالت هاي شرقي جديد ،پذيرش ساختار اجرايي جمهوري فدرال((قديمي))ورويكرد آن به سياست فرهنگي موجب تغييرات اساسي در حوزه فرهنگي شد. اين سالها همچنين با سختي تلاش هاي فرهنگي ،محدوديت هاي بودجه اي ومشكلات ساختاري روز افزون و مشهور عمده موسسات فرهنگي سنتي ،مشخص شده است.
۲- كارايي ،تصميم گيري و اجرا ۱-۲- ساختار سازمان (نمودار ساماني)
سطح (محلي) شهري)
ادارات شهري و شوراهاي بخش ها كميته هاي امور فرهنگي در شهرهاي بزرگ سطح ( منطقه اي)
۱۶ دولت منطقه اي و پارلمان منطقه اي كميته هاي امور فرهنگي در همه پارلمانهاي منطقه اي وزراي فرهنگ/ وزراي آموزش و امور فرهنگي ،به عنوان قاعده اي در تلفيق با ديگر حوزه هاي سياست فرهنگي ،شامل :ادارات امور فرهنگي سطح (ملي) فدرال)
دولت فدرال ،بوند ستاگ،بوند سرات كميته امور فرهنگي و رسانه اي در بوند ستاگ كميته امور فرهنگي در بوند سرات سطوح سياست فرهنگي عمومي (ساختار ها وكارايي ها)
انجمن شهر هاي آلمان ،انجمن شهر ها و شهرداريهاي آلمان ،انجمن بخش هاي آلمان ،در برخي موارد با يك كميته امور فرهنگي و بخش خاص ،نيز :انجمن هاي مسئولان محلي گردهمايي وزراي آموزش و امور فرهنگي ايالتي (كي ام كي ) با كميته امور فرهنگي و كميته بوند لاندر براي برنا مه ريزي تحصيلي و ارتقاء (بي ال كي ) همكاري بين وزارتخانه اي بين بخش هاي عمومي و جهت دهنده وزارتخانه هاي فدرال نهاد ها/ موسسات و جزئيات

حمايت مالي مشترك موسسات فرهنگي و برنامه هاي آنها
(مثلا تئاتر هاي دولتي) و نيز موسسات فعال در ارتقاءفرهنگ (مثلا دبير خانه هاي فرهنگي نورث راين –وستف ليا بنيادهايي به عنوان حاميان مالي موسسات فرهنگي و برنا مه هاي ارتقاء آنها (مثلا بنياد ميراث

 

دانلود دانلود مقاله سیاست فرهنگی آلمان

دریــــافت فایـــل

دریافت سياست جديد و نقش تاريخي اديان در جهان بعد از 11 سپتامبر | 18694 alis

11 سپتامبر,جهان بعد از 11 سپتامبر,ادیان بعد از 11 سپتامبر,سياست جديد و نقش تاريخي اديان در جهان بعد از 11 سپتامبر,سیاست جدید بعداز11 سپتامبر,دانلود مقاله در مورد سياست جديد و نقش تاريخي اديان در جهان بعد از 11 سپتامبر,تحقیق در موردسياست جديد و ,,,

عده اي عقيده دارند که بعد از 11 سپتامبر جهان عوض شده و مثل سابق نيست. در واقع بايد سياست جهاني دگرگون و با مفهومي نو همراه با تلاشهاي جديد و منطبق با توقعات کنوني دنيا ارائه گردد.
هدف از اين اظهار نظر کوتاه ارائه‏ي خطوط اصلي و دگرگوني سياست قبلي و پيشنهادات جديد سياسي است که منطبق با توقعات بوجود آمده بعد از چالش هاي ناشي از پيامد هاي واقعه ي 11 سپتامبر 2001 ميلادي است. طرح اوليه ي کارهاي انجام شده اصولي را که باعث ايجاد تلاش هاي جديد خواهد شد مشخص کرده و مقاله با ياد آوري مختصري مربوط به تحليل سياست جهاني خاتمه خواهد يافت.

مفهوم کلي سياست جديد
حدود چهل سال بعد از جنگ دوم جهاني سياست بين المللي مبتني بر اصل مناقشات شرق و غرب و به دو بلوک مخالف تقسيم شده بود . اين دوگانگي و اين دو قطب بودن سياسي فرصت بر رسي موقعيت مناقشات دو جانبه را بگونه اي بوجود مي‏آورد که هر دسته و گروه جهاني در يکي از دو قطب جاي ميگرفت.
اگر گروهها و يا کشورهائي سعي ميکردند قدرت سومي خارج از دو بلوک بوجود بياورند به اتهام اينکه براي يکي از گروههاي ابر قدرت کار ميکنند و يا اينکه متهم به کمونيست بودن و يا طرف داري از کاپيتاليسم مي شدند و بالا خره جذب يکي از دو ابر قدرت مي گرديدند که بيشترين گرايش بسوي گروههاي چپ بود .

بنابراين سياسي بودن مستلزم تجزيه و تحليل مسائل روز مره زندگي مردم بعنوان علائم نشان دهنده ي يک منطق و يا يک استراتژي عقلاني بود که حتي با تخرتب کردن مسائل اقتصادي ايدئو لوژيکي و در صورت لزوم نظامي منجر به غلبه بر حريف مقابل ميشد. در واقع زمينه ي برتر بر نامه ريزي هاي عقلاني با يک واقعيت عيني و مردمي بود که در آن محاسبه استراتژيک منبع رهنمود ها ميشد. دنيا ئي که کاملا بطرف سکولاريسم پيش ميرفت و دين و احساسات، حق مداخله و اظهار نظر نداشت و کاملا در قلمرو خصوصي و فردي بود.
عقيده ي عمومي بر اين بودکه نه چندان دور مفهوم دنياي سکولار گسترش وبر تفکرات قومي و سياسي ساکنين کره ي زمين فائق گردد. سقوط رژيم شاه در ايران و انقلاب اسلامي سال 1979 تمام تفکرات و بر نامه ريزي هاي قبلي را مورد بحث قرار داد ولي بزودي افکار عمومي متوجه مفهوم قديم سياسي در باره ي يک نوع بحث فلسفي ممکن بر مبناي عقل گرديد و از ماورالطبيعه و دين هم کمک نگرفت.

عقيده‏ي عمومي بعد از حل دوگانگي ايدئولوژيکي بين دو ابر قدرت بر اين بود که صلح بر روي کره ي زمين سايه افکنده و دنيا بنا بعقيده ي مارشال مک لوهان بصورت ‘ دهکده ي جهاني ‘ در آمده که در آن هماهنگي و تفاهم بين انسانها بوجود خواهد آمد. ولي سقوط ديوار برلن در سال 1989، اعلام فسخ پيمان ورشو و کمي بعد فروپاشي اتحاد جماهير شوروي غير منتظره بود و بقول فرانسيس فوکو ياما پايان تاريخ را رقم نزد بلکه دنيا را وارد مرحله ي جديد تري کرد . بايستي قبول کرد که دنياي بدون ايدئولوژي اختلافات زيادي را تحمل کرد و کاپيتاليسمِ فاتح و بازار جهاني در حال گسترش، در برابر عاملان ديگر همچون بنياد گرايان مذهبي(مارتن مارتي و اسکات آپولي) در مناقشه بود و يا بقول ساموئيل هانتينگون با ‘برخورد تمدنها’ متوسل به مکتب هاي ديني براي دسته بندي انتقاداتشان شد .

 

دانلود سياست جديد و نقش تاريخي اديان در جهان بعد از 11 سپتامبر

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق تجارت آزاد آمريكاي شمالي، اقتصاد جهاني و جهان سوم | 19687 alis

تحقیق, تجارت, آزاد, آمريكاي, شمالي,, , اقتصاد, جهاني, و, جهان, سوم

تجارت آزاد آمريكاي شمالي،
اقتصاد جهاني و جهان سوم

اثرات غير مستقيم «نفتا» بر جهان سوم

جهان سوم و دوران جديد
چنين به نظر مي رسد كه جهان سوم در دورة حاضر به يكي از نقاط عطف تاريخي خود رسيده است. در اين دوره شرايط نويني هم از حيث سياسي و هم از جهت اقتصادي،‌ هم در داخل اين كشورها و هم در سطح بين المللي در حال شكل گرفت است و بيشتر كشورهاي جهان سوم نيز خود را بيش از پيش ناچار از تطبيق دادن با اين شرايط جديد ديده اند.
پايان نظم دو قطبي در دوران جنگ سرد، هم به عمر يكي از دو الگوي رشد خاتمه داده و هم به پاره اي منافع جنبي كه چنين نظمي، مستقيم يا غير مستقيم، عايد بخش قابل توجهي از ممالك جهان سوم مي كرد، پايان بخشيده است. تحت همين شرايط دوره اعطاي «امتيازات تجاري» يا تخيصيص منابع تحت عنوان «كمكهاي توسعه» با انگيزه هاي سياسي و استراتژيك نيز در حال به سر رسيدن است.
جهان سوم، در پي تحولات تاريخي اواخر دهه 1980 و اوائل دهه 1990 ، اهميت پيشين خود را در روابط بين المللي از دست داده و حتي بخشي از آن در معرض خطر رانده شدن به حاشيه و از دست دادن هر گونه نقشي در نظام بين المللي قرار گرفته است. لذا واقعيات موجود چنين مي نمايد كه تنها آن دسته از كشورهاي در حال توسعه به عنوان وزنه اي در نظام بين المللي آينده به حساب خواهند آمد كه بتوانند از يك موقعيت اقتصادي قابل توجه برخوردار شوند.
به موازات فروپاشي نظام دوقطبي، اوج گيري و افزايش سرعت روند جهاني شدن اقتصاد نيز عامل مؤثر ديگري در شكل گيري ذهنيت هاي جديد در كشورهاي جهان سوم بوده است. اين روند كه با امواجي از تكنولوژي هاي پيچيده، وسائل مدرن ارتباطي و توليدات متنوع با كيفيت بالا همراه است،‌بيش از پيش در حال فائق آمدن بر مقاومت متنوع با كيفيت كشورهاي در حال توسعه اي است كه تا كنون نسبت به پيوستن به جريان اصلي اقتصاد جهاني اكراه داشته اند.
تضعيف اين مقاومت به ويژه در زماني امكان پذير شده است كه راه و روشهاي ديگري از جمله « راه رشد غير سرمايه داري»، «استراتژي جايگزيني واردات» و امثال آن در عمل راه به جايي نبرده است. عدم موفقيت آن دسته از كشورهاي جهان سوم كه به اين راهها رفتند، در برابر جوامعي كه به تجارت خارجي آزاد» و «استراتژي توسعه صادرات» روي آوردند، تقريباً توجه همگان در سراسر جهان سوم را به خود جلب كرده است.
از طرفي ، دگرگوني هاي ريشه اي در سياست و اقتصاد بين المللي و در رأس همه،‌شكست اقتصادهاي متمركز در بلوك شرق در واقع روندي را كه از قبل شروع شده بود به اوج خود رساند. اين امر هم الگو و هم حمايت هاي سياسي، نظامي و اقتصادي از ناحيه اين الگو را يكباره از صحنه ناپديد ساخت و در نتيجه ترديدي بسياري از كشورهاي در حال توسعه حتي آنها را كه طي دهه ها بينش ها و روشهاي متفاوتي را صميمانه و مجدانه پيگيري كرده بودند (مثل چين،‌هند ، سوريه و … ) برطرف ساخت.
كاهش بيش از پيش اهميت مواد خام و محصولات كشاورزي نيز كه اغلب كشورهاي در حال توسعه تاكنون براي كسب ارز خارجي به صادرات آنها وابسته بوده اند،‌عامل مهم ديگري درالزام جهان سوم به جستجوي راههاي نو بوده است. نزول قابل ملاحظه بهاي اين مواد طي يكي دو دهه گذشته بيش از پيش ثابت كرده است كه كشورهاي در حال توسعه نه تنها ديگر نمي توانند با تكيه بر آنها (حتي مهمترين آنها يعني نفت) وزنه اي در اقتصاد جهاني به شمار آيند، بلكه با توجه به رشد تكنولوژي و پيدايش مواد جايگزيني و علل ديگر هر روز درآمد حاصل از صادرات اين اقلام كمتر و كمتر مي شود.
مطابق گزارش بانك جهاني اگر چه كشورهاي در حال توسعه از 1980 تا 1990 معادل 45% بر حجم صادرات خود افزوده اند، اما كاهش شديد بهاي اقلام صادراتي آنها عملا مانع از افزايش درآمد اين كشورها شده است. براساس اين گزارش طي اين مدت بهاي قهوه 70% بهاي شكر 60% پنبه و كائوچو 50% و متوسط بهاي واقعي محصولات كشاورزي 39% كاهش يافته است. در اين گزارش همچنين پيش بيني شده است كه تنها محتمل است كه در اواخر دهه 90 بهاي اين اقلام به كندي رو به رشد نهد. در همين مورد در خورد يادآوري است كه بهاي واقعي نفت نيز از سال 1980 تا كنون بيش از 75% كاهش داشته است1.
در چنين شرايطي گرايش كشورهاي جهان سوم به اقتصاد آزاد در داخل،‌ و تجارت آزاد در خارج، با هدف نهايي پيوستن به جرگة صادركنندگان كالاهاي صنعتي متنوع و فرار از دور باطل اقتصاد تك محصولي از ويژگيهاي چرخشي است كه اكثريت قريب به اتفاق اين كشورها در حال انجام آن هستند. در همين حال، تلاش آنها براي جلب سرمايه هاي خارجي، اجراي پروژه هاي مشترك با شركت هاي چندمليتي و استفاده از اعتبارات بين المللي و بذل هر كوششي در راه احتراز شرايط لازم براي اين منظور از پيامدهاي نمايان چنين چرخشي است.
اين تحولات به نوبة خود باعث شده است كه سازمانها و تشكيلاتي چون گات،‌صندوق بين المللي پول و بانك جهاني كه در چندين دهه اخير تلاشي كند را به منظور اشاعه راه و رسم هاي اقتصادي مورد نظر خود در سراسر جهان صورت مي دادند، ناگاه با اقبالي تازه مواجه شوند و گوشهاي شنواتري در غالب كشورهاي جهان سوم بيابند (گفتني است كه همه عوامل فوق الذكر از جمله

 

دانلود تحقیق تجارت آزاد آمريكاي شمالي، اقتصاد جهاني و جهان سوم

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق مقايسه تطبيقي حقوق زن در اسلام و ديدگاه هاي فمينيستي | 19867 alis

تحقیق, مقايسه, تطبيقي, حقوق, زن, در, اسلام, , و, ديدگاه, هاي, فمينيستي

عنوان :

مقايسه تطبيقي حقوق زن در اسلام
و ديدگاه هاي فمينيستي

تعريف مسأله و بيان سوالها
خداوند متعال نوع انسان را از دو جنس مرد و زن آفريده و تفاوت در جنسيت را مايه بقاي نوع انساني قرار داده است. تفاوتهاي جسمي و روحي – رواني زن و مرد ناشي از خلقت تكويني آنهاست حكمت ها و مصلحت هاي خاص خود را دارد. اين تفاوتها در بعد تشريحي، مسايل فقهي و حقوقي خاص و متفاوتي را براي هر دو جنس به دنبال دارد و باعث شده كه احكام آنها در برخي موارد با هم مشابهت نداشته باشد.
دين مبين اسلام به عنوان آخرين دين الهي كه بهترين و كامل ترين برنامه را براي سعادت دنيوي و اخروي انسان ارايه داده است براي زن و مرد هويتي واحد قايل است و تنها ملاك و معيار برتري هر يك از دو جنس را تقوي معرفي مي كند.
و شخصيت انساني آنها را واجد حقوق مساوي و مستعد رشد و كمال و تقرب به خداوند متعال مي داند.
براي شناخت و درك صحيح مسايل فقهي و حقوقي زنان بايد به ويژگيهاي خاص تكويني زنان در بعد روحي – رواني و جسمي توجه شود و سپس در مورد حضور متناسب زنان در عرصه هاي خانوادگي ،‌اجتماعي ، اقتصادي و سياسي و … به قضاوت بنشينيم و گونه برداشت‌ها و تصميم گيريهاي ما در مورد زنان تناسبي با حقوق زنان نداشته ، دچار افراط و تفريط و چه بسا حقوق زن به نام تساوي حقوق يا دفاع از حقوق زنان پايمال شود يعني همان كاري كه در سده هاي اخير در غرب صورت گرفته است.
فمينيسم يا زن سالاري افراطي از جمله جريانات دفاع از حقوق زنان در سده اهي اخير به خصوص دهه 60 ميلادي است. اين طرز تفكر در اواخر قرن 18 در غرب شروع به شكل گيري كرد و به طور مشخص و سازمان يافته در چهارچوب يك نهضت سياسي در سال 1848 شروع شد.
با دقت در ديدگاهها و عملكرد فمينيست ها كه گاهي گرايش هاي افراطي نيز در پيش گرفته اند مشاهده مي كنيم كه آراء آنها ناشي از سير تاريخي ستم به زنان در غرب بوده و اين ستم باعث شده كه جنبشي در دفاع از حقوق زنان در آن ديار شكل بگيرد و زناني كه تا كنون ستم مي ديدند اكنون به شكل ديگري در قالب دفاع از حقوق زنان مورد ستم واقع شوند.
بنابراين سؤالاتي كه اين رساله در صدد پاسخ به آنهاست عبارتند از:
1- آيا اسلام معتقد به تشابه حقوق زن و مرد است؟
2- آيا بعضي از محدوديت هاي اسلام در مورد زنان مخالف حقوق زن است؟
3- آيا طبيعت و خلقت تكويني زن اقتضاي حقوق مشابه با مرد را دارد؟
4- زيربناي تفكر فمينيستي چيست؟
5- ادعاي فمينيست ها در طرفداري از حقوق زنان تا چه اندازه با واقع مطابقت دارد؟
6- تمايلات نفساني چه تأثيري در ديدگاههاي فمينيستي داشته است؟
7- مطامع سوداگران سرمايه داري چه تأثيري در رواج تفكر فيمينستي داشته است؟

 

دانلود تحقیق مقايسه تطبيقي حقوق زن در اسلام و ديدگاه هاي فمينيستي

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق تأثير يهوديان در شكل گيري رويدادهاي مهم سياسي نيم قرن اول هجري | 19864 alis

تحقیق, تأثير, يهوديان, در, شكل, گيري, رويدادهاي, مهم, سياسي, نيم, قرن, اول, هجري

تأثير يهوديان در شكل گيري رويدادهاي مهم سياسي نيم قرن اول هجري
مهمترين مسأله در بررسي يهوديان در مسائل سياسي نيم قرن اول هجري، فعاليت آنها به عنوان گروه هاي فشار حاميان و مشاور خلفا و توطئه گران سياسي قابل بررسي است.
هدف يهوديان به دست گرفتن قدرت و حكومت نبود بلكه مي خواستند به حكومتگران تأثير بگذارند در اصطلاح سياسي به اين گروه ها «گروه هاي فشار» و‌«ذينفع» يا «لابي» گفته مي شود. اين گروه ها تشكيلاتي غيرسياسي هستند كه هدفشان گرفتن قدرت و اعمال قدرت نيست بلكه در حال كه خارج از قدرت باقي مي‌مانند، آن را متأثر مي‌سازند و بر آن فشار وارد مي كنند. گروه هاي فشار جامعه اسلامي در نيم قرن اول هجري از نظر نيرو، اندازه، ميزان نفوذ و تأثير و منافعشان متفاوت بودند. اما يكي از مهمترين آنها يهوديان تازه مسلمان بودند. آنها مي كوشيدند تا براي پيش برد منافع خود بر حكومت تأثير بگذارند.
توجه: افكار عمومي در نظام سياسي صدر اسلام از جمله مسائلي بود كه يهوديان تازه مسلمان در نظر داشتند و با اثر گذاران بر افكار عمومي خصوصاً از طريق قصاص، غيرمستقيم بر حكومت ابوبكر، عمر و عثمان و امويان تأثير گذاردند. آنها اين كار را از طريق تبليغات دروغين توسعه دادند.
دو مسأله در بررسي رابطه اين افراد با نظام سياسي وقت قابل بررسي است يكي ميزان نفوذي كه آنها بر تصميم گزيدگان اعمال كردند و دوم شيوه هاي اعمال اين نفوذ و جهت گيري آن.
اين دو مسأله در موفقيت آنها براي نفوذ بر تصميم گيرندگان سياسي اهميت بسياري داشت. در اين زمينه منابعي كه آنها در اختيار داشتند اين امكان را برايشان ميسر مي كرد كه تأثيري بر فرايند تصميم گيري بگذارند. يك عاملي يا منبع مهم براي آن اين بود كه خواسته هاي آنها با ارزش هاي مسلط جامعه هماهنگ بود و حداقل در تعارض با آن نبود.
ماهيت نظام سياسي حاكم پس از رحلت پيامبر(ص) و نوع تصميمات سياسي كه در هر مرحله فرايند سياسي گرفته مي شد از نگرش ها، ارزش ها، ايدئولوژي ها و الگوي رفتاري جامعه متأثر بود. و فرهنگ مهمترين گزينه اي بود كه زندگي سياسي را شكل مي داد. وفاداري مذهبي، قومي، محلي، تعهد نسبت به ارزش ها يا نهادهاي ديگر و… همه نقش مهمي در رفتارهاي سياسي افراد داشت. يهوديان با تبليغات و حربه اي خاص فرهنگي و پتانسيل جامعه عرب در پذيرش افكار جاهلي و بازگشت به برخي از آداب و رسوم جاهليت، به عنوان الگوي جامعه جديد، نفوذ سياسي خود را بر دستگاه خلافت تقويت كردند و ارزش هاي جامعه را به سمت قوم محوري، تعصب، بي تفاوتي، قصه گويي، عامه گويي، سنت ستيزي و ا جتهاد محوري هدايت كردند و تأثير مهمي بر فرهنگ سياسي داشتند.
فرهنگ سياسي نشان دهنده سطح آگاهي و اداراك طبقاتي مختلف، گروه هاي اجتماعي و افراد از قدرت و سياست بود و در شكل گيري و عملكرد حكومت وقت مؤثر بود. و نظام هاي ارزشي نقش مهمي در رفتار سياسي داشت.
اين نظام كليت منسجم و به هم پيوسته اي از موضوعات حيات مادي و معنوي بود كه فرد، گروه يا طبقه اجتماعي ارزش منفي و مثبت معيني به آن مي داد و همين ارزش ها متقابلاً فعاليت آنها را كنترل مي كرد و در جهت خاصي هدايت مي شدند. با تغيير فرهنگ سياسي و نظام ارزشي موجود يهوديان بر اوضاع سياسي نيم قرن اول هجري مسلط شدند.
دين به بيراهه كشيده شد و اهل بيت و امام علي (ع) فراموش شدند. امام علي(ع) در اين خصوص مي فرمايند:
« با تبليغات ديگران و عده اي نزد مردم مشهور شده و ديگران به فراموشي سپرده شدند ما از كساني بوديم كه فراموش شده و آتش ما خاموش شد و صدايمان محو گرديد. سالها به همين روش گذشت به طوري كه اگر افرادي كه ما را مي شناختند وفات يافتند و كساني كه شناختي از ما نداشتند به وجود آمدند»
حربه هاي سياسي يهوديان
يهوديان از حربه هاي چندي براي اعمال نفوذ بر جامعه سياسي نيم قرن اول هجري استفاده كردند كه با توجه به اوضاع زمانه متفاوت بود. حيله هاي سياسي يهوديان عصر پيامبر(ص) با يهوديان دورا خلفا و امويان هيچ شباهتي به هم نداشت.
اولين روابط سياسي يهوديان با جامعه اسلامي، پس از ورود پيامبر (ص) به مدينه و انعقاد پيمان نامه مدينه كه مجموعه اي از چندين قرارداد بود، رسماً شكل گرفت. پيامبر(ص) با انعقاد پيمان برادري ميان مسلمانان روابط آنها را بهبود بخشيد اكنون بايد بين يهوديان و مسلمانان پيماني بسته مي شد كه پايگاه دين جديد از هر جهت محفوظ بماند و روابط پيروان هر دو دين به صورت مدرن ادامه يابد. با توجه به روحيه عهد شكني يهوديان، اين پيمان مكتوب شد و به امضاء رؤساي قوم يهود و مسلمانان رسيد. عناصر ستيزه جو و غيرمتجانس شهر مدينه با هم پيوند خوردند به حقوق و تعهدات تمام گروه ها تعريف شد و هسته به ظاهر متجانسي از اقوام مدينه پديد آمد كه باعث شد آورنده دين جديد با آرامش بيشتري به تبليغ بپردازد. اين پيمان با يهود به شرط مسالمت بسته شد و هر دو در ابتداي كار از انعقاد اين پيمان راضي بودند. توازن قوا ايجاد شد و يهود با اميد به اينكه پيامبر شخصيتي منفعل دارد و مي توان به راحتي بر او تأثير گذارد عهدنامه را پذيرفتند. آنها اميدوار بودند سروري يثرب را بر مكه ادامه دهند و به حيات سياسي و اجتماعي و اقتصادي خود رونق بخشيد و يا ملعبه گرفتن يك نفر قريش، بر قريش مسلط شوند.
يهوديان در طي سالهاي گذشته با تفرقه افكني بين دو گروه مهم اوس و خزرج با امنيت و آسايش در مدينه زندگي مي كردند و اكنون اين دو گروه در كنار عبد الله ابن ابي جمع شده بودند و قصد اتحاد داشتند و سرنوشت و آينده موهوم يهوديان آنها را به پيامبر جديد نزديك كرد. يهوديان برخي قوانين و تعاليم دين جديد را نيز با دين خود هماهنگ مي ديدند و قبله مسلمانان و يهود يكي بود. بنابراين اولين سياست بزرگان يهود، همراهي و هر چند ظاهري – با پيامبر جديد بود.
انعقاد پيمان نامه با يهود و نشانگر آگاهي پيامبر (ص) نسبت به اوضاع سياسي – اجتماعي آن عصر است. اين پيمان نامه با توجه به اوضاع مدينه و خصوصيات روحي و اخلاقي يهوديان شاهكاري بود كه در سرنوشت اسلام تأثير به سزايي داشت.
« نظم عمومي و يثرب از طريق انعقاد قرارداد سياسي سامان گرفت و اتحاد يثرب و عقايد و آزادي طرفين محترم شمرده شد»
تمام حقوق مدني و اجتماعي براي يهوديان در نظر گرفته شد و يثرب منظقه اي امن براي همگان شناخته شد. هيچ مسلماني حق تعدي به قوم يهود را نداشت و پيامبر(ص) تضمين كرده بودند كه جان و مال آنها تازماني كه به پيمانشان وفادارند محفوظ باشد. اما طبق بند آخر پيمان نامه از ستمكار و جنايتكار حمايت نمي كرد.
پيامبر(ص) در ادامه اين سياست پيمان هاي سياسي ديگري نيز با يهوديان خيبر، مقنا، بني عاديا و… داشت.
اما اولين كارشكني يهوديان زماني شروع شد كه آنها پيامبر را داراي خصلت ها و خصيصه ويژه اي مي ديدند كه با آنها سرسازش ندارد. و در راستاي تحقق اهداف آنها گام برنميدارد حرف و حديث ها شروع شد، طعنه به مسلمانان و تمسخر آنها، خصوصاً در ارتباط با قبله مشترك بود. يهود به مسلمانان مي گفتند شما اگر دين واحد داريد پس چرا رو به قبله ما نماز مي گذاريد و اين مسائل به پيامبر(ص) منعكس مي شد اين بحث و جدل ها هفده ماه پس از هجرت ادامه داشت تا اينكه تغيير قبله، تأثير مهمي بر روابط مسلمانان و يهوديان بر جاي گذاشت. ايرادات اهل كتاب شدت گرفت زيرا آنها تحولات خطرناكي را به دنبال اين تصميم مي ديدند آنها

 

دانلود تحقیق تأثير يهوديان در شكل گيري رويدادهاي مهم سياسي نيم قرن اول هجري

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق بررسی علل تشکیل حزب رستاخیز | 19883 alis

تحقیق, بررسی, علل, تشکیل, حزب, رستاخیز

بررسی علل تشکیل حزب رستاخیز

به عقیده عده ای از کارشناسان مسائل سیاسی، یکی از علل اصلی تشکیل حزب رستاخیز، شکست رژیم در اهداف و برنامه های انقلاب سفید بود. از آنجایی که انقلاب سفید سرآغاز شروع سلطنت مستبدانه و مطلقه شاه در ایران بود که با غائله انجمن های ایالتی و ولایتی که ‘با حذف قید اسلام از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان’ شروع شد تا به برگزاری رفراندوم منجر شد، رژیم سعی داشت با انجام رفراندوم و به اصطلاح جلب آراء مردم وجه قانونی به اعمال خود بدهد و در سطح جهانی نشان بدهد که خود مجری انقلاب است و اصلاحاتی را که او می خواهد انجام دهد مردم با جان و دل خواهان آن هستند. لذا با تبلیغات وسیع در بوق و کرنا کرد که می خواهد برای اصول شش گانه خود، رفراندوم برگزار کند. در حقیقت انجام رفراندوم توسط شاه، نمایش قدرتی بود که شاه با جلب حمایت آمریکا در مقابله با نیروهای اسلامی و مأموریت اسلام زدایی خود اجراء کرد و در جریان برگزاری چنین رفراندومی با مخالفت علمای مذهبی به رهبری امام( ره( روبرو شد به گفته امام )ره: (‘این رفراندوم اجباری مقدمه از بین بردن مفاد مربوط به مذهب است…’ ۱ با این مخالفت ضربه سهمگینی از سوی نیروهای مذهبی به رهبری امام )ره( به رژیم شاه وارد شد.
رژیم چنان خشمناک شد که جهت سرکوب حرکت مخالفین خود به هر وسیله ای متشبت شد و پیامد آن قلع و قمع مردم حمله به مدرسه فیضیه، دستگیری رهبر انقلاب، و خفقان بیشتر در جامعه بود. انجام انقلاب سفید و رفراندوم ۶ بهمن ۱۳۴۱ )که با ۵ میلیون و ششصد هزار رأی موافق در مقابل چهار هزار و صد و پنجاه رأی مخالف به تصویب رسید( از دید شاه نقطه شروع پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی و تحرک در میان جامعه بود، اما در حقیقت سقوط و نابودی اقتصاد ایران و ایجاد اقتصادی وابسته و سقوط ارزشهای اخلاقی و افزایش ناهنجاریهای اجتماعی بود. شاه که تحمل هیچ مخالفتی را نداشت مخالفین خود را همواره مرتجعین سیاه و سرخی می نامید که تحمل انقلاب مترقیانه او را ندارند. اما تاریخ هرگز فراموش نکرده است زمانی که در آمریکا کندی بر سر کار آمد، شرط کمک به کشورهای در حال توسعه را انجام اصلاحات در این کشورها ذکر کرد.
چون شاه زیر بار چنین اصلاحاتی نمی رفت و کلا برای هیچ کس جز خودش احترام و ارزشی قائل نبود – در قاموس او کارگر، دهقان، کشاورز همواره عناصری بودند که ارزش فکر کردن را نداشتند – لذا آمریکا مهره وابسته خود، علی امینی را بر سر کار آورد تا چنین اصلاحاتی را شروع کند و شاه که پایه های سلطنت خود را در خطر می دید در ۲۱ فروردین ۱۳۴۱ رهسپار آمریکا شد و بالاخره توانست موافقت اربابان آمریکایی را جلب کند که خود مجری چنین طرح انقلابی !! شود شاه در نطق خود در سر میز شامی که به مناسبت ورود لیندون جانسون معاون ریاست جمهوری وقت آمریکا به ایران ترتیب داده بود، قول شرافتمدانه!! داد که به هر ترتیبی که شده خواسته های اربابان خود را به مرحله اجرا در آورد.
شاه هرگز گمان نمی کرد نیروهای مذهبی مخالف اقدامات او، تا این حد میان مردم ریشه داشته باشند که بتوانند در مقابل او ایستادگی کنند. لذا با کینه وبغض تمام مخالفین خود را ‘مرتجعین سیاه و سرخ’ می نامد که وجود این گروهها گره کوری بوده است که با انجام انقلاب سفید ‘در جهت اسلام زدایی’ موفق به باز کردن آن شده است و توانسته با درایت تمام!! مرتجعین وابسته به بیگانه را با تمام قدرت بر سر جای خود بنشاند و صدای آنها را در گلو خفه سازد و گفته بود:
‘… ]دشمنان[ خارجی از دو نوع ارتجاع دیگر استفاده می برد یکی ارتجاع سرخ، یکی ارتجاع سیاه، آنها هم به جای خود نشانده شدند.’ ۲
● انقلاب سفید و تعمیرات بنیادی
اگر انقلاب را به مفهوم واقعی و حقیقی آن که ‘دگرگونی وتغییر بنیادی’ است در نظر بگیریم، انقلاب سفید هم هدفش دگرگونی بنیادهای اقتصادی اجتماعی و فرهنگی در جامعه بود حفظ ساختار سیاسی موجود بود در زمینه سیاسی، هیچ گروه و جمعیتی اجازه فعالیت نداشتند و در جامعه نهاد سیاسی وجود نداشت که عدم وجود گروههای سیاسی بتواند خلایی ایجاد کند، زیرا حکومت مطلقه و دیکتاتوری بنا به ماهیت ذاتی خود تحمل هیچ صدای مخالفی را نداشت. در زمینه اقتصادی هدف انقلاب سفید از بین بردن ساختارهای اقتصادی موجود در جامعه و وارد کردن اقتصاد وابسته به شبکه اقتصادی بین المللی و سرمایه داری غرب، ایجاد بازار مصرف برای کالاهای تولیدی امپریالیستها و شرکت های چند ملیتی بود که می توان گفت به این اهداف دست یافت. در زمینه فرهنگی و اجتماعی رژیم تلاش داشت تا اسلام منهای روحانیت، رواج فرهنگ مصرفی، برهنگی و بی بند و باری غرب که سرشار از فساد اخلاقی و پیامدهای ناهنجار اجتماعی بود، در جامعه به مرحله اجرا بگذارد، که از این حرکت به عنوان رواج فرهنگ و تجدد یاد می کرد که آخوندها را مخالف رواج چنین فرهنگی می دانست.
در عمل رژیم شاه توانست تا حد زیاد ساختارها و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی را در جامعه بر هم زند که این امر تضادهای فرهنگی و طبقاتی را در جامعه دامن زد که گریبان رژیم را سخت می فشرد و بعدها شعله های آن دامن رژیم را گرفت. شاه همواره مخالفین خود را، بخصوص مذهبیون را از لحاظ قدرت و مخالفت با خود بسیار ضعیف می دید، و هرگز گمان نمی کرد که در شاهراه تمدن! هنوز مذهب نقش و رنگی داشته باشد. در حالی که این اشکال او بود که هیچ گاه نخواست واقعیت های موجود جامعه را بشناسد و فرهنگ حاکم بر جامعه ایران را درک کند و نقش مذهب و اصالت دین را در روح و روان انسانها باور کند (و این مسأله از نقاط ضعف و یکی از علل سقوط اصلی شاه بود). به علت همین دید محدود، بعد از اعلام رفراندوم با مقاومت توده مردمی روبرو شد که از رهبر خود امام (ره) تبعیت می کردند. رژیم شاه مجبور شد با شدت تمام مخالفین خود را با زور اسلحه و نیروی پلیس سرکوب کند، و با حاکم کردن جو خفقان، رفراندوم کذایی خود را انجام دهد. با وجودی که رژیم بر دستگاه عریض و طویل ساواک و نیروهای امنیتی برای سرکوب مخالفین می افزود، هرگز نتوانست صدای انقلابیون را برای همیشه خاموش سازد.
همین علت بود که گهگاهی مجبور می شد اعتراف کند که دشمن را ضعیف دیده و با وجود این که دستهای آغشته به خون خود را تا گلو در حلقوم خصم فشرده است، اما نتوانسته است به حیات (مخالفین) خاتمه دهد. شاه همواره سعی می کرد در ظاهر خود را خیلی خونسرد نشان دهد و بی اهمیت از کنار این مسائل بگذرد و حرکت مخالفین خود را طبق معمول به بیگانگان و مارکسیست ها نسبت دهد. چنانچه در مصاحبه ای با

 

دانلود تحقیق بررسی علل تشکیل حزب رستاخیز

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق آثار و انديشه های سياسی شهيد مطهری | 20039 alis

تحقیق, آثار, و, انديشه, های, سياسی, شهيد, مطهری

آثار و انديشه های سياسی شهيد مطهری
اشاره :

شهيد مطهري از معدود فلاسفه ي بزرگ اسلامي است كه به گونه اي نظام مند در باب انديشه و ابعاد مختلف فلسفي ، اجتماعي ، متدولوژيك (روش شناخت) ديني ، فرهنگي و سياسي آن كار كرده و بنياني را گذاشته است كه در آينده هم چنان راه گشاي دوست داران مباحث فلسفي – انديشه اي جهان اسلام خواهد بود .

شهيد مطهري پس از روشن كردن بناي متدولوژيك بحث خود به ايجاد بنيادهاي فلسفي بحث پرداخته و سپس وارد حوزه ي اجتماع و فرهنگ شده و در نهايت به نتيجه ي سياسي مي رسد . بنابراين در بحث انديشه هاي سياسي ايشان نيز بايد اين روال را مد نظر قرار داد . بدون شك تكميل بحث در قالب مقاله ي كوتاه وافي به مقصود نخواهد بود اما اميدواريم اين مقاله به عنوان مدخلي بر كارهاي بيش تر در زمينه ي افكار و آثار آن شهيد بزرگوار مثمر ثمر باشد ؛

روش شناسي

شهيد مطهري در زمينه روش شناسي يك مشرب منعطف را دنبال كرده است . نه خود را به قياس محدود مي كند و نه اين كه اسير استقرا و اسلوب تجربي مي شود . او معتقد است انسان بايد جايگاهش را بشناسد و بداند در كجا از اسلوب تجربي استفاده كند و كجا به قياس بپردازد . اين شيوه ي غير تعصب آميز روش شناختي ، بنيادي بر انديشه هاي شهيد مطهري مي گذارد كه سير تفكرات فلسفي تا انديشه هاي سياسي ايشان را به گونه اي دل نشين قابل فهم و پذيرش مي كند .

شهيد در ارتباط عقل و دين نيز تلاش مي كند تا عقل را در راه تحليل مسايل ديني به كار گيرد و علاوه بر تكيه بر عقل روشن انديش ، ضعف هاي عصر روشنگري غرب در نگاه تك بعدي به عقل را با توسل به اصول و احكام ديني برطرف سازد (1) .

مراحل بالاتر در نگاه روشي و تحليل فلسفي – سياسي شهيد مطهري با كشف ريشه هاي تاريخي مسايل فلسفي آغاز مي شود . سپس مباحث مطرح نزد فلاسفه مورد بررسي قرار مي گيرد و آن گاه در قالب مطالعه ي تطبيقي ، موضوعات با توجه به نظرات فلسفي و سياسي انديشه مندان غير مسلمان و عمدتاً با توجه ويژه به سير انديشه در غرب مورد بحث قرار مي گيرد .

شهيد مطهري در مباحث خود به نوعي آسيب شناسي و مورديابي مسايل سياسي و ديگر مسايل مبتلا به جوامع اسلامي و جامعه ي ايران پرداخته و مطالعه ي موردي خود را بر روي موضوعات و مسايل مزبور سامان مي دهد (2) .

بنيادهاي فلسفي

در رابطه ي فرد و جامعه ، شهيد مطهري معتقد است كه « جامعه » بسان يك موجود زنده است كه از حيات واقعي برخوردار مي باشد . به اعتقاد ايشان « قرآن براي جوامع ، سرنوشت مشترك ، نامه ي عمل مشترك ، فهم و شعور ، طاعت و عصيان معني ندارد و قرآن همان طور كه براي فرد حيات و موت قائل است واقعاً براي جامعه نيز حياتي ، موتي و روحي قائل است (3) »

اين نگاه شهيد مطهري به جامعه برخلاف نگاه هاي ابزار گرايانه ي انديشه ي غرب بعد از عصر روشن انديشي به آن مي باشد . در جامعه ي مكانيكي غرب ، فرد اصل است و جامعه مصنوع او . اما در انديشه ي شهيد مطهري ، فرديك موجود اجتماعي است كه بايد در اجتماع زندگي كند وگرنه منقرض خواهد شد . در واقع جامعه محل تحقق شخصيت فرد است .

به همان نسبت جامعه نيز از افراد آن شخصيت مي گيرد . چنين نگاهي نيز فارغ از تعصبات دو مكتب فردگرايي و جامعه گرايي (اينديويدواليسم و سوسياليسم) شكل مي گيرد و با نگاهي ويژه به نظريه ي فطرت در اسلام تقويت شده است (4) .

در كل در نظريه ي تكامل اجتماعي انسان ، شهيد مطهري فطرت انساني را اصل گرفته و معتقد است در قالب روابط مبتني بر اخلاق فردي و اجتماعي ، ايمان به هدف خلقت و بعثت انبيا ، انسان مي تواند مراحل تكامل را در جامعه ي اسلامي طي نمايد. اين نگرش هر گونه ياس و بدبيني نسبت به

 

دانلود تحقیق آثار و انديشه های سياسی شهيد مطهری

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق انديشه‌ سياسي‌ امام‌ خميني‌ (ره‌) | 20038 alis

تحقیق, انديشه‌, سياسي‌, امام‌, خميني‌, (ره‌)

انديشه‌ سياسي‌ امام‌ خميني‌ (ره‌)
مقدمه
بنا به‌ اعتراف‌ تاريخ‌، همواره‌ يك‌ انديشه‌ سياسي‌ در اعصار گوناگون‌برسرنوشت‌ بسياري‌ از ملتها تأثير داشته‌ و چه‌ بسا تغييرات‌ اساسي‌ درسرنوشت‌ آنها ايجاد كرده‌ است‌. امروزه‌ نيز تأثير عميق‌ انديشه‌ سياسي‌امام‌ خميني‌ بر سرنوشت‌ بسياري‌ از ملتهاي‌ جهان‌ ـ از بوسني‌ تا جنوب‌شرق آسيا و از آفريقاي‌ جنوبي‌ تاافغانستان ـ آشكار و هويدا است‌.بنابراين‌ در اين‌ نوشتار كوشش‌ شده‌ است‌ كه‌ مطالبي‌ از متون‌ اصلي‌بزرگترين‌ صاحب‌ نظر سياسي‌ قرن‌ بيستم‌ در برابر ديد و نظر علاقمندان‌قرار داده‌ شود.
مطالب‌ ذكر شده‌ در اين‌ نوشتار در آمدي‌ برانديشه‌ سياسي‌ امام‌ است‌،زيرا نتوانسته‌ام‌ در اين‌ مختصر به‌ همه‌ ابعاد انديشه‌ سياسي‌ امام‌ بپردازم‌.به‌ عبارت‌ ديگر هدف‌ از اين‌ كوشش‌ اين‌ بوده‌ است‌ كه‌ دسترسي‌علاقمندان‌ به‌ انديشه‌ سياسي‌ امام‌ را امكانپذير نمايم‌. البته‌ اين‌ مطالب‌طوري‌ انتخاب‌ و تنظيم‌ شده‌ است‌ كه‌ در ضمن‌ مطالعه‌ آنها آن‌پيوستگي‌ متقابل‌ كه‌ ميان‌ قسمتهاي‌ مختلف‌ افكار امام‌ وجود دارد به‌خوبي‌ درك‌ مي‌شود.
به‌ هر كدام‌ از عبارات‌ نقل‌ شده‌ از امام‌، تفسير روشن‌ كننده‌اي‌ به‌ عنوان‌مقدمه‌ و توضيح‌ ملحق‌ گرديده‌ است‌؛ با اين‌ هدف‌ كه‌ خواننده‌ را دردرك‌ مفهوم‌ و اهميت‌ نظريه‌هاي‌ مورد بحث‌ ياري‌ كند. البته‌ نبايدتصور كرد كه‌ تفسيرهاي‌ ارائه‌ شده‌ از جامعيت‌ و شمول‌ كافي‌ در موردمسائل‌ مورد نظر برخورد دارند و تفسيرهاي‌ ديگري‌ نمي‌توان‌ ارائه‌كرد.

در اين‌ نوشتار سعي‌ شده‌ است‌ كه‌ مطالب‌ مورد نظر امام‌ دسته‌بندي‌ شده‌و يك‌ طرح‌ و الگوي‌ جديد از نظام‌ سياسي‌ مورد نظر امام‌ ارائه‌ شود كه‌نويسندگان‌ ديگر ممكن‌ است‌ چندان‌ توجهي‌ به‌ آن‌ نكرده‌اند، به‌ ويژه‌در قسمت‌ «نحوه‌ تحقق‌ نظام‌ سياسي‌ اسلام‌» و «حدود اختيارات‌ ولي‌فقيه‌» كه‌ چشم‌انداز جديدي‌ براي‌ اين‌ دو مبحث‌ ايجاد مي‌كند.
با اين‌ مسائل‌ شايد لازم‌ نباشد كه‌ اطاله‌ كلام‌ داده‌ شود. به‌ هر حال‌ هرخواننده‌اي‌ استفاده‌ خاصي‌ ازاین مطالب‌ ‌خواهد داشت‌ و مسلماً ازمطالعه‌ اين‌ نوشتار نيز انتظار نمي‌رود كه‌ روشها و شيوه‌هاي‌ مديريت‌حضرت‌ امام‌ نصيب‌ خواننده‌ محترم‌ شود زيرا اين‌ مسئله‌ نوشتارديگري‌ را مي‌طلبد.
شـرح‌ حال
آنچه‌ معروف‌ است‌ اينكه‌ فيلسوفان‌ اغلب‌ داراي‌ زندگي‌ پرماجرائي‌نيستند و رويدادهاي‌ زندگيشان‌ جز براي‌ شارحان‌ احوالشان‌ چندان‌جالب‌ نيست‌ و چيزي‌ كه‌ يادمان‌ آنان‌ است‌ ماجراهاي‌ زندگيشان‌ نيست‌بلكه‌ آثار ايشان‌ است‌. امّا «خميني‌ كبير» كه‌ بعدها مردم‌ ايران‌ او را بالقب‌ مختصر و جالب‌ «امام‌» شناختند، استثنائي‌ بر اين‌ قاعده‌ بود.زندگي‌ و شخصيت‌ او مظهر يكي‌ از مهمترين‌ نقاط‌ عطف‌ تاريخ‌ اسلام‌و تشيع‌ است‌. اين‌ نقطه‌ عطف‌ آن‌ تحوّل‌ و انتقالي‌ است‌ كه‌ در نخستين‌سالهاي‌ قرن‌ پانزدهم‌ هجري‌ از محيط‌ سرد و تاريك‌ استبداد به‌ فضاي‌باز و روشن‌ حكومت‌ اسلامي‌ صورت‌ گرفت‌.
«روح‌ الله» در بيستم‌ جمادي‌ الثاني‌ سال‌ 1320 هـ.ق مصادف‌ باسالروز جده‌اش‌ «ام‌ابيها» در «خمين‌» زاده‌ شد. در آن‌ زمان‌ ايران‌دوران‌ پر آشوب‌ «انقلاب‌ عدالتخواهي‌» را مي‌گذراند. هفت‌ساله‌ بودكه‌ تن‌ شريف‌ شيخ‌ فضل‌الله نوري‌ پرچم‌ برافراشته‌ شده‌ استقلال‌ وآزادي‌ ايران‌ گرديد.
پاره‌اي‌ از شارحان‌ احوال‌ «امام‌» در مورد حوادث‌ دوران‌ كودكي‌او كه‌ در تكوين‌ خلق‌ و خوي‌ و مسير زندگي‌اش‌ مؤثر بوده‌ است‌مطالبي‌ نوشته‌اند، ولي‌ آنچه‌ بسي‌ بيشتر از اين‌ عوامل‌ در اين‌ زمينه‌تأثير داشته‌ همانا رويدادهاي‌ زندگي‌ و كيفيت‌ و مراحل‌ جواني‌ اواست‌. «امام‌» بعد از آنكه‌ تحصيلات‌ ابتدائي‌ خود را نزد اساتيدمختلفي‌ در اراك‌ گذراند در سن‌ 15 سالگي‌ به‌ تحصيل‌ علوم‌ اسلامي‌در محضر برادر بزرگوارش‌ پرداخت‌ و بعد از آن‌ به‌ يكي‌ از حوزه‌هاي‌رسمي‌ آن‌ زمان‌ يعني‌ حوزه‌ اصفهان‌ فرستاده‌ شد. وي‌ هنگامي‌ كه‌ به‌ آن‌حوزه‌ قدم‌ مي‌گذاشت‌ كمتر از 18 سال‌ داشت‌. دو سال‌ بعد زمانيكه‌آيت‌الله مؤسّس‌ «حائري‌» به‌ سوي‌ شهر قم‌ شتافت‌ ايشان‌ نيز به‌ قم‌ رفت‌و در مدرسّه‌ دارالشفا مأمن‌ گزيد.
در زمان‌ فوت‌ آيت‌الله حائري‌ «امام‌» در بسياري‌ از علوم‌ مهارت‌ وتخصص‌ ويژه‌اي‌ يافته‌ بود. ارتباط‌ مادام‌العمر او با «كسب‌ فضائل‌اخلاقي‌» يكي‌ از بزرگترين‌ عواملي‌ بود كه‌ بر آينده‌ او اثر عميق‌گذاشت‌. در حقيقت‌ بايد گفت‌ كه‌ بدون‌ انگيزه‌ها و امكانهائي‌ كه‌ اين‌«ارتباط‌» براي‌ او به‌ وجود آورد بيشك‌ امام‌ همچون‌ يك‌ «روحاني‌گمنام‌» چشم‌ از جهان‌ فرو مي‌بست‌. امّا اين‌ منزلت‌ و مقام‌ عرفاني‌ بود كه‌او را به‌ عظمت‌ و بزرگي‌ رساند.
«امام‌» در سرتا سر زندگانيش‌ به‌ كار تحرير و تأليف‌ نيز اشتغال‌داشت‌ بطوريكه‌مجموعه‌ آثار كتبي‌اش‌ را بسيار قطور و مفصّل‌ نمود.اين‌ آثار شامل‌ وعظ‌ها، نامه‌ها، نوشته‌هاي‌ عرفاني‌، تفسيرات‌ كتاب‌مقدس‌ قرآن‌، دفاع‌ از اسلام‌، فقه‌، اصول‌، شعر و اين‌ قبيل‌ مطالب‌هستند. از كتاب‌ چهل‌ حديث‌ كه‌ بگذريم‌ ـ كه‌ فصول‌ و بابهاي‌ مختلف‌آن‌ در حالتي‌ مخصوص‌ به‌ خود قرار دارند، مبحث‌ ولايت‌ فقيه‌بي‌گمان‌ مؤثرترين‌ اثر خميني‌ كبير است‌. تدوين‌ اين‌ اثر را امام‌ در سال‌1339 يعني‌ 7 سال‌ پس‌ از كودتاي‌ آمريكائي‌ شاه‌ بر عليه‌ ملت‌ ايران‌ و2 سال‌ قبل‌ از قيام‌ اسلامي‌ 15 خرداد در قسمتي‌ از «كتاب‌ البيع‌» آغازكرد و مسلّماً غرضش‌ از تأليف‌ آن‌ تنها ادامه‌ سيره‌سلف‌ صالح‌ نبودبلكه‌ همانطور كه‌ از درسهاي‌ اظهار شده‌ در نجف‌ پيدا است‌ در فكراين‌ بود كه‌ پايه‌هاي‌ يك‌ حكومت‌ مستقل‌ در زمان‌ غيبت‌ را سر و سامان‌بخشد و همچنين‌ در دفاع‌ از عقيده‌اي‌ بود در مقابل‌ كساني‌ كه‌ مذهب‌تشيّع‌ را مدافع‌ جدائي‌ دين‌ از سياست‌ مي‌پنداشتند و ادعا مي‌كردند كه‌«هر پرچمي‌ قبل‌ از قيام‌ قائم‌ براي‌ برپائي‌ حكومت‌ بلند شود محكوم‌ به‌شكست‌ است‌» و بايد مسئوليّت‌ تمام‌ عواقب‌ شوم‌ و دردناك‌ آن‌ كه‌نصيب‌ جامعه‌ اسلامي‌ مي‌گردد را بپذيرد زيرا آميختن‌ دين‌ با حكومت‌مردم‌ را از دين‌ و مذهب‌ بري‌ نموده‌ و باعث‌ زوال‌ دين‌ خواهد شد وباعث‌ نزول‌ بلايا و بدبختيهاي‌ بعدي‌ جامعه‌ تشيّع‌ خواهد گرديد.
آثار علمي‌ «امام‌» از تأليفات‌ دوران‌ جواني‌ و با تأليف‌ مسائل‌ عقليه‌آغاز گرديد و در زمينه‌ اخلاقيات‌ و فقه‌ و اصول‌ ادامه‌ يافت‌. بيش‌ از27 سال‌ نداشت‌ كه‌ «مصباح‌الهدايه‌» را در عرفان‌ به‌ رشته‌ تحريردرآورد. در سن‌ 29 سالگي‌ شرحي‌ بر دعاي‌ سحرماه‌ رمضان‌ نگاشت‌كه‌ نشان‌دهنده‌ ارتقاء فكري‌ او در مسائل‌ عقليّه‌ است‌. وي‌ سپس‌ كتاب‌«اربعين‌ حديث‌» را تأليف‌ كرد كه‌ شامل‌ 7 حديث‌ در مسائل‌ عقليه‌ و33 حديث‌ مربوط‌ به‌ اخلاقيات‌ مي‌باشد. امام‌ تا آخر عمر مبارك‌ خودموفق‌ به‌ باقي‌ گذاشتن‌ حداقل‌ 25 اثر علمي‌ گرديد. در ميان‌ آثار متعددامام‌ مهمترين‌، برجسته‌ترين‌ و معروفترين‌ اثر او رساله‌ وي‌ در نظريه‌سياسي‌ است‌ كه‌ مجموعه‌اي‌ از دروس‌ ايشان‌ در

 

دانلود تحقیق انديشه‌ سياسي‌ امام‌ خميني‌ (ره‌)

دریــــافت فایـــل