مديران

دریافت مقاله مهمترين اشتباهات مديران منابع انساني و كاركنان در رابطه با مديريت عملكرد | 17995 alis

مقاله, مهمترين, اشتباهات, مديران, منابع, انساني, و, كاركنان, در, رابطه, با, مديريت, عملكرد

چكيده
اين مقاله به مهمترين اشتباهات مديران منابع انساني و كاركنان در رابطه با مديريت عملكرد مي‌پردازد و د ر رابطه با پرهيز از اين اشتباهات رايج الگويي ارائه مي‌كند. اين مقاله سعي دارد، تا بازگو نمايد كه چگونه فرآيند مديريت عملكرد با رويكردي نوين و كاربردي، سازمان را در جهت تشخيص مشكلات عملكردي و در نتيجه از ميان برداشتن موانع در قالب الگويي هفت عامله، حمايت مي‌كند.
ده اشتباه رايج ارزشيابي، اشتباهات رايج دپارتمان‌هاي منابع انساني در خصوص فرايند و اجراي ارزشيابي، ماهيت، بهبود، مشكلات و الگوي ارزشيابي عملكرد مباحث اين مقاله را تشكيل مي‌دهند

كليدواژه(ها) : ارزشيابي؛ مديريت عملكرد؛ ارزيابي عملكرد

– مقدمه
نمي‌توان سنجيد اما نسنجيده عمل كرد. بسياري از مديران امروزه به دلايل متعدد دچار روزمر‌گي (مودا) شده و در نتيجه فعاليت‌هاي فاقد ارزش افزوده انجام مي‌دهند كه تكرار انجام آنها منجر به باورهاي غلط مي‌شود. اين مقاله سعي دارد مهمترين اشتباهات مديران منابع انساني و كاركنان را در رابطه با مديريت عملكرد بيان نمايد و د ر رابطه با پرهيز از اين اشتباهات رايج الگويي ارائه كند.
همزمان با گرايش سازمان‌ها به سوي رقابت، تكنولوژي و مديريت و ترقي اقتصاد نوين، فشار در جهت ايجاد لبه برنده طرح‌هاي استراتژيك براي سازمان‌ها افزايش مي‌يابد. اين طرح‌ها جهت اجرا نياز به روش فوق العاده‌اي دارند تا سازمان‌ها را در صدر رقابت ابقا نموده و به طور پيوسته براي سازمان، صاحبان سهام و تمامي ذينفعان ذيربط، ايجاد ارزش نمايند.
خوشبختانه سازمان‌ها در اين دهه يا حتي در اين چند سال اخير دست از خيالبافي برداشته و امروزه به طرقي در حال ايجاد ارزش مي‌باشند. وليكن در جاده منتهي به ارزش افزوده، با موانعي برخورد مي‌نمايند كه تا همين اواخر كسي حتي فكرش را هم نمي‌كرد. سهم قابل توجهي از اين موانع از پارادايم‌هاي ذهني مزمن، باورهاي غلط و گاه اشتباهات مديران نشأت مي‌گيرد. ذكر اين نكته ضروري است كه حتي بهترين فرآيند مديريت عملكرد طراحي شده، تنها زماني اثربخش خواهد بود كه متناسب با سبك رهبري، سبك مديريت، باورهاي مديران و كاركنان و فرهنگ سازمان ذيربط باشد. اين مقاله سعي دارد، تا بازگو نمايد كه چگونه فرآيند مديريت عملكرد با رويكردي نوين و كاربردي، سازمان را در جهت تشخيص مشكلات عملكردي و در نتيجه از ميان برداشتن موانع در قالب الگويي هفت عامله، حمايت مي‌كند. اين مقاله شامل چهار بخش است. در بخش اول ده اشتباه رايج مديران كه موجب اشتباه در ارزشيابي عملكرد مي‌شود مطرح مي‌گردد. در بخش دوم طي بررسي‌هاي به عمل آمده در دپارتمان‌هاي منابع انساني، به رايج‌ترين اشتباهات مديران منابع انساني اشاره خواهد شد. سپس در بخش سوم پيرامون بهبود عملكرد مواردي مطرح خواهند شد و نهايتاً در بخش چهارم جمع‌بندي و نتيجه‌گيري خواهيم كرد.
2- ده اشتباه رايج ارزشيابي
1- صرف وقت بيشتر براي ارزشيابي عملكرد نسبت به طرح‌ريزي عملكرد و يا نسبت به ارتباط كاري موجود ارزشيابي عملكرد، نقطه پايان يك فرآيند پيوسته است . فرآيندي كه مبناي آن ارتباط مطلوب ميان مدير و كارمند است. بنابراين به جاي ارزشيابي در پايان سال، وقت بيشتري را بايد صرف پيشگيري از مشكلات عملكردي نمود. هنگامي كه مديران در طول سال رويه مثبتي را اتخاذ مي‌كنند، ارزشيابي ساده و آسان خواهد بود.

2- مقايسه كاركنان با يكديگر: چنانچه مي‌خواهيد موجب پديد آوردن احساسات منفي شويد، به روحيه كاركنان خود آسيب بزنيد و در آنها به گونه‌اي نامطلوب چنان حس رقابتي بوجود آوريد كه توان كار گروهي را از دست دهند، آنان را درجه بندي نموده يا با هم مقايسه نماييد. اين شگردي تضمين شده است. بدين ترتيب مدير نه تنها موجبات اصطكاك ميان كاركنان را پديد مي‌آورد، بلكه خود، هدف اصلي اين كينه توزي قرار مي‌گيرد.

3- فراموش كردن اين مطلب كه هدف از ارزشيابي، پيشرفت است، نه سرزنش كردن: ما بدين منظور دست به ارزشيابي مي‌زنيم كه به بهبود عملكرد كمك كنيم، نه آن كه مقصر بيابيم و سرزنش كنيم. مديراني كه اين امر را فراموش مي‌كنند اعتماد كاركنانشان و حتي سازگاري آنها را از دست مي‌دهند.

4- باور به اين كه فرم نرخ ارزيابي وسيله‌اي است عيني و بازتاب دهنده واقعيت به طور منصفانه: بسياري از مديران براي ارزشيابي كاركنان از فرم‌هاي نرخ ارزشيابي استفاده مي‌كنند، چرا كه نسبت به گونه‌هاي ديگر ارزشيابي سريعتر انجام مي‌گيرد. واقعيت اين است كه اگر از دو شخص بخواهيد يك كارمند را ارزشيابي كند، احتمال تطابق نتايج بسيار اندك است و اين نشان مي‌دهد اين شيوه ارزشيابي تا چه حد ذهني است. اين مطلب را بارها و بارها به خود گوشزد كنيد. نرخ‌ها ذهني هستند. فرم‌هاي نرخ ذهني است، عيني نيست.
5- استفاده صرف از ارزشيابي براي تعيين حقوق كاركنان: بسياري از مديران چنين مي‌كنند. آنان تنها هنگامي‌كه بخواهند افزايش حقوق كاركنان را تأييد يا رد كنند، دست به ارزشيابي مي‌زنند. اما بايد به خاطر داشت كه ارزشيابي عملكرد براي «بهبود عملكرد» است نه فقط براي حقوق (گو اين كه برخي مي‌پندارند، تنها براي حقوق است) هر شخصي؛ صرف نظر از اين كه مسأله پول (حقوق) در ميان باشد يا خير، نياز به بازخورد در زمينه شغلي خود دارد.

6- باور بدان كه آنها در موقعيتي قرار دارند كه مي‌توانند ارزشيابي صحيحي به عمل آورند: چنين امري غي

 

دانلود مقاله مهمترين اشتباهات مديران منابع انساني و كاركنان در رابطه با مديريت عملكرد

دریــــافت فایـــل

دریافت اهميت اخلاق و مسئوليت هاي اجتماعي مديران | 18009 alis

اهميت, اخلاق, و, مسئوليت, هاي, اجتماعي, مديران

باپیشرفت صنعت وتکنولوژی بالطبع تغییرات محیط واجتماع , تأثیرات شرکتها برجامعه مورد توجه قرارگرفته است .ازآنجائیکه گردانندگان شرکتها مدیران هستند و نظرات آنان تأثیرگذاراست .لذاتوجه به اخلاق مدیران نیز مسئول بودن آنها درقبال جامعه تحت عنوان مسئولیت اجتماعی مدیران موردبحث سالهای اخیر بوده است
درمقاله ای که پیش روی دارید باارائه تاریخچه اخلاق ومسئولیت اجتماعی مدیران ونیز اهمیت آن درجامعه فعلی وبیان تعاریف ودیدگاههای گوناگون ورابطه بین اخلاق ومسئولیت اجتماعی , ارتباط آن رابا توسعه پایدار واینکه چه نقشی می تواند درتأمین اهداف شرکت ایفا نمایند موردبررسی قرارمی گیرد .
همچنین مکاتب موجود در این زمینه واین که عواملی محیطی تأثیر گذار براخلاق ومسئولیت اجتماعی مدیران چه مواردی می باشد .درپایان روشهای اندازه گیری اخلاق ومسئولیت اجتماعی آورده شده است ونیز اهم دلایل موافقت ومخالفت نسبت به این موضوع نیز فهرست واربیان گردیده است .

اهميت اخلاق و مسئوليت هاي اجتماعي مديران
امروزه اخلاق و مسئوليت هاي اجتماعي مديران بيش از گذشته مورد توجه صاحب نظران رشته مديريت قرار گرفته است. مديران كساني كه تصمیماتی را که علاوه بر داشتن مباني واقعيت، مستلزم قضاوت ارزشي و اخلاقي نيز هست، اتخاذ مي كنند. انتخاب يك شق از ميان شقوق مختلف با توجه به تصميمات قبلي ,فشارهای لحظه اي ، ارزش هاي مذهبي، سنتها، و عوامل اجتماعي و اقتصادي به عمل مي آيد.(تدبير ارديبهشت 83 )
واضح است كه هر تصميم مدير مي تواند طي يك روند سلسله وار دير يا زود سرنوشت تمامي نهادهاي جامعه را به مقداركم يا زياد دستخوش تغییر نمايد. این موضوع به ويژه در كشور ما به خاطر شرايط خاص و نياز به توسعه اقتصادي و صنعتي از اهميت بيشتري برخوردار است.اگر مديران شركت ها به اهداف اجتماعي خود حرمت نگذارند، آلودگي محيط، بيماري، تبعيض و نا بساماني محيط شان را فراخواهد گرفت و اگر با اندكي دورانديشي به قضيه ننگرند، این مشكلات آخرالامر گريبان خودشان را خواهد گرفت. (اميدوار، عليرضا، 1383)
مسئوليت اخلاقي و اجتماعي يك تعهد مداوم صاحبان صنعت و تجارت و دولت است كه آنها راملزم به رعايت اصول اخلاقي و توسعه اقتصادي هم زمان با ارتقاء سطح زندگي نيروي كارو خانواده آنها در جامعه در سطح گسترده مي نمايد. همچنين مسئوليت اجتماعي شركت ها، تعهد صاحبان صنعت و تجارت در مقابل اجتماع مي باشد كه مي بايست ضمن احترام به فرهنگهای مختلف موقعيت هاي شغلي جهت توليد، مهارت نيروي كار، اجتماع و دولت ايجاد نمايد. (Frederick Lyins , 2004 )
Mallen معتقد است مديريت مسئوليت اجتماعي شركت مانند اداره كردن ديگر بخش هاي شركت است. وي مي گويد شما مي توانيد آن را به خوبي انجام دهيد و هم مي توانيد آنرا به بدي انجام دهيداگر فرآيند مديريت مسئوليت اجتماعي باعث شود كه شما از انجام ديگر امور مهم باز بمانید، این به معني آن نيست كه اشكال از نفس مديريت مسائل اجتماعي است بلكه، اشكال از نحو انجام آن كار توسط شماست. مديريت صحيح مسئوليت هاي اجتماعي مي تواند از اهداف اقتصادي شركت به خوبي پشتيباني نمايد، مي تواند روابط خوبي با سرمايه گذاران كه در مواقع بحراني نظرشان در رابطه با كار بسيار مهم است بنا نمايد و مي تواند هزينه هاي شركت را كاسته و سودآوري را افزايش دهد. (Mallen baker و2004)
با توجه به افزيش مشاركت آحاد جامعه در فعاليت هاي اقتصادي ارائه الگويي براي تبيين اصول اخلاقي و اجتماعي و ارزيابي بر آن اساس بسيار ضروري مي نمايد. در این زمينه مي توان به منابعي همچون ، متون مذهبي، عرف و اصول فني و علمي و استانداردهاي مربوطه استناد كرد، البته دين اسلام با انبوهي از توصيه هاي عملي در زمينه رعايت اصول اخلاقي و اجتماعي در بين ديگر اديان از جايگاه ممتازي برخوردار است. از این نظر مسلمانان داراي پشتوانه اي قوي هستندو این موضوع حتي دربرگيرنده هاي بسياري از توصيه ها و الزاماتي است كه تحت عنوان سرمايه گذاري اجتماعي مطرح شده است. از اقدام

 

دانلود اهميت اخلاق و مسئوليت هاي اجتماعي مديران

دریــــافت فایـــل

دریافت مسئوليتهاي اجتماعي مديران و بنگاههاي كسب و كار | 19025 alis

مسئوليتهاي, اجتماعي, مديران, و, بنگاههاي, كسب, و, كار

مسئوليتهاي اجتماعي مديران و بنگاههاي كسب و كار
مقدمه
امروزه كمتر مي توان كتابي درباره مديريت يافت كه به بحث مسئوليتهاي اجتماعي بنگاهها و مديران آنها نپرداخته باشد و در اين ميان كتابهاي مديريت مرتبط با مباحث راهبردي تاكيد بيشتري در زمينه مسئوليتهاي اجتماعي دارند. مقوله مسئوليتهاي اجتماعي ، پيشينه اي متجاوز از يكصدسال دارد. خاستگاه بحث مسئوليتهاي اجتماعي ، كشورهاي صنعتي مغرب زمين است . در آن كشورها به دلايل گوناگون در مراحل اوليه ، نظارت عمومي برروند شتابان فعاليت بنگاههاي توليدي و خدماتي ، اندك بود. نحوه عمل پاره اي از بنگاهها در اين دوران نگرانيهايي را در بين مردم برانگيخت و بنابراين بحث در مجامع عمومي و مطبوعات بالا گرفت . ماده اصلي بحث اين بود كه انگيزه بيشينه كردن سود بنگاهها و توجه مطلق به منافع سهامداران به منافع عمومي جامعه آسيب مي رساند و بنابراين مديران بنگاهها وظيفه دارند علاوه بر منافع محدود بنگاه خود به منافع و مصالح عام تر جامعه نيز بينديشند.مسئوليت اجتماعي به نوعي محدودكننده و سامان دهنده انگيزه سودآوري و سودسازي مديران خواهد بود. از اين رو به تناسب ديدگاههاي صاحب نظران درباره مسئوليتهاي اجتماعي بنگاهها و مديران ، موافقان و مخالفان ايجاد محدوديت براي بنگاهها، نظرات گوناگوني را بيان كردند.
اين مقاله به شرح و نقد مهم ترين آراء اصحاب بحث در اين زمينه مي پردازد.

تعريف
تركيب ‘مسئوليتهاي اجتماعي ‘ ‘SOCIAL RESPONSIBILITY’ نزد متفكران ، معاني مختلف دارد. سرتو ‘CERTO’ و گراف ‘GRAFF’،مسئوليت اجتماعي بنگاه را اين طور تعريف كرده اند: ‘تعهد و تكليف مديريت به انجام كارهايي كه حافظ و ارتقا دهنده رفاه جامعه و علايق بنگاه باشد.”1’ كنت هاتن و ماري هاتن ، مسئوليت اجتماعي بنگاه را از منظر ذينفعان بنگاه تعريف كرده اند: ‘[بحث مسئوليتهاي اجتماعي بنگاهها] وقتي مطرح مي شود كه در مديريت ذينفعان بنگاه خللي وارد شده باشد. بي توجهي بنگاه به ذينفع خارجي ، مثلا سبب بروز پيامدهاي ناگوار براي مصرف كننده كالاي آن بنگاه مي شود و به اين ترتيب حريم و مرز جامعه شكسته مي شود… پس به اين ترتيب مسئوليت اجتماعي ، مسئوليت مدير آينده نگر است .”2’
اگر اين دو تعريف را با هم تركيب كنيم ، مي توان مسئوليت اجتماعي بنگاهها يا مديران آنها را چنين تعريف كرد:
‘مسئوليتهاي اجتماعي مديران / بنگاهها عبارت است از الزام به پاسخ گويي و ارضا توقعات گروههاي ذينفع خارجي اعم از مشتريان ،تامين كنندگان ، توزيع كنندگان ، پاسداران محيط زيست و اهالي محل فعاليت واحد توليدي / خدماتي ، با حفظ منافع گروههاي ذينفع داخلي اعم ازمالكان يا سهامداران و كاركنان واحد”3’

براي شناخت مقوله مسئوليتهاي اجتماعي بنگاهها و مديران آنها، مي توان از دو زاويه به موضوع وارد شد:
از جهت آراء صاحب نظران و پيشينه بحث ;
از جهت ابعاد و حدومرز مسئوليتها در شرايط خاص .
پيشينه بحث و آرا مطروحه
مباحث قديمي مرتبط با تعامل ‘جامعه ‘ و’كسب و كار’ را مي توان زير عنوان ‘اخلاق كسب و كار”BUSINESS ETHICS’دسته بندي كرد. براي رسيدن به ساده ترين تعريف از اخلاق كسب و كار، بهتر است از منظر كاربري اصول وارزشهاي اخلاقي انسان متعارف در هدايت كسب و كار به آن توجه شود. از اين منظر، اخلاق كسب و كار تفاوتي با ساير شعب اخلاق عملي مثل اخلاق پزشكي ، يا اخلاق اجتماعي ندارد.تااين جا اگر مسئوليتي براي كاسب يا پيشه ورتصور مي شود از حد صداقت و انصاف تجاوزنمي كند.
آهنگري را مجسم كنيد كه با چند شاگرد درروستايي فعاليت مي كند. جامعه روستايي از اوچه انتظاري دارد؟توليد كالاي مرغوب و فروش منصفانه ;ايفاي به موقع تعهدات ;رفتار انساني و به هنجار با شاگردان و مراجعان .
مسئوليت اجتماعي كسبه و پيشه وران تاپيش از دوران جديد – يعني عصر فعاليتهاي گسترده صنعتي و توليدي – در همين حد بوده است . در آن دوران ، نسبتهاي غير اخلاقي منتسب به كسبه و پيشه وران از جمله عبارت بوده از:
كم فروشي ، تقلب در كيفيت كالا، تقلب دروزن و حساب ، بهره كشي ظالمانه از كاركنان ،گران فروشي ، رباخواري ، دزدي ، بدرفتاري بامراجعان . در يك صدسال اخير و خاصه دردهه هاي اخير، قلمرو اخلاق كسب و كارگسترده تر و ماهيت آن پيچيده تر شده است . جك ماهوني ‘4’ استاد مدرسه تجارت لندن ، براي اخلاقيات كسب و كار جديد، سه خصلت قايل است :
الف – جوابگويي
اگر در گذشته ، كاسب يا پيشه ور ملزم به رعايت ضوابط و اصول اخلاقي بود، در دوران معاصر بر اثر رشد چشمگير بنگاههاي پرقدرت -كه چه بسا مديران آنها، مالك و صاحب بنگاه نيستند – توجه از فرد به بنگاه معطوف شده است و البته اين حرف به معناي مبرابودن افراد ازمسئوليتهاي اخلاقي نيست بلكه در شرايط جديدآنها نماينده بنگاه و كارگزار آن شناخته مي شوند ودر چارچوب فعاليت بنگاه ، مسئول و پاسخگوهستند. تاكيد اجتماعي براين مقوله سبب شده كه حتي پاره اي از بنگاهها براي خود ضوابط واصول اخلاقي درون سازماني تدوين كنند،هرچند كه شائبه تظاهر در اين كار منتفي نيست .
ب – مسئوليت اجتماعي
كارول ‘5’، در مطالعه اي كه باعنوان ‘هرم مسئوليت اجتماعي بنگاه ‘ منتشر شد براي هربنگاه چهاردسته مسئوليت اجتماعي قايل شده است . به تعبير ديگر، او مسئوليت اجتماعي هربنگاه را برآيند چهار مولفه زير مي داند:
نيازهاي اقتصادي ;رعايت قوانين و مقررات عمومي ;رعايت اخلاق كسب و كار;مسئوليتهاي بشردوستانه .
در مورد اول بنگاهها موظفند نيازهاي اقتصادي جامعه را برآورند و كالاها و خدمات مورد نياز آن را تامين كنند و انواع گروههاي مردم را از فرآيند كار بهره مند سازند.
در مورد دوم آنها وظيفه دارند. به بهداشت وايمني كاركنان و مصرف كنندگان خود توجه كنند.محيط زيست را نيالايند، از معاملات درون سازماني بپرهيزند، دنبال انحصار نروند ومرتكب تبعيض نشوند ‘تبعيض قومي ، تبعيض جنسي …’.
سومين مولفه مسئوليت بنگاه ، اخلاق كسب و كار است . در اين قلمرو اصولي چون صداقت ،انصاف و احترام جا دارد. چهارمين مولفه ،مسئوليتهاي بشردوستانه است . تعبير ديگركارول از اين مولفه ، ‘شهروند خوب ‘ بودن است ، يعني مشاركت بنگاه در انواع فعاليتهايي كه معضلات جامعه را فرو كاهد و كيفيت زندگاني آن را بهبود بخشد.
پ – مفهوم ذينفعان
سومين ويژگي اخلاق كسب و كار جديد،پيدايش نظريه ذينفعان است . نظريه ذينفعان ازاين استدلال استفاده مي كند كه علاوه بر كساني كه در شركت مفروض سهم مالكانه دارند،بسياري از افراد و گروههاي ديگر نيز در آن شركت علائقي دارند و رفتار شركت و نحوه راهبري آن ، بر علائق ايشان اثر مي گذارد وبنابراين بايستي حقوق و علائق اين طيف گسترده از ذينفعان ، در سياستها و رفتار شركت ديده شود.
در طيف گروههاي ذينفع در بنگاهها، اين گروهها را مي توان مشاهده كرد: مالكان ‘سهامداران ‘، مديران ، كاركنان ، مشتريان ‘مصرف كنندگان ‘، تامين كنندگان ، توزيع كنندگان ،دستگاههاي ناظر بر حسن اجراي قوانين ،سازمانهاي پاسدار محيط زيست ، مردم محل ،فعاليت بنگاه ، دولت ، رقبا، بانكها و موسسه هاي مالي ، رسانه ها، جامعه علمي . به اين ترتيب شايدبتوان نتيجه گرفت كه ويژگي سوم ، دربرگيرنده دومولفه نخست نيز هست و بنگاه يا مديري كه علائق اين طيف را در بنگاه در نظر بگيرد به مسئوليتهاي خود ‘اقتصادي ، اجتماعي ، قانوني ،اخلاقي ‘ عمل كرده است

 

دانلود مسئوليتهاي اجتماعي مديران و بنگاههاي كسب و كار

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق بررسي عوامل مؤثر بر ميزان رضايت شغلي مديران واحد هاي آموزشي از ديدگاه مديران واحد هاي آموزشي | 22136 alis

تحقیق, بررسي, عوامل, مؤثر, بر, ميزان, رضايت, شغلي, مديران, واحد, هاي, آموزشي, از, ديدگاه, مديران, واحد, هاي, آموزشي

بررسي عوامل مؤثر بر ميزان رضايت شغلي مديران واحد هاي آموزشي
از ديدگاه مديران واحد هاي آموزشي منطقه¬ي تبادكان

مقدمه
آدمي حدود نيمي از عمر و زنئگي خويش ار با كار و شغل سپري مي سازد. انسان با كار تربيت مي شود، از كار لذّت مي برد و بسياري از نيازهاي مادّي و معنوي او از طريق كار تأمين و ارضاء مي گردد. كار علاوه بر تأمين نيازهاي مادّي زندگي مي تواند پاسخگوي بسياري از نيازهاي عميق و اساسي بشر باشد. از جمله نياز به كسب موفّقيّت، نياز به تاييد و پذيرش ديگران، نياز به ايجاد روابط شخصي و اجتماعي ، نياز به داشتن پايگاه اجتماعي و نياز به مفيد بودن و خدمت كردن به ديگران.
امروز نگرش ها و تعريف ها از كار متفاوت و گوناگون است. اقتصاددانان كار را وسيله ي كسب استقلال مادّي و ارضاي نيازهاي مــــادّي مي دانند. جامعه شناس كار را وسيله ي ارتباط با جامعه، همانندي با گروه، تثبيت پايگاه اجتماعي و كسب هويّت مي داند. به نظر روان شناسان كار جوابگوي بسياري از نيازهاي روحي و لازمه ي سلامت روان است. در اسلام كار صيقل جان شمرده شده و بيكاري مذموم و مورد نكوهش قرار گرفته است. مي توان در يك جمعبندي فرهنگ و تمدّن بشري را محصول كار دانست.
تغيير و دگرگوني در بازار كار و مشاغل، جايگزيني كار با ماشين به جاي كار با دست و موارد ديگر از جمله الزاماتي هستند كه ما را ترغيب و وادار مي نمايند تا براي غلبه بر مشكلات و يافتن راه هاي تازه و سودمند دست به تحقيق و پژوهش بزنيم.
از ميان موضوع، رضايت شغلي داراي جاذبه و اهميّت خاصّي است. چه مي شود كه انسان از كارش راضي و ناراضي مي شود؟ علّت هاي اين امر كدامند؟ و سؤالات ويژه ي ديگر كه پاسخ آنها نياز به تحقيق و تفحّص دارد.
اگر نياز هاي انسان در پرداختن به كار و شغلش ارضاء نگردد او رضايت مندي از كار و شغل و وظيفه اش نخواهد داشت. عوامل بسياري در رضايت مندي شغلي مهم هستند كه از آن ميان مي توان به حقوق، امنيّت شغلي، شرايط كاري خوب و مطلوب، امكانات پيشرفت و ترقّي و روابط سالم انساني اشاره كرد. شايد ” عامل روابط انساني “ بيش از هر عامل ديگر در رضايت شغلي مؤثّر باشد. مردم دوست دارند وقتي كه خوب كار مي كنند به آنها گفته شود و وقتي كارشان ضعيف است به آنها كمك شود. تعريف و تشويقِ پيشرفت ها و كمك جهت رفع ضعف ها باعث رشد مي شود. مردم مي خواهند با كساني كه دوست دارند و مي توانند كنار بيايند كار كنند.

 

دانلود تحقیق بررسي عوامل مؤثر بر ميزان رضايت شغلي مديران واحد هاي آموزشي از ديدگاه مديران واحد هاي آموزشي

دریــــافت فایـــل

دریافت پاورپوینت اقتصاد براي مديران | 26971 alis

پاورپوینت اقتصاد براي مديران,پاورپوینت, اقتصاد, براي, مديران,

نوع فایل : ppt. (قابل ويرايش و آماده پرينت)
تعداد اسلاید : 23 اسلاید

قسمتی از متن:ppt.

تابع تولید
تابع تولید، تولید مقدار بازده در یک اقتصاد را به درداده عوامل تولید و وضعیت دانش فنی ارتباط می دهد. تابع زیر تابع تولید را برحسب نماد نشان میدهد:

که در رابطه، Nو K نشان دهنده درداده سرمایه و نیروی کارو A نشان دهنده وضع دانش فنی است. تابع تولید AF(K,N) در معادله بالا مبین آن است که بازده تولید شده به عوامل درداده K و N و وضعیت دانش فنی بستگی دارد. افزایش عوامل درداده و بهبود دانش فنی به افزایش در عرضه بازداده می انجامد.
عوامل تولیدکننده رشد بازداده را نشان می دهد:

پیشرفت دانش فنی+ رشد سرمایه × سهم سرمایه نیروی کار+ رشد × سهم نیروی کار= رشد بازداده
که در آن ө-1 و ө اوزانی هستند که سهم درآمد نیروی کار و سرمایه را در تولید نشان میدهند.
این معادله تأثیر رشد درداده و بهبود فرآوری را در رشد بازداده خلاصه می کند:

1- تأثیر رشد عوامل درداده در دو قلم اول مشاهده می شود. نیروی کار و سرمایه هریک معادل میزان رشد خود ضرب در سهم آن داده در درآمد، به رشد بازداده کمک می کند.
2- میزان بهبود دانش فنی، که پیشرفت دانش فنی یا رشد فرآوری کل عوامل نامیده می شود. میزان رشد فرآوری کل عوامل عبارت از مقداری است که بازداده در نتیجه بهبود شیوه تولید، بدون تغییر کلیه درداده ها، افزایش می یابد، به دیگر سخن هنگامی که فرآوری کل عوامل دارای رشد است که با همان عوامل تولید، بازداده بیشتری به دست آید.
3- یک تابع تولید، عوامل درداده و دانش فنی را به سطح بازداده ارتباط می دهد. رشد بازداده با فرض ثبات سطح دانش فنی، عبارت از میانگین وزنی رشد در داده هاست که اوزان برابر با سهم درآمدند. تابع تولید توجیهات را به عوامل درداده و تغییرات در دانش فنی، به منزله منابع رشد بازداده معطوف می کند.
4- نظریه رشد، عوامل تشکیل دهنده رشد میان مدت و بلندمدت بازداده را مورد مطالعه قرار می دهد.

 

دانلود پاورپوینت اقتصاد براي مديران

دریــــافت فایـــل

دریافت پاورپوینت اقتصاد كاربردي براي مديران | 28171 alis

پاورپوینت اقتصاد كاربردي براي مديران,پاورپوینت, اقتصاد, كاربردي ,براي, مديران,

نوع فایل: power point

قابل ویرایش 30 اسلاید

قسمتی از اسلایدها:

– تأثیر رشد عوامل درداده در دو قلم اول مشاهده می شود. نیروی کار و سرمایه هریک معادل میزان رشد خود ضرب در سهم آن داده در درآمد، به رشد بازداده کمک می کند.

– میزان بهبود دانش فنی، که پیشرفت دانش فنی یا رشد فرآوری کل عوامل نامیده می شود. میزان رشد فرآوری کل عوامل عبارت از مقداری است که بازداده در نتیجه بهبود شیوه تولید، بدون تغییر کلیه درداده ها، افزایش می یابد، به دیگر سخن هنگامی که فرآوری کل عوامل دارای رشد است که با همان عوامل تولید، بازداده بیشتری به دست آید.

– یک تابع تولید، عوامل درداده و دانش فنی را به سطح بازداده ارتباط می دهد. رشد بازداده با فرض ثبات سطح دانش فنی، عبارت از میانگین وزنی رشد در داده هاست که اوزان برابر با سهم درآمدند. تابع تولید توجیهات را به عوامل درداده و تغییرات در دانش فنی، به منزله منابع رشد بازداده معطوف می کند.

– نظریه رشد، عوامل تشکیل دهنده رشد میان مدت و بلندمدت بازداده را مورد مطالعه قرار می دهد.

فهرست مطالب و اسلایدها:

تابع تولید

رشد اقتصاد

تقاضا نیروی کار

عرضه نیروی کار

عرضه کل

بخش خارج- ترازپرداختها

 

دانلود پاورپوینت اقتصاد كاربردي براي مديران

دریــــافت فایـــل

دریافت پاورپوینت اقتصاد کاربردی براي مديران | 28504 alis

پاورپوینت ,اقتصاد, کاربردی, براي ,مديران,

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : .ppt ( قابل ويرايش و آماده پرينت )

تعداد اسلاید : 30 اسلاید

قسمتی از متن .ppt :

تابع تولید

تابع تولید، تولید مقدار بازده در یک اقتصاد را به درداده عوامل تولید و وضعیت دانش فنی ارتباط می دهد. تابع زیر تابع تولید را برحسب نماد نشان میدهد:

که در رابطه، Nو K نشان دهنده درداده سرمایه و نیروی کارو A نشان دهنده وضع دانش فنی است. تابع تولید AF(K,N) در معادله بالا مبین آن است که بازده تولید شده به عوامل درداده K و N و وضعیت دانش فنی بستگی دارد. افزایش عوامل درداده و بهبود دانش فنی به افزایش در عرضه بازداده می انجامد.

عوامل تولیدکننده رشد بازداده را نشان می دهد:

پیشرفت دانش فنی+ رشد سرمایه × سهم سرمایه نیروی کار+ رشد × سهم نیروی کار= رشد بازداده

که در آن ө-1 و ө اوزانی هستند که سهم درآمد نیروی کار و سرمایه را در تولید نشان میدهند.

1- تأثیر رشد عوامل درداده در دو قلم اول مشاهده می شود. نیروی کار و سرمایه هریک معادل میزان رشد خود ضرب در سهم آن داده در درآمد، به رشد بازداده کمک می کند.

2- میزان بهبود دانش فنی، که پیشرفت دانش فنی یا رشد فرآوری کل عوامل نامیده می شود. میزان رشد فرآوری کل عوامل عبارت از مقداری است که بازداده در نتیجه بهبود شیوه تولید، بدون تغییر کلیه درداده ها، افزایش می یابد، به دیگر سخن هنگامی که فرآوری کل عوامل دارای رشد است که با همان عوامل تولید، بازداده بیشتری به دست آید.

3- یک تابع تولید، عوامل درداده و دانش فنی را به سطح بازداده ارتباط می دهد. رشد بازداده با فرض ثبات سطح دانش فنی، عبارت از میانگین وزنی رشد در داده هاست که اوزان برابر با سهم درآمدند. تابع تولید توجیهات را به عوامل درداده و تغییرات در دانش فنی، به منزله منابع رشد بازداده معطوف می کند.

4- نظریه رشد، عوامل تشکیل دهنده رشد میان مدت و بلندمدت بازداده را مورد مطالعه قرار می دهد.

این معادله تأثیر رشد درداده و بهبود فرآوری را در رشد بازداده خلاصه می کند:

نتیجه گیری:

اقتصاد دانان طرفدار دیدگاه عرضه، افزایش سطح و میزان رشد بازداده اشتغال کامل را، از طریق ایجاد انگیزه های بهتر برای کارکردن، پس انداز و سرمایه گذاری و از طریق کاهش مقررات پیشنهاد می کنند، پژوهشهای تجربی نشان می دهد که این انگیزه ها در بخش طرف عرضه نیروی کار موفق است و اینکه کاهش کسری دولت سبب تهییج سرمایه گذاری می شود.

∆Y

∆N

NO

YO

Y=F(N,…)

تابع تولید مقدار بازداده را به درداده نیروی کار، باتوجه به سایر عواملف، نظیر سرمایه، ارتباط می دهد. افزایشهای متوالی نیروی کار، اضافه بازداده کمتر و کمتری را به دست می دهد. تولید نهایی نیروی کار X∆/ Y∆ یعنی افزایش بازداده برای هر واحد افزایش در اشتغال با شیب تابع تولید نشان داده شده است. مسطح شدن شیب نشان دهنده آن است که تولید نهایی نیروی کار نزولی است.

 

دانلود پاورپوینت اقتصاد کاربردی براي مديران

دریــــافت فایـــل

بررسی و دانلود مقاله مهمترين اشتباهات مديران منابع انساني و كاركنان در رابطه با مديريت عملكرد

بررسی و دانلود مقاله مهمترين اشتباهات مديران منابع انساني و كاركنان در رابطه با مديريت عملكرد دارای نکات کلیدی مقاله, مهمترين, اشتباهات, مديران, منابع, انساني, و, كاركنان, در, رابطه, با, مديريت, عملكرد

چكيده
اين مقاله به مهمترين اشتباهات مديران منابع انساني و كاركنان در رابطه با مديريت عملكرد مي‌پردازد و د ر رابطه با پرهيز از اين اشتباهات رايج الگويي ارائه مي‌كند. اين مقاله سعي دارد، تا بازگو نمايد كه چگونه فرآيند مديريت عملكرد با رويكردي نوين و كاربردي، سازمان را در جهت تشخيص مشكلات عملكردي و در نتيجه از ميان برداشتن موانع در قالب الگويي هفت عامله، حمايت مي‌كند.
ده اشتباه رايج ارزشيابي، اشتباهات رايج دپارتمان‌هاي منابع انساني در خصوص فرايند و اجراي ارزشيابي، ماهيت، بهبود، مشكلات و الگوي ارزشيابي عملكرد مباحث اين مقاله را تشكيل مي‌دهند

كليدواژه(ها) : ارزشيابي؛ مديريت عملكرد؛ ارزيابي عملكرد

– مقدمه
نمي‌توان سنجيد اما نسنجيده عمل كرد. بسياري از مديران امروزه به دلايل متعدد دچار روزمر‌گي (مودا) شده و در نتيجه فعاليت‌هاي فاقد ارزش افزوده انجام مي‌دهند كه تكرار انجام آنها منجر به باورهاي غلط مي‌شود. اين مقاله سعي دارد مهمترين اشتباهات مديران منابع انساني و كاركنان را در رابطه با مديريت عملكرد بيان نمايد و د ر رابطه با پرهيز از اين اشتباهات رايج الگويي ارائه كند.
همزمان با گرايش سازمان‌ها به سوي رقابت، تكنولوژي و مديريت و ترقي اقتصاد نوين، فشار در جهت ايجاد لبه برنده طرح‌هاي استراتژيك براي سازمان‌ها افزايش مي‌يابد. اين طرح‌ها جهت اجرا نياز به روش فوق العاده‌اي دارند تا سازمان‌ها را در صدر رقابت ابقا نموده و به طور پيوسته براي سازمان، صاحبان سهام و تمامي ذينفعان ذيربط، ايجاد ارزش نمايند.
خوشبختانه سازمان‌ها در اين دهه يا حتي در اين چند سال اخير دست از خيالبافي برداشته و امروزه به طرقي در حال ايجاد ارزش مي‌باشند. وليكن در جاده منتهي به ارزش افزوده، با موانعي برخورد مي‌نمايند كه تا همين اواخر كسي حتي فكرش را هم نمي‌كرد. سهم قابل توجهي از اين موانع از پارادايم‌هاي ذهني مزمن، باورهاي غلط و گاه اشتباهات مديران نشأت مي‌گيرد. ذكر اين نكته ضروري است كه حتي بهترين فرآيند مديريت عملكرد طراحي شده، تنها زماني اثربخش خواهد بود كه متناسب با سبك رهبري، سبك مديريت، باورهاي مديران و كاركنان و فرهنگ سازمان ذيربط باشد. اين مقاله سعي دارد، تا بازگو نمايد كه چگونه فرآيند مديريت عملكرد با رويكردي نوين و كاربردي، سازمان را در جهت تشخيص مشكلات عملكردي و در نتيجه از ميان برداشتن موانع در قالب الگويي هفت عامله، حمايت مي‌كند. اين مقاله شامل چهار بخش است. در بخش اول ده اشتباه رايج مديران كه موجب اشتباه در ارزشيابي عملكرد مي‌شود مطرح مي‌گردد. در بخش دوم طي بررسي‌هاي به عمل آمده در دپارتمان‌هاي منابع انساني، به رايج‌ترين اشتباهات مديران منابع انساني اشاره خواهد شد. سپس در بخش سوم پيرامون بهبود عملكرد مواردي مطرح خواهند شد و نهايتاً در بخش چهارم جمع‌بندي و نتيجه‌گيري خواهيم كرد.
2- ده اشتباه رايج ارزشيابي
1- صرف وقت بيشتر براي ارزشيابي عملكرد نسبت به طرح‌ريزي عملكرد و يا نسبت به ارتباط كاري موجود ارزشيابي عملكرد، نقطه پايان يك فرآيند پيوسته است . فرآيندي كه مبناي آن ارتباط مطلوب ميان مدير و كارمند است. بنابراين به جاي ارزشيابي در پايان سال، وقت بيشتري را بايد صرف پيشگيري از مشكلات عملكردي نمود. هنگامي كه مديران در طول سال رويه مثبتي را اتخاذ مي‌كنند، ارزشيابي ساده و آسان خواهد بود.

2- مقايسه كاركنان با يكديگر: چنانچه مي‌خواهيد موجب پديد آوردن احساسات منفي شويد، به روحيه كاركنان خود آسيب بزنيد و در آنها به گونه‌اي نامطلوب چنان حس رقابتي بوجود آوريد كه توان كار گروهي را از دست دهند، آنان را درجه بندي نموده يا با هم مقايسه نماييد. اين شگردي تضمين شده است. بدين ترتيب مدير نه تنها موجبات اصطكاك ميان كاركنان را پديد مي‌آورد، بلكه خود، هدف اصلي اين كينه توزي قرار مي‌گيرد.

3- فراموش كردن اين مطلب كه هدف از ارزشيابي، پيشرفت است، نه سرزنش كردن: ما بدين منظور دست به ارزشيابي مي‌زنيم كه به بهبود عملكرد كمك كنيم، نه آن كه مقصر بيابيم و سرزنش كنيم. مديراني كه اين امر را فراموش مي‌كنند اعتماد كاركنانشان و حتي سازگاري آنها را از دست مي‌دهند.

4- باور به اين كه فرم نرخ ارزيابي وسيله‌اي است عيني و بازتاب دهنده واقعيت به طور منصفانه: بسياري از مديران براي ارزشيابي كاركنان از فرم‌هاي نرخ ارزشيابي استفاده مي‌كنند، چرا كه نسبت به گونه‌هاي ديگر ارزشيابي سريعتر انجام مي‌گيرد. واقعيت اين است كه اگر از دو شخص بخواهيد يك كارمند را ارزشيابي كند، احتمال تطابق نتايج بسيار اندك است و اين نشان مي‌دهد اين شيوه ارزشيابي تا چه حد ذهني است. اين مطلب را بارها و بارها به خود گوشزد كنيد. نرخ‌ها ذهني هستند. فرم‌هاي نرخ ذهني است، عيني نيست.
5- استفاده صرف از ارزشيابي براي تعيين حقوق كاركنان: بسياري از مديران چنين مي‌كنند. آنان تنها هنگامي‌كه بخواهند افزايش حقوق كاركنان را تأييد يا رد كنند، دست به ارزشيابي مي‌زنند. اما بايد به خاطر داشت كه ارزشيابي عملكرد براي «بهبود عملكرد» است نه فقط براي حقوق (گو اين كه برخي مي‌پندارند، تنها براي حقوق است) هر شخصي؛ صرف نظر از اين كه مسأله پول (حقوق) در ميان باشد يا خير، نياز به بازخورد در زمينه شغلي خود دارد.

6- باور بدان كه آنها در موقعيتي قرار دارند كه مي‌توانند ارزشيابي صحيحي به عمل آورند: چنين امري غي


دانلود مستقیم فایل

بررسی و دانلود اهميت اخلاق و مسئوليت هاي اجتماعي مديران

بررسی و دانلود اهميت اخلاق و مسئوليت هاي اجتماعي مديران دارای نکات کلیدی اهميت, اخلاق, و, مسئوليت, هاي, اجتماعي, مديران

باپیشرفت صنعت وتکنولوژی بالطبع تغییرات محیط واجتماع , تأثیرات شرکتها برجامعه مورد توجه قرارگرفته است .ازآنجائیکه گردانندگان شرکتها مدیران هستند و نظرات آنان تأثیرگذاراست .لذاتوجه به اخلاق مدیران نیز مسئول بودن آنها درقبال جامعه تحت عنوان مسئولیت اجتماعی مدیران موردبحث سالهای اخیر بوده است
درمقاله ای که پیش روی دارید باارائه تاریخچه اخلاق ومسئولیت اجتماعی مدیران ونیز اهمیت آن درجامعه فعلی وبیان تعاریف ودیدگاههای گوناگون ورابطه بین اخلاق ومسئولیت اجتماعی , ارتباط آن رابا توسعه پایدار واینکه چه نقشی می تواند درتأمین اهداف شرکت ایفا نمایند موردبررسی قرارمی گیرد .
همچنین مکاتب موجود در این زمینه واین که عواملی محیطی تأثیر گذار براخلاق ومسئولیت اجتماعی مدیران چه مواردی می باشد .درپایان روشهای اندازه گیری اخلاق ومسئولیت اجتماعی آورده شده است ونیز اهم دلایل موافقت ومخالفت نسبت به این موضوع نیز فهرست واربیان گردیده است .

اهميت اخلاق و مسئوليت هاي اجتماعي مديران
امروزه اخلاق و مسئوليت هاي اجتماعي مديران بيش از گذشته مورد توجه صاحب نظران رشته مديريت قرار گرفته است. مديران كساني كه تصمیماتی را که علاوه بر داشتن مباني واقعيت، مستلزم قضاوت ارزشي و اخلاقي نيز هست، اتخاذ مي كنند. انتخاب يك شق از ميان شقوق مختلف با توجه به تصميمات قبلي ,فشارهای لحظه اي ، ارزش هاي مذهبي، سنتها، و عوامل اجتماعي و اقتصادي به عمل مي آيد.(تدبير ارديبهشت 83 )
واضح است كه هر تصميم مدير مي تواند طي يك روند سلسله وار دير يا زود سرنوشت تمامي نهادهاي جامعه را به مقداركم يا زياد دستخوش تغییر نمايد. این موضوع به ويژه در كشور ما به خاطر شرايط خاص و نياز به توسعه اقتصادي و صنعتي از اهميت بيشتري برخوردار است.اگر مديران شركت ها به اهداف اجتماعي خود حرمت نگذارند، آلودگي محيط، بيماري، تبعيض و نا بساماني محيط شان را فراخواهد گرفت و اگر با اندكي دورانديشي به قضيه ننگرند، این مشكلات آخرالامر گريبان خودشان را خواهد گرفت. (اميدوار، عليرضا، 1383)
مسئوليت اخلاقي و اجتماعي يك تعهد مداوم صاحبان صنعت و تجارت و دولت است كه آنها راملزم به رعايت اصول اخلاقي و توسعه اقتصادي هم زمان با ارتقاء سطح زندگي نيروي كارو خانواده آنها در جامعه در سطح گسترده مي نمايد. همچنين مسئوليت اجتماعي شركت ها، تعهد صاحبان صنعت و تجارت در مقابل اجتماع مي باشد كه مي بايست ضمن احترام به فرهنگهای مختلف موقعيت هاي شغلي جهت توليد، مهارت نيروي كار، اجتماع و دولت ايجاد نمايد. (Frederick Lyins , 2004 )
Mallen معتقد است مديريت مسئوليت اجتماعي شركت مانند اداره كردن ديگر بخش هاي شركت است. وي مي گويد شما مي توانيد آن را به خوبي انجام دهيد و هم مي توانيد آنرا به بدي انجام دهيداگر فرآيند مديريت مسئوليت اجتماعي باعث شود كه شما از انجام ديگر امور مهم باز بمانید، این به معني آن نيست كه اشكال از نفس مديريت مسائل اجتماعي است بلكه، اشكال از نحو انجام آن كار توسط شماست. مديريت صحيح مسئوليت هاي اجتماعي مي تواند از اهداف اقتصادي شركت به خوبي پشتيباني نمايد، مي تواند روابط خوبي با سرمايه گذاران كه در مواقع بحراني نظرشان در رابطه با كار بسيار مهم است بنا نمايد و مي تواند هزينه هاي شركت را كاسته و سودآوري را افزايش دهد. (Mallen baker و2004)
با توجه به افزيش مشاركت آحاد جامعه در فعاليت هاي اقتصادي ارائه الگويي براي تبيين اصول اخلاقي و اجتماعي و ارزيابي بر آن اساس بسيار ضروري مي نمايد. در این زمينه مي توان به منابعي همچون ، متون مذهبي، عرف و اصول فني و علمي و استانداردهاي مربوطه استناد كرد، البته دين اسلام با انبوهي از توصيه هاي عملي در زمينه رعايت اصول اخلاقي و اجتماعي در بين ديگر اديان از جايگاه ممتازي برخوردار است. از این نظر مسلمانان داراي پشتوانه اي قوي هستندو این موضوع حتي دربرگيرنده هاي بسياري از توصيه ها و الزاماتي است كه تحت عنوان سرمايه گذاري اجتماعي مطرح شده است. از اقدام


دانلود مستقیم فایل

بررسی و دانلود مسئوليتهاي اجتماعي مديران و بنگاههاي كسب و كار

بررسی و دانلود مسئوليتهاي اجتماعي مديران و بنگاههاي كسب و كار دارای نکات کلیدی مسئوليتهاي, اجتماعي, مديران, و, بنگاههاي, كسب, و, كار

مسئوليتهاي اجتماعي مديران و بنگاههاي كسب و كار
مقدمه
امروزه كمتر مي توان كتابي درباره مديريت يافت كه به بحث مسئوليتهاي اجتماعي بنگاهها و مديران آنها نپرداخته باشد و در اين ميان كتابهاي مديريت مرتبط با مباحث راهبردي تاكيد بيشتري در زمينه مسئوليتهاي اجتماعي دارند. مقوله مسئوليتهاي اجتماعي ، پيشينه اي متجاوز از يكصدسال دارد. خاستگاه بحث مسئوليتهاي اجتماعي ، كشورهاي صنعتي مغرب زمين است . در آن كشورها به دلايل گوناگون در مراحل اوليه ، نظارت عمومي برروند شتابان فعاليت بنگاههاي توليدي و خدماتي ، اندك بود. نحوه عمل پاره اي از بنگاهها در اين دوران نگرانيهايي را در بين مردم برانگيخت و بنابراين بحث در مجامع عمومي و مطبوعات بالا گرفت . ماده اصلي بحث اين بود كه انگيزه بيشينه كردن سود بنگاهها و توجه مطلق به منافع سهامداران به منافع عمومي جامعه آسيب مي رساند و بنابراين مديران بنگاهها وظيفه دارند علاوه بر منافع محدود بنگاه خود به منافع و مصالح عام تر جامعه نيز بينديشند.مسئوليت اجتماعي به نوعي محدودكننده و سامان دهنده انگيزه سودآوري و سودسازي مديران خواهد بود. از اين رو به تناسب ديدگاههاي صاحب نظران درباره مسئوليتهاي اجتماعي بنگاهها و مديران ، موافقان و مخالفان ايجاد محدوديت براي بنگاهها، نظرات گوناگوني را بيان كردند.
اين مقاله به شرح و نقد مهم ترين آراء اصحاب بحث در اين زمينه مي پردازد.

تعريف
تركيب ‘مسئوليتهاي اجتماعي ‘ ‘SOCIAL RESPONSIBILITY’ نزد متفكران ، معاني مختلف دارد. سرتو ‘CERTO’ و گراف ‘GRAFF’،مسئوليت اجتماعي بنگاه را اين طور تعريف كرده اند: ‘تعهد و تكليف مديريت به انجام كارهايي كه حافظ و ارتقا دهنده رفاه جامعه و علايق بنگاه باشد.”1’ كنت هاتن و ماري هاتن ، مسئوليت اجتماعي بنگاه را از منظر ذينفعان بنگاه تعريف كرده اند: ‘[بحث مسئوليتهاي اجتماعي بنگاهها] وقتي مطرح مي شود كه در مديريت ذينفعان بنگاه خللي وارد شده باشد. بي توجهي بنگاه به ذينفع خارجي ، مثلا سبب بروز پيامدهاي ناگوار براي مصرف كننده كالاي آن بنگاه مي شود و به اين ترتيب حريم و مرز جامعه شكسته مي شود… پس به اين ترتيب مسئوليت اجتماعي ، مسئوليت مدير آينده نگر است .”2’
اگر اين دو تعريف را با هم تركيب كنيم ، مي توان مسئوليت اجتماعي بنگاهها يا مديران آنها را چنين تعريف كرد:
‘مسئوليتهاي اجتماعي مديران / بنگاهها عبارت است از الزام به پاسخ گويي و ارضا توقعات گروههاي ذينفع خارجي اعم از مشتريان ،تامين كنندگان ، توزيع كنندگان ، پاسداران محيط زيست و اهالي محل فعاليت واحد توليدي / خدماتي ، با حفظ منافع گروههاي ذينفع داخلي اعم ازمالكان يا سهامداران و كاركنان واحد”3’

براي شناخت مقوله مسئوليتهاي اجتماعي بنگاهها و مديران آنها، مي توان از دو زاويه به موضوع وارد شد:
از جهت آراء صاحب نظران و پيشينه بحث ;
از جهت ابعاد و حدومرز مسئوليتها در شرايط خاص .
پيشينه بحث و آرا مطروحه
مباحث قديمي مرتبط با تعامل ‘جامعه ‘ و’كسب و كار’ را مي توان زير عنوان ‘اخلاق كسب و كار”BUSINESS ETHICS’دسته بندي كرد. براي رسيدن به ساده ترين تعريف از اخلاق كسب و كار، بهتر است از منظر كاربري اصول وارزشهاي اخلاقي انسان متعارف در هدايت كسب و كار به آن توجه شود. از اين منظر، اخلاق كسب و كار تفاوتي با ساير شعب اخلاق عملي مثل اخلاق پزشكي ، يا اخلاق اجتماعي ندارد.تااين جا اگر مسئوليتي براي كاسب يا پيشه ورتصور مي شود از حد صداقت و انصاف تجاوزنمي كند.
آهنگري را مجسم كنيد كه با چند شاگرد درروستايي فعاليت مي كند. جامعه روستايي از اوچه انتظاري دارد؟توليد كالاي مرغوب و فروش منصفانه ;ايفاي به موقع تعهدات ;رفتار انساني و به هنجار با شاگردان و مراجعان .
مسئوليت اجتماعي كسبه و پيشه وران تاپيش از دوران جديد – يعني عصر فعاليتهاي گسترده صنعتي و توليدي – در همين حد بوده است . در آن دوران ، نسبتهاي غير اخلاقي منتسب به كسبه و پيشه وران از جمله عبارت بوده از:
كم فروشي ، تقلب در كيفيت كالا، تقلب دروزن و حساب ، بهره كشي ظالمانه از كاركنان ،گران فروشي ، رباخواري ، دزدي ، بدرفتاري بامراجعان . در يك صدسال اخير و خاصه دردهه هاي اخير، قلمرو اخلاق كسب و كارگسترده تر و ماهيت آن پيچيده تر شده است . جك ماهوني ‘4’ استاد مدرسه تجارت لندن ، براي اخلاقيات كسب و كار جديد، سه خصلت قايل است :
الف – جوابگويي
اگر در گذشته ، كاسب يا پيشه ور ملزم به رعايت ضوابط و اصول اخلاقي بود، در دوران معاصر بر اثر رشد چشمگير بنگاههاي پرقدرت -كه چه بسا مديران آنها، مالك و صاحب بنگاه نيستند – توجه از فرد به بنگاه معطوف شده است و البته اين حرف به معناي مبرابودن افراد ازمسئوليتهاي اخلاقي نيست بلكه در شرايط جديدآنها نماينده بنگاه و كارگزار آن شناخته مي شوند ودر چارچوب فعاليت بنگاه ، مسئول و پاسخگوهستند. تاكيد اجتماعي براين مقوله سبب شده كه حتي پاره اي از بنگاهها براي خود ضوابط واصول اخلاقي درون سازماني تدوين كنند،هرچند كه شائبه تظاهر در اين كار منتفي نيست .
ب – مسئوليت اجتماعي
كارول ‘5’، در مطالعه اي كه باعنوان ‘هرم مسئوليت اجتماعي بنگاه ‘ منتشر شد براي هربنگاه چهاردسته مسئوليت اجتماعي قايل شده است . به تعبير ديگر، او مسئوليت اجتماعي هربنگاه را برآيند چهار مولفه زير مي داند:
نيازهاي اقتصادي ;رعايت قوانين و مقررات عمومي ;رعايت اخلاق كسب و كار;مسئوليتهاي بشردوستانه .
در مورد اول بنگاهها موظفند نيازهاي اقتصادي جامعه را برآورند و كالاها و خدمات مورد نياز آن را تامين كنند و انواع گروههاي مردم را از فرآيند كار بهره مند سازند.
در مورد دوم آنها وظيفه دارند. به بهداشت وايمني كاركنان و مصرف كنندگان خود توجه كنند.محيط زيست را نيالايند، از معاملات درون سازماني بپرهيزند، دنبال انحصار نروند ومرتكب تبعيض نشوند ‘تبعيض قومي ، تبعيض جنسي …’.
سومين مولفه مسئوليت بنگاه ، اخلاق كسب و كار است . در اين قلمرو اصولي چون صداقت ،انصاف و احترام جا دارد. چهارمين مولفه ،مسئوليتهاي بشردوستانه است . تعبير ديگركارول از اين مولفه ، ‘شهروند خوب ‘ بودن است ، يعني مشاركت بنگاه در انواع فعاليتهايي كه معضلات جامعه را فرو كاهد و كيفيت زندگاني آن را بهبود بخشد.
پ – مفهوم ذينفعان
سومين ويژگي اخلاق كسب و كار جديد،پيدايش نظريه ذينفعان است . نظريه ذينفعان ازاين استدلال استفاده مي كند كه علاوه بر كساني كه در شركت مفروض سهم مالكانه دارند،بسياري از افراد و گروههاي ديگر نيز در آن شركت علائقي دارند و رفتار شركت و نحوه راهبري آن ، بر علائق ايشان اثر مي گذارد وبنابراين بايستي حقوق و علائق اين طيف گسترده از ذينفعان ، در سياستها و رفتار شركت ديده شود.
در طيف گروههاي ذينفع در بنگاهها، اين گروهها را مي توان مشاهده كرد: مالكان ‘سهامداران ‘، مديران ، كاركنان ، مشتريان ‘مصرف كنندگان ‘، تامين كنندگان ، توزيع كنندگان ،دستگاههاي ناظر بر حسن اجراي قوانين ،سازمانهاي پاسدار محيط زيست ، مردم محل ،فعاليت بنگاه ، دولت ، رقبا، بانكها و موسسه هاي مالي ، رسانه ها، جامعه علمي . به اين ترتيب شايدبتوان نتيجه گرفت كه ويژگي سوم ، دربرگيرنده دومولفه نخست نيز هست و بنگاه يا مديري كه علائق اين طيف را در بنگاه در نظر بگيرد به مسئوليتهاي خود ‘اقتصادي ، اجتماعي ، قانوني ،اخلاقي ‘ عمل كرده است


دانلود مستقیم فایل