مدیریت منابع انسانی

دریافت دانلود پرسشنامه تفکر خلاق | 14555 alis

دانلود پرسشنامه تفکر خلاق,دانلود پرسشنامه تفکر خلاق,پرسشنامه روابط انسانی, ( رفتار سازمانی, مدیریت منابع انسانی)

عنوان: دانلود پرسشنامه تفکر خلاق
دسته: پرسشنامه روابط انسانی ( رفتار سازمانی- مدیریت منابع انسانی)
فرمت: PDF
تعداد صفحات: 8 صفحه
در این پرسشنامه12 جفت عبارت عرضه شده است. ضمن اینکه شامل بخشهای تفسیرنمره،تفسیر پرسشنامه و نتیجه گیری نیز می باشد.

 

دانلود دانلود پرسشنامه تفکر خلاق

دریــــافت فایـــل

دریافت کاملترین خلاصه کتاب مدیریت منابع انسانی ( مفاهیم ، تئوریها و کاربرد ها ) دکتر آرین قلی پور | 21684 alis

مدیریت منابع انسانی,مدیریت منابع انسانی آرین قلی پور,خلاصه مدیریت منابع انسانی قلی پور,دانلود خلاصه کتاب مدیریت منابع انسانی قلی پور,کاملترین خلاصه کتاب مدیریت منابع انسانی ( مفاهیم , تئوریها و کاربرد ها ) دکتر آرین قلی پور

کاملترین خلاصه کتاب مدیریت منابع انسانی ( مفاهیم ، تئوریها و کاربرد ها ) دکتر آرین قلی پور که در دو فایل جداگانه عالی و ارزشمند توسط رتبه برتر کشوری رشته مدیریت بازرگانی تهیه و ویرایش شده است و جزوه شخصی ایشان می باشد.فایل اول شامل 100 نمودار درختی نکات مهم و کنکوری خلاصه کتاب مدیریت منابع انسانی آرین قلی پور بوده که در 27 صفحه فایل پی دی اف تهیه و ویرایش شده و فایل دوم شامل خلاصه کتاب مدیریت منابع انسانی آرین قلی پور بوده که در 39 صفحه فایل پی دی اف تهیه و ویرایش شده.
مطالعه این دو فایل ارزشمند را به تمامی داوطلبین آزمونهای کارشناسی ارشد و دکترای رشته مدیریت و شرکت کننده ها در آزمونهای استخدامی و تمام افراد علاقه مند به رشته مدیریت را پیشنهاد می کنیم تا در حداقل زمان، بهترین نتیجه ممکن را از این منبع مهم رشته مدیریت کسب نمایند.

فصول کتاب:
فصل اول :کلیات مدیریت منابع انسانی
فصل دوم : مدیریت استراتژیک منابع انسانی
فصل سوم : تحلیل ، طراحی ، ارزشیابی و طبقه بندی مشاغل
فصل چهارم : فرآیند برنامه ریزی منابع انسانی
فصل پنجم : سیستم کارمندیابی
فصل ششم : سیستم انتخاب
فصل هفتم : سیستم آشنا سازی و جامعه پذیری
فصل هشتم : سیستم مدیریت عملکرد کارکنان
فصل نهم : سیستم جبران خدمات : حقوق و دستمزد
فصل دهم : سیستم جبران خدمات : مزایا و پاداش
فصل یازدهم : سیستم توسعه منابع انسانی با آموزش
فصل دوازدهم : توسعه منابع انسانی : سیستم مسیر شغلی و جانشین پروری
فصل سیزدهم : حق و تکلیف کارکنان : سیستم انضباطی و ضوابط اخلاقی
فصل چهاردهم : ایمنی ، بهداشت ، روابط کار و جدایی از سازمان

 

دانلود کاملترین خلاصه کتاب مدیریت منابع انسانی ( مفاهیم ، تئوریها و کاربرد ها ) دکتر آرین قلی پور

دریــــافت فایـــل

دریافت پروژه و تحقیق-مديريت تحول سازماني و فرهنگ سازمانی- در 50 صفحه-docx | 22474 alis

مديريت تحول سازماني و فرهنگ سازمانی,تحول سازمانی,فرهنگ سازمانی,مدیریت سازمانی,مدیریت منابع انسانی,تحول سازمانی,مدیریت,سازمان,مفهوم فرهنگ سازمانی

فرهنگ سازمانی به‌عنوان مجموعه‌ای از باورها و ارزشهای مشترك بر رفتار و اندیشۀ اعضای سازمان اثر می‌گذارد و می‌توان نقطه شروعی برای حركت و پویایی و یا مانعی در راه پیشرفت به شمار آید. فرهنگ سازمانی از اساسی‌ترین زمینه‌های تغییر و تحول در سازمان است نظر به اینكه برنامه‌های جدید تحول بیشتر به تحول بنیادی سازمانی نگاه می‌كند از این‌رو هدف این برنامه‌ها تغییر و تحول فرهنگ سازمان به‌عنوان زیربنا به بستر تحول است. فرهنگ سازمانی موضوعی است كه به تازگی در دانش مدیریت و در قلمرو رفتار سازمانی راه یافته است. به دنبال نظریات و تحقیقات جدید در مدیریت، فرهنگ سازمانی دارای اهمیت روزافزونی شده و یكی از مباحث اصلی و كانونی مدیریت را تشكیل داده است. جمعیت‌شناسان، جامعه‌شناسان و اخیراً روان‌شناسان و حتی اقتصاددانان توجه خاصی به این مبحث نو و مهم در مدیریت مبذول داشته و در شناسایی نقش و اهمیت آن نظریه‌ها و تحقیقات زیادی را به‌وجود آورده و در حل مسائل و مشكلات مدیریت به كار گرفته‌اند. با بررسی كه توسط گروهی از اندیشمندان علم مدیریت به عمل آمده فرهنگ سازمانی به‌عنوان یكی از مؤثرترین عوامل پیشرفت و توسعه كشورها شناخته شده است. به‌طوری‌كه بسیاری از پژوهشگران معتقدند كه موفقیت كشور ژاپن در صنعت و مدیریت یكی از علل مهم توجه آنها به فرهنگ سازمانی است.

مفهــــوم فــــرهنگ

فرهنگ واژه‌ای است كه علمای علم اجتماع و پژوهشگران رشته مردم‌شناسی آن را به كار می‌برند و این واژه از گسترش وسیعی برخوردار است و آن‌چنان مفید واقع شده كه آن را در سایر علوم اجتماعی نیز به كار می‌برند. فرهنگ در قالب بحث تخصصی خود در حدود اواسط قرن نوزدهم در نوشته‌های علمای مردم‌شناسی پدیدار شد و كاربرد علمی كلمۀ فرهنگ در اواخر قرن مذكور توسط تایلر (1917ـ1832) مردم‌شناس انگلیسی صورت گرفت.

یكی از مبانی اساسی علوم رفتاری با رشتۀ انسان‌شناسی آغاز می‌شود و یكی از رشته‌های فرعی انسان‌شناسی، انسان‌شناسی فرهنگی است كه با مطالعه رفتار سازمانی ارتباط نزدیك دارد. انسان‌شناسی فرهنگی با رفتار مكتسبه انسانها كه از فرهنگ آنها تأثیر می‌گیرد و نیز با فرهنگ متأثر از این رفتار سر و كار دارد. درواقع بدون فهم عمیق ارزشهای فرهنگی جامعه نمی‌توان رفتار سازمانی را به درستی فهمید.

نقشی كه فرهنگ در رفتار انسان ایفا می‌كند، یكی از مهم‌ترین مفاهیمی است كه در علوم رفتاری وجود دارد. هرچند تاكنون به‌طور كامل مورد ارزیابی قرار نگرفته است. فرهنگ آنچه را كه انسان یاد می‌گیرد و نیز نحوه رفتار او را تعیین می‌كند. در مورد اینكه فرهنگ چگونه به وجود می‌آید، باید گفت كه فرهنگ پدیده‌ای است كه با توجه به خواسته‌های طبیعی و نیروهای اجتماعی سرچشمه می‌گیرد. جغرافیای منطقه، تاریخ و رویدادهای قوم، زبان و ادبیات رایج در میان مردم، دین و مذهب، اقتصاد و شیوۀ معیشت مردم در پیدایش فرهنگ اثر گذاشته و در تركیبی سازگار با یكدیگر، مجموعه‌ای از ارزشها و باورهای چیره را پدید می‌آورند كه بر رفتار انسانی تأثیر می‌گذارد و ارتباط میان مردم را آسان می‌سازد.

به‌صورت خیلی كلی مفهوم فرهنگ عبارت است از، كیفیت زندگی گروهی از افراد بشر كه از یك نسل به نسل دیگر انتقال پیدا می‌كند. به عقیدۀ ادگار شاین فرهنگ را می‌توان به‌عنوان یك پدیده كه در تمام مدت اطراف ما را احاطه كرده است مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. به نظر وی هنگامی كه فردی، فرهنگی را به سازمان یا به داخل گروهی از سازمان به ارمغان می‌آورد می‌تواند به وضوح چگونگی به وجود آمدن، جای گرفتن و توسعه آن را ببیند و سرانجام آن را زیر نفوذ خود درآورده، مدیریت نماید و سپس تغییر دهد.

پژوهشگران مسائل فرهنگی، كاربرد فرهنگ را در دو زمینه بیان می‌كنند:

1ـ فرهنگ در گسترده‌ترین معنی می‌تواند به فرآورده‌های تمدن پیچیده و پیشرفته اشاره داشته باشد كه در چنین معنایی به چیزهایی مانند ادبیات، هنر، فلسفه، دانش و فن‌شناسی بازمی‌گردد.

2ـ در زمینه دیگر فرهنگ از سوی مردم‌شناسان و دیگر كسانی كه انسان را بررسی می‌كنند به كار می‌رود در این معنی به آفریده‌های اندیشه، عادات، اشیاء عادی اشاره دارد كه در پی انباشت آنها سازگاری پیچیده‌ای بین انسان و محیط طبیعی وی پدید می‌آید.

تعــــــــریف فــــــرهنگ

فرهنگ در زبان فارسی معانی مختلفی دارد كه مهم‌ترین آنها ادب، تربیت، دانش، مجموعه آداب و رسوم، علوم، معارف و هنرهای یك جامعه است.

از دیدگاه علمی تعاریف متعدد و متنوعی از فرهنگ ارائه گردیده كه در ذیل به برخی از آنها اشاره می‌شود:

در فرهنگ فارسی عمید، فرهنگ عبارت است از دانش، ادب، علم، معرفت، تعلیم و تربیت، آثار علمی و ادبی یك قوم یا ملت.

فرهنگ لغات وبستر، فرهنگ را مجموعه‌ای از رفتارهای پیچیده انسانی كه شامل افكار، گفتار اعمال و آثار هنری است و بر توانایی انسان برای یادگیری و انتقال به نسل دیگر تعریف می‌كند.

به عقیده هافستد فرهنگ عبارت است از: اندیشه مشترك اعضای یك گروه یا طبقه كه آنها را از دیگر گروهها مجزا می‌كند و در جایی دیگر، فرهنگ به‌صورت مجموعه‌ای از الگوهای رفتار اجتماعی، هنرها، اعتقادات، رسوم و سایر محصولات انسان و ویژگیهای فكری یك جامعه یا ملت تعریف می‌شود.

ویــــژگیهای فـــــــرهنگ

با بررسیهای زیادی كه از فرهنگهای مختلف به عمل آمده، چنین به نظر می‌آید كه علی‌رغم تفاوتهای موجود، همۀ فرهنگها دارای ویژگیهایی هستند كه تعدادی از آنها را می‌توان به شرح زیر معرفی كرد:

1ـ فرهنگ آموختنی است. فرهنگ خصوصیتی غریزی است و ذاتی نیست. فرهنگ نظامی است كه پس از زاده شدن انسان در سراسر زندگی آموخته می‌شود.

2ـ فرهنگ آموخته می‌شود. انسان می‌تواند عادتهای آموخته‌شده خود را به دیگران منتقل كند.

3ـ فرهنگ اجتماعی است عادتهای فرهنگی، ریشه‌های اجتماعی دارند و شماری از مردم كه در گروهها و جامعه‌ها زندگی می‌كنند در آن شریك اند.

4ـ فرهنگ پدیده‌ای ذهنی و تصوری است. عادتهای گروهی كه فرهنگ از آنها پدید می‌آید به‌صورت هنجارها یا الگوهای رفتاری، آرمانی ذهنی می‌شوند یا در كلام می‌آیند.

5ـ فرهنگ خشنودی‌بخش است. هر فرهنگی كه نتواند از عهدۀ تعیین هدف اعلای زندگی برآید از برآوردن آرمانهای عالی حیات نیز ناتوان است. عناصر فرهنگی تا زمانی كه بر افراد یك جامعه خشنودی نهایی می‌بخشد می‌توانند پایدار بمانند.

6ـ فرهنگ سازگاری می‌یابد. فرهنگ دگرگون می‌شود و فراگرد دگرگونی آن همراه با تطبیق و سازگاری است.

7ـ فرهنگ یگانه‌ساز است. عناصر هر فرهنگ گرایش به آن دارند تا پیكری یكپارچه و به هم بافته و سازگار پدید آورند و این سازگاری به زمان نیاز دارد.

همچنین فردلو تانز نیز شش ویژگی با شرح زیر برای فرهنگ عنوان می‌كند:

قابل یادگیری است.
اشتراكی است.
از یك نسل به نسل دیگر قابل انتقال است.
نمادی است. (استفاده از یك چیز برای نشان دادن چیز دیگری).
دارای الگو است. (تغییر در یك بخش به تغییرات در بخش دیگر منجر می‌شود).
قابل تعدیل است.
با توجه به مفهوم فرهنگ و ویژگیهای آن می‌توان نتیجه گرفت كه رفتار انسان اصولاً بر باورهای فرهنگی متكی است. باورهایی را فرهنگی می‌گوییم كه به‌صورت نسبی در جامعه پذیرش زیادی دارند. منشأ این باورها متفاوت است. گاهی ریشه در شرایط تاریخی یا جغرافیایی یا مذهبی یا حوادث ویژه و یا در علم دارد. ولی آنچه كه مسلم است این است كه بخش اعظمی از باورهای فرهنگی در قالب اصول اعتقادی ظاهر می‌شوند و یا همچنین می‌تواند از تعاملات سازمانی ناشی شود.

تعــــریف سازمان

این موضوع كه باید سازمان را به‌عنوان نوعی فرهنگ به حساب آورد یعنی سیستمی كه اعضای آن استنباط مشتركی از سازمان دارند یك پدیدۀ نسبتاً تازه است. در گذشته تصور بر این بود كه سازمان یك وسیله یا ابزاری منطقی است كه می‌توان با استفاده از آن یك گروه از افراد را كنترل و كارهای آنها را هماهنگ كرد. این سازمان دارای سطوح عمودی، دوایر، سلسله مراتب اختیارات و از این قبیل ویژگیها بودند. ولی واقعیت این است كه یك سازمان بیش از اینهاست و مانند یك فرد دارای شخصیت است.

هنگامی‌كه یك سازمان به‌صورت یك نهاد درمی‌آید دارای نوعی حیات و زندگی می‌شود كه با زندگی اعضای آن متفاوت است و به خودی خود دارای ارزش می‌شود. از این‌رو هنگامی‌كه سازمان به‌صورت یك نهاد درمی‌آید الگوی خاصی از رفتار مورد قبول همۀ اعضای سازمان قرار خواهد گرفت كه در همه جای سازمان به چشم می‌خورد.

سازمان عبارت است از فرایندهای نظام‌یافته از روابط متقابل افراد برای دست یافتن به هدفهای معین. این تعریف از پنج عنصر تشكیل شده است:

1ـ سازمان همیشه از افراد تشكیل می‌شود.

2ـ این افراد به طریقی با یكدیگر ارتباط دارند و بین آنها روابط متقابل برقرار است.

3ـ این روابط متقابل را می‌توان نظام بخشید.

4ـ كلیۀ افراد در سازمان دارای هدفهای مشخصی هستند و بعضی از این هدفها در عملكرد آنها اثر می‌گذارند. هر فرد انتظار دارد كه از طریق همكاری در سازمان به هدفهای شخصی خود نیز نایل شود.

5ـ این روابط متقابل همچنین نیل به هدفهای مشترك سازمان را میسر می‌كند و اعضای سازمانها برای دست یافتن به هدفهای فردی، حصول هدفهای مشترك سازمانی را دنبال می‌كنند. با توجه به تعریف فوق، سازمان چیزی جز روابط متقابل بین افراد نیست و ساختار سازمانی این روابط متقابل را كه شامل تعیین نقشها، روابط بین افراد، فعالیتها، سلسله مراتب هدفها و سایر ویژگیهای سازمان است، منعكس می‌نماید. اگر به مفهوم سازمان توجه كنیم رابطه‌ای خاص میان دو مفهوم فرهنگ و سازمان می‌یابیم.

مفهــــوم فــــرهنگ ســـازمـــان

فرهنگ سازمانی موضوعی است كه به‌تازگی در دانش مدیریت و در قلمرو رفتار سازمانی راه یافته است. فرهنگ از دیرباز برای شرح كیفیت زندگی جامعه انسانی به كار برده می‌شود. ولی دربارۀ فرهنگ سازمانی آنچه مربوط به كار و رفتار مردمان در سازمان است كمتر سخن گفته شده است.

از تركیب دو واژه فرهنگ و سازمان اندیشه‌ای تازه پدید آمده است كه هیچ‌یك از آن دو واژه این اندیشه را در بر ندارد. سازمان یك استعاره برای نظم و تربیت است درحالی‌كه عناصر فرهنگ نه منظم هستند و نه با نظم. فرهنگ كمك می‌كند تا دربارۀ چیزی جدای از مسائل فنی در سازمان سخن گفته شود و باعث می‌شود نوعی از روان همراه با نوعی رمز و راز پدید آید. بنابراین می‌توان گفت فرهنگ در یك سازمان مانند شخصیت در یك انسان است.

فرهنگ سازمانی پدیده‌ای است كه در سازمان است و همۀ اعضاء اتفاق نظر دارند كه یك دست ناپیدا افراد را در جهت نوعی رفتار نامرئی هدایت می‌كند. شناخت و درك چیزی كه فرهنگ سازمان را می‌سازد، شیوۀ ایجاد و دوام آن به ما كمك می‌كند تا بهتر بتوانیم رفتار افراد در سازمان را توجیه كنیم.

تعــــریف فــــرهنگ سازمانــــــی

مقصود از فرهنگ سازمانی، سیستمی از استنباط مشترك است كه اعضاء نسبت به یك سازمان دارند و همین ویژگی موجب تفكیك دو سازمان از یكدیگر می‌شود. كریس آرجریس، فرهنگ سازمانی را نظامی زنده می‌خواند و آن را در قالب رفتاری كه مردم در عمل از خود آشكار می‌سازند، راهی كه بر آن پایه به‌طور واقعی می‌اندیشند و احساس می‌كنند و شیوه‌ای كه به‌طور واقعی با هم رفتار می‌كنند تعریف می‌كند.

ادگار شاین نیز فرهنگ سازمانی را این‌گونه تعریف می‌كند:

یك الگویی از مفروضات بنیادی است كه اعضای گروه برای حل مسائل مربوط به تطابق با محیط خارجی و تكامل داخلی آن را یاد می‌گیرند و چنان خوب عمل می‌كند كه معتبر شناخته شده، سپس به‌صورت یك روش صحیح برای درك، اندیشه و احساس كردن در رابطه با حل مسائل سازمان به اعضای جدید آموخته می‌شود. جیمز پرسی معتقد است كه افراد یك سازمان دارای ارزشهای مشترك، عقاید، معیارهای مناسب برای رفتار، زبان مخصوص، رمزها و سایر الگوی فكری و رفتاری هستند و به‌طور خلاصه، فرهنگ سازمان را الگویی از مقاصد مشترك افراد سازمان تعریف می‌كند.

به عقیدۀ پژوهشگر دیگری، فرهنگ سازمانی عبارت است از اندیشۀ مشترك اعضای یك سازمان كه آنها را از سازمان دیگر متمایز می‌كند. این پژوهشگر می‌نویسد، علی‌رغم اینكه تعریف واحدی از فرهنگ سازمانی وجود ندارد ولی می‌توان گفت كه همۀ افرادی كه در این زمینه مطالعه نموده‌اند همگی توافق دارند كه فرهنگ؛

كلی است كه از مجموع اجزای آن بیشتر است.
تاریخچه سازمان را منعكس می‌كند.
به مطالعۀ انسان‌شناسی مانند رسوم و نهادها مربوط می‌شود.
توسط گروهی از افراد كه یك سازمان را تشكیل داده‌اند شكل گرفته است.
حركت آن كند و سخت است.
تغییر آن به سختی صورت می‌گیرد.
با توجه به تعریف عنوان‌شده به این نتیجه می‌رسیم كه تقریباً تمامی پژوهشگران از فرهنگ سازمانی به‌عنوان مجموعه‌ای از ارزشها، باورها، عقاید، فرضیات و هنجارهای مشترك حاكم بر سازمان یاد می‌كنند. در واقع فرهنگ سازمانی همان چیزی است كه به‌عنوان یك پدیدۀ درست به اعضای تازه وارد آموزش داده می‌شود و آن بیانگر بخش نانوشته و محسوس سازمان است.

ویــــژگیهای فــــرهنگ سازمانـــی

درصورتی‌كه فرهنگ را سیستمی از استنباط مشترك اعضاء نسبت به یك سازمان بدانیم، یك سیستم از مجموعه‌ای از ویژگیهای اصلی تشكیل شده است كه سازمان به آنها ارج می‌نهد یا برای آنها ارزش قائل است. 10 ویژگی عبارتند از:

1ـ خلاقیت فردی: میزان مسئولیت، آزادی عمل و استقلالی كه افراد دارند.

2ـ ریسك‌پذیری: میزانی كه افراد تشویق می‌شوند تا ابتكار عمل به خرج دهند، دست به كارهای مخاطره‌آمیز بزنند و بلندپرازی كنند.

3ـ رهبری: میزانی كه سازمان هدفها و عملكردهایی را كه انتظار می‌رود انجام شود، مشخص می‌نماید.

4ـ یكپارچگی: میزان یا درجه‌ای كه واحدهای درون سازمان به روش هماهنگ عمل می‌كنند.

5ـ حمایت مدیریت: میزان یا درجه‌ای كه مدیران با زیردستان خود ارتباط را برقرار می‌كنند، آنها را یاری می‌دهند و یا از آنها حمایت می‌كنند.

6ـ كنترل: تعداد قوانین و مقررات و میزان سرپرستی مستقیم كه مدیران بر رفتار افرادی اعمال می‌كنند.

7ـ هویت: میزان یا درجه‌ای كه افراد، كل سازمان (و نه گروه خاص یا رشته‌ای كه فرد در آن تخصص دارد) را معرف خود می‌دانند.

8ـ سیستم پاداش: میزان یا درجه‌ای كه شیوۀ تخصیص پاداش (یعنی افزایش حقوق و ارتقای مقام) بر اساس شاخصهای عملكرد كاركنان قرار دارد نه بر اساس سابقه، پارتی‌بازی و از این قبیل شاخصها.

9ـ سازش با پدیدۀ تعارض: میزان یا درجه‌ای كه افراد تشویق می‌شوند با تعارض بسازند و پذیرای انتقادهای آشكار باشند.

10ـ الگوی ارتباطی: میزان یا درجه‌ای كه ارتباطات سازمانی به سلسله مراتب احتیاجات رسمی محدود می‌شود.

جیمز پرسی همین ویژگیها را با اندكی تفاوت به شرح زیر بیان می‌كند:

1ـ هویت یا شخصیت افراد

2ـ اهمیت كار گروهی

3ـ نگرش كاركنان

4ـ یكپارچگی

5ـ كنترل و سرپرستی

6ـ ریسك‌پذیری

7ـ میزان پاداش

8ـ میزان تضاد

9ـ میزان حمایت و راهنمایی مدیریت

10ـ نگرش سازمان (در مورد اهداف)

نتایج مطالعاتی كه به منظور میزان تعهد كاركنان و تعیین ارزشها عقاید اساسی آنان در برخی از سازمانهای موفق صورت گرفته است، 10 ویژگی فرهنگ سازمانی را با توجه به درجۀ اهمیتشان به شرح ذیل اعلام گردیده است:

عملكرد، صداقت، رقابت، روحیه كار گروهی، روحیه سازمانی، نوآوری، حمایت مدیریت، موفقیتهای فردی، وفاداری و سابقه تاریخی سازمان.

درصورتی‌كه فرهنگ سازمانی از زاویه این 10 ویژگی مورد توجه قرار گیرد، تصویر كاملی از آن به دست می‌آید. این تصویر به‌صورت اساسی درمی‌آید كه منعكس‌كنندۀ نوع احساسات اعضاء، استنباط مشترك آنان، شیوۀ انجام امور و نوع رفتار آنان است.

عوامل و اجــــزا

 

دانلود پروژه و تحقیق-مديريت تحول سازماني و فرهنگ سازمانی- در 50 صفحه-docx

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق مدیریت محصول و تولید بهنگام در مدیریت سازمانی | 23575 alis

مدیریت محصول و تولید بهنگام در مدیریت سازمانی,مدیریت محصول در مدیریت منابع انسانی,سیستم تولید به موقع,JIT,سیستم JIT,محدودیتهای سیستم تولید به موقع,مدیریت تولید,تولید به هنگام,مدیریت تولید,مدیریت محصول,مدیریت منابع انسانی,مدیریت محصول,مدیریت تولید,مدی

فهرست

مقدمه. 4

در برخی سازمان‌ها مدیر محصول فعالیت‌های زیر را نیز انجام می‌دهد. 5

مدیریت محصول در فرایند توسعه نرم‌افزار 6

نقشی چالش‌برانگیز و ارزشمند. 7

مدیر محصول، نقشی در مسیر تحول.. 8

مدیر محصول، مدیر پروژه نیست… 8

مهارت‌های ضروری برای موفقیت در سِمَت مدیر محصول.. 8

منظور از محصول چیست؟. 9

خصوصیات مدیر محصول.. 10

استراتژی.. 12

عرضه محصول.. 13

ایده پردازی.. 13

خصوصیات/ویژگی ها 13

ورود به بازار 13

تناسب بازار- محصول.. 14

وظایف یک مدیر محصول.. 15

چرایی حضور مدیران محصول.. 16

اتخاذ رویکرد بازار‌محور 16

کاهش زمان رسیدن به هدف… 16

مدیریت چرخه عمر محصول.. 18

بازاریابی: 19

مدیران چقدر باید قاطعیت داشته باشند؟. 20

محصولی متناسب با بازار ارائه کنید. 20

تیم فروشتان را بصورت دوره ای چک کنید. 20

چرخه کنترل کیفیت محصولات را بررسی کنید. 21

ارائه محصولات با یک پشتیبانی متفاوت… 21

سيستم توليد به موقع.. 22

مقدمه. 23

تاريخچه JIT. 24

تعریف عمومی JIT. 24

تعریف JIT از نظر انجمن حسابداران رسمی آمریکا (AICPA): 25

چرا برخی شرکت ها از سیستم JIT استفاده می کنند؟. 25

تفاوت موجودی های سیستم کلاسیک با سیستم JIT. 25

نگرش کلاسیک به موجودی ها 25

نگرش سیستم JIT به موجودی ها 26

عناصر و ویژگی های عمده ی سیستم JIT در فرآیند تولید. 26

اهداف اجرای یک سیستم JIT. 28

مزاياي سيستم JIT در توليد. 28

ساختار برنامه ریزی سیستم JIT. 29

اندازه گيري كارايي در سیستم JIT. 29

حسابداری سیستم JIT. 30

برخی از شرکت های بزرگی که در حال حاضر از سیستم JIT استفاده می کنند ، عبارتند از: 30

نتیجه گیری.. 31

اهداف اجرای یک سیستم JIT. 31

مزایای سیستم JIT در تولید. 31

اندازه گیری كارایی در سیستم JIT. 32

اهداف اصلي توليد به موقع.. 33

محدوديتهاي سيستم توليد به موقع.. 34

پيش نيازهاي يك برنامه JIT. 34

برنامه ريزي سيستم توليد به موقع.. 34

رويكردها و اصول سيستم توليدي JIT. 35

رويكرد مديريت توليدي JIT. 35

رويكرد مديريت موجودي هاي JIT. 36

رويكرد مديريت كيفيت سيستم JIT. 37

عامل زمان و سرعت در JIT. 39

مديريت كارخانه براي توليد بموقع.. 39

اندازه گيري كارايي در JIT. 40

دیدگاه های جدید و قدیم تولید: 41

سیستم تولید به هنگام یا درست به موقع (JUST IN TIME) یا JIT: 42

توجه به دسته های کوچک تولیدی: 43

تنظیم و راه اندازی سریع و کم خرج ماشین آلات: 43

استقرار ماشین آلات در نظام JIT (تولید به هنگام): 43

تعمیرات و نگهداری پیشگیرانه و حفاظتی ماشین آلات: 43

روش های کاری استاندارد: 44

روحیه مشارکت و همیاری: 44

فروشندگان و تامین کنندگان: 44

فشار آوردن در مقابل کشیدن : 45

حل مسائل و مشکلات: 46

بهبود مستمر و دائمی: 46

کاهش هزینه در سازمان: 46

“تولید به هنگام – فلسفه حذف تمام و کمال ضایعات”. 47

نتيجه گيري.. 49

منابع و ماخذ. 49

مقدمه

مدیر محصول نقش مهمی در شرکت های بزرگ دارند زیرا آنها کسانی هستند که قرار است کاربران و تیم خود را درک کنند. اما مدیر محصول چه ویژگی هایی دارد؟

مدیر محصول خود را مالک محصول میداند

اگر شما تصور کنید که یک محصول مال شما است اولین کسی که به دنبال باگ محصول می گردد خود شما هستید. اولین کسی که با کاربر ارتباط برقرار میکند شما هستید و اولین کسی که نگران این موضوع است که محصول شما درست کار میکند یا نه خود شما هستید. شما همواره اولین داوطلبی هستید که کارهایی را که به محصول عرضه شده ارتباط دارد برعهده میگیرید. برای مثال این شما هستید که به کاربران ایمیل می فرستید، باگ ها را دنبال میکنید و …. مدیر محصول همواره به خودش میگویید که: اینکار وظیفه هیچ کس نیست، بلکه وظیفه من است.

مدیر محصول دیگران را قانع میکند

مدیر محصول میخواهد کارها انجام شود. برای مثال اعضای تیم به شما گزارش نمیدهند و مجبور نیستند هر چیزی را که به آنها گفته اید انجام دهند. بنابراین بجای دستور دادن اعضای تیم را باید متقاعد کنید.

مدیر محصول مهندس است

منظور این نیست که مدیر محصول باید کدنویس باشد. بلکه شما باید کنجکاو باشد که محصول چطوری ایجاد میشود. مثلا شما باید نگران این موضوع باشید که یک کالا نفر – ساعتی چقدر می ارزد و چرا انقدر می ارزد. برای یک فیچر خاص چه الگوریتمی به کار رفته است؟ چرا این صفحه کند است؟ شما باید بتوانید تصمیمات مهمی را که برای محصول اتخاذ شده است به سرمایه گذاران توضیح بدهید.

مدیر محصول بسیار خوش بین است

تیم شما معمولا متشکل از مهندسان است و مهندسان عادت دارند نکات منفی را ببینند (مثلا عادت دارند که باگ یک محصول را پیدا کنند). مثبت اندیش بودن مدیر محصول باعث میشود روحیه تیم تغییر کند. توجه داشته باشید که شما و مدیران ارشد خیلی از اتفاقات بد را میدانید اما دلیلی ندارد که تمامی تیم از آن آگاه باشد. شما باید به تیم کمک کنید که کارشان را به بهترین شکل ممکن انجام دهند. اگر شما به تیم خودتان با دید منفی نگاه کنید آنها فکر میکنند که نگاه کل شرکت به آنها اینگونه است.

مدیر محصول به دنبال تشویق شدن نیست

مدیر محصول همواره به دنبال تشویق کردن اعضای تیم خود است زیرا وی در نقطه بالایی پروژه است و نیازی به هیچ تشویق شدن ندارد. توجه داشته باشید که اگر شما قرار باشد تلاش دیگران را به نام خود ثبت کنید به هیچ جایی نخواهید رسید. چه انتشار یک پست در بلاگ باشد و چه انتشار یک ویدئو، یک مدیر محصول اعضای تیمش را تشویق میکند.

مدیر محصول نترس است

مدیران محصول موفق همانطوری با مدیران ارشد صحبت میکنند که با اعضای تیم خود صحبت میکنند. اگر قرار باشد مدیر محصول از سوال مدیر ارشد درباره تصمیماتی که برای یک محصول گرفته شده است منکوب شود مسلما به هیچ جا نخواهد رسید

توضیحات بالا نشان میدهد که مدیران محصول چه نقش مهمی در شرکت ها دارند و چرا برخی مدیران محصول در دنیای تکنولوژی به نتایج خیره کننده ای دست یافته اند.مدیر محصول ناظر بر چشم‌انداز محصول از بالاترین سطوح مدیریت اجرایی تا تیم‌های توسعه و پیاده‌سازی است. از مدیر محصول غالباً با عنوان «مدیر عامل اجرایی» آن محصول یاد می‌شود. مدیر محصول وظیفه تحقیق، گزینش و رانش فرایند توسعه محصول در یک سازمان را بر عهده دارد.

مدیر محصول باید موارد متعددی از جمله بازار هدف، رقبا و میزان تطابق محصول با مدل کسب و کار سازمان را در نظر داشته باشد. به طور کلی، یک مدیر محصول مدیریت یک یا چند محصول ملموس را بر عهده دارد؛ هرچند از این عبارت می‌توان برای توصیف شخصی که محصولی غیر ملموس نظیر موسیقی، اطلاعات و خدمات را مدیریت می‌کند نیز استفاده نمود.

تفاسیر گوناگونی از نقش مدیر محصول وجود دارد. عنوان مدیر محصول بعضاً در توصیف وظایف و مسئولیت‌هایی استفاده می‌شود که تفاوت‌های زیادی با هم دارند. حتی در صنایع بالافن که مدیریت محصول تعریف بهتر و دقیق‌تری دارد، توصیف شغل مدیر محصول در بین سازمان‌های مختلف تفاوت‌های چشم‌گیری دارد. دلیل این تفاوت، تفاسیر حسی و سنتی توسط افراد متفاوت است.

در یک صنعت خدمات مالی (بانک‌داری، بیمه و …)، مدیر محصول وظیفهٔ مدیریت محصول (نظیر کارت اعتباری)، بررسی سود و زیان و تعیین راهبرد توسعه کسب و کار را بر عهده دارد.

در برخی سازمان‌ها مدیر محصول فعالیت‌های زیر را نیز انجام می‌دهد:

مدیریت بازار محصول
مدیریت پروژه
مدیریت برنامه
مالکیت محصول
مدیریت فنی محصول
طراحی محصول
مدیریت محصول در فرایند توسعه نرم‌افزار نقش مدیر محصول در واقع به این خاطر

سیستم JIT عبارت از سیستمی است که مواد به موقع و به حد نیاز خریداری و همزمان در فرآیند تولید ، مصرف و به کالای ساخته شده در طی روز تبدیل شود و بلافاصله بسته بندی ، بارگیری و برای مشتریان ارسال گردد. چنین سیستم بسیار دقیق ، مستلزم برنامه ریزی دقیق ، هماهنگی موثر ، همکاری صمیمانه بین کارکنان و مدیران است و هنگامی تحقق پیدا می کند که فرهنگ سازمانی مطلوب و وجدان کاری واقعی و انضباط پذیری داوطلبانه و خود کنترلی در یک کار گروهی وجود داشته باشد. سيستم توليد به موقع ( Just-In-Time ) يكي از پيشرفته ترين سيستمهاي برنامه ريزي است كه در صدر هرم سيستمهاي نوين برنامه ريزي و كنترل توليد قرار گرفته است .

سيستم توليد به موقع كه نخستين بار توسط تائيچي اونو در شركت تويوتا به كار گرفته شد يكي از همين سيستمها است كه به سرعت مورد توجه ساير شركتهاي ژاپني قرار گرفت و با توجه به يكسان بودن فرهنگ خاص مورد نياز اين سيستم در اكثر شركتهاي ژاپني اجرا گرديده و توسعه يافت . اما با گذشت حدود سه دهه از معرفي اين نظام و عليرغم تلاشي كه اكثر سازمانهاي غير ژاپني در جهت بكارگيري اصول اين نظام صرف كردند ، به دلايلي كه درباره ي ايران هم صادق است ، يعني برداشت و تعاريف پراكنده اصول و نظريات اين سيستم ، توسعه و اشاعه آن از رشد قابل ملاحظه اي برخوردار نبوده و اكثر افراد آنرا تنها برنامه اي براي كنترل موجودي تلقي مي نمايند. در حالي كه حذف موجودي اضافي انبارها تنها يكي از اصول مورد اشاره و توجه اين نظام مي باشد .امروزه به لحاظ محدوديتهاي اقتصادي و توسعه و پيچيدگي بازارها ، استفاده بهينه از منابع در دسترس و شناخت و پاسخگويي به موقع به خواسته هاي مشتري در بخش هاي مختلف بازار به امري اجتناب ناپذير تبديل گرديده و سازمانها را بر آن داشته تا با حذف ساختارها و روشهاي كار سنتي ، سهم خود را در بازار حفظ نمايند .

از ديگر فوايد اين سيستم مي توان به كاهش قابل توجه كار درجريان ساخت ، زمان تحويل محصول به مشتري ، فضاي مورد نياز ، ضايعات ، ضايعات دورريز و دوباره كاري ، افزايش در بهره وري ، بهبود روابط با عرضه كنندگاني كه بهتر و موفق تر هستند و نيروي كار داراي انگيزه ، راضي و با نشاط تر اشاره كرد .

تاريخچه JIT

توليد به موقع يك فلسفه ي مديريت ژاپني است كه از اوايل دهه ي 1970 در بسياري از مؤسسات توليدي ژاپن مورد استفاده قرار گرفت . اين فلسفه نخستين بار توسط تائيچي اونو در شركت تويوتا به عنوان ابزاري براي بر آورده ساختن خواسته ي مشتري با حداقل تاخير معرفي و به كار گرفته شد . به همين دليل ، تائيچي اونو اغلب پدر سيستم توليد بهنگام ناميده مي شود .

كارخانجات توليد تويوتا اولين محلي بودند كه نظام توليد بهنگام در آنها مطرح گرديد . اين سيستم در طول بحران نفتي سال 1973 مورد حمايت وسيعي قرار گرفت و پس از آن توسط بسياري از سازمانهاي ديگر انتخاب گرديد .

شوك نفتي و كاهش فزاينده ي ساير منابع طبيعي ، محرك اصلي انتخاب سراسري سيستم توليد بموقع بود . تويوتا توانست از طريق يك روش مديريتي متفاوت با آنچه كه در زمان خود مرسوم بود چالشهاي روز افزون براي بقا را پشت سر بگذارد . اين روش بر روي افراد ، كارخانجات و سيستمها متمركز بود . تويوتا فهميده بود كه سيستم توليد بموقع تنها زماني موفق خواهد شد كه هر فرد در سازمان در اجراي آن مشاركت داشته باشد و كارخانه و فرايندها براي حداكثر ستانده و بهره وري سازماندهي شوند و برنامه هاي كيفيت توليد براي برآورده ساختن تقاضاي واقعي زمان بندي گردند .

اگرچه در آغاز كار اين سيستم به عنوان روشي براي كاهش سطوح موجودي انبارهاي ژاپني مطرح بود ولي امروزه به يك فلسفه ي مديريتي شامل مجموعه اي از علوم و در اختيار گرفتن يك سري جامع از اصول و تكنيكهاي توليد گسترش يافته است.

تعریف عمومی JIT

« سیستمی جامع برای کنترل موجودی ها ی تولید است. در این سیستم هیچ موجودی مواد اولیه خریداری نمی شود و هیچ محصولی ساخته نمی شود مگر هنگامی که ضرورت ایجاب کند. این سیستم اساسا بر کاهش هزینه ها از طریق حذف موجودی های انبار تمرکز دارد.» به عبارت دیگر ، نظام (سيستم ) توليد به موقع، تفكر و نگرش نوين در اداره سازمانهاي صنعتي است كه با اصول، تكنيكها و روشهاي خاصي، به دنبال حذف كامل اتلاف و افزايش بهره وري در تمامي فعاليتهاي داخل و خارج سازمان مي باشد .

تعریف JIT از نظر انجمن حسابداران رسمی آمریکا (AICPA):

فلسفه ی ساخت بر مبنای برنامه ی حذف ضایعات و هزینه های انبار داری و بهبود متوالی سود مندی. که شامل اقدام های موفقیت آمیزی از فعالیت های ساخت مورد نیاز محصول نهایی می شود ، از طراحی مهندسی تا تحویل ، به انضمام تمام مراحل تبدیل مواد خام به جلو . « عناصر اولیه ی داشتن موجودی مورد نیاز در زمانی که لازم است ، برای پیشرفت کیفیت و به صفر رساندن معایب با هدایت زمان و کاستن زمان هر مرحله با بازبینی تغییرات عملیات های خود و به انجام رساندن این سفارشات با حداقل هزینه »

چرا برخی شرکت ها از سیستم JIT استفاده

 

دانلود تحقیق مدیریت محصول و تولید بهنگام در مدیریت سازمانی

دریــــافت فایـــل

دریافت پاورپوینت مفهوم مدیریت محصول در مدیریت منابع انسانی،145 اسلاید،pptx | 23574 alis

مفهوم مدیریت محصول در مدیریت منابع انسانی,مدیریت محصول,مدیریت تولید,مدیریت فروش,مدیریت منابع انسانی,مدیریت فروش,مدیریت تولید و فروش,

مدیر محصول نقش مهمی در شرکت های بزرگ دارند زیرا آنها کسانی هستند که قرار است کاربران و تیم خود را درک کنند. اما مدیر محصول چه ویژگی هایی دارد؟

با توجه به دامنه‌ی گسترده‌ای که مدیریت محصول دارد، چندین و چند مهارت لازم برای موفقیت وجود دارد. این مهارت‌ها عبارتند از:

توانایی در ایجاد درکی عمیق از بخش خاصی از بازار یا گروه‌های مشتریان
آشنایی با کاربرد خاص محصولات در جایگاه مشتری
کنجکاوی در کشف و شناساییِ چالش‌های مشتری و تبدیل آن چالش‌ها به ایده‌هایی برای محصول یا خدمت جدید
توانایی در توسعه‌ی یک طرح کسب‌وکار و طرح سرمایه‌گذاری برای توسعه‌ی محصول جدید یا بهبود محصول فعلی. داشتن مدرکی در زمینه‌ی کسب‌وکار به‌ویژه MBA در این مورد می‌تواند بسیار مفید باشد.
مهارت‌های تفکر انتقادیِ لازم برای ارزیابیِ نیازهای مشتری، محصولات رقیب و روندهای کلیدی و همچنین تبدیل این دانش به طرح‌های سرمایه‌گذاری
توانایی در هدایت و رهبریِ دیگران به طور غیررسمی، بدون ارائه‌ی گزارش‌های رسمی به مقامات بالاتر
مهارت‌های برقراری ارتباط به صورت نوشتاری و کلامی در حد عالی، با تاکید بر مهارت اقناع دیگران
بسته به ماهیت محصول، سطح عمیقی از تخصص فنی در این سِمت مورد نیاز است. بسیاری از مدیران محصول پیش‌زمینه‌ی فنی، از جمله مدارک مهندسی دارند.

مسیرهای شغلی به سمت مدیریت محصول

مدیران محصول با پیش‌زمینه‌های مختلفی وارد این حوزه می‌شوند، از جمله:

مهندسی، تحقیق و توسعه
مدیریت کیفی یا عملیاتی
پشتیبانی فنی
ارتباطات بازاریابی
پشتیبانی مشتریان
پشتیبانی فروش

علاوه بر اینها، برخی شرکت‌ها افرادی را به طور مستقیم از شرکت‌های فعال در بخش بازار هدف به خدمت می‌گیرند. در واقع مسیرهای فراوانی به مقصد این نقش جالب و مهم وجود دارد.

مسیر شغلی برای مدیران محصول

اگرچه مدیران محصول می‌توانند در جایگاه یا بخش خودشان ارتقا پیدا کنند، اما معمول است که مدیران محصولِ باتجربه، به سمتِ مدیر کل یا مدیر بخش، ارتقای درجه پیدا می‌کنند. من به‌شخصه مدیران محصول را به مدیریت فروش و بازاریابی و دیگر سمت‌های مدیر کلی ارتقا داده‌ام. پایه‌ی گسترده‌ی دانش آنها از صنعت و محصول و عملکردها، ایشان را برای سمت‌های زیادی در یک سازمان در اولویت بالا قرار می‌دهد.

مدیر محصول، مدیر پروژه نیست

هر چند در انجام وظیفه‌ی مدیریت محصول، هماهنگیِ متقابل گروهیِ زیادی وجود دارد، اما نباید این شغل را با شغل مدیر پروژه (project manager) اشتباه بگیریم. مدیر پروژه مسئول هماهنگی و هدایت تیم‌ها برای کار روی طرح‌های موقتی و منحصربه‌فرد است، در حالی که مدیر محصول محصولاتش را از یک طرح کسب‌وکار یا چشم‌انداز مدیریتی آغاز می‌کند.
مدیر پروژه از استانداردهای صنعتی که به خوبی تعریف شده‌اند و از شیوه‌نامه‌ی صدور گواهینامه بهره می‌برد، در حالی که نقش مدیر محصول به میزان قابل توجهی کمتر رسمیتی بر پایه‌ی صنعتی یافته است. چندین موسسه هستند که کارشان آموزش مدیران محصول است، اما تا زمان نوشته شدن این مقاله، هیچ پیکره‌ی استانداردی از دانش یا صدور گواهینامه، مانند آنچه در زمینه‌ی مدیریت پروژه وجود دارد، در مدیریت محصول نداریم. هم برای مدیر محصول و هم برای مدیر پروژه عادی است که روی توسعه‌ی یک محصول جدید یا طرح بهبود محصول با یکدیگر همکاری کنند.

مهارت‌های ضروری برای موفقیت در سِمَت مدیر محصول

مدیر محصول خود را مالک محصول میداند

اگر شما تصور کنید که یک محصول مال شما است اولین کسی که به دنبال باگ محصول می گردد خود شما هستید. اولین کسی که با کاربر ارتباط برقرار میکند شما هستید و اولین کسی که نگران این موضوع است که محصول شما درست کار میکند یا نه خود شما هستید. شما همواره اولین داوطلبی هستید که کارهایی را که به محصول عرضه شده ارتباط دارد برعهده میگیرید. برای مثال این شما هستید که به کاربران ایمیل می فرستید، باگ ها را دنبال میکنید و …. مدیر محصول همواره به خودش میگویید که: اینکار وظیفه هیچ کس نیست، بلکه وظیفه من است.

مدیر محصول دیگران را قانع میکند

مدیر محصول میخواهد کارها انجام شود. برای مثال اعضای تیم به شما گزارش نمیدهند و مجبور نیستند هر چیزی را که به آنها گفته اید انجام دهند. بنابراین بجای دستور دادن اعضای تیم را باید متقاعد کنید.

مدیر محصول مهندس است

منظور این نیست که مدیر محصول باید کدنویس باشد. بلکه شما باید کنجکاو باشد که محصول چطوری ایجاد میشود. مثلا شما باید نگران این موضوع باشید که یک کالا نفر – ساعتی چقدر می ارزد و چرا انقدر می ارزد. برای یک فیچر خاص چه الگوریتمی به کار رفته است؟ چرا این صفحه کند است؟ شما باید بتوانید تصمیمات مهمی را که برای محصول اتخاذ شده است به سرمایه گذاران توضیح بدهید.

مدیر محصول بسیار خوش بین است

تیم شما معمولا متشکل از مهندسان است و مهندسان عادت دارند نکات منفی را ببینند (مثلا عادت دارند که باگ یک محصول را پیدا کنند). مثبت اندیش بودن مدیر محصول باعث میشود روحیه تیم تغییر کند. توجه داشته باشید که شما و مدیران ارشد خیلی از اتفاقات بد را میدانید اما دلیلی ندارد که تمامی تیم از آن آگاه باشد. شما باید به تیم کمک کنید که کارشان را به بهترین شکل ممکن انجام دهند. اگر شما به تیم خودتان با دید منفی نگاه کنید آنها فکر میکنند که نگاه کل شرکت به آنها اینگونه است.

مدیر محصول به دنبال تشویق شدن نیست

مدیر محصول همواره به دنبال تشویق کردن اعضای تیم خود است زیرا وی در نقطه بالایی پروژه است و نیازی به هیچ تشویق شدن ندارد. توجه داشته باشید که اگر شما قرار باشد تلاش دیگران را به نام خود ثبت کنید به هیچ جایی نخواهید رسید. چه انتشار یک پست در بلاگ باشد و چه انتشار یک ویدئو، یک مدیر محصول اعضای تیمش را تشویق میکند.

مدیر محصول نترس است

مدیران محصول موفق همانطوری با مدیران ارشد صحبت میکنند که با اعضای تیم خود صحبت میکنند. اگر قرار باشد مدیر محصول از سوال مدیر ارشد درباره تصمیماتی که برای یک محصول گرفته شده است منکوب شود مسلما به هیچ جا نخواهد رسید

توضیحات بالا نشان میدهد که مدیران محصول چه نقش مهمی در شرکت ها دارند و چرا برخی مدیران محصول در دنیای تکنولوژی به نتایج خیره کننده ای دست یافته اند.مدیر محصول ناظر بر چشم‌انداز محصول از بالاترین سطوح مدیریت اجرایی تا تیم‌های توسعه و پیاده‌سازی است. از مدیر محصول غالباً با عنوان «مدیر عامل اجرایی» آن محصول یاد می‌شود. مدیر محصول وظیفهٔ تحقیق، گزینش و رانش فرایند توسعهٔ محصول در یک سازمان را بر عهده دارد.

مدیر محصول باید موارد متعددی از جمله بازار هدف، رقبا و میزان تطابق محصول با مدل کسب و کار سازمان را در نظر داشته باشد. به طور کلی، یک مدیر محصول مدیریت یک یا چند محصول ملموس را بر عهده دارد؛ هرچند از این عبارت می‌توان برای توصیف شخصی که محصولی غیر ملموس نظیر موسیقی، اطلاعات و خدمات را مدیریت می‌کند نیز استفاده نمود.

تفاسیر گوناگونی از نقش مدیر محصول وجود دارد. عنوان مدیر محصول بعضاً در توصیف وظایف و مسئولیت‌هایی استفاده می‌شود که تفاوت‌های زیادی با هم دارند. حتی در صنایع بالافن که مدیریت محصول تعریف بهتر و دقیق‌تری دارد، توصیف شغل مدیر محصول در بین سازمان‌های مختلف تفاوت‌های چشم‌گیری دارد. دلیل این تفاوت، تفاسیر حسی و سنتی توسط افراد متفاوت است.

در یک صنعت خدمات مالی (بانک‌داری، بیمه و …)، مدیر محصول وظیفهٔ مدیریت محصول (نظیر کارت اعتباری)، بررسی سود و زیان و تعیین راهبرد توسعهٔ کسب و کار را بر عهده دارد.

در برخی سازمان‌ها مدیر محصول فعالیت‌های زیر را نیز انجام می‌دهد:

مدیریت بازار محصول
مدیریت پروژه
مدیریت برنامه
مالکیت محصول
مدیریت فنی محصول
طراحی محصول
مدیریت محصول در فرایند توسعهٔ نرم‌افزار[ویرایش]

نقش مدیر محصول در واقع به این خاطر به وجود آمد که بتوان پیچیدگی خطوط محصول یک کسب و کار را مدیریت کرد، هم‌چنین حصول اطمینان از این که این محصولات سودده هستند. مدیران محصول ممکن است پیش‌زمینه‌های متفاوتی داشته باشند، چون مهارت‌های اصلی آن‌ها شامل ارتباط خوب با مشتریان و فهم مشکلاتی است که محصول به هدف حل آن‌ها به وجود آمده است.

مدیر محصول مسئول سازمان‌دهی فعالیت‌های مختلفی است که در راستای حصول اطمینان از تحویل محصول مد نظر کاربر انجام می‌شوند. نقش مدیر یک محصول نرم‌افزاری در طول چرخهٔ حیات محصول تغییر می‌کند. در ابتدای فرایند توسعه به دنبال یافتن نیازمندی‌ها است، در حالی که در ادامه تمرکز وی بر آزمون پذیرش محصول است. در طول تمامی مراحل، مدیر محصول نیازمندی‌های کاربر نهایی را مشخص می‌کند، تمایل و گرایش بازار و رقبا را می‌سنجد و با استفاده از این اطلاعات مشخص می‌کند که چه ویژگی‌هایی باید در محصول وجود داشته باشد. برای مثال مدیر محصول می‌تواند تصمیم بگیرد که یک ویژگی مورد نیاز است چون کاربران به دنبال آن هستند یا داشتن آن برای باقی ماندن در بازار رقابتی لازم است. مدیر محصول به منظور تسهیل فرایند تصمیم‌گیری می‌تواند چشم‌انداز یا چارچوبی کلی برای محصول ترسیم کند. مدیر محصول باید یک فضای همکاری منسجم و متمرکز بین همهٔ اعضای تیم به منظور جلو راندن محصول برقرار کند. می‌توان گفت مدیر محصول در نقطهٔ تقاطع کسب و کار، طراحی و فناوری قرار گرفته است.

وظایف روزانهٔ مدیر محصول در یک محیط توسعه نرم‌افزاری چابک شامل ایجاد و اولویت‌بندی کارهایی است که باید توسط تیم توسعه انجام شود. این کارها اغلب با اتکا بر داستان‌های کاربر ساخته می‌شود که روایتی توصیفی و کوتاه از ویژگی‌ها و وظایف محصول است. جزئیات نحوهٔ پیاده‌سازی این ویژگی‌های بر عهدهٔ تیم طراحی و توسعه است. وظیفهٔ مدیر محصول در پایان یک چرخهٔ توسعه، تأیید انجام کارها است. تنها پس از تأیید وی، کار بر روی آن ویژگی رسماً خاتمه می‌یابد.

ساندار پیچای (مدیر

 

دانلود پاورپوینت مفهوم مدیریت محصول در مدیریت منابع انسانی،145 اسلاید،pptx

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق اصول مدیریت در مدیریت رفتار سازمانی | 23563 alis

اصول مدیریت,مدیریت رفتار سازمانی,اصول مدیریت در مدیریت منابع انسانی,مدیریت,اصول مدیریت,مدیریت منابع انسانی,مدیریت سازمانی,وظایف مدیر,نگرش کمی مدیریت,علم مدیریت

فهرست

مقدمه. 3

مفاهیم کلیدی مدیریت.. 4

وظایف مدیریت.. 4

برنامه‌ریزی. 5

سازماندهی. 5

ارزیابی. 5

سیر اندیشه‌های مدیریتی. 6

اندیشه‌های نخستین مدیریتی. 6

مکتب کلاسیک.. 6

مکتب نئوکلاسیک روابط انسانی. 6

مطالعات هاثورن. 6

مکتب سیستمهای اجتماعی. 7

مکتب اقتضایی. 7

مکتب نوگرایی. 7

سطوح مدیریت.. 8

مدیریت عملیاتی. 8

مدیریت میانی. 8

مدیریت عالی. 8

تعریف مدیریت‏.. 16

وظایف اصلى مدیران. 16

مدیران عملیاتى‏. 18

مدیران میانى‏. 18

مدیران عالى‏. 18

درجه بندی مدیران. 18

مهارت هاى مدیران‏. 19

مهمترین ویژگى‏هاى بوروكراسى معقول (قانونی) عبارتند از 27

ارزیابى نظریه بوروكراسى. 28

مكتب نئوكلاسیك مدیریت یا روابط انسانى. 29

نظریه‏هاى جدید مدیریت.. 30

نظریه عمومى سیستم‏ها 31

تعریف سیستم‏. 31

ویژگى‏هاى سیستم‏هاى باز: 33

برنامه ریزی. 37

عوامل مؤثر در حیطه نظارت گسترده 60

محاسن و معایب مدیریت بر مبنای هدف.. 68

اهمیت مدیریت در اسلام. 72

راه های آشنائی با اصول مدیریت و رهبری در اسلام. 77

اصول مدیریت با توجه به آیات و روایات.. 80

اصل امر به معروف و نهی از منکر 82

اصول مدیریت و کنترل پروژه ها 83

مرحله نظري. 84

مرحله نظري. 85

مرحله طرح و برنامه­ريزي. 87

مرحله اجرا 89

وظايف مديريت پروژه 90

ويژگيهاي‌ يك‌ مدير موفق‌. 92

چگونه يك مدير دوست داشتني باشيم. 93

منابع. 95

مقدمه

مدیریت فرایند به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامه‌ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول صورت می‌گیرد
تاکنون، تعاریف متعددی برای مدیریت ارائه شده است. برخی از مهم‌ترین تعاریفی که ارائه شده، به قرار زیر است

هنر انجام امور با و به‌وسیله دیگران
فرایندی که طی آن تصمیم‌گیری در سازمان‌ها صورت می‌پذیرد
انجام وظایف برنامه‌ریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل
علم و هنر هماهنگی کوشش‌ها و مساعی اعضایسازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف سازمانی
بازی کردن نقش رهبر، منبع اطلاعاتی، تصمیم‌گیرنده و رابط برای اعضای سازمان
مدیریت از دید کارکردی شامل وظایفی همچون برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری، سازماندهی، نوآوری، هماهنگی، ارتباطات، رهبری، انگیزش و کنترل می‌گردد. این نوع تعاریف از مدیریت اگر چه با کمی و کاستی یا فزونی‌هایی در واژه‌های بیان‌کننده وظایف روبروست، اما به نظر روان‌تر از تعاریفی است که می‌کوشند مدیریت را محصور به یک ویژگی خاص نمایند یا ارزش فلسفی خاصی به مفهوم بیفزایند. بااین‌حال، تعاریف متعدد از مدیریت با توجه به کارکردهای آن از سوی محققانی چون فایول یا گیولیک دارای تفاوت‌هایی است که به‌سادگی نمی‌توان از آن‌ها گذر کرد. آنچه واضح است علم مدیریت هنوز نتوانسته است تعریف خود را مدیریت کند

مفاهیم کلیدی مدیریت

مدیریت یکفرایند است.
مفهوم نهفته مدیریت، هدایت تشکیلات انسانی است.
مدیریت مؤثر، تصمیم‌های مناسبی می‌گیرد و به نتایج مطلوبی دست می‌یابد.
مدیریتکارا به تخصیص و مصرف مدبرانه می‌گویند.
مدیریت بر فعالیت‌های هدفدار تمرکز دارد.
مدیریت عبارتست از عملی که به‌صورت آگاهانه و مستمر انجام می‌شود و به سازمان شکل می‌دهد.
وظایف مدیریت

هنری فایول، صنعتگر فرانسوی، چنین اظهار داشت که همه مدیران، پنج وظیفه یا کار، انجام می‌دهند: برنامه‌ریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل. امروزه، این کارها را به صورت چهار وظیفه:

برنامه‌ریزی
سازماندهی
رهبری
هماهنگی
کنترل
بیان می‌کنند.

پیتر دراکر، وظیفه مدیران را بازاریابی و نوآوری می‌داند. در عین حال، متون جدیدتر عمده وظایف مدیران را برنامه‌ریزی، سازماندهی، رهبری، استخدام و کنترل می‌دانند. برخی از منابع، استخدام را از فهرست فوق حذف کرده‌اند و برخی نیز هماهنگی را جایگزین آن نموده‌اند.

مدیریت از دید کارکردی شامل وظایفی همچون برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری، سازماندهی، نوآوری، هماهنگی، ارتباطات، رهبری، انگیزش و کنترل می‌گردد

برنامه‌ریزی

برنامه‌ریزی یا طرح‌ریزی یعنی اندیشیدن از پیش. متخصصین از زوایای متعدد برای برنامه‌ریزی تعاریف متعددی ارائه کرده‌اند که برخی از آنها از این قرار است:

تعیین هدف، یافتن و ساختن راه وصول به آن،
تصمیم‌گیری در مورد اینکه چه کارهایی باید انجام گیرد،
تجسم و طراحی وضعیت مطلوب در آینده و یافتن و ساختن راه‌ها و وسایلی که رسیدن به آن را فراهم کند،
طراحی عملیاتی که شیئی یا موضوعی را بر مبنای شیوه‌ای که از پیش تعریف شده، تغییر بدهد
در گزینش و تعیین هدف، مدیر باید امکان‌پذیر بودن و قابل قبول بودن آنها را از نظر مدیران و کارکنان، مورد توجه قرار دهد.

سازماندهی

سازماندهی فرایندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد و گروه‌های کاری و هماهنگی میان آنان، به منظور کسب اهداف صورت می‌گیرد.

در رابطه با سازماندهی، مدیر باید هم ساختار سازمان را متناسب با اهداف و منابع سازمان ایجاد نماید(طراحی سازمان و هم به دنبال فراهم نمودن افراد مناسب برای ساختار تعیین شده باشد.

رهبری یا هدایت یعنی تلاش مدیر برای ایجاد انگیزه و رغبت در زیردستان جهت دست یافتن به اهداف سازمان.

ارزیابی

کنترل، تلاش منظمی است در جهت رسیدن به اهداف استاندارد، طراحی سیستم بازخورد اطلاعات، مقایسهٔ اجزای واقعی با استانداردهای از پیش تعیین شده و سرانجام تعیین انحرافات احتمالی و سنجش ارزش آنها بر روند اجرایی که در بر گیرندهٔ حداکثر کارایی است

سیر اندیشه‌های مدیریتی

اندیشه‌های نخستین مدیریتی

تمامی مسائل مدیریتی مطرح از ابتدای تاریخ بشر تا سال ۱۸۸۰ در این قسمت طبقه‌بندی می‌شود. مسائلی نظیر سیستم‌های اداری و مدیریتی سومری‌ها، مصری‌ها، ایرانیان باستان و مواردی نظیر ساخت اهرام ثلاثه مصر و ساخت دیوار چین در این حوزه طبقه‌بندی می‌شود.

مکتب کلاسیک

این نظریه‌ها از سال ۱۸۸۰ تا ۱۹۲۰ شروع شدند و به ۳ دستهٔ کلی تقسیم می‌شوند:

مکتبمدیریت علمی فردریک تیلور
مکتبمدیریت اداری (اصول‌گرایان) هنری فایول
نظریهبروکراسی آرمانی ماکس وبر
محوریت بحث نظریه‌های مدیریت کلاسیک دستیابی به حداکثر کارایی در سازمان است. کلاسیک‌ها به سازمان رسمی توجه داشتند و وجود سازمان غیررسمی را مضر می‌دانستند. دیدگاه‌های کلاسیک شامل نگرشی صرفاً مکانیکی به سازمان و افراد بوده است. کلاسیک‌ها انسان را همردیف با سایر عناصر تولید می‌دانستند و برایش هویت مستقل قائل نبودند.

مکتب نئوکلاسیک روابط انسانی

در سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۵۰، در حالی که غرب رکود اقتصادی را تجربه می‌کرد، برخی از دانشمندان علوم اجتماعی به رهبری التون مایو مطالعاتی را دربارهٔ چگونگی واکنش کارکنان به میزان تولید در صورت تغییر شرایط کاری، طراحی شغل و محرک‌های مدیری آغاز کردند. بخش اعظم این مطالعات در یکی از واحدهای شرکت وسترن الکتریک در شهر هاثورن صورت گرفت که بعدها به مطالعات هاثورنمشهور شد.نئوکلاسیک‌ها بر جنبه‌های انسانی مدیریت تأکید می‌کردند. طرفداران این روش معتقد بودند که مدیریت باید توجه خود را بر افراد متمرکز کند؛ به بیان دیگر متغیرهای اجتماعی را مؤثرتر از متغیرهای فیزیکی می‌دانستند عمده فعالیت‌هایی که در این دوره انجام شد، به دو دستهٔ زیر تقسیم می‌شود:

مطالعات هاثورن

 

دانلود تحقیق اصول مدیریت در مدیریت رفتار سازمانی

دریــــافت فایـــل

دریافت پاورپوینت مدیریت منابع انسانی | 27501 alis

مدیریت,مدیریت منابع انسانی,منابع انسانی,پاورپوینت مدیریت,پاورپوینت مدیریت منابع انسانی

برنامه ریزی خوب تأثیر به سزایی در مدیریت موفق دارد. امروزه عقیده بر این است که «مدیر بدون برنامه فاقد کارنامه است» برآوردن نیازهای آینده سازمان به مهارت مدیریت بر منابع انسانی اولین دلیل برنامه ریزی منابع انسانی است

بخش اعظم این برنامه ریزی، ماهیتاً راهبری است و متوجه اهداف اصلی سازمان و رویه های لازمی است که برای وصول به این اهداف باید از آن پیروی شود. در فرایند برنامه ریزی راهبردی، منابع و شرایط بازار تغییرات فناوری، توسعه تولید و سرمایه مورد نیاز، همه مورد توجه کافی قرار می گیرد.

فهرست مطالب:
مقدمه
تاریخچه مدیریت منابع انسانی
وظایف مدیریت منابع انسانی
ضرورت شرح شغل
فواید طراحی شغل
شرایط احراز شغل
واگذاری مسئولیت هر یک از مشاغل به فرد خاص
تفکیک صحیح شغل
روش های تجزیه و تحلیل و طراحی شغل
برنامه ریزی منابع انسانی
منابع

 

دانلود پاورپوینت مدیریت منابع انسانی

دریــــافت فایـــل

دریافت پاورپوینت راهبرد و مدیریت منابع انسانی | 28101 alis

بستر مدیریت منابع انسانی,,محیط خارجی,,محیط داخلی,,مدیریت منابع انسانی,,موضوعات مهم زیربنایی,,تلفیق راهبردی,,یک رویکرد منسجم,,مدیریت تحول,,انعطاف‌پذیری,,ارزشها,,الزام و تعهد,,راهبرد کسب و کار و ماهیت آن,,عناصر اصلی راهبرد منابع,,,

تعداد اسلاید : 36 فرمت : pptx

مقدمه :
دلیل اینكه فقط معدودی از سازمانها دست به تدوین راهبردهای منابع انسانی زده اند ، چیست ؟ چرا شركتهایی كه در تدوین راهبردهای خود در سطوح بنگاه ، واحد كسب و كار و وظیفه سرمشق و پیشتاز بوده اند ، در تدوین راهبردهای مدیریت بر كاركنان خود اینگونه كند عمل می كنند ؟‌

این گونه نیست كه منایع انسانی به خاطر بیش از حد غیر راهبردی بودن سزاوار داشتن هیچ راهبردی نباشد بلكه بر عكس ، تمام شواهد حاكی از آن است كه مدیران ارشد هر روز بیش از روز قبل بر اهمیت مسایل انسانی به عنوان مهمترین مسأله رویاروی سازمانها واقف می شوند .
تغییر اصطلاح “ پرسنل “‌به “ منابع انسانی “ بیانگر این مسأله است . نكته اصلی این تناقص آن است كه نظام تفكر مدیریت منابع انسانی بر این محور استوار است كه مسئولیت انتخاب ، ایجاد انگیزه و بهسازی كاركنان بر عهده مدیران واحدها است و واحد اداری صرفاً مسئولیت ارائه مشاوره تخصصی و خدمات را عهده دار است و در دیگر تصمیمات نقشی ایفا نمی كند .

فهرست :

مقدمه

بستر مدیریت منابع انسانی

محیط خارجی

محیط داخلی

مدیریت منابع انسانی

موضوعات مهم زیربنایی

تلفیق راهبردی

یک رویکرد منسجم

مدیریت تحول

انعطاف‌پذیری

ارزشها

الزام و تعهد

راهبرد کسب و کار و ماهیت آن

عناصر اصلی راهبرد منابع انسانی

تدوین راهبرد منابع انسانی

سازماندهی و مدیریت تدوین راهبرد منابع انسانی

 

دانلود پاورپوینت راهبرد و مدیریت منابع انسانی

دریــــافت فایـــل

دریافت پاورپوینت فصل سوم کتاب مبانی مدیریت منابع انسانی (آزمون و انتخاب کارکنان) نوشته گری دسلر | 29855 alis

پاورپوینت,مدیریت منابع انسانی ,مبانی مدیریت منابع انسانی , کتاب مبانی مدیریت منابع انسانی , گری دسلر ,علی پارساییان, محمد اعرابی,,فصل اول,خلاصه کتاب,,فصل سوم,آزمون و انتخاب کارکنان

پاورپوینت فصل سوم کتاب مبانی مدیریت منابع انسانی (آزمون و انتخاب کارکنان) نوشته گری دسلر با ترجمه علی پارساییان و محمد اعرابی در قالب pptx و در حجم 11 اسلاید: 


بخشی از متن:  
آزمون و انتخاب کارکنان 
اصول آزمون و انتخاب کارکنان: پس از تکمیل برگه درخواست شغل،گام بعدی انتخاب بهترین فرد برای شغل موردنظر است که با استفاده از گرفتن آزمون ، بررسی سوابق، معرف های داوطلب و انجام مصاحبه این فرد انتخاب میشود.
به سه دلیل گزینش کارکنان مناسب مهم است: 1- عملکرد فرد تا حد زیادی به عملکرد زیردستان بستگی دارد.2- کارکنانی که دارایمهارت لازم باشند میتوانند برای خود و شرکت کار بهتری انجام دهند در غیر اینصورت فرد نمیتواند عملکرد اثربخش داشته باشند.3- استخدام و گزینش افراد فرایندی پرهزینه است .
رعایت مقررات و غفلت در استخدام:باید هنگام گزینش دقت کرد که افراد فاقد صلاحیت آثار حقوقی بر جای میگذارد و از طرفی باید قانون رعایت اصل برابری را رعایت کرد.


 

دانلود پاورپوینت فصل سوم کتاب مبانی مدیریت منابع انسانی (آزمون و انتخاب کارکنان) نوشته گری دسلر

دریــــافت فایـــل

دریافت پاورپوینت فصل هفتم کتاب مبانی مدیریت منابع انسانی (مدیریت روابط کار و مذاکرات دسته جمعی) نوشته گری | 29853 alis

پاورپوینت,مدیریت منابع انسانی ,مبانی مدیریت منابع انسانی , کتاب مبانی مدیریت منابع انسانی , گری دسلر ,علی پارساییان, محمد اعرابی,,فصل اول,خلاصه کتاب,مدیریت روابط کار و مذاکرات دسته جمعی,مدیریت روابط کار , مذاکرات دسته جمعی

پاورپوینت فصل هفتم کتاب مبانی مدیریت منابع انسانی (مدیریت روابط کار و مذاکرات دسته جمعی) نوشته گری دسلر با ترجمه علی پارساییان و محمد اعرابی در قالب pptx و در حجم 18 اسلاید: 


بخشی از متن:  
جنبش کارگری 
 بیش از 16 میلیون کارگر در آمریکا عضو  اتحادیه ها هستند. در 1995 عضویت در اتحادیه ها در آمریکا اوج گرفت و سپس کاهش یافت.  که دلایل آن عبارت بود از 
حرکت سازمان ها از حالت تولیدی به خدماتی 
تصویب قوانین جدید.
نکته 
 در برخی از صنایع بدون عضویت در اتحادیه امکان استخدام نیست

 

دانلود پاورپوینت فصل هفتم کتاب مبانی مدیریت منابع انسانی (مدیریت روابط کار و مذاکرات دسته جمعی) نوشته گری

دریــــافت فایـــل