معاد

دریافت تحقیق معاد جسماني | 20440 alis

تحقیق, معاد, جسماني

عنوان
معاد جسماني

فهرست مطالب
معادجسماني 4
دلايل اثبات معاد جسماني 4
چگونگي معاد جسماني : 6
نظر فلسفي ملاصدرا : 7
نظر وحياني ملاصدرا : 7
نظريه آقاعلي مدرس (حكيم زنوزي ) : 7
شبهات معاد جسماني (1) 8
۱ ـ شبهه‌ي اعاده‌ي معدوم: 8
۲ ـ عدم تعين جسم دنيايي: 9
حقيقت مرگ و قبض روح 10
تمثيلات و تشبيها تي در حقيقت مرگ 11
3-انتقال از خانه اي به خانـــه ديگر 11
ناگهاني مرگ 13
مرگ ناگهاني 13
شبهات معاد جسماني (2) : 14
1 ? شبهه اول : آكل و ماكول 14
تقرير ديگري از شبهه آكل و ماكول : 15
2 ? جاودانگي طينت پس از مرگ آدمي : 16
پاسخ فلاسفه به شبهه آكل و ماكول : 16
پاسخ اصالت روح و ابزار بودن جسم به شبهه آكل و ماكول : 16
پاسخي ديگر به شبهه آكل و ماكول : 17
پاسخ حكمت متعاليه به شبهه آكل و ماكول : 17
پاسخ شبهه بر اساس مبناي عقلا : 18
پاسخ شبهه با استفاده از قرآن : 20
2 ? شبهه دوم : اعاده معدوم 21
طرح شبهه : 21
پاسخ شبهه اعاده معدوم : 21
3 ? شبهه سوم : نقش ابزاري جسم و كفايت معاد روحاني : 22
پاسخ : 22
شبهه چهارم : كره زمين براي معاد همگان كافي نيست 23
پاسخ : 23
شبهه پنجم : جمع ميان معاد روحاني و جسماني ممكن نيست 24
پاسخ : 24
6 ? شبهه ششم : كدام جسم باز مي گردد ؟ 24
پاسخ : 24
نتيجه بحث : 25
منابع وماخذ 25
پانوشت ها : 25

معادجسماني
يكي از موضوعاتي كه پيرامون معاد مطرح است ،جسماني يا روحاني بودن آن است.بطور عمده معتقدين به معاد به سه دسته تقسيم مي شوند:
گروه نخست عموم فلاسفه وپيروان حكمت مشاء هستند كه فقط قائل به معاد روحانيند. از نظر آنان پس از مرگ، صورت و اعراض بدن انسان نابود مي‌شود و آنچه باقي مي‌ماند روح انسان است كه به عالم مجردات بازميگردد و درآن جهان يا بهره مند از لذتهاي معنوي ميگردد يا دچار عذابهاي روحاني گروه دوم عموم متكلمين و فقها و اهل حديثند كه معاد را فقط جسماني ميدانند زيرا روح در نظر آنان همچون جسم لطيفي است كه در بدن جريان دارد مانند جريان آب در گل ياجريان آتش در ذغال.
گروه سوم ازجمله بزرگان حكما و مشايخ عرفا و جمعي از متكلمين مثل غزالي و كعبي، راغب اصفهاني و بسياري از علماي شيعه مثل شيخ مفيد و شيخ طوسي قائل به معادي روحاني _ جسماني هستند و معتقدند كه نفس مجرد آدمي در روز رستاخيز به بدن خاكي وي باز ميگردد.
از آنجا كه معاد روحاني با توجه به مجرد بودن نفس قابل اثبات و پذيرفتن است و بيشتر اشكالات به امكان معاد جسماني و چگونگي آن باز ميگردد ، در اينجا دلايل اثبات معاد جسماني را بطور اجمال مورد بررسي قرار ميدهيم.
دلايل اثبات معاد جسماني
الف_آيات دال بر معاد جسماني:
1_ايرادات و اشكالاتي را كه مشركين دوره پيامبر مطرح ميكردند ، ناظر بر تعجب آنها و بعيد بودن خلقت دوباره بدن جسماني انسان بوده كه به اين شكل در قرآن بيان شده است : چگونه استخوانهاي پوسيده انسانها دوباره زنده ميشوند ؟ و قرآن در مقام پاسخ به اين اشكال ميفرمايد : همان خدايي كه مرتبه اول شما را آفريد، قادر است دو باره شما را خلق كند .اگر معاد روحاني بود ، پاسخ سلبي به اين ايرادات كفايت ميكرد و ديگر نيازي به اثبات معاد جسماني نبود . مانند:
و قالوا ءاذا كُنّا عظاما و رفاتا أانّا لمبعوثون خلقا جديدا … قل الذي فطركم اوّل مرّة (اسراء ، 49 تا 51 )
و ضرب لنا مثلا و نسي خلقه قال و من يحي العظام و هي رميم قل يحييها الذي انشاها اوّل مرّه و هو بكلّ خلق عليم (يس ، 78 تا 79)
أ يحسب الانسان ان لن نجمع عظامه بلي قادرين علي ان نسوّي بنانه (قيامت,3و4)
2_ ذكر نمونه هاي تجديد حيات انسانها يا حيوانات در همين دنيا كه قرآن اين داستانها را نشانه هايي از معاد قرار داده است. مثل داستان حضرت ارميا يا عزير نبي و حمار وي (بقره ,259) ونيز داستان چهار پرنده حضرت ابراهيم (بقره ,260) وداستان اصحاب كهف (كهف ,18و19)
3_بيان عذابها وپاداشهاي روحي وجسمي در كنار يكديگر
_كلوا واشربوا هنيئا بما اسلفتم في الايام الخاليه (حاقه ,24)
_ و فيها ما تشتهيه الانفس وتلذّ الاعين (زخرف ,71)
_ يحلّون فيها من اساور من ذهبٍ و لولوء و لباسهم فيها حريرٌ (حج ,23)
_انّ الذين كفروا بآياتنا سوف نصليهم نارا كلّما نضجت جلودهم بدّلناهم جلودا غيرها ليذوقوا العذاب انّ اﷲ كان عزيزا حكيما (نساء ,56)
_ مثل الجنّه الّتي وعد المتّقون فيها انهارٌ من ماء غير اسنٍ وانهارٌ من لبنٍ لم يتغيّر طعمه وانهارٌ من خمرٍ لذة للشاربين … و لهم فيها من كلّ الثمراتِ… و سقوا ماء حميما فقطّع امعاءهم (محمّد ,15)
_ هذان خصمان اختصموا في ربّهم فالذين كفروا قطّعت لهم ثيابٌ من نارٍ يُصَبّ من فوق روسهم الحميم . يُصهر به ما في بطونهم و الجلود (حج ,19و20)
4_ آيات دلالت كننده بر بعثت مردگان از قبرها .واضح و روشن است آنچه در داخل قبرها وجود دارد اجسام انسانهاست نه ارواح آنها .
_ انّ اللّهَ يبعث مَن في القبور (حج ,7)
_افلا يعلم اذا بُعثر ما في القبور (عاديات ,9)

 

دانلود تحقیق معاد جسماني

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق معاد و جهان پس از مرگ | 20439 alis

, تحقیق, , معاد, و, جهان, پس, از, مرگ

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع تحقیق:

معاد و جهان پس از مرگ

الله لا اله الا هو لیجمعنکم الی یوم القیا مت

لا ریب فیه و من اصدق من الله حدیثا

)) سوره ی مبارکه ی نساء آیه ی87 ((

افسوس که آنچه برده ام باختنی است

بشناخته ها تمام نشناختنی است

برداشته ام هر آنچه باید بگذاشت

بگذاشته ام هرآنچه برداشتنی است

90 اسم از اسامی قیامت از دیدگاه قرآن

((یوم الحشر)) براساس آیه 45 سوره یونس

((یوم القیامت الساعه)) براساس آیات 186 و187 اعراف

((یوم النسیان )) بر اساس آیات 51 اعراف و 126 طه

((یوم البشارت و التبریک)) براساس آیات 13 حدید و 35 نحل

((یوم الشماتت والالتماس)) براساس آیات 50 مومن و98 انبیا

((یوم الشفاعت)) براساس آیات 46 بقره و 53 اعراف

((یوم الشهادت)) براساس آیات 138 بقره 19 و20 و21 فصلت

((یوم الندامت)) بر اساس آیه 55 یونس

((یوم العداوت)) براساس آیات 162 و163 بقره و31 فرقان

((یوم عظیم وکبیر)) بر اساس آیه 16 یونس

((یوم الجزا)) بر اساس آیات3 حمد و 12 حج

((یوم الخسران)) بر اساس آیات 46 یونس و 25 هود

((یوم الوفود و الورود)) بر اساس آیات84 مریم و 101 هود

((یوم الفصل)) بر اساس آیات 59 یس و17 عم

((یوم الجمع)) بر اساس آیات 87 نسا و 109 مائده

((یوم الخشوع و التسلیم)) بر اساس آیات 28 و29 نحل و108 طه

((یوم الامر)) بر اساس آیات 43 و44 ن والقلم

((یوم الحسرت والتاسف)) بر اساس آیات 28 انفال و 32 انعام

((یوم الذلت)) براساس آیات 28 یونس و 20 صافات

((یوم القضاوت والحکومت))بر اساس آیات 63 انعام و 73 مریم و 95 نحل

((یوم الظلمت)) بر اساس .آیات10 و 11 دخان و 14 حدید

((یوم لاریب فیه)) بر اساس آیات 9 و25 آل عمران و 87 نسا

((یوم لا ینفع فیه نسب)) بر اساس آیات 11 تا 15 معراج و 101 مومنون

((یوم لا ینفع شیء)) بر اساس آیات 9 آل عمران و254 بقره

((یوم الاخرت)) براساس آیات 83قصص و 134 نسا

((یوم الوفا )) بر اساس آیات 28 بقره و 25 آل عمران

((یوم الشدت و الیاس )) بر اساس آیات 29 فرقان و 70 نمل

((یوما عبوسا )) بر اساس آیات 11 و 12 دهر

((یوم التناد )) بر اساس آیات 42 تا 48 مدثر و 35 مومن

((یوم الحساب)) بر اساس آیات 15 و16 اسراء

((یوم المعاد )) بر اساس آیات 4 یونس و134 انعام

((یوم التلاق )) بر اساس آی144 یونس و 16 مومنون

((یوم تبلی السرائر)) براساس آیات 10 و11طارق و8 تغابن و8 و9 مجادله

((یوم الحزن و الخوف والامن)) بر اساس آیات 4

 

دانلود تحقیق معاد و جهان پس از مرگ

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق معاد شناسى | 20438 alis

تحقیق, معاد, شناسى

معاد شناسى
1-انسان از روح و بدن مركب است.
2- بحث در حقيقت روح از نظر ديگر .
3- مرگ از نظر اسلام
4- برزخ
5-روز قيامت – رستاخيز
6- بيانى ديگر
7- استمرار و توالى آفرينش .
1-انسان از روح و بدن مركب است .
كسانيكه بمعارف اسلامى تا اندازه اى آشنائى دارند ميدانند كه در خلال بيانات كتاب و سنت سخن روح و جسم يا نفس و بدن بسيار بميان ميآيد و يا اينكه تصور جسم و بدن كه بكمك حس درك ميشود تا اندازه اى آسان است و تصور روح و نفس خالى از ابهام و پيچيدگى نيست. اهل بحث از متكلمين و فلاسفه شيعه و سنى در حقيقت روح نظريات مختلفى دارند ولى تا اندازه اى مسلم است كه روح و بدن در نظر اسلام دو واقعيت مخالف همديگر ميباشند .
بدن بواسطه مرگ خواص حيات را از دست ميدهد و تدريجا متلاشى ميشود ولى روح نه اينگونه است بلكه حيات بالاصاله از آن روح است و تا روح به بدن متعلق است بدن نيز از وى كسب حيات ميكند و هنگاميكه روح از بدن مفارقت نمود و علقه خود را بريد ( مرگ ) بدن از كار ميافتد و روح همچنان بحيات خود ادامه ميدهد .
آنچه با تدبر در آيات قرآن كريم و بيانات ائمه اهل بيت (ع ) بدست ميآيد اينست كه روح انسانى پديده ايست غير عادى كه با پديده بدن يك نوع همبستگى و يگانگى دارد .
خداى متعال در كتاب خود ميفرمايد ( لقد خلقنا الانسان من سلالة من طين ثم جعلناه نطفة فى قرار مكين ثم خلقنا النطفة علقة و خلقنا العلقة مضغة فخلقنا المضغة عظاما فكسونا العظام لحما ثم انشأ ناه خلقا آخر ) سوره مؤمنون آيه 12-14 ( تحقيقا ما انسان را از خلاصه كه از گل گرفته شده بود آفريديم .سپس او را نطفه اى قرار داديم در جايگاه آرامى سپس نطفه را خونى بسته كرديم پس خون بسته را گوشتى جويده شده كرديم سپس گوشت جويده شده را استخوانهائى كرديم پس استخوانها را گوشت پوشانيديم پس از آن او را آفريده ديگرى بيسابقه قرار داديم. ) از سياق آيات روشن است كه صدر آيات , آفرينش تدريجى مادى را وصف ميكند ودر ذيل كه به پيدايش روح يا شعور و اراده اشاره ميكند آفرينش ديگرى را بيان

 

دانلود تحقیق معاد شناسى

دریــــافت فایـــل

دریافت معاد شناسی در آموزه های پیامبران | 20437 alis

معاد, شناسی, در, آموزه, های, پیامبران

ظهور و سقوط فرهنگ و تمدن اسلامي اندلس

¤ بهروز دانشور
تاريخ آموزه هاي بسياري دارد. به تعبير حضرت امام خميني تاريخ معلم انسانهاست از اين رو خداوند در قرآن مجيد به دفعات از شرح احوال گذشتگان به منظور عبرت آموزي و هدايت انسانها سخن به ميان آورده است. از جمله در سوره آل عمران آيه 137 آمده است: «قد خلت من قبلكم سنن فسيروا في الارض فانظروا كيف كان عاقبه المكذبين» پيش از شما سنت هايي وجود داشت كه هر قوم طبق اعمال خود سرنوشت هايي داشتند كه شما نيز همانند آن را داريد پس در روي زمين گردش كنيد و مشاهده كنيد عاقبت تكذيب كنندگان آيات خداوند چگونه بود.
بر مسلمانان است كه از تاريخ گذشته خود پند بگيرند و از آن عبرت بياموزند تا دوباره به سرنوشت گذشتگان دچار نشوند. از اين جهت تاريخ فرهنگ و تمدن اسلامي اندلس بسيار خواندني ومفيد است. در نوشتار حاضر ضمن بررسي ابعاد گوناگون فرهنگ وتمدن اسلامي اندلس آسيب شناسي و علل افول خورشيد تابناك آن تمدن نيز مطرح خواهدشد.
موقعيت جغرافيايي اسپانيا
اسپانيا يكي از مراكز مهم انتقال تمدن اسلامي به اروپا و همچنين پل ارتباطي ميان شرق و غرب در زمينه هاي مختلف سياسي، اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي در طول مدت 800 سال بوده است. اين كشور در جنوب غرب اروپا با كشور ديگر يعني پرتغال شبه جزيره ايبري را تشكيل مي دهند.
ورود مسلمانان به اندلس
درسال 89 هـ.ق وليدابن عبدالملك خليفه اموي موسي ابن نصير را به حكومت آفريقيه (شمال آفريقا) منصوب كرد.
در ادامه فتوحات مسلمانان در قرن هفتم و هشتم ميلادي در شمال آفريقا با توجه به زمينه هاي سياسي اجتماعي و اقتصادي و از جمله كاهش بارندگي و خشكسالي و نيز اختلافات داخلي بربرهاي تازه مسلمان شده آن منطقه در صدد برآمدند با كشف مناطق جديد و تصرف آن مشكلات خود را تا حدودي حل نمايند. درهمين ايام اطلاعات و گزارشاتي از ثروت و اقتصاد اسپانيا و خاك حاصلخيز آن به دست مسلمانان رسيد و آنان وادار به تسخير اسپانيا شدند.
اوضاع داخلي اسپانيا از جمله بي عدالتي هاي اجتماعي و فاصله طبقاتي كه در يك طبقه عده اي از ويزيگوتها و اشراف محلي و كشيشان كليسا در رفاه و آسايش كامل بوده و طبقه ديگر يعني كشاورزان وابسته به زمين و غلامان و بردگان در رنج و مشقت بودند زمينه را براي دخالت يك نيروي خارجي فراهم ساخت. با توجه به زمينه هاي يادشده درسال 92هـ.ق در زمان خلافت وليد اول سپاهي مركب از عربها و بربرها به قصد فتح اسپانيا اعزام شدند. طارق سپاهيان خود را كه از تنگه ميان مراكش و اسپانيا عبور داد و از آن تاريخ به بعد اين تنگه به نام جبل الطارق ناميده شد.
طارق هنگامي كه وارد اسپانيا شد كه «رودريك» يا «آذرنيوگ» پادشاه آن سرزمين مشغول فرونشاندن شورش هاي داخلي كشور خود بود. رودريك با شنيدن خبر حمله مسلمانان به پايتخت بازگشت و به جنگ با مسلمانان پرداخت اما لشكر رودريك شكست خورد و خود نيز به روايتي كشته شد.
تاريخ اسپانياي اسلامي در اين زمان يعني از ورود طارق ابن زياد به اندلس درسال92هـ.ق تا 897هـ.ق كه آخرين بازمانده هاي مسلمانان از اسپانيا اخراج شدند به طور خلاصه به چند دوره به شرح زير تقسيم مي شود.
1-ازسال 92 تا 138هـ.ق فتح اسپانيا توسط طارق ابن زياد تا روي كارآمدن امويان اندلس
2- ازسال 138 تا 422هـ.ق حكومت امويان اندلس
3- ازسال 422تا 479 دوره ملوك الطوايفي
4- ازسال 479تا 543دوره حكومت مرابطون
5- ازسال 543 تا 632 دوره حكومت موحدون
6- از سال 632 تا 897 حكومت خاندان بني نصر يعني ازسقوط موحدون تا حاكميت مسيحيان بر كل اسپانيا
شكوه تمدن اسلامي اندلس
اسپانيا هشت قرن در دست مسلمانان بود و نور آن تمدن اروپا را نوراني ساخته بوده علم و ادب و صنعت فقط در همين سرزمين اروپاي رونق داشت و از همين رهگذر بود كه علوم رياضي- فلكي- گياه شناسي – تاريخ- فلسفه و قانونگذاري در اسپانياي اسلامي تكميل شد و به بار نشست.
جالب است بدانيم كه اين تحول وپيشرفت زماني بود كه اروپا گرفتار دوره ركود علمي قرون وسطي بود و از ناداني و جهالت رنج مي برد.
دراين هشت قرن با برنامه ريزي و ساماندهي در زمينه هاي مختلف مسلمين به پيشرفتهايي عظيم دست يافتند. از جمله با ايجاد مدارس رايگان، همگاني كردن آموزش و ترويج فرهنگ و علم دوستي و دانش پژوهي در اندلس بزرگاني در ميدان علم و اختراع قدم نهادند و تازه هايي را به جهان بشريت عرضه كردند.
در پزشكي با ظهور افرادي مانند علي ابن عباس، زهراوي، باهلي، ابن زهره بدان پايه از تخصص علمي رسيدند كه جراحيهاي دقيق چشم را انجام مي دادند.
معماري و شهرسازي
در زمينه معماري و شهرسازي مطابق با اصول فني و مهندسي، مهندسان مسلمان در معماري به قله هاي رفيع اين دانش دست يافتند و چنان آثار ماندگاري از خود به جاي گذاشتند كه امروزه بيش از 45ميليون نفر جهانگرد سالانه از اين آثار بازديد مي كنند.(1)
از جمله آثار معماري اندلس كه مي توان به آن اشاره كرد مسجد جامع شهر قرطبه است كه از شاهكارهاي معماري جهان است. مسجدي با 4868مترمربع فضاي سرپوشيده و باز با 1293عدد ستون كه ارتفاع آنها گاهي به 9متر مي رسد و در همان حال قطر ستونها حدود 25سانتيمتر است. در حاليكه در همان زمان ماهرترين مهندسان براي پيشگيري از سقوط احتمالي چنين سقف هاي بلندي، قطر پايه هاي سنگي ساختمان را كمتر از چهارمتر قرارنمي دادند.(2)
اين موضوع حكايت از توانمنديهاي فني و مهندسي معماران وقت دارد.
در توصيف شهر قرطبه سياحان و جهانگردان مطالب متنوعي مطرح نمودند از جمله جان دراپر در توصيف شهرسازي و زيباسازي شهر قرطبه پايتخت اندلس مي نويسد هفتصد سال بعد از اين تاريخ يعني بعد از شكوه اندلس حتي يك چراغ در راههاي عمومي لندن و پاريس وجود نداشت و قرنها بعد از آن تاريخ افراد پياده در شهرهاي لندن و پاريس تا قوزك پا در گل فرومي رفتند.(3)
تأليفات در زمينه كشاورزي
در نهضت ترجمه تعداد رسالاتي از ديوكريتوس، ارسطو و… در زمينه كشاورزي به عربي ترجمه شد. نخستين تأليفات كشاورزي جهان اسلام توسط يوحنا ابن ماسويه- حنين ابن اسحاق و جابرابن حيان صورت گرفت. در اوايل قرن چهارم هجري كتاب الفلاحه النبظيه توسط ابن وحشيه تأليف شد.
در قرن چهارم و پنجم رسالات زيادي توسط علما و دانشمندان اندلس تأليف شد:
از جمله كتاب الانوارء تأليف ابواسحاق قرطبي- كتاب الفلاحه نوشته ابوالقاسم زهراي جراح و پزشك معروف- كتاب المقنع از ابوبكر عمرابن حجاج اشبيلي- ديوان الفلاحه و كتاب القصد و البيان از عبداله ابن بصال
كتاب ديگر المغني في الادويه المفرده و الجامع لمفردات الادويه والاغذيه نوشته ابوعبداله احمد ابن بيطار متولد شهر مالقه اندلس، لازم به يادآوري است شهرت ابوعبداله احمد ابن بيطار بيشتر به داروشناسي مي باشد.(4)
به طور كلي توجه و عنايت امويان اندلس به كشاورزي آن چنان زياد بود كه تقويم خاصي براي آن ترتيب داده بودند و به تقويم قرطبي معروف شد. اين تقويم طريقه و موسم كشت گياهان مختلف را شرح داده بود به نظر برخي از محققين، ملتهاي ديگر نيز تقويم زراعي را به تقليد از امويان اندلس فراهم كردند.(5) موضوعي كه در دنياي امروز با عنوان سال زراعي از آن ياد مي شود.
مسلمانان اسپانيا علاوه بر تجارب شخصي خويش در باب كشاورزي مانند ساير علوم از تجربيات علمي و عملي چند صدساله مالك شرقي بهره فراواني بردند آنها فن و روش آبياري مرسوم در سرزمين هاي خلاف شرقي را در سيستم آبياري خود به كار گرفتند. حفر قنوات، ايجاد ناعور و استفاده از دولاب از جمله روش هاي معمول در مصر و شام و ايران براي بيرون آوردن آبهاي نهفته در زير زمين بود كه مورد استفاده مسلمين اندلس در آبياري زمين هاي كشاورزي و مصارف شهري قرارگرفت.(6)
استفاده از روشهاي فوق زماني بود كه كشاورزي در اندلس قبل از ورود مسلمانان به آن ناحيه به صورت ابتدايي و ديمي انجام مي گرفت. نظام حاكم بر زراعت آن سرزمين هم نظام فئودالي بود و كشاورز كمتر از آن دسترنج خود استفاده مي كرد.
اما با آمدن مسلمانان سيستم فئودالي كه خاص جوامع غربي بود برداشته شد و شيوه زمين داري شرقي رايج شد و در زمينه كشت گياهان و آبياري زمين ها تغيير و تحول عميقي صورت گرفت.
مهار آبها و سدسازي
سدسازي كه از جمله روش هاي تهيه آب براي مصارف خانگي و كشاورزي در ممالك شرقي بود به وسيله مسلمانان اسپانيا در شبه جزيره ايبريا اقتباس شد.
بهترين سندي كه مي توان درمرد تاثير روشهاي آبياري مسلمانان مشرق زمين درنوع آبياري اسپانيا ارائه داد تعداد زيادي از لغات اسپانيايي در فن آبياري است كه مشتق از زبان عربي است.(7)
صنايع
قبل از ورود مسلمانان به اسپانيا تا دوره امويان اندلس اين كشور از رشد چنداني برخوردار نبود. تثبيت حكومت امويان اندلس و حمايت آنها از صنعتگران و هنرمندان مسلمان از يك سو و داد وستد مردم آن كشور با مسلمانان شمال آفريقا از سوي ديگر تحولي عظيم در صنعت اندلس ايجاد كرد و باعث شكوفايي اقتصاد اندلس شد. به نحوي كه اثرات آن از مرز اسپانيا گذشت و به ديگر مناطق اروپا راه يافت.
دراينجا برخي صنايع مسلمان اندلس را معرفي مي نماييم.
الف: صنعت شيشه:
دراكثر شهرهاي اندلس شيشه توليد مي شد، اما اين صنعت درشهر بالغه به مراتب از رشد بيشتري برخوردار بود، از دانشمندان معروف آن عصر عباس ابن فرناس بود كه اختراعات بسيار زيادي را به ويژه در زمينه شيشه سازي به وي نسبت مي دهند. مي گويند وي نخستين كسي بود كه ساخت شيشه را از سنگ اختراع كرد. (8)
ب: سفال گري و كاشيكاري:
ازديگر صنايع كه در اندلس اسلامي رايج بود صنعت سفالگري و كاشيكاري است. اين صنعت در اسپانياي اسلامي از چنان اهميتي برخوردار بود كه توجه ابن بطوطه را به خود جلب كرد.
ابن بطوطه كه قرن هشتم هجري مصادف با چهاردهم ميلادي صنايع مسلمانان اندلس را ديده است مي گويد: درشهر مالقه ظرفهاي چيني، مذهب« زرنگاري» بسيار عالي مي سازند و آنها را به كشورهاي دور دست صادر مي نمايند.(9)
پ:نساجي و پارچه بافي:
مسلمانان اندلس در امر صنعت نساجي و پارچه بافي به پيشرفتهاي زيادي نائل آمدند به طوري كه فيليپ حتي به ستايش و تمجيد آنها در صنعت نساجي مي پردازد و مي گويد:
مسلمان اندلس در قرون وسطي علمداران صنعت پارچه و حريرجهان به شمار مي آمدند. (10)
دو مسئله عمده سبب رونق نساجي و پارچه بافي در اندلس شد: 1-بالا رفتن رفاه و آسايش عمومي مردم اندلس 2- گسترش تجارت و بازرگاني اين كشور با اقصي نقاط عالم، اين دو موضوع باعث گرديد تا كميت و كيفيت محصولات نساجي پيشرفت كند.
از مراكز مهم پارچه بافي اندلس شهر قرطبه پايتخت آن كشور بود كه حدود 1300 بافنده داشت و در اواسط قرن چهارم هجري بيش از دويست كارگاه ريسندگي و بافندگي دراطراف اين شهر مشغول فعاليت بودند.
ت: صنعت كاغذ
با عنايت به اهميت تاريخي صنعت كاغذ و به دليل ارتباط نزديك آن با هرنوع تحقيق و پژوهش نگاهي گذرا به جايگاه اين صنعت درتمدن اسلامي و سير مراحل تاريخي آن مي اندازيم:
درحقيقت بايد گفت اختراع كاغذ يكي از پديده هاي مهم جهان بشريت بود كه تحول و جهش عظيمي در مسير تاريخ انسان ايجاد كرد و موجبات پيشرفت جامعه را فراهم نمود. نقش كاغذ درتكامل فرهنگ يك جامعه امري مسلم و روشن است.
ويل دورانت اختراع كاغذ را يكي از اركان تمدن دانسته است. (11)
ظاهراً نخستين قومي كه كاغذ را اختراع كردند چيني ها بودند و درسال 134هجري قمري جنگ سختي بين چيني ها و مسلمانان خراسان روي داد كه مسلمانان پيروز شدند بعد از اين پيروزي مسلمانان را طريق صنعتگران چيني با اين صنعت آشنا شدند.
ابن نديم در اين باره مي نويسد:«گويند كارگران چيني كاغذ را درخراسان همانند كاغذ چيني مي ساختند.»
او همچنين از شش نوع كاغذ كه در قرن چهارم هجري كه در اقصي نقاط امپراطوري اسلامي توليد مي شد سخن مي گويد و اسامي آنها را چنين ذكر مي كند:
كاغذ خراساني، ديلماني، طحي، نوحي، جعفري، فرعوني و طاهري (12)
مسلمانان اندلس درفن كاغذ سازي نيز همچون صنايع ديگر مهارت خوبي پيدا كردند.
آنها از اسلاف خود درسرزمين مشرق فنون تهيه و تكثير انواع كاغذها را آموخته و در منطقه خويش رايج كردند.
منابع اسلامي معروف ترين مركز كاغذ سازي اندلس را در شهر شاطبه دانسته اند.
ادريس درباره نوع كاغذ اين شهر گفته است كه: درشهر شاطبه اندلس بهترين كاغذ عالم را مي ساختند و به شرق و غرب برده مي شد. (13)
بعد از اينكه اين صنعت دراندلس رونق گرفت از طريق همين كشور به اروپا نيز سرايت كرد و در آنجا هم به تقليد از مسلمانان اندلس كارخانه هاي كاغذ سازي تاسيس شد.
فيليپ حتي در مورد نقش مسلمانان مالك اسلامي بويژه مسلمين اندلس در توسعه و تكامل صنعت كاغذ و نتايج آن در اروپا مي گويد:
«اگر كاغذسازي يعني سودمندترين چيزي كه مسلمانان به اروپا داده اند در اندلس نبود جمع آوري كتاب ميسر نمي شد، اگر كاغذ نبود چاپ با حروف جدا ميسر نمي شد و اگر كاغذ و چاپ نبود تعليمات عمومي چنانچه امروز هست در اروپا رواج نمي يافت.(14)
آسيب شناسي تمدن اسلامي اندلس
هر مسلمان بيداردلي با نگاهي به تمدن باشكوه اندلس از خود مي پرسد. چرا اندلس از اوج قدرت، عظمت و شكوه به ذلت و خواري كشيده شد. علت انحطاط تمدن اسلامي اندلس چه بود. دلايل آنرا دركجا بايد جستجو كرد. آيا گردش روزگار چنين است يا نتيجه اعمال؟
از جستجو و تفحص در متون تاريخي مي توان دو عامل را به عنوان آسيب هاي جدي و اساسي فرهنگ و تمدن اسلامي اندلس برشمرد كه عبارتند از:
الف: اختلاف و تفرقه:
يكي از اركان مهم ثبات، امنيت و پيشرفت هر جامعه وحدت است. در طول تاريخ مردمي بر مشكلات و گرفتاريها فائق آمدند كه بر محور اتحاد گرد آمدند. اگر مسلمانان موفق شدند كه سريع و برق آسا شبه جزيره ايبري را فتح نمايند در سايه وحدت بوده است. از اين رو خداوند متعال در قرآن مجيد به اين نكته اساسي در حيات جامعه اشاره نموده است: واعتصمو بحبل الله جميعاً و لا تفرقوا(15)
همگي به ريسمان الهي چنگ زنيد و متفرق نشويد. همانطور كه وحدت مايه ثبات است اختلاف و تفرقه سبب ناامني و عقب ماندگي است.
مهمترين علت شكست حكومت اسلامي اندلس اختلاف و دشمني ديرينه ميان دو گروه اعراب مضري و قحطاني بود كه هيچگاه به پايان نرسيد و هرگاه قدرت به دست يكي از اين دو مي افتاد بر ديگري ستم مي كرد و گروه مقابل به كارشكني مي پرداخت.
از ديگر كارهاي نادرست اعراب پس از ورود به اندلس اين بود كه خود را از بربرهاي شمال آفريقا (كه سهم بزرگي در فتح شبه جزيره ايبريا) داشتند برتر مي دانستند و نسبت به آنها به ديده حقارت مي نگريستند.
اين نوع برخورد نيز اختلاف پردامنه اي را در اندلس سبب شد كه در تمام مدت كم و بيش ادامه داشت.
شدت اين دوگونه اختلافات به گونه اي بود كه اگر كسي گامي براي صلح و آشتي بر مي داشت در آتش اختلاف و دشمني خاكستر مي شد.
در يكي از اين آشوبها روزي دانشمند بزرگي در مسجد جامع شهر قرطبه همين كه اشاره به اينگونه اختلافات گفت خدايا ميان ما صلح برقرار كن، بي درنگ كشته شد و ديگري در همان مسجد به محض اينكه گفت خدا صلح را دوست دارد و به آن امر كرده است در دم كشته شد. (16)
از نتايج شوم اين درگيريها روي آوردن دو گروه: مخالف به سوي دشمن مسيحي بود كه براي چنين روزهايي لحظه شماري مي كرد. و در نهايت به دليل اختلافات داخلي مسيحيان توانستند دولتهاي كوچك اسلامي در اندلس را يكي پس از ديگري از ميان بردارند و در سال 897 هجري قمري به عمر آخرين حكومت اسلامي در اندلس يعني حكومت بني نصر پايان دادند.
ب: فساد اخلاقي:
دومين عامل شكست مسلمين اندلس را مي توان روي آوردن حكام و بسياري از مردم را به بي تقوايي و بي بندو باري دانست.
فراگير شدن فساد در سطح حاكميت و جامعه آنان را از توجه به صلاح و سلامت و پيشرفت جامعه بازداشت و حميت و غيرت ديني را در آنها از بين برد و آنچه براي آنها اهميت داشت قدرت طلبي و خوشگذراني بوده.
در نتيجه ترويج فساد شهرهاي اسلامي يكي پس از ديگري ازتحت حكومت آنها خارج گرديد و به تصرف دشمن درآمد.
فساد در بين حكمرانان تا آنجا پيش رفت كه يكي از حكام منطقه المريه عاشق دختري مسيحي شد و به زور او را از پدرش گرفت و بر سر همين موضوع به جنگ و خونريزي در ميان مسلمانان دست زد.
آنگاه كه حاكمان به عيش و عشرت آشكار پرداختند مردم بسياري از پي آنها روانه گشتند و دشمن مسيحي با طرحي شيطاني ضربه اي سخت بر پيكر جامعه اسلامي اندلس وارد ساخت.
مسيحيان شمال قراردادهايي را با حاكم مسلمان بستند و مطابق آن آزادانه به ايجاد تفريحگاه و مدرسه و انجام تجارت ميان مسلمانان پرداختند. در مدارس خود به فرزندان مسلمانان افكار مسيحيت را القاء مي كردند. و به ترويج و خريد و فروش مشروبات الكلي ميان مسلمانان پرداخته آنها را از اعتقادات ديني خود دور مي ساختند.
به اين ترتيب فساد و تباهي را در تمام پيكره جامعه اسلامي رسوخ دادند و جامعه اسلامي را از درون تهي و توان مقاومت را از آنها گرفتند.
بر اين اساس اختلاف و فساد مهمترين عامل اضمحلال فرهنگ و تمدن اسلامي در اندلس ارزيابي مي گردد.
به تعبير قرآن مجيد ان الله لايغيروابقوم حتي يغيرواما بانفسهم. (سوره رعد – آيه 31)
همانا خداوند سرنوشت هيچ قومي را تغيير نمي دهد مگر اينكه آنان آنچه را كه در خودشان است تغيير دهند.
پي نوشت ها در سرويس معارف موجود است.

 

دانلود معاد شناسی در آموزه های پیامبران

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق در مورد معاد شناسی | 20436 alis

تحقیق, در, مورد, معاد, شناسی

بسـم‌ الله‌ الـرّحمن‌ الـرّحيم‌

مقدمه :
سپاس‌ و حمد بي‌اندازه‌ و قياس‌ از ويژگيهاي‌ حضرت‌ ربّ ودود ذوالجلال‌ و الاءكرام‌، خداي‌ منّان‌ است‌ كه‌ بشر را بعد از آفرينش‌ و هدايت‌ تكوينيّه‌ به‌ خلعت‌ حركت‌ بسوي‌ كمال‌ به‌ هدايت‌ تشريعيّه‌ راهنمائي‌ و مخلَّع‌ فرمود .
و پاكترين‌ درود و تحيّت‌ و اكرام‌ بر پيامبران‌ و برگزيدگان‌ راه‌ خدا و طريق‌ هدايت‌ بسوي‌ معارف‌ حقّة‌ او باد، كه‌ با ارشاد خود بشر را از ظلمتكدة‌ جهل‌ به‌ وادي‌ ايمن‌ انوار علم‌ و دانش‌ الهيّه‌ رهبري‌ نمودند، و از جمود و ركود به‌ مقام‌ سعة‌ اطلاق‌ و گشايش‌ حقائق‌ و واقعيّات‌ به‌ پرواز درآوردند.
خاصّه‌ خاتم‌ پيمبران‌ حضرت‌ سيّدالمرسلين‌ محمّد بن‌ عبدالله‌ صلّي‌ الله‌ عليه‌ وآله‌ وسلّم‌ و جانشينان‌ او حضرت‌ سيّد الوصيّين‌، أميرالمؤمنين‌ عليّ بن‌ أبي‌طالب‌ و يازده‌ فرزند امجد او كه‌ يكي‌ پس‌ از ديگري‌ عالم‌ را به‌ نور وجود خود منوّر، و با تحمّل‌ أعباء خلافت‌ و امانت‌ الهي‌ كاروان‌ بشريّت‌ را به‌ ميقات‌ خدا و لقاء او رهنمون‌ شدند، و صداي‌ پر طنين‌ جرس‌ قافله‌ را به‌ گوش‌ جهانيان‌ رساندند.

مقام‌ انسان‌ در ميان‌ موجودات‌
در ميان‌ تمام‌ موجودات‌ از جماد و نبات‌ و حيوان‌، انسان‌ داراي‌ يك‌ شرافت‌ و داراي‌ يك‌ خاصّه‌اي‌ است‌ كه‌ او را از بقيّه‌ متمايز نموده‌ و در صفّ خاصّي‌ قرار داده‌ است‌؛ و آن‌ همان‌ قواي‌ عاقله‌ و ادراك‌ كلّيّات‌ و امكان‌ عروج‌ و صعود به‌ عوالم‌ اعلا و مجرّدات‌ از نفوس‌ قدسيّه‌ عقلانيّه‌ است‌.
گرچه‌ علوم‌ تجربي‌ هنوز نتوانسته‌ است‌ براي‌ جميع‌ موجودات‌ حتّي‌ نباتات‌ و جمادات‌، اثبات‌ شعور و قدرت‌ بنمايد ولي‌ در فلسفة‌ كلّيّة‌ الهيّه‌ به‌ مرحلة‌ ثبوت‌ و برهان‌ رسيده‌ است‌ كه‌ هر موجودي‌ كه‌ بر آن‌ نام‌ موجود بتوان‌ گذاشت‌ حتّي‌ يك‌ پر كاه‌ و يك‌ ذرّة‌ نامرئي‌، همه‌ از نعمت‌ حيات‌ و علم‌ و قدرت‌ بهرمندند و «وجود» ملازم‌ با اين‌ سه‌ خاصيّت‌ است‌؛ غاية‌ الامر هر موجودي‌ به‌ حسب‌ گنجايش‌ ظرف‌ وجودي‌ خود داراي‌ همان‌ درجه‌ از حيات‌ و علم‌ و قدرت‌ است‌؛ موجودات‌ مادّيّه‌ بقدر گنجايش‌ خود، نباتات‌ و حيوانات‌ بقدر توسعة‌ ظروف‌ وجودي‌ آنها، انسان‌ و ملائكه‌ نيز بحسب‌ قابليّت‌ خود داراي‌ اين‌ خواصّ مي‌باشند.
انسان‌ در ميان‌ همة‌ موجودات‌ داراي‌ قواي‌ متضادّه‌ و غرائز مختلفه‌ و در گير و قوسِ كشمكش‌ اميال‌ نفسانيّه‌ و شهوات‌ از طرفي‌ و قواي‌ عاقله‌ و مجرّده‌ از سوي‌ ديگر است‌.
دائرة‌ فعّاليّت‌ حيوانات‌ محدود، و اختيار و اراده‌ و شعور آنها محدود است‌. و براي‌ جلب‌ منافع‌ و دفع‌ مضارّ خود بحركت‌ در مي‌آيند؛ پرندگان‌ در فضا به‌ پرواز آمده‌، و حيوانات‌ بحري‌ در دريا براي‌ طعمه‌ و صيد حركت‌ مي‌كنند، و وحوش‌ و جانوران‌ برّي‌ جز تمتّع‌ حسّ و توليد مثل‌ و إعمال‌ غرائز محدود و بسيط‌ خود قدمي‌ فراتر نمي‌نهند.
آنها غير از يك‌ طريق‌ مشي‌ محدود هيچ‌ آرزو و هدفي‌ ندارند، لذا اجتماع‌ آنها بسيط‌ و محدود است‌.
ولي‌ براي‌ انسان‌ اين‌ زندگي‌ به‌ صورت‌ ديگر درآمده‌ است‌. ورود اعتباريّات‌ در صحنة‌ زندگي‌ انسان‌ پيوسته‌ دائرة‌ فعّاليّت‌هاي‌ او را در زواياي‌ مختلفة‌ زندگي‌ توسعه‌ داده‌ است‌.
كارهاي‌ حقيقي‌ انسان‌ توأم‌ با يك‌ سلسله‌ امور اعتباريّه‌ گشته‌ و امور مصلحتي‌ براي‌ حفظ‌ آبرو و رسيدن‌ به‌ اميال‌ نفساني‌ و شؤون‌ موهومة‌ زندگي‌ و رياست‌ و مرؤوسيّت‌ و مالكيّت‌ و مملوكيّت‌ و حبّ جاه‌ و حسّ تفاخر و حبّ تكاثر، موجب‌ شده‌ بني‌ آدم‌ دست‌ به‌ يك‌ سلسله‌ فعّاليّت‌هاي‌ دامنه‌دار و وسيعي‌ بزنند.
گرايش‌ تند و شديد به‌ اين‌ امور اعتباري‌، طبعاً انسان‌ را از عالم‌ معني‌ و حقيقت‌ دور مي‌كند و آنطور كه‌ بايد و شايد نمي‌گذارد به‌ مقصودش‌ برسد.
مثلاً شخصي‌ كه‌ براي‌ ادامة‌ زندگي‌ خود احتياج‌ به‌ غذا دارد، اصل‌ غذا كه‌ متكفّل‌ امر حياتي‌ اوست‌ بسيار ساده‌ و راحت‌ بدست‌ مي‌رسد، ولي‌ مشكلاتي‌ عجيب‌ و غريب‌ از امور اعتباريّه‌ او را احاطه‌ مي‌كند؛ مي‌گويد چه‌ غذائي‌ انتخاب‌ كنم‌ كه‌ آبرويم‌ نرود؛ رفيقم‌ مرا در آن‌ حال‌ ببيند از من‌ انتقاد نكند، يا ميهماني‌ كه‌ به‌ منزل‌ مي‌آيد از من‌ خرده‌ نگيرد. اينها يك‌ رشته‌ امور اعتباريّه‌ است‌ كه‌ با آن‌ امر حقيقي‌ ممزوج‌ شده‌ و بالنّتيجه‌ عمل‌، شامل‌ هر دو گونه‌ از دست‌ يابي‌ به‌ واقع‌ و لحاظ‌ امر اعتباري‌ مي‌گردد.
و چه‌ بسا هست‌ كه‌ كثرت‌ توارد و تزاحم‌ امور اعتباري‌ به‌ حدّي‌ است‌ كه‌ آن‌ امر واقع‌ را بكلّي‌ از بين‌ مي‌برد و در كام‌ خود هلاك‌ مي‌كند.
تمام‌ اموري‌ كه‌ در دنيا براي‌ انسان‌ پيش‌ مي‌آيد يا انسان‌ بدانها دست‌ مي‌زند از قبيل‌ خريد و فروش‌، صلح‌، هبه‌، وكالت‌، اجاره‌، مزارعه‌، مساقاة‌، مضاربه‌، نكاح‌، طلاق‌؛ بر اساس‌ اعتباراتي‌ شديد متورّم‌ مي‌گردد به‌طوريكه‌ چه‌ بسا انسان‌ براي‌ حفظ‌ آنها خود را در كام‌ مرگ‌ مي‌كشاند، و آن‌ تورّم‌هاي‌ اعتباري‌ و مصلحت‌انديشي‌هاي‌ موهوم‌ را با جان‌ عزيز خود معاوضه‌ و مبادله‌ نموده‌ و در شطرنج‌ روزگار به‌ رايگان‌ مي‌بازد.

داستان‌ پيرمرد حريص‌ و هارون‌ الرّشيد در آرزوي‌ دراز
گويند روزي‌ هارون‌ الرّشيد به‌ خاصّان‌ و نديمان‌ خود گفت‌: من‌ دوست‌ دارم‌ شخصي‌ كه‌ خدمت‌ رسول‌ اكرم‌ صلّي‌ الله‌ عليه‌ وآله‌ وسلّم‌ مشرّف‌ شده‌ و از آنحضرت‌ حديثي‌ شنيده‌ است‌ زيارت‌ كنم‌ تا بلاواسطه‌ از آنحضرت‌ آن‌ حديث‌ را براي‌ من‌ نقل‌ كند. چون‌ خلافت‌ هارون‌ در سنة‌ يكصد و هفتاد از هجرت‌ واقع‌ شد و معلوم‌ است‌ كه‌ با اين‌ مدّت‌ طولاني‌ يا كسي‌ از زمان‌ پيغمبر باقي‌ نمانده‌، يا اگر باقي‌ مانده‌ باشد در نهايت‌ ندرت‌ خواهد شد. ملازمان‌ هارون‌ در صدد پيدا كردن‌ چنين‌ شخصي‌ بر آمدند و در اطراف‌ و اكناف‌ تفحّص‌ نمودند، هيچكس‌ را نيافتند بجز پيرمرد عجوزي‌ كه‌ قواي‌ طبيعي‌ خود را از دست‌ داده‌ و از حال‌ رفته‌ و فتور و ضعف‌ كانون‌ و بنياد هستي‌ او را در هم‌ شكسته‌ بود و جز نفس‌ و يك‌ مشت‌ استخواني‌ باقي‌ نمانده‌ بود.
او را در زنبيلي‌ گذارده‌ و با نهايت‌ درجة‌ مراقبت‌ و احتياط‌ به‌ دربار هارون‌ وارد كردند و يكسره‌ به‌ نزد او بردند. هارون‌ بسيار مسرور و شاد گشت‌ كه‌ به‌ منظور خود رسيده‌ و كسي‌ كه‌ رسول‌ خدا را زيارت‌ كرده‌ است‌ و از او سخني‌ شنيده‌، ديده‌ است‌.
گفت‌: اي‌ پيرمرد! خودت‌ پيغمبر اكرم‌ را ديده‌اي‌ ؟ عرض‌ كرد: بلي‌.
هارون‌ گفت‌: كي‌ ديده‌اي‌ ؟ عرض‌ كرد: در سنّ طفوليّت‌ بودم‌، روزي‌ پدرم‌ دست‌ مرا گرفت‌ و به‌ خدمت‌ رسول‌ الله‌ صلّي‌ الله‌ عليه‌ وآله‌ و سلّم‌ آورد. و من‌ ديگر خدمت‌ آنحضرت‌ نرسيدم‌ تا از دنيا رحلت‌ فرمود.
هارون‌ گفت‌: بگو ببينم‌ در آنروز از رسول‌ الله‌ سخني‌ شنيدي‌ يا نه‌ ؟ عرض‌ كرد: بلي‌، آنروز از رسول‌ خدا اين‌ سخن‌ را شنيدم‌ كه‌ مي‌فرمود:
يَشِيبُ ابْنُ ءَادَمَ وَ تَشِبُّ مَعَهُ خَصْلَتَانِ: الْحِرْصُ وَ طُولُ الاْمَلِ
«فرزند آدم‌ پير مي‌شود و هر چه‌ بسوي‌ پيري‌ مي‌رود به‌ موازات‌ آن‌، دو صفت‌ در او جوان‌ مي‌گردد: يكي‌ حرص‌ و ديگري‌ آرزوي‌دراز.»
هارون‌ بسيار شادمان‌ و خوشحال‌ شد كه‌ روايتي‌ را فقط‌ با يك‌ واسطه‌ از زبان‌ رسول‌ خدا شنيده‌ است‌؛ دستور داد يك‌ كيسة‌ زر بعنوان‌ عطا و جائزه‌ به‌ پير عجوز دادند و او را بيرون‌ بردند.
همينكه‌ خواستند او را از صحن‌ دربار به‌ بيرون‌ ببرند، پيرمرد نالة‌ ضعيف‌ خود را بلند كرد كه‌ مرا به‌ نزد هارون‌ برگردانيد كه‌ با او سخني‌ دارم‌. گفتند: نمي‌شود. گفت‌: چاره‌اي‌ نيست‌، بايد سؤالي‌ از هارون‌ بنمايم‌ و سپس‌ خارج‌ شوم‌!
زنبيل‌ حامل‌ پيرمرد را دوباره‌ به‌ نزد هارون‌ آوردند. هارون‌ گفت‌: چه‌ خبر است‌ ؟ پيرمرد عرض‌ كرد: سؤالي‌ دارم‌. هارون‌ گفت‌: بگو. پيرمرد گفت‌: حضرت‌ سلطان‌! بفرمائيد اين‌ عطائي‌ كه‌ امروز به‌ من‌ عنايت‌ كرديد فقط‌ عطاي‌ ام

 

دانلود تحقیق در مورد معاد شناسی

دریــــافت فایـــل

دریافت معاد در دین اسلام | 20435 alis

معاد, در, دین, اسلام,

معاد واژه‌ایست عربی به معنای رستاخیز یعنی دوباره برخاستن (پس از مرگ).
معاد در دین اسلام :
باور به رستاخیز (معاد) یکی از اصول دین اسلام است. معاد هم روحانی وهم جسمانی است. معاد یکی از اصول دین اسلام و یکی از مهم‌ترین آن‌هاست . زیرا نوشته شده است: ‘امّا در حقيقت مسيح پس از مرگ زنده شد و اولين كسی است كه از ميان مردگان برخاسته است. زيرا چنانكه مرگ بوسيلهء يک انسان(آدم) آمد، همانطور قيامت از مردگان نيز بوسيلهء يک انسان ديگر(مسیح) فرا رسيد. (ماخذ از انجیل )
معاد در دین بهائی :
معاد یا جهان پس از مرگ یکی از عقاید اصلی بهائیان می باشد. بهائیان به بقای روح اعتقاد داشته و هدف از زندگی را پرورش استعدادات روح می‌دانند. بر طبق تعالیم بهائی روح انسانی مستقل از جسم بوده و پس از مرگ و فنای جسم، باقی و برقرار می‌ماند و در عوالم روحانی و الهی داخل گشته و به حیات و تکامل خود ادامه می دهد.
معاد از ديدگاه قرآن :
• از ديدگاه قرآن باطن هر کس در این دنیا، عین ظاهر اوست در آخرت- یوم تبلی السرائر؛ روزی که درون ها آشکار می شود؛ سوره طارق آیه 10
• مطابق آيات قرآن در روز قيامت نفس را مؤاخذه مي كنند نه قواي نفس را. به همين خاطر نفس به قواي خود مي گويد: وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا – چرا بر عليه من شهادت مي دهيد. اعضاي بدن مي گويند: قالُوا أَنْطَقَنَا اللّهُ الَّذي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ – خدايی كه هر چيزی را به سخن در آورده است ما را به نطق واداشته است.(سوره فصلت- آيه 22)

 

دانلود معاد در دین اسلام

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق معاد در ادیان دیگر | 20434 alis

تحقیق, معاد, در, ادیان, دیگر

معاد در ادیان دیگر
ادیان بزرگ از سعادت انسان در دنیا و آخرت صحبت می کنند. اما معاد پرستان حکومتی که عموما خود بدون هیچگونه پای بندی اخلاقی از موقعیت اجتماعی شان بهره های مادی میگیرند، برای مردم آخرت را اصل دانسته، بهره گیری از فضائل دنیا را حقیر جلوه می دهند. آنها مردم را به ظهور امام غایب، معاد، رستاخیز و بهشت رجوع می دهند. به مردم می گویند اگر فقر، بیکاری، فساد، بی امنیتی، فقدان آزادی ها و همه گونه خطر را تحمل کنید به بهشت می روید و رستگار خواهید شد.
اسلام، مسیحیت و یهودیت از سعادت انسان در دنیا و آخرت صحبت می کنند. انسان هائی که در دنیا نیکوکارند به بهشت بشارت داده میشوند: ‘آنانکه ایمان آوردند و نیکو کار شدند بزودی در بهشتی در آوریم که نهرها از زیر آن جاریست و در آن زندگانی جاوید کنند و بر آنها در بهشت، جفت های پاکیزه است و آنان را بسایه رحمت ابدی خود در آوریم'(قران النسا 57)(1). دنیائی که مملو از نیکو کاری باشد مسلما بهتر و انسانی تر است. در هیچ یک از ادیان سختی کشیدن در دنیا برای رسیدن به سعادت آینده توصیه نمیشود. در این ادیان روز معاد یا قیامت، مردگان به پا می خیزند و اعمال نیک و بد هرکدام به حساب می آید. انسان های خوب به بهشت میروند و آخرتی خوب دارند و دیگران راهی جهنم شده به آخرتی بد می رسند. اما در ادیان نامبرده مبحثی وجود دارد که اشاتولوگی (Eshatology) یا علم المعاد نام دارد. میتوان آن را فرجام شناسی(2) یا معاد شناسی ترجمه کرد. معاد شناسی مبحث ‘آخرین چیزها ،مرگ، رستاخیز، دوزخ و بهشت’ است(3). موضوع آن بررسی معاد، مرز میان دنیا و آخرت است. معاد شناسی در ادیان مختلف معنای یکسانی ندارد. اسلام، مسیحیت و یهودیت هرکدام معاد شناسی خود را دارند.
در معاد شناسی زندگی در دنیا فرع و معاد یا آخرت که زمان آن معلوم نیست اصل است. عمده فعالیت های انسان برای سعادت در آینده است. بهره گیری از فضائل زندگی، لذت بردن و گاهی حتی بر آورده نمودن امیال و غرائز طبیعی انسانی دل بستن به مسائل حقیر به شمار میرود. رسیدن به بهشت موعود هدف زندگی انسان است.
در دین زرتشت انسان آزاد است که از خوبی که دائما با بدی در حال مبارزه است پشتیبانی کند. اما این دین معتقد به دوگرائی، ثنویت، یا دوآلیسم، خوبی یا بدی، سفیدی یا سی

 

دانلود تحقیق معاد در ادیان دیگر

دریــــافت فایـــل

دریافت پاورپوینت قیامت | 27538 alis

قیامت,معاد,پاورپوینت قیامت,پاورپوینت معاد,پاورپوینت روز قیامت,پاورپوینت در مورد قیامت,پاورپوینت درباره قیامت,درباره قیامت,روز قیامت

قیامت روز آشکار شدن همه حقایق است و در آن جا واقعیت ها آشکار می شود، خالص از نا خالص جدا می گردد، هر کس هر ذره ای از امور خیر انجام داده باشد آن را خواهد یافت و هر چه هم از امور شر و بد انجام داده باشد آن را خواهد دید، آتش جهنم همان اعمال بد و خلاف ما در دنیا است و بهشت هم اعمال نیک و درست ما خواهد بود، در روز قیامت قاضی که خداوند است خود هم شاهد است و هم قاضی و جایی برای تخلف گویی باقی نمی ماند.

امروز روز عمل است و حسابی در کار نیست و قیامت روز حساب است و عملی در کار نیست جز آن چه که پیش فرستاده است؛ در بهشت نعمتها و موجبات سرور و خوشوقتی انسان به وفور یافت می شود که حس و عقل ما در این دنیا قدرت فهم و تصویر آنها را ندارد و البته عذاب های جهنمی هم قابل توصیف نیستند.

فهرست مطالب:
مقدمه
آرامش مومنان در برزخ
علائم نزدیک شدن روز قیامت
گواهان روز قیامت
پشیمانی روز قیامت
شفاعت در قیامت
محشور شدن اعضای خانواده در قیامت
منابع

 

دانلود پاورپوینت قیامت

دریــــافت فایـــل

بررسی و دانلود تحقیق معاد و جهان پس از مرگ

بررسی و دانلود تحقیق معاد و جهان پس از مرگ دارای نکات کلیدی , تحقیق, , معاد, و, جهان, پس, از, مرگ

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع تحقیق:

معاد و جهان پس از مرگ

الله لا اله الا هو لیجمعنکم الی یوم القیا مت

لا ریب فیه و من اصدق من الله حدیثا

)) سوره ی مبارکه ی نساء آیه ی87 ((

افسوس که آنچه برده ام باختنی است

بشناخته ها تمام نشناختنی است

برداشته ام هر آنچه باید بگذاشت

بگذاشته ام هرآنچه برداشتنی است

90 اسم از اسامی قیامت از دیدگاه قرآن

((یوم الحشر)) براساس آیه 45 سوره یونس

((یوم القیامت الساعه)) براساس آیات 186 و187 اعراف

((یوم النسیان )) بر اساس آیات 51 اعراف و 126 طه

((یوم البشارت و التبریک)) براساس آیات 13 حدید و 35 نحل

((یوم الشماتت والالتماس)) براساس آیات 50 مومن و98 انبیا

((یوم الشفاعت)) براساس آیات 46 بقره و 53 اعراف

((یوم الشهادت)) براساس آیات 138 بقره 19 و20 و21 فصلت

((یوم الندامت)) بر اساس آیه 55 یونس

((یوم العداوت)) براساس آیات 162 و163 بقره و31 فرقان

((یوم عظیم وکبیر)) بر اساس آیه 16 یونس

((یوم الجزا)) بر اساس آیات3 حمد و 12 حج

((یوم الخسران)) بر اساس آیات 46 یونس و 25 هود

((یوم الوفود و الورود)) بر اساس آیات84 مریم و 101 هود

((یوم الفصل)) بر اساس آیات 59 یس و17 عم

((یوم الجمع)) بر اساس آیات 87 نسا و 109 مائده

((یوم الخشوع و التسلیم)) بر اساس آیات 28 و29 نحل و108 طه

((یوم الامر)) بر اساس آیات 43 و44 ن والقلم

((یوم الحسرت والتاسف)) بر اساس آیات 28 انفال و 32 انعام

((یوم الذلت)) براساس آیات 28 یونس و 20 صافات

((یوم القضاوت والحکومت))بر اساس آیات 63 انعام و 73 مریم و 95 نحل

((یوم الظلمت)) بر اساس .آیات10 و 11 دخان و 14 حدید

((یوم لاریب فیه)) بر اساس آیات 9 و25 آل عمران و 87 نسا

((یوم لا ینفع فیه نسب)) بر اساس آیات 11 تا 15 معراج و 101 مومنون

((یوم لا ینفع شیء)) بر اساس آیات 9 آل عمران و254 بقره

((یوم الاخرت)) براساس آیات 83قصص و 134 نسا

((یوم الوفا )) بر اساس آیات 28 بقره و 25 آل عمران

((یوم الشدت و الیاس )) بر اساس آیات 29 فرقان و 70 نمل

((یوما عبوسا )) بر اساس آیات 11 و 12 دهر

((یوم التناد )) بر اساس آیات 42 تا 48 مدثر و 35 مومن

((یوم الحساب)) بر اساس آیات 15 و16 اسراء

((یوم المعاد )) بر اساس آیات 4 یونس و134 انعام

((یوم التلاق )) بر اساس آی144 یونس و 16 مومنون

((یوم تبلی السرائر)) براساس آیات 10 و11طارق و8 تغابن و8 و9 مجادله

((یوم الحزن و الخوف والامن)) بر اساس آیات 4


دانلود مستقیم فایل