معارف اسلامی

دریافت تحقیق اقسام صفات الهي | 19988 alis

تحقیق, اقسام, صفات, الهي

اقسام صفات الهي
واژة اسم كاربردهاي مختلفي دارد. در گسترده‎ترين كاربرد به معني هر لفظي است كه بر معنايي دلالت مي‎كند. اسم در اين كاربرد مترادف با كلمه است، و حرف و فعل در اصطلاح علماي نحو را نيز شامل مي‎شود.
دومين كاربرد اسم همان است كه در اصطلاح علماي نحو به كار مي‎رود. و يكي از اقسام كلمه و قسيم حرف و فعل است.
سومين كاربرد آن معنايي است كه در اصطلاح متكلمان مقصود است. و آن عبارت است از لفظي كه بر ماهيت و ذات من حيث هي و بدون در نظر گرفتن اتصاف آن به صفتي از صفات دلالت مي‎كند. مانند الفاظ سماء (آسمان)، ارض (زمين)، رجل (مرد) و جدار (ديوار).
واژة صفت نيز كاربردهاي مختلفي دارد. حكما مبادي مشتقات را صفت، و مشتقات را اسم مي‎گويند. از نظر آنان علم و قدرت صفات‎اند، و عالم و قادر يا عليم و قدير اسم، ولي متكلمان مشتقات را صفات ناميده و مبادي مشتقات را «معني» مي‎گويند. بنابراين، علم و قدرت، معني، و عالم و قادر يا عليم و قدير صفات‎اند. به عبارت ديگر، هرگاه ذات و ماهيت را از آن جهت كه موصوف به وصف يا معناي ويژه‎اي است، در نظر آوريم واژة صفت به كار مي‎رود.
«الصفة هي الاسم الدال علي بعض احوال الذات، و ذلك نحو طويل و قصير و عاقل و غيرها»
«ان الصفة في الحقيقة ما أنبأت عن معني مستفاد يخص الموصوف و ما شاركه…».
ياد آور مي‎شويم، اين گونه ملاحظات در عمل چندان رعايت نمي‎شود، و هر يك از اسم و صفت به جاي ديگري به كار مي‎رود.
يگانه واژه‎اي كه معناي وصفي نداشته، ‌و به عنوان اسم مخصوص خداوند، شناخته شده است؛ اسم جلالة (الله) است. اما واژه‎هاي ديگر چون عالم، قادر، حي، رازق، باقي و غيره هم به عنوان اسماء الهي به كار مي‎روند، و هم صفات خداوندي، چنان كه در روايات معروفي كه براي خداوند نود و نه اسم بيان شده است، جز اسم جلاله، همگي از مشتقات و صفات مي‎باشند.
تقسيمات صفات
صفات الهي را از جهات گوناگون تقسيم كرده‎اند:
1. صفات جمال و صفات جلال:

 

دانلود تحقیق اقسام صفات الهي

دریــــافت فایـــل

دریافت مقاله اقسام توحيد | 19987 alis

اقسام, توحيد

اقسام توحيد

1ـ توحيد ذاتي: يعني براي خداوند شبيه و مانندي وجود ندارد: اخلاص 4ـ1
2ـ توحيد صفاتي: يعني صفات خدوند مانند علم و قدرت و حيات عين ذات اوست:
فاطُِرالسَّمواتِ وَ الاْرضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ اَزْواجًا وَ مِنَ اْلَاَنعامِ اَزْواجًا يَذْرَوُم فيه ِلَيسَ كَمِثِلِهَ شَيٌ وَ هُوالسَّميعٌ البَصيٌر.(شوري ايه11)

خدا آفريننده زمين واسمانها براي شماآدميان از جنس خودتان زنان را هم جفت شما قرار دادونيزچهارپايان راجفت (نروماده)آفريدتابه اين

(تدبير)ازدواج شماراخلق بيشمار كند.آن خداي يكتارا هيچ مثل ومانندي نيست واو شنوا وبيناست.

قُلْ هُوَ اللهُ اَحَد اللهُ الصَمَد لَم يَلِد وَ لَم يوُلَد وَ لَم يَكُنْ لَهُ كُفُوَاً اَحَد

(اي رسول ما به خلق) بگو او خداي يكتاست. آن خدايي كه از همه بي‌نياز و همه عالم به او نيازمند است. نه كسي فرزند او و نه او فرزند كسي است. و نه هيچكس مثل و همتاي اوست.

3ـ توحيد عبادي: يعني كسي كه به جز خداوند شايسته پرستش نيست:

وَ ما اَرسَلنا مِنْ قَبلِكَ مِن رَسولٍ اِلّا نوحي اِلَيْه اِنَّهُ لا اِلهَ اِلّا اَنا فَاعْبُدوُنِ (الانبياء آيه25)

و ماهيچ رسولي را به رسالت نفرستاديم جز آنكه به او وحي كريم كه به جز من خدايي نيست تنها مرا به يكتايي پرستش كنيد بس)

4‌ـ توحيد افعالي: يعني تمام كارها در جهان هستي به اذن خداوندصورت مي‌گيرد كه اين قسم از توحيد بر دو قسم است.

1ـ توحيد خالقيّت: يعني آفريننده همه موجودات خداوند است:

يا اَيُّها النّاسُ اذْكُروُا نِعْمَتَ‌اللهِ عَلَيكُم هَلْ مِن خالِقٍ غَيرُاللهِ يَرزُقُكُم مِنَ السَّماءِ وَ الاَرْضِ لا اِلهَ اِلّا هُوَ فَاَنَّ تُؤفَكونَ (فاطر آيه 3)

اي مردم متذكر شويد كه چه نعمتها خدا به شما عطا فرمود آيا جز خدا آفريننده هست كه از آسمان و زمين به شما روزي دهد هرگز جز خداي يكتا خدايي نيست پس اي مشركان چگونه از درگاه حق رو به بتان باطل مي‌آوريد.

ذ’لِكُمُ اللهُ رَبُّكُم لا اِلهَ اِلّا هُوَ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ يُدرِكُ الاَبصارَ وَ هُوَ اللَّطيفُ الخَبيرُ (انعام آيه 102)

اين است وصف پرئردگار يكتاي شما كه ز او هيچ خدايي نيست و آفريننده هر چيز اوست پس او را پرستش كنيد كه نگهان همه موجودات است.

2ـ توحيد ربوبي: يعني اداره و تدبير جهان خلقت با خداوند است:

قُلْ اَغَيرَاللهِ اَبْغي رَبّاً وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلا تَكسِبُ كُلُّ نَفسٍ اَلّا عَلَيها وَ لا تَزِرُوازِرَةٌ وِزرَ اُخر’ي ثُمَّ الي رَبِّكُمْ مَرجِعُكُم فَيُنَبِّئُكُم بِما كُنتُم فيه تَختَلِفونَ (انعام آيه 164)

 

دانلود مقاله اقسام توحيد

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق اقتدار دين در پالايش جامعه از انحرفات اجتماعي | 19986 alis

تحقیق, اقتدار, دين, در, پالايش, جامعه, از, انحرفات, اجتماعي,

اقتدار دين در پالايش جامعه از انحرفات اجتماعي
(قسمت اول)
نويسنده: حجت الاسلام والمسلمين دكتر حميدرضا شريعتمداري
چكيده:
ربط و نسبت دو مقوله دين و پيشگيري از انحرافات اجتماعي هم براي كساني كه دغدغة دين و اجتماع دارند به خصوص آنان كه در جامعه ديني زندگي مي‏كنند، از اهميت زيادي برخوردار مي باشد، اينكه دين در اين زمينه چه وظيفه اي دارد و از چه ظرفيت‏هاي و كاركردهاي در قبال اين موضوع برخوردار است و اينكه انحرافات اجتماعي چه جايگاهي دارند و چه نسبتي ميان آنها و گناه شرعي و انحرافات اخلاقي برقرار است، در اين نوشتار به اختصار مورد بحث و بررسي قرار گرفته است. لازم به ذكر است هر چند چاره جويي براي انحرافات اجتماعي ـ كه با گناه فقهي و اخلاقي نسبت عموم و خصوص من وجه دارد ـ لزوماً و در همه موارد نمي‏بايد از منظر ديني پي جويي شود و علوم تربيتي و تدبيرهاي حكومتي بيشترين مسئوليت را در اين زمينه دارد، اما دين به ويژه دين همه جانبه نگر، معنوي و اجتماعي اسلام، اگر به خوبي فهم و تطبيق شود، مي‏تواند نقش تعيين كننده ـ به ويژه در مرحله پيشگيري و واكسينه نمودن ـ ايفا نمايد.
مفاد تعاليم ديني، اعم از نظم، انضباط، محدوديت‏هاي سازنده و جهت دار و مايه‏هاي عميق معنوي اديان به ويژه در دين اسلام، بخشي از توانمندي‏هاي دين است كه در همة زمينه‏هاي فردي و اجتماعي و از جمله در مقابله با انحرافات اجتماعي بكار مي‏آيد.
واژگان كليدي:
انسان، دين، گناه، الگو، اراده، نظم، انحرافات اجتماعي، نياز دروني.
در طول تاريخ انحرافات اجتماعي از جمله معضلات جوامع بوده است، بدين سبب فلاسفه، جامعه شناسان، روانشناسان و حقوق دانان با توجه به تخصص‏هاي مربوطه راهكارهايي براي مقابله و پيشگيري از انحرافات به جوامع ارائه مي‏دهند، نكته قابل تأمل آن است كه آيا دين در اين مقوله هم مي‏تواند نقشي ايفا نمايد؟ و آيا مي‏توان از اهرم دين براي اين امر بهره برد؟ به جهت اهميت اين سؤالات در نوشتار ذيل از منظر ديني و فلسفي به آنها پاسخ داده مي شود و در شماره آتي با رويكرد جامعه شناختي اين موضوع مورد بررسي قرار خواهد گرفت.
موضوع انحرافات اجتماعياز موضوعات مهمي است كه همواره هم ذهن كارگزاران سياست و تعليم و تربيت را به خود مشغول داشته و هم توجه جدّي جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعي را برانگيخته است. گرايش مطالعاتي آسيب شناسي اجتماعيعهده دار كندوكاو در همين موضوع است. اهتمامي كه اغلب اديان شناخته شده به جامعه و رفتارهاي اجتماعي دارند، در كنار تأثير شگرفي كه دين در جوامع ديندار دارد، مي‏طلبد كه به نگرش اديان به ويژه اسلام كه از اجتماعي ترين دين‏هاي شناخته شده است، به انحرافات اجتماعي و راههاي پيشگيري از آن، توجه ويژه اي مبذول شود. البته ذكر نكته اي قابل توجه است كه رويكرد ديني به اين بحث، تداعي كننده اين مطلب نيست كه گويا پيشگيري و درمان انواع انحراف‏هاي اجتماعي فقط وظيفة دين يا در وسع و توان دين است، لذا قبل از بيان رسالت اصلي هر نهاد، بايد ميزان توانايي‏هاي نهفته در

 

دانلود تحقیق اقتدار دين در پالايش جامعه از انحرفات اجتماعي

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق افترا ونشر اكاذيب | 19985 alis

تحقیق, افترا, ونشر, اكاذيب

افترا ونشر اكاذيب
الف: تعريف افتراء
در لغت به معني دروغ بر بافتن آمده و در اصطلاح حقوقي نسبت دادن جرم به كسي به يك يا چند نفر به يكي از طرق مذكور در قانون است، مشروط بر اينكه صحت آور نسبت داده شده در مرجع صلاحيتدار قضايي ثابت نشود.
ب: فرق افتراء تهمت وبهتان با اشاعه اكاذيب
با توجه به مواد 697 و700 قانون تعزيرات ومواد 139 تا 164 قانون مجازات اسلامي تهمت و بهتان به معني دروغ بستن وفرق آن از اين حيث با افترا اين است كه از ديدگاه اخلاقي و شرعي، اگر كسي در حضور ديگران نقائص ومعايب واقعي شخصي غائبي را بازگو كند عمل و غيبت ساده است و اگر غيبت متضمن تذكار اعمال ناروانيي باشد كه واقعيت نداشته، ساخته ذهن خود گوينده باشد عمل او را تهمت به بهتان گويند حال اگر اين بهتان به يكي از صور مذكور در ماده 698 تعزيرات (269 .ق.م.ع) باشد در اصطلاح حقوقي اشاعه اي اكاذيب خوانده مي شود. به عبارتي ديگر بزه ي اشاعه اكاذيب مذكور در ماده 698 جرم عام تري است كه هم شامل تهمت وبهتان يعني نسبت دادن امري خلاف واقع غير از جرم مي باشد.

پ:عناصر تشكيل دهنده ي جرم(شرايط تحقق بزه)
1-عنصر قانوني:
ماده 697 قانون تعزيرات است كه مقرر مي دارد: « هر كس به وسيله اي اوراق چاپي يا خطي يا به وسيله درج در روزنامه وجرائد يا نطق در مجامع يا به هر وسيله ي ديگر به كسي امري را صريحا نسبت دهد يا آنها را منتشر نمايد كه مطابق آن امر جرم محسوب ميشود و نسبت دهنده مفتري خواهد بود مشروط براينكه نتواند صحت آن اسناد را ثابت نمايد جزدر مواردي كه موجب حداست به يك ماده تا يكسال حبس و تا 74 ضربه شلاق يا

 

دانلود تحقیق افترا ونشر اكاذيب

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق اعجاز علمي قرآن | 19984 alis

تحقیق, اعجاز, علمي, قرآن

اعجاز علمي قرآن

قرآن كتابي است آسماني كه از جانب خداوند بر پيامبر اسلام، حضرت محمد(ص) وحي گرديده و در كلي‌ترين وجه، مي توان آن را كتاب «هدايت» برشمرد. مهمترين معجزه حضرت محمد(ص) قرآن است و ايشان تنها پيامبري است كه داراي معجزه جاويد مي‌باشد و نسلهاي متعدد انسانها خواهند توانست از اين معجزه جاويد بهره ببرند. ولي معجزه بودن قرآن چگونه دانسته مي‌شود؟
در نگاه اول قرآن معجزه‌اي ادبي است كه در اوج فصاحت و بلاغت قرار دارد و هيچ شعر و يا كلام عربي نمي‌تواند به پاي آن برسد. نظمي خاص در چينش كلمات قرآن وجود دارد؛ اگرچه قرآن نه شعر است و نه نظم؛ ولي داراي آهنگي خاص است كه اين موسيقي بر اعراب تأثيري شگرف داشت؛ سران مشرك عرب در اوايل بعثت پيامبر اكرم(ص) چون اين ويژگي قرآن را مي‌ديدند، مردم را از شنيدن آن نهي مي‌نمودند. ديگر اينكه قرآن عقل را متحير مي‌كند كه چگونه اين همه معارف عالي مي‌تواند از سوي فردي بيسواد به زبان آورده شود؟ از جنبه‌هاي ديگر اعجاز قرآن، اسرار خلقت در قرآن (اعجاز علمي) است كه در يكي دو قرن اخير، بسياري از متخصصان علوم مدرن را به شگفتي واداشته است؟ مثلاً «اشاره» به حركت زمين و خورشيد و زوجيت گياهان و… . ولي اعجاز علمي قرآن چيست و چه ويژگيهايي دارد؟

تفسير علمي
اعجاز علمي قرآن مربوط به انطباق قرآن با علوم تجربي است كه اصطلاحاً به آن «تفسير علمي» مي‌گويند. منظور از «تفسير» در اينجا روشن شدن نكات مشكل در الفاظ معاني و اهداف يك آيه است و مقصود از «علم» علوم تجربي. يعني علومي كه با شيوه آزمون و خطا درستي يا نادرستي نظريه‌ها و قوانين حاكم بر طبيعت را بررسي مي‌كند؛ پس مقصود از تفسير علمي، توضيح دادن آيات قرآن به وسيله علوم تجربي است.
تا زمان حضور پيامبر اكرم(ص)، مردم هرگاه در مورد آيات قرآن سوالي داشتند، مي‌توانستند از ايشان بپرسند، ولي پس از فوت آن بزرگوار، نياز به تفسير و تبيين قرآن آشكار شد؛ به ويژه با فتوحات گسترده مسلمانان هر سال بر قلمرو جهان اسلام افزوده مي‌شد و هزاران نفر

 

دانلود تحقیق اعجاز علمي قرآن

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق اعجاز قرآن | 19983 alis

تحقیق, اعجاز, قرآن

کلام خدا وکتاب خدا
كلام خدا يكى از مسائل اساسى علم كلام، فلسفه، عرفان، تفسير و علوم‏قرآن است. متكلمين از نظر حدوث و قدم و كلام لفظى و نفسى به آن‏مى‏نگرند، اما عرفا آن را بيان آنچه در دل است، خوانده‏اند; به همين جهت‏كلام را با لفظ برابر ندانسته و فعل خداى تعالى را نيز كلام و قول اومى‏شمارند. مقاله حاضر كلام خدا را از اين ديدگاه بررسى كرده و به‏تفاوتهاى اساسى بين كلام و كتاب خدا پرداخته و كلام خدا را صرف‏نظر ازاختلاف حيثيات همان كتاب خدا دانسته است; سپس به بيان مراتب كلام وكتاب پرداخته و پس از بيان درجات تشكيكى آنها مخاطب كلام خدا را درهر كدام از اين مراتب بيان كرده است.
كليد واژه‏ها: كلام، كتاب تدوينى، كتاب انفسى، كتاب تكوينى، خلق،امر، احديت، واحديت.
1) مقدمه
كلام خداى تعالى از موضوعات مشترك چند علم عقلى و نقلى است. هر كدام ازصاحبان علوم كلام، فلسفه، عرفان، علوم قرآن و تفسير توجهى جدى به آن داشته و هريك از زاويه ديدخود به آن نگريسته‏اند. بيشترين دل مشغولى متكلمان پاسخ به اين دوسؤال بود كه آيا كلام خدا حادث است‏يا قديم؟ و آيا كلام منحصر به لفظى است‏يا آنكه‏شامل نفسى نيز مى‏گردد؟ فرهيختگان علوم قرآنى نيز نظر و جهت‏بحث‏خود را برمحكم و متشابه و راه شناخت و تفسير هر كدام معطوف داشتند. مقاله‏اى كه اينك پيش‏روى داريد، كلام خداى را با ديدگاه عرفانى مورد مطالعه قرار مى‏دهد.
2) معناى كلام
در مشرب عرفانى هر فردى از افراد وجود كلمه‏اى از كلمات خداى تعالى است كه‏داراى ظهر و بطن و حد و

 

دانلود تحقیق اعجاز قرآن

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق در مورد اعتکاف | 19982 alis

تحقیق, در, مورد, اعتکاف,

بسم الله الرحمن الرحيم
سخن اول
يكى از سنت‏هاى حسنه و مستحبات اسلامى كه پس ازپيروزى انقلاب اسلامى احياء گرديد، سنت مبارك اعتكاف است.اين سنت،در طول تاريخ اسلام و اديان آسمانى طرفداران و عاملانى داشته و در بلاد اسلامى به طور عموم و شهرهاى شيعه و مراكز حوزوى بطور خاص مورد توجه بوده است.
مساجد شهرهاى مقدس نجف و كربلا و كاظمين و سامرا و مشهد و قم و اصفهان و شيراز و بسيارى ديگر از شهرهاى شيعه،خاطره حضور پر نور نيايشگران و معتكفان‏«ايام البيض‏»ماه رجب و احيانا دهه آخر ماه رمضان را در سينه دارد.
اين عبادت كه قبل از پيروزى انقلاب اسلامى حالت فراگير و عمومى نداشت،در چند ساله اخير در ميان جمع كثيرى از صالحان و نيكان و خواهران و برادران دينى از اقشار گوناگون اجتماعى به ويژه دانشجويان و طلاب،متداول گرديده است و مساجد بسيارى از شهرهاى ايران و جهان اسلام پذيراى مهمانان خدا در ايام البيض ماه پر بركت رجب است.
از آنجا كه اشتغال انسان به كار و زندگى و مسؤوليت‏هاى اجتماعى،گاهى موجب غفلت مى‏شود،و توجه به كار،گاه از توجه به هدف باز مى‏دارد و سبب مى‏شود وظيفه بزرگ ياد خدا و توجه به خود سازى و مبدا و منتهاى هستى فراموش شود.
اعتكاف،آب حيات بخش در كوير غفلت‏هاست.
غفلت از«خود»و«خداى خود»،بستر مرگ ارزشهاى انسانى و نقطه سقوط از پايگاه بلند خردورزى و عشق عرفانى و عامل پيوستن به زندگى پست و حيوانى است.
اولئك كالانعام بل هم اضل اولئك هم الغافلون(اعراف/179)
اعتكاف،بستر مناسب انديشه و تفكر و خردورزى است.
اعتكاف،تلاشى است‏براى اينكه انسانهاى فرو رفته در غرقاب روزمره‏گى‏ها از فضاى پر التهاب روزانه به سوى‏«خويش‏»و«خداى خويش‏»باز گردند.
اعتكاف زمينه توبه و بازگشت است.بازگشت‏به قرآن و معنويت،بازگشت‏به دعا و استمداد از عالم غيب،بازگشت از«خودمدارى‏»به‏«خداگرايى‏»آنها كه مسؤوليت‏هاى حساس‏تر و بزرگترى دارند،بيش از ديگران به اعتكاف و خودسازى نياز دارند.
بى‏جهت نيست كه شخص رسول الله صلى الله عليه و آله پس از هجرت،همه ساله دهه اول يا دوم و گاه هر دو دهه و در سالهاى آخر زندگى به طور منظم دهه سوم ماه مبارك رمضان را به‏«اعتكاف‏»مى‏پردازد و به همه دست‏اندركاران و كارگزاران و رجال سياسى،اجتماعى درس معنويت گرايى و ذكر و نياش و روزه و تلاوت قرآن مى‏دهد.
اعتكاف،توقفى ناآگاهانه در مسجد نيست.صرف درنگ و مكث و«حبس خويشتن‏»در مسجد، بدون عشق به عبادت و قصد قربت نيست.
اعتكاف،لميدن خوابيدن و چرت زدن و احيانا وقت گذرانى بيكاران و گردهمايى تفريحى-سياحتى در مساجد بزرگ شهر نيست.
در اعتكاف كسانى كه كار دارند و زياد هم كار دارند،و غرق دنياى اقتصاد و سياست و هنر و مطبوعات و غيره هستند،بايد از توليد و توزيع و طرح و برنامه‏هاى اقتصادى و سياسى و فرهنگى و نظامى و كار و زندگى فاصله بگيرند و به همآهنگى كار و تلاش و فعاليت‏ها،با رضاى خدا و وظيفه مكتبى بيانديشند.تنظيم فكر و انديشه و عمل،با معيارهاى الهى را تمرين كنند.
كار براى امت و تامين حوائج نيازمندان،تشييع پيكر شهيدان و مؤمنان،عيادت بيماران و هر كارى كه در آن،خود مطرح نيست و انگيزه الهى دارد،با اعتكاف سازگار است و حتى در برخى احاديث قضاى حوايج مؤمنان از اعتكاف برتر شناخته شده است.
اعتكاف،دوره كوتاه مدت خود سازى است،كه حداقل سه روز طول مى‏كشد و انسان را از حاكميت غريزه‏ها،عادت‏ها و اشتغالات معمول زندگى آزاد مى‏سازد.
اعتكاف،محو خود خواهى در امواج بلند خداگرايى و خدمت‏به امت اسلامى است.
اعتكاف،برون رفتن از خانه خويش و مصمم شدن بر حضور در خانه حضرت حق است. عبادتى مستحبى و تقرب جويانه و داوطلبانه است كه روزه روز سوم آن رنگ وجوب مى‏گيرد.
اعتكاف،گريز از لذت گرايى و هر گونه التذاذ جنسى و مهار حس خود محورى و برترى جوئى و بازگشت از قبله ديناگرايان به سمت و سوى قلب و قبله هستى است. خود سازى،محاسبه نفس،توبه و نيايش،نماز و تلاوت قرآن و استمداد از آستان قدس ربوبى از ديگر بركات‏«اعتكاف‏»است.
از آنجا كه گرد آورى احكام و استفتائات مربوط به اعتكاف،كارى است كه مؤمنان را در انجام اين وظيفه الهى يارى مى‏دهد،ستاد هماهنگى اعتكاف شهر مقدس قم كه از دير باز از حافظان و مروجان اين سنت‏حسنه اسلامى است.از برادر بزرگوار جناب حجة الاسلام محمد حسين فلاح‏زاده،در خواست كرد،احكام و مسائل اين عبادت اسلامى را در ابعاد مختلف واجبات-محرمات،مبطلات و احيانا مكروهات و مباحات گرد آورى كنند،تا عاكفان خانه دوست فرمان الهى را بهتر بشناسند و با عمل به احكام دين،از فيض ثواب و ارزش معنوى مورد نظر از انجام اعتكاف،بهره‏مند شوند.
در پايان از همه عاكفان حضرت دوست و مؤمنان معتكف در مساجد ميهن اسلامى صميمانه مى‏خواهيم،براى زلال شدن درياى قلبها و صاف شدن آسمان انديشه مسلمين و تحكيم دوستى بين ياران و دوستان انقلاب اسلامى و ظهور مصلح كل حضرت بقية الله الاعظم عليه السلام دعا كنند و عزت و عظمت فرزندان امام خمينى قدس سره را همراه با سلامت و موفقيت رهبر بزرگوار انقلاب-حضرت آية الله العظمى خامنه‏اى و مراجع عظيم الشان جهان تشيع از خداى بزرگ تمنا كنند.
مايه سپاس است اگر نظرات اصلاحى و تكميلى خود را به نشانى-قم،صندوق پستى 316-37185 ستاد مركزى اعتكاف بفرستيد.
و الحمد لله رب العالمين
ستاد مركزى اعتكاف قم
پيشگفتار
اسلام،فكر جدايى از زندگى دنيا و گوشه نشينى و كناره گيرى از مردم و به تعبير ديگر رهبانيت را باطل و ناپسند اعلام كرد،اما اعتكاف را به عنوان فرصتى براى بازگشت‏به خويش و خداى خويش قرار داد،تا كسانى كه از هياهو و جنجالهاى زندگى مادى خسته مى‏شوند، بتوانند چند صباحى با خداى خود خلوت كنند و جان و روح خود را با خالق هستى ارتباط دهند،و با توشه معنوى و اعتقادى راسخ و ايمان و اميدى بيشتر به زندگى خود ادامه دهند،و خود را براى صحنه‏هاى خطر و جهاد در راه خدا آماده سازند و هميشه با ياد خدا تلاش كنند و خود را در محضر پروردگار ببينند و از نافرمانى او بپرهيزند و به سوى سعادت دنيا و آخرت گام بردارند.كه با اندك تاملى در احكام و مسائل اين برنامه زيباى عبادى پى به چنين حقايقى خواهيم برد.
از آنجا كه پس از پيروزى انقلاب اسلامى در ايران،سنت اعتكاف حيات ديگرى يافته و جمع زيادى از مشتاقان به ويژه جوانان بدان روى آورده‏اند و چون در سابق،كمتر مورد توجه بوده، احكام آن در اكثر رساله‏هاى توضيح المسائل يافت نمى‏شود،لذا بر آن شديم كه احكام اعتكاف را به مقدارى كه مورد ابتلاء و نياز است،با استفاده از منابع معتبر فقهى و استفتاءآت جديد،مطابق با فتاواى مراجع معظم تقليد آماده كنيم،كه دفتر حاضر حاصل اين تلاش است. اميدواريم راه گشاى بندگان خالص خداوند باشد و مورد قبول حضرت حق قرار بگيرد.
ياد آورى:
آنچه در اين نوشته به صورت مساله آورده شده بر اساس فتاواى بنيانگذار جمهورى اسلامى حضرت آية الله العظمى امام خمينى قدس سره است كه از ترجمه بحث اعتكاف كتاب‏«العروة الوثقى‏»با ملاحظه حواشى معظم له و كتاب‏«تحرير الوسيله‏»استفاده شده است.
فتاواى ساير مراجع معظم تقليد نيز با استفاده از تعليقات آن بزرگواران بر كتاب‏«عروة‏»و استفتاءاتى كه توسط معاونت فرهنگى مسجد مقدس جمكران و ستاد مركزى اعتكاف قم در اختيار گذاشتند،آورده شده است.
ربنا تقبل منا انك انت السميع العليم
قم-پائيز 78-محمد حسين فلاح زاده
آشنايى با اعتكاف
تعريف اعتكاف
1-اعتكاف،در لغت‏به معناى توقف در جايى است و در اصطلاح احكام،عبارت است از ماندن در مسجد به قصد عبادت خداوند،با شرايطى كه خواهد آمد.
2-انسان مى‏تواند،در حال اعتكاف،بنشيند،بايستد،بخوابد،يا راه برود.
اقسام اعتكاف
3-اعتكاف بر دو قسم است،مستحب و واجب،كه در اصل،يك عمل مستحبى است،ولى ممكن است‏به سببى واجب شود،كه از جمله اسباب وجوب اعتكاف،اين امور است:
نذر،عهد يا قسم،مثلا انسان نذر كند يا با خداى خود عهد كند يا قسم بخورد كه اگر در فلان كار موفق شد،يا از فلان بيمارى شفا پيدا كرد چند روز در مسجد معتكف شود.(در بحثهاى آينده خواهد آمد كه حداقل مدت اعتكاف سه روز است.)
شرط ضمن عقد،مثلا هنگام قرار داد اجاره منزل،صاحب خانه شرط مى‏كند كه مستاجر هر سال پنج روز در مسجد معتكف شود و مستاجر نيز اين شرط را مى‏پذيرد.
اجاره،مثلا شخصى اجير مى‏شود كه با دريافت مزد-يا بدون دريافت مزد-از طرف ميت در مسجد معتكف شود.(مانند نماز استيجارى)
زمان اعتكاف
4-در طول سال در هر زمانى كه انسان بتواند،حداقل سه روز در مسجد بماند و روزه بگيرد صحيح است (تفصيل اين مساله در بحث مدت اعتكاف و روزه اعتكاف خواهد آمد.) ولى بهترين زمان براى اعت

 

دانلود تحقیق در مورد اعتکاف

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق در مورد اعتقادات آیین مسیحیت | 19972 alis

تحقیق, در, مورد, اعتقادات, آیین, مسیحیت

آيين مسيحيت يكي از دين‌هاي بزرگ دنياي امروز است. ديني كه با پيشينه‌اي 2000 ساله، در بسياري از جوامع انساني كنوني (عمدتاً غربي) حضوري ريشه‌دار داشته و خاستگاه تحولات فرهنگي و اجتماعي متعددي در تاريخ حيات آنها بوده است. هسته اصلي و وجودي اين دين، اصل پرستش خداوندي متعال به نام «اب» مي‌باشد كه با تجليات خاص الوهي‌اش مانند «عيسي مسيح» و «روح‌القدس» انسان را از گمراهي نجات داده و به سعادت و رستگاري رهنمون ساخته است (توماس ميشال يسوعي، مدخل الي العقيده المسيحيه، ص57-55.) لذا اصل خداشناسي در جهان‌بيني مسيحيت امري مهم و كليدي به‌شمار مي‌رود. البته خداشناسي در مسيحيت امري نسبتاً پيچيده است. خداشناسي كه از پيكره يكتاپرستي صريح و شفاف‌ يهوديت ريشه گرفته و ساختاري توحيدي دارد، اما در عين حال از نوعي تثليث الوهيتي سخن مي‌گويد كه صريحاً با توحيد خالص يهودي در تزاحم است. با اين وجود اصل پرستش خداوندي ازلي، ابدي، خالق، عليم، رحيم و بخشنده كه در طول تاريخ بشر همواره حضوري ملموس داشته است، ركني بنيادين در اصول اعتقادات و جهان‌بيني مسيحيت مي‌باشد. (جان ناس، تاريخ جامع اديان، ص591)

نام خداي مسيحيت

مسيحيان خداوند خويش را «آب» يا «ابا» (abba) مي‌خوانند. اين لفظ واژه‌اي «آرامي» است و به معني پدر مي‌باشد (قاموس كتاب مقدس، ص2). پدر آسماني كه هستي و حيات آدمي در دست اوست. اين تعبير به‌كرات در اناجيل چهارگانه از زبان عيسي عليه‌السلام نقل شده است؛ به گونه‌اي كه عيسي، خداوند را پدر آسماني خود (مانند متي 34،25) و تمام انسان‌هاي مومن مي‌خواند. (مانند متي 9،6). تعبير پدر آسماني واژه‌اي ضميرآشنا و صميمي است كه تداعي‌كننده محبت و نوازش بزرگوارانه از سوي خداوند بر انسان مي‌باشد. اين نام با تعاليم عيسوي كه بيان‌كننده وجود رابطه‌اي صميمانه و پر محبت بين خداوند و انسان مي‌باشد، تناسب بيش‌تري دارد. واژه اب در كلام مسيح، نه تنها تداعي‌كننده وجود نوعي خيرانديشي، توأم با مراقبت و حساسيت خداوند بر انسان است، بلكه متضمن نوعي اقتدار، برتري، حكومت و تسلط خداوند بر عالم هستي و مخصوصاً انسان نيز مي‌باشد. (رابرت وير، جهان مذهبي، ج2، ص692)

ابا و يهوه

بنا بر آنچه از تاريخ و اناجيل چهارگانه مشهود است، «عيسي ناصري» عليه‌السلام ملقب به مسيح خود يك عبراني يهودي بوده است. حتي مادر او نيز قديسه‌اي يهودي به نام مريم بود و در جامعه يهودي و تحت تعليمات يهوديان اصيل و مومني مانند ذكرياي نبي و يوسف (شوهر مريم)، بزرگ شد (لوقا، باب 1و2). او بر يهودي‌بودن خود اقرار داشت و حتي در كلمات صريحاً بيان داشت كه تنها براي هدايت آنان مبعوث شده است: «آن وقت عيسي به آن زن گفت: من از طرف خدا فرستاده شده‌ام تا به يهوديان كمك كنم نه به غير يهوديان، چون يهوديان گوسفندان گم شده خدا هستند.» (متي، 24،15)

بدين لحاظ مسيحيت را بايد آييني دانست كه از بطن يهوديت برخواسته است، به گونه‌اي كه در ابتدا تصور همه از تعاليم مسيح، ديني كاملاً جديد و مستقل نبود، بلكه حتي از زبان خود «عيسي ناصري» (مسيح)، آن تنها يك اصلاح‌گري (رفرم) در يهوديت قلمداد مي‌شده است (متي،17،5). در همين راستا واژه ابا را نيز بايد تنها، عنوان تازه‌اي براي خداوند يكتاي يهوديان «يهوه» محسوب كرد، خداوندي كه داراي هويتي روشن و تجلياتي بارز بوده است و تا آن زمان بيش از 1000 سال به اين نام مقدس خوانده و ستايش شده بود. البته اين نامگذاري احتمالاً ريشه در تعاليم يهودي دارد و از تعابيري كه در متون مقدس يهودي در خصوص رابطه بين خداوند و قوم برگزيده‌اش ذكر شده بود، ريشه گرفته است. چنان كه در عباراتي از كتاب «مزامير داود» (مانند مزمور،7،2) و يا كتاب «هوشع بني» (باب 1،11) قوم يهود از زبان «يهوه» فرزند خوانده شده‌اند و خداوند (يهوه) خود را پدر آنها ناميده است.
بدين تعبير نهادن نامي جديد براي خداوند (يهوه) به معني معبودي جديد با صفات متفاوت نبوده است؛ بلكه اين گزينه، انتخابي بوده كه

 

دانلود تحقیق در مورد اعتقادات آیین مسیحیت

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق در مورد امام جواد | 19995 alis

تحقیق, در, مورد, امام, جواد

نام: محمد.
كنيه: ابو جعفر ثانى.
القاب: تقى، جواد، مرتضى منتجب، مختار، قانع و عالِم.
منصب: معصوم يازدهم و امام نهم شيعيان.
تاريخ ولادت: نوزدهم ماه مبارك رمضان سال 195 هجرى.
همچنين هفدهم و پانزدهم ماه رمضان نيز نقل شده است؛ اما مشهور بين شيعيان، دهم رجب سال 195 هجرى مى‏باشد. در دعاى ناحيه مقدسه نيز آمده است: «اللَّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُكَ بِالْمَوْلُودَيْنِ فى‏ رَجَبٍ، مُحَمَّدِ بْنِ عَلىٍّ الثَّانى وَابْنِهِ عَلىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ المُنْتَجَبِ»(1).
محل تولد: مدينه مشرفه، در سرزمين حجاز (عربستان سعودى كنونى).
نسب پدرى: امام رضا، على بن موسى بن جعفر بن محمدبن على بن حسين بن على بن ابى‏طالب(ع).
نام مادر: سبيكه، يا سكينه مرسيه و يا درّه كه حضرت رضا(ع) او را خيزران ناميد.
وى از اهالى «نوبه» و از خاندان ماريه قبطيه، مادر ابراهيم، پسر پيامبر اكرم (ص) و از زنان بزرگوار زمان خويش بود.
مدت امامت: از زمان شهادت امام رضا (ع)، در آخر ماه صفر سال 203 هجرى تا ذى قعده سال 220 هجرى، به مدت شانزده سال و نه ماه.
تاريخ و سبب شهادت: آخر ذى قعده سال 220 هجرى، در سن 25 سالگى، به وسيله زهرى كه همسرش، ام الفضل، دختر مأمون به تحريك برادرش، جعفر بن مأمون و عمويش، معتصم عباسى، به آن حضرت خورانيد.
محل دفن: مقابر قريش بغداد، در جوار قبر شريف جدش، امام موسى كاظم(ع) كه هم اكنون به كاظمين معروف است.
همسران: 1. سمانه مغربيه. 2. ام الفضل، دختر مأمون. 3. زنى از خاندان عمّار ياسر.
فرزندان: 1. ابوالحسن امام على النّقى (ع). 2. ابو احمد موسى مبرقع. 3. ابو احمد حسين. 4. ابو موسى عمران. 5. فاطمه. 6. خديجه. 7. ام كلثوم. 8. حكيمه.
همچنين گفته شده كه زينب، ام محمد، ميمونه و امامه نيز از فرزندان آن حضرت بوده‏اند.
قال امام محمد تقى عليه السلام
?تَوَسَّدِ الصَّبْرَ وَ أَعْتَنِقِ الْفَقْرَ وَ ارْفَضِ الشَّهَواتِ وَ خالِفِ الْهَوى وَ اعْلَمْ أَنَّكَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَيْنِ اللّهِ فَانْظُرْ كَيْفَ تَكُونُ.?
صبر را بالش كن، و فقر را در آغوش گير، و شهوات را ترك كن، و با هواى نفس مخالفت كن و بدان كه از ديده خدا پنهان نيستى، پس بنگر كه چگونه اى
ابوجعفر محمد بن علي نهمين امام از امامان دوازده گانه شيعيان و يازدهمين معصوم از چهارده معصوم است. مشهورترين لقبهاي آن حضرت جواد (بخشنده) و تقي (پرهيزگار) است. پدرش امام رضا (ع) و مادرش سبيكه يا ريحانه يا دره از مردم نوبي (شمال سودان) است. در سال 195 هـ.ق در مدينه به دنيا آمد و در سال 220 هـ.ق در بغداد وفات يافت. مرقد آن حضرت در كاظمين كنار مرقد امام موسي كاظم (ع) قرار دارد.
دوران امامت
امام جواد (ع) در سال 203 هـ.ق پس از شهادت پدرش امام رضا (ع)، در سن هشت سالگي، به امامت رسيد دوران هفده ساله امامت او با حكومت مامون و معتصم، خلفاي عباسي، همزمان بود. هنگامي كه امام رضا (ع) به دعوت مامون از مدينه به توس رفت. اما جواد (ع) كه كودك بود، مانند ديگر افراد خانواده حضرت رضا (ع) در مدينه ماند و در سال 202 هـ.ق براي ديدار پدر به مرو رفت و سپس به مدينه بازگشت.
امام در بغداد
پس از شهادت امام رضا (ع) مامون به بغداد رفت او كه از كمالات علمي و معنوي امام جواد (ع) آگاه بود ايشان را از مدينه به بغداد دعوت كرد. اما دولتمردان حكومت عباسي و اطرافيان مامون از اين اقدام ناخشنود بودند، به ويژه آنكه مامون تصميم داشت دختر خود، ام الفضل، را به همسري امام جواد (ع) در آورد. مامون براي آنكه آنها را از مقام علمي و فضل آن حضرت آگاه كند، در بغداد مجلس بحثي، ميان او و دانشمندان بزرگ آن روزگار، ترتيب داد. دراين مجلس، امام به پرسشهاي علما پاسخ گفت و ميزان دانش و هوش وي بر آنان آشكار شد. پس از آن مامون دختر خود را به همسري امام درآورد.
سفر حج
امام جواد (ع) پس از چندي به سفر حج رفت و از آنجا به مدينه بازگشت، و پايان خلافت مامون در آن شهر ساكن بود. پس از مرگ مامون به دستور معتصم عباسي، در سال 220 هـ.ق، به همراه همسرش ام الفضل، به بغداد رفت و بنابر بعضي روايتها به دستور معتصم مسموم شد و به شهادت رسيد.
امام جواد (ع) را همه مسلمانان عالمي بزرگ مي دانستند. ايشان انساني بردبار، نيكو سخن، عابد و بسيار باهوش بود. حديثهاي بسياري از آن امام، در كتابهاي حديث، از جمله عيون اخبار الرضا، تحف العقول، مناقب، بحارالانوار و …….. نقل شده است.

نياز مؤمن به سه چيز
?أَلْمُؤْمِنُ يَحْتاجُ إِلى تَوْفيق مِنَ اللّهِ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ يَنْصَحُهُ.?:
مؤمن نياز دارد به توفيقى از جانب خدا، و به پندگويى از سوى خودش، و به پذيرش از كسى كه او را نصيحت كند.
حركت فرهنگي و سياسي امام جواد (ع)
نضج گيري نحله ها و فرقه هاي گوناگون در عصر امام جواد(ع) ، فرايند عوامل گوناگوني چون گسترش جهان اسلام و ورود اعتقادات و باورهاي مذاهب و اديان ديگر ، ترجمه آثار فلاسفه يونان و درگيريها جناح بنديها و بلوك بندي قدرت بود .
امام جواد (ع) همانند پدر بزرگوارشان در دو جبههُ سياست و فكر و فرهنگ قرار داشت .موضعگيرها و شبهه افكني هاي فرقه هايي چون زيديه ، واقفيه ، غلات مجسمه، امام را بر آن داشت تا در حوزه فرهنگ تشيع در برابر آنان موضعي شفاف اتخاذ كند .
امام در موضعگيري در برابر فرقه زيديه كه امامت را پس از علي بن حسين زين العابدين (ع) از آن زيد مي پندارند .. در تفسير آيه ‘ وجوه يومئذ خاشعة عاملة ناصبة ‘ آنها را در رديف ناصبي ها خواندند. رجال كشي ،ص 319 – مسند الامام جواد (ع)، ص 150
حضرت در برابر فرقه واقفيه كه قائل به غيبت امام موسي كاظم(ع) بوده و بدين بهانه وجوهات بسياري را مصادره كرده بودند . آنان را نيز مصداق آيه ‘ وجوه يومئذ خاشعة عاملة ناصبة ‘ به شمار آورده و در بياني فرمودند : شيعيان نبايد پشت سر آنها نماز بخوانند. رجال كشي ،ص391 – مسند عطاردي ، ص 150
حضرت در برابر غلات زمان خويش به رهبري ابوالخطاب كه حضرت علي(ع) را تا مرز الوهيت و ربوبيت بالا برده بودند، فرمودند : لعنت خدا بر ابوالخطاب و اصحاب او و كساني كه درباره لعن او توقف كرده يا ترديد كنند. رجال كشي ،ص 444
موضعگيري تند حضرت درباره اين فرقه تا بدانجا بود كه حضرت در روايتي به اسحاق انباري مي فرمايند: ‘ ابوالمهري و ابن ابي الرزقاء به هر طريقي بايد كشته شوند ‘. مسندالامام جواد ، ص298
حضرت در برابر فرقه مجسمه كه برداشتهاي غلط آنان ازآياتي چون ‘ يدالله فوق ايديهم ‘ و ‘ ان الله علي العرش استوي ‘ خداوند سبحان را جسم مي پنداشتند، فرمودند: ‘ شيعيان نبايد پشت سر كسي كه خدا را جسم مي پندارد نماز گذارده و به او زكات بپردازند. تهذيب،ج3،ص283
فرقه كلامي معتزله كه پس از به قدرت رسيدن عباسيون به ميدان آمد و در سده نخست خلافت عباسي به اوج خود رسيد يكي ديگر از جريانهاي فكري و كلامي عصر امام جواد (ع) است .موضعگيري حضرت امام جواد (ع) چون پدر بزرگوارشان در اين برهه و در مقابل اين جريان كلامي از جايگاه ويژه اي برخوردار است تا آنجا كه مناظرات حضرت جواد(ع) با يحيي بن اكثم كه از بزرگترين فقهاي اين دوره به شمار مي رفت ، را مي توان رويارويي تفكر ناب تشيع با مناديان معتزله به تحليل نهاد كه همواره پيروزي باامام جواد (ع) بوده است .

امام جواد (ع) در راستاي بسط و گسترش فرهنگ ناب تشيع كارگزاران و وكلايي در مناطق گوناگون و قلمرو بزرگ عباسيان تعيين و يا اعزام نمود . به گونه اي كه امام در مناطقي چون اهواز ، همدان ، ري ، سيستان ، بغداد ، واسط ، سبط ، بصره و نيز مناطق شيعه نشيني چون كوفه و قم داراي وكلايي كارآمد بود .
امام جواد (ع) در راستاي نفوذ نيروهاي شيعي در ساختار حكومتي بني عباس براي ياري شيعيان در مناطق گوناگون به افرادي چون’ احمد بن حمزه قمي ‘اجازه پذيرفتن مناصب دولتي داد، تا جايي كه افرادي چون ‘ نوح بن دراج ‘ كه چندي قاضي بغداد و سپس قاضي كوفه بود، از ياران حضرت(ع) به شمار مي رفتند كساني از بزرگان و ثقات شيعه چون محمد بن اسماعيل بن بزيع ( نيشابوري ) كه از وزراي خلفاي عباسي به شمار مي رفت به گونه اي با حضرت در ارتباط بودند كه وي از حضرت جواد (ع) پيراهني درخواست كرد كه به هنگام مرگ به جاي كفن بپوشد و حضرت خواست او را اجابت و براي وي پيراهن خويش را فرستاد .
حركت امام جواد (ع) در چينش نيروهاي فكري و سياسي، خود حركتي كاملاً محرمانه بود، تا جايي كه وقتي به ابراهيم بن محمد نامه مي نويسد به او امر مي كند كه تا وقتي ‘ يحيي بن ابي عمران’ ( از اصحاب حضرت ) زنده است نامه را نگشايد . پس از چند سال كه يحيي از دنيا مي رود ابراهيم بن محمد نامه را مي گشايد كه حضرت در آن به او خطاب كرده : مسئوليتها و كارهايي كه به عهده ( يحيي بن ابي عمران ) بوده از اين پس بر عهده توست . بحارالانوار، ج 50،ص 37
اين نشانگر آن است كه حضرت در جو اختناق حكومت بني عباس مواظبت و عنايت داشت، تا كسي از جانشيني نمايندگان وي اطلاعي حاصل ننمايد.
دوران دشوار امام جواد (ع) در نقش و تبليغ شيعي را بايد در هم عصر بودن وي با دو خليفه عباسي نگريست خصوصا مامون عباسي كه به گفته ابن نديم ‘اعلم تر از همه خلفا نسبت به فقه وكلام بوده است. ‘
دوران هفده ساله امامت حضرت جواد (ع) همزمان با دو خليفه بني عباسي مامون و معتصم بود ، 15 سال در دوره مامون -ازسال 203 ق سال شهادت حضرت رضا (ع) تا مرگ مامون در 218 – و دو سال در دوره معتصم – (سال مرگ ما مون 218 تا 220) شرايط دوره 15 ساله نخست حضرت درست همان شرايط پدر بزرگوارش بود كه در مقابل زيركترين و عالم ترين خليفه عباسي قرار داشت .
مامون كه در سال 204 هجري وارد بغداد شد امام جواد (ع) را كه بنا بر برخي از روايات سن مباركشان در اين دوران10 سال بيش نبود از مدينه به بغداد فرا خواند و سياست پيشين خويش را در محدود ساختن امام رضا (ع) در خصوص امام جواد (ع) نيز استمرار داد .
ترس از علويان و محبت اهل بيت در دل مسلمانان از يك سو و متهم بودن وي در به شهادت رساندن امام رضا (ع) در جهان اسلام از سوي ديگر، وي را بر آن داشت تا با به تزويج در آوردن دختر خويش ام الفضل، ضمن تبرئه خويش و استمرار حركت عوامفريبانه در دوست داشتن اهل بيت، پايه هاي حكومت خويش را مستحكم سازد .
اين حركت مامون چون سپردن ولايتعهدي به امام رضا (ع) 9 مورد اعتراض بزرگان بني عباس قرار گرفت اما مشاهده علم و درايت حضرت جواد(ع) در همان سن آنانرا به قبول اين ازدواج ترغيب ساخت. امام جواد (ع) شرايط خود را همان شرايط پدر خويش ديد، از اينرو با پذيرش ازدواج با ام الفضل نقشه پليد مامون در به قتل رساندن وي و شيعيان را از صفحه ذهن مامون زدود.
حضرت(ع) كه به خوبي از سياستها و نقشه هاي مامون در بهره برداري از جايگاه ديني و اجتماعي خود باخبر بود، پس از ازدواج اقامت در بغداد را رد و به مدينه بازگشت و تا سال شهادت خويش در آنجا مقيم شد .
نامه هاي ام الفضل به پدر خويش مبني بر عدم توجه امام جواد (ع) به وي، بيانگر اجباري بودن ازدواج وي با ام الفضل و نداشتن فرزندي از ام الفضل از امام جواد (ع) پرده از هوشمندي امام (ع) برمي دارد؛ چون كه مامون بر آن بود تا با به دنيا آمدن فرزندي از ام الفضل وي را به عنوان يكي از فرزندان رسول خدا (ص) در بين شيعيان، محور حركتهاي آينده خود و بني عباس قرار دهد. مامون در سال 218 ه .ق در مسير حركت به سوي جنگ تا روم درگذشت . علي رغم تمايل سپاه و سران بني عباس به خلافت عباس فرزند مامون ، عباس بنا بر وصيت پدر با عمويش ابو اسحاق معتصم بيعت كرد .
معتصم هشتمين خليفه عباسي پس از ورود به بغداد، امام جواد(ع) را از مدينه به بغداد فرا خواند .
حضرت در سال 218 پس از معرفي امام هادي(ع) به جانشيني خود به همراه ام الفضل به بغداد رفت .
در اين سفر حضرت با شخصيتي متفاوت از مامون روبرو شد ، شخصيتي با روحيه نظامي گري و فاقد بينش علمي . معتصم كه مايه هاي حيله گري و عوامفريبي هاي مامون را در خود نداشت ، موضعگيري متضاد با اهل بيت خود را در بين مردم آشكار ساخت .
امام عليه السلام در دو سال آخر عمر خويش تحت نظارت شديدتر دستگاه امنيتي و نظامي معتصم قرار گرفت.
از اينرو شرايط امام جواد به گونه اي شد كه حضرت توسط معجزات و كرامات و شركت در جلسات علمي ، امامت خود را به ديگران به اثبات مي رساند .
امام جواد (ع) در طول زندگي پربار اما كوتاه خويش بر آن بود تا ارتباط با مردم را حتي در سخت ترين شرايط حفظ كند و با بذل و بخشش به فقرا و مساكين كرامت اهل بيت را به اثبات رساند. وي اين سيره خويش را به امر پدر بزرگوارش آغاز و به انجام رساند . امام رضا (ع) در يكي از نامه هاي خود به حضرت جواد (ع) مي نويسد :
‘ به من خبر رسيده است كه ملازمان تو ، هنگامي كه سوار مي شوي از روي بخل تو را از در كوچك بيرون مي برند تا از تو خيري به كسي نرسد تو را به حق خودم بر تو، سوگند مي دهم كه از درب بزرگ بيرون آيي و به همراه خود زر و سيم داشته باش تا به نيازمندان و محتاجان عطا كني. ‘
و اين آغاز يك حركت مردمي ، معنوي و انساني بود كه به استحكام پايگاه مردمي حضرت منجر شد و دستگاه بني عباس را از نام ‘ جواد ‘ به معناي بخشنده به هراس وا داشت

 

دانلود تحقیق در مورد امام جواد

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق در مورد امام جعفر صادق | 19994 alis

تحقیق, در, مورد, امام, جعفر, صادق

امام جعفر صادق
یکی دیگر از صفات پسندیده ایشان این بود که کارهای شخصی خودشان را شخصا’ انجام می دادند و سعی می کردند که سر بار دیگران نباشند.
در ایامی که آقا مریض شده بود، ( و به سبب همان بیماری از دنیا رحلت کرد) عده ای از دوستان برای عیادت خدمت ایشان رسیدند ؛ حالشان مناسب نبود، دکتر علت بیماری را ضعف شدید تشخیص داده بود.
یکی از شاگردان خدمت ایشان عرض کرد در صورت امکان استخاره ای بفرمایید …
فرمود: نیت کنید…
یک دفعه ایشان با آن حال بیماری از رختخواب بیرون آمد، و به صورت چهار دست و پا تا کنار دیوار حرکت کرد .
دستش را به دیوار گرفت و بلند شد، و از روی طاقچه چیزی برداشت و به همان صورت برگشت.
وقتی داخل رختخواب شد، در دستشان تسبیح بود و این همه زحمت برای آوردن تسبیح بود .
یکی از دوستان گفت : آقا شما می فرمودید ما می آوردیم چرا این همه خودتان را به زحمت انداختید؟
ایشان فرمود:
پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: « بعد از ایمان و عمل صالح اگر کسی بتواند سربار مردم نباشد، ، من به او وعده بهشت می دهم» . آیا نمی خواهید من به وعده پیامبر خدا برسم؟
در ادامه فرمود:
داداش جون ها تا می توانید روی پای خودتان بایستید و عزت نفس داشته باشید و از کسی سؤال و درخواست نکنید و خودتان کارهای خودتان را انجام دهید.
زندگی
جعفر صادق در روز ۱۷ ربيع الاول سال ۸۳هجری چشم به جهان گشود. پدرش امام محمد باقر و مادرش ‘ام فروه ‘ دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر می‌‌باشد. کنيه او: ‘ابو عبدالله ‘ و لقبش ‘صادق ‘ است. صادق تا سن ۱۲سالگی معاصر جدش سجاد بود و امام جعفر را او آموزش داده بود. پس از مرگ امام چهارم مدت ۱۹سال نيز در خدمت پدرش امام محمد باقر زندگی کرد و با اين ترتيب ۳۱سال از دوران عمر خود را پیش پدر و پدربزرگش بود.
پس از درگذشت پدرش ۳۴سال نيز دوره امامت او بود که در اين مدت ‘مکتب جعفری’ را پايه ريزی کرد. زندگی جعفر صادق مصادف بود با خلافت پنج نفر از امویان( هشام بن عبدالملک – وليد بن يزيد – يزيد بن وليد – ابراهيم بن وليد – مروان حمار ) و دو نفر از خلفای عباسی ( سفاح و منصور ) نيز در زمان امام مسند خلافت را تصاحب کردند.امام صادق در ۱۰سال آخر عمر در ناامنی و ناراحتی بيشتری بسر می‌‌برد.
عصر امام صادق
عصر امام صادق يکی از طوفاني ترين ادوار تاريخ اسلام است که از يک سو اغتشاشها و انقلابهای پياپی گروههای مختلف رخ می‌‌داد، که انقلاب ‘ابو سلمه ‘ در کوفه و ‘ابو مسلم ‘ در خراسان و ايران از مهم‌ترين آنها بوده است. و همين انقلاب سرانجام حکومت بنی اميه را برانداخت. دوره انتقال حکومت هزار ماهه بنی اميه به بنی عباس طوفاني ترين و پر هرج و مرج ترين دورانی بود که زندگی امام صادق را فراگرفته بود. و از ديگر سو عصر او عصر برخورد مکتبها و ايده ئولوژيها و عصر تضاد افکار فلسفی و کلامی مختلف بود، که از برخورد ملتهای اسلام با مردم کشورهای فتح شده و نيز روابط مراکز اسلامی با دنيای خارج، به وجود آمده و در مسلمانان نيز شور و هيجانی برای فهميدن و پژوهش پديد آورده بود.
امام صادق سعی بر مبارزه با الحاد و بي دينی و کفر داشت و نيز سعی میکرد تفسیر خود از اسلام را بر کرسی بنشاند.
علاوه بر اين، با نقشه‌ای دقيق و ماهرانه، شيعه را از اضمحلال و نابودی برهاند، شيعه‌ای که در خفقان و شکنجه حکومت پيشين، آخرين رمقها را می‌‌گذراند، و آخرين نفرات خويش را قربانی می‌‌داد، و رجال و مردان با ارزش شيعه يا مخفی بودند، و يا در کر و فر و زرق و برق حکومت غاصب ستمگر ذوب شده بودند، و جرأت ابراز شخصيت نداشتند، حکومت جديد هم در کشتار و بي عدالتی دست کمی از آنها نداشت و وضع به حدی خفقان آور و ناگوار و خطرناک بود که همگی ياران امام را در معرض خطر مرگ قرار می‌‌داد، چنانکه زبده هايشان جزو ليست سياه مرگ بودند.
‘جابر جعفي ‘ يکی از ياران ويژه امام است که از طرف آن حضرت برای انجام دادن امری به سوی کوفه می‌‌رفت. در بين راه قاصد تيز پای امام به او رسيد و گفت : امام می‌‌گويد : خودت را به ديوانگی بزن، همين دستور او را از مرگ نجات داد و حاکم کوفه که فرمان محرمانه ترور را از طرف خليفه داشت از قتلش به خاطر ديوانگی منصرف شد.
جابر جعفی که از اصحاب سر امام باقر نيز می‌‌باشد می‌‌گويد : امام باقر هفتاد هزار بيت حديث به

 

دانلود تحقیق در مورد امام جعفر صادق

دریــــافت فایـــل