تغيير

دریافت تحقیق ضرورت آموزش و پرورش – ضرورت تغيير – افراد ذينفع | 19591 alis

تحقیق, ضرورت, آموزش, و, پرورش, ,, ضرورت, تغيير, ,, افراد, ذينفع

كليد واژه ها: امواج آموزش و پرورش – ضرورت تغيير – افراد ذينفع
چكيده:
بعد از ارئه مقدمه ابتدا مختصري در رابطه با امواج آموزش و پرورش بحث شده و سپس در مورد ضرورت تغيير در آموزش و پرورش و نيز در ارتباط با نظام آموزش كارآمد بحث شده است و نيز در خصوص مشاركت و بكارگيري افراد ذينفع در آموزش و پرورش و فوائد آن شرح مختصری داده شده و در انتها چارت اجرایی و آموزشی مدرسه ترسيم گرديده كه بر اين اساس كار ادامه مي يابد. و اين چارت بدون نياز به هزينه قابل ملاحظه قابل اجرا در تمام مدارس سطح شهرستان مي باشد.

هيچ روشي بهتر از پژوهش نيست امام علي (ع)
مقدمه:
امروزه مردم از اضمحلال جسمي و ذهني كه ناشي از تغييرات بسيار زياد در كوتاه ترين دوره زماني است رنج مي برند. اين نابودي به صورت تعداد زيادي حمله قبلي، جراحت، اختلال عصبي و بيماري مشابه در انسانهاي معاصر ظاهر مي شود. به نظر تافلر براي مبارزه «با ضربه به آينده» بايد مطالعات آينده بخشي از برنامه هاي آموزش در تمام سطوح تحصيلي مي باشد. از جمله اموري كه مي توان در اين برنامه آموزشي جاي داد، سناريو، شركت در مجمع «انديشمندان» ايفاي نقش، برنامه نويسي كامپيوتر در زمينه «سرگرمي هاي آينده» و برگزاري نمايشگاه براي آينده است.
امواج آموزش و پرورش
در كتاب موج سوم تافلر سه تغيير اساسي يا «موج» را كه تأثير بسيار زيادي در زندگي بشر داشته، شرح مي دهد. موج اول تغييري است كه با رشد كشاورزي پديد آمد و زندگي كوچ نشيني را دگرگون كرد (1750-1650).
تغيير بزرگ دوم، انقلاب صنعتي يا موج صنعتي بوده كه پس از آن آغاز شد. نه تنها صنعت و تكنولوژي را به ارمغان آورد، بلكه متناوب با آن تفكرات ما را نيز تغيير داد.
اين موج مدارس را ترغيب كرد تا شيوه هاي كمتر يكنواخت آموزش را كه با زندگي ماشيني هماهنگي دارد اختيار كنند.
به عقيده تافلر ما اكنون در موج سوم قرار داريم كه بر فردگرايي روابط گرم و صميمانه در محيط هاي دوستانه كار، و نيز بر اقتصاد بخش خدمات تأكيد دارد. او عقيده دارد كه خانه هاي ما اكنون كلبه الكترونيك است و لذا آموختن و فراگيري علوم بيشتر در محيط خانه به وقوع مي پيوندد.
تافلر در كتاب آموخت براي فردا اظهار مي دارد: تازماني كه روند تحولات تكنولوژيك در چنين جامعه اي بسيار كند باشد، جنگ يا شيوع بيماري يا ساير بلاهاي طبيعي آهنگ زندگي افراد را چندان مختل نمي كنند.
از اين رو براي يك كشور داشتن تصوري معتدل از آيده خويش كار چندان مشكل نيست زيرا تفاوت فاحش بين امروز و فردا ديده نمي شود.
امروزه مي دانيم كه اين امر در حال حاضر واقعيت ندارد.. با اين حال هنوز ارتباط نظام هاي آموزشي با جهان، يك ارتباط ايستا است. اين مسئله يادآور نكته اي است كه در كتاب برنامه آموزش ببر دندان خنجري نوشته پدي ول نقل شده و نويسنده اظهار مي دارد تا پيشروي توده غلطان يخ، فعاليت هاي حماسي را ضعيف نسازد، به هيچ تحولی در تعليم و تربيت نياز نيست يا چنين تحولي اندك است.

ضرورت ايجاد تغيير

 

دانلود تحقیق ضرورت آموزش و پرورش – ضرورت تغيير – افراد ذينفع

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق درفتار درماني و تغيير و اصلاح رفتار | 19739 alis

تحقیق, درفتار, درماني, و, تغيير, و, اصلاح, رفتار

رفتار درماني و تغيير و اصلاح رفتار

تاريخچه : تاريخچه به كارگيري رويكرد رفتاري را مي توان به سه بخش تقسيم كرد. جزء اصلي رويكرد رفتاري شرطي سازي كلاسيك يا شرطي سازي پاسخگو نام دارد كه بر پاية كارهاي پاولف (1940) و هال ( 1943) مبتني است (ساعتچي ، 1379) كاربرد اصلي شرطي سازي كلاسيك در روان درماني اصطلاحاً رفتار درماني ناميده مي شود (شفيع آبادي 1378) و پيگيري جريان رشد رفتار درماني و يا تاريخچه آن شبيه تعقيب رودخانه‌اي است با انشعابات فراوان كه از پايين به طرف سرمنشأ در حركت است . چون جريانهاي زيادي به اين رودخانه ملحق مي شوند. بعد از مدتي تشخيص اينكه كدام جريان اصلي رودخانه است مشكل مي شود ( كورسيني 1973، ترجمة شفيع آبادي 1378).ذيلا به چند مورد از اين جريانها اشاره شود.
يكي از اين جريانها انزجار درماني نام دارد. كانترويچ (1929) اغلب بعنوان اولين استفاده كننده از اين رويكرد مبتني بر يافته هاي آزمايشگاهي معروف است . او با بكارگيري مدل شرطي سازي متقابلي بيمار الكلي را درمان كرد. بدين ترتيب كه الكل را با شوك قوي الكتريكي همراه كرد و موجب ايجاد بازتابهاي امتناع بدني و تنفر از الكل شد (كورسيني ، 1973).
دومين جريان بوسيلة كساني شكل گرفت كه تلاش كردند تا سيستم هاي گسترده نظرية شخصيت و رواندرماني را در چارچوب نظرية يادگيري بيان كنند. برجسته ترين تلاشها در اين حيطه بوسيلة دولارد ميلر ( 1950) صورت گرفت (كورسيني ، 1973) آنها كه سعي كرده اند نظرية روانكاوي را در قالب واژه هاي يادگيري به كار گيرند معتقدند كه رفتار نوروتيك بريك كشمكش عاطفي ناآگاه مبتني است كه معمولا از دوران كودكي سرچشمه مي‌گيرد . به اعتقاد آنها كشمكشهاي روان نژندي به وسيلة والدين و در موقعيتهاي تغذيه،آموزش نظافت ، آموزش جنسي و … آموزش داده مي شود و كودكان آن را فرا مي گيرند ( شفيع آبادي ، 1378).
جريان ديگري كه بنظر مي رسد بطور مستقيم به توسعه درمان مبتني بر نظرية يادگيري منجر شده است «نوروز تجربي » نام دارد. اين امر اولين بار بوسيلة بارلوف ( 1927) و در آزمايشات انجام شده بوسيلة وي بر روي سگها گزارش شده است كه در نتيجة ايجاد مشكل براي تمييز محركهاي شرطي آزار دهنده و خوشايند ، رفتارهاي عجيب و غريبي مانند امتناع از ورود به آزمايشگاه يا رفتارهاي تهاجمي در سگها بوجود آمد. ديگر روشهايي كه موجب بوجود آمدن رفتار آشفته مي شود عبارتند از : تاخير تقويت (گات،1944) ،تغيير سريع محركهاي شرطي منفي و مثبت (ليدل ،1934 ) . محرك آزار دهنده اي كه رفتار شرطي شده را متوقف مي كند ( ديمينك و ديگران ، 1939) و محرك آزار دهندة‌ كه به تنهايي بكار مي رود ( ولپي ، 1958) ؛ (ماير ، 1949) (كورسيني ، 1973).
چهارمين جرياني كه در تاريخچه رفتار درماني اهميت خاصي دارد ( به كار ولپي (1958) بر مي‌گردد كه با بكارگيري شيوه هاي شرطي سازي تقابلي يك رويكرد جديد به درمان ايجاد كرد. براساس شرطي سازي تقابلي ، ولپي سعي كرد پاسخ هايي را در انسان بيابد كه بتواند از آنها براي بازداري اضطراب استفاده كند . برهمين اساس استفاده از آرميدگي عميق براي جلوگيري از اضطراب مبناي حساسيت زدايي منظم شد ؛ استفاده از پاسخ هاي جسورانه براي جلوگيري اضطراب اجتماعي مبناي جرات آموزي شد و استفاده از انگيختگي جنسي براي جلوگيري از اضطراب مبناي رويكردهاي جديد به درمان جنسي شد ( پروچاسكا و نوركراس 1999، ترجمة‌سيد محمدي ؛ 1381).
دومين جزء رويكرد رفتاري ، شرطي شدن عامل ( كنش گر) نام دارد. اين جزء مبتني بر كارهاي اسكينر (1953) است و در مواردي كه آن را در عمل بكار مي گيريم به آن تغيير و اصلاح رفتار گفته مي شود (ساعتچي ، 1379) .اسكينر كه كارهايش بيشتر در زمينه قانون اثرثرندايك است . از مهمترين پيشروان رفتارگرايي است . او در سال 1930 پيش فرضيهايي را مطرح كرد كه تا چهل سال بعد افكارش را به خود مشغول داشت .اسكنير اصول شرطي شدن فعال ، يا وسيله اي را كه در قالب قانون اثرثرندايك مطرح شده بود توسعه داد و بارديگر براثرات پاسخ تاكيد كرد (شفيع آبادي ، 1378) .
سومين و تازه ترين جزء رويكرد رفتاري كه پيشينه و رهبري چندان روشني ندارد ، آن دسته از رفتارگراياني را معرفي مي كند كه بسيار مايل هستند براي ايجاد تغيير در رفتار از تبيين ها و فنون شناختي استفاده كنند. اين درمانگران كه به رفتارگرايان شناختي معروف هستند از روشهاي گوناگوني چون توقف فكر ، بازسازي شناختي ، و مسئله گشايي منظم استفاده مي كنند. البته مرز مشخصي براي متمايز كردن درمان شناختي – رفتاري از درمان شناختي وجود ندارد و اين تمايز در حقيقت نوعي تمايز نظري است ( پروچاسكا و نوركراس ، 1999؛ ترجمة‌ سيد محمدي ، 1381).
رفتار درماني كاربرد و اصول نظريه هاي يادگيري براي تغيير يا اصلاح رفتار است كه در اين بحث فقط نظريه هاي شرطي سازي كلاسيك ( پاولفي ) و شرطي سازي عامل ( اسكينري ) مدنظر خواهد بود.
مفاهيم بنيادي نظرية رفتار درماني
الف ) نظرية شخصيت
رفتار درمانگران توجه چنداني به ارايه نظريه اي در زمينة‌شخصيت نداشته اند آنان در درجة‌ اول اين فرض را پذيرفته اند كه اكثر رفتارهاي انسان آموخته شده است و بنابراين مي توان با استفاده از اصول يادگيري رفتارها را تعديل كرد ويا كلا تغيير داد. از اين رو مي توان گفت كه همان اصول و قواعدي كه در شيوه هاي يادگيري انسان مطرح است در تدوين وتكوين شخصيت و يا اضمحلال آن نيز موثر است و پايه و اساس رشد شخصيت به حساب مي آيد . الگويي كه رفتارگرايان برآن اساس شخصيت را توجيه مي كنند همان الگوي يادگيري محرك – پاسخ ( و يا الگوي محرك – ارگانيزم – پاسخ ( S-O-R ) است . در الگوي اول فرد را صرفا زادة نوع پاسخهايي مي دانند كه فرد در قبال محركهاي مختلف محيطي از خود بروز مي دهد . در الگوي دوم نوع پاسخهايي مي‌دانند كه فرد در قبال محركهاي مختلف محيطي از خود بروز مي دهد . در الگوي دوم نوع تعبير و تفسير و برداشت فرد از محركها عامل مهمي در تعيين نوع پاسخها و چگونگي رفتار و شخصيت او به حساب مي آيد . در قالب نظرية رفتاري محركها و عوامل محيطي نقش قاطع و تعيين كنندهاي در تغيير و تكوين شخصيت دارند و شخصيت افراد تابع محيطي قرار مي گيرد كه در آن رشد مي يابند ( شفيع آبادي ، 1378).
ديدگاه رفتاري در مورد وجود آمادگيهاي ذاتي در فرد براي رفتار به شيوه اي خاص اصراري ندارد . به علاوه روان شناسان يادگيري برخلاف تاكيد نظريه هاي روان پويايي و صفات بر ويژگيها يا صفاتي كه در موقعيتهاي مختلفي به كار مي روند. معتقدند كه همساني در رفتار افراد به دليل شباهتي است كه در شرايط محيطي است و موجب برانگيختن اين رفتار هاي شود ( پروين ، 1989؛ ترجمة كديور،- ).
ب ) ماهيت انسان
در نظر رفتار درمانگران و رفتارگرايان انسان ذاتا نه خوب است و نه بد، بلكه يك ارگانيسم تجربه گر است كه استعداد بالقوه اي براي همه نوع رفتار دارد. به اعتقاد اين گروه ، انسان در بدو تولد همانند صفحة‌سفيدي است كه هيچ چيزي برآن نوشته نشده است و به منزلة يك موجود

 

دانلود تحقیق درفتار درماني و تغيير و اصلاح رفتار

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق مفهوم واقعي تغيير جنسيت و عواقب آن | 19749 alis

تحقیق, مفهوم, واقعي, تغيير, جنسيت, , و, عواقب, آن

موضوع :

مفهوم واقعي تغيير جنسيت
و عواقب آن

پيشينه تاريخي
پيشينه تجربي
80 درصد بيماران از نتيجه اعمال جنسي راضي هستند، نارضايتي از اعمال جراحي به شدت اختلالات رواني پيش از عمل بستگي دارد. خودكشي به ميزان 2% گزارش شده است (امينكاوه، كامران -1383)

پيشينه نظري
درمان هورموني: در بسياري از بيماران، استفاده از داروهاي هورموني جايگزين خوبي در عمل جراحي براي رسيدن به لذت جنسي است (جهانفر، شايسته).

تعريف عملياتي :
عمل جراحي :
اعمال جراحي تغيير جنسيت موثر و غيرقابل بازگشت ميباشد. بيماران بايد 3 تا 12 ماه پيش از اعمال جراحي، با پوشيدن لباسهاي جنس مخالف و دريافت درمانهاي هورموني آمادگي لازم كسب كنند (جهانفر،شايسته،مولايينژاد،ميترا -1380).
در اين تحقيق محقق كساني كه حدود 10 تا 11 ماه پيش مورد عمل جراحي قرار گرفتهاند را مورد آزمايش قرار داده است كه اغلب آنها گرايش به مونث شدن داشتهاند.

تعريف هويت جنسي :
وضعيتي رواني است كه با احساس فرد در مورد زن يا مرد بودن مشخص ميشود. به عبارت ديگر مفهومي است كه شخص از خود به عنوان مرد يا زن بودن دارد (شيرمحمدي،رضا- 1382).

تعريف نقش جنسي:
الگوي رفتاري فرد كه انعكاس از احساس شخصي فرد در مورد هويت جنسياش ميباشد. به عبارت ديگر نقشي است كه فرد بر حسب ويژگيهاي جنسي در اجتماع ايفا ميكند (جهانفر، شايسته،مولايينژاد،ميترا-1380).

تعريف ترانسكسوآليسم :
اين افراد در دوران پس از بلوغ از جنسيت خود ناراضي بوده و مايلند صفات جنسي مخالف را كسب كنند. بيشتر اين افراد در كودكي دچار اختلالات هويت جنسي بودهاند. پوشش لباس جنس مخالف و ابتلاء به مشكلات رواني در اين افراد شايع بوده و در معرض خودكشياند. ممكن است تعدادي از آنها به عضو تناسليشان آسيب وارد كنند تا جراح را مجبور به عمل تغيير جنسيت كنند (جهانفر،شايسته،مولايينژاد،ميترا- 1380).

تعريف بهداشت رواني :
بهداشت رواني ، روانپزشكي پيشگر ، بهداشت رواني اجتماعي و يا روانپزشكي اجتماعي به كليه روشهاي تدابيري اطلاق ميشود كه، براي جلوگيري از ابتلاء و درمان بيماريهاي رواني و توانبخشي بيماران رواني موجود به كار ميرود و از آن استفاده ميكنند (ميلانيفر، بهروز -1374).
فرهنگ بزرگ روانشناسي لاروس، بهداشت رواني را چنين تعريف ميكند : « استعداد روان براي هماهنگ، خوشايند و موثر كاركردن، انعطافپذير بودن براي موقعيتهاي دشوار و بازيابي تعادل خود وتوانايي داشتن به كار ميرود (گنجي، حمزه -1376).
سازمان جهاني بهداشت رواني را چنين تعريف ميكند: بهداشت رواني در درون مفهوم كلي بهداشت جاي ميگيرد و بهداشت يعني توانايي كامل براي ايفاي نقشهاي اجتماعي، رواني و جسمي. بهداشت، تنها نبود بيماري يا عقب ماندگي نيست (گنجي، حمزه -1376).
مشكل تعريف بهداشت رواني از آنجا سرچشمه ميگيرد كه هنوز تعريف صحيح و قابل قبولي براي بهنجاري نداريم، البته تعاريف و نقطه نظرهاي زيادي با توجه به شرايط و موقعيتهاي اجتماعي،سني،قديمي و فرهنگ براي بهنجاري شده است (ميلانيفر،بهروز -1374)
روانپزشكان فردي را از نظر رواني سالم ميدانند كه تعادلي بين رفتارها و كنترل او در مواجه با مشكلات اجتماعي وجود داشته باشد (ميلانيفر،بهروز-1374)
Normality as Transactinal systeme and/or interacting system or normality as process
سلامت رواني عبارت از قابليت ارتباط موزون و هماهنگ با ديگران بوسيله تحقير اصطلاحات محيط فردي و اجتماعي و حل تضادها و تمايلات شخصي به طور منطقي و عادلانه و ثبات (فرهنگ روانشناسي مقيمي-1378 – ص25).
اما در اين تحقيق بهداشت رواني افراد به صورتي محاسبه ميشود كه تمامي نمرات آنها بين اعداد 112-28 باشد.

اختلالهاي هويت جنسي
شما يك پسر هستيد يا يك دختر
«شما يك پسر هستنيد يا يك دختر؟» شما يك مرد هستيد يا يك زن؟ در واقع، براي اتمام افراد – حتي كساني كه اختلالهاي رواني شديد مانند اسكيزوفرني دارند- پاسخ دادن به چنين پرسشهايي بلادرنگ و روشن است. در توافق ديگران نسبت به پاسخ فرد نيز ابهامي وجود ندارد. اساس فرد از مونث يا مذكر بودن – كه هويت جنسي خوانده ميشود- از همان اوان كودكي چنان عميق در ذهن راسخ ميشود كه اكثر افراد در هر شرايط رواني هم كه باشد در مورد جنسيت خود شكي نخواهند داشت اما برخي از افراد – كه در ميان مردان بيش از زنان يافت ميشود- از اوان كودكي به طور عميق در ذهن راسخ ميشوند و اين احساس را دارند كه متعلق به جنس مخالف هستند. يك مرد تغيير جنسيت گراي ميتواند

 

دانلود تحقیق مفهوم واقعي تغيير جنسيت و عواقب آن

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق عدالت ترميمي و حقوق بزه ديده: اصلاح تدريجي نظام عدالت كيفري يا تغيير الگو؟ | 19783 alis

تحقیق, عدالت, ترميمي, و, حقوق, بزه, ديده:, اصلاح, تدريجي, نظام, عدالت, كيفري, يا, تغيير, الگو؟,

« به نام خدا »

عدالت ترميمي و حقوق بزه ديده:
اصلاح تدريجي نظام عدالت كيفري يا تغيير الگو؟

نويسنده:
مارك گرو هوجسن

1- مقدمه
در اوايل دو دهه اخير همه رويكردهاي نظام‌هاي جديد عدالت كيفري نسبت به بزه ديدگان جرم اصلاح شده‌اند. در اغلب حوزه‌هاي قضايي، تغييرات شامل معرفي حقوق شكلي جديدي براي بزه ديدگان بود. بررسي تشابهات حقوق بزه‌ديدگان كه در نظام‌هاي عدالت كيفري معرفي شده‌اند امري قابل توجه است چون در غير اينصورت حقوق افراد تقريباً با يكديگر قابل مقايسه نيستند. نظام‌هاي معارض آنگلوساكسون آمريكايي از يك سو و اغلب نظام‌هاي معارض تفتيشي در قاره اروپا مقررات يكساني را در خصوص منافع بزه ديدگان از جرم تعيين نموده‌اند. در كشورهايي از هر دو گروه حقوق فوق‌الذكر، به موجب قانون، مامورين ملزم گرديده‌اند كه بر حسب مقامشان به بزه ديدگان مساعدت نمايند. پليس و اداره دادستاني بايد با دادن اطلاعات و توضيحاتي در خصوص روند پيشرفت پرونده به بزه ديده، به وي مساعدت نمايند. در اغلب حوزه‌هاي قضائي، بزه ديده حق دارد اطلاعات به ماموراني بدهد كه مسئول اتخاذ تصميم در مورد بزهكار مي‌باشند. صرفنظر از استطاعت بزه ديدگان، به آنها حق داشتن مشاور حقوقي داده شده است. همچنين حق بزه ديدگان مورد حمايت واقع شده است كه شامل حق داشتن زندگي خصوصي و حق داشتن سلامت جسماني است. نهايتاً بسياري از ملل نظام‌هاي خود را براي انجام جبران خسارت تغيير داده‌اند. در تحليل نهايي، مسئله شناسايي انواع جديد حقوق بزه ديدگان معادل با اختلافي است در خصوص اينكه آيا عدالت ترسيمي به عنوان الگوئي جديد در معناي فني آن است يا خير. در بخش بعدي اين مقاله موقعيت كساني كه داراي چنين احساسي هستند، بيان خواهد شد.
سپس بخش سوم به ارزيابي انتقادي ديدگاه مذكور مي‌پردازد. مشخصه‌هاي عمده عدالت ترميمي تا حد زيادي در مدرنيزه كردن ويژگي‌هاي نظام‌هاي عدالت كيفري سنتي نقش دارد. نهايتاً در بخش چهارم، نشان داده شده كه تدابيري به منظور اصلاح تدريجي نظام جاري انديشيده شده كه مافوق تدابير معارض ديگر هستند كه هدف آنها جايگزين نمودن الگوي عدالت كيفري با الگوي جديد عدالت ترميمي است.
2- تجزيه و تحليل آنچه كه مانع اجراي موثر حقوق جديد بزه ديدگان در نظام عدالت كيفري سنتي مي‌باشد
طبق يك مكتب فكري، الگوي كيفري كه بيانگر نظام عدالت كيفري حاضر مي‌باشد، مسئول عواقب مهلكي است كه به دنبال دارد. الگوي كيفري (در مقابل الگوي ترميمي) به عنوان الگوئي ناكارآمد قلمداد مي‌شود. اين الگو نه بيشترين منافع را براي دولت در بر داشته (چون از وقوع جرم جلوگيري ننموده و يا آن را كاهش نداده است) و نه منافعي را براي موكلان اصلي ان يعني بزهكاران و بزه ديدگان ايجاد نموده است. از نظر بزه ديده‌شناسي در نظامي كه مبتني بر الگوي كيفري مي‌باشد مقرر نمودن حقوق جديد براي بزه ديدگان نسبت به ايده‌هاي عدالت ترميمي تنها ممكن است. سياست تقنيني موجود به عنوان سياستي مورد انتقاد قرار گرفته كه به احساسات بزه ديدگان توجهي ندارد. در همين حال از منافع اساسي كه در معرض خطر قرار دارند، چشم‌پوشي شده است.
معرفي نمودن حقوق بزه ديدگان در نظام سركوبگر عدالت كيفري سنتي نقض غرض مي‌باشد چون خود نظام اجازه نمي‌دهد ديدگاه ديگري خارج از قلمرو تعامل بين مقام تعقيب و بزهكار اتخاذ گردد.
عزت فتاح يكي از برجسته‌ترين رهبران حامي مكتب بزه ديده مداري بود. انتقادات عميق وي نسبت به الگوي جاري عدالت كيفري و الگوي مبنائي آن، سختيگرانه بود. به نظر وي نظام سنتي در معرض انتقاد قرار دارد چون الگوي كيفري كارآيي خود را از دست داده و بر مفاهيم ناكافي قديمي تكيه دارد و بنابراين از هم گسيخته است. اين عيوب بايد رفع گردد. بنابراين فتاح بيان مي‌دارد كه: همه اين نكات بيانگر آن هستند كه در ملل غربي نياز فوري به بازنگري مجدد، ارزيابي مجدد و مدرنيزه نمودن مجموعه قوانين سركوبگر و فاقد كارآيي قرن نوزدهم وجود دارد. اين قوانين بايد با معيارها و شرايط عصر فضا مطابق گرديده جهت چالش‌هاي قرن 21 آماده گردند. پيشرفت واقعي تنها در صورتي مي‌تواند حاصل گردد كه الگوي كيفري عدالت كنار گذاشته شود. حقوق بزه ديدگان صرفاً در چهارچوب الگوي جامع و جديد مي‌تواند به اجرا درآيد. در حقيقت فتاح بيان مي‌دارد كه به نظر مي‌رسد اين مرحله مواجه با انقلابي علمي بوده و يا آنكه الگوي مذكور در مفهوم پيشنهاد شده توسط كوهن تغيير يافته است.
تغيير الگو بايد متضمن كنار گذاشتن مفاهيم،

 

دانلود تحقیق عدالت ترميمي و حقوق بزه ديده: اصلاح تدريجي نظام عدالت كيفري يا تغيير الگو؟

دریــــافت فایـــل

بررسی و دانلود تحقیق ضرورت آموزش و پرورش – ضرورت تغيير – افراد ذينفع

بررسی و دانلود تحقیق ضرورت آموزش و پرورش – ضرورت تغيير – افراد ذينفع دارای نکات کلیدی تحقیق, ضرورت, آموزش, و, پرورش, ,, ضرورت, تغيير, ,, افراد, ذينفع

كليد واژه ها: امواج آموزش و پرورش – ضرورت تغيير – افراد ذينفع
چكيده:
بعد از ارئه مقدمه ابتدا مختصري در رابطه با امواج آموزش و پرورش بحث شده و سپس در مورد ضرورت تغيير در آموزش و پرورش و نيز در ارتباط با نظام آموزش كارآمد بحث شده است و نيز در خصوص مشاركت و بكارگيري افراد ذينفع در آموزش و پرورش و فوائد آن شرح مختصری داده شده و در انتها چارت اجرایی و آموزشی مدرسه ترسيم گرديده كه بر اين اساس كار ادامه مي يابد. و اين چارت بدون نياز به هزينه قابل ملاحظه قابل اجرا در تمام مدارس سطح شهرستان مي باشد.

هيچ روشي بهتر از پژوهش نيست امام علي (ع)
مقدمه:
امروزه مردم از اضمحلال جسمي و ذهني كه ناشي از تغييرات بسيار زياد در كوتاه ترين دوره زماني است رنج مي برند. اين نابودي به صورت تعداد زيادي حمله قبلي، جراحت، اختلال عصبي و بيماري مشابه در انسانهاي معاصر ظاهر مي شود. به نظر تافلر براي مبارزه «با ضربه به آينده» بايد مطالعات آينده بخشي از برنامه هاي آموزش در تمام سطوح تحصيلي مي باشد. از جمله اموري كه مي توان در اين برنامه آموزشي جاي داد، سناريو، شركت در مجمع «انديشمندان» ايفاي نقش، برنامه نويسي كامپيوتر در زمينه «سرگرمي هاي آينده» و برگزاري نمايشگاه براي آينده است.
امواج آموزش و پرورش
در كتاب موج سوم تافلر سه تغيير اساسي يا «موج» را كه تأثير بسيار زيادي در زندگي بشر داشته، شرح مي دهد. موج اول تغييري است كه با رشد كشاورزي پديد آمد و زندگي كوچ نشيني را دگرگون كرد (1750-1650).
تغيير بزرگ دوم، انقلاب صنعتي يا موج صنعتي بوده كه پس از آن آغاز شد. نه تنها صنعت و تكنولوژي را به ارمغان آورد، بلكه متناوب با آن تفكرات ما را نيز تغيير داد.
اين موج مدارس را ترغيب كرد تا شيوه هاي كمتر يكنواخت آموزش را كه با زندگي ماشيني هماهنگي دارد اختيار كنند.
به عقيده تافلر ما اكنون در موج سوم قرار داريم كه بر فردگرايي روابط گرم و صميمانه در محيط هاي دوستانه كار، و نيز بر اقتصاد بخش خدمات تأكيد دارد. او عقيده دارد كه خانه هاي ما اكنون كلبه الكترونيك است و لذا آموختن و فراگيري علوم بيشتر در محيط خانه به وقوع مي پيوندد.
تافلر در كتاب آموخت براي فردا اظهار مي دارد: تازماني كه روند تحولات تكنولوژيك در چنين جامعه اي بسيار كند باشد، جنگ يا شيوع بيماري يا ساير بلاهاي طبيعي آهنگ زندگي افراد را چندان مختل نمي كنند.
از اين رو براي يك كشور داشتن تصوري معتدل از آيده خويش كار چندان مشكل نيست زيرا تفاوت فاحش بين امروز و فردا ديده نمي شود.
امروزه مي دانيم كه اين امر در حال حاضر واقعيت ندارد.. با اين حال هنوز ارتباط نظام هاي آموزشي با جهان، يك ارتباط ايستا است. اين مسئله يادآور نكته اي است كه در كتاب برنامه آموزش ببر دندان خنجري نوشته پدي ول نقل شده و نويسنده اظهار مي دارد تا پيشروي توده غلطان يخ، فعاليت هاي حماسي را ضعيف نسازد، به هيچ تحولی در تعليم و تربيت نياز نيست يا چنين تحولي اندك است.

ضرورت ايجاد تغيير


دانلود مستقیم فایل

بررسی و دانلود تحقیق درفتار درماني و تغيير و اصلاح رفتار

بررسی و دانلود تحقیق درفتار درماني و تغيير و اصلاح رفتار دارای نکات کلیدی تحقیق, درفتار, درماني, و, تغيير, و, اصلاح, رفتار

رفتار درماني و تغيير و اصلاح رفتار

تاريخچه : تاريخچه به كارگيري رويكرد رفتاري را مي توان به سه بخش تقسيم كرد. جزء اصلي رويكرد رفتاري شرطي سازي كلاسيك يا شرطي سازي پاسخگو نام دارد كه بر پاية كارهاي پاولف (1940) و هال ( 1943) مبتني است (ساعتچي ، 1379) كاربرد اصلي شرطي سازي كلاسيك در روان درماني اصطلاحاً رفتار درماني ناميده مي شود (شفيع آبادي 1378) و پيگيري جريان رشد رفتار درماني و يا تاريخچه آن شبيه تعقيب رودخانه‌اي است با انشعابات فراوان كه از پايين به طرف سرمنشأ در حركت است . چون جريانهاي زيادي به اين رودخانه ملحق مي شوند. بعد از مدتي تشخيص اينكه كدام جريان اصلي رودخانه است مشكل مي شود ( كورسيني 1973، ترجمة شفيع آبادي 1378).ذيلا به چند مورد از اين جريانها اشاره شود.
يكي از اين جريانها انزجار درماني نام دارد. كانترويچ (1929) اغلب بعنوان اولين استفاده كننده از اين رويكرد مبتني بر يافته هاي آزمايشگاهي معروف است . او با بكارگيري مدل شرطي سازي متقابلي بيمار الكلي را درمان كرد. بدين ترتيب كه الكل را با شوك قوي الكتريكي همراه كرد و موجب ايجاد بازتابهاي امتناع بدني و تنفر از الكل شد (كورسيني ، 1973).
دومين جريان بوسيلة كساني شكل گرفت كه تلاش كردند تا سيستم هاي گسترده نظرية شخصيت و رواندرماني را در چارچوب نظرية يادگيري بيان كنند. برجسته ترين تلاشها در اين حيطه بوسيلة دولارد ميلر ( 1950) صورت گرفت (كورسيني ، 1973) آنها كه سعي كرده اند نظرية روانكاوي را در قالب واژه هاي يادگيري به كار گيرند معتقدند كه رفتار نوروتيك بريك كشمكش عاطفي ناآگاه مبتني است كه معمولا از دوران كودكي سرچشمه مي‌گيرد . به اعتقاد آنها كشمكشهاي روان نژندي به وسيلة والدين و در موقعيتهاي تغذيه،آموزش نظافت ، آموزش جنسي و … آموزش داده مي شود و كودكان آن را فرا مي گيرند ( شفيع آبادي ، 1378).
جريان ديگري كه بنظر مي رسد بطور مستقيم به توسعه درمان مبتني بر نظرية يادگيري منجر شده است «نوروز تجربي » نام دارد. اين امر اولين بار بوسيلة بارلوف ( 1927) و در آزمايشات انجام شده بوسيلة وي بر روي سگها گزارش شده است كه در نتيجة ايجاد مشكل براي تمييز محركهاي شرطي آزار دهنده و خوشايند ، رفتارهاي عجيب و غريبي مانند امتناع از ورود به آزمايشگاه يا رفتارهاي تهاجمي در سگها بوجود آمد. ديگر روشهايي كه موجب بوجود آمدن رفتار آشفته مي شود عبارتند از : تاخير تقويت (گات،1944) ،تغيير سريع محركهاي شرطي منفي و مثبت (ليدل ،1934 ) . محرك آزار دهنده اي كه رفتار شرطي شده را متوقف مي كند ( ديمينك و ديگران ، 1939) و محرك آزار دهندة‌ كه به تنهايي بكار مي رود ( ولپي ، 1958) ؛ (ماير ، 1949) (كورسيني ، 1973).
چهارمين جرياني كه در تاريخچه رفتار درماني اهميت خاصي دارد ( به كار ولپي (1958) بر مي‌گردد كه با بكارگيري شيوه هاي شرطي سازي تقابلي يك رويكرد جديد به درمان ايجاد كرد. براساس شرطي سازي تقابلي ، ولپي سعي كرد پاسخ هايي را در انسان بيابد كه بتواند از آنها براي بازداري اضطراب استفاده كند . برهمين اساس استفاده از آرميدگي عميق براي جلوگيري از اضطراب مبناي حساسيت زدايي منظم شد ؛ استفاده از پاسخ هاي جسورانه براي جلوگيري اضطراب اجتماعي مبناي جرات آموزي شد و استفاده از انگيختگي جنسي براي جلوگيري از اضطراب مبناي رويكردهاي جديد به درمان جنسي شد ( پروچاسكا و نوركراس 1999، ترجمة‌سيد محمدي ؛ 1381).
دومين جزء رويكرد رفتاري ، شرطي شدن عامل ( كنش گر) نام دارد. اين جزء مبتني بر كارهاي اسكينر (1953) است و در مواردي كه آن را در عمل بكار مي گيريم به آن تغيير و اصلاح رفتار گفته مي شود (ساعتچي ، 1379) .اسكينر كه كارهايش بيشتر در زمينه قانون اثرثرندايك است . از مهمترين پيشروان رفتارگرايي است . او در سال 1930 پيش فرضيهايي را مطرح كرد كه تا چهل سال بعد افكارش را به خود مشغول داشت .اسكنير اصول شرطي شدن فعال ، يا وسيله اي را كه در قالب قانون اثرثرندايك مطرح شده بود توسعه داد و بارديگر براثرات پاسخ تاكيد كرد (شفيع آبادي ، 1378) .
سومين و تازه ترين جزء رويكرد رفتاري كه پيشينه و رهبري چندان روشني ندارد ، آن دسته از رفتارگراياني را معرفي مي كند كه بسيار مايل هستند براي ايجاد تغيير در رفتار از تبيين ها و فنون شناختي استفاده كنند. اين درمانگران كه به رفتارگرايان شناختي معروف هستند از روشهاي گوناگوني چون توقف فكر ، بازسازي شناختي ، و مسئله گشايي منظم استفاده مي كنند. البته مرز مشخصي براي متمايز كردن درمان شناختي – رفتاري از درمان شناختي وجود ندارد و اين تمايز در حقيقت نوعي تمايز نظري است ( پروچاسكا و نوركراس ، 1999؛ ترجمة‌ سيد محمدي ، 1381).
رفتار درماني كاربرد و اصول نظريه هاي يادگيري براي تغيير يا اصلاح رفتار است كه در اين بحث فقط نظريه هاي شرطي سازي كلاسيك ( پاولفي ) و شرطي سازي عامل ( اسكينري ) مدنظر خواهد بود.
مفاهيم بنيادي نظرية رفتار درماني
الف ) نظرية شخصيت
رفتار درمانگران توجه چنداني به ارايه نظريه اي در زمينة‌شخصيت نداشته اند آنان در درجة‌ اول اين فرض را پذيرفته اند كه اكثر رفتارهاي انسان آموخته شده است و بنابراين مي توان با استفاده از اصول يادگيري رفتارها را تعديل كرد ويا كلا تغيير داد. از اين رو مي توان گفت كه همان اصول و قواعدي كه در شيوه هاي يادگيري انسان مطرح است در تدوين وتكوين شخصيت و يا اضمحلال آن نيز موثر است و پايه و اساس رشد شخصيت به حساب مي آيد . الگويي كه رفتارگرايان برآن اساس شخصيت را توجيه مي كنند همان الگوي يادگيري محرك – پاسخ ( و يا الگوي محرك – ارگانيزم – پاسخ ( S-O-R ) است . در الگوي اول فرد را صرفا زادة نوع پاسخهايي مي دانند كه فرد در قبال محركهاي مختلف محيطي از خود بروز مي دهد . در الگوي دوم نوع پاسخهايي مي‌دانند كه فرد در قبال محركهاي مختلف محيطي از خود بروز مي دهد . در الگوي دوم نوع تعبير و تفسير و برداشت فرد از محركها عامل مهمي در تعيين نوع پاسخها و چگونگي رفتار و شخصيت او به حساب مي آيد . در قالب نظرية رفتاري محركها و عوامل محيطي نقش قاطع و تعيين كنندهاي در تغيير و تكوين شخصيت دارند و شخصيت افراد تابع محيطي قرار مي گيرد كه در آن رشد مي يابند ( شفيع آبادي ، 1378).
ديدگاه رفتاري در مورد وجود آمادگيهاي ذاتي در فرد براي رفتار به شيوه اي خاص اصراري ندارد . به علاوه روان شناسان يادگيري برخلاف تاكيد نظريه هاي روان پويايي و صفات بر ويژگيها يا صفاتي كه در موقعيتهاي مختلفي به كار مي روند. معتقدند كه همساني در رفتار افراد به دليل شباهتي است كه در شرايط محيطي است و موجب برانگيختن اين رفتار هاي شود ( پروين ، 1989؛ ترجمة كديور،- ).
ب ) ماهيت انسان
در نظر رفتار درمانگران و رفتارگرايان انسان ذاتا نه خوب است و نه بد، بلكه يك ارگانيسم تجربه گر است كه استعداد بالقوه اي براي همه نوع رفتار دارد. به اعتقاد اين گروه ، انسان در بدو تولد همانند صفحة‌سفيدي است كه هيچ چيزي برآن نوشته نشده است و به منزلة يك موجود


دانلود مستقیم فایل

بررسی و دانلود تحقیق مفهوم واقعي تغيير جنسيت و عواقب آن

بررسی و دانلود تحقیق مفهوم واقعي تغيير جنسيت و عواقب آن دارای نکات کلیدی تحقیق, مفهوم, واقعي, تغيير, جنسيت, , و, عواقب, آن

موضوع :

مفهوم واقعي تغيير جنسيت
و عواقب آن

پيشينه تاريخي
پيشينه تجربي
80 درصد بيماران از نتيجه اعمال جنسي راضي هستند، نارضايتي از اعمال جراحي به شدت اختلالات رواني پيش از عمل بستگي دارد. خودكشي به ميزان 2% گزارش شده است (امينكاوه، كامران -1383)

پيشينه نظري
درمان هورموني: در بسياري از بيماران، استفاده از داروهاي هورموني جايگزين خوبي در عمل جراحي براي رسيدن به لذت جنسي است (جهانفر، شايسته).

تعريف عملياتي :
عمل جراحي :
اعمال جراحي تغيير جنسيت موثر و غيرقابل بازگشت ميباشد. بيماران بايد 3 تا 12 ماه پيش از اعمال جراحي، با پوشيدن لباسهاي جنس مخالف و دريافت درمانهاي هورموني آمادگي لازم كسب كنند (جهانفر،شايسته،مولايينژاد،ميترا -1380).
در اين تحقيق محقق كساني كه حدود 10 تا 11 ماه پيش مورد عمل جراحي قرار گرفتهاند را مورد آزمايش قرار داده است كه اغلب آنها گرايش به مونث شدن داشتهاند.

تعريف هويت جنسي :
وضعيتي رواني است كه با احساس فرد در مورد زن يا مرد بودن مشخص ميشود. به عبارت ديگر مفهومي است كه شخص از خود به عنوان مرد يا زن بودن دارد (شيرمحمدي،رضا- 1382).

تعريف نقش جنسي:
الگوي رفتاري فرد كه انعكاس از احساس شخصي فرد در مورد هويت جنسياش ميباشد. به عبارت ديگر نقشي است كه فرد بر حسب ويژگيهاي جنسي در اجتماع ايفا ميكند (جهانفر، شايسته،مولايينژاد،ميترا-1380).

تعريف ترانسكسوآليسم :
اين افراد در دوران پس از بلوغ از جنسيت خود ناراضي بوده و مايلند صفات جنسي مخالف را كسب كنند. بيشتر اين افراد در كودكي دچار اختلالات هويت جنسي بودهاند. پوشش لباس جنس مخالف و ابتلاء به مشكلات رواني در اين افراد شايع بوده و در معرض خودكشياند. ممكن است تعدادي از آنها به عضو تناسليشان آسيب وارد كنند تا جراح را مجبور به عمل تغيير جنسيت كنند (جهانفر،شايسته،مولايينژاد،ميترا- 1380).

تعريف بهداشت رواني :
بهداشت رواني ، روانپزشكي پيشگر ، بهداشت رواني اجتماعي و يا روانپزشكي اجتماعي به كليه روشهاي تدابيري اطلاق ميشود كه، براي جلوگيري از ابتلاء و درمان بيماريهاي رواني و توانبخشي بيماران رواني موجود به كار ميرود و از آن استفاده ميكنند (ميلانيفر، بهروز -1374).
فرهنگ بزرگ روانشناسي لاروس، بهداشت رواني را چنين تعريف ميكند : « استعداد روان براي هماهنگ، خوشايند و موثر كاركردن، انعطافپذير بودن براي موقعيتهاي دشوار و بازيابي تعادل خود وتوانايي داشتن به كار ميرود (گنجي، حمزه -1376).
سازمان جهاني بهداشت رواني را چنين تعريف ميكند: بهداشت رواني در درون مفهوم كلي بهداشت جاي ميگيرد و بهداشت يعني توانايي كامل براي ايفاي نقشهاي اجتماعي، رواني و جسمي. بهداشت، تنها نبود بيماري يا عقب ماندگي نيست (گنجي، حمزه -1376).
مشكل تعريف بهداشت رواني از آنجا سرچشمه ميگيرد كه هنوز تعريف صحيح و قابل قبولي براي بهنجاري نداريم، البته تعاريف و نقطه نظرهاي زيادي با توجه به شرايط و موقعيتهاي اجتماعي،سني،قديمي و فرهنگ براي بهنجاري شده است (ميلانيفر،بهروز -1374)
روانپزشكان فردي را از نظر رواني سالم ميدانند كه تعادلي بين رفتارها و كنترل او در مواجه با مشكلات اجتماعي وجود داشته باشد (ميلانيفر،بهروز-1374)
Normality as Transactinal systeme and/or interacting system or normality as process
سلامت رواني عبارت از قابليت ارتباط موزون و هماهنگ با ديگران بوسيله تحقير اصطلاحات محيط فردي و اجتماعي و حل تضادها و تمايلات شخصي به طور منطقي و عادلانه و ثبات (فرهنگ روانشناسي مقيمي-1378 – ص25).
اما در اين تحقيق بهداشت رواني افراد به صورتي محاسبه ميشود كه تمامي نمرات آنها بين اعداد 112-28 باشد.

اختلالهاي هويت جنسي
شما يك پسر هستيد يا يك دختر
«شما يك پسر هستنيد يا يك دختر؟» شما يك مرد هستيد يا يك زن؟ در واقع، براي اتمام افراد – حتي كساني كه اختلالهاي رواني شديد مانند اسكيزوفرني دارند- پاسخ دادن به چنين پرسشهايي بلادرنگ و روشن است. در توافق ديگران نسبت به پاسخ فرد نيز ابهامي وجود ندارد. اساس فرد از مونث يا مذكر بودن – كه هويت جنسي خوانده ميشود- از همان اوان كودكي چنان عميق در ذهن راسخ ميشود كه اكثر افراد در هر شرايط رواني هم كه باشد در مورد جنسيت خود شكي نخواهند داشت اما برخي از افراد – كه در ميان مردان بيش از زنان يافت ميشود- از اوان كودكي به طور عميق در ذهن راسخ ميشوند و اين احساس را دارند كه متعلق به جنس مخالف هستند. يك مرد تغيير جنسيت گراي ميتواند


دانلود مستقیم فایل

بررسی و دانلود تحقیق عدالت ترميمي و حقوق بزه ديده: اصلاح تدريجي نظام عدالت كيفري يا تغيير الگو؟

بررسی و دانلود تحقیق عدالت ترميمي و حقوق بزه ديده: اصلاح تدريجي نظام عدالت كيفري يا تغيير الگو؟ دارای نکات کلیدی تحقیق, عدالت, ترميمي, و, حقوق, بزه, ديده:, اصلاح, تدريجي, نظام, عدالت, كيفري, يا, تغيير, الگو؟,

« به نام خدا »

عدالت ترميمي و حقوق بزه ديده:
اصلاح تدريجي نظام عدالت كيفري يا تغيير الگو؟

نويسنده:
مارك گرو هوجسن

1- مقدمه
در اوايل دو دهه اخير همه رويكردهاي نظام‌هاي جديد عدالت كيفري نسبت به بزه ديدگان جرم اصلاح شده‌اند. در اغلب حوزه‌هاي قضايي، تغييرات شامل معرفي حقوق شكلي جديدي براي بزه ديدگان بود. بررسي تشابهات حقوق بزه‌ديدگان كه در نظام‌هاي عدالت كيفري معرفي شده‌اند امري قابل توجه است چون در غير اينصورت حقوق افراد تقريباً با يكديگر قابل مقايسه نيستند. نظام‌هاي معارض آنگلوساكسون آمريكايي از يك سو و اغلب نظام‌هاي معارض تفتيشي در قاره اروپا مقررات يكساني را در خصوص منافع بزه ديدگان از جرم تعيين نموده‌اند. در كشورهايي از هر دو گروه حقوق فوق‌الذكر، به موجب قانون، مامورين ملزم گرديده‌اند كه بر حسب مقامشان به بزه ديدگان مساعدت نمايند. پليس و اداره دادستاني بايد با دادن اطلاعات و توضيحاتي در خصوص روند پيشرفت پرونده به بزه ديده، به وي مساعدت نمايند. در اغلب حوزه‌هاي قضائي، بزه ديده حق دارد اطلاعات به ماموراني بدهد كه مسئول اتخاذ تصميم در مورد بزهكار مي‌باشند. صرفنظر از استطاعت بزه ديدگان، به آنها حق داشتن مشاور حقوقي داده شده است. همچنين حق بزه ديدگان مورد حمايت واقع شده است كه شامل حق داشتن زندگي خصوصي و حق داشتن سلامت جسماني است. نهايتاً بسياري از ملل نظام‌هاي خود را براي انجام جبران خسارت تغيير داده‌اند. در تحليل نهايي، مسئله شناسايي انواع جديد حقوق بزه ديدگان معادل با اختلافي است در خصوص اينكه آيا عدالت ترسيمي به عنوان الگوئي جديد در معناي فني آن است يا خير. در بخش بعدي اين مقاله موقعيت كساني كه داراي چنين احساسي هستند، بيان خواهد شد.
سپس بخش سوم به ارزيابي انتقادي ديدگاه مذكور مي‌پردازد. مشخصه‌هاي عمده عدالت ترميمي تا حد زيادي در مدرنيزه كردن ويژگي‌هاي نظام‌هاي عدالت كيفري سنتي نقش دارد. نهايتاً در بخش چهارم، نشان داده شده كه تدابيري به منظور اصلاح تدريجي نظام جاري انديشيده شده كه مافوق تدابير معارض ديگر هستند كه هدف آنها جايگزين نمودن الگوي عدالت كيفري با الگوي جديد عدالت ترميمي است.
2- تجزيه و تحليل آنچه كه مانع اجراي موثر حقوق جديد بزه ديدگان در نظام عدالت كيفري سنتي مي‌باشد
طبق يك مكتب فكري، الگوي كيفري كه بيانگر نظام عدالت كيفري حاضر مي‌باشد، مسئول عواقب مهلكي است كه به دنبال دارد. الگوي كيفري (در مقابل الگوي ترميمي) به عنوان الگوئي ناكارآمد قلمداد مي‌شود. اين الگو نه بيشترين منافع را براي دولت در بر داشته (چون از وقوع جرم جلوگيري ننموده و يا آن را كاهش نداده است) و نه منافعي را براي موكلان اصلي ان يعني بزهكاران و بزه ديدگان ايجاد نموده است. از نظر بزه ديده‌شناسي در نظامي كه مبتني بر الگوي كيفري مي‌باشد مقرر نمودن حقوق جديد براي بزه ديدگان نسبت به ايده‌هاي عدالت ترميمي تنها ممكن است. سياست تقنيني موجود به عنوان سياستي مورد انتقاد قرار گرفته كه به احساسات بزه ديدگان توجهي ندارد. در همين حال از منافع اساسي كه در معرض خطر قرار دارند، چشم‌پوشي شده است.
معرفي نمودن حقوق بزه ديدگان در نظام سركوبگر عدالت كيفري سنتي نقض غرض مي‌باشد چون خود نظام اجازه نمي‌دهد ديدگاه ديگري خارج از قلمرو تعامل بين مقام تعقيب و بزهكار اتخاذ گردد.
عزت فتاح يكي از برجسته‌ترين رهبران حامي مكتب بزه ديده مداري بود. انتقادات عميق وي نسبت به الگوي جاري عدالت كيفري و الگوي مبنائي آن، سختيگرانه بود. به نظر وي نظام سنتي در معرض انتقاد قرار دارد چون الگوي كيفري كارآيي خود را از دست داده و بر مفاهيم ناكافي قديمي تكيه دارد و بنابراين از هم گسيخته است. اين عيوب بايد رفع گردد. بنابراين فتاح بيان مي‌دارد كه: همه اين نكات بيانگر آن هستند كه در ملل غربي نياز فوري به بازنگري مجدد، ارزيابي مجدد و مدرنيزه نمودن مجموعه قوانين سركوبگر و فاقد كارآيي قرن نوزدهم وجود دارد. اين قوانين بايد با معيارها و شرايط عصر فضا مطابق گرديده جهت چالش‌هاي قرن 21 آماده گردند. پيشرفت واقعي تنها در صورتي مي‌تواند حاصل گردد كه الگوي كيفري عدالت كنار گذاشته شود. حقوق بزه ديدگان صرفاً در چهارچوب الگوي جامع و جديد مي‌تواند به اجرا درآيد. در حقيقت فتاح بيان مي‌دارد كه به نظر مي‌رسد اين مرحله مواجه با انقلابي علمي بوده و يا آنكه الگوي مذكور در مفهوم پيشنهاد شده توسط كوهن تغيير يافته است.
تغيير الگو بايد متضمن كنار گذاشتن مفاهيم،


دانلود مستقیم فایل