ديدگاه

دریافت معناي‌ فلسفه‌ از ديدگاه‌ داوري‌ اردكاني‌ | 17359 alis

معناي‌, فلسفه‌, از, ديدگاه‌, داوري‌, اردكاني‌

معناي‌ فلسفه‌ از ديدگاه‌ داوري‌ اردكاني‌
فلسفه‌ چيست‌؟
از طرح‌ پرسش‌ فلسفه‌ چيست‌؟ چه‌ مقصودي‌ داريم‌؟ وقتي‌ مي‌پرسيم‌ كه‌ فلسفه‌ چيست‌، بسته‌ به‌ اينكه‌ پرسش‌ در چه‌ مرتبه‌اي‌ طرح‌ شده‌ باشد، جواب‌ آن‌ متفاوت‌ است‌. مثلاً ممكن‌ است‌ كسي‌ در متني‌ كه‌ مي‌خواند به‌ لفظ‌ فلسفه‌ برخورد كند و معني‌ آن‌ را نداند و بپرسد كه‌ فلسفه‌ چيست‌. در جواب‌ اين‌ پرسش‌ مي‌توان‌ شرحي‌ در باب‌ لفظ‌ فلسفه‌ داد يا نوع‌ مسائلي‌ را كه‌ در فلسفه‌ مورد بحث‌ قرار مي‌گيرد ذكر كرد. اين‌ پرسش‌ را اهل‌ منطق‌ و فلسفه‌ پرسش‌ از ماي‌ شارحه‌ مي‌گويند. «ما» به‌ معني‌ «چيست‌» است‌ و با ماي‌ شارحه‌ پرسش‌ از مفهوم‌ شي‌ء مي‌شود. اين‌ نوع‌ پرسش‌ در چه‌ مرتبه‌اي‌ مطرح‌ مي‌شود؟ آيا اين‌ سؤال‌ را صرفاً اشخاصي‌ مطرح‌ مي‌كنند كه‌ هيچ‌ مفهومي‌ از فلسفه‌ ندارند؟ نه‌، گاهي‌ اهل‌ پژوهش‌ هم‌ اين‌ پرسش‌ را به‌ ميان‌ مي‌آورند و به‌ پژوهش‌ در آثار فلسفه‌ مي‌پردازند كه‌ تعاريف‌ فلسفه‌ را گردآوري‌ كنند. در اين‌ مورد هم‌ پرسش‌ از مفهوم‌ فلسفه‌ شده‌ است‌، بدين‌ معني‌ كه‌ پژوهنده‌ احياناً تماسي‌ با معني‌ فلسفه‌ نداشته‌ و اقوال‌ ديگران‌ را نقل‌ كرده‌ است‌. اما فيلسوف‌ كه‌ فلسفه‌ را تعريف‌ مي‌كند به‌ پرسش‌ ماي‌ شارحه‌ جواب‌ نمي‌دهد و شرح‌ لفظ‌ و بيان‌ مفهوم‌ نمي‌كند، بلكه‌ معني‌ و ماهيت‌ را باز مي‌گويد؛ اما همين‌ تعريف‌ را وقتي‌ پژوهنده‌ نقل‌ مي‌كند، ممكن‌ است‌ پاسخ‌ ماي‌ شارحه‌ داده‌ و از مفهوم‌ تجاوز نكرده‌ باشد. چه‌ مي‌شود كه‌ تعريفي‌ را يكبار جواب‌ از ماي‌ شارحه‌ مي‌دانيم‌ و همان‌ تعريف‌ در محل‌ ديگر جواب‌ ماي‌ حقيقيه‌ است‌؟ (با ماي‌ حقيقيه‌ پرسش‌ از حقيقت‌ و ماهيت‌ اشياء مي‌شود.) اين‌ اختلاف‌ ناشي‌ از اعتبار نويسنده‌ و خواننده‌ يا گوينده‌ و شنونده‌ است‌.
براي‌ روشن‌ شدن‌ مطلب‌ يكي‌ از تعاريف‌ فلسفه‌ را مي‌آوريم‌: فلسفه‌، علم‌ به‌ اعيان‌ اشياء چنان‌ كه‌ هستند به‌ قدر طاقت‌ بشر است‌. تمامي‌ محصلاني‌ كه‌ شروع‌ به‌ يادگرفتن‌ فلسفه‌ي‌ اسلامي‌ مي‌كنند اين‌ عبارت‌ را ياد مي‌گيرند ولي‌ هنوز ماهيت‌ فلسفه‌ را نمي‌دانند، هرچند كه‌ تعريف‌ مذكور بيان‌ ماهيت‌ فلسفه‌ است‌؛ بسته‌ به‌ اينكه‌ پرسش‌ را با چه‌ زباني‌ بگوييم‌ و با چه‌ گوشي‌ بشنويم‌ مراتب‌ فهم‌ و ادراك‌ ما از پرسش‌ و پاسخ‌ فرق‌ مي‌كند. طوايف‌ مختلف‌، از فيلسوف‌ و متكلم‌ و صوفي‌ و سوفسطايي‌، كه‌ پرسش‌ از فلسفه‌ مي‌كنند، مرادشان‌ از اين‌ پرسش‌ متفاوت‌ است‌ و جوابي‌ كه‌ مي‌دهند صرفاً بيان‌ ذات‌ فلسفه‌ نمي‌كند و اي‌ بسا كه‌ اصلاً به‌ ماهيت‌ فلسفه‌ ربطي‌ ندارد بلكه‌ به‌ نحو صريح‌ يا مضمر متضمن‌ نوعي‌ انكار و اثبات‌ است‌. حتي‌ فلاسفه‌ به‌ پرسش‌ فلسفه‌ چيست‌؟ پاسخهاي‌ متفاوت‌ داده‌اند.

آيا مي‌توان‌ گفت‌ كه‌ هر فيلسوفي‌ در تعريف‌ فلسفه‌ به‌ فلسفه‌ي‌ خود نظر داشته‌ و از زمان‌ ارسطو تاكنون‌ هر وقت‌ پرسش‌ از ماهيت‌ فلسفه‌ شده‌، پرسش‌ كننده‌ جوابي‌ متناسب‌ با مبادي‌ تفكر خود به‌ آن‌ داده‌ و فلسفه‌ي‌ خود را تعريف‌ كرده‌ است‌؟ ظاهراً به‌ اين‌ پرسش‌ بايد پاسخ‌ مثبت‌ داده‌ شود، زيرا به‌

 

دانلود معناي‌ فلسفه‌ از ديدگاه‌ داوري‌ اردكاني‌

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق پيدايش وتوسعه شهر از ديدگاه لوييس مامفورد | 19245 alis

تحقیق, پيدايش, وتوسعه, شهر, از, ديدگاه, لوييس, مامفورد

پيدايش وتوسعه شهر از ديدگاه لوييس مامفورد
لوييس مامفورد(1990-1895)از متفكـرين برجسته قرن بيستم اسـت كه اول بار عقايدش را در كتاب فرهنگ شهرها منتشر كرد.از وي نوشتـه هاي زيــادي در زمينه برنامه ريزي اجتمـاعي،شهر،معمــاري وفنــاوري به جا مـــانده اســـت مشهورترين اثر مامفورد شهر در طول تاريخ است كه در آن پيدايش وتوسعـــه شهر را در دوران مختلف تاريخي مورد بررسي قرار داده اســت.وي هـدف از نوشتن اين كتاب را چنين بيان مي دارد :
‘من سعي كرده ام كه شكلها و كاركردهاي شهر را بررسي كنم و اهـدافي را كه منجر به ايجاد آن شده است ،بيابم .چنانچه شهر نقايصي را كه در طول تـاريخ به همراه داشته از خود بزدايـد ،شهــرهاي آينده نقش مهمتــري را نسبــت بـه گذشته ايفا خواهند كرد’ .
لوييس مـامفوردمعتقـد اسـت:چنانچه به تاريخ شهرها بنگريم ،مي توانيم تصميم بگيريم كه كدام راه را انتخــاب كنيم ،يا خود را وقف تكامل وپرورش انسانيـت كنيم يا تسليم نيروهاي خودكاري شويم كه خود ساخته ايم وآن را برموجودي كه خالي از ويژگي انســاني است ،يعني؛انسان ‌‌(فرا تاريخي)تحميل كـــرده ودر نهايت او را از عواطف واحساسات ،خلاقيت وآگاهي تهـي كنيم به عقيده لوييس مامفورد چيزي كه زماني به آن شهراطلاق مي شده ،اكنون به مركز كنترل تبديل شده وفناوري در قالب دستگاههاي خودكار،فضايل انساني را از آن سلب كرده است . وي با انتقاد از توسعه وبرنامه ريزي ما در شهرهاي معاصر ،چهره ضد تاريخي آنها را آشكار ساخته وبرخي از بيماريهايي را كه گريبانگير شهــرهاي بزرگ اروپا وامريكا است ،مورد بررسي قرار مي دهد .
او سعي دارد به تكامل كه توسط شهر انجام شده نگاهي نو بيندازدومعتقداست: چنانچه تصوير نويني از نظم ارگانيك داشته بــاشيم وهمه كاركردهاي انساني را در نظر بگيريم آنگاه مي توانيم به شكلي جديد از شهر دست يابيم كه توسعه انساني را به همراه داشته باشد .
شهرهاي دوره باستان: ميراثي از دهكده
نخستين وجه مشخصه گذار از دهكـده به شهر،افزايش جمعيـت وگستــرش نواحي ساخته شده بود .انباشت جمعيت به صورت متمركز نبود واجتماعات در اندازه هاي كوچك در دشتها وكنــاره هاي رودخانه ها پراكنده بودند . در ابتدا شهر صميميت وانسجــام اجتمـاعات نخستيـن را با خود داشت واز نظر اندازه مفهوم محله را در ذهن تداعي مي كرد .شهر تا آنجا گسترش مي يافت كه امكان پيمودن آن با پاي پياده ميسر بود .به عبارت ديگر گسترش شهر با گسترش شبكه ارتباطي رابطــه مستقيم داشــت ووسعت آن را دامنه مــوثّر ارتباطات تعيين مي كرد.اين اصل همچنان به قوت خود باقي اســت به طوري كه با پيشرفت وسايل ارتباطي ، شهرها وسعت بيشتري يافتند .
لوييس مافورد ضمن تجزيه وتحليل اجزاي شهر تاكيد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌مي كند كه كاركرد اصلي شهــر در مفهوم ‘نگهدارنده’متبلــورشده بود؛ به اين معنــاكه شهرهمه عـوامل اجتماعي را در خود گرد آورده و در فضايي محصور ،روابط متقابل آنها را ميسّر مي ساخت.ارگ عنصر اصلي شهر به شمار مي آمد و در اطراف خود ديواري براي حفظ امنيت ساكنان داخلي خود داشت كه بعدها به صورت عامل كنترل تعداد ساكنان شهر در آمد0 مازاد محصولات كشاورزي كارگاههـــاي شهري در بازار به فروش گذاشته مي شد 0علاوه بر آن بازار مكان ارتباطات افراد مناطق مختلف بود .
براي آنكه شهر يك ‘نگهدارنده’باشد لازم است مردم ونهادها رابه سوي خود جذب كند تابتواند به حياتش ادامه دهد . لــوييس مافــورد در اين خصوص از اصطلاح ابنزر هوارد يعني مغناطيس استفاده مي كند و مي افزايد :’در شهرهاي نخستين ،مذهب سازمان يافته اين نقش را به عهــده مي گيرد و مانند مغناطيس مردم را به سوي خود جذب مي كند .بررسيهــاي تاريخي نشـــان مي دهد كه هدف شهرهاي نخستين خدمت به اهداف خدايان بوده ونه اهداف انسانهـا .لذا در معابد اين اعتقاد وجود داشت كه انسان براي آن آفريده شده تا خدايان را ستايش كند وبه آنها خدمت نمايد واين امر علت وجودي شهر بود’.به تـدريج انسان با الهام از فنا ناپذيري خدايان ،معياري براي فنا ناپذيري خود نيز يافت ودر شهر ساختارهاي زيبايي شناختي را در قالب يادمانها به عنوان نمادي از جاودانگي به نمايش درآورد .

 

دانلود تحقیق پيدايش وتوسعه شهر از ديدگاه لوييس مامفورد

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق ديدگاه پياژه در گستره اصلاحات در آموزش و پرورش | 19559 alis

تحقیق, ديدگاه, پياژه, در, گستره, اصلاحات, در, آموزش, و, پرورش,

ديدگاه پياژه در گستره اصلاحات در آموزش و پرورش
چكيده
امروز موضوع توسعه از مباحث اساسي كشور است اما براي دستيابي به توسعه پايدار بايد به زير ساخت هاي فرهنگي آن پرداخت و توسعه فرهنگي را به عنوان بستر اصلي توسعه همه جانبه مورد توجه قرار داد از سوي ديگر بايد عنايت داشت كه لازمه توسعه فرهنگي توسعه نيروي انساني به همراه باروري انديشه و خردورزي است كه اين خود مستلزم ايجاد تحولات و اصلاحات جدي در عرصه آموزش و پرورش مي باشد به اعتقاد پياژه مساله كليدي نوسازي آموزش و پرورش و آماده سازي معلمان است و در اين راستا معلم آينده بايد در ارتباط با جامعه قرار گيرد و با فرهنگ عمومي آشنا شود البته اين آشنايي نبايد جنبه صرف نظري داشته باشد بلكه بايد بر آموزش هاي عملي تاكيدگردد تا بدين ترتيب او به تواند با تغيير نقش خود از سخنران به يك آزمايشگر عر صه آموزش يادگيري را فعال سازد علاوه بر آماده سازي معلمان ارزشمند سازي هيات آموزشي نيز لازمه اصلاحات در آموزش و پرورش است شعار پياژه براي اين منظور تحصيلات دانشگاهي كامل براي معلمان كليه سطوح آموزشي است زيرا به نظر او آموزش و پرورش علاوه بر اين كه هنر است يك علم نيز است پياژه باگذشته نگري از نظر كمي فراهم سازي امكان برخورداري آموزش براي همه و از نظر كيفي به آموزشهاي پيش دبستاني توجه دارد همچنين با ديد آينده نگري تاكيد بر تحول روشهاي آموزش و به كارگيري روش هاي فعال دارد و بنا به همين تاكيد اعتقاد دارد آموزش و پرورش وظيفه پروردن انسان هاي خلاق را عهده دار است موضوع ديگري كه مورد توجه جدي پياژه قرار گرفته مساله تربيت بين المللي است به نظر او آموزش و پرورش مي بايد تفاهم اغماض و دوستي تمام ملل و گروه هاي نژادي يا مذهبي را مساعد سازد و فعاليت هاي ملل را در را حفظ صلح هموار كند
مقدمه :
پياژه دانشمندي كه افكار بنيادي و به كار بسته نظام روانشناختي وي در تربيت رهنمود دهنده اند در مصاحبه اي با فروتني اعلام مي كند از آنجا كه متخصص آموزش و پرورش نيستم به خود اجازه نمي دهم چيزي به معلمان توصيه كنم آنچه از من ساخته است تهيه داده ها و يافته هايي است كا آنان بتوانند مورد استفاده قرار دهند (1) همچنين در جاي ديگر مي گويد من در آموزش و پرورش صاحب عقيده نيستم اما مساله تربيت سخت مورد توجه من است چه احساس مي كنم بايد اصلاحات و تغييرات عظيمي به عمل آورد (2) او ياد آور مي گردد زيباترين اصلاحات و بازسازي ها به جائي نمي انجامد

 

دانلود تحقیق ديدگاه پياژه در گستره اصلاحات در آموزش و پرورش

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق بررسي قوم عشاير از ديدگاه جامعه شناسي | 19831 alis

تحقیق, بررسي, , قوم, عشاير, از, ديدگاه, جامعه, شناسي

بررسي قوم عشاير از ديدگاه جامعه شناسي

نهادهاي اجتماعي عشاير
جوامع مختلف براي ادامه حيات نياز به ايجاد نهادهاي اجتماعي هستند تا با كاركردهاي مختلف خود به بقاء و تداوم حيات نظام اجتماعي كمك كنند. نهادهاي اجتماعي
(sociat Instiution)دركليترين تعريف الگوهاي بادوامي از رفتار هستند و اين الگوهاي رفتار در ظرفي عمل مي‌كند و تجلي بيروني مي‌يابند كه مؤسسات اجتماعي ناميده مي شوند.
(social Associations) براين اساس نهادهاي اجتماعي به مثابه محتوا و مظروف و مؤسسات اجتماعي به مثابه قالب و ظرف عمل مي كنند.
از ديدگاه جامعه شناسي جوامع داراي دو نوع نهاد هستند كه به اوليه و ثانويه مرسوم مي‌باشند. نهادهاي اوليه (primary Institutions) معمولاص داراي عموميت مي‌باشند و جوامع بدون آنها نمي‌توانند ادامه حيات دهند. پنج نهاد مهم و اساسي كه معمولاً در همه جوامع وجود دارد، عبارتند از : خانواده، تعليم و تربيت، اقتصاد، دين و حكومت، نهادهاي ثانويه (sevandry Instiution) از قدمت، عموميت و ضرورت نهادهاي اوليه برخوردار نيستند.
ولي آنها نيز بويژه در جوامع مدت و در حال گذاري كاركردهاي قابل توجهي به عهده گرفته اند مثل نهادهاي مربوط به گذران اوقات فراغت يا نهادهاي مربوط به مشاركت و بويژه نهادهاي صنفي و حرفه اي.
جوامع عشايري از ان دسته جوامعي هستند كه در سطح ابتدائي تكامل و پيشرفت اجتماعي قرار دارند و مي‌توان آنها را جوامع ساه و سنتي ناميد و براين اساس اغلب داراي نهادهاي اوليه هستند، البته امور اجتماعي عشاير كه در اينجا به شكل كلي و نظري مورد بحث قرار مي‌گيرد فراتر و بيشتر از نهادهاي اجتماعي است و يا به عبارت ديگر نهادهاي اجتماعي بخشي از آن را تشكيل مي دهد، بقيه را مي توان تحت عنوان مؤسسات اجتماعي، گروه هاي اجتماعي و بطور كلي پديده هاي اجتماعي جوامع عشايري ناميد.
پرداختن به امور اجتماعي يا اجتماعيات جوامع عشايري بدين منظور صورت گرفته است كه منا و بنيان نظري براي توصيف و تحليل امور اجتماعي در استان يزد و بويژه جوامع عشايري ابركوه، خاتم و طبس فراهم سازد و چراغ راهي باشد براي توصيف و تحليل هاي وضعيت اجتماعي در مناطق عشايري شهرستانها نهائي كه نام آنها ذكر گرديد.
براين اساس به شكل كلي و تئوريك به مباحث مربوط خانواده و ازدواج، دين و مذهب، تعليم و تربيت، قشر بندي اجتماعي، ساختار اجتماعي، بهداشت و درمان، آداب ورسوم، مسكن، پوشاك، خوراك، اخلاق و عادات و غيره درجوامع عشايري پرداخته مي‌شود. اين مباحث در علوم اجتماي و بويژه در جامعه شناسي و مردم شناسي تحت عناوين جامعه شناسي و يا مردم شناسي ايلات و عشاير و يا بخش اجتماعي زندگي مبتني بر كوچ يا كوچيزي مي‌آيد.

الف : خانواده، ازدواج و خويشاوندي درعشاير
خانواده (Family) يك نهاد اجتماعي، يك گروه اجتماعي و يا يك واحد مهم اجتماعي جامعه است و اين نهاد اجتماعي بويژه در گذشته و در جوامع ساده و ابتدائي اهميت بسياري داشته اس و به نوعي آينه جامعه بوده است. خانواده در درجه اول يك واحد خويشاوندي است كه بر اساس پيوندهاي نسبي و سببي شكل مي‌گيرد و بر همين اساس به دو نوع خانواده پدر و مادري و خانواده زن و شوهري تقسيم مي شود.
ازدواج (Marriage) به عنوان يك سنت يا يكي از مناسك و مراحل زندگي خانوادگي مي باشد. و همچنانكه گفتيم يك نوع خانواده متكي بر ازدواج است. در حاليكه خويشاوندي (kinship) به مجموعه از پيوندها گفته مي‌شود كه ممكن است مبناي نسبي، سببي، رضاعي و توتمي داشته باشد. از نظر بعد و تعداد خانواده ها را مي‌توان به هسته‌اي (Nuclear) و گسترده (Extended) تقسيم نمود. خانواده عشاير اغلب از نوع گسترده تلقي مي‌شود.
خانواده به شكل نوعي يك نهاد مهم و اساسي نظام اجتماعي است و كاركردهاي مختلفي را مي‌تواند انجام دهد: توليد مثل، ارضاي غريزه جنسي، اجتماعي كردن كودكان، مراقبت از سالخوردگان ، توليد كالا و خدمات، حمايت از اعضاء فراهم كردن تفريح و سرگرمي، حرفه آموزي،‌فراهم كردن آرامش رواني، انتقال فرهنگي، آموزش مذهبي و غيره، اين امور را مي توان تحت كاركردهاي تجديد سنل، جنسي، جامعه پذيري، حمايت ، اقتصادي، عاطفي، مذهبي،‌ آموزشي نيز ذكر نمود. ( تقوي، 1379: 77-76)
1-تعريف خانواده در عشاير ( امام اللهي، 1378: 129-128)
خانوار در بين كوچ نشينان كوچكترين و اساسي ترين واحد اجتماعي و همچنين يك واحد توليد و مصرف مي باشد كه اعضاي آن زير يك سرپرست فعاليت مي‌كنند، بطور كلي مشخصات عمدة خانوار در بين كوچنشينان به شرح زير است:
1- فعاليت مشترك اعضا: اعضا، خانواراز يك هدف مشترك اقتصادي، سياسي و اجتماعي پيروي مي‌كنند چنانكه از نظر اقتصادي همه اعضاء تشكيل دهنده يك خانوار با هم فعاليت مي‌كنند و درآمد حاصله را نيز بطور جمعي و در زير يك سقف بمصرف ميرسانند. خانوار از نظر اجتماعي و سياسي نيز به عنوان يك واحد بشمار مي‌رود و مسئول رفتار و كردار تمام اعضاء خود مي‌باشد.
2- رابطه خويشاوندي: رابطه بين اعضاء خانوار براساس خويشاوندي (نسبي و سببي) استوار است گرچه دربعضي از موارد ممكن است افراد غير خويشاوند نيز به آن بپيوندند. اعضاء خانوار با هم نسبت خويشاوندي نزديك دارند، چنانكه بيشتر خانوارها شامل پدر، مادر و فرزندان و احتمالاً بستگان ديگر چون مادر، پدر، برادران و خواهران بي‌شوهر مي باشد.
3- سكونت مشترك : اعضاء خانوار در زير يك سقف ( معمولاً سياه چادر) بسر مي‌برند، اما گاهي ممكن است اعضاء بعضي از خانوارها مدتي از سال را جدا و دور از هم بسر برند. براي مثال بيشتر خانوارهاي كوچ‌نشين علاوه بر دامداري به كشاورزي نيز مي‌پردازند و ناگزيريند فعاليتهاي دامداري و كشارزي را طوري بين اعضاء خود تقسيم كنند كه بعضي به امور زراعتي پرداخته ( دست كم قسمتي از سال را درده ميگذرانند) و برخي ديگر همراه دام ها به مناطقي كه چراگاه يافت مي‌شود كوچ كنند. همچنين بسياري از جوانان كوچ نشين درپي تحصيل و يا كار قسمتي از سال را دور از خانوار بسر ميبرند.
اصولاً هر خانوار داراي يك سرپرست است كه فعاليت اعضاء را زير نظر دارد. سرپرست خانوار معمولاً يك مرد است كه نه تنها فعاليت اعضاء را هم آهنگ مي‌كند.، بلكه به عنوان رئيس و نماينده

 

دانلود تحقیق بررسي قوم عشاير از ديدگاه جامعه شناسي

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق مقايسه تطبيقي حقوق زن در اسلام و ديدگاه هاي فمينيستي | 19867 alis

تحقیق, مقايسه, تطبيقي, حقوق, زن, در, اسلام, , و, ديدگاه, هاي, فمينيستي

عنوان :

مقايسه تطبيقي حقوق زن در اسلام
و ديدگاه هاي فمينيستي

تعريف مسأله و بيان سوالها
خداوند متعال نوع انسان را از دو جنس مرد و زن آفريده و تفاوت در جنسيت را مايه بقاي نوع انساني قرار داده است. تفاوتهاي جسمي و روحي – رواني زن و مرد ناشي از خلقت تكويني آنهاست حكمت ها و مصلحت هاي خاص خود را دارد. اين تفاوتها در بعد تشريحي، مسايل فقهي و حقوقي خاص و متفاوتي را براي هر دو جنس به دنبال دارد و باعث شده كه احكام آنها در برخي موارد با هم مشابهت نداشته باشد.
دين مبين اسلام به عنوان آخرين دين الهي كه بهترين و كامل ترين برنامه را براي سعادت دنيوي و اخروي انسان ارايه داده است براي زن و مرد هويتي واحد قايل است و تنها ملاك و معيار برتري هر يك از دو جنس را تقوي معرفي مي كند.
و شخصيت انساني آنها را واجد حقوق مساوي و مستعد رشد و كمال و تقرب به خداوند متعال مي داند.
براي شناخت و درك صحيح مسايل فقهي و حقوقي زنان بايد به ويژگيهاي خاص تكويني زنان در بعد روحي – رواني و جسمي توجه شود و سپس در مورد حضور متناسب زنان در عرصه هاي خانوادگي ،‌اجتماعي ، اقتصادي و سياسي و … به قضاوت بنشينيم و گونه برداشت‌ها و تصميم گيريهاي ما در مورد زنان تناسبي با حقوق زنان نداشته ، دچار افراط و تفريط و چه بسا حقوق زن به نام تساوي حقوق يا دفاع از حقوق زنان پايمال شود يعني همان كاري كه در سده هاي اخير در غرب صورت گرفته است.
فمينيسم يا زن سالاري افراطي از جمله جريانات دفاع از حقوق زنان در سده اهي اخير به خصوص دهه 60 ميلادي است. اين طرز تفكر در اواخر قرن 18 در غرب شروع به شكل گيري كرد و به طور مشخص و سازمان يافته در چهارچوب يك نهضت سياسي در سال 1848 شروع شد.
با دقت در ديدگاهها و عملكرد فمينيست ها كه گاهي گرايش هاي افراطي نيز در پيش گرفته اند مشاهده مي كنيم كه آراء آنها ناشي از سير تاريخي ستم به زنان در غرب بوده و اين ستم باعث شده كه جنبشي در دفاع از حقوق زنان در آن ديار شكل بگيرد و زناني كه تا كنون ستم مي ديدند اكنون به شكل ديگري در قالب دفاع از حقوق زنان مورد ستم واقع شوند.
بنابراين سؤالاتي كه اين رساله در صدد پاسخ به آنهاست عبارتند از:
1- آيا اسلام معتقد به تشابه حقوق زن و مرد است؟
2- آيا بعضي از محدوديت هاي اسلام در مورد زنان مخالف حقوق زن است؟
3- آيا طبيعت و خلقت تكويني زن اقتضاي حقوق مشابه با مرد را دارد؟
4- زيربناي تفكر فمينيستي چيست؟
5- ادعاي فمينيست ها در طرفداري از حقوق زنان تا چه اندازه با واقع مطابقت دارد؟
6- تمايلات نفساني چه تأثيري در ديدگاههاي فمينيستي داشته است؟
7- مطامع سوداگران سرمايه داري چه تأثيري در رواج تفكر فيمينستي داشته است؟

 

دانلود تحقیق مقايسه تطبيقي حقوق زن در اسلام و ديدگاه هاي فمينيستي

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق اصول تربيت از ديدگاه اسلام | 19967 alis

تحقیق, اصول, تربيت, از, ديدگاه, اسلام

اصول تربيت از ديدگاه اسلام
چكيده

اين مقاله، پس از تعريف اصل و بيان ضرورت آن در مباحث تعليم و تربيت، به ويژگى‏هاى حاكم بر اصول تربيتى مى‏پردازد، و سپس اصولى از قبيل: خدامحورى، تعبدمدارى، متربى‏محورى، زندگى محورى، فردمحورى، عمل‏گرايى، اخلاق‏مدارى، سعى‏محورى، اعتدال‏گرايى، محبت‏محورى، نظارت‏مدارى، خوف و رجا، مرگ‏انديشى، آخرت‏انديشى و آرمان‏گرايى را مورد بررسى قرار مى‏دهد و در پايان به دست‏آوردهاى تربيتى اين اصول مى‏پردازد.
واژه‏هاى كليدى: اصول تربيتى، تعليم و تربيت اسلامى، اخلاق، فطرت، انسان‏شناسى.

مقدمه

وجود اصول و قواعد كلّى در مناسبات انسانى و مرجعيت آن براى تفسير رفتارها آن‏چنان آشكار است كه غالباً نيازى به بيان تشريحى آن وجود ندارد. بديهى است كه هيچ كنش و واكنش انسانى نمى‏تواند در خلأ و بدون ضابطه‏اى مشخص آغاز، و بى‏هدف پايان پذيرد. رفتارهاى يكسان زيادى مى‏توان يافت كه خاستگاه واحدى ندارند؛ به منظور متفاوتى انجام مى‏شوند و احتمالاً نتايج مختلفى نيز به بار مى‏آورند.

امر تربيت كه يكى از زمينه‏هاى مهم در مناسبات انسانى است نيز از اين قاعده مستثنا نيست. نحله‏ها و مكاتب تربيتى هيچ‏گاه خود را فارغ از چارچوب‏هاى بنيادين و اصول نظرى معرفى نمى‏كنند. حتى مكتب‏هايى چون رفتارگرايى، كه بر رفتار تأكيد مى‏كنند و اهداف كلى و آرمانى را چندان قابل مطالعه و تحقيق نمى‏دانند، نيز هرگز ادعايى در شكستن حصر قواعد و اصول كلى حاكم بر رفتار را ندارند؛ چرا كه پذيرش همين قواعد و اصول كلى سبب امتياز و تشخيص مكاتب تربيتى و جدايى آنها از يكديگر مى‏شود. آنچه همه، بر سر آن اتفاق نظر دارند داشتن هدف و روشهاى متناسب با آن است. انتخاب هدفهاى تربيتى ريشه در نوع انسان‏شناسى مختلف دارد و هدفها، تعيين‏كننده نوع روشهاى تربيتى‏اند. بنابراين، مى‏توان هماهنگى اصول را با مبانى انسان‏شناسى از طريق هدف و غايت‏شناسى كاملاً توجيه كرد. به بيانى واضحتر منشأ انشقاق اصول، اهدافى است كه همواره از زواياى درك موقعيت انسان در جهان بر اساس رويكردهاى گوناگون به او و جهان دريافت شده است. با توجه به آنچه بيان شد، حداقل مفاهيمى كه در دستور كار هر مكتب تربيتى قرار مى‏گيرد عبارت است از: مبنا، هدف، اصل و روش. شناخت مفاهيم مزبور و درك نحوه ارتباط آنها نسبت به يكديگر و كاركرد متمايز هر يك در زمينه‏ى تربيت، ما را به ساخت چارچوب يا نظام تربيتىِ مشخص رهنمون مى‏سازد؛ چارچوبى كه فرايند تربيت در آن آغاز، و به سرانجامى متناسب با شاخص‏هاى آن، نايل مى‏شود.
مفهوم «اصل» در قلمرو تربيت

ارائه‏ى تعريفى نسبتا جامع از اصل، مبتنى بر شناخت روابط موجود ميان عناصر تشكيل‏دهنده‏ى نظام تربيتى است. شايد نفى ويژگى عناصر ديگر تشكيل‏دهنده‏ى نظام از اصل، زمينه‏ى مناسب‏ترى را براى شناخت آن فراهم آورد. اصلْ داراى ماهيتى هنجارى، و ناظر به «بايد»هاست؛ از اين جهت با «مبنا» كه خود منشأ اشتقاق اصل است و ماهيتى كاملاً توصيفى دارد و ناظر به «هست»هاست، متفاوت است (هوشيار، ص16؛ باقرى، نگاهى دوباره به تربيت اسلامى، ص68؛ شريعتمدارى، اصول و فلسفه تعليم و تربيت، ص11).

از طرف ديگر، اصل با هدف نيز نمى‏تواند يكى باشد، چراكه ابزارى براى نيل به آن (هدف) قلمداد مى‏گردد (هوشيار، ص12 و شكوهى، ص84). البته ذكر اين نكته مهم است كه اصل يك ابزار و معيار كلّى براى گزينش روش‏هاى گوناگون است؛ از اين‏رو نمى‏تواند همان روش باشد، بلكه راه‏نمايى براى انتخاب روش‏هاى تربيت قلمداد مى‏شود. (هوشيار، ص17 و احمدى، ص107 و باقرى، ص69 و شريعتمدارى، ص11).

هر گاه در فرايند تربيت بخواهيم به هدف برسيم بايد پيوسته ارتباط ساخت (مبنا) و عمل (روش) را با عامل هدف در قالب اصل تعريف نماييم. در واقع اصل، حاصل مشاركت اين سه عامل اساسى در نظام تربيتى است؛ بنابراين، ارائه‏ى هر گونه تعريفى از اصل، بدون توجه به مشاركت عوامل سه‏گانه مذكور، نمى‏تواند يك تعريف كامل و جامع باشد. بدين لحاظ، تعريف مورد نظر ما نگاهى انحصارى به هيچ يك از ساختار يعنى مبنا و كاركرد يعنى روش، ندارد؛ بلكه داراى رويكرد ارتباط متقابل ميان ساختار (مبنا) و كاركرد (روش) است (هوشيار، ص49؛ ديويى، ص78 و شاتو، ص258).

بر اساس اين رهيافت، تعريف اصل چنين است: سلسله قواعد و معيارهاى كلى (بايدها) كه متناسب با ظرفيت‏هاى انسان انتخاب و به منظور تعيين روش‏هاى تربيتى براى دستيابى به اهداف، مورد توجه قرار مى‏گيرند.

ضرورت و فايده‏ى اصل تربيتى

تربيت به عنوان فرايندى كه نتيجه‏ى آن صرفا در مقام عمل روشن مى‏شود، داراى وجهه‏اى كاملاً عملى و كاربردى است. از اين جهت، هرگونه تلاش نظرى در چارچوب مفهومى بايد ناظر به فوايد عملى باشد. در اين ميان ن

 

دانلود تحقیق اصول تربيت از ديدگاه اسلام

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق انسان کامل از ديدگاه نهج البلاغه | 20042 alis

تحقیق, انسان, کامل, از, ديدگاه, نهج, البلاغه,

انسان کامل از ديدگاه نهج البلاغه
الحمد الله الذي جعلنا من المتمسکين بولاية مولانا اميرالمؤمنين علي عليه السلام

«قيمه کل امري ما يحسنه»
«وانا لامرأ الکلام وفينا نشبت عروقه وعلينا تهدلت غصونه »

معجزات سفراي الهي بر دو قسم است: قولي وفعلي. معجزات فعلي تصرف درکائنات به قوت ولايت تکويني باذن الله تعالي است. از آن جمله است واقعه شجره قاصعه در نهج البلاغه که درخت به امر رسول الله از جاي خود کنده شد و مانند مرغي بال زنان به سوي پيغمبر اکرم شتافت.

قلع درب قلعه خيبر به دست يد الله امير(عليه السلام) که خود فرمود: «و الله ما قلعت باب خيبروقدفت به اربعين ذراعاً لم تحس به اعضائي بقوة جسديه ولا حرکه غذائيه ولکن ايدت بقوه ملکوتيه ونفس بنورها مضيئه» در عداد معجزه فعلي است.

معجزات قولي، علوم ومعارف است که به تعبير امير(عليه السلام) در خطبه اشباح نهج البلاغه از ملائکه اهل امانت وحي از حظائز قدس ملکوت بر مرسلين نازل شده

 

دانلود تحقیق انسان کامل از ديدگاه نهج البلاغه

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق آفرينش انسان از ديدگاه دانشمندان | 20095 alis

تحقیق, آفرينش, انسان, از, ديدگاه, دانشمندان

آفرينش انسان از ديدگاه دانشمندان

درباره آفرينش انسان و مواد اوليّه آن نظريات گوناگوني وجود دارد كه دو نظريه از ديرباز بوده است. عدّه‏اي معتقد به تبدّل انواع جانداران از جمله انسان هستند. مانند ‘چارلز داروين’ طبيعي دان انگليسي كه درباره آفرينش انسان معتقد است انسان يكي از انواع موجودات زنده است و با ميمون از يك منشأ بوده و اين دو داراي اجداد مشترك بودند و انسان تكامل يافته و به صورت كنوني درآمده است1.خداوند متعال در آيه 59 سوره آل عمران با تشبيه خلقت حضرت عيسي عليه‏السلام در خارق‏العاده بودن و استقلال آفرينش به آدم عليه‏السلام مي‏فرمايد:’إِنَّ مَثَلَ عِيسي عِنْدَ اللّهِ كَمَثَلِ آدَم خَلَقَهُ مِنْ تُراب.’ همانا مَثَل آفرينش عيسي در خارق‏العاده بودن به امر خدا مانند آفرينش آدم بوده كه خدا او را از خاك آفريد پس بدان خاك گفت بشري به حدّ كمال باش، هماندم چنان شد.

‘كرسي موريسُن’ در انتقاد از نظريه داروين مي‏نويسد: ‘كشفيّات داروين فقط قدم بزرگي در راه پيشرفت افكار فلسفي بوده است. اما امروز كسي مانند ‘هِگل’ نمي‏تواند بگويد كه با آب و مواد شيميائي و زمان مي‏توان آدم آفريد’2. هگل مي‏گويد: ‘هوا و آب و مواد شيميایي و زمان به من بدهيد و من با آنها انسان خلق كنم’3. با پيشرفت روزافزون علم و دانش، بي‏پايه بودن اين نظريه روشن‏تر مي شود. ما مي‏بينيم در عصر حاضر حتي كساني كه دست به شبيه‏سازي مي‏زنند، با پيوند سلّول زنده از يك گياه يا حيوان به يك موجود ديگر مانند خود موجود سلول گرفته شده، جاندار ديگري به وجود مي‏آورند، همانند پيوند گل و گياه است4. نه اين كه با يك مشت خاك و هوا و آب بتوان موجود زنده‏اي را خلق كرد. چرا كه دميدن روح و جان خلاّقي قادر و حكيم مي‏خواهد كه او تنها خداوند حكيم است كه هستي‏بخش تمام جهان هستي است. و او است كه به خاك تيره و خاموش، روح و جان مي‏بخشد چنانكه مي‏فرمايد: ‘…وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي…’ و از روح خود در آن دميدم.. و بعضي ديگر معتقدند كه آفرينش انسان مستقل از ساير جانداران مي‏باشد كه اين عقيده نشأت گرفته از ظواهر ديني و كتب آسماني مي‏باشد. مخصوصا قرآن مجيد هم تأييد مي‏كند. از جمله آيه 20 سوره روم و 59 سوره آل عمران.
‘كرسي موريسُن’ مي‏نويسد: ‘حقيقت امر اين است كه مؤلف اين كتاب هم اطلاع صحيحي در اين خصوص ندارد اما معتقد است كه حيات، نشانه‏اي از قدرت بي‏چون و چراي الهي است و به هيچ وجه جنبه مادي ندارد’5. ‘هو الخالِقُ الباري‏ءُ المُصَوِّرُ..’6. او خداوندي است خالق، آفريننده‏اي بي‏سابقه و صورتگري بي‏نظير…. باز در همان كتاب در جواب ‘هگل’ كه انسان را موجودي كاملاً مادي و تصادفي فرض مي‏كند، مي‏نويسد: هگل فراموش كرده

 

دانلود تحقیق آفرينش انسان از ديدگاه دانشمندان

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق بسيج از ديدگاه امام خميني «ره» | 20187 alis

تحقیق, بسيج, از, ديدگاه, امام, خميني, «ره»

بسيج از ديدگاه امام خميني «ره»
برخي از فرمايشات حضرت امام خميني «ره» درباره بسيج عبارتست از :
• « ائمه ما با همان ديد الهي که داشتند ، مي خواستند که اين ملت ها را با هم بسيج کنند از راههاي مختلف ، اينها را يکپارچه کنند تا آسيب پذير نباشند.»
• « اگر دفاع بر همه واجب شد ، مقدمات دفاع هم بايد عمل شود … اينطور نيست که واجب باشد بر ما که دفاع کنيم و ندانيم چه جور دفاع کنيم.»
• « ارتش بيست ميليوني (بسيج) فرمول دفاع همه جانبه از انقلاب اسلامي است.»
• « بسيج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهيدان گمنامي است که پيروانش بر گلدسته هاي رفيع آن اذان شهادت و رشادت سرداده اند.»
• « بسيج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکيل آن را همه مجاهدان از اولين تا آخرين امضاء نموده اند.»
• « بسيج شجره طيبه و درخت تناور و پر ثمري است كه شكوفه هاي آن بوي بهار وصل و طراوت يقين و حديث عشق مي دهد»،
• « بسيج ميقات پا برهنگان معراج انديشه پاك اسلامي است كه تربيت يافتگان آن، نام ونشاني در گمنامي و بي نشاني گرفته اند.»
• « سنگ بناي بسيج بر حكم فقهي و جهادي استوار است؛ جهادي كه مبتني بر روحيه دفاعي باشد و نه تهاجمي يا جهان گشايي »
• « اگر بر كشوري نواي دلنشين تفكر بسيجي طنين انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گرديد والا هر لحظه بايد منتظر حادثه ماند، بسيج بايد مثل گذشته و با قدرت و اطمينان خاطر به كار خود ادامه دهد .»
به نام حي جاويد
ترديدي نيست كه اقدام بسيار حياتي و تعيين‌كننده حضرت امام در تشكيل و تحقق بسيج در مقطعي از حيات انقلاب شكوهمند اسلامي به انجام رسيد كه نياز به اين نيروي تأثيرگذار عميقاً احساس مي‌شد و تدبير هوشيارانه حضرت امام، بيش از ديگران لزوم حضور بسيج را به منصه ظهور رسانيد تا آنجا كه بسيج با نمود خويش، فضاي جامعه انقلابي را طراوتي ديگرگونه بخشيد.
انسجام آحاد و طيف خودجوش طبقات اجتماع در پيوستن به بسيج از هر صنف و طايفه و از همه گروه‌هاي سني در موقعيت‌هاي اجتماعي، اين امكان را براي نهاد نوپاي بسيج فراهم آورد تا همگان با لبيك به فرمان و فراخوان بنيانگذار كبير

 

دانلود تحقیق بسيج از ديدگاه امام خميني «ره»

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق تورم از ديدگاه تقاضا | 20261 alis

تحقیق, تورم, از, ديدگاه, تقاضا

تورم از ديدگاه تقاضا
به استناد ارقام مندرج در جداول كتاب خلاصه تحولات اقتصادی كشور – بانک مرکزی جمهوری اسلامی ايران متوسط رشد نقدينگی در طی اجرای برنامه سوم توسعه(82-1379) معادل 6/28 درصد بوده است كه بالاتر از متوسط نرخ رشد توليد ناخالص داخلی (GDP) معادل 6/5 درصد بود و همين امر باعث عدم تعادل بين تقاضا و عرضه شده و در نتيجه منجر به افزايش سطح عمومی قيمت‌های گرديده است.
افزايش نقدينگی عمدتاً در واكنش به افزايش پايه پولی بوده و افزايش پايه پولی نيز ناشی از افزايش دارائيهای خارجی و بدهی دولت به بانک مركزی بوده است. عدم تعادل بين درآمدها و هزينه‌ها دولت از ديگر عوامل تورم از نظر تقاضا مي باشد.
تورم از ديدگاه عرضه
توليدات داخلی: با اجرای سياستهای كنترلی در سال 1374 و برقراری ثبات نسبی در بازار، اقتصاد كشور با افزايش توليد ناخالصی داخلی و زير بخش‌های آن (صنعت و معدن، كشاورزی، نفت و خدمات) مواجه گرديد.
طی سالهاي 78-1376 توليد تحت تأثير كاهش شديد درآمدهاي ارزی كاهش يافت. در طی سالهای82-1379 توليد از رشد قابل ملاحظه‌ای تحت تأثير افزايش درآمدهای ارزی قرار گرفت (كتاب خلاصه تحولات اقتصادی كشور –بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران) و اين امر باعث افزايش عرضه و كاهش تورم را به دنبال داشته است.
واردات: وابستگي به مواد و قطعات منفصله وارداتی ارز نارسائيهای مربوط به عرضه در بخش صنعت و معدن بوده است، لذا بر اين اساس تراز ارزی بخش صنعت و معدن منفی بوده و متكی به ارز حاصل از فروش نفت می باشد، اين نارسايی بخش صنعت و معدن را شديداً در برابر نوسانات قيمت و فروش نفت آسيب پذير می كند.
وجود ظرفيت خالی در بخش توليد، باعث افزايش هزينه‌های سربار شده و در نتيجه افزايش هزينه تمام شده توليدات صنعتی و معدنی ميگردد. ضعف‌های ساختاری كه منجر به محدوديت عرضه در بخش توليد مي گردد بقرار زير است:

 

دانلود تحقیق تورم از ديدگاه تقاضا

دریــــافت فایـــل