دیدگاه

دریافت تحقیق جايگاه خانواده از دیدگاه پیامبر | 20382 alis

تحقیق, جايگاه, خانواده, از, دیدگاه, پیامبر

جايگاه خانواده از دیدگاه پیامبر
«و لقد كرّمنا بنى آدم» (اسراء /70)

و ما فرزندان آدم را كرامت بخشيديم.
به طور كلى در برخوردها و رفتارهاى اجتماعى، روابطى كه انسانها با هم برقرار مى‏كنند تابع
دو ديدگاه است . يا بر مبناى ديدگاه «كرامت» است و يا بر مبناى ديدگاه «اهانت» است . بر
اساس اين دو نوع نگرش ، روابطى كه انسانها با هم دارند يا مبتنى بر «تكريم» وگرامى
داشتن است و يا مبتنى بر «استخفاف » و حقير شمردن است. در يك نگاه،انسان موجودى
است با ارزش و شريف و صاحب كرامت ذاتى و «حاصل بر و بحر» 1 و در نگاه ديگر موجودى
است بى ارزش و حقير و فاقد كرامت ذاتى و صرفاً طبيعى .
هرگونه كه انسان را تلقى كنيم، همان گونه با او برخورد مى كنيم . اگر انسان را موجودى
صاحب كرامت بدانيم، تلاش مى كنيم اين كرامت را در او تقويت كنيم، و به عكس اگر ديگران
را بى كرامت بدانيم، از سر تفرعن، آنان را كوچك شمرده ، مورد اهانت و حقارت واسخفاف
قرار مى‏دهيم . خداوند در مورد كرامت ذاتى انسانها، در آيه 70 سوره اسراء فرمود: «و لقد
كرمنا بنى آدم» (ما فرزندان آدم را – نوع انسان را – كرامت بخشيديم) و همچنين فرعون را، به
عنوان نمونه نگرش و برخورد تحقير آميز با انسان معرفى كرده است:
«فاستخف قومه فاطاعوه انهم كانوا قوماً فاسقين.» 2
او (فرعون) قومش را استخفاف كرد، پس اطاعتش كردند كه آنها قومى فاسق بودند.
فرعون، سمبل برخورد تحقير آميز با انسان است كه بقاى نظام فرعونى و مناسبات سلطه و
استثمار و استحمار ، جز در چهار چوب تهى كردن انسانها ميسر نمى‏شود.
انسان خفيف است كه مطيع فراعنه مى‏شود و اين نيست مگر به سبب «فسق» 3 او.
انسانى كه كرامت خود را زمين مى‏گذارد؛ انسانى كه پذيراى اهانت مى‏شود، ابتداً بايد
فاسق شده باشد، بايد از محتواى الهى خود عدول كرده باشد، تا پذيراى استخفاف ستمگر و
حكومت ستم شود. اصولاً راه و رسم و سيره همه جباران و حكومتهاى خودكامه و فاسد بر
اين است كه بارى ادامه تفرعن و خودكامگى خود، مردم را خفيف سازند، تهى كنند و آنها را
از نظر تفكر در سطحى نگاه دارند كه خطرى برايشان ايجاد نشود با تحميق آنها و خرد كردن
شخصيت حقيقى شان، آنان را به صورت ابزار وادواتى براى مقاصد خود سازند. جالب آنكه در
آيه فوق علت پذيرش استخفاف و قدرت گرفتن فراعنه را در فسق مردم معرفى مى‏كند: «آنها
گروهى فاسق بودند»، كه اگر فاسق نبودند و از اطاعت خدا و فرمان عقل خارج نشده بودند و
خود را از محتواى الهى، انسان خويش تهى نساخته بودند، تسليم هيچ فرعونى نمى‏شدند
آنها خود كرامت خويش را لگدمال كرده بودند، آن گاه تسليم استخفاف فرعونى شدند، آنها
فاسق بودند كه تن به تبعيت فاسق دادند.
بنابر آنچه گذشت، به اعتبارى در برخورد با انسان دو ديدگاه وجود دارد:
1- ديدگاه «الهى» كه انسان را با كرامت مى‏داند و نحوه برخورد با انسان را برخورد از سر
تكريم مى‏خواهد.
2- ديدگاه «فرعونى» كه انسان را براى اينكه به زير سلطه بكشد، استخفاف مى كند او را
حقير مى‏داند و دست به تحميقش مى‏زند، كه اگر انسان خرد شد، خفيف شد، سبك شد ،
تن به هر خوارى و پستى مى‏دهد.
منطق عملى پيامبر (ص)
سيره انبيا در برخورد با انسان، سيره الهى است . آنها «كريم» بودند و برخوردهايشان
«كريمانه» ؛ «صاحب كرامت» بودند و اهل «تكريم» مردم. انسان تا كرامت نداشته باشد،
نمى‏تواند تكريم كند و رسول خدا (ص) با كرامت‏ترين انسانها بود، چنانكه سيره نويسان در
وصف آن حضرت نوشته‏اند: «كان اكرم الناس» ؛ 4 و على (ع) در توصيف اين شأن رسول اكرم
(ص) او را گرامى‏ترين فرد عشيره و خاندانش معرفى كرد. 5 او گرامى‏ترين خلق خدا بود، كه
خداوند در كتاب شريفش به وجود گرامى او سوگند ياد مى‏كند و مى‏فرمايد:
«لعمرك انهم لفى سكرتهم يعمهون.»6
به جانت سوگند اينها در مستى خود سرگردانند.
قاضى عياض پس از ذكر اين آيه شريفه و بيان اينكه خداوند در اينجا نهايت تعظيم و تكريم را
نسبت به آن وجود عزيز عنوان فرموده است ، از قول ابن عباس نقل مى‏كند: «ما خلق الله
تعالى، و ما ذرأ ، و ما برأنفساً اكرم عليه من محمد (ص) و ما سمعت الله تعالى أقسم بحياة
أحد غيره.» 7(خداوند تعالى وجودى را گراميتر از محمد (ص) خلق نكرد و نيافريد و لباس
هستى نپوشانيد، و من نشنيده‏ام كه خداوند جز به وجود (گرامى) او به كس ديگرى سوگند
ياد كرده باشد). و از ابوالجوزاء 8 نيز شبيه به همين سخن نقل شده است .9
آن حضرت «اكرم خلق» بود و بيشترين تكريم را در رفتارش نسبت به خلق خدا داشت . او كه
مزين به وصف «لولاك لما خلقت الافلاك » 10 بود، در مناسبات اجتماعى خود آن قدر
بى‏پيرايه وعارى از هر تكلف و افتاده بود كه گويا بشرى است مثل ساير مردم بى هيچ مزيتى
، 11 و سيره اجتماعى‏اش بر تكريم انسانها استوار بود و آن چنان آنها را مورد احترام قرار
مى‏داد و گرامى مى‏داشت و شخصيت مى‏بخشيد كه تصورش نيز دشوار بود . حضرت
حسين (ع) گويد از پدرم از مجلس رسول خدا (ص) پرسش كردم ، فرمود:
«(پيامبر) در مجلسش بهره هر كس را عطا مى كرد (هيچ كس بى بهره از مج

 

دانلود تحقیق جايگاه خانواده از دیدگاه پیامبر

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق قرآن‏شناسی از دیدگاه امام خمینی(ره) | 20367 alis

تحقیق, قرآن‏شناسی, از, دیدگاه, امام, خمینی(ره)

قرآن‏شناسی از دیدگاه امام خمینی(ره)
قرآن شناسان تاكنون قرآن را از زاویه‏های مختلف نگاه كرده‏اند. همچنین افكار و اندیشه‏های امام خمینی (ره) به عنوان یك قرآن شناس برجسته و تأثیرگذار بر مسلمانان از جهات گوناگون بررسی و تحقیق شده است. نویسنده مقاله حاضر كوشیده است تا قرآن‏شناسی امام را از نظر راه و رسم برخورداری از قرآن طرح و شرح كند. ما امیدواریم كه این مقاله از یك سو فتح بابی باشد برای قرآن‏شناسی دیگران و از سوی دیگر، گامی هرچند كوچك در فراخوانی از همه آنان كه مایلند در ویژه‏نامه قرآن‏شناسی امام خمینی ما را یاری رسانند.

این كتاب بزرگ الهی كه از عالم غیب الهی و قرب ربوبی نازل شده… از بزرگترین مظاهر رحمت مُطلقه الهیه است. این مطلبی است كه امام خمینی در كتاب آداب الصلواة عنوان كرده‏اند.
قرآن شریف به قدری جامع لطایف و حقایق و سرایر و دقایق توحید است كه عقول اهل معرفت در آن حیران می‏ماند. این، اعجاز بزرگ این صحیفه نورانیه آسمانی است، نه فقط حسن تركیب و لطف بیان و غایت فصاحت و نهایت بلاغت و كیفیت دعوت و اخبار از مغیبات و اِحكام اَحكام و اتقان تنظیم عایله و امثال آن، كه هر یك مستقلاً اعجازی فوق طاقت و خارق عادت است. بلكه می‏توان گفت این كه قرآن شریف معروف به فصاحت شد و این اعجاز در بین سایر معجزات مشهور آفاق شد، برای این بود كه در صدر اول اعراب را این تخصص بود و فقط این جهت از اعجاز را درك می‏كردند و جهات مهم‏تری كه در آن موجود بود و جهت اعجازش بالاتر و پایه ادراكش عالی‏تر بود اعراب آن زمان درك نكردند. الآن نیز آنهایی كه هم افق آنها هستند، جز تركیبات لفظیه و محسنات بدیعیه و بیانیه چیزی از این لطیفه الهیه ادراك نكنند.1
قرآن یك سفره گسترده‏ای است كه همه از آن استفاده می‏كنند، منتها هر كس به وضعی استفاده می‏كند.2 آن برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلكه عایله بشری از مقام شامخ احدیت به كشف تام محمدی (ص) تنزل كرد كه بشریت را به آنچه باید برسند، برساند. این صحیفه الهیه، كتاب احیای قلوب به حیات ابدی علم و معارف الهیه است. این كتاب خداست و به شؤون الهیه جل و علا دعوت می‏كند.4
اهداف و مقاصد نزول قرآن
ما باید مقصود از تنزیل این كتاب را قطع نظر از جهات برهانی، كه خود به ما مقصد را می‏فهماند، از خود كتاب خدا اخذ كنیم. صاحب كتاب مقصد خود را بهتر می‏داند. اكنون به فرموده‏های این مصنف راجع به شؤون قرآن نظر می‏كنیم، می‏بینیم خود می‏فرماید: ‘ذالك الكتاب لاریب فیه هدی’ للمتقین’. این كتاب را كتاب هدایت خوانده است. می‏بینیم در یك سوره كوچك چندین مرتبه می‏فرماید: ‘ولقد یسرنا القرآن للذكر فهل من مذكر’ می‏بینیم می‏فرماید ‘وانزلنا الیك الذكر تبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفكرون’. می‏فرماید: ‘كتاب انزلناه مبارك لیدبروا آیاته و لیتذكر اولوالالباب’. (سوره ص آیه29)
بدان كه این كتاب شریف، چنانچه خود بدان تصریح فرموده، كتاب هدایت و راهنمای سلوك انسانیت و مربی نفوس و شفای امراض قلبیه و نوربخش سیر الی الله است. بالجمله، خدای تبارك و تعالی به واسطه سعه رحمت بر بندگان، این كتاب شریف را از مقام قرب و قدسی خود نازل فرموده و بر حسب تناسب عوالم تنزل داده تا به این عالم ظلمانی و سجن طبیعت رسیده و به كسوه الفاظ و صورت حروف درآمده، برای استخلاص مسجونین در این زندان تاریك دنیا رهایی مغلولین در زنجیرهای آمال و امانی و رساندن آنها از حضیض نقص و ضعف و حیوانیت به اوج كمال و قوت و انسانیت.5،
مقصد قرآن، چنانچه خود آن صحیفه نورانیه می‏فرماید: هدایت به سبل سلامت است و اخراج از همه مراتب ظلمات است به عالم نور و هدایت به طریق مستقیم است. باید انسان به تفكر در آیات شریفه مراتب سلامت را از مرتبه دانیه آن، كه راجع به قوای ملكیه است تا منتهی النهایه آن كه حقیقت قلب سلیم است… به‏دست آورد. و سلامت قوای ملكیه و ملكوتیه گم شده قاری قرآن باشد، كه در این كتاب آسمانی این گم شده موجود است و باید با تفكر آنرا استخراج كند.6 هیچ جا بهتر از قرآن نیست. هیچ مكتبی بالاتر از قرآن نیست. این قرآن است كه ما را هدایت می كند به مقاصد عالیه كه در باطن ذاتمان توجه به او هست و خودمان نمی‏دانیم. 7
اتصال معنویت به مادیات و انعكاس معنویت در همه جهات مادیت از خصوصیات قرآن است كه افاضه فرموده است. قرآن در عین حالی كه یك كتاب معنوی، عرفانی و آنطوری است كه به دست ماها، به خیال ماها، به خیال جبرییل امین هم نمی‏رسد، در عین حال یك كتابی است كه تهذیب اخلاق می‏كند، استدلال هم می‏كند، حكومت هم می‏كند، و وحدت را هم سفارش می‏كند و قتال را هم سفارش می‏كند
[ آرمان اصلی وحی این بوده است كه برای بشر معرفت ایجاد كند، معرفت به حق تعالی در راس همه امور این معناست. اگر تزكیه گفته شده و دنبالش تعلیم گفته شده است، برای این است كه نفوس تا تزكیه نشوند نمی‏توانند برسند.9] از مقاصد و مطالب آن، دعوت به تهذیب نفوس و تطهیر بواطن از ارجاس طبیعت و تحصیل سعادت و بالجمله، كیفیت سیر و سلوك الی الله است10
قرآن و كتاب‏های حدیث، كه منابع احكام و دستورات اسلام است با رساله‏های عملیه كه توسط مجتهدین عصر و مراجع نوشته می‏شود، از لحاظ جامعیت و اثری كه در زندگی اجتماعی می‏تواند داشته باشد به كلی تفاوت دارد نسبت اجتماعیات قرآن با آیات عبادی آن، از نسبت صد به یك هم بیشتر است.11 كتابی است كه آدمی باید از اینجا تا آخر دنیا و تا آخر مراتب حركت بكند، یك همچو كتابی است كه هم معنویات انسان را درست می‏كند و هم حكومت را درست می‏كند، همه چیز توی قرآن هست.12 قرآن كتاب تعمیر مادیات نیست. همه چیز است. انسان را به تمام ابعاد تربیت می‏كند، مادیات را در پناه معنویات قبول دارد ، و ما

 

دانلود تحقیق قرآن‏شناسی از دیدگاه امام خمینی(ره)

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق مراحل نفس از دیدگاه شهید مطهری | 20420 alis

تحقیق, مراحل, نفس, از, دیدگاه, شهید, مطهری

مرحوم مطهّرى رضوان الله تعالى عليه مسئله ى نتيجه ومحصول عبادت خالصانه و عارفانه
را اين چنين توضيح مى دهد :
« اساساً هر موجودى كه قدمى در راه كمال مقدّر خويش پيش رود و مرحله اى از مراحل كمالات خود را طى كند ، راه قرب به حق را مى پيمايد .»
انسان نيز يكى از موجودات عالم است ، و راه كمالش تنها اين نيست كه امروز تمدّن ناميده مى شود ، يعنى يك سلسله علوم و فنون كه براى بهبود اين زندگى مؤثّر و مفيد است ، و تنها اين نيست كه در يك سلسله آداب و مراسم كه لازمه ى بهتر زيستن اجتماعى است پيشرفت حاصل كند ، اگر انسان را تنها در اين سطح در نظر بگيريم مطلب همين است، ولى انسان راهى و بُعد ديگرى دارد كه از طريق تهذيب نفس و با آشنايى آخرين هدف يعنى ذات اقدس احديت حاصل مى گردد .آرى ! نفس و قواى آن با عبادت خالصانه ، آن هم تحت سرپرستى انسان كامل ، در اختيار حق قرار مى گيرد و از اين طريق انسان به يك موجود الهى و با كرامت تبديل مى گردد .در اين قسمت لازم است بحثى كوتاه ، از آيات و روايات و كتابهاى قابل توجّه اخلاقى و عرفانى و تربيتى ، درباره ى نفس تقديم كنيم ، باشد كه در ديگرى از معرفت و بينش به روى ما باز شود .
• مراحل نفس:

عارفانِ عاشق ، براى نفس هفت منزل برشمرده اند كه بايد براى رسيدن به مقصود ، به درجه ى نهايى آن ، كه حالت مرضيّه بودن است رسيد
1) نفس اماره:
در اين مرحله ـ چنانكه در سوره ى يوسف آيه ى 53 به آن اشاره شده است – نفس حيوانى در زندگى انسان غلبه ى كامل و سلطه ى شديد دارد . با بودن حالت امّارة بالسّوء ، نفس ناطقه به هيچ وجه نمى تواند رخسارهِ ملكوتى خود را تجلّى دهد .
از نفس امّاره جز آثار حيوانيّت و بهميّت سر نمى زند . همه ى كارها و حركات و سكنات انسان در اين مرتبه ، نشانى از طبيعت حيوانى است و نفس او هميشه به شرارت و بدى امر مى كند .انسان آلوده به گناه نبايد فراموش كند كه رغبت ، ميل و اشتهاى به گناه ، از نشانه هاى مهم اسارت نفس امّاره است ، و اجابتِ دعوت نفسى كه همواره انسان را به نافرمانى فرا مى خواند ، خسارتِ جبران ناپذيرى را به دنبال خواهد داشت . از نظر قرآن كريم و روايات معصومان (عليهم السلام) انسان در اين حال ، فرق چندانى با حيوان ندارد و بلكه در پاره اى خصوصيّاتِ حيوانى از حيوان نيز بدتر است .اين نفس امّاره ى خطرناك امروزه در ميان بيشترِ مردم روى زمين و حتّى در ميان ملل به اصطلاح متمدّنى كه غرق هوسرانى و شهوت پرستى هستند ، نفوذ و غلبه دارد و آنان در حيوانيّت از بسيارى از حيوانات برترند .

 

دانلود تحقیق مراحل نفس از دیدگاه شهید مطهری

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق معراج پیامبر صلی الله علیه و آله در دیدگاه عقل و وحی و آثار تربیتی آن | 20461 alis

تحقیق, معراج, پیامبر, صلی, الله, علیه, و, آله, در, دیدگاه, عقل, و, وحی, و, آثار, تربیتی, آن

معراج پیامبر صلی الله علیه و آله در دیدگاه عقل و وحی و آثار تربیتی آن
مقدمه

بحث از واقعة شگفت انگیز و محیرالعقول معراج پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله از جمله مباحث جنجال برانگیزی به شمار می‌اید که از دیرباز تاکنون، بر سر زبان و قلم دوست و دشمن جریان داشته است. برخی از اندیشمندان و مفسران به فراخور بضاعت و توان علمی خود، در این زمینه مطالبی را به رشتة تحریر درآورده و دیدگاه‌های خود را مطرح ساخته‌اند. نگارنده در این مجال در پی ارائه تحلیلی کوتاه، رسا و نسبتاً جامع از دو بُعد عقل و وحی، و گذری بر آثار تربیتی پدیدة معراج است که برای عموم مخاطبین در سطوح مختلف نیز قابل استفاده و درک باشد تا در سالی که به نام پربرکت پیامبراعظم صلی الله علیه و آله مزین گردیده است، خدمتی ناچیز به روح ملکوتی و بلند آن مقام عظما و عبد حقیقی باری تعالی، قلمداد گردد.

علت اعجاب برانگیز بودن پدیدة معراج، جسمانیت عروج پیامبر صلی الله علیه و آله به عوالم دیگر است. شکی نیست که اگر این واقعة تاریخی و سیر آسمانی، مربوط به روح پیامبر یا صرفاً مربوط به عالم رؤیا باشد، برای هیچ شخصی تعجب برانگیز نیست و هیچ کسی در مقام انکار آن بر نخواهد خاست و در حقیقت نقطة افتخار‌آمیزی برای مقام شامخ پیامبر خاتم قلمداد نخواهد شد. از این رو، تمام اهتمام ما در این نوشتار کوتاه، بر اثبات معراج آسمانی آن حضرت با هردو بعد جسم خاکی و روح ملکوتی اوست که در دیدگاه دانشمندان اسلامی، حقیقتی قابل قبول و اثبات برای دیگران است، و در طول تاریخ اسلام نیز پیوسته مورد تحلیل برخی از اندیشمندان اسلامی قرار گرفته است.
توجیهات عقلانی معراج

در آغاز سخن، شایسته است به بررسی جایگاه عقلی این حادثة عظیم تاریخی- قبل از استناد به قرآن و احادیث- و تحلیل عقلانیت بپردازیم. در نگاه نخست، عقل آدمی غیر قابل باور می‌داند که روح انسان با بدن خاکی او در همة شرایط همگام باشد و او را در همه جا همراهی نماید. آنچه مسلّم و قابل درک است، همان مقدار از همراهی عادی‌ است که در عموم انسان‌ها قابل اتفاق می‌باشد؛ همانند همراهی روح و بدن و پیمودن مراتب مختلف هستی در عالم رؤیا یا همراهی این دو در مسائل روزمرّة زندگی و کارهای عادی که به وسیله جسم انسان و با نظارت و تدبیر روح[1] انجام می‌پذیرد. اما تبعیت جسم خاکی از روح در غیر از محدودة دنیا، امری نامعهود و نامأنوس است و نمی‌توان با قواعد ظاهری و فهم عمومی بشر به سادگی به ادراک آن دست یازید. با این همه، از آنجا که ما این مطلب را امری مسلّم و قابل تحقّق می‌دانیم، جا دارد چند توجیه عقلانی را برای آن بیان نماییم.
توجیه نخست

برخی از فلاسفة بزرگ اسلامی بر این باورند که جسمانیت معراج باشکوه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله بدین‌سان قابل توجیه می‌باشد که تبعیت بدن از احکام روح در همة انسان‌ها، برابر نیست؛ در برخی از افراد عادی، روح متوجه به امری است که ایجاد آن را مطالبه می‌نماید، اما بدن آنها به نافرمانی از روح می‌پردازد و به احکام آن تمکین نمی‌نمابد. این قانون در خصوص بدن مبارک پیامبراعظم صلی الله علیه و آله صادق نیست و دربارة ایشان، موضوع کاملاً برعکس است. دلیل آنان بر این مدعا، این است که جسم مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله در نهایت لطافت است و همانند آن را در اجسام دیگر نمی‌توان یافت و بنا بر قاعدة «اشتراک معنوی وجود» که از قواعد مهم عقلی به شمار می‌اید، افق هر بدنی از حیث مرتبة وجود، مرتبط و متصل به افق وجودی

 

دانلود تحقیق معراج پیامبر صلی الله علیه و آله در دیدگاه عقل و وحی و آثار تربیتی آن

دریــــافت فایـــل

دریافت گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی | 22411 alis

گزینش, های, ما, در, عشق, از, دیدگاه, روانشناسی

گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی
عشق پدیده ای است که از دیر باز ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. دانشمندان حوزه های گوناگون به نوعی به تحلیل این پدیده در انسان پرداخته اند.مطلبی که در زیر آمده است سعی دارد به طور اجمالی یک سری از فاکتور های روانی را که در ایجاد این حس نقش بازی می کنند را باز شمارد.
معشوق انعکاسی ازعاشق
جستجوی فردی که انعکاسی از ما باشد از شایع ترین تئوری هایی است که به عنوان دلیل انتخاب معشوق بیان می شود. به این مفهوم که در فرد مقابل چیزی که در خودمان نیز وجود دارد، ما را به طرف او جذب می کند. در حقیقت در این نوع عشق انسان در جستجوی ‘منی دیگر’ است. منی که بتواند تصویر مرا چون آیینه در خود انعکاس دهد. منی که برایم آشناست و برایم امنیت به همراه می آورد.
گاهی نیز در جستجوی آیینه ای هستیم که ‘من ایده آل ‘ را به ما باز گرداند. اگر به عنوان مثال ‘سخت کوش بودن’ جزو ایده آل های ما باشد، اینکه بتوانیم عشق فردی سخت کوش را به خود معطوف کنیم، برایمان تائیدی است از تصویری که می خواهیم از خودمان داشته باشیم.
در حقیقت، ما در این نوع عشق، در جستجوی نگاهی هستیم که ما را در آن تصویری که دوست داریم از خودداشته باشیم تائید کند.هر چه تردید در صحت این تصویراز خود بیشتر باشد، حضور این دیگری به عنوان عاملی اطمینان بخش برای ما حیاتی تر می شود.
البته باید گفت در اغلب عشق ها، به میزانی این بعد به چشم می خورد. هر فردی در رابطه با معشوق تا حدی در جستجوی بازسازی نگاهی است که از خود دارد. نگاه تائید کننده ی دیگری برای ما نمودی است که چقدر با’ایده آل هامان’منطبق هستیم. ولی زمانی که عشق تنها به این جنبه خلاصه شود، می تواند نمودی از شخصیت شکننده فرد عاشق باشد که بدون نگاه مثبت معشوق تمام روانش متزلزل می شود.
یکی دیگر از مشخصاتی که این عشق دارد،ایده آلیزه کردن فرد معشوق است. زیرا که شخص برای اینکه بتواند دیگری را بعنوان آیینه ای که تصویرش را به او باز می گرداند مورد تائید قرار دهد،باید از او در ذهنش شخص ‘معتبری’ بسازد.

 

دانلود گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی

دریــــافت فایـــل

دریافت پاورپوینت عدالت از دیدگاه نهج البلاغه | 27262 alis

پاورپوینت عدالت از دیدگاه نهج البلاغه,پاورپوینت, عدالت, از, دیدگاه, نهج, البلاغه,

نوع فایل.ppt: (قابل ويرايش و آماده پرينت)
تعداد اسلاید : 32 اسلاید

قسمتی از متن.ppt:

فهرست:

1.تعریف عدل
2.چگونگی واداشتن نفس به عدالت
3.ویژگی های عدالت
4.عوامل نیل به ستمگری
5.اقسام ظلم و ستم
6.نشانه های ستمکاران
7.عواقب ظلم و ستم
8.اثرات عدالت
9.اهمیت عدالت
10.توصیه هایی در رابطه با منع از ستمگری
11.برقراری حکومت عدل جهانی

1- تعریف عدل:
قصار 437 ص 553
از امام پرسيدند عدل يا بخشش، كدام يك برتر است، فرمود: عدالت هر چيزى را در جاى خود مى‏نهد، در حالى كه بخشش آن را از جاى خود خارج مى‏سازد. عدالت تدبير عمومى مردم است، در حالى كه بخشش گروه خاصّى را شامل است، پس عدالت شريف‏تر و برتر است.

1- تعریف عدل:
473 قصار 31 ص
ايمان بر چهار پايه استوار است: صبر، يقين، عدل و جهاد.
عدل نيز بر چهار پايه بر قرار است: فكرى ژرف انديش، دانشى عميق و به حقيقت رسيده، نيكو داورى كردن و استوار بودن در شكيبايى. پس كسى كه درست انديشيد به ژرفاى دانش رسيد و آن كس كه به حقيقت دانش رسيد، از چشمه زلال شريعت نوشيد، و كسى كه شكيبا شد در كارش زياده روى نكرده با نيكنامى در ميان مردم زندگى خواهد كرد.

1- تعریف عدل:
قصار 231 ص 509
در تفسير آيه 90 سوره نحل «خدا به عدل و احسان فرمان مى‏دهد» فرمودند:
عدل، همان انصاف، و احسان، همان بخشش است.

2- چگونگی واداشتن نفس به عدالت:
خطبه 87 صفحه 147
حضرت در معرّفى بهترين بنده خدا فرمودند:
… خود را به عدالت واداشته
و آغاز عدالت او آن كه هواى نفس را از دل بيرون رانده است،
حق را مى‏شناساند و به آن عمل مى‏كند.

3- ویژگی های عدالت:
الف- عدالت نیاز اساسی مردم

نامه 53 ص 441
بسيارى از نيازمندى‏هاى مردم رنجى براى تو نخواهد داشت، كه شكايت از ستم دارند يا خواستار عدالتند، يا در خريد و فروش خواهان انصافند.

 

دانلود پاورپوینت عدالت از دیدگاه نهج البلاغه

دریــــافت فایـــل