هنر

دریافت تحقیق هنر و معماري اسلامي | 19384 alis

تحقیق, هنر, و, معماري, اسلامي

هنر و معماري اسلامي
جهاني شدن را با سه رويکرد مورد توجه و تأمل قرار داده‌اند. گروهي آن را معادل غربي شدن قلمداد کرده و چون اين تمدن را فاقد صلاحيت‌هاي لازم براي جهانشمولي فرهنگ و انديشه‌اش (به ويژه در ابعاد اخلاقي و آرمانگرايي) مي‌دانند، جهاني شدن را خطري براي جهان معاصر ارزيابي مي‌کنند و البته دلائل کافي وافي براي اثبات مدعاي خويش – در فقدان صلاحيت‌هاي لازم تمدن غربي – دارند. اما اين که جهاني شدن کاملاً معادل غربي شدن باشد، فيه تأمل.
گروهي ديگر جهاني شدن را تحقق رؤياهاي بشري در رسيدن به زبان و انديشه‌اي مشترک دانسته و آن عاملي براي رسيدن به نوعي عدالت جهاني و توزيع همسان و يکسان ماده و معنا در سطح جهان مي‌دانند. از ديدگاه اينان جهاني شدن فرصتي طلايي براي رسيدن به سطحي از ترقي است که ضعف‌ها و قوت‌ها در هم آميزند و حاصل اين آميختن، نوعي عدالت در بهره‌بري از امکانات مادي و معنوي زمين باشد و گروه سوم، صحت و واقع‌نگري هر دو ديدگاه فوق را در تبيين دقيق جهاني شدن، انکار، و آن رامحصول ذوق‌زدگي از يک سو و بدبيني مفرط از ديگر سو مي‌دانند اينان عقيده دارند، جهاني شدن از براي ملت‌ها و تمدن‌هايي که صاحب ايده و انديشه‌اند، يک فرصت است. جهاني شدن تنها فرصتي براي عرضه کردن استعدادها قابليت‌هاي تمدن‌ها و فرهنگ‌ها – به ويژه معنايي و معنوي – در جهان آيينه‌گوني است که رسانه‌ها آن را ساخته و پرداخته‌اند و نه صرفاً بستري مطيع و مهيا براي سلطه‌گري جهاني تمدن‌هايي خاص. به يک عبارت از تصور جهاني شدن لزوماً استعداد جهاني بودن حاصل نمي‌گردد. لذا بايد از اين فرصت براي رسيدن به جهاني بهتر، عادلانه‌تر و بخردانه‌تر بهره جست‌ و اين با شناخت جهان و فرهنگ‌هايش و نيز ايده‌ها و انديشه‌هايش حاصل مي‌شود. جهاني شدن پروسه‌اي است که مي‌بايست مقدمه‌اي چون جهان‌شناسي داشته باشد. گروه سوم قبل از صدور حکم نفي يا قبول جهاني شدن، سعي بر آن دارند که جهان را با تمامي جلوه‌هاي فکري و فرهنگي و هنري‌اش بشناسند و خود را بشناسانند. اين جهاني شدن مطلوب تمامي کساني است که به کرامت، عزت و استعدادها و قابليت‌هاي شگرف انسان اعتقاد دارند.
اين مقاله از رويکردهاي فوق، رويکرد سوم را برگزيده است و در همين راستا از قابليت‌هاي تمدني سخن مي‌گويد که به دليل اعتقاد به وحدانيت مصوري خالق و نيز کرامت انسان، زبان و بياني جهاني دارد. و اين جهاني بودن آن‌گاه بيشتر آشکار مي‌شود که به نگره‌هاي شهودي و بنيان‌هاي اشراقي هنر اين تمدن به ديده دقت و تأمل نظاره شود.

اندلس (يا همان اسپانياي امروزي)، حلقه واسط فرهنگ و هنر اسلام و غرب است. حضور هشتصد ساله مسلمين در اين سرزمين و به بار نشستن عميق فرهنگ و هنر اسلامي، اسپانيا را پلي ميان دو تمدن تبديل نمود. شايد اولين حاکم اسلامي که اندلس و به ويژه قرطبه را به مرکزي فرهنگي تبديل و آن را مهمترين نقطه اتصال فرهنگ و هنر اسلامي با غرب قرار داد، عبدالرحمان دوم (متوفي 238 هجري – 852 م) باشد. در زمان وي اندلس به پيشرفت‌هاي فرهنگي، علمي، فني و هنري شگرفي دست يافت و طلايه‌دار فرهنگي متعالي در رويارويي با تمدني گرديد که آغازين قرون دوره تاريکي خود را پشت سر مي‌گذاشت.
شوق و ذوق او در تبديل قرطبه به يکي از علمي‌ترين شهرهاي جهان، سبب گسيل شاعر دربارش «عباس بن‌ناصح» به مشرق زمين شد. وي مأموريت داشت تا کتب با ارزش را خريداري و علوم ايران و يونان را استنساخ کند. تلاش‌هاي او در اين مورد به خلق کتابخانه‌اي در قرطبه انجاميد که به گفته «لويي پرونسال» چهارصد هزار کتاب در آن موجود بود. (بخش مهمي از اين کتب پس از قدرت يافتن کاردينال خمينس در اندلس در جشن کتاب سوزان غرناطه سوزانده شد.) (1)
حضور دانشمندان و رياضيدانان مشهوري چون ابن‌فرناس، (اولين دانشمندي که در قرن نهم ميلادي برنامه پرواز را با ساختن بال‌هايي براي خود و طي مسافتي، طراحي نمود) يحيي‌بن حبيب منجم، عبيدالله شمس و عبدالواحدبن اسحاق ضبي و نيز موسيقيدانان بزرگي چون زرياب (شاگرد اسحاق موصلي و يکي از مشهورترين موسيقيدانان دربار هارون‌الرشيد که خود آغازي بر ورود هنر به نقطه اتصال دو تمدن اسلامي و غربي بود) بر اهميت و شکوه علمي اندلس مي‌افزود.
از ديگر سو بلند آوازه‌اي چون محي‌الدين ابن عربي که سلطان مباحث عرفان نظري تمدن اسلامي است، خود زاييده مرسيه اندلس و ميراث بر فرهنگ غني و عميقي است که در آن سرزمين ريشه دوانيده بود. به عنوان مثال او در «فصوص» «و فتوحات» چه بسيار از «ابن مسره» (متوفي 899 ميلادي) به عنوان يکي از مهم‌ترين عرفاي اندلس نام مي‌برد که به تحقيق و تصديق محققان، کاملاً مؤثر بر انديشه‌هاي ابن عربي بوده است. ديدار مشهور ابن عربي با ابن رشد در مرسيه نيز خود بيانگر حضور فلاسفه و انديشمندان مهم اسلامي در اقصي نقاط غربي تمدن اسلامي است. فلاسفه‌اي چون ابن باجه (متوفي 1138 ميلادي) که او را در مقايسه با ساير فلاسفه مسلمان، به فارابي (معلم ثاني) شبيه کرده‌‌اند و صاحب کتاب مشهوري چون «تدبير المتوحد» است (کتابي که به سبک جمهوري افلاطون، در پي بنيادگذاري تئوريک مدينه‌اي فاضله است) بر اهميت علمي و فرهنگي اندلس مي‌افزايد. اين لغت‌شناس، شاعر، اديب، حافظ قرآن«، رياضيدان و منجم بزرگ، همچنين صاحب کتب ديگري چون «کتاب النفس» و «رساله الاتصال» علاوه بر تعليقاتش بر آراء جالينوس، فارابي و ارسطو است. ابن طفيل، فيلسوف نامدار ديگري از اندلس است که در سال 520 هجري (1106 ميلادي) در شهر قادس به دنيا آمد و در اهميت و نقش او همين بس که وي استاد ابن رشد، مهمترين مروج آراء فلسفي جهان اسلام در اروپاست.
علاوه بر فلسفه، در علوم ديگر نيز اندسل مسلمان، صاحب آوازه است. علومي چون ستاره‌شناسي، علم‌الافلاک و رياضيات. به عنوان مثال مجريطي (متوفي 1007 م) که در مجريط (Madrid) ديده به جهان گشود و از سرآمدان روزگار خود و به تعبير صاعد در «طبقات‌الامم» امام رياضيدانان عصر خويش بود، زيج خوارزم

 

دانلود تحقیق هنر و معماري اسلامي

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق هنر و معماری کاشان | 19425 alis

تحقیق, هنر, و, معماری, کاشان

تپه هاي باستاني سيلك

پس از فرونشستن آب درياچه مركزي و خشك شدن تدريجي آن، ساكنان اطراف آن مجبور شدند نواحي حاصلخيزي مانند اطراف فين كه همان منطقه «سيلك» باشد را جهت زندگي كردن و سكونت اختيار كنند، ولي اين قدمت تا پيش از شصت سال پيش همچنان ناشناخته بود تا اينكه بر اساس بررسي هاي علمي پروفسور گريشمن در سال 1311 ش (1933 م) قدمت آثار به جا مانده در اين تپه ها به هزاره پنجم تا اول قبل از ميلاد منسوب گرديد. آثاري از اين تپه ها در موزه هاي لوور فرانسه، ملي ايران و باغ فين موجود مي باشد.
اين تپه در مغرب مسير كاشان- فين و در مجاورت جاده قرار دارد. سيلك در حال حاضر مشتمل بر يك تپه شمالي و يك تپه جنوبي است كه به فاصله 500 متر از يكديگر قرار دارند. و در جلو اين تپه ها گورستانهائي از انسانهاي ماقبل تاريخ وجود دارد.
باغ فين

بناي اوليه باغ فين به قبل از اسلام و با تمدن سيلك پيوند خورده است كه تمدن سيلك نيز پيوندي ناگسستني با چشمه جوشقاني دارد كه در بالاي باغ جاري است، و به چشمه سليمانيه معروف است و از ديرباز همچنان در آبادي منطقه فين موثر بوده است.
از زمانهائي بس دور در پائين اين چشمه باغي وجود داشته است كه كمي پائينتر از باغ فعلي بوده و بر اثر زلزله اي كه در سال 982 ه.ق روي داد باغ به كلي ويران شد كه به دستور شاه عباس صفوي بعد از سال 1000 ه.ق باغي در مكان فعلي كه در حقيقت قسمتي از باغ قديمي بود ساخته شد.از سال 1135 قمري بعد از حمله افاغنه آباداني باغ به ركود گرائيد ولي با دستور كريم خان زند به خصوص با ساختن عمارت كه به نام «خلوت كريم خاني» در ضلع جنوبي باغ واقع است باغ فين روي به آباداني گذاشت ولي با زلزله معروف سال 1192 قمري باغ فين نيز آسيب كلي ديد،كه پس از آن يعني از سال 1200 قمري و با روي كار آمدن سلسله قاجار به خصوص با دستور فتحعلي شاه به مرمت و عمارت، باغ جاني دوباره گرفت كه ساختمان شتر گلوي فتحعلي شاهي در ضلع جنوب غربي باغ و حمام سلطنتي بزرگ كه در مجاورت حمام اوليه ساخته شد از آثار آن مي باشد. ولي با تبعيد صدر اعظم مقتدر ايران يعني اميركبير و سپس شهادت آن رادمرد در اين باغ، اين آباداني روي به ويراني نهاد.
با آغاز مشروطيت به جهت وضع دفاعي بناي باغ، اين مكان پناهگاه اشرار و ياغيان گشت و در مدت 14 سال ياغيان مصالح و اشياء گرانبهاي آن را به يغما برده و به تخريب باغ پرداختند. پس از ختم غائله اشرار، به مرمت باغ پرداخته شد. از وقايع مهم تاريخ در اين باغ مي توان به جشن تاج گذاري رسمي شاه اسماعيل صفوي و نيز قتل ميرزا تقي خان امير كبير در اين باغ اشاره كرد.
سردرب، ديوار و برج ها

مجموعه باغ فين حدود 25000 متر مربع مساحت دارد كه در بدو ورود به اين مجموعه ، با ساختمان رفيع سردرب ورودي باغ برخورد مي كنيم. اين قسمت از باغ در دوره صفويه بنا گذاشته شده است اين بنا داراي دو طبقه كه طبقه تحتاني شامل هشتي و دالان ورودي به باغ با اتاقهاي جانبي و طبقه فوقاني شامل سالن وسيع و زيبائي است كه داراي چشم انداز خوبي بر اطراف و از جمله بر باغ دارد و داراي درهاي مشبك و زيبائي است.
در اطراف باغ از جمله در طرفين سردر، ديواري به ارتفاع پنج و شش متر و هفت برج ديده مي شود.

 

دانلود تحقیق هنر و معماری کاشان

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق هنر و معماري اسلامی | 19423 alis

تحقیق, هنر, و, معماري, اسلامی

هنر و معماري اسلامي
جهاني شدن را با سه رويکرد مورد توجه و تأمل قرار داده‌اند. گروهي آن را معادل غربي شدن قلمداد کرده و چون اين تمدن را فاقد صلاحيت‌هاي لازم براي جهانشمولي فرهنگ و انديشه‌اش (به ويژه در ابعاد اخلاقي و آرمانگرايي) مي‌دانند، جهاني شدن را خطري براي جهان معاصر ارزيابي مي‌کنند و البته دلائل کافي وافي براي اثبات مدعاي خويش – در فقدان صلاحيت‌هاي لازم تمدن غربي – دارند. اما اين که جهاني شدن کاملاً معادل غربي شدن باشد، فيه تأمل.
گروهي ديگر جهاني شدن را تحقق رؤياهاي بشري در رسيدن به زبان و انديشه‌اي مشترک دانسته و آن عاملي براي رسيدن به نوعي عدالت جهاني و توزيع همسان و يکسان ماده و معنا در سطح جهان مي‌دانند. از ديدگاه اينان جهاني شدن فرصتي طلايي براي رسيدن به سطحي از ترقي است که ضعف‌ها و قوت‌ها در هم آميزند و حاصل اين آميختن، نوعي عدالت در بهره‌بري از امکانات مادي و معنوي زمين باشد و گروه سوم، صحت و واقع‌نگري هر دو ديدگاه فوق را در تبيين دقيق جهاني شدن، انکار، و آن رامحصول ذوق‌زدگي از يک سو و بدبيني مفرط از ديگر سو مي‌دانند اينان عقيده دارند، جهاني شدن از براي ملت‌ها و تمدن‌هايي که صاحب ايده و انديشه‌اند، يک فرصت است. جهاني شدن تنها فرصتي براي عرضه کردن استعدادها قابليت‌هاي تمدن‌ها و فرهنگ‌ها – به ويژه معنايي و معنوي – در جهان آيينه‌گوني است که رسانه‌ها آن را ساخته و پرداخته‌اند و نه صرفاً بستري مطيع و مهيا براي سلطه‌گري جهاني تمدن‌هايي خاص. به يک عبارت از تصور جهاني شدن لزوماً استعداد جهاني بودن حاصل نمي‌گردد. لذا بايد از اين فرصت براي رسيدن به جهاني بهتر، عادلانه‌تر و بخردانه‌تر بهره جست‌ و اين با شناخت جهان و فرهنگ‌هايش و نيز ايده‌ها و انديشه‌هايش حاصل مي‌شود. جهاني شدن پروسه‌اي است که مي‌بايست مقدمه‌اي چون جهان‌شناسي داشته باشد. گروه سوم قبل از صدور حکم نفي يا قبول جهاني شدن، سعي بر آن دارند که جهان را با تمامي جلوه‌هاي فکري و فرهنگي و هنري‌اش بشناسند و خود را بشناسانند. اين جهاني شدن مطلوب تمامي کساني است که به کرامت، عزت و استعدادها و قابليت‌هاي شگرف انسان اعتقاد دارند.
اين مقاله از رويکردهاي فوق، رويکرد سوم را برگزيده است و در همين راستا از قابليت‌هاي تمدني سخن مي‌گويد که به دليل اعتقاد به وحدانيت مصوري خالق و نيز کرامت انسان، زبان و بياني جهاني دارد. و اين جهاني بودن آن‌گاه بيشتر آشکار مي‌شود که به نگره‌هاي شهودي و بنيان‌هاي اشراقي هنر اين تمدن به ديده دقت و تأمل نظاره شود.
اندلس (يا همان اسپانياي امروزي)، حلقه واسط فرهنگ و هنر اسلام و غرب است. حضور هشتصد ساله مسلمين در اين سرزمين و به بار نشستن عميق فرهنگ و هنر اسلامي، اسپانيا را پلي ميان دو تمدن تبديل نمود. شايد اولين حاکم اسلامي که اندلس و به ويژه قرطبه را به مرکزي فرهنگي تبديل و آن را مهمترين نقطه اتصال فرهنگ و هنر اسلامي با غرب قرار داد، عبدالرحمان دوم (متوفي 238 هجري – 852 م) باشد. در زمان وي اندلس به پيشرفت‌هاي فرهنگي، علمي، فني و هنري شگرفي دست يافت و طلايه‌دار فرهنگي متعالي در رويارويي با تمدني گرديد که آغازين قرون دوره تاريکي خود را پشت سر مي‌گذاشت.
شوق و ذوق او در تبديل قرطبه به يکي از علمي‌ترين شهرهاي جهان، سبب گسيل شاعر دربارش «عباس بن‌ناصح» به مشرق زمين شد. وي مأموريت داشت تا کتب با ارزش را خريداري و علوم ايران و يونان را استنساخ کند. تلاش‌هاي او در اين مورد به خلق کتابخانه‌اي در قرطبه انجاميد که به گفته «لويي پرونسال» چهارصد هزار کتاب در آن موجود بود. (بخش مهمي از اين کتب پس از قدرت يافتن کاردينال خمينس در اندلس در جشن کتاب سوزان غرناطه سوزانده شد.)
حضور دانشمندان و رياضيدانان مشهوري چون ابن‌فرناس، (اولين دانشمندي که در قرن نهم ميلادي برنامه پرواز را با ساختن بال‌هايي براي خود و طي مسافتي، طراحي نمود) يحيي‌بن حبيب منجم، عبيدالله شمس و عبدالواحدبن اسحاق ضبي و نيز موسيقيدانان بزرگي چون زرياب (شاگرد اسحاق موصلي و يکي از مشهورترين موسيقيدانان دربار هارون‌الرشيد که خود آغازي بر ورود هنر به نقطه اتصال دو تمدن اسلامي و غربي بود) بر اهميت و شکوه علمي اندلس مي‌افزود.

 

دانلود تحقیق هنر و معماري اسلامی

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق هنر معماری دوره ی اشکانی | 19421 alis

تحقیق, هنر, معماری, دوره, ی, اشکانی

مقدمه
پارت دربرگيرنده خراسان امروزي بود. در كتيبه بيستون كه به داريوش بزرگ تعلق دارد از اين ناحيه بعنوان يكي از ساتراپيهاي ايران ياد مي شود. در مورد نژاد مردم ساكن اين سرزمين كه پارت ها ناميده مي شوند بين پژوهندگان و مورخان اختلاف نظر وجود دارد. بعضي اين اقوام را از نژاد آريائي و گروهي از نژاد زرد چيني و مغولي دانسته و بالاخره عده اي نيز آنها را آميزه اي از دو نژاد آريائي و زرد نوشته اند. اما امروز بيشتر خاورشناسان بر اين باورند كه پارتها آريائي بودند و به سبب اختلاف و آميزش با سك ها بعضي از آداب واخلاق و رسوم آن اقوام را اخذ كرده اند يكي از طوايف مختلف يك بنام «دها» در منطقه بين گرگان كنوني و بخشهاي شمالي درياي خزر سكونت گزيده . آنجا را به اعتبار نام خود دهستان ناميدند. هنوز چيزي از اين ماجرا نگذشته بود كه پارتهاي آريايي با قبيله مزبور درآميختند و طايفه دها قدرت و نيروي بيشتري بدست آورد. در نتيجه اين پژوهش ها هيچ شكي باقي نمي ماند كه پارت ها و يا بنا بر گفته مورخان ايراني «اشكانيان» از نژاد آريائي بودند. اشكانيان نسبت به پارتها مي رساندند. در خصوص نام اشكانيان نيز دو عقيده مختلف وجود دارد. گروهي معتقدند كه چون نياكان اين دودمان در «آساك» مي زيستند پادشاهان اشكاني نام سلسله خويش را از اقامتگاه اصلي پدرانشان گرفته اند. عده اي ديگر مي گويند سلاطين اشكاني به اعتبار آنكه خود را از عقاب اردشير دوم(اشك) مي دانستند به ارشكانيان و اشكانيان معروف شده اند و تصور مي رود كه نظر اخير به حقيقت نزديكتر باشد.

هنر معماري اشكاني
با بر افتادن هخامنشيان و پيروزي اسكندر مقدوني هنر ملي ايران نخست دچار گسستگي شد سپس به هنري كه آن را مي توان هنر يوناني ايراني خواند،‌انجاميد. اين هنر نسبت به هنر هخامنشي نشان از پس ماندگي بزرگي دارد. اين وضع تا روي كار آمدن مهرداد دوم اشكاني (123 ق م) كه امپراتوري اشكاني را به صورت يك قدرت بزرگ جهاني بر پا داشت،‌ محسوس است. در اين فاصله زماني با 3 شيوه هنري در ايران روبه رو هستيم؛‌ 1- هنر تقليد شده از يونان 2- هنر يوناني 3- هنر ايراني. اما تمايل به تجدد ملي در همه شئون فرهنگي وسياسي از جمله در هنر كه هرگز شعله هاي آن در ايران فرو ننشسته بود با پادشاهي مهرداد بار ديگر فزوني گرفت و راه بازگشت و رسيدن به هنر «ايراني نو» هموار شد. دراين شيوه نوين هنر ايران هر چند به روش‌هاي ابتدايي تر بازگشت داشت،‌اما با كوشش و تحولي همراه بود و هنر ملي ايراني بدون آميختگي با عناصر بيگانه بار زنده شد. بازگشت به چهره سازي تمام رخ كه دوباره كاربر گسترده وهمه گير در هنر اشكاني يافت،‌ نمونه روشن اين جنبش هنري است كه در هنر پيش از تاريخ ايران ديشه داشت و به هيچ روي نمي توان آن را به هنر يوناني نسبت داد. با اين ديدگاه‌،‌تمامي شاخه هاي هنر اشكاني را مي توان بررسي كرد. در شهر سازي ساختن شهرها با طرح دايره اي شكل به طرح رسمي شهرسازي اشكاني تبديل شد. دراين طرح ملاحظات دفاعي نقشي اساسي داشت. همين طرح درقرون وسطي درغرب با گستردگي تقليد شد و رواج يافت.
نخستين جلوه هاي هنر معماري پارتي را در نسا اولين پايتخت پارتيان (يا «اشك آباد» در چند كيلومتري شهر جديد «عشق آباد» پايتخت كنوني جمهوري تركمنستان ) كه كاوش هاي باستان شناسي آن به دست باستان شناسان روسي انجام گرفته است،‌ مي يابيم.

 

دانلود تحقیق هنر معماری دوره ی اشکانی

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق هنر اسلامی و جامعه مدرن | 19420 alis

تحقیق, هنر, اسلامی, و, جامعه, مدرن

هنر اسلامی و جامعه مدرن
نويسنده : محمد مددپور

هنر اسلامی‌ چیست‌؟ آیا با تعریف‌ هنر
اسلامی‌، می‌توان‌ نحوه‌ی‌ حیات‌ آن‌ را در متن‌ زندگی‌ مدرن‌ بشر دریافت‌؟بوركهارت‌ در فصل‌ پایانی‌ هنر مقدس‌ در شرق‌ و غرب‌ ، از خود پرسیده‌ بود آیا هنر مسیحی‌ [ از این‌جا، هرگونه‌ هنر دینی‌ و شرقی‌ ] خواهد توانست‌ روزی‌ دوباره‌ زاده‌ شود؟ تجدید و احیای‌ این‌ هنرها در چه‌ شرایطی‌ ممكن‌ خواهد بود؟
تفكر معنوی‌ و احیاء دین‌، احیاء هنر دینی‌ و گذر از جامعه‌ و هنر مدرن
چند پرسش‌ اساسی‌
هنر اسلامی‌ چیست‌؟ آیا با تعریف‌ هنر اسلامی‌، می‌توان‌ نحوه‌ی‌ حیات‌ آن‌ را در متن‌ زندگی‌ مدرن‌ بشر دریافت‌؟
بوركهارت‌ در فصل‌ پایانی‌ هنر مقدس‌ در شرق‌ و غرب‌ ، از خود پرسیده‌ بود آیا هنر مسیحی‌ [ از این‌جا، هرگونه‌ هنر دینی‌ و شرقی‌ ] خواهد توانست‌ روزی‌ دوباره‌ زاده‌ شود؟ تجدید و احیای‌ این‌ هنرها در چه‌ شرایطی‌ ممكن‌ خواهد بود؟
در این‌جا، با چند پرسش‌ اساسی‌ نزدیك‌ به‌ یكدیگر مواجهیم‌. ابتدا این‌كه‌ هنر اسلامی‌ چیست‌ و چه‌ ویژگی‌هایی‌ برای‌ آن‌ می‌توان‌ قائل‌ شد؟ قدرمسلم‌ با شناخت‌ هنر اسلامی‌ می‌توان‌ تا حدودی‌ به‌ درك‌ و شناخت‌ وضع‌ آن‌ در جهان‌ معاصر و از آن‌جا به‌ امكان‌ احیاء آن‌ در صورت‌ افتادگی‌ در تنگنای‌ نخوت‌ رقیب‌ نائل‌ آمد.
انحطاط‌ تمدن‌ و هنر اسلامی‌ بر اثر حوالت‌ غربی‌ تاریخ‌ جهان‌
بی‌مقدمه‌، باید گفت‌ كه‌ بخت‌ و اقبالی‌، ولو بسیار ناچیز برای‌ تحقق‌ امری‌ در این‌ امكان‌ فی‌نفسه‌ هست‌. امّا آن‌چه‌ بیش‌تر محتمل‌ است‌، این‌ است‌ كه‌ سنّت‌ و هنر اسلامی‌ و تمدن‌ مدرن‌ غربی‌ كه‌ در سرزمین‌های‌ اسلامی‌ عمیقاً درحال‌ نفوذ است‌، بیش‌ازبیش‌ از هم‌ جدا شوند و دور افتند. چیزی‌ كه‌ در قرن‌ یازدهم‌ و دوازدهم‌ اسلامی‌ در سرزمین‌های‌ اسلامی‌ مقارن‌ قرن‌ هفدهم‌ و هجدهم‌ میلادی‌ رخ‌ می‌دهد، تحوّلی‌ است‌ كه‌ از مبانی‌ زیبایی‌شناسی‌ و حكمت‌ هنر اسلامی‌ بروز و ظهور می‌كند. هنرمندان‌ مسلمان‌ در این‌ دوران‌ تحت‌الشعاع‌ معیارها و ارزش‌های‌ مسلط‌ به‌ فرهنگ‌ تصویری‌ و معماری‌ هنر غربی‌ به‌ویژه‌ هنر باروك‌ قرار می‌گیرند. نخستین‌ دانشجوی‌ ایرانی‌ جهت‌ تعلیم‌ نقاشی‌ به‌ شهر رُم‌ اعزام‌ شد و نخستین‌ كارمندان‌ دولتی‌ حرفه‌ای‌ در مقام‌ نقاش‌ و نقشه‌كش‌ از خارجیان‌ به‌ استخدام‌ درآمدند و اولین‌ شیوه‌های‌ فرنگی‌ساز از طریق‌ این‌ نقاشان‌ یا همراهان‌ سفیران‌ كشورهای‌ غربی‌ در میان‌ نقاشان‌ ایران‌ و هند و عثمانی‌ رایج‌ گردید؛ به‌ نحوی‌ كه‌ روش‌های‌ سنّتی‌ هنر نگارگری‌ ایرانی‌ به‌شدت‌ رو به‌ اضمحلال‌ نهاد و می‌رفت‌ تا تابع‌ حوالت‌ و مظهریت‌ تاریخی‌ هنر و فرهنگ‌ هنری‌ دیگر شود. شیخ‌ محمد و شیخ‌ كمال‌ سبزواری‌ و محمد زمان‌ هنرمندانی‌اند كه‌ نظام‌ زیبایی‌شناسی‌ ایرانی‌ را متزلزل‌ می‌كنند، هرچند كار مقدماتی‌ به‌ دست‌ رضا عباسی‌ با به‌كارگیری‌ معیارها و ارزش‌های‌ مقتبس‌ از هنر تصویر غرب‌ آغاز شده‌ بود. تأثیر نقاشی‌ اروپایی‌ در دوره‌ی‌ شاه‌عباس‌ به‌ نحو جدّی‌ در تاریخ‌ هنر نگارگری‌ ایران‌ آشكار شد. درحقیقت‌، شاه‌عباس‌ توجه‌ زیادی‌ به‌ تصاویر و نقش‌ و نگار ابنیه‌ و عمارت‌ داشت‌ كه‌ از آن‌ صُوَر بدیعه‌ هنوز در دو كاخ‌ سلطنتی‌ اصفهان‌ باقی‌ و پایدار است‌. در این‌ تصاویر، بسیاری‌ از رسوم‌ به‌ طرح‌ و اسلوب‌ نقاشی‌ اروپا دیده‌ می‌شود كه‌ با نقاشی‌ ایران‌ درآمیخته‌ و محتمل‌ است‌ كه‌ از كارهای‌ یوحنای‌ هلندی‌ ۱ باشد كه‌ سال‌های‌ چندی‌ در خدمت‌ شاه‌عباس‌ بوده‌ است‌. ۲
از نظر برخی‌ از نویسندگان‌ مسلمان‌ تحت‌تأثیر شرق‌شناس‌ غربی‌، این‌ تحول‌ مثبت‌ تلقی‌ شد؛ چنان‌كه‌ گفتند تنوع‌ محصول‌ هنری‌ و رنگارنگ‌شدن‌ فنون‌ و هنر بر اثر تأثیر هنری‌ اروپا بوده‌ است‌ زیرا استادان‌ ایران‌ را از این‌ طریق‌ از میدان‌ تنگ‌ كتابت‌ و تصویر و تذهیب‌ كتاب‌ به‌ میدان‌های‌ پهناور دیگری‌ وارد كرده‌ كه‌ به‌ ترسیم‌ صور مستقل‌ و آرایش‌ و تزیین‌ ابنیه‌ و دیوارها گراییده‌اند. باید پذیرفت‌ كه‌ نهضت‌ هنری‌ ایرانی‌ مقارن‌ مواجهه‌ با هنر اروپایی‌ بعضاً تأثیر مثبتی‌ در هشیاری‌ و تفكر هنری‌ ایرانیان‌ را آشكار كرده‌ است‌، به‌خصوص‌ در آن‌جا كه‌ قالب‌ ثابت‌ نگارگری‌ كهن‌ فروپاشیده‌ می‌شود و صحنه‌ی‌ تجربه‌ به‌ فضایی‌ مثالی‌ امّا واقعی‌ و خلقی‌ روی‌ می‌آورد. هنرمند در این‌ فضا صرفاً به‌ نقاشی‌ نسخه‌های‌ خطی‌ گران‌بها و تذهیب‌ آن‌ نمی‌پردازد بلكه‌ می‌كوشد تصویر را با سیاه‌قلم‌ بعضاً بدون‌ هیچ‌گونه‌ رنگی‌ تجربه‌ كند. این‌ روش‌ كم‌خرج‌تر بود و نقاشی‌ و هنر را به‌ دل‌های‌ مردم‌ نزدیك‌تر می‌كرد. رنگ‌روغن‌ نیز می‌توانست‌ روحیات‌ دینی‌ و سنّتی‌ مردم‌ را در فضاهایی‌ جدید و متفاوت‌ از مینیاتورها بازگوید و به‌ نحوی‌ همان‌ مواجهه‌ای‌ صورت‌ گیرد كه‌ در قلمروی‌ فلسفه‌ و عرفان‌ اسلامی‌ در برخورد با فلسفه‌ی‌ یونانی‌ ۳ و عرفان‌ هندوـ بودایی‌ ۴ رخ‌ داده‌ بود. علی‌رغم‌ این‌ تحوّل‌ مثبت‌، محمد زكی‌ حسن‌ تلویحاً می‌پذیرد كه‌ تمام‌ این‌ اهتمامات‌، انحطاطی‌ را كه‌ در هنر نگارگری‌ در حال‌ وقوع‌ بود چاره‌ نمی‌كرد. هنرمندان‌ دیگر چندان‌ مورد حمایت‌ دربار و اعیان‌ نبودند و آن‌ كوشش‌ها مانند تهیه‌ی‌ نسخه‌های‌ خطی‌ مصور و گران‌بهای‌ شاهنامه‌ها و خمسه‌های‌ درباری‌ و غیره‌ بعد از نیمه‌ی‌ قرن‌ دهم‌ هجری‌ متوقف‌ شده‌ و یا رو به‌ كمی‌ گذاشته‌ بود و تقریباً ازدیاد صور و نقوش‌ وضع‌ تجاری‌ به‌ خود گرفته‌ و بدون‌ فخامت‌ و عظمت‌، كارهایی‌ صورت‌ می‌گرفت‌. امّا آشنایی‌ ایرانیان‌، چنان‌ كه‌ آمد، با تصاویر اروپاییان‌ و نقاشی‌ آن‌ها مربوط‌ به‌ اوایل‌ قرن‌ دهم‌ هجری‌ می‌شود كه‌ شرح‌ آن‌ را بازیل‌گری‌ در كتاب‌ نقاشی‌ ایرانی‌ داده‌ است‌.مجموعه‌ای‌ از آثار تقلیدی‌ دورِر آلمانی‌ به‌ دست‌ مبلغان‌ مسیحی‌ یا تجار به‌ ایران‌ آورده‌ شد كه‌ گزارش‌ آن‌ در آلبوم‌ كتابخانه‌ی‌ ملی‌ پاریس‌ به‌وضوح‌ مشاهده‌ می‌شود. در منابع‌ ادبی‌ و تاریخی‌، از نقاشانی‌ كه‌ تصاویر اروپایی‌ و طرز كار آن‌ها را تقلید نموده‌اند یاد شده‌؛ مثلاً از شیخ‌ محمد سبزواری‌ یا شیرازی‌ كه‌ در كتابخانه‌ی‌ شاه‌ اسماعیل‌ دوم‌ ملقب‌ به‌ عادل‌ كار می‌كرده‌ (۹۸۴ـ۹۸۵ه/۱۵۷۶ـ۱۵۷۸م‌) و پس‌ از آن‌ به‌ خدمت‌ شاه‌عباس‌ پیوسته‌ است‌. ۵

 

دانلود تحقیق هنر اسلامی و جامعه مدرن

دریــــافت فایـــل

دریافت تشریح اهمیت جایگاه هنر در جامعه و آنظام آموزشی | 19532 alis

تشریح, اهمیت, جایگاه, هنر, در, جامعه, و, آنظام, آموزشی,

مقدمه
در شرايط حساس كنوني، و با توجه به احياء معاونت پرورش در وزارت آموزش و پرورش كه قطعاً قبل از آن با حذف امور تربيتي جايگاه هنر هم در آموزش و پرورش به فراموشي سپرده شده بود، ولي تصميم انقلابي دولت نُهم كه جاري و ساري ساختن صدقة جارية شهيدان رجائي و باهنر را به همراه داشت قطعاً با طرح مقولة هنر و آفرينشهاي هنري كه بطن، و اساس و پاية فعاليتهاي امور تربيتي به حساب مي آيد در سطوح مختلف تحصيلي و در جامعه انقلابي ما تبديل به مسئله اي فوري و فوتي گرديده كه شايد پس از گذشت چندين سال از تعطيلي و به دست فراموشي سپرده شدن امور تربيتي اين تنها فرصت تاريخي بسيار مغتنم و عزيزي باشد براي پرداختن به هنرآموزي و پرورش ذوق و استعداد فرزندان كشور و آشنايي آنان با ميراثهاي گرانبها و ارزشهاي معنوي والا و انقلابي كه ريشه در انديشه هاي ناب و روح بخش معمار بزرگ انقلاب و مردان بزرگواري همچون شهيدان رجائي و باهنر و هزاران شهيد گلگون كفني كه زيباترين جلوه هاي هنر را با ايثار جان خود به نمايش گذاشتند و برماست كه امروز با برافروخته و شعله ور شدن مجدد چراغ نوراني و فروزان امور تربيتي بتوانيم آنگونه كه بايسته و شايسته انقلاب اسلامي مي باشد و با بهره گيري از هنر اين چراغ را نوراني تر و فروزان تر از گذشته نگاه داريم و بر غناي هنر در توسعه فعاليتهاي آن بيافزاييم.
چرا كه هنر حديث شريف زندگي ديروز است كه امروز هم مي تواند صدر اسرافيلي باشد براي قطع وابستگي هاي ناخواسته ما، زيرا آنچه از اين صبح عالمتاب باقي است مي تواند تكيه گاهي استوار و مطمئن براي تحرك و پويايي و خلاقيت و سرافرازي باشد و مطمئن هستم كه با توجه به تغيير و تحولاتي كه امروزه در صحنه علمي دنيا به وقوع پيوسته بگونه اي كه عصر امروز را عصر انفجار دانش و اطلاعات و تكنولوژي نام نهاده اند.
تكنولوژي نهفته در هنرهاي اصيل و سنتي برگرفته از ارزشهاي اصيل و والاي انساني ريشه دار در فرهنگ ارزشمند و ناب انقلابي و اسلامي ما مي تواند پايه و اساس خودكفايي باشد چرا كه هنرهاي اصيل سرچشمه اي خدايي دارند و در حقيقت همان «بار امانتي» است كه حضرت احديت به آدمي عنايت فرموده است.
تصور بنده اين است كه اين مقدمة هر چند مختصر مي تواند زمينه اي باشد براي توجه جدي تر به مسئله هنر و نقش آن در توسعه فعاليتهاي امور تربيتي چه در مقطع ابتدايي كه پايگاه و زيربناي هر آموزشي است و چه در مقاطع آموزشي ديگر به هر حال آنچه مسلم است جايگاه هنر و حاصل آن در ديروز و امروز، در دنياي شتر و كاروانهاي قديمي يا دنياي اطلاعات و ارتباطات و موشك و… يكي است زيرا كه آموزش هنر، باروري و شكوفايي احساس و ذوق است و هر جامعه اي كه آن را ناديده بگيرد به طور يقين گرفتار عواقب سوء آن خواهد شد شواهد گوناگون، نشان مي دهد كه هنر و تربيت، موازي و هم جهت مي باشند و راهي مطمئن و ارزشمند براي انتقال مفاهيم پيچيدة ديني، اخلاقي، ارزشي و معنوي آنهم با روشهاي جذاب، عميق و آرام و ژرف كه نهايتاً تبديل به پايه اي محكم براي پرورش انسانهاي متعالي و متكامل كه روند تعليم و تربيت را به طوري صحيح و اصولي پيموده و به عاليترين اهداف غايي و آرماني نظام تعليم و تربيتي ما كه همانا چيزي نيست جز قرب الي الله نائل گردند و در پايان اين مقدمة نسبتاً طولاني، آنرا با سخني از آلبرت اينشتين به پايان مي برم ايشان مي فرمايد:
امروزه گاه صرفاً مدرسه را محملي براي انتقال صرف اندوخته هاي علمي و اطلاعات بشري به ذهن فراگيران مي دانند حال آنكه اندوخته هاي علمي چيزي مرده است و ما با زندگان سروكار داريم و ما بايد راه و رسم چگونه زيستن و چگونه انديشيدن را به آنان بياموزيم.
والسلام- سيد محمدحسيني دقيق- آذرماه 86

تشريح اهميت جايگاه هنر در جامعه و نظام آموزشي
اگر تاريخ را ورق بزنيم و جوامع مختلف را مورد كنكاش قرار دهيم، نهادهاي متعددي را در آن جوامع خواهيم يافت كه كارشان آموزش آميزه هاي ديني و مذهبي مبتني بر جهان بيني و ايدئولوژي حاكم بر آن جوامع مي باشد و نتيجه مي گيريم كه آموزش ديني و فعاليتهايي كه در ارتباط با آن در جوامع مختلف صورت مي گيرد همزاد انسان و يك نياز قطعي و واقعي براي او بشمار مي رود و انتقال آن به نسل هاي آينده نيز در زمره انتقال ميراث فرهنگي جوامع است لذا در جامعه اسلامي ما توجه به امور پرورشي و فعاليتهاي مرتبط با آن مي تواند به عنوان يک مسأله ويژه مورد توجه قرار گيرد زيرا اين مسأله حتي يك گرایش عمومي براي اولياء نيز محسوب مي شود و اولياء نيز مايلند دين و آميزه هاي ديني و ارزشهاي فرهنگي و تربيتي خود را مثل هر ميراث فرهنگي ديگر به فرزندان خود منتقل نمايند.
ماده 26 اعلاميه حقوق بشر اين اولويت را در انتخاب نو ع تربيت: براي اولياء به رسميت مي شناسد. علاوه بر آن در جوامع معلمان بيشماري هستند كه آموزش آميزه هاي ديني و تربيتي را به عنوان رسالتي اصلاح طلبانه دنبال مي نمايند. علاوه بر آن كه كنجكاوي دربارة دين و گرايش به آن و علاقمندي به فعاليتهاي متنوع فرهنگي و تربيتي يك رغبت قطعي و فطري در كودكان شناخته شده است كه اين

 

دانلود تشریح اهمیت جایگاه هنر در جامعه و آنظام آموزشی

دریــــافت فایـــل

دریافت مقاله ای تحت عنوان نقش هنر در توسعه فعالیتهای امور تربیتی | 19675 alis

مقاله, ای, تحت, عنوان, نقش, هنر, در, توسعه, فعالیتهای, امور, تربیتی,

مقاله ای تحت عنوان نقش هنر در توسعه فعالیتهای امور تربیتی
فهرست مطالب :

عنوان : صفحه:

مقدمه 1-2
تشریح اهمیت جایگاه هنر در جامعه و نظام آموزشی 3-5
چگونه می توان یک نظام تربیتی مطلوب مبتنی بر هنر بوجود آورد 5-6
چرا هنر ؟ 6-7
متعالی بودن هنردر گذشته و حال 7-9
توجه به هنر ازمنظر کتابهای درسی 9-11
اگر هنر را فدا کرده ایم یعنی پرورش را فدا کرده ایم 11-12
راههای بهره گیری از هنر در توسعه امور تربیتی 12-23
بهره گیری از شیوه های جدید هنری مبتنی بر IT و ICT 23-24
نتیجه گیری 25
فهرست منابع و مأخد 26

مقدمه
در شرايط حساس كنوني، و با توجه به احياء معاونت پرورش در وزارت آموزش و پرورش كه قطعاً قبل از آن با حذف امور تربيتي جايگاه هنر هم در آموزش و پرورش به فراموشي سپرده شده بود، ولي تصميم انقلابي دولت نُهم كه جاري و ساري ساختن صدقة جارية شهيدان رجائي و باهنر را به همراه داشت قطعاً با طرح مقولة هنر و آفرينشهاي هنري كه بطن، و اساس و پاية فعاليتهاي امور تربيتي به حساب مي آيد در سطوح مختلف تحصيلي و در جامعه انقلابي ما تبديل به مسئله اي فوري و فوتي گرديده كه شايد پس از گذشت چندين سال از تعطيلي و به دست فراموشي سپرده شدن امور تربيتي اين تنها فرصت تاريخي بسيار مغتنم و عزيزي باشد براي پرداختن به هنرآموزي و پرورش ذوق و استعداد فرزندان كشور و آشنايي آنان با ميراثهاي گرانبها و ارزشهاي معنوي والا و انقلابي كه ريشه در انديشه هاي ناب و روح بخش معمار بزرگ انقلاب و مردان بزرگواري همچون شهيدان رجائي و باهنر و هزاران شهيد گلگون كفني كه زيباترين جلوه هاي هنر را با ايثار جان خود به نمايش گذاشتند و برماست كه امروز با برافروخته و شعله ور شدن مجدد چراغ نوراني و فروزان امور تربيتي بتوانيم آنگونه كه بايسته و شايسته انقلاب اسلامي مي باشد و با بهره گيري از هنر اين چراغ را نوراني تر و فروزان تر از گذشته نگاه داريم و بر غناي هنر در توسعه فعاليتهاي آن بيافزاييم.
چرا كه هنر حديث شريف زندگي ديروز است كه امروز هم مي تواند صور اسرافيلي باشد براي قطع وابستگي هاي ناخواسته ما، زيرا آنچه از اين صبح عالمتاب باقي است مي تواند تكيه گاهي استوار و مطمئن براي تحرك و پويايي و خلاقيت و سرافرازي باشد و مطمئن هستم كه با توجه به تغيير و تحولاتي كه امروزه در صحنه علمي دنيا به وقوع پيوسته بگونه اي كه عصر امروز را عصر انفجار دانش و اطلاعات و تكنولوژي نام نهاده اند.
تكنولوژي نهفته در هنرهاي اصيل و سنتي برگرفته از ارزشهاي اصيل و والاي انساني ريشه دار در فرهنگ ارزشمند و ناب انقلابي و اسلامي ما مي تواند پايه و اساس خودكفايي باشد چرا كه هنرهاي اصيل سرچشمه اي خدايي دارند و در حقيقت همان «بار امانتي» است كه حضرت احديت به آدمي عنايت فرموده است.
تصور بنده اين است كه اين مقدمة هر چند مختصر مي تواند زمينه اي باشد براي توجه جدي تر به مسئله هنر و نقش آن در توسعه فعاليتهاي امور تربيتي چه در مقطع ابتدايي كه پايگاه و زيربناي هر آموزشي است و چه در مقاطع آموزشي ديگر به هر حال آنچه مسلم است جايگاه هنر و حاصل آن در ديروز و امروز، در دنياي شتر و كاروانهاي قديمي يا دنياي اطلاعات و ارتباطات و موشك و… يكي است زيرا كه آموزش هنر، باروري و شكوفايي احساس و ذوق است و هر جامعه اي كه آن را ناديده بگيرد به طور يقين گرفتار عواقب سوء آن خواهد شد شواهد گوناگون، نشان مي دهد كه هنر و تربيت، موازي و هم جهت مي باشند و راهي مطمئن و ارزشمند براي انتقال مفاهيم پيچيدة ديني، اخلاقي، ارزشي و معنوي آنهم با روشهاي جذاب، عميق و آرام و ژرف كه نهايتاً تبديل به پايه اي محكم براي پرورش انسانهاي متعالي و متكامل كه روند تعليم و تربيت را به طوري صحيح و اصولي پيموده و به عاليترين اهداف غايي و آرماني نظام تعليم و تربيتي ما كه همانا چيزي نيست جز قرب الي الله نائل گردند و در پايان اين مقدمة نسبتاً طولاني، آنرا با سخني از آلبرت اينشتين به پايان مي برم ايشان مي فرمايد:
امروزه گاه صرفاً مدرسه را محملي براي انتقال صرف اندوخته هاي علمي و اطلاعات بشري به ذهن فراگيران مي دانند حال آنكه اندوخته هاي علمي چيزي مرده است و ما با زندگان سروكار داريم و ما بايد راه و رسم چگونه زيستن و چگونه انديشيدن را به آنان بياموزيم.
والسلام- سيد محمدحسيني دقيق- آذرماه 86

تشريح اهميت جايگاه هنر در جامعه و نظام آموزشي
اگر تاريخ را ورق بزنيم و جوامع مختلف را مورد كنكاش قرار دهيم، نهادهاي متعددي را در آن جوامع خواهيم يافت كه كارشان آموزش آميزه هاي ديني و مذهبي مبتني بر جهان بيني و ايدئولوژي حاكم بر آن جوامع مي باشد و نتيجه مي گيريم كه آموزش ديني و فعاليتهايي كه در ارتباط با آن در جوامع مختلف صورت مي گيرد همزاد انسان و يك نياز قطعي و واقعي براي او بشمار مي رود و انتقال آن به نسل هاي آينده نيز در زمره انتقال ميراث فرهنگي جوامع است لذا در جامعه اسلامي ما توجه به امور پرورشي و فعاليتهاي مرتبط با آن مي تواند به عنوان يک مسأله ويژه مورد توجه قرار گيرد زيرا اين مسأله حتي يك گرایش عمومي براي اولياء نيز محسوب مي شود و اولياء نيز مايلند دين و آميزه هاي ديني و ارزشهاي فرهنگي و تربيتي خود را مثل هر ميراث فرهنگي ديگر به فرزندان خود منتقل نمايند.
ماده 26 اعلاميه حقوق بشر اين اولويت را در انتخاب نو ع تربيت: براي اولياء به رسميت مي شناسد. علاوه بر آن در جوامع معلمان بيشماري هستند كه آموزش آميزه هاي ديني و تربيتي را به عنوان رسالتي اصلاح طلبانه دنبال مي نمايند. علاوه بر آن كه كنجكاوي دربارة دين و گرايش به آن و علاقمندي به فعاليتهاي متنوع فرهنگي و تربيتي يك رغبت قطعي و فطري در كودكان شناخته شده است كه اين علاقه و رغبت عموماً در سالهاي پاياني دبستان بروز و شدت بيشتري پيدا مي كند با اين وجود آموزش ديني و قرآن و بهره مندي از فعاليتهاي متنوع و جذاب بمنظور ايجاد يك نظام تربيتي قوي و مؤثر و پايدار از مسائل بسيار مهم و داراي اولويت مي باشد كه بسيار مهم و شايستة التفات است كه لاجرم بايد به آن پرداخته شود و براي پرداختن به آن لازم است به سئوالاتي از قبيل ذيل پاسخ دهيم
كودكان ما مفاهيم ديني را چگونه مي فهمند، تربيت ديني و فعاليتهاي تربيتي متناسب با آن در سنين مختلف و مقاطع مختلف تحصيلي بايد داراي چه خصوصياتي باشد، كدام مفاهيم براي آموزش به دانش آموزان دبستاني يا راهنمايي و يا متوسطه ………. مناسب است؟ آيا فعاليتها و برنامه هاي فعلي نظام آموزش ما آنگونه كه بايسته و شايسته است توانسته است در ايجاد نظامي پايدار آموزش و تربيتي را پي ريزي نمايد؟
قطعاً برخورداري از يك نظام تربيتي مطلوب، پويا در نظام آموزشي ما آنگونه كه شايسته نظام مقدس جمهور اسلامي ما ميباشد نيازمند پاسخگويي به سئوالات مذكور مي باشد.
از طرفي ديگر توجه به ويژگيهاي ورحي، رواني و رفتاري فراگيران در مقاطع مختلف بمنظور پاسخگويي به سئوالات فوق و پي ريزي يك برنامه مدون آموزشي موف

 

دانلود مقاله ای تحت عنوان نقش هنر در توسعه فعالیتهای امور تربیتی

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق تاریخچه چاروق دوزي هنر سنتي | 22316 alis

تحقیق, تاریخچه, چاروق, دوزي, هنر, سنتي

مقدمه :
چاروق دوزي هنر سنتي و دستي شهرستانهاي قوچان و بجنورد مي باشد و چاروق به نوعي پاپوش گفته مي شود كه شبيه به قايق بوده و در محل انگشتان پا با قوسي به طرف بالا برگشته است كه درگذشته مورد مصرف عموم بوده با اين تفاوت كه چاروق براي طبقه اعيان داراي تزئينات بوده و مردم عادي بدون تزئين و ساده آن را استفاده مي كردند
هدف از انجام اين گزارش و تحقيق دراين مورد خاص ، نشان دادن اين وصنعت بودكه مخصوص بجنورد است . ضمن آنكه بعد از تحقيق دراين مورد و ديدن مراحل كار خودم بيش از پيش به اين حرفه مورد علاقمند شدم و اميد آن دارم كه بتوانم فرهنگ و آداب و رسوم سنتي منطقه خود را به خوبي بشناسانم .
عمده تحقيق ميداني بود به جز مواردي اندك كه لازم بود از مقالات بهره گرفت .لازم است از استادكاران گرامي ،آقايان حسينعلي محمد زاده و حسين محمد زاده ، كمال تشكر و قدرداني راداشته باشم كه در رجوع براي اين تحقيق ،نهايت راهنمايي را براي من داشتند . همينطور از استاد گرامي ام ، سركار خانم شريفي نيا كه باعث شدند ديد من نسبت به صنايع دستي كشور و فرهنگم بازتر شود .

مواد اوليه
چرم دباغي شدة گاو و گوساله قالبهاي چوبي ،نخ ابريشم ، نخ گلابتون ،نخ قندي ، ابزاركار كفاشي مانند مشته ، صيقال ،سوراخ كن و …………
دباغ خانه چرم
ساخت خودچرم سنتي است . چرم مورد نياز براي ساخت چاروق را دباغي شده فراهم مي كنند . قديم دربجنورد ، دو دباغ خانه وجود داشته كه چرم مورد نياز چاروق دوزان را فراهم مي كرده است . ولي الان در بيشتر از سه , چهار شهر كشور ، دباغ خانه وجود ندارد كه مي توان اصفهان ،همدان و زنجان را نام برد و كارگاه هاي آنها به همان صورت سبك قديم است .
(( تهيه چرم دباغي به اين ترتيب است كه پــوست حيــواني مانندگاو و يا گوسفند را بعد از ذبح از گوشت جدا كرده و پــشت ورويـش را درخمير
آرد جو مي خوابانند و بعـد از30-20 روزآن را خارج مي كنـندكه بعد از اين مدت ،موهـاي پوست به راحتي با كاردك كنده مي شــودو بعد از كنـــدن مــو و خشك شدن ، آن را درون خــــوراك مـازو قـــرار مـــي دهند كه اين مازو از ميوه درختي دركردستـــــان تهـيه مي شود و اين ميـــــوه شبيه به فندق بوده كه ميوه را كوبيـــــده و به آرد تبديــل مي كنند و درون آب حــــل مي كنند و بعد از آن چــرم را درونش قرار مي دهند و بعد از خارج نمـــودن از مازو , چرم را شسته و خشك مي كنند و رنگ گياهي روي سطح خــــارجي آن مي مالند تابه رنگ نارنجي تا قرمز در آيد و سپس اين چرم دبــاغي شده را به شكل مثلث يا مستطيـــل برش مي دهند .))
تعريفي از چاروق
چاروق نوعي كفش سنتي مخصوص شمال خراسان است . حدود 50-40 سال قبل استفاده مي شد . از 40 سال به اين طرف، كم كم با آمدن ماشين و كفش هاي جديد ، استفاده نشد تا حدود سال 60 كه آقاي حسين محمد زاده ، به آن جنبه تزئيني بيشتري دادند . و انواع مختلفي از آن ساختند كه ديگر از بين نرود و به واسطه ارتباطي كه با ادارات مختلف ازجمله جهاد ، صنايع دستي ، ميراث فرهنگي ،ارشاد همبنطور شركت در نمايشگاهها داشتند باعث شدكه بمانند . در ميد

 

دانلود تحقیق تاریخچه چاروق دوزي هنر سنتي

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق و پژوهش-هنر معماری در تمدن اسلامى-در 230 صفحه-docx | 23430 alis

نقاشی,موسیقی و هندسه در معماری جهان اسلامی,هنر معماری در تمدن اسلامی,هنر ,معماری,هنر اسلامی,معماری اسلامی,موسیقی در معماری,هندسه در معماری,فرهنگ و تمدن اسلامی,هنرهای اسلامی,نقاشی و هندسه,موسیقی معماری,هنر معماری اسلامی, معماری تمدن اسلامی,

معماری اسلامی، شیوه‌ای از معماری است که تحت تأثیر فرهنگ اسلامی بوجود آمده و دارای چند ویژگی است: معماری جهان اسلام:

همان گونه که از نام بر می‌آید این گونه از معماری شامل معماری گستره‌ای از جهان می‌شود که ما با عنوان جهان اسلام می‌شناسیم. معماری این کشورها تحت تأثیر ایدئولوژی اسلام در طول زمانی مشخص قرار گرفته و به همین خاطر دارای برخی ویژگی‌های مشترک شدند.

گستره مکانی

در گستره مکانی جهان اسلام شامل:هند، افغانستان، کشورهای آسیای میانه و قفقاز، ایران، عراق، ترکیه، سوریه، فلسطین، مصر، تونس، الجزایر، مراکش (مغرب) رواج داشته‌است.

گستره زمانی

گستره زمانی معماری جهان اسلام را می‌توان از سالهای اولیه ظهور اسلام تا پیش از گستردگی عام معماری مدرن دانست. با این حال نمی‌توان این گسترگی و نقش اثر گذار در معماری را در همه مناطق یکسان دانست. به عنوان نمونه «چنین نقشی در مصر» از سال ۹۲۵ (قمری) به وجود آمد.

تاریخچه

هنر اسلامی تقریباً با روی کارآمدن سلسله «امویان» در سال ۴۱ هـ. ق و انتقال مرکز خلافت امویان از مدینه به دمشق، پدید آمد. با این انتقال، هنر اسلامی ترکیبی از هنر سرزمین‌های همسایه بویژه ایران گردید.

فتح اسلامی ایران در قرن هفتم منجر از معماران اولیه اسلامی به قرض گرفتن و اتخاذ بسیاری از سنت‌ها و روش‌های امپراتوری فارسی افتاده؛ بنابراین معماری اسلامی از قرض معماری ایرانی و می‌تواند برخی از آنچه به نام گسترش و تکامل بیشتر از معماری ایرانی.

در ایران و آسیای مرکزی، طاهریان، سامانیان، غزنویان، و غوریان تلاش برای قدرت در قرن دهم، و هنر یک عنصر حیاتی این رقابت بود. شهرهای بزرگ، ساخته شده‌اند، مانند نیشابور و غزنی (افغانستان)، و ساخت و ساز مسجد بزرگ اصفهان (که ادامه خواهد داد، متناسب و شروع می‌شود، بیش از چند قرن) آغاز شد. معماری تدفینی نیز کشت شده است.

معماری اسلامی و یا معماری مسلمین؟

تنها پس از فتوحات و آشنایی اعراب با تمدن ایران و روم بود که مساجد با تأثیر از معماری و مهمتر از همه «معماران» این تمدنها، به گونه‌ای دیگر توسط «معماران تازه مسلمان» ساخته می‌شد و آنها بودند که اولین بذر «معماری اسلامی» را در سرزمینهای خود می‌افشاندند. با توجه با احکامی نظیر حرمت ساخت کاخ در اسلام، مذمت اشرافی گرایی و اسراف، مذمت فاصله گرفتن رهبران جامعه اسلامی از مردم و غیره، و مقایسه آن با معماری رایج در تمامی ادوار خلفای اسلامی ازخلیفه سوم عثمان تا حکومت و امپراطوری عثمانی، این نکته را نشان می‌دهد که کاخ سازی (با توجه به حرمت ساخت آن) در تمامی ادوار در زمینه معماری اسلامی رواج داشته است

معماری اسلامی کشورهای عربی از قرن پنجم تا هفتم هجری

در میان شهرهای جهان عرب، دمشق و بغداد که در قرون اولیه هجری و در زمان امویان و عباسیان مرکز قدرت بودند با سقوط خلافت عباسی از دایره قدرت خارج شدند و آثار معماری و شهر سازی بجا مانده از قرون اولیه هجری به عنوان اوج شکوفایی هنر و معماری اسلامی این سرزمین‌ها در دوره زمانی مورد بحث باقی ماندو در دوره‌هایی از جمله مغول مورد تهاجم واقع شدند. این سرزمین‌ها در سال‌های اتی تحت سلطه امپراتوری عثمانی واقع شده و الگوی رایج خود را با الگوی هنر عثمانی در آمیختند. (رک. مک ایودی، ۱۳۶۷)

در شمال آفریقا به عنوان سرحدات غربی جهان اسلام (و واقع شدن در مرزهای کشورهای مسیحی) الگوی خاصی در معماری اسلامی خصوصاً مساجد این سرزمین حاکم بودکه سالیان سال رایج بوده و از آنجا که انتقال قدرت در این سرزمین روند ارامتری داشته، منحنی سینوسی ایران را که شامل لشکرکشی‌ها و ویرانی‌ها و بازسازی‌های شتاب زده بوده است، تجربه نکرده است؛ لذا معماری و شهرسازی منحنی رشد آرام و بدون انقطاع را طی نموده است. در زمان فاطمیان و ایوبیان الگوی غالب مساجد شمال آفریقا شبستان‌های ستون دار سنگی با پلان‌های مربع شکل، قوس‌های عمدتاً نعل اسبی شکل و تزیینات سنگی بوده است. (رک. هیلن براند، ۱۳۸۳٬۸۴ و ۹۲ و ۹۳)

پس از ایوبیان در دوره مملوکان مصر، نظام سیاسی خاصی بر مصر حاکم شد. در نظان مملوکی که نظام حاکمیت برده‌ها بر سرزمین مصر بوده است، سلطان از برده‌هایی که اسلام آورده و اصول نظامی را تحصیل و به خدمت نجبای بلندپایه درآمده بودند انتخاب می‌شدند. از آنجا که دارایی‌های سلطان به فرزندانش تعلق نمی‌گرفت، از این رو بسیاری از مملوکان به نوعی از معماری روی آوردند تا از بقایای ثروت خود اطمینان یابند. بر اساس شرع پول و املاکی که برای بنیادی مقدس به ودیعه نهاده می‌شد (وقف) از مصادره شدن مصون می‌ماند. از این رو بسیاری از مملوکان به تأسیس چنین بنیادهایی پرداختندو نسل هایشان از قیمان و مواجب گیران ان مؤسسه‌ها شدند. این بنیادها موسسه‌های مذهبی شامل مقبره بانی، مسجد، بیمارستان و … بودندکه از جمله ان‌ها می‌توان مجتمع قلاوون اشاره کرد. (رک. بلر، ۱۳۸۱، ۸۵)

مکاتب

معماری اسلامی در تاج محل

مارتنمکاتب پنج‌گانه را در مورد معماری و هنر اسلامی برمی‌شمرد:
مکتب سوریه.
مکتب مغربشامل تونس، الجزایر، مراکش و اسپانیا.
مکتب ایرانیشامل ایران، عراق، آسیای میانه، افغانستان و بخشی از پاکستان.
مکتب عثمانیشامل ترکیه و آناتولی.
مکتب هند
نقد معماری اسلامی

ایرادی که برخی بر معماری اسلامی وارد کردند، این است که این نوع معماری کارکردهای ایستایی و سکون را به طرز برجسته نمایان نمی‌سازد؛ در حالی که در معماری اسلامی «سکون» هم حالت ظاهری دارد و هم حالت باطنی. به عنوان مثال، اگر در نقوش اسلیمی و کنده کاری‌های مقرنس و کندویی شکل و گچ بری‌های تزئینی این بناها دقت کنیم، می‌بینیم تمام این عناصر دست در دست هم داده‌اند تا حالتی از «در» و «گوهر» را نشان دهند تا به نظر سبک و شفاف برسند..

کاربری بناها

مطالعه دربارهٔ معماری ایران، نشان دهنده چگونگی گسترش آن در طی پانزده قرن گذشته است. در هر دوره بناهایی با ویژگیهای گوناگون در روستاها، شهرها، جاده‌های کاروانی، مناطق کویری، گذرگاه‌های کوهستانی و شهرهای ساحلی ایجاد گردیده که کاربردهای متفاوت داشته‌اند.

اهمیت معماری اسلامی وقتی آشکار می‌شود، که بدانیم در ساخته‌های این دوره به کاربرد مادی و معنوی بناها ـ که از مهمترین ویژگیهای آن است ـ توجه شده است برای دریافتن اهمیت این ویژگیها در گسترش معماری شایسته است طبقه‌بندی بناهای دوره اسلامی و کاربرد آنها را مشخص کنیم.

بطور کلی بناهای دوره اسلامی را می‌توان به دو گروه عمده تقسیم کرد:

الف) بناهای مذهبی. شامل مساجد، آرامگاه‌ها، مدارس، حسینیه‌ها، تکایا، و مصلی‌ها.
ب) بناهای غیر مذهبی. شامل پلها، کاخها، کاروانسراها، حمامها، بازارها، قلعه‌ها و آب انبارها.
در دو گروه فوق از بناهای دوره اسلامی، مکانی برای عبادت, تجارت و سکونت وجود داشته است.

کاربری‌ها مسجد، آرامگاه، مدرسه، کاخ، کاروانسرا تشابه عملکردی در گستره جهان اسلام دارند.

کاخ‌ها

احداث کاخها در ایران به گذشته‌های بسیار دور بازمی‌گردد. مفهوم امروزی کاخ با مفهوم این کلمه در گذشته متفاوت است. در گذشته بناهایی منفرد با نوعی معماری برتر از دیگربناها احداث می‌گردید که کاربردهای متعددی داشت؛ مثلاً، ممکن بود زمانی به عنوان معبد و نیایشگاه و گاه به جای قلعه دفاعی و سرانجام برای سکونت حکمرانان استفاده شود (چغازنبیل). بتدریج ماهیت این بناها تغییر یافت و کاخها یاقصرها در ایران مقر حکومت سلسله‌های مختلف شد؛ برای مثال در زمان هخامنشی تخت جمشید، در زمان اشکانی کاخ آشور، در زمان ساسانی تیسفون و کسری و سروستان را می‌توان نام برد. در دوره اسلامی اینگونه بناها بتدریج برای سکونت و امور حکومتی استفاده گردید.

از صدر اسلام کاخ یا بنای با شکوهی که در مقیاس برتر ساخته شده باشد، به جای نمانده است. شیوه معماری کاخ العمره و کاخ المشتی ـ که در زمان امویان احداث گردید و بقایای آن هنوز پابرجاست ـ از شیوه هنری عهد ساسانی اقتباس شده است.

از زمان صفوی احداث کاخها وارد مرحله تازه‌ای شد و در پایه تختهای سه‌گانه آنها (تبریز، قزوین و اصفهان) نمونه‌های جالب توجهی ساخته است. کاخهای چهل ستون، هشت بهشت و عالی قاپوی اصفهان، صفی آباد بهشهر، فین کاشان و فرخ‌آباد ساری از مهمترین نمونه‌های شیوه معماری عهد صفویان هستند. ایجاد کاخها به همین شیوه تا عهد نادرشاه (مانند کاخ خورشید کلات) و عهد قاجار (مانند کاخ صاحبقرانیه و شمس‌العماره) ادامه یافت. کاخها در ایران نقشه‌های گوناگونی داشته است: برخی کوشک مانند بوده‌اند (مانند هشت بهشت صفی آباد), بعضی نقشه مربع و مستطیل داشته‌اند و برخی چند ضلعی بوده‌اند. مهمترین مسئله در ساختن کاخها، بویژه از عهد صفوی به بعد، تزیین با کاشیکاری، گچبری، آیینه کاری و سنگ کاری است.

کاروانسراها

ساخت کاروانسرا با توجه به اوضاع اجتماعی، اقتصادی و مذهبی، از روزگاران قدیم در ایران مورد توجه خاص بوده است. به طور کلی کاروانسراها به دو گروه برون شهری و درون شهری تقسیم می‌شوند.

توسعه راه‌های تجارتی و زیارتی باعث شده که در بین جاده‌های کاروانی در سراسر کشور کاروانسراهایی برای توقف و استراحت کاروانیان بنا شود. موقعیت جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی در ایران از علل ازدیاد و گسترش این بناها بوده است. در ایران به فاصله هر چهار فرسنگ(۲۶ کیلومتر) کاروانسرایی برای استراحت بنا شده است. زیارت شهرهای مذهبی مانند قم، مشهد و کربلا باعث شده بود تا کاروانسراهای متعددی در مسیر جاده‌هایی که به این شهرها منتهی می‌شود، احداث گردد (در مسیر خراسان بزرگ، غرب به شرق، کرمانشاه و مشهد). این راه ارتباطی مهم از غرب به شهرهای مذهبی نجف و کربلا و از شرق به حرم حضرت رضا (ع) در مشهد متصل می‌شده است. همچنین در زمان صفوی برای رفاه حال زائران، کاروانسراهایی در این مسیر بنا شده که در حال حاضر بقایای پنجاه کاروانسرا باقی است.

معماری کاروانسراهای ایران بسیار متنوع است. معماران با توجه به موقعیت اقلیمی سرزمین ایران، کاروانسراهایی با ویژگیهای گوناگون احداث کرده‌اند. در ساخت کاروانسراهای برون شهری از نقشه‌های چهار ایوانی، دو ایوانی، هشت ضلعی، مدور، کوهستانی و نوع کرانه خلیج فارس اس

 

دانلود تحقیق و پژوهش-هنر معماری در تمدن اسلامى-در 230 صفحه-docx

دریــــافت فایـــل

دریافت تحقیق و پژوهش-هنر معماری در تمدن اسلامى-در 65 صفحه-docx | 23426 alis

هنر معماری در تمدن اسلامى,هنر ,معماری,هنر اسلامی,معماری اسلامی,موسیقی در معماری,هندسه در معماری,فرهنگ و تمدن اسلامی,هنرهای اسلامی,نقاشی و هنر اسلامی,بناهای اسلامی,

هنر هندسی اسلامی بر مبنای اساس نقوش کیفی رقمی فلسفی و پایة ریاضی قوانین تکرار، تشکیل شده اند، و هنرمند اسلام نه تنها در ریاضیات به معنی هندسی آن فرو می رفت بلکه ریاضیات لازمة هنر او بود. در نتیجه مسیر خط از نقطة شروع می تواند نمایندة نقطه ای باشد که خود را به بیرون کشانده است. یک خط یعنی، وقتی نقطه ای به بیرون و دور از منشاء خود حرکت کرده است. سمبل تقارن هستی است و وقتی دایره کامل می شود وحدتی به دست می آید که این منعکس کنندة وحدت نقطة منشاء است.
دایره نه تنها بیان کامل عدالت و برابری در همة مسیرها در یک حیطة محدود است، بلکه هم چنین زیباترین «مادر» برای همة چند ضلعی ها است. که آن هم در آنها می گنجد و هم آنها را در برمی گیرد. خارج از مفهوم زمان، دایره همیشه به عنوان سمبل ابدیت نگاشته شده، بدون آغاز و بدون پایان، فقط وجود دارد دایره سمبل روح است و مربع سمبول مادة- پایبند زمین، جسم و واقعیت است.
شش ضلعی و مثلث، مکمل یکدیگرند یکی در درون دیگری همزیستی می کند. مربع به خودی خود منعکس کنندة خویش است و زمانی که مربع ها از درون مرکز یک مربع مادر پدیدار می شوند جنبة دوگانه را در خویش دارا می باشند. این سه شکل اساسی برای نمایش سمبولیک چهارگوش « ارض، زمین یا جهان ماده، مثلث، هوشیاری بشر و شش ضلعی (با دایره) بهشت به کار می روند.
حال با شفاف سازی هنر هندسی به بیان رموز وجودی آن در معماری اسلامی می پردازیم:

نقوش هندسی در معماری اسلامی

در تاریخ طرح های هندسی اسلامی به دو شکل ارائه شده است. تاریخ اول، با سیستم کشورهای غربی (میلاد مسیح) و تاریخ دوم، با تقویم کشورهای اسلامی (هجرت پیامبر) مطابقت دارد. مبدا تاریخ در کشورهای اسلامی ، هجرت حضرت محمد (ص) از مکه به مدینه، مصادف با ۱۶ جولا ی ۶۲۲ میلادی است و هجری قمری نامیده می شود. ممکن است این نقوش در مکان های مختلفی به چشم بخورند؛ اما بناها و آثار هنری منتخب این کتاب، بیانگر میراث هنری غنی جهان اسلام هستند. نقوش هندسی در سبک های بسیار متنوعی وجود داشته اند و تمایل استفاده از هر سبک خاص، به عوامل زمانی و مکانی وابسته بوده است. این کتاب نقوش بسیار متنوعی را به تصویر می کشد. به علاوه، نشان می دهد که چگونه نقوشی که در اولین نگاه بسیار متفاوت به نظر می آیند، اشتراک های ساختاری بسیاری دارند.
اکثر نقوش هندسی موجود در هنر اسلامی بر مبنای تکرار یک طرح ابداع وخلق شده اند و معمولا این نقش در داخل یک مربع یا یک شش ضلعی محدود می شود.اغلب نقوش هنگامی جلوه ی واقعی خود را به دست می آورند که تکرار شوند.
نقوش هندسی اسلامی برای هر کس پیامی دارند. عمقش بستگی به بصیرت آن شخص. از حداقل آرامش در سیر کردن در رنگ ها و تناسبات آرام بخش و متوازن آن ها برای بنده خدایی خسته از شلوغی شهر و مشغله، سیر و نگاهی که روح را می نوازد،
تا حکمت ها و رازهای الهی برای علمای باطن، تا کشف پیچیده ترین فرمول های ریاضی برای ریاضی دانان مدرن که حیرت می کنند از چنین فرمولهای پیچیده ریاضی در طراحی بنّایان و هنرمندان گمنام و ساده و بی امضا.
همانطور که اشاره کردیم الفباهای سنتی نیز چنین اند. لایه پس از لایه نماد و رمز و راز. عددی و تصویری.

هنر اسلامی یا هنرهای مسلمانان به بخشی از هنر اطلاق می‌شود که در جامعه مسلمانان و نه لزوماً توسط مسلمانان رواج داشته است. هرچند ممکن است این هنرها در مواردی با تعالیم و شریعت اسلام انطباق نداشته باشد ولی تأثیر فرهنگ اسلامی و منطقه‌ای در آن به‌خوبی نمایان است. هنر اسلامی یکی از دوران‌های شکوهمند تاریخ هنر و یکی از ارزشمندترین دستاوردهای بشری در عرصه هنری به‌شمار می‌آید و شامل انواع متنوعی از هنر همچون معماری، خوشنویسی، نقاشی، سرامیک و مانند آن‌ها می‌شود. هنر اسلامی هنری نیست که فقط به آیین اسلام ارتباط داشته باشد. اصطلاح «اسلامی» نه تنها به مذهب، بلکه به فرهنگ غنی و متنوع مردمانی که در سرزمین‌هایی که آیین اسلام در آن رواج دارد نیز اشاره می‌کند. هنر اسلامی غالباً عناصری سکولار را که توسط برخی از علمای اسلامی حرام شمرده نشده را نیز دربرمی‌گیرد همچنین به‌آن دسته از مفاهیم و موارد هنری که در درون جوامع اسلامی تحت تأثیر عوامل منطقه‌ای و فرهنگ بومی به وجود آمده است نیز هنر اسلامی گفته می‌شود.

ظهور هنر اسلامی از دل دین و دولت جدید به صورت تدریجی و گام به گام نبود، بلکه همچون ظهور خود دین اسلام و حکومت اسلامی، روندی پرشتاب و ناگهانی داشت. عمده آنچه بر شکل‌گیری و تزئین بناهای صدر اسلام تأثیر گذاشت ویژهٔ مسلمانان بود و این تأثیرات در خدمت اهدافی قرار گرفت که پیش از اسلام به‌آن شکل و صورت وجود نداشت.

هنر اسلامی برای گسترش خود از منابع بسیاری الهام گرفت: هنر رومی، هنر اولیه مسیحی، و هنر بیزانس در هنر و معماری اسلامی اولیه مؤثر بودند؛ نفوذهنر ساسانی از ایران پیش از اسلام، اهمیت بیشتری داشت؛ بعدها روش‌های و عناصر مختلفی از هنر آسیای مرکزی و هنر چین طی تاخت و تازهای چادرنشینان مغول اثر مهمی در نقاشی اسلامی، سفالگری، و منسوجات برجای گذاشت.

در میان آیات قرآن یا تعالیم شخص پیامبر اسلام به موارد کمی دربارهٔ هنر برمی‌خوریم. بازنمایی تصویری موجودات زنده در قرآن به‌صراحت منع نشده با این وجود بسیاری از مسلمانان ترسیم چهره‌ها و موجودات زنده را خطری به سوی بت‌پرستی به‌شمار می‌آوردند و گناه می‌دانستند؛ بنابراین هنر اسلامی اغلب بر خلق زیبایی با نقوش انتزاعی و استفاده از حروف، متمرکز بوده است. و به دلیل محدودیت نسبی سایر هنرها همچون نقاشی، مجسمه‌سازی، موسیقی، و حتی گاهی، حرام شمردن آن‌ها مسلمانان به توسعه سبک‌های مختلف در زمینه‌هایی انتزاعی سوق داده شدند.

عمدهٔ مسلمانان تصویرگری چهره پیامبر اسلام را مردود می‌شمردند و حتی گاهی تصویرگری جانداران و انسان نیز مورد قبول بخشی از مسلمانان نبود.[۸] با این وجود همواره در سرزمین‌های اسلامی تصاویری از انسان و موجودات زنده دیگر نقش می‌شد و به مواردی از تصویرسازی چهره پیامبر نیز برمی‌خوریم. افزون بر منع تصویرسازی چهره پیامبر، مفهوم و تصویر ذهنی خداوند به صورتی که در آیین هندو و مسیحیت رایج است در اسلام مرسوم نبود.[۱۱] این همه به علاوه دلایل اقلیمی، اجتماعی و فرهنگی و رقابت با تمدن‌های دیگر موجب شد تا هنرمندان و هنرپروران در سراسر سرزمین‌های اسلامی به اشکالی از هنرهای انتزاعی مانند خوشنویسی، نقوش هندسی یا اسلیمی و معماری توجه ویژه داشته باشند.

هنر اسلامی بسیار محدودتر از هنر مسیحی یا بودایی است که مشخصاً فرم‌هایی از هنر – اعم از مجسمه، نقاشی، موسیقی و یا رقص – را به کلیسا یامعابد می‌کشاند. ثروت عکاشه محقق برجسته مصری می‌نویسد: «نقاشی دینی در دوره‌های نخستین اسلامی، از آن استقبال و تشویقی که نزدبوداییان و مسیحیان معمول بود، بهره‌ای نداشت. مساجد از تصاویر دینی خالی بود و از نقاشی برای آموزش‌های دینی و پرورش اعتقادات مذهبی، تا پیش از سده ۸ ه‍. ق/۱۴ م استفاده نمی‌شد

در هنر اسلامی به عناصر تکرار شونده زیادی برمی‌خوریم مانند استفاده از طرح‌های هندسی و یا ترسیمی غیر واقع‌گرایانه از گل و گیاه که به اسلیمیمعروفند. نقوش اسلیمی در هنر اسلامی اغلب به عنوان نمادی از طبیعت بیکرانی به‌کار می‌رود که مخلوق خداست. هرچند این نظریه مورد قبول همگان نیست اما تعمد در عدم بازنمایی و تقلید دقیق طبیعت را معمولاً به‌عنوان نشانی از فروتنی هنرمندان دانسته‌اند که معتقد بودند ایجاد کمال تنها خاص خداوند است.

معماری

شاید یکی از مهم‌ترین نمودهای هنر اسلامی معماری باشد. به‌ویژه مساجد چهار ایوانه و ستون‌دار که معرف هنر معماری اسلامی است.[۱۹] این عمارت‌های باشکوه، می‌تواند تأثیر فرهنگ‌های متفاوت در درون تمدن اسلامی را نشان دهد. به عنوان مثال عناصر رومی ـ بیزانسی، در معماری شمال آفریقا و اسپانیای اسلامی، در کاخ الحمراء در گرانادا، یا در مسجد جامع قرطبه به خوبی قابل مشاهده است.

نقش گنبد در معماری اسلامی بسیار قابل توجه بوده و طی قرن‌ها گنبد در معماری اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است. قدیمی‌ترین گنبد باقی مانده در تاریخ اسلام، بخشی از بنای تاریخی قبةالصخره متعلق به سال ۶۹۱ میلادی است. یکی دیگر از گنبدهای شاخص متعلق به بنای زیبای تاج محل متعلق به معماری هندی ـ ایرانی از سده ۱۷ میلادی است. در اواخر سده نوزدهم میلادی گنبدهای اسلامی با معماری غربی ادغام شد.

هنر اسلامی به ویژه معماری اسلامی بر پنج بایه مردم واری، خودبسندگی، پرهیز از بیهودگی، بهره‌گیری از پیمون (مدول) و نیارش و درون گرایی نهاده و بی شک هنرمندان مسلمان ایران بیش از از دیگران بدانها پای بند بوده‌اند.

خوشنویسی

خوشنویسی بارزترین هنر اسلامی است خوشنویسی را می‌توان شاخص‌ترین هنر در پهنه سرزمین‌های اسلامی دانست، و آن را به مثابه زبان هنری مشترک برای تمامی مسلمانان تلقی کرد. هنر خوشنویسی همواره برای مسلمانان اهمیتی خاص داشته‌است، زیرا در اصل، آن را هنر تجسم کلام وحی می‌دانسته‌اند. در سرزمین‌های اسلامی خط زیبا را نه فقط در نگارش قرآن، بلکه در اغلب هنرها به‌کار می‌بردند.

در هنر اسلامی تزئینات خطی و خوشنویسی در همه جا به چشم می‌خورد در کتیبههای دیوارها و گنبدهای بناهای مختلف مذهبی و غیر مذهبی، منبرها، سکهها،سفالینهها، ظروف فلزی، سلاحها، لباسها و منسوجات، نسخه‌های خطی اسناد و کتاب‌ها و قطعات هنری تذهیب شده و درهمه جا از خط به عنوان عاملی تزئینی بهره گرفته‌اند.

در ابتدا از خط کوفی برای کتابت استفاده می‌شد. بعدها برای کاربردهای گوناگون نیاز به خطوط دیگری به وجود آمد که به اقلام ششگانه معروف شد. ابن مقله در قرن سوم و ابن بواب در قرن چهارم این اقلام خوشنویسی را قاعده مند و زیبا کردند. اقلام ششگانه عبارتند از: نسخ، ثلث، محقق، ریحان، توقیع و رقاع. میرعلی تبریزی در قرن هشتم بر اساس خطوطی که از پیش وجود داشت داشت، نستعلیق را به وجود آورد که ذوق ایرانی به خوبی در آن پیداست و به عروس خطوط اسلامی شهرت دارد.

نقاشی

هنر نگارگری یا نقاشی هرگز آنگونه که در هنر مسیحیان یا بودائیان مورد احترام بوده در سرزمین‌های اسلامی مورد توجه قرار نگرفته است. به‌نظر می‌رسد که اسلام در دوران‌های اولیه تاریخ خود، هنر نقاشی را به دیده خصومت می‌نگریسته است. چرا که در آن زمان هنرهای زیبا با اعتقادات و مراسم مذهبی مشرکین آمیختگی داشت. نقّاشی و مجسمه‌سازی مظهری از شرک بود که اسلام مأموریت دفع و انهدام آن را داشت.

با ظهوراسلام و طی حکومت امویان و عباسیان نمونه‌های نادری از نقاشی مشاهده می‌شود حتی در دوران سلسله‌های ایرانی سامانیان، غزنویان و آل بویه نیز عمده آثار به دست آمده شامل مصورسازی کتاب‌ها می‌باشد و کمتر شامل نقاشی دیواری کاخ‌هاست.

نقاشی اسلامی، به‌ویژه در سده‌های اولیه، وسیله‌ای بیان مستقلی نبود بلکه به‌نوعی مکمل ادبیات به‌حساب می‌آمد. اولین آثار نقاشی اسلامی، حاصل تلاش نقاشان، در کار مصور ساختن بعضی از متون ادبی است. آنان محتوای آثار خود را از متن این کتب می‌گرفتند و بسته به ذوق خود، آن را در قالب اشکال زیبا ارائه می‌کردند. به‌طور کلی موضوع نقاشی اسلامی عبارت است از تصویرسازی کتاب‌های معتبر ادبی و مذهبی. همچنین، عنوان می‌شود که مسلمین در حین ترجمهٔ آثار یونانی و بیزانسی تصاویر این کتب را نیز کپی برداری کرده‌اند.

اما به‌تدریج نقاشی در سرزمین‌های اسلامی اهمیت یافت. با سقوط خلافت عباسی طی دوره ایلخانی هنرهای کتاب‌سازی و نقاشی رشد شگرفی کرد. تأثیر هنر چینی و نقاشی‌های آسیای شرقی و مرکزی در این دوران مشهود است. سنت نقاشی ایلخانی در دوره‌های خلافت فاطمی در مصر و تیموریان در ایران، عثمانیها درترکیه و گورکانیان در هند پی گرفته شد. هنر نقاشی اسلامی در دوره صفوی به اوج رسید و در دوران زند و قاجار رنگ و بویی تازه یافت.

شعر اسلامی

شعر اسلامی از وجوه برجسته هنری در فرهنگ اسلامی به‌شمار می‌آید که در سه زبان عربی، فارسی و ترکی به اوج رونق خود رسیده است. دو زبان مهم دیگر در شعر اسلامی، زبان اردو و بنگالیهستند.

موسیقی

موسیقی اسلامی به معنی آواز یا اجرای موسیقی در عرصه عمومی یا محافل خصوصی در مناطق مختلف مسلمان‌نشین است که شامل کشورهای عربی در منطقه مرکزی جهان اسلام و خاور میانه، شمال آفریقا، ایران، آسیای مرکزی و جنوب آسیا می‌شود. از آنجایی که اسلام شامل چندین مذهب، قوم و ملیت است سبک‌های موسیقایی مختلف بومی در مناطق مختلف شکل گرفته است. برخی از نظریه‌پردازان اسلامی موسیقی را «غنا» دانسته و آن را حرام شمرده‌اند اما برخی دیگر این نکته را شامل فقط برخی از انواع موسیقی می‌دانند. اغلب علمای شیعه آوازخوانی انفرادی زنان را حرام می‌دانند. در مورد رقص به‌ویژه رقص بانوان نیز نظر غالب علما بر حرمت داشتن آن است. با این وجود گزارش‌هایی از رقص و آواز بانوان از سده‌های اولیه اسلامی تا کنون در کلیه جوامع اسلامی موجود است.

قالی‌بافی و منسوجات

قالی‌بافی و منسوجات از هنرهای دستی و سنتی مهم در کشورهای اسلامی به ویژه در ایران و آسیای مرکزی است که شهرتی جهانی دارد. یکی از آثار برجسته قالیبافی ‘قالی اردبیل است. قالی اردبیل یک جفت قالی ایرانی معروف است که در آرامگاه شیخ صفی‌الدین اردبیلی یافت شده است. این قالی از نظر طرح و بافت یکی از نفیس‌ترین و مشهورترین قالی‌های جهان است و هسته مرکزی گروه قالی‌های تر

 

دانلود تحقیق و پژوهش-هنر معماری در تمدن اسلامى-در 65 صفحه-docx

دریــــافت فایـــل