پیشینه و مبانی نظری

دریافت پیشینه و مبانی نظری تحلیل پوششی داده ها | 22250 alis

پیشینه و مبانی نظری تحلیل پوششی داده ها,پیشینه و مبانی نظری, تحلیل پوششی داده ها

پیشینه و مبانی نظری تحلیل پوششی داده ها

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

تلاش برای تابعی کردن رابطه بین نهاده ها ستاده ها و تعیین حداکثر ستاده قابل حصول از نهاده ها، منجر به طرح توابع تولید پارامتری در سیر مطالعات اقتصادی گردید. توابعی مانند کاب-داگلاس، لیون تیف، کششی ثابت و … در نظریه های اقتصاد خرد با این انگیزه ایجاد شده­اند. پیش فرض تابعی در عمل به دلیل پیچیدگی تبدیل نهاده­های متفاوت به ستاده­های نامتجانس و مختلف به خصوص با پیچیدگی نقش عوامل

جدید، در سازمان­های کنونی غیرعملی به نظر می­رسد(فارسیجانی و آرمان و حسین بیگی و جلیلی[1]، 1390).

یکی از روش­های غیرپارامتری، جهت اندازه­گیری کارائی و بهره­وری واحدهای اقتصادی، روش تحلیل پوششی داده ها است که اولین بار بنکر، چارنز و کوپر[2] در سال 1974، مفاهیم و مدل­CCR را ارائه دادند. در واقع تحلیل پوششی داده­ها یک مدل برنامه­ریزی خطی برای داده­های مشاهده شده می­باشد که روش جدیدی برای تخمین تجربی مرز کارایی را فراهم می­کند. منظور از DMU واحد سازمانی یا یک سازمان مجزاست که توسط فردی به نام مدیر یا رئیس و یا مسئول اداره می­شود به شرط آنکه آن سازمان دارای فرایند سیستمی باشد بعنی تعداد عوامل تولید به کار گرفته تا تعدادی محصول به دست آید. ماهیت تجربی و نداشتن مفروضات دست و پاگیر، سبب استفاده از تحلیل پوششی داده­ها در تخمین مرز کارایی است(حمزه پور و محمدی[3]، 1391).

تحلیل پوششی داده ها یک روش برنامه ریزی ریاضی برای ارزیابی کارایی واحدهای تصمیم­گیرنده است که چندین ورودی و چندین خروجی دارند. اندازه­گیری کارایی به دلیل اهمیت آن در ارزیابی عملکرد یک شرکت یا سازمان همواره مورد توجه محققین قرار داشته است(خواجوی و همکاران ، 1384). در واقع تحلیل پوششی داده‌ها، مفهومی از محاسبة ارزیابی سطوح كارایی در داخل یك گروه از سازمان را نشان می‌دهد كه كارایی هر واحد در مقایسه با تعدادی از واحدها كه دارای بیشترین عملكرد هستند محاسبه می‌شود(Matrin &Kocher&Sutter[4]., 2000). این تكنیك، مبتنی بر رویكرد برنامه‌ریزی خطی است كه هدف اصلیآن ، مقایسه و سنجشكارایی تعدادی از واحدهای تصمیم‌گیرندة مشابه است كه تعداد ورودی‌های مصرفی و خروجی‌های تولیدی متفاوتی دارند. این واحدها می‌توانند شعب یك بانك، مدارس، بیمارستانها، پالایشگاهها، نیروگاه‌های برق، ادارات تحت پوشش یك وزارتخانه ویا كارخانه‌های متشابه باشند. منظور از مقایسه و سنجش كارایی نیز این است كه یك واحد تصمیم‌گیرنده در مقایسه با سایر واحدهای تصمیم‌گیرنده، چقدر خوب از منابع خود در راستای تولید استفاده كرده است(فارسیجانی و همکاران ، 1390). در این روش با استفاده از مدل­های برنامه­ریزی ریاضی، مرزی متشکل از شرکت­هایی با بهترین کارایی نسبی به دست می­آید و این مرز، معیاری برای ارزیابی و ارائه راهکارهای بهبود عملکرد سایر شرکت­ها، قرار می­گیرد.در این روش بدون نیاز به داشتن تابع تولید، با استفاده از یک مرز تولید غیرپارامتری می­توان کارایی را به صورت نسبی مورد سنجش قرار داد. (میرغفوری و همکاران، 1390).

در سال 1957، فارل با استفاده از روشی مانند اندازه گیری کارایی در مباحث مهندسی، به اندازه­گیری کارایی برای واحد تولیدی اقدام کرد. موردی که فارل برای اندازه گیری کارایی مدنظر قرار داد، شامل یک ورودی و یک خروجی بود(Farrell[5], 1957). چارنز، کوپر و رودز دیدگاه فارل را به واحدهای با ورودی­ها و خروجی­های چندگانه توسعه دادند و الگویی را ارائه کردند که توانایی اندازه­گیری کارایی با چندین ورودی و خروجی را داشت. این الگو تحت عنوان تحلیل پوششی داده ها نام گرفتو مدل CCR نامیده شد و اول بار در رساله دکترای ادوارد رودز و به راهنمایی کوپر تحت عنوان ارزیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس ملی آمریکا در سال 1976، در دانشگاه کارنگی مورد استفاده قرار گرفت(Charnesand et al., 1978).شکل اولیه این مدل نمی­توانست واحدهای کارا و کارای ضعیف را از هم تشخیص دهد. با گسترش مطالعات در این زمینه دو روش اصلی برای رفع این مشکل ایجاد شد که روش اول بر پایه محدودکردن وزن­های uو v مدل CCR استوار بوده و روش دوم با افزودن واحدهای فرضی با ورودی­ها و خروجی­های فرضی به واحدهای مشاهده شده عمل می­کند(علیرضائی و کشوری و خلیلی[6]، 1385). دیسون و تاناسولیس(Dyson and et al[7]., 1988) نمونه­ای از روش اول و تاناسولیس و آلن(Thanassoulis & Allen[8],1998) نمونه­ای از روش دوم ارائه کردند.

[1]فارسیجانی، حسن؛ آرمان، محمدحسین؛ حسین بیگی، علیرضا؛ جلیلی، اعظم

[2]Banker,R.D.,Charnes,A.,&Cooper,W.W

[3]حمزه پور، مهدی؛ محمدی، روح اله

[4]Martin D.H., G.Kocher and M. Sutter

[5]Farrell, M. J

[6]علیرضایی، محمدرضا؛ کشوری، ابوالفضل؛ خلیلی، مسعود

[7]Dyson, R. G., &Thanassoulis, E

[8]Thanassoulis, E., & Allen, R

 

دانلود پیشینه و مبانی نظری تحلیل پوششی داده ها

دریــــافت فایـــل

دریافت پیشینه و مبانی نظری سیر تاریخی توسعه مفهوم و كاربرد سرمایه فكری | 22261 alis

پیشینه و مبانی نظری سیر تاریخی توسعه مفهوم و كاربرد سرمایه فكری,پیشینه و مبانی نظری, سیر تاریخی توسعه, مفهوم و كاربرد, سرمایه فكری

پیشینه و مبانی نظری سیر تاریخی توسعه مفهوم و كاربرد سرمایه فكری
توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

در سال 1969 آقای جان گالبریت اولین كسی بود كه از اصطلاح سرمایه فكری استفاده كرد. اما در اواسط دهه 1980 حركت از عصر صنعت به سمت عصر اطلاعات آغاز شد و شكاف عمیق بین ارزش دفتری و ارزش بازار شركت ها بوجود آمد و در اواخر دهه 1980 اولین تلاشها برای تدوین صورتهای مالی حسابهایی كه سرمایه فكری را اندازه گیری كنند صورت گرفت و كتابهایی در این موضوع از قبیل مدیریت داراییهای دانش توسط آمیدن تالیف شد. در اوایل 1990، اولین بار نقش مدیریت سرمایه های فكری با تخصیص یك پست رسمی، در سازمان مشروعیت یافت و آقای ادوینسون بعنوان مدیر سرمایه های فكری شركت اسكاندیا معرفی شد همچنین در این دوره مفهوم رویكرد ارزیابی متوازن توسط كاپلان و نورتن مطرح گردید و در مجله فورچون مقالاتی در این زمینه منتشر گردید. اما در اواسط دهه 1990، شركت اسكاندیا اولین گزارش سرمایه های فكری را منتشر كرد و همایشی در سال 1996 با موضوع سرمایه فكری ترتیب داده شد. در اوایل دهه 2000، اولین مجله معتبر با محوریت سرمایه های فكری و اولین استانداردهای حسابداری سرمایه فكری توسط دولت دانمارك منتشر گردید. امروزه پروژه های مختلفی از قبیل انتشار كتب و برگزاری سمینارها و تهیه و تدوین مقالات متعددی در این زمینه در حال انجام است(مجتهد زاده، 1382).

2-2-2- مفهوم و تعاریف سرمایه فكری

قبل از اینکه بخواهیم سرمایه فکری را شناسایی، مدیریت و اندازه‌گیری کنیم، نیاز است که مفهوم آن را درک کنیم. مفهوم سرمایه فکری همیشه مبهم بوده است و تعاریف مختلفی برای تفسیر این مفهوم مورد استفاده قرار گرفته است. بسیاری تمایل دارند از اصطلاحاتی مانند داراییها، منابع یا محرکهای عملکرد به جای کلمه سرمایه استفاده کنند و آنها واژه فکری را با کلماتی مانند نامشهود، بر مبنای دانش یا غیر مالی جایگزین می‌کنند. بعضی از حرفه‌ها (حسابداری مالی و حرفه‌های قانونی) نیز تعاریف کاملاً متفاوتی مانند داراییهای ثابت غیرمالی که موجودیت عینی و فیزیکی ندارند، ارائه کرده‌اند.

نویسندگان مختلف این واژه را به اشکال گوناگون تفسیر کرده اند، اما معنی پر کاربرد تر این واژه دانش مفید بسته بندی شده است. دانش در اینجا باید مفهومی کاملا وسیع تعبیر شود. فرایند ها، سیستم های اطلاعاتی، محصولات جدید ارائه نشده، نام های تجاری، مهارت های کارکنان و فهرست مشتریان همگی می توانند بخشی از سرمایه فکری باشند (سلیمانی، 1384). به عبارت دیگر سرمایه فکری عبارت است از: داشتن دانش، به کار بردن تجربه، تکنولوژی سازمانی، ارتباط با مشتری و عرضه کننده و نیز توانایی های حرفه ای که یک مزیت رقابتی در بازار را از آن شرکت می کند (ادوینسون و مالونه، 1997). در تعریفی دیگر به نظر ادوینسون و سالیوان سرمایه فکری دانشی است که می تواند با ارزش تبدیل شود. از طرفی سرمایه فکری را مبنایی برای درک دارایی های نا مشهود سازمان معرفی کرده اند که شامل دانش، اطلاعات، دارایی های فکری و تجربه است. سرمایه فکری عبارتست از کارکنان، مدیران، رهبران، پرستاران، کارکنان اجرائی، و بطور کلی، نیروی انسانی شرکت و غیره. این سرمایه یک شاخص کلیدی عملکرد است که باید شناخته شود، حفاظت شود و توسط کارکنان پرورش یابد، تا شرکت بتواند در بازار پر تحول اطلاعات، عملکردش را حفظ کرده و بهبود بخشد(یونی، 2000).

با بررسی های انجام شده بر روی تعاریف مختلف سرمایه فكری از سال 1987 م . تاكنون، برخی از آن ها به صورت منتخب در جدول (2-1) ذكر شده است. این تعاریف تجزیه و تحلیل شده و اجزای آن شناسایی شده است(علوی، 1386، ص129).

جدول(2-1): تعاریف منتخب سرمایه فكری (مار و مستغفر، 2005، ص 1119)

نویسندگان

تاریخ

تعاریف

ایتامی

1987

دارایی های نامشهود مانند دارایی های مبتنی بر اطلاعات كه شامل فناوری، اعتماد مشتری، تصویر سازمانی حاصل از علائم تجاری، فرهنگ سازمانی و مهارت های مدیریتی می باشند.

هال

1993

1992

سرمایه فكری شامل دارایی هایی مانند حقوق مالكیت معنوی و شهرت و مهارت ها یا مزیت هایی مانند دانش چگونگی و فرهنگ سازمانی است.

كلین وپروساك

1994

هر عنصر فكری كه بتوان آن را فرموله و گردآوری كرد و بتوان از آن برای ایجاد دارایی با ارزش بیشتر استفاده كرد.

ادوینسون

1996

دانشی که بتوان آن را به یک ارزش تبدیل کرد

بروكینگ

1996

تركیبی از چهار جزءاصلی، دارایی های بازار، دارایی های انسانی، دارایی های مالكیت معنوی و دارایی های زیر ساختی.

اسویبای

1997

سرمایه فكری مربوط به سه دسته از دارایی های نامشهود است. ساختار داخلی، ساختار خارجی و شایستگی های انسانی.

روس و روس

1997

سرمایه فكری مجموع دارایی های پنهان شركت است كه در ترازنامه نشان داده نمی شود. لذا هم شامل آن چیزی است كه در مغز اعضای سازمان است و هم آن چیزی كه پس از خروج افراد در سازمان باقی می ماند.

استوارت

1997

هر عنصر فكری، دانش اطلاعات، مالكیت معنوی و تجربه كه بتوان از آن برای ایجاد ثروت استفاده كرد.

ادوینسون و مالان

1997

سرمایه فكری مجموعه ای از سرمایه ساختاری و سرمایه انسانی شامل تجارت بكار گرفته شده، فناوری سازمان، روابط با مشتریان و مهارت های حرفه ای است كه با ایجاد مزیت رقابتی موجبات حیات سازمان در بازار را فراهم می سازند.

بنتیس وهمكاران

1999

مفهومی است جهت طبقه بندی تمامی منابع نامحسوس سازمان و شناخت ارتباط میان آن ها.

سازمان همكاری و توسعه اقتصادی

2000

ارزش اقتصادی است كه توسط دو دسته از دارایی های نامحسوس شركت ایجاد می شود، سرمایه سازمانی و سرمایه انسانی.

ماروشیوما

2001

مجموعه ای از دارایی های دانشی كه با ایجاد ارزش افزوده برای ذی نفعان كلیدی این امكان را برای سازمان بوجود می آورد تا جایگاه رقابتی خود را ارتقاء دهد این دارای شامل دارایی های انسانی، دارایی های رابطه ای، دارایی های فرهنگی، دارایی های فكری و دارایی های فیزیكی می باشند.

كاپلان و نورتون

2004

دارایی های نامحسوس شامل سرمایه انسانی مانند مهارت ها، استعداد و دانش، سرمایه اطلاعاتی مانند پایگاه های داده، سیستم های اطلاعاتی و زیر ساختهای فناوری، سرمایه سازمانی مانند فرهنگ، سبك رهبری و توانایی تسهیم دانش است.

آی ای.اس.بی.

2004

دارایی های نامحسوس دارایی های ثابت غیر مالی هستند كه از جنس ماده نیستند اما ماهیت آن ها توسط حقوق قانونی و حفاظتی شناسایی و كنترل می شود.

 

دانلود پیشینه و مبانی نظری سیر تاریخی توسعه مفهوم و كاربرد سرمایه فكری

دریــــافت فایـــل

بررسی و دانلود پیشینه و مبانی نظری تحلیل پوششی داده ها

بررسی و دانلود پیشینه و مبانی نظری تحلیل پوششی داده ها دارای نکات کلیدی پیشینه و مبانی نظری تحلیل پوششی داده ها,پیشینه و مبانی نظری, تحلیل پوششی داده ها

پیشینه و مبانی نظری تحلیل پوششی داده ها

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

تلاش برای تابعی کردن رابطه بین نهاده ها ستاده ها و تعیین حداکثر ستاده قابل حصول از نهاده ها، منجر به طرح توابع تولید پارامتری در سیر مطالعات اقتصادی گردید. توابعی مانند کاب-داگلاس، لیون تیف، کششی ثابت و … در نظریه های اقتصاد خرد با این انگیزه ایجاد شده­اند. پیش فرض تابعی در عمل به دلیل پیچیدگی تبدیل نهاده­های متفاوت به ستاده­های نامتجانس و مختلف به خصوص با پیچیدگی نقش عوامل

جدید، در سازمان­های کنونی غیرعملی به نظر می­رسد(فارسیجانی و آرمان و حسین بیگی و جلیلی[1]، 1390).

یکی از روش­های غیرپارامتری، جهت اندازه­گیری کارائی و بهره­وری واحدهای اقتصادی، روش تحلیل پوششی داده ها است که اولین بار بنکر، چارنز و کوپر[2] در سال 1974، مفاهیم و مدل­CCR را ارائه دادند. در واقع تحلیل پوششی داده­ها یک مدل برنامه­ریزی خطی برای داده­های مشاهده شده می­باشد که روش جدیدی برای تخمین تجربی مرز کارایی را فراهم می­کند. منظور از DMU واحد سازمانی یا یک سازمان مجزاست که توسط فردی به نام مدیر یا رئیس و یا مسئول اداره می­شود به شرط آنکه آن سازمان دارای فرایند سیستمی باشد بعنی تعداد عوامل تولید به کار گرفته تا تعدادی محصول به دست آید. ماهیت تجربی و نداشتن مفروضات دست و پاگیر، سبب استفاده از تحلیل پوششی داده­ها در تخمین مرز کارایی است(حمزه پور و محمدی[3]، 1391).

تحلیل پوششی داده ها یک روش برنامه ریزی ریاضی برای ارزیابی کارایی واحدهای تصمیم­گیرنده است که چندین ورودی و چندین خروجی دارند. اندازه­گیری کارایی به دلیل اهمیت آن در ارزیابی عملکرد یک شرکت یا سازمان همواره مورد توجه محققین قرار داشته است(خواجوی و همکاران ، 1384). در واقع تحلیل پوششی داده‌ها، مفهومی از محاسبة ارزیابی سطوح كارایی در داخل یك گروه از سازمان را نشان می‌دهد كه كارایی هر واحد در مقایسه با تعدادی از واحدها كه دارای بیشترین عملكرد هستند محاسبه می‌شود(Matrin &Kocher&Sutter[4]., 2000). این تكنیك، مبتنی بر رویكرد برنامه‌ریزی خطی است كه هدف اصلیآن ، مقایسه و سنجشكارایی تعدادی از واحدهای تصمیم‌گیرندة مشابه است كه تعداد ورودی‌های مصرفی و خروجی‌های تولیدی متفاوتی دارند. این واحدها می‌توانند شعب یك بانك، مدارس، بیمارستانها، پالایشگاهها، نیروگاه‌های برق، ادارات تحت پوشش یك وزارتخانه ویا كارخانه‌های متشابه باشند. منظور از مقایسه و سنجش كارایی نیز این است كه یك واحد تصمیم‌گیرنده در مقایسه با سایر واحدهای تصمیم‌گیرنده، چقدر خوب از منابع خود در راستای تولید استفاده كرده است(فارسیجانی و همکاران ، 1390). در این روش با استفاده از مدل­های برنامه­ریزی ریاضی، مرزی متشکل از شرکت­هایی با بهترین کارایی نسبی به دست می­آید و این مرز، معیاری برای ارزیابی و ارائه راهکارهای بهبود عملکرد سایر شرکت­ها، قرار می­گیرد.در این روش بدون نیاز به داشتن تابع تولید، با استفاده از یک مرز تولید غیرپارامتری می­توان کارایی را به صورت نسبی مورد سنجش قرار داد. (میرغفوری و همکاران، 1390).

در سال 1957، فارل با استفاده از روشی مانند اندازه گیری کارایی در مباحث مهندسی، به اندازه­گیری کارایی برای واحد تولیدی اقدام کرد. موردی که فارل برای اندازه گیری کارایی مدنظر قرار داد، شامل یک ورودی و یک خروجی بود(Farrell[5], 1957). چارنز، کوپر و رودز دیدگاه فارل را به واحدهای با ورودی­ها و خروجی­های چندگانه توسعه دادند و الگویی را ارائه کردند که توانایی اندازه­گیری کارایی با چندین ورودی و خروجی را داشت. این الگو تحت عنوان تحلیل پوششی داده ها نام گرفتو مدل CCR نامیده شد و اول بار در رساله دکترای ادوارد رودز و به راهنمایی کوپر تحت عنوان ارزیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس ملی آمریکا در سال 1976، در دانشگاه کارنگی مورد استفاده قرار گرفت(Charnesand et al., 1978).شکل اولیه این مدل نمی­توانست واحدهای کارا و کارای ضعیف را از هم تشخیص دهد. با گسترش مطالعات در این زمینه دو روش اصلی برای رفع این مشکل ایجاد شد که روش اول بر پایه محدودکردن وزن­های uو v مدل CCR استوار بوده و روش دوم با افزودن واحدهای فرضی با ورودی­ها و خروجی­های فرضی به واحدهای مشاهده شده عمل می­کند(علیرضائی و کشوری و خلیلی[6]، 1385). دیسون و تاناسولیس(Dyson and et al[7]., 1988) نمونه­ای از روش اول و تاناسولیس و آلن(Thanassoulis & Allen[8],1998) نمونه­ای از روش دوم ارائه کردند.

[1]فارسیجانی، حسن؛ آرمان، محمدحسین؛ حسین بیگی، علیرضا؛ جلیلی، اعظم

[2]Banker,R.D.,Charnes,A.,&Cooper,W.W

[3]حمزه پور، مهدی؛ محمدی، روح اله

[4]Martin D.H., G.Kocher and M. Sutter

[5]Farrell, M. J

[6]علیرضایی، محمدرضا؛ کشوری، ابوالفضل؛ خلیلی، مسعود

[7]Dyson, R. G., &Thanassoulis, E

[8]Thanassoulis, E., & Allen, R


دانلود مستقیم فایل

بررسی و دانلود پیشینه و مبانی نظری سیر تاریخی توسعه مفهوم و كاربرد سرمایه فكری

بررسی و دانلود پیشینه و مبانی نظری سیر تاریخی توسعه مفهوم و كاربرد سرمایه فكری دارای نکات کلیدی پیشینه و مبانی نظری سیر تاریخی توسعه مفهوم و كاربرد سرمایه فكری,پیشینه و مبانی نظری, سیر تاریخی توسعه, مفهوم و كاربرد, سرمایه فكری

پیشینه و مبانی نظری سیر تاریخی توسعه مفهوم و كاربرد سرمایه فكری
توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

در سال 1969 آقای جان گالبریت اولین كسی بود كه از اصطلاح سرمایه فكری استفاده كرد. اما در اواسط دهه 1980 حركت از عصر صنعت به سمت عصر اطلاعات آغاز شد و شكاف عمیق بین ارزش دفتری و ارزش بازار شركت ها بوجود آمد و در اواخر دهه 1980 اولین تلاشها برای تدوین صورتهای مالی حسابهایی كه سرمایه فكری را اندازه گیری كنند صورت گرفت و كتابهایی در این موضوع از قبیل مدیریت داراییهای دانش توسط آمیدن تالیف شد. در اوایل 1990، اولین بار نقش مدیریت سرمایه های فكری با تخصیص یك پست رسمی، در سازمان مشروعیت یافت و آقای ادوینسون بعنوان مدیر سرمایه های فكری شركت اسكاندیا معرفی شد همچنین در این دوره مفهوم رویكرد ارزیابی متوازن توسط كاپلان و نورتن مطرح گردید و در مجله فورچون مقالاتی در این زمینه منتشر گردید. اما در اواسط دهه 1990، شركت اسكاندیا اولین گزارش سرمایه های فكری را منتشر كرد و همایشی در سال 1996 با موضوع سرمایه فكری ترتیب داده شد. در اوایل دهه 2000، اولین مجله معتبر با محوریت سرمایه های فكری و اولین استانداردهای حسابداری سرمایه فكری توسط دولت دانمارك منتشر گردید. امروزه پروژه های مختلفی از قبیل انتشار كتب و برگزاری سمینارها و تهیه و تدوین مقالات متعددی در این زمینه در حال انجام است(مجتهد زاده، 1382).

2-2-2- مفهوم و تعاریف سرمایه فكری

قبل از اینکه بخواهیم سرمایه فکری را شناسایی، مدیریت و اندازه‌گیری کنیم، نیاز است که مفهوم آن را درک کنیم. مفهوم سرمایه فکری همیشه مبهم بوده است و تعاریف مختلفی برای تفسیر این مفهوم مورد استفاده قرار گرفته است. بسیاری تمایل دارند از اصطلاحاتی مانند داراییها، منابع یا محرکهای عملکرد به جای کلمه سرمایه استفاده کنند و آنها واژه فکری را با کلماتی مانند نامشهود، بر مبنای دانش یا غیر مالی جایگزین می‌کنند. بعضی از حرفه‌ها (حسابداری مالی و حرفه‌های قانونی) نیز تعاریف کاملاً متفاوتی مانند داراییهای ثابت غیرمالی که موجودیت عینی و فیزیکی ندارند، ارائه کرده‌اند.

نویسندگان مختلف این واژه را به اشکال گوناگون تفسیر کرده اند، اما معنی پر کاربرد تر این واژه دانش مفید بسته بندی شده است. دانش در اینجا باید مفهومی کاملا وسیع تعبیر شود. فرایند ها، سیستم های اطلاعاتی، محصولات جدید ارائه نشده، نام های تجاری، مهارت های کارکنان و فهرست مشتریان همگی می توانند بخشی از سرمایه فکری باشند (سلیمانی، 1384). به عبارت دیگر سرمایه فکری عبارت است از: داشتن دانش، به کار بردن تجربه، تکنولوژی سازمانی، ارتباط با مشتری و عرضه کننده و نیز توانایی های حرفه ای که یک مزیت رقابتی در بازار را از آن شرکت می کند (ادوینسون و مالونه، 1997). در تعریفی دیگر به نظر ادوینسون و سالیوان سرمایه فکری دانشی است که می تواند با ارزش تبدیل شود. از طرفی سرمایه فکری را مبنایی برای درک دارایی های نا مشهود سازمان معرفی کرده اند که شامل دانش، اطلاعات، دارایی های فکری و تجربه است. سرمایه فکری عبارتست از کارکنان، مدیران، رهبران، پرستاران، کارکنان اجرائی، و بطور کلی، نیروی انسانی شرکت و غیره. این سرمایه یک شاخص کلیدی عملکرد است که باید شناخته شود، حفاظت شود و توسط کارکنان پرورش یابد، تا شرکت بتواند در بازار پر تحول اطلاعات، عملکردش را حفظ کرده و بهبود بخشد(یونی، 2000).

با بررسی های انجام شده بر روی تعاریف مختلف سرمایه فكری از سال 1987 م . تاكنون، برخی از آن ها به صورت منتخب در جدول (2-1) ذكر شده است. این تعاریف تجزیه و تحلیل شده و اجزای آن شناسایی شده است(علوی، 1386، ص129).

جدول(2-1): تعاریف منتخب سرمایه فكری (مار و مستغفر، 2005، ص 1119)

نویسندگان

تاریخ

تعاریف

ایتامی

1987

دارایی های نامشهود مانند دارایی های مبتنی بر اطلاعات كه شامل فناوری، اعتماد مشتری، تصویر سازمانی حاصل از علائم تجاری، فرهنگ سازمانی و مهارت های مدیریتی می باشند.

هال

1993

1992

سرمایه فكری شامل دارایی هایی مانند حقوق مالكیت معنوی و شهرت و مهارت ها یا مزیت هایی مانند دانش چگونگی و فرهنگ سازمانی است.

كلین وپروساك

1994

هر عنصر فكری كه بتوان آن را فرموله و گردآوری كرد و بتوان از آن برای ایجاد دارایی با ارزش بیشتر استفاده كرد.

ادوینسون

1996

دانشی که بتوان آن را به یک ارزش تبدیل کرد

بروكینگ

1996

تركیبی از چهار جزءاصلی، دارایی های بازار، دارایی های انسانی، دارایی های مالكیت معنوی و دارایی های زیر ساختی.

اسویبای

1997

سرمایه فكری مربوط به سه دسته از دارایی های نامشهود است. ساختار داخلی، ساختار خارجی و شایستگی های انسانی.

روس و روس

1997

سرمایه فكری مجموع دارایی های پنهان شركت است كه در ترازنامه نشان داده نمی شود. لذا هم شامل آن چیزی است كه در مغز اعضای سازمان است و هم آن چیزی كه پس از خروج افراد در سازمان باقی می ماند.

استوارت

1997

هر عنصر فكری، دانش اطلاعات، مالكیت معنوی و تجربه كه بتوان از آن برای ایجاد ثروت استفاده كرد.

ادوینسون و مالان

1997

سرمایه فكری مجموعه ای از سرمایه ساختاری و سرمایه انسانی شامل تجارت بكار گرفته شده، فناوری سازمان، روابط با مشتریان و مهارت های حرفه ای است كه با ایجاد مزیت رقابتی موجبات حیات سازمان در بازار را فراهم می سازند.

بنتیس وهمكاران

1999

مفهومی است جهت طبقه بندی تمامی منابع نامحسوس سازمان و شناخت ارتباط میان آن ها.

سازمان همكاری و توسعه اقتصادی

2000

ارزش اقتصادی است كه توسط دو دسته از دارایی های نامحسوس شركت ایجاد می شود، سرمایه سازمانی و سرمایه انسانی.

ماروشیوما

2001

مجموعه ای از دارایی های دانشی كه با ایجاد ارزش افزوده برای ذی نفعان كلیدی این امكان را برای سازمان بوجود می آورد تا جایگاه رقابتی خود را ارتقاء دهد این دارای شامل دارایی های انسانی، دارایی های رابطه ای، دارایی های فرهنگی، دارایی های فكری و دارایی های فیزیكی می باشند.

كاپلان و نورتون

2004

دارایی های نامحسوس شامل سرمایه انسانی مانند مهارت ها، استعداد و دانش، سرمایه اطلاعاتی مانند پایگاه های داده، سیستم های اطلاعاتی و زیر ساختهای فناوری، سرمایه سازمانی مانند فرهنگ، سبك رهبری و توانایی تسهیم دانش است.

آی ای.اس.بی.

2004

دارایی های نامحسوس دارایی های ثابت غیر مالی هستند كه از جنس ماده نیستند اما ماهیت آن ها توسط حقوق قانونی و حفاظتی شناسایی و كنترل می شود.


دانلود مستقیم فایل